مقالات
حوزه های تخصصی:
اهمیت فضای سبز در داخل شهرها به حدی است که در بین 5 کاربری مهم شهری از آن یاد می شود. پارکهای محله ای از جمله فضاهای سبز شهری می باشند که در جهت روح بخشی به محله های شهری و در نتیجه زندگی مفرح شهری کمک شایانی می نمایند. در این میان سازگاری کاربریها نسبت به همدیگر و تناسب آنها با یکدیگر در جهت رفاه حال همشهریان و نیز ارائه بیشتر و بهتر خدمات شهری جای بسی تأمل را داراست. در این پژوهش با استفاده از ماتریس سازگاری، و نیز با استفاده از تحلیلهای نرم افزار GIS ، همجواریهای پارکهای محله ای منطقه 2 شهرداری تبریز مورد بررسی قرار می گیرد، تا ضمن بررسی چگونگی توزیع آنها در وضع موجود، درجه سازگاری و ناسازگاری و نیز مطلوبیت همجواریهای هر کدام از پارکها مشخص شود. نتایج حاصله نشان دهنده این هست که 4/36 درصد از پارکهای محله ای محدوده مورد مطالعه با کاربریهای همجوار خود کاملاