فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۳٬۴۸۱ تا ۱۳٬۵۰۰ مورد از کل ۳۳٬۸۵۰ مورد.
منبع:
گردشگری و توسعه سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۲۳)
33 - 50
حوزههای تخصصی:
بازاریابان نوآور گردشگری در یک بازار به طور فزاینده رقابتی، به منظور تأکید بر منحصر بفرد بودن مقاصد گردشگری، به سرعت در حال اتخاذ استراتژی های برندینگ مشابه آنچه که بازاریابان محصول به کار می برند، هستند. شخصیت برند، رضایت مشتری و شناسایی مشتری با برند، در چندین زمینه محرک های مهم رفتار مصرف کننده هستند؛ با این حال مطالعاتی در مورد نقش سازنده ی آنها در رفتار گردشگر وجود ندارد. هدف از این پژوهش مشخص نمودن تأثیر شخصیت مقصد بر بازدید مجدد و ترویج مقاصد گردشگری استان کردستان است بنابراین، پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی از نظر ماهیت توصیفی و از نظر روش انجام پژوهش، پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش، شامل گردشگران داخلی بازدید کننده از استان کردستان به ویژه سه شهر پر بازدید سنندج، مریوان و بانه است؛ با توجه به نامحدود بودن جامعه آماری، تعداد اعضای نمونه مطابق فرمول کوکران، 384 نفر تعیین گردید. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده شد و داده ها از طریق مدلسازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار PLS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد که پنج ویژگی شخصیتی استان کردستان به ترتیب، عبارتند از: اصیل، صمیمی و مهربان، گرم و صمیمی، خوش رو، متواضع. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که شخصیت مقصد بر رضایت از مقصد، تعیین هویت گردشگر با مقصد، ترویج مقصد و قصد بازدید مجدد، تأثیر مثبت دارد؛ رضایت گردشگر بر شناسایی گردشگر با مقصد، ترویج مقصد و قصد بازدید مجدد تأثیر مثبت دارد و شناسایی بر ترویج مقصد و قصد بازدید مجدد تأثیر مثبت دارد.
عوامل موثر بر مدل کسب و کارهای الکترونیکی در صنعت گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در اقتصاد جدید، به دلیل رقابت بین کسب و کارها، وجود مدل کسب و کار مناسب اهمیت ویژه ای دارد. هدف این پژوهش، بررسی عوامل موثر بر مدل کسب و کارهای الکترونیکی در صنعت گردشگری است. جامعه آماری شامل مدیران 10 کسب و کار الکترونیکی در صنعت گردشگری بودند. تعداد نمونه 113 نفر بود. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه، پرسشنامه و مستندات بود. پرسشنامه ها به روش دلفی در اختیار خبرگان قرار گرفت و پس از آن طبق نظرات خبرگان دلفی، پرسشنامه نهایی تهیه گردیده و در اختیار مدیران کسب و کارهای الکترونیکی قرار گرفت. به منظور بدست آوردن روایی پرسشنامه، از روش دلفی ساعتی و جهت تعیین پایایی، از روش آلفای کرونباخ استفاده شد. تکنیک تحلیل داده ها از طریق معادلات ساختاری انجام شد. در این پژوهش، تاثیر شرکای کلیدی، فعالیت های کلیدی، منابع کلیدی، ارزش پیشنهادی، ارتباط با مشتری، کانال های ارتباطی، ساختار هزینه، جریان درآمدی، فرهنگ کسب و کار الکترونیک، زنجیره تامین بر کسب و کارهای الکترونیکی در صنعت گردشگری به اثبات رسید. ابعاد مدل کسب و کارهای الکترونیکی در صنعت گردشگری با تاثیر بر کسب و کارهای الکترونیکی صنعت گردشگری، باعث افزایش بهره وری و موفقیت کسب و کارهای الکترونیکی در صنعت گردشگری می شوند.
سنجش ابعاد و شاخص های زیست پذیری در شهر نورآباد دلفان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه پایدار به طورکلی به تعادل اهداف اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی اشاره دارد. ویک چشم انداز بسیار مطلوب را در آینده نوید می دهد. و زیست پذیری، به مجموعه ای از اهداف پایداری اشاره دارد. که مستقیم بر اعضای جامعه تأثیر می گذارند. بنابراین زیست پذیری، راهی به سوی توسعه پایداراست. در همین راستا پژوهش حاضر در پی آنست که با بررسی میزان زیست پذیری، در شهر نورآباد دلفان آن را به سوی توسعه پایدار سوق دهد. روش این پژوهش توصیفی تحلیلی و با استفاده از ابزار پرسش نامه و مشاهده مستقیم است. بنابراین ترکیبی از روش کمی و کیفی است. جامعه آماری آن تمام شهروندان شهر نورآباد که در سرشماری سال 1395 برابر با 66417 نفر بوده است. برای تخمین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد. و تعداد نمونه مطابق این فرمول 384 نفر برآورد شده است. بعد از مشخص شدن حجم نمونه پرسشنامه ها به صورت تصادفی ساده در بین شهروندان پخش گردید. علاوه بر این محقق به صورت حضوری به مشاهده مستقیم شاخص های موردمطالعه در سطح شهر پرداخته است. اطلاعات به دست آمده با استفاده از نرافزار Spss و آزمون های T تک نمونه ای، آزمون فریدمن تجزیه و تحلیل گردیدند. نتایج این پژوهش نشان داد که در شهر نورآباد ابعاد زیست پذیری به هم هماهنگ و هم اندازه نبوده و بعد زیست محیطی با مجموع 3 شاخص مطلوب و میانگین رتبه 55/2 در وضعیت مناسب بوده و همخوانی بیشتری با معیارهای شهر زیست پذیر دارد. در بعد اجتماعی از مجموع 6 شاخص تدوین شده 2 شاخص آموزش، همبستگی و تعلق اجتماعی در وضعیت مطلوب و چهار شاخص میزان خدمات اوقات فراغت، خدمات بهداشتی و درمانی، امنیت اجتماعی، مشارکت اجتماعی در وضعیت نامطلوب بوده است. میانگین رتبه برای بعد اجتماعی 90/1 بوده است. و در مرحله آخر بعد اقتصادی با 4 شاخص که دو شاخص مسکن و کالای مصرفی در وضعیت مطلوب و شاخص حمل ونقل و امکانات زیربنایی نیز در وضعیت نسبتا مطلوب و شاخص اشتغال در وضعیت بسیار نامطلوب ارزیابی شده است. نامطلوب بودن شاخص اشتغال در این شهر نه تنها زیست پذیری را به شدت کاهش داده است. بلکه موجب مهاجرت های دائمی و فصلی و مخصوصاً قشر جوان در شهر نورآباد شده است. بنابراین میزان ابعاد زیست پذیری در شهر نورآباد با شدت و ضعف همراه است و هرچه از بعد زیست محیطی به طرف ابعاد اجتماعی و اقتصادی حرکت کنیم از شدت زیست پذیری کاسته می شود.
کُدهای اخلاق حرفه ای در برنامه ریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار محیط جغرافیایی سال اول بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
184 - 199
حوزههای تخصصی:
اخلاق کاربردی و به تبع آن اخلاق حرفه ای قلمروهایی هستند که از دهه یِ 1990 به این سو مورد توجه صاحب نظران برنامه ریزی قرار گرفته اند. ادبیات مربوط به این قلمروها نظیر هر حوزه یِ دیگری در عرصه یِ تکاپوهای انسانی مدام در حال تطور است و به میانجیِ گفت و شنودهای مستمری که میان کنش گران مختلف در این عرصه در جریان است، ظرفیت ها و جنبه های تازه ای از ابعاد گوناگون و گسترده یِ آن آشکار می شود. این گستردگی در برخی موارد با دشواری ها و احیاناً بدفهمی هایی در حوزه یِ اخلاق حرفه ای برنامه ریزی همراه است و همین امر ضرورت دقت نظر و کنکاش در کُدها و گزاره هایِ نظریِ اخلاق حرفه ای و پیگیری این مباحث را موجب می شود. ردیابی کُدهای اخلاقی مرتبط با زمینه های مختلف برنامه ریزی هدف اصلی این مقاله است و بدین منظور از دسته بندی، تم سازی، مقایسه و نتیجه گیری از داده ها برای کشف و توضیح کُدهای اخلاقی مرتبط با زمینه های مختلف برنامه ریزی استفاده شده است. کُدهای اخلاقی موضوع های مرتبط با دوراهی های اخلاقی در برنامه ریزی، زمینه یِ مطرح شدن اخلاق مساله محور را به عنوان دستاورد مقاله و به عنوان یکی از رهیافت های مواجهه با این دوراهی ها موجب شده است. بحث آموزش اخلاقی برنامه ریزان نیز بر مبنای اخلاق مساله محور به عنوان یکی از راهکارهای عملیاتی مواجهه با موضوع های اخلاقی پیشنهاد شده است.
پیش بینی تغییرات کاربری اراضی در دشت سیرجان با استفاده از زنجیره مارکوف-سلولار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه بررسی روند کاربری اراضی و تغییرات آن در بازه زمانی 27 ساله (2017-1990) و پیش بینی آن با استفاده از روش زنجیره مارکوف- سلولار خودکار برای سال2026 در اکوسیستم خشک و بیابانی دشت سیرجان با استفاده از تصاویر ماهواره لندست سالهای 1990، 2006 و 2017 می باشد. پس از انجام تصحیحات لازم بر روی تصاویر لندست نقشه های کاربری برای سه مقطع زمانی به چهار کلاس کاربری اراضی: بایر با پوشش گیاهی کم، شوره زار، مناطق مسکونی - انسان ساخت و کشاورزی طبقه بندی گردید. دقت کلی و ضریب کاپا برای سال های 1990 ،2006 و 2017 بالای 80/0 و 82/0 می باشد. برآورد کاربری اراضی نشان داد که بیش از 90 درصد منطقه مورد مطالعه را اراضی بایر و شوره زار تشکیل داده است که نشان دهنده حساس بودن اکوسیستم منطقه به بیابان زایی است. نتایج حاصل از آشکار سازی تغییرات بین بازه زمانی 1990 تا 2017 نشان داد که اراضی بایر به میزان 75/7866 هکتار ( 47/4 درصد) روند کاهشی داشته است. در مقابل اراضی شور 78/1719 هکتار ( 21/14 درصد)، اراضی شهری- انسان ساخت 50/1244 هکتار (52/275درصد) ، اراضی کشاورزی 48/4902 هکتار (17/43 درصد) با روند افزایشی مواجه بوده است. نتایج حاصل از پیش بینی نشان داد که تا سال 2026 سطح اراضی بایر 48/3792 هکتار کاهش و سطح اراضی شور 74/315 هکتار ، اراضی شهری – انسان ساخت 51/291 هکتار و اراضی کشاورزی 23/3185 هکتار افزایش پیدا خواهد کرد.
راهبردهای توسعه اکوسیستم کارآفرینی در نواحی روستایی شهرستان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف واکاوی مؤلفه های تشکیل دهنده اکوسیستم کارآفرینی روستایی شهرستان کرمانشاه و ارائه راهبردهای بهبود آن انجام پذیرفت. رویکرد حاکم بر پژوهش، آمیخته با بهره گیری از طرح آشیانه ای (نهفته) بود که در بخش کیفی از رهیافت نظام مند روش نظریه بنیانی و در بخش کمی از روش پیمایشی بهره گرفته شد. جامعه موردمطالعه در بخش کیفی و کمی این پژوهش، شامل کارشناسان و خبرگان کارآفرینی و توسعه روستایی بود. روش نمونه گیری در بخش کیفی گلوله برفی و متواتر نظری و در بخش کمی نمونه در دسترس بود. ابزار جمع آوری داده ها در بخش کیفی شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته بود. داده های حاصل از مصاحبه ها در بخش کیفی از طریق کدگذاری باز، محوری و گزینشی و در بخش کمی با روش تحلیل اثرات متقابل تجزیه وتحلیل شد. در بخش اول نتایج حاصل از این پژوهش مهم ترین مؤلفه های تشکیل دهنده اکوسیستم کارآفرینی روستایی مشخص شد و در بخش دوم ارتباط (تأثیرگذاری و تأثیرپذیری) بین مؤلفه های شناسایی شده در بخش قبل موردبررسی قرار گرفت. در نهایت، با توجه به راهبردهای به دست آمده از مدل پارادایمی نظریه بنیانی و بررسی وضعیت و موقعیت مؤلفه ها در پلان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری، مهم ترین اولویت های راهبردهای بهبود اکوسیستم کارآفرینی ارائه شد که شامل برنامه ریزی و سیاست گذاری برای توسعه کارآفرینی روستایی، بهبود نظام آموزش کارآفرینی، بهبود زیرساخت های توسعه کارآفرینی و توسعه هنجارهای فرهنگی- اجتماعی بود.
شناسایی و قابلیت سنجی مکان های ژئوتوریسمی شرق تنگه هرمز
حوزههای تخصصی:
ژئوتوریسم به عنوان شاخهای از اکوتوریسم تأثیرات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و زیستمحیطی زیادی دارد. هدف اصلی این تحقیق، شناسایی مکانهای ژئومورفیک بخش غربی جلگه ساحلی مکران (شرق تنگه هرمز) و دستهبندی و اولویتسنجی آنها از منظر ژئوتوریسمی است. توزیع فضایی ویژگیهای ژئومورفولوژیک و زمینشناسی سواحل غربی مکران دادههای این تحقیق هستند. نقشههای توپوگرافی، نقشههای زمینشناسی، تصاویر ماهوارهای، نرم افزارهای گوگل ارث ، گوگل مپ ، آرک جی آی اس ، فری هند ، اکسپرت چویس و دستگاه موقعیتیاب ماهوارهای ابزار تحقیق بودهاند. دادههای موردنیاز از طریق مطالعات کتابخانهای و میدانی، مصاحبه با افراد سرشناس محلّی، پرسشنامه کارشناسان جمعآوری شد. سپس از طریق روش تحلیل سلسله مراتبیAHP و با استفاده از نرمافزار اکسپرت چویس و روش پرالونگ به بررسی و تحلیل دادهها پرداخته شد. این مکانها بر اساس موقعیتشان در سطح جلگه، به سه گروه مکانهای ژئومورفیک کوهپایهای (عمدتاَ بالادست جلگه)، مکانهای ژئومورفیک سطح جلگه و مکانهای ژئومورفیک کرانهساحلی و تالابها، تقسیم شدند. نتایج نشان داد که مکانهای ژئومورفولوژیک ساحلی مانند تالاب خورآذینی و گلفشانها - پادگانهها بیشترین امتیاز را ازنظر پتانسیل گردشگری دارند. مکانهای ژئومورفولوژیک کوهپایهای دربرگیرنده تخت دیوها، تافونیها(لانهزنبوری)، ریپلمارکهای فسیلی و تپّههای ماسهای و همچنین طاقدیسهای فرسایش یافته به ترتیب در اولویتهای بعدی قرار گرفتند.
ارزیابی تناسب سرزمین برای کاربری باغ مطالعه موردی: شهرستان سامان، استان چهارمحال و بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی توان اکولوژیک برای توسعه باغ، گام بسیار مهمی در فرایند توسعه پایدار سرزمین است. در این زمینه، دانش ارزیابی تناسب سرزمین نقشی اساسی در تعیین تناسب یا ارزیابی توان اکولوژیک هر منطقه برای کاربری های مدنظر ازجمله توسعه باغ دارد. با توجه به اینکه یکی از اهداف اصلی بسیاری از طرح ها و برنامه های توسعه ای در سطح کلان توسعه پایدار است، پژوهش کنونی با هدف دستیابی به بهترین و پایدارترین استفاده از اراضی شهرستان سامان در استان چهارمحال و بختیاری برای کاربری باغ انجام شد. در این پژوهش با بهره گیری از روش استاندارد فائو برای ارزیابی تناسب سرزمین با هدف توسعه باغ، تناسب سرزمین شهرستان سامان برای بعضی محصولات باغی شامل زردآلو، بادام، سیب، هلو و مو (انگور) بررسی شد. برای این منظور با استفاده از داده های ایستگاههای سینوپتیک و نقشه خاک منطقه، فرایند ارزیابی تناسب سرزمین با رویکرد سایز و روش عددی (پارامتریک) انجام و نقشه های تناسب سرزمین محصولات مطالعه شده تهیه شد. یافته ها نشان داد براساس ویژگی های اقلیمی و خاکی، مناطق مختلف درجه تناسب یا توان اکولوژیک متفاوتی دارند؛ به طوری که این منطقه برای سیب و هلو کلاس تناسب S3 و N به ترتیب در 87/86 و 13/13 درصد از منطقه و برای سه محصول دیگر، کلاس های S2، S3 و N دارد که به ترتیب برای مو و بادام، ۹۰/۲۱، ۵۷/۶۵ و ۵۲/۱۲ درصد و برای زردآلو ۶۶/۱۳، ۲۱/۷۳ و 13/13 درصد از منطقه را شامل می شود. مهم ترین محدودیت های موجود، محدودیت های عمق خاک، سنگریزه، شیب و اقلیمی تشخیص داده شد. چنین یافته هایی در انتخاب بهترین گزینه ها به برنامه ریزان و تصمیم گیران کمک می کند تا هم سودآوری محصول و هم پایداربودن مدنظر قرار گیرد؛ البته به جز نیازمندی های اکولوژیکی پیشنهاد می شود نیازمندی های دیگر مانند ویژگی اجتماعی، شرایط اقتصادی، پذیرش فرهنگی و بررسی وضع موجود نیز ارزیابی شوند؛ بدین ترتیب فرایند توسعه پایدار برای باغداری تکمیل می شود.
راهکارهای توسعه گردشگری پایدار مبتنی بر تلفیق یکپارچه طراحی رفتاری و اصول پایداری
حوزههای تخصصی:
امروزه بخش قابل توجهی از منابع زیست محیطی از سوی گردشگران و به واسطه عدم آگاهی آنها از رفتارهای آسیب رسان به محیط، متاثر میشود؛ از این رو، نشانزدهای زیست محیطی مربوط به رفتار گردشکران باید بیش از پیش کنترل شود. هدف از این پژوهش تعیین فاکتورهای موثر بر پیشگیری از بروز رفتارهای نامناسب و تاثیرگذار بر منطقه میزبان مورد بازدید است، تا بدین واسطه با ارائه مدلهای طراحی رفتاری و مؤلفههای پایداری، گردشگری پایدار شکل گیرد. در این پژوهش توصیفی- تحلیلی، بخشی از دادهها از طریق پرسشگری و استفاده از پرسشنامه لیکرت پنج مقیاسه، جمع آوری شد. در این بررسی 81 پرسشنامه برخط که ار سوی طراحان صنعتی و معماران به عنوان نمونههای داوطلب تکمیل گردید به کمک نرم افزار SPSSWin21 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داده که بین تغییرات رفتاری توریست و کاهش پسماند و حفظ محیط زیست ارتباط معناداری وجود دارد. این بررسی نشان داده که آموزش به توریست، کاهش خسارات زیست محیطی را به همراه دارد. آنالیز نتایج حاکی از این بوده که بهبود طراحی المانهای محیط مورد بازدید تاثیرات مثبتی بر تغییر رفتار گردشگران خواهد داشت. اهمیت تطابق شایسته، بین فعالیت گردشگران و فرهنگ بومی منطقه مورد بازدید، از دیگر نتایج حاصل شده از این بررسی محسوب میشود. هر چند که بین یکسان بودن امکانات در اختیار توریست با ساکنان محلی ارتباط معناداری وجود ندارد اما اعمال جریمههای برنامهریزی شده، به کاهش تخریبهای زیست محیطی ناشی از فعالیت گردشگران منجر میشود. باستناد یافتهها و با توجه به لزوم فراهم سازی بستری مناسب برای دستیابی به گردشگری پایدار، طراحی رفتار و کاربست اصول طراحی محیط، محصول و خدمات که از تخصصهای طراحان صنعتی و معماران محسوب میشود، ضرورت خواهد داشت.
سنجش و ارزیابی نابرابری مناطق شهری در برخورداری از شاخص های ترکیبی توسعه (مطالعه موردی: کلان شهر اهواز)
حوزههای تخصصی:
شناخت نابرابری فضایی و عدم تعادل منطقه ای در چارچوب محدوده های مختلف جغرافیایی و سیاست گزاری در جهت رفع و کاهش آن از مقولات بسیار مهم برنامه ریزی منطقه ای به شمار می آید. ابعاد نابرابری فضایی در حوزه های مختلف اقتصادی، اجتماعی، درمانی و غیره قابل بحث است. از این رو، نیل به پیشرفت و توسعه ی فراگیر در آینده، مستلزم شناخت موقعیت مناطق و نواحی در ابعاد مختلف است. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف سنجش نابرابری فضایی درون شهری کلان شهر اهواز در برخورداری از شاخص های ترکیبی توسعه انجام شده است. با توجه به مؤلفه های مورد بررسی، رویکرد مطالعاتی حاکم بر این پژوهش توصیفی- تحلیلی است. این پژوهش سعی دارد با استفاده از 54 متغیر و با بهره گیری از مدل ELECTRE سطح بندی و میزان نابرابری های موجود را میان مناطق کلان شهر اهواز تعیین نماید. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد پراکنش توسعه، نامتعادل بوده و بین مناطق، از نظر توسعه یافتگی نابرابری و شکاف وجود دارد و این نابرابری در بخش های مختلف اجتماعی، اقتصادی، خدماتی، بهداشتی- درمانی و کالبدی خود را نشان می دهد. به طوری که بر اساس نتایج حاصل از تکنیک الکتره، منطقه ی 2 در سطح برخوردار، مناطق 1 و 3 در سطح نیمه برخوردار، منطقه ی 4 در سطح کم برخوردار و مناطق 6، 7 و 8 در رده ی محروم یا عدم برخوردار قرار گرفته اند؛ بنابراین برای کاهش میزان نابرابری های توسعه یافتگی در کلان شهر اهواز براساس یافته های پژوهش، پیشنهاد می شود توزیع شاخص های توسعه به سمت رشد متوازن هدایت شوند.
تحلیل و تبیین رابطه همبستگی شاخص توسعه انسانی و شاخص توسعه پایدار و تطبیق این شاخص ها در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش محیط زیست و توسعه پایدار سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱
109 - 132
حوزههای تخصصی:
شاخص اهداف توسعه پایدار در سال های اخیر توجه بسیاری از محققان و سیاست گذاران را به خود جلب کرده است. شاخص توسعه انسانی نیز که بر اساس چند شاخص مهم و کلیدی محاسبه می شود اگرچه یک روش قدیمی تر برای مقایسه کشورها در بعد سلامت و آموزش به حساب می آید اما همچنان در بین محققان و سیاست گذاران یک شاخص موردقبول است. هدف از این مطالعه بررسی وضعیت ایران در شاخص توسعه انسانی و شاخص اهداف توسعه پایدار و نیز بررسی همبستگی این دو شاخص بر اساس اطلاعات تمام کشورها است. در این تحقیق از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی در نرم افزار SPSS به منظور بررسی ارتباط بین دو شاخص استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که ارتباط معنی دار و قوی بین این دو شاخص برقرار است. در بررسی همبستگی بین اهداف 17 گانه اهداف توسعه پایدار با شاخص توسعه انسانی مشخص شد که اهداف 15 و 17 ارتباط معنی داری با شاخص توسعه انسانی ندارند. درحالی که ارتباط دیگر اهداف با شاخص توسعه انسانی معنی دار بود. به طورکلی می توان نتیجه گیری کرد بین شاخص توسعه انسانی و شاخص اهداف توسعه پایدار ارتباط معنی دار قوی وجود دارد. درحالی که آرمان 17 با هیچ کدام از زیر شاخص ها دیگر و شاخص توسعه انسانی ارتباط ندارد. یکی از نقطه ضعف های اهداف توسعه پایدار مدنظر قرار دادن آرمان های بلند پروازانه است و این موضوع بسیج مردم و حکمرانان را برای رسیدن به تمام این اهداف ایده آل سخت خواهد کرد.
بررسی گردشگری چند حسی در شهر تبریز با رویکرد حس مکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
61 - 74
حوزههای تخصصی:
در چند سال اخیر بازار گردشگری در شهر تبریز رشد قابل توجهی داشته و جذابیت چند حسی در این شهر می تواند قدرت جذب گردشگران داخلی و خارجی را افزایش دهد. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین حس مکان به عنوان یکی از شاخصه های گردشگری حسی و جذب گردشگر، به دنبال پاسخ سؤال است که بین ابعاد حس مکان و جذب گردشگر در شهر تبریز چه ارتباطی وجود دارد؟ خصوصیات کالبدی، معانی و فعالیت ها، سه پایه هویت مکانرا شکل می دهند و تعامل انسان با این سه عنصر، حس مکان را خلق می نماید؛ بر این اساس، در این پژوهش، حس مکان با سه بعد کالبدی، معنایی و فعالیتی سنجیده شده و رابطه آن با جذب گردشگر موردبررسی قرارگرفته است. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی و از نوع پیمایشی بوده و کاربردی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل گردشگران داخلی و بین المللی شهر تبریز در سال 97-98 و روش نمونه گیری احتمالی بوده و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر برآورد گردید. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزارهای آماری SPSS و SmartPLS استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که بین متغیر کالبدی حس مکان و جذب گردشگر، رابطه معناداری وجود دارد. همچنین بین متغیر معنایی و فعالیتی حس مکان با متغیر جذب گردشگر نیز ارتباط معناداری برقرار است و در این بین، متغیر معنایی بیشتر از دو متغیر دیگر، تغییرات متغیر وابسته را تبیین می کند و متغیر کالبدی و فعالیتی در اولویت بعدی قرار می گیرند. نتایج این پژوهش آن دسته از شاخص های حس مکان را که در جذب گردشگر شهری نقش بیشتری را ایفا می کنند، شناسایی نموده است.
تبیین الگوی تاب آوری سکونتگاه های روستایی مورد مطالعه: شهرستان ایذه(بخش دهدز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه کالبدی سال پنجم بهار ۱۳۹۹شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
131 - 145
حوزههای تخصصی:
ارزیابی و سنجش میزان تاب آوری جوامع روستایی، یکی از مهم ترین ابزارها در تشخیص پایداری سکونتگاه های روستایی، هنگام بروز مخاطرات محیطی است. بر این اساس در بخش دهدز، سکونتگاه های روستایی متعدد و بعضی مناطق عشایرنشین نیز وجود داشته و خطرات محیطی بسیاری در طول سال در این بخش رخ می دهد و روستاها و ساکنین آن در زمنیه برخی از ابعاد تاب آوری شرایط مناسب را ندارند. هدف پژوهش حاضر تبیین الگوی تاب آوری سکونتگاه های روستایی در بخش دهدز از توابع شهرستان ایذه است. چارچوب نظری بر اساس نظریه ها و رویکردهای متصور تبیین و سپس مدل مفهومی آن ارائه شده است. روش مطالعه این پژوهش توصیفی- تحلیلی است و جامعه آماری مورد پژوهش شامل کلیه سرپرستان خانوار نقاط روستایی بالای 20 خانوار به تعداد3003 نفر است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران به تعداد 341 نفر انتخاب شده که بر اساس جمعیت هر روستا و در سطوح ارتفاعی مختلف جایگذاری شده و ابزار پژوهش شامل پرسشنامه با 60 سوال است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss و AMOS و آزمون کولموگروف-اسمیرنف، تحلیل عاملی تأییدی و معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج تحقیق بیانگر آن است که هر یک از ضرایب تأثیر شاخص های محیطی- طبیعی، اجتماعی- اقتصادی، نهادی- مدیریتی وکالبدی- فضایی بر تاب آوری سکونتگاه های روستایی مستقر در قلمرو تحقیق به ترتیب برابر با 73/0، 40/0، 19/0 و 25/0 است. الگوی تاب آوری سکونتگاه های روستایی بخش دهدز شهرستان ایذه در وضعیت متناسبی قرار دارد. در این الگو شاخص طبیعی نسبت به انسانی وزن بالاتری داشته و شاخص نهادی- مدیریتی که مستلزم اقدامات و کارایی سازمانی، نهادی و انسانی بوده، وزن کمتری دارد.
شناخت اولویت های توسعه گردشگری شرق استان سمنان (کاربرد ترکیب گروه کانونی و منطق سلسله مراتبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به ظرفیت های کشور، برنامه ریزی توسعه گردشگری پایدار امری ضروری است. در این میان، با توجه به اتخاذ رویکردهای توسعه ای دولت در سال های اخیر شرق استان سمنان علی رغم وجود پتانسیل های مطلوب، توسعه گردشگری کمتر مورد توجه قرار گرفته است. از این رو، هدف این پژوهش شناسایی مهمترین طرح ها و پروژه های پایدار گردشگری شرق استان سمنان است. بدین منظور، پژوهش حاضر کاربردی، توصیفی (غیرآزمایشی) و از نوع ترکیبی (کیفی- کمی) است. برای شناسایی طرح ها و پروژه های گردشگری از نظرات گروه کانونی (روش کیفی)، شامل 12 تن از خبرگان از جمله مسئولین، اساتید دانشگاهی و مردم محلی بهره گرفته شد. سپس 30 پروژه خروجی با توجه به میزان انطباق با معیارهای توسعه پایدار و اهداف تعریف شده در اسناد بالادستی با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی AHP (روش کمی)، رتبه بندی شدند. بر اساس رتبه بندی صورت گرفته، آموزش به مردم محلی منطقه، بسترسازی زیرساخت های لازم در مناطق نمونه و روستاهای هدف و تعیین شیوه های مناسب بازاریابی و تهیه نقشه تبلیغاتی برای توسعه گردشگری در منطقه از اولویت بیشتری برخوردار می باشند.
تحلیل رابطه میان تراکم ساختمانی و سطح پایداری محلات شهر بابلسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۶
163 - 178
حوزههای تخصصی:
افزایش روزافزون جمعیت شهری، محدودیت منابع و لزوم بهره وری عقلایی از امکانات موجود، اهمیت توجه به مقوله تراکم در شهرها را دوچندان می نماید. زیرا تعیین تراکم جمعیتی و ساختمانی از مهم ترین ابزارهای شهرسازی در راستای تعادل بخشی و ایجاد نظم در سیستم پیچیده شهری است. بر این اساس، لزوم نگرشی ریشه ای و عمیق به مبحث تراکم شهری و تاثیرات آن بر سایر پدیده های شهری بیش از پیش احساس می گردد. روش شناسی تحقیق حاضر مبتنی بر رویکردهای تحلیلی-توصیفی می باشد. به منظور گردآوری اطلاعات جهت بررسی تراکم ساختمانی از بلوک های آماری سال 1395 مرکز آمار ایران استفاده شده است. همچنین برای ارزیابی سطح پایداری محلات شهر، با انجام یک تحقیق میدانی 384 پرسش نامه جهت گردآوری داده های مورد نیاز تکمیل گردید. در این پژوهش از روش های مختلفی آماری از جمله کروسکال والیس و آزمون دوجمله ای استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که اختلاف در بین گروه های تراکم ساختمانی، تفاوت معناداری دارد و میزان پایداری محله ای در نقاط متلف شهر بابلسر از لحاظ تراکم برابر نیست. در واقع می توان اینطور بیان نمود که بین محله ها با تراکم ساختمانی متفاوت از نظر پایداری کالبدی و زیست محیطی و اقتصادی تفاوت معناداری وجود دارد. محله های دارای ترکم متوسط ساختمانی از نظر پایداری کالبدی، زیست محیطی و اقتصادی از محلات کم و پرتراکم (ساختمانی) وضعیت بهتری دارند. اما از نظر پایداری اجتماعی-فرهنگی بین محله های دارای تراکم ساختمانی متفاوت، تفاوت معناداری وجود ندارد و وضعیت این بعد از پایداری با تراکم ساختمانی در محله ها ارتباطی ندارد. به طور کلی بابلسر از نظر پایداری در وضعیت مناسبی قرار ندارد.
تحلیل فضایی و زمانی جزایر گرمایی مناطق شهری گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸
157 - 172
حوزههای تخصصی:
شهرنشینی نمایانگرترین تغییر بشر در سطح زمین است که به طور معمول منجر به تشکیل جزایر گرمای شهری می شود. دمای سطح زمین یک پارامتر مهم برای تعادل انرژی سطح و مطالعات آب و هوای شهری است.آگاهی از پراکندگی مکانی دما، زمینه ساز برنامه ریزی و سیاستگذاری های درست محیطی است. دراین پژوهش با استفاده از تصاویر ماهواره لندست 7 در دو دوره زمانی سال پایه (2017-2010) و بازه دوم (2005-2000) به صورت میانگین در سه ماه گرم سال مورد استفاده قرار گرفته است. بعد بر روی این تصاویر، اول تصحیح هندسی انجام گرفت سپس از این تصاویر جهت محاسبه پارامترهای مربوط به استخراج دما به روش تک پنجره ای شهر گرگان استفاده گردید و در ادامه برای بالا بردن دقت کار با استفاده از داده های ساعتی دمای ایستگاه مورد نظر در تحلیل جزایر حرارتی مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان می دهد تغییرات زمانی و مکانی جزایر حرارتی در شهر گرگان، الگوی خوشه ای بالایی دارد. درحالی که شاخص موران محلی و لکه های داغ در قسمت های شمالی، شمال غربی و شرقی و مرکز شهر همبستگی فضایی مثبت( لکه های داغ) دارند و همچنین لکه های سرد در مناطق جنوبی شهر وجود دارد.این درحالی است که قسمت های زیادی از شهر گرگان هیچ گونه الگوی معنی داری یا خود همبستگی فضایی در طی دوره مطالعه در آن دیده نمی شود. می توان گفت جزایر حرارتی شهر گرگان به دو عامل بستگی دارد:یک شرایط اقلیمی حاکم در دوره مورد مطالعه و دوم شرایط انسایی حاکم بر شهر.
بررسی اثر تاج پوشش جنگل در دو حالت با برگ (leaf-on) و بدون برگ (leaf-off) بر داده های PALSAR-2 به منظور برآورد زیتوده در جنگل های هیرکانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سپهر دوره ۲۹ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱۴
51 - 65
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت عوامل بیوفیزیکی جنگل و پایش تغییرات آنها برای مدیریت جنگل ها، توسعه مدل های صحیح برای برآورد این عوامل ضروری است. با در نظر گرفتن محدودیت های آماربرداری های زمینی، استفاده از روش های سنجش از دور برای برآورد این عوامل ارجح است. استفاده از داده های رادار به صورت محدود در جنگل های هیرکانی برای برآورد زیتوده استفاده شده است. در مطالعه حاضر، پتانسیل داده های پلاریمتری PALSAR-2 برای برآورد زیتوده در جنگل های هیرکانی بررسی شد. آماربرداری در چهار رویش گاه مختلف شامل جنگل حفاظت شده، جنگل طبیعی، جنگل تخریبشده و جنگل کاری آمیخته انجام و مقدار زیتوده در پلاتهای آماربرداری محاسبه شد. پس از استخراج داده های PolSAR با استفاده از تصاویر اخذ شده در فصل بهار و زمستان، میزان و نوع رابطه آنها با زیتوده بررسی شد. نتایج نشان داد طبقه بندی جنگل های مورد مطالعه براساس محدوده زیتوده و درصد تاج پوشش برای توسعه مدل ها ضروری است به گونه ای که برای هر نوع خاص جنگل، نوع متفاوتی از مشخصه های پلاریمتری کارایی دارند. همچنین نتایج نشان داد داده های حاصل از تصاویر اخذ شده در فصل بهار در حالت بابرگ تاج پوشش ارتباط مناسب تری با زیتوده دارند. نتایج مدلسازی با استفاده از رگرسیون خطی چندگانه نشان داد مولفه های حاصل از تجزیه پلاریمتری برای برآورد زیتوده مناسب تر عمل می کنند و برای هر رویشگاه، مشخصه های متفاوتی قابل استفاده هستند. نتایج کلی این مطالعه و مقایسه آن با مطالعات دیگر بیانگر آن است که طبقه بندی پوشش درختی براساس میزان زیتوده (حجم) در هکتار، وضعیت تاج پوشش و همچنین وضعیت توپوگرافی منطقه به منظور توسعه مدل های برآورد زیتوده ضروری به نظر می رسد. همچنین نتایج نشان داد برای رویشگاه های مختلف با مشخصات و خصوصیات متفاوت نوع خاصی از داده های پلاریمتری با زیتوده همبستگی نشان می دهد.
ارائه مدلی برای بهبود توسعه کارآفرینی روستا: مطالعه موردی شهرستان شازند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و سوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
1 - 26
حوزههای تخصصی:
ایجاد اشتغال و بهبود فرآیندهای زمینه ساز فضای کارآفرینی در مناطق روستایی یکی از ضروریات برنامه توسعه پایدار روستایی است. هدف تحقیق حاضر ارائه مدلی برای بهبود توسعه کارآفرینی روستا در شهرستان شازند استان مرکزی بود. جامعه آماری پژوهش کارآفرینان روستایی این شهرستان به تعداد 900 نفر بودند که از آن میان، با بهره گیری از روش نمونه گیری خوشه ای دومرحله ای، بر اساس جدول کرجسی- مورگان، 265 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از پرسشنامه ساختارمند استفاده شد که روایی آن را اساتید دانشگاه و متخصصان کارآفرینی تأیید کردند و پایایی آن، با انجام آزمون ضریب آلفای کرونباخ برای متغیرها و سازه های تحقیق، بین 71/0 تا 918/0 به دست آمد. همچنین، تحلیل روابط بین گویه ها و سازه ها با استفاده از نرم افزارهای آماری Spss22 و Smart PLS3 صورت گرفت و در ادامه، با بهره گیری از روش معادلات ساختاری، روابط عوامل آموزشی، اقتصادی و نهادی با توسعه کارآفرینی روستا بررسی شد. بر اساس نتایج تحقیق، معیار GOF مدل مورد نظر 389/0 به دست آمد که نشان دهنده برازش مناسب مدل بهبود توسعه کارآفرینی روستا بوده و بر اساس آن، بیشترین بار عاملی، به ترتیب، مربوط به عامل نهادی بر عامل اقتصادی و عامل آموزشی بر عامل نهادی است؛ به دیگر سخن، برای توسعه کارآفرینی روستایی، باید به مسیرهایی توجه کرد که به طور غیرمستقیم، بر توسعه کارآفرینی تأثیر می گذارند. همچنین، نتایج نشان داد که هر سه عامل آموزشی، اقتصادی و نهادی بر توسعه کارآفرینی مؤثرند، اما عاملی که بیشترین تأثیر مستقیم را بر توسعه کارآفرینی روستایی دارد، عامل اقتصادی است.
ارزیابی و مقایسه کارایی روش های کمی فرکتال و فازی در تحلیل وضعیت تکتونیکی زاگرس شمال غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ماهیت پیچیده فرایندهای زمین ساختی عامل ایجاد توپوگرافی و همچنین ابعاد مناظر طبیعی زمین را نمی توان با ساختارهای کلاسیک، مانند هندسه اقلیدسی یا منطق ارسطویی، ارزیابی نمود. برای این منظور ، تحلیل فرکتالی آبراهه ها و شکستگی ها با استفاده از روش شمارش جعبه ای برای تعیین بلوغ ساختاری زاگرس شمال غرب انجام گرفت. همچنین با کمک معیارهای مرتبط با مورفوتکتونیک ، پتانسیل فعالیت تکتونیکی منطقه با روش عدم قطعیت فازی مشخص و نتایج این دو روش با کانون های سطحی زلزله مقایسه شدند. مناطق دارای بعد فرکتالی بالای گسل و پایین زهکشی فعالیت تکتونیکی بیشتری دارند. طبق این تحقیق، محدوده A یعنی غرب کرمانشاه، دارای بالاترین بُعد فرکتالی (32/1) گسل و بُعد فرکتالی کمتر برای شبکه زهکشی (432/1) است و شواهد لرزه ای از جمله زلزله اخیر کرمانشاه با 3/7 ریشتر نیز پویا بودن آن را تأیید می کند. محدوده E که رو به فروافتادگی دزفول است، کمترین بُعد فرکتالی گسل (07/1) و بیشترین بُعد فرکتالی شبکه زهکشی (470/1) را دارا است. با این حال گسل های مدفون نقش مهمی در تولید زلزله در شمال این محدوده دارند. هم پوشانی مربع های فرکتالی با گاماهای مختلف در مدل فازی تا حد زیادی تأیید کننده نتایج بود و محدوده A در این مدل نیز بالاترین پتانسیل فعالیت تکتونیکی را نشان می دهد. واژه های کلیدی: تکتونیک، زاگرس شمال غرب، فرکتال، فازی.
سنجش سرمایه های معیشتی مناطق روستایی مورد شناسی: شهرستان قصرقند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
167 - 186
حوزههای تخصصی:
در جوامع محلی، تاب آوری معیشتی می تواند تحت تأثیر پنج سرمایه شامل سرمایه اجتماعی، سرمایه مالی، سرمایه زیرساختی، سرمایه انسانی و سرمایه طبیعی تغییر یابد. در چهارچوب مدل معیشت پایدار می توان مؤلفه های تاب آوری را در محیط های روستایی تقویت کرد و آسیب پذیری محیط های روستایی را کاهش داد. با توجه به مشکلات پیشِ روی معیشت پایدار در سکونتگاه های روستایی شهرستان قصرقند و وضعیت موجود آن ها همانند محرومیت، فقر، خدمات و تسهیلات نامناسب و اکوسیستم تخریب شده، برای دستیابی به اهداف توسعه پایدار روستایی لازم است برخلاف درک عمومی از توسعه که آن را صرفاً توسعه فیزیکی و اقتصادی تصور می کنند، پنج سرمایه اجتماعی، انسانی، مالی یا اقتصادی، زیرساخت فیزیکی و طبیعی به طور هماهنگ و متعادل ایجاد یا بهبود یابند؛ بنابراین فعالیت ها نیز بایستی در پنج بخش عمده یا زمینه کاری درجهت تأمین این پنج سرمایه و با رویکرد یکپارچه نگری برنامه ریزی شوند. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش بررسی آن توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری این پژوهش 30 روستای هدف طرح آبادانی و پیشرفت شهرستان قصرقند و در سطح سه بخش مرکزی، ساربوک و تلنگ، برابر با 6486 خانوار روستایی و 25774 نفر را شامل می شود که با استفاده از نمونه گیری ترکیبی تصادفی و ازطریق فرمول کوکران 346 نفر از سرپرستان خانوار به عنوان جامعه نمونه در نظر گرفته شد. داده های تحقیق ازطریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی به دست آمد و در نرم افزار SPSS ازطریق آزمون های T تک نمونه ای و همبستگی پیرسون و مدل تصمیم گیری چند شاخصه (WSM) مورد تحلیل قرار گرفت. یافته های این تحقیق نشان می دهد که وضعیت پنج سرمایه معیشتی در سطح روستاهای هدف شهرستان قصرقند با میانگین 06/2 در سطح ضعیفی قرار دارد. همچنین میانگین مجموع امتیاز مدل جمع وزنی نشان می دهد که روستاهای هدف بخش تلنگ به لحاظ برخورداری از دارایی های پنج سرمایه معیشتی در رتبه آخر رتبه بندی جای می گیرند