فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸٬۵۲۱ تا ۱۸٬۵۴۰ مورد از کل ۳۳٬۸۴۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
گذر زمان و ویژگیهای شهرهای معاصر به ما نشان داده رویکردهای برنامه ریزی گذشته توان پاسخ به مسائل امروزی شهر را ندارد.بافت تاریخی شهرها بدلیل عدم توجه و برنامه ریزی مناسب از نوعی فرسودگی کالبدی و عملکردی رنج می برند. از این رو،رویکرد » آینده پژوهی« به عنوان الگویی جدید،با هدف پاسخگویی به مسأله های غیرقابل پیش بینی، آینده های ممکن و مطلوب در دهه های اخیر ظهور کرده است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش ترکیبی از روش های اسنادی و پیمایشی و از نظر ماهیت، براساس روش های جدید علم آینده پژوهی، تحلیلی و اکتشافی است که با به کارگیری ترکیبی از مدل های کمی و کیفی انجام گرفته است. در این پژوهش ابتدا با تکنیک پویش محیطی و دلفی، 40 عامل اولیه استخراج شده و سپس با استفاده از روش دلفی مدیران، ماتریس اثرات متقاطع مولفه ها تشکیل گردیده است. در مرحله بعدی با استفاده از تحلیل ساختاری در نرم افزار MICMAC نسبت به تحلیل ماتریس اقدام شده است. براساس نتایج خروجی حاصل از نرم افزار و با توجه به امتیاز بالای اثرگذاری مستقیم و غیرمستقیم، چهارده عامل اصلی کلیدی در آینده باز آفرینی خلاق بافت تاریخی شهر گرگان تأثیرگذارند. از میان پیشران های کلیدی بدست آمده نیز تامین منابع مالی،سیاست های کلان دولت و طرح های مصوب گردشگری، بالاترین امتیاز تاثیرگذاری را داشته در مقابل سیاست های تشویقی، شبکه حمل ونقل سواره و کارآفرینی امتیاز کمتری در میزان تاثیرگذاری را روند آینده بازآفرینی خلاق بافت تاریخی شهر گرگان را دارند.
میزان اثربخشی مؤلفه های کیفیت محیط فضای درمانی بر رضایتمندی کاربران، با رویکرد طبیعت گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقوله ی کیفیت محیط فضای درمانی ابعاد وسیعی دارد و از چشم انداز ها و پارادایم های مختلفی می توان به این موضوع پرداخت ؛ اما این پژوهش بیشتر به بررسی مؤلفه های کیفیت محیط در فضای عمومی بیمارستانی، که با طبیعت شفابخش مرتبط بوده، می پردازد. استفاده از طبیعت در مراکز درمانی، به عنوان روشی جهت کاهش تنش های محیطی و بهبود کیفیت محیط هست. استفاده از فضای سبز و ایجاد امکان دسترسی کاربران مراکز درمانی به طبیعت، می تواند محیطی آرامش بخش مهیا سازد و همچنین درروند بهبودی بیماران، ارتقای سلامت و رضایت کارکنان اداری نیز مؤثر واقع شود. انتخاب نمونه های پژوهش (بیمارستان شریعتی و مجتمع بیمارستانی امام خمینی)، نیز به لحاظ برخورداری از محوطه سبز در کنار ساختمان درمانی مدنظر نگارنده بوده است. کیفیت محیط این فضاهای درمانی، به واسطه عوامل و غیر کالبدی در فضای عمومی داخلی و محوطه سبز، در راستا با اثرات شفابخش طبیعت، مطابق با مدل پژوهش، موردبررسی قرار گرفت. این تحقیق باهدف، بررسی اثربخشی مولفه های کیفیت محیط فضاهای عمومی درمانی، بر رضایت کاربران است. این تحقیق توصیفی، از نوع پیمایشی و همبستگی است. پرسشنامه مبتنی بر مدل پژوهش صورت گرفت تعیین مؤلفه های اثربخش کیفیت محیط، از رگرسیون چندمتغیره به روش گام به گام استفاده شد و ارزیابی رضایتمندی کاربران، پیرامون 27 گویه، پاسخ ها بر طبق طیف لیکرت و از طریق آزمون تی تک نمونه ای، تحلیل گردید. انتخاب جامعه ی آماری از روش نمونه گیری کوکران با ضریب خطای 1/0 حدود 350 نفر به دست آمد؛ و نیز از نرم افزار تحلیلی آماری spss برای تجزیه و تحلیل پاسخ ها استفاده گردید. نتایج تحلیل نمودارها بر وجود همبستگی بین متغیر کیفیت و رضایت دلالت داشته است. همچنین بحث رضایت از مؤلفه های کیفیت محیطی، در بیمارستان شریعتی بیشتر از بیمارستان امام خمینی بوده است.
مطالعه تطبیقی آسیب پذیری بافت شطرنجی و نیمه شطرنجی شهر سلماس در برابر زلزله از دید پدافند غیر عامل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۳
15 - 26
حوزههای تخصصی:
هر ساله بلایای طبیعی و غیر طبیعی در سراسر جهان مرگ و میر، آسیب های جسمی و بیماری های زیادی را به بار می آورند. به طوری که از 70 نوع بلایای طبیعی ثبت شده در جهان، 13 نوع آن در کشور ما به ثبت رسیده است. این تحقیق با هدف سنجش و مدل سازی آسیب پذیری در بافت شطرنجی و نیمه شطرنجی شهر سلماس بر اساس شاخص های پدافند غیر عامل انجام گرفته است. نوع تحقیق حاضر کاربردی بوده و روش انجام کار توصیفی_ تحلیلی است و گردآوری اطلاعات نیز از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی صورت گرفته است. برای رسیدن به هدف تحقیق، تعداد 14 شاخص بر اساس نظرات نخبگان انتخاب شده و در نرم افزار GIS لایه های اطلاعاتی برای آنها تشکیل شده است. برای محاسبه وزن شاخص ها از روش تصمیم گیری چند معیاره BWM استفاده شده و نتایج آن در نرم افزار GAMS مورد تحلیل قرار گرفته است. سرانجام وزن به دست آمده از روش BWM در شاخص های 14 گانه استاندارد شده با توابع فازی و منطق بولین ضرب شده و با هم ترکیب شده است. نتایج بیانگر آن است که در بافت شطرنجی، چهار هزار و 866 قطعه در پهنه آسیب پذیری خیلی کم، دو هزار و 719 قطعه آسیب پذیری کم، دو هزار و 862 قطعه آسیب پذیری متوسط، سه هزار و 435 قطعه آسیب پذیری زیاد و 430 قطعه در پهنه آسیب پذیری خیلی زیاد واقع شده اند. در بافت نیمه شطرنجی، 611 قطعه در پهنه آسیب پذیری خیلی کم، دو هزار و 598 قطعه آسیب پذیری کم، سه هزار و 669 قطعه آسیب پذیری متوسط، پنج هزار و 350 قطعه آسیب پذیری زیاد و سه هزار و 57 قطعه در پهنه آسیب پذیری خیلی زیاد قرار دارند. به طور کلی می توان گفت میزان آسیب پذیری در بافت شطرنجی نسبت به بافت نیمه شطرنجی کمتر است.
تحلیل مؤلفه های سرمایه اجتماعی مؤثر بر مهاجرت روستاییان با نقش میانجی دلبستگی مکانی (موردمطالعه: شهرستان جیرفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
370 - 387
حوزههای تخصصی:
مهاجرت مهم ترین پدیده ای است که می تواند موجودیت و بقای جوامع روستایی را به خطر بیندازد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر مؤلفه های سرمایه اجتماعی و دلبستگی مکانی بر مهاجرت افراد در روستاهای شهرستان جیرفت است. جامعه آماری شامل جمعیت فعال روستایی بود و حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان به روش نمونه گیری تصادفی با انتساب متناسب 382 نفر انتخاب شد. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه ای محقق ساخته بود که برای تعیین روایی آن از پانل متخصصان استفاده شد. همچنین، به منظور سنجش پایایی ابزار تحقیق از آلفای کرونباخ استفاده شد و مقدار آن برای سنجه های مختلف پرسشنامه بین 71/0 تا 83/0 محاسبه گردید. نتایج تحلیل همبستگی پیرسون نشان داد هرچقدر فاصله محل سکونت روستاییان تا شهر بیشتر شود میزان مهاجرت آن ها هم به شهرها افزایش می یابد، از سوی دیگر هرچقدر سرمایه اجتماعی در میان روستاییان کاهش یابد مهاجرت به میزان زیادی افزایش می یابد. واکاوی حاصل از آزمون تحلیل مسیر نیز نشان داد تمام مؤلفه های سرمایه اجتماعی اثرات مستقیم و معنی داری بر مهاجرت دارند و در این بین مشارکت اجتماعی بیشترین اثر مستقیم معنی دار را بر مهاجرت روستاییان دارد. ضمن اینکه دلبستگی مکانی نیز دارای اثر منفی مستقیم معنی دار بر مهاجرت است. همچنین تمامی مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر دلبستگی مکانی دارای اثر مستقیم مثبت معنی دار هستند، به این معنا که هر چه افراد در جوامع روستایی از سطح بالایی از مشارکت اجتماعی، انسجام اجتماعی، اعتماد اجتماعی، آگاهی اجتماعی و روابط اجتماعی برخوردار باشند احتمال دلبستگی مکانی در آن ها بیشتر می شود و در نتیجه احتمال مهاجرت در میان آن ها کاهش می یابد.
Assessment of Local Communities Standpoint about Rural Development (Case Study: Boyerahmad County)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۵
21 - 41
حوزههای تخصصی:
Purpose- The main objective of present study is analysis of viewpoints of Boyer-Ahmad local communities about rural development. The criteria of rural development are identified by a systematic approach from the standpoints of people who are aware of current rural issues in the investigated villages. In the next stage, the level of development of settlements was determined according to the identified criteria. Design/methodology/approach- The current study is based on qualitative methods (grounded theory) and quantitative (descriptive-analytical and survey). The required data was collected through the field methods (questionnaire and interview). The sample population of the study was determined to extract the indicators purposefully and based on the snowball method until the theoretical saturation of the interview with 18 people was reached. The statistical population of the study is the people living in the villages of Boyer-Ahmad County. 380 people in 10 rural settlements are assessed by employing Cochran's formula. The validity of the research questionnaire was confirmed by content validity and its reliability was confirmed by Cronbach's alpha. SPSS22 and ArcGis software were used for analyzing the data. Finding- In the index extraction stage, 51 concepts were identified in the form of 6 major categories. In the second stage, the results of one-sample t-test showed that rural settlements have a development coefficient of 0.35 in terms of the studied categories with an average of 2.46, which are at an undeveloped level. The status of development categories also shows that the category of environmental resources with an average of 3.31 has the best level and the category of quality of life with an average of 1.96 have the worst situation in the studied villages. The results also show that the Ganjeh Kohneh village with a coefficient of 0.43 and Mazdak village with a coefficient of 0.40 are in the middle development level and other settlements are in the undeveloped level. Practical implications- According to the results, solutions such as equitable distribution of services, development of a vision document for integrated development, diversification of economic activities and the use of social capital of villagers in the planning process have been proposed. Originality/value- Before planning at the local level, it is necessary to examine the views of the local community regarding rural development. There are differences between rural areas in terms of capabilities, talents, facilities and priorities, and local planning can take these differences into account.
عوامل مؤثر بر استمرار کولبری در روستاهای مرزی پاوه با رویکرد سناریونگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۷)
1121 - 1142
حوزههای تخصصی:
مناطق مرزی جزو مناطق حساس و شکننده هر کشوری محسوب می شو ن د که به دلیل شرایط منحصربه فردی همچون دوری از مرکز و انزواگرایی با معضلاتی از جمله بیکاری و عدم اشتغال و عدم دسترسی به تأمین نیازهای اولیه روبه رو هستند. معضلات مرتبط با اقتصاد سبب شده است تا در مناطق غربی کشور ، به ویژه در روستاهای مرزی پاوه ، وضعیتی پدید آید که بخش زیادی از مردم در این منطقه برای برطرف کردن نیازهای اصلی زندگی خود به شغل کولبری روی آورند. هدف از این مقاله بررسی عوامل موثر بر استمرار کولبری در روستاهای مرزی پاوه است که با روش توصیفی - تحلیلی و بهره گیری از روش سناریونویسی به این موضوع پرداخته شده است. نتایج به دست آمده از نرم افزار سناریو ویزارد نشان می دهد که از این 45 وضعیت احتمالی، 26.6 درصد وضعیت بحرانی، 17.8 درصد در آستانه بحران، 26.6 درصد وضعیت ایستا، 13.4 درصد وضعیت نیمه مطلوب ، و 15.6 درصد نیز وضعیت مطلوب دارند. درمجموع ، 29 درصد وضعیت مطلوب و 44.4 درصد نیز وضعیت نامطلوب داشته اند. از 14 سناریوی محتمل، سناریوهای 1 و 2 دارای وضعیت مطلوب و سناریوهای 5، 6، 7، 12، 13، و 14 دارای وضعیت نامطلوب بوده اند. سناریوهای 11، 10، 9، 8، 4، و 3 نیز دارای وضعیت بینابینی بوده اند و از ترکیب حالت های مختلف به وجود آمده اند. در نهایت ، می توان بیان کر د که شرایط برای استمرار کولبری در منطقه بحرانی محسوب می شود و این امر نیازمند تدوین سیاست های مناسب با موقعیت منطقه برای بهبود شرایط مع ی شتی و زندگی ساکنان نواحی مرزی است.
تحلیلی بر تفاوت های فضایی الگوی سکونت و فعالیت در مناطق مرزی و غیرمرزی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۳
175 - 198
حوزههای تخصصی:
مناطق مرزی ایران بخشی از عرصه سرزمینی ملی هستند که به دلیل موقعیت جغرافیایی خود و دوری از مرکز اصلی سرزمین، شرایط متمایزی را ازنظر شاخص های توسعه نشان می دهند. این مناطق هرچند در یک نگرش پایدار سیستمی، می باید تکمیل کننده نارسایی های درون سرزمینی و مکمل فعالیت های موجود در آن باشند لیکن به دلیل تعارضات ایجاد شده و گسستگی نظام های عملکردی متقابل، در یک فرایند غیر برنامه ای، به عنوان یک تهدید فزاینده علیه امنیت و یکپارچگی سرزمین مادر عمل می نمایندبر مبنای مسئله تحقیق، روش تحقیق، صورت توصیفی – تحلیلی است. در بخش توصیف با تکیه بر منابع آماری به تشریح مقادیر کمی پرداخته و سپس در بخش تحلیل به طور عمده با بهره گیری از تحلیل های ثانویه و تشکیل ماتریس وضع موجود با استفاده از تکنیکهای تصمیم گیری های چند شاخصه طبقه نموده است. همچنین شاخص ها و نماگرهای کلیدی توسعه به تفکیک هر پهنه تعیین شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که که ساختار فضایی سکونت و فعالیت کشور بر اساس شاخص های توسعه یافتگی با تأکید بر پهنه های مرزی و غیر مرزی در شرایط حاضر از الگوی غیر متوازن تبعیت نموده است. الگویابی توسعه فضایی کشور مبین آن است که حوزه مرزی سواحل شمالی به عنوان کانون توسعه با گرایش به سمت مناطق مرزی شمال غربی و شمال شرقی هدایت شده و آنگاه از طریق دالان توسعه منطقه غیر مرزی داخلی به کانون توسعه سواحل مرزی جنوب کشور متصل شده است. بر این اساس کانون های توسعه نیافتگی در دو سوی دالان مرکزی یعنی مناطق مرزی شرق، غرب و جنوب شرق کشور توزیه شده اند. بر این مبنا می توان پذیرفت که بر اساس شاخص های توسعه، ساختار فضایی سکونت و فعالیت نه تنها بین مناطق مرزی بلکه بین مناطق مرزی و غیر مرزی (داخلی) نیز از تفاوت های معناداری برخوردار است.
The Relationship between Social Entrepreneurship and Sustainable Development from the Social Experts’ Points of View(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This research is a survey and exploratory study to present a conceptual model for the sustainable development of Iran based on social entrepreneurship. Its approach for conceptual modeling is based on Path Analysis through Multiple Regression Method. The study has benefited from five questionnaires (four for the Delphi Method’s rounds and another for the conceptual modeling itself). The statistical population of conceptual modeling section includes three public organizations of Iran: "State Welfare Organization ," "Department of Environment ," and "Ministry of Cooperatives, Labor and Social Welfare ," which reflect the pivotal SD concepts of society, environment, and hence social economy, respectively. After setting a conceptual framework, the preliminary conceptual model was formed accordingly. Each path on the model was equal to a hypothesis. Finally, a statistically significant SD-based conceptual model of social entrepreneurship, which passed goodness-of-fit by Coefficient of Determination ( R<sup>2</sup> ) was presented.
تغییرات زمانی و مکانی شدت خشکسالی های فراگیر و کوتاه مدت منطقه غرب آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال بیستم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۷۳
99 - 118
حوزههای تخصصی:
خشکسالی از فاجعه آمیزترین مخاطرات محیطی منطقه غرب آسیا می باشد که تکرار آن در طول تاریخ، موجب از بین رفتن تمدن های باستانی زیادی شده است. تداوم و شدت خشکسالی های خسارت بار موجب شده که خشکسالی همواره یک موضوع مهم تحقیقاتی در منطقه غرب آسیا باشد. در این پژوهش با استفاده از روش SPEI و داده های شبکه بندی شده دقیق، مناطق بحرانی ناشی از خشکسالی های وسیع و شدید 1 تا 12 ماهه غرب آسیا در دوره بلند مدت 118 ساله 2018-1901 مورد مطالعه قرار داده شده است. نتایج تحلیل فضایی شاخص انباشتی یا ASPEI نشان داد که در بازه های زمانی مختلف، بیشترین منطقه درگیر خشکسالی شدید یا همان کانون های بحرانی خشکسالی منطقه غرب آسیا در یمن، جنوب ایران و غرب عربستان واقع شده اند. مناطق جنوبی و غربی ترکیه، شمال غرب ترکمنستان، غرب پاکستان و افغانستان، غرب عمان و آذربایجان نیز از مناطق کم اهمیت تر وقوع خشکسالی های شدید و وسیع غرب آسیا بوده اند. کمترین فراوانی وقوع خشکسالی شدید منطقه نیز در ارمنستان مشاهده گردید. روند تغییرات زمانی نقاط بحرانی مستخرج از شدت و وسعت خشکسالی های 1 تا 12 ماهه حاکی از روند معنی دار نزولی در کانون های بحرانی خشکسالی های غرب آسیا است و بر این اساس خشکسالی های شدید و وسیع 1 تا 12 ماهه در آینده تداوم یافته و احتمالاً بر شدت آنها افزوده خواهد شد. به عبارت دیگر در آینده شاهد خشکسالی های وسیع تر و شدیدتری در منطقه غرب آسیا خصوصاً در کشورهای یمن، ایران و عربستان و عراق خواهیم بود.
تبیین جغرافیای فنی و معرفتی برای پایداری انجیرستان های فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال پنجم بهار ۱۳۹۴ شماره ۱۵
27 - 41
حوزههای تخصصی:
در حالی که شرایط جغرافیائی، موقعیت، بستر و ساختار اجتماعی مخاطبان سازمان ترویج و آموزش کشاورزان، توسعه هم زمان فنی و معرفتی مخاطبان را از طریق آموزش می طلبد ولی واکاوی این سازمان نشان می دهد که در این راستا فعالیت نمی کند. به همین دلیل یک تحقیق برای تبیین توسعه فنی و معرفتی انجیرکاران با کمک آموزش همراه با هنر برای پایداری انجیرستان های شهرستان استهبان استان فارس به عنوان تنها منطقه انجیرستان دیم جهان انجام گرفت. برای این منظور از روش آزمایشی نیمه تجربی با طرح یک گروه کنترل تجربی و یک گروه شاهد با انجام پس آزمون استفاده گردید که گروه تجربی، تحت تاثیر آموزش فنی همراه با هنر تصویرآفرینی قرار گرفت، امّا به گروه شاهد فقط آموزش فنی ارائه گردید و پس از آن، از هر دو گروه پس- آزمون با پرسشنامه به عمل آمد. از فهرست اسامی 4000 نفر اعضای تعاونی انجیرکاران تعداد50 نفر، به طور تصادفی مشخص گردید و به طور تصادفی نیز بین دو گروه آزمودنی و شاهد تقسیم شدند. نتایج نشان داد که آموزش همراه با هنر تصویرآفرینی، توانسته است توسعه فنی و معرفتی معنی داری را در انجیرکاران گروه آزمودنی نسبت به "اهمیت آب"، "روش های ذخیره رطوبت در خاک"، و "تمایل به استفاده از این روش ها" ایجاد نماید. به عبارت دیگر، هنر تصویرآفرینی توانسته است با برقراری ارتباط مناسب و آموزش اثربخش، توسعه فنی و معرفتی انجیرکاران برای پایداری انجیرستان های شهرستان استهبان استان فارس را تسهیل نماید.
ارزیابی بازآفرینی محله های فرسوده شهری در جهت ارتقاء تاب آوری کالبدی (مطالعه موردی: بافت فرسوده شهر فاروج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حوادث طبیعی که جزیی ازفرآیندزندگی بشربه شمارمی رود،به عنوان چالشی اساسی درجهت نیل به توسعه پایدارجوامع انسانی مطرح می باشند. از طرفی اجرای ناموفق طرح های بازآفرینی شهری باعث توجه به پدیده جدیدی به نام پایداری در پروژه های شهری شده است که عمده ترین رویکردها در زمینه پایداری، احیای بافت های شهری و تأکید بر بازآفرینی است. ازاین رو در پژوهش حاضر برای ارزیابی بازآفرینی محله های فرسوده شهر فاروج در راستای ارتقاء تاب آوری کالبدی از ماتریس برنامه ریزی کمی استفاده شده است.هدف از این پژوهش بازآفرینی محلات فرسوده شهر فاروج در جهت ارتقاء تاب آوری کالبدی می باشد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی – تحلیلی بوده و برای جمع آوری اطلاعات علاوه بر اسناد و مطالعات کتابخانه ای، از ابزار پرسشنامه استفاده شده است که در بین نمونه ای به تعداد 30 نفر از متخصصان مسائل شهری توزیع شده است. به سبب تجزیه و تحلیل داده ها، برای بررسی میزان تاب آوری کالبدی محلات بافت فرسوده فاروج از آنتروپی شانون استفاده گردید که در پی آن محلات مورد مطالعه از حیث تاب آوری کالبدی، اولویت بندی شده اند. پس از آن به جهت رتبه بندی محلات بافت فرسوده فاروج از حیث تاب آوری کالبدی از روش ویکور استفاده شده است. بر اساس آنتروپی شانون این نتیجه حاصل شده است که محلات شماره 5 و 7 از حیث تاب آوری کالبدی، در اولویت بوده اند. همچنین بر اساس روش ویکور مشخص شده است که از بین محلات چهارگانه بافت فرسوده فاروج، محله شماره هفت از لحاظ تاب آوری در بالاترین رتبه قرار گرفته است.
الگوی توانمندسازی سکونتگاه های غیررسمی بر مبنای رویکرد مشارکت و تسهیلگری، مطالعه موردی: کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال دوازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۳
135 - 150
حوزههای تخصصی:
توانمندسازی با تأکید بر اقدامات اجتماعی یکی از رویکردهای تأثیرگذار در ارتقاء و ساماندهی سکونتگاه های غیررسمی محسوب می شود که نیازمند بهره گیری از مشارکت تمامی ذی نفعان و همچنین شکل گیری دفاتر تسهیلگری در بطن این سکونتگاه ها به منظور تحقق اهداف موردنظر به صورت واقع بینانه است. با توجه به اهمیت موضوع، هدف از این پژوهش ارائه الگوی توانمندسازی سکونتگاه های غیررسمی کلان شهر تبریز بر مبنای رویکرد مشارکت و تسهیلگری می باشد. روش پژوهش در مطالعه حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر ماهیت توصیفی–تحلیلی بوده که برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از مدل تحلیل معادلات ساختاری در نرم افزار Amos استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش نیز شامل شهروندان سکونتگاه های غیررسمی و مدیران، مسئولان و کارشناسان مسائل شهری و همچنین نخبگان دانشگاهی بوده که حجم نمونه شهروندان بر مبنای فرمول کوکران 384 نفر و با توجه به مشخص نبودن حجم جامعه آماری مدیران و نخبگان، از فرمول کوهن در سطح اطمینان 95 درصد برای تعیین حجم نمونه استفاده شده و حجم نمونه آماری 100 نفر برآورد گردیده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که بیشترین تأثیرگذاری بر تحقق رویکرد مشارکت و تسهیلگری مربوط به ظرفیت سازی نهادی با ضریب 81/0 می باشد. پس ازآن نیز هم افزایی نهادی و اجتماع گرایی به ترتیب با ضرایب 62/0 و 57/0 قرار دارند. همچنین نتایج پژوهش نشان می دهد مشارکت و تسهیلگری می تواند با تقویت سطح اعتماد و باور جامعه محلی نسبت به خود در رفع مشکلات محلی، تفویض اختیار به مردم و سازمان های غیردولتی، سازمان یافتن جامعه محلی در جهت پرداختن به مشکلات و مسائل مبتلابه خود و بهبود اعتماد مردم و مسئولان نقش اساسی در توانمندسازی سکونتگاه های غیررسمی کلان شهر تبریز داشته باشند.
توزیع فضایی- مکانی و سطح بندی شهرهای استان کرمان با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (G.I.S)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۱ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲
1048 - 1064
حوزههای تخصصی:
افزایش جمعیت و مهاجرت و تمرکز جمعیت در یک مکان زمینه را برای پیدایش شهرها فراهم آورد و شهرها به دلیل موقعیت ویژه ای که به دست آورده بودند محلی برای جذب جمعیت شدند و همین تمرکز، شهرها را روز به روز بزرگ تر و بیشتر کرد به طوریکه قرن بیستم قرن شهرها و قرن بیست و یکم قرن کلان شهرها نام گرفته است. سیاره روستایی جای خود را به سیاره شهری داده و شهر نشینی پدیده غالب زندگی انسان های روی زمین شده است. در مورد شهرهای استان کرمان با این سوالات مواجه هستیم. شهرهای استان چگونه در این فضای جغرافیایی قرار گرفته اند؟ توزیع فضایی مکانی آنها از چه عواملی تأثیر می پذیرد؟، آیا شهرها از سطح یکسانی برخوردارند، سطح بندی شهرها از چه عواملی تأثیر می پذیرد،یافته های تحقیق نشان می دهد توزیع فضایی شهرها ناهمگون،و شهرهای استان از سطوح و درجه مرکزیت متفاوتی برخوردارند،تعداد جمعیت ،سطوح عملکرد وحوزه نفوذ آنها متفاوت می باشد.که در این مقاله به آن پرداخته شده است.در پژوهش حاضر روش تحقیق اسنادی و میدانی است با استفاده از اطلاعات موجود و اطلاعات به دست آمده به روش میدانی داده های تحقیق جمع آوری گردیده و با استفاده از نرم افزار GIS مورد پردازش قرار گرفته و نقشه ها مورد نیاز تهیه و سپس نتیجه گیری و راهکار های لازم ارائه گردیده است.
تحلیل اهمیت شاخص های توسعه پایدار شهری در ایران و مقایسۀ آن با شاخص های جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه گسترش شهرنشینی مسائل بسیاری را برای کشورهای جهان و به خصوص کشورهای در حال توسعه به وجود آورده است. ایران یکی از کشورهای در حال توسعه است که در سال های اخیر، به دلیل افزایش جمعیت، به خصوص در مناطق شهری، گرفتار آسیب های فراوان شده است. در سال های اخیر کشورهای جهان تلاش کرده اند با استفاده از توسعه پایدار شهری بر مشکلات ناشی از شهرنشینی ناپایدار چیره شوند. در این زمینه، محققان مطالعه پیش رو را با هدف تعیین تفاوت ها و شباهت های سیستم های ارزیابی پایداری موجود در کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته و تبیین نیازهای کشورهای در حال توسعه، مانند ایران، برای بهبود مدیریت مناطق شهری انجام داده اند. بنابراین، در تحقیق حاضر شاخص های پایداری شهری جهانی نظیر BREEAM Community، CASBEE-UD، GBI Township، LEED-ND، IGBC Green Townships، GRIHA-LD، Green Star، و IUSAF بررسی و با سامانه مورد نظر در کشور ایران (IUSI) مقایسه شد. در این فرایند، تفاوت ها و شباهت های سامانه های ارزیابی منتخب از نظر نوع و میزان اهمیت شاخص با یک دیگر مقایسه شد. بر پایه نتایج تحقیق، چالش های شهرنشینی در کشورهای مختلف جهان بر اساس سطح توسعه یافتگی و وضعیت محیط زیستی، اجتماعی، اقتصادی، و ژئوپلیتیک با یک دیگر متفاوت است. به علاوه، مهم ترین شاخص های سنجش پایداری شهرها در کشورهای توسعه یافته شامل انرژی، منابع و رفاه اجتماعی، محیط مصنوعی، هوشمندسازی، و محیط زیست شناسایی شد؛ درحالی که شاخص های با ارجحیت بالا در کشورهای در حال توسعه شامل برنامه ریزی و توسعه جامعه، مدیریت منابع زیرساخت، حمل ونقل، امنیت و اقتصاد محلی، اشتغال، و مهم تر از همه دسترسی به آب سالم تعیین شد. همچنین، یافته های تحقیق حاضر حاکی از آن است که با بومی سازی سامانه ها و شاخص های مربوط به ارزیابی پایداری برای هر کشور یا منطقه یا استان می توان به ارزیابی دقیق تری دست یافت که کمک شایانی در جهت برنامه ریزی های آتی با هدف پیشبرد اهداف توسعه پایدار به شمار می رود.
برنامه ریزی منطقه ای در تحلیل گفتمان توسعه ای دولت سازندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی و توسعه منطقه ای و جایگاه آن در نظام برنامه ریزی کشور، همچنان چالشی در خور تلاش های بیشتر و گسترده تر به شمار می آید. چرا که نابرابری منطقه ای با مسایلی که به دنبال خود دارد به عنوان مانعی بر سر راه توسعه متوازن و پایدار عمل می کند. دولت هاشمی رفسنجانی درایران بعد از انقلاب اسلامی گفتمان تعدیل اقتصادی (سازندگی) را به عنوان گفتمان کلان در امر توسعه جامعه ایران مطرح و متکفل امر برنامه ریزی توسعه بودند تا هم عقب ماندگی سنتی و تاریخی را در جامعه ایران و هم مشکلات ناشی از جنگ هشت ساله و هم بحران های ناشی از آن را جبران نمایند . گفتمان سازندگی ،گفتمانی لیبرال و فرد گرایانه بود و گفتمان خود را بر مبنای غیریت و تمایز آشکار با اقتصاد دولتی جنگ هشت ساله مفصل بندی کرد . دال مرکزی این گفتمان توسعه اقتصادی بود و به این خاطر موجب ایجاد تضاد ها و بحران های ناشی از کسب قدرت در عرصه سیاسی کشور شد . گفتمان سازندگی تنها راه نجات کشور را توجه به اقتصاد مدرن و اجرای سیاست های مالی و پولی ذیل استراتژی تعدیل اقتصادی عنوان می داشت .
نقش تغییر روش های درون یابی برای تولید عامل R در برآورد فرسایش خاک حوضه های آبریز به روش RUSLE (مطالعه موردی: حوضه آبریز بالارود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به کارگیری فن های نو برای شناخت عوامل مؤثر در فرسایش به ویژه فرسایش آبی و اندازه گیری مقدار آن در حوضه های آبریز جهت بهره گیری از آن در توسعه پایدار امری ضروری است. در این پژوهش از مدل تجربی RUSLE برای برآورد فرسایش استفاده شده است. هدف از این پژوهش بررسی نقش روش های درون یابی های جبری (رگرسیون خطی) و زمین آمار (کریجینگ معمولی) برای تولید عامل R و نتایج آن در برآورد فرسایش و رسوب حوضه آبریز رودخانه بالارود واقع در استان خوزستان به روش RUSLE است. یکی از عوامل تأثیرگذار در این مدل، عامل فرسایندگی باران (R) است که از داده های 12 ایستگاه هواشناسی تهیه شده است. با استفاده از روش های درون یابی مختلفی می توان این عامل را برای منطقه موردمطالعه محاسبه نمود. روش شناسی این پژوهش بر مبنای استفاده از روش درون یابی رگرسیون خطی (جبری) و کریجینگ معمولی برای تعیین عامل R است. نتایج این پژوهش نشان داد که عامل R درون یابی شده از هر دو روش درون یابی جبری و کریجینگ معمولی دارای ضریب تعیین خودهمبستگی به ترتیب R2=0.985 و R2=0.964 هستند و گرچه اختلاف کمی در ضریب تعیین خودهمبستگی مکانی دارند اما استفاده از عامل R درون یابی شده توسط روش جبری منجر به بیش برآورد فرسایش (19315/135 t.ha-1.yr-1) می شود. همچنین نتایج نشان داد که هر دو نقشه فرسایش برآورد شده کم ترین و بیش ترین رابطه همبستگی را به ترتیب با عامل های R و LS خود دارند.
سیستم های حمل ونقل عمومی در مسیر پایداری: ارزیابی موانع و چالش ها (مطالعه موردی: کلانشهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: از دیدگاه زیست محیطی رایج ترین دلیل برای توسعه سیستم های حمل ونقل عمومی پایدار، کاهش استفاده از اتومبیل و ازدحام ترافیک می باشد، که در نتیجه منجر به بهبود کیفیت محیط می گردد.هدف: تحقق پایداری زیست محیطی در سیستم های حمل ونقل عمومی نیازمند شناسایی چالش ها و موانع آن است که در این مطالعه مورد توجه قرار گرفته است.روش شناسی تحقیق: رویکرد روش شناختی پژوهش از نوع کیفی مبتنی بر گراندد تئوری است و داده های مورد نیاز، از دو منبع اصلی بدست آمد که شامل مصاحبه های بارگذاری شده در فضای نت توسط مدیران بخش حمل ونقل و ترافیک شهر تهران و انجام مصاحبه با خبرگان و اساتید داتشگاه بود. نتایج با استفاده از روش گراندد تئوری و آزمون مقایسه میانگین تحلیل گردید.قلمرو جغرافیایی پژوهش: محدوده مورد مطالعه این پژوهش، کلانشهر تهران می باشد.یافته ها: نتایج بدست آمده در مجموع، 59 چالش را در قالب سه حوزه سیاست گذاری و برنامه ریزی، سرمایه گذاری و تأمین مالی و حوزه اجتماعی و رفتاری نشان داد که در 10 قلمرو عمده و در قالب یک مدل پارادایمی دسته بندی گردیدند. همچنین تلفات ناشی از تصادفات جاده ای و تشدید انتشار آلاینده ها، به عنوان مهمترین پیامد این چالش ها شناسایی شدند. نتایج: مدیریت شهری تهران ابتدا بایستی بر رفع موانع مرتبط با حوزه سیاست گذاری و سپس حوزه سرمایه گذاری تمرکز نماید تا حرکت به سمت توسعه حمل ونقل سازگار با محیط زیست آغاز شود. همچنین بهبود شرایط علّی و شرایط زمینه ای می تواند حمل ونقل عمومی تهران را در بلندمدت به سمت پایداری زیست محیطی سوق دهد. اما در کوتاه مدت و میان مدت بهبود شرایط میانجی و شرایط راهبردی می تواند موثر واقع شود که نتیجه تمام این فرایندها، بهبود شرایط پیامدی و ارتقای کیفیت سیستم حمل ونقل عمومی کلانشهر تهران می باشد.
نقش مؤلفه های منظر حسی در کیفیت محورهای مجهز محلی مطالعه موردی: محور علیقلی آقا در اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۱۳
43 - 56
حوزههای تخصصی:
شهر و فضاهای شهری افزون بر جلوه های بصری حاوی ویژگی های محسوس دیگری هستند که می توانند با تحریک حواس مخاطب، منشأ برانگیختگی احساسات و شکل گیری خاطرات گردند. در گذشته کیفیت های ناشی از محرک های حسی مانند بوی نان تازه، ادویه و عطر، صدای سم اسب و چرخ گاری، صدای چکش مسگرها در محلات و بازارهای تاریخی به کالبد فضاهای شهری روح می بخشیدند. درحالی که منظر حسی در کالبد بی جان شهرهای امروزی متأثر از بوی دود و صدای بوق خودروها و مدرنیته شهری رنگ باخته است. از طرفی به دلیل تسلط و تفوق حس بینایی در فرایند ادراک، دریافت های ناشی از دیگر محرک های حسی همچون صداها، بوها، مزه ها و نمودهای حس زمان با وجود نقش با اهمیت خود در کیفیت بخشی به فضای شهری و ایجاد فضای یاد و خاطره، کمتر مورد توجه برنامه ریزان و طراحان قرار می گیرند؛ در حالی که یکی از راه های ارتقای کیفیت فضاهای شهری، افزایش غنای حسی محیط به منظور به کارگیری تمامی حواس با هدف ایجاد جذابیت، افزایش شمولیت و امکان فعالیت برای همه اقشار اجتماعی، سنی، جنسی و افراد کم توان از نظر ادراک و حواس مانند افراد نابینا، ناشنوا و معلول می باشد. این مقاله ضمن تبیین رویکرد منظر حسی، تأثیر مؤلفه های آن را بر کیفیت محورهای مجهز محلی مورد بررسی قرار می دهد. این تحقیق از نوع مطالعه موردی است که با راهبرد همبستگی انجام شده است. محور علیقلی آقا از جمله محورهای تاریخی و مراکز محله ای فعال در شهر اصفهان می باشد که از دیرباز به دلیل دارا بودن عناصری چون مادی، بازارچه، مسجد و حمام، محوری پویا و سرزنده، دارای کیفیت های فضایی و نسبتاً پاسخگو به نیازها و حواس مختلف ساکنان بوده؛ هرچند امروزه این کیفیت ها رو به افول هستند. در این مقاله پس از تبیین عناصر و کیفیت های منظر حسی، معیارهای ارزیابی کیفیت محورهای محلی با رویکرد منظر حسی در چهار سطح استخراج شد. سپس بر اساس معیارهای سطح چهارم (شاخص ها)، پرسشنامه طبق طیف هفت گزینه ای لیکرت تنظیم گردید و با استفاده از تکنیک های مشاهده میدانی، نقشه برداری رفتاری، مطالعات حس گردی، صدا گردی، مصاحبه و عکسبرداری و تحلیل رگرسیونی چند متغیره سلسله مراتبی کیفیت مؤلفه ها در محور علیقلی آقا مورد برداشت، ارزیابی و تحلیل قرار گرفت. یافته های تحقیق وجود رابطه معناداری را بین مؤلفه های منظر حسی و معیارهای کیفیت محور محلی نشان می دهد. از نظر میزان تأثیرگذاری مؤلفه های منظر حسی بر کیفیت های محور، اهمیت شاخص حس زمان بیش از دیگر شاخص ها می باشد و پس از آن به ترتیب مناظر بساوایی، بویایی، چشایی، صوتی و منظر بصری قرار دارند.
بهبود طبقه بندی رقومی محصولات کشاورزی در تصاویر چندزمانه با استفاده از اطلاعات بافت در شهرستان قروه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشخصه های استخراج شده از تصاویر ماهواره ای تک زمانه نمی تواند در طبقه بندی محصولات کشاورزی به صحت بالای طبقه بندی منتج شود؛ بدین سبب، استفاده از تصاویر چندزمانه و اطلاعات بافت این تصاویر در پژوهش حاضر بررسی شده است. این تحقیق تفکیک چهار محصول یونجه، گندم، سیب زمینی و خیار را در شهرستان قروه، با استفاده از تصویر تک زمانه و چندزمانه (ASTER & SPOT5)، بررسی می کند. این تحقیق هفت تصویر مربوط به هفت زمان متفاوت را بررسی کرده و با استفاده از جدول تفکیک پذیری، به این نتیجه رسیده که تصویر 11 تیر بهترین تصویر تک زمانه و ترکیب 11 تیر و 21 مهر بهترین تصویر دوزمانه است. در تحقیق حاضر، از روشGLCM برای استخراج بافت استفاده شده است. برای استخراج شاخص های بافت از این روش، اندازة تقریبی پنجره با استفاده از واریوگرام تعیین شد و سپس شاخص های به دست آمده با باندهای طیفی تصویر تک زمانه و دوزمانه ترکیب شدند. سپس طبقه بندی با استفاده از انواع ترکیبات تصویر تک زمانه و دوزمانه و شاخص های گوناگون اجرا شد. در طبقه بندی طیفی بهترین تصویر تک زمانه (11 تیر)، صحت کلی طبقه بندی حدود 24% بیشتر از کمترین صحت طبقه بندی مربوط به تصویر 10 مرداد (76.02% در برابر 52.28%) به دست آمد. صحت طبقه بندی با استفاده از تصویر دوزمانه به حداکثر می رسد و با اضافه کردن تصاویر بعدی، افزایشی ندارد. در تصویر پنج زمانه، صحت طبقه بندی از تصویر دوزمانه بیشتر می شود اما، با اضافه کردن شاخص های بافت، حدود 5% از صحت طبقه بندی دوزمانه با شاخص های بافت کاسته شد. بدین ترتیب مشخص می شود که بافت می تواند نقشی بیشتر از چند تصویر داشته باشد. بهترین طبقه بندی در بهترین ترکیب دوزمانه (11 تیر و 21 مهر) به دست آمد (97.48%). در تصاویر تک زمانه، تصویر 11 تیر بالاترین صحت طبقه بندی (95.2%) را به دست آورد. نتایج نشان داد که استفاده از تصاویر چندزمانه به همراه شاخص های بافت، درمقایسه با روش های مرسوم (بدون استفاده از شاخص های بافت یا تصاویر چندزمانه)، دقت بسیار بالاتری دارد.
کارکردسنجی شهرهای آزاد تجاری- صنعتی ایران در راستای سناریوهای آینده نظام تولید جهانی (نمونه موردی: جنوب و جنوب شرق ایران)
حوزههای تخصصی:
بیش از چهار دهه از سیاست های جایگزینی واردات به عنوان راهبرد بازرگانی خارجی در ایران سپری شده است. این راهبرد اگرچه در آغاز، مقیاس هایی از صنعتی شدن را در کشور پدید آورد، اما به دلیل تاخیر در اجرا، فقدان سیاست گذاری اقتصادی با رویکردهای تکاملی و نیز تغییر جهت نیافتن به سوی سیاست های برونگرایی، نتوانسته توسعه صنعتی و تجاری قابل قبولی در کشور ایجاد نماید. در این زمینه، به نظر می رسد شهرهای آزاد اقتصادی و تجاری ایران از الزامات فضایی که پیش شرط کسب سود و ارزش افزوده به شمار می رود، محروم است و این مسأله می تواند به ناتوانی و ناکارآمدی فزاینده در شهرهای آزاد تجاری-صنعتی منتهی شود. با توجه به اهمیت فزاینده مناطق آزاد تجاری-صنعتی در فرایندهای اقتصاد سیاسی ایران، تحقیق حاضر با روش توصیفی-تحلیلی به سنجش کارکردهای مناطق آزاد تجاری-صنعتی جنوب و جنوب شرق ایران (شامل کیش، قشم و چابهار) پرداخته و میزان هم راستایی و انطباق این مناطق با نظام تولید جهانی را بررسی کرده است. نتایج نشان می دهد که منطق حاکم بر مناطق آزاد تجاری-صنعتی ایران با منطق تولید در عرصه جهانی شدن منطبق نیست؛ چراکه تولید در آینده باز جهانی به شدت وابسته به تکنولوژی است. از این رو و با توجه به فرایندهای اقتصادی و سیاسی 20 ساله طی شده در این مناطق، به نظر می رسد دست کم در افق زمانی 2025، این مناطق در محرومیت نسبی ناشی از نابرخورداری از رویه ها و دستاوردهای تولید تکنولوژیک محور، باقی بماند.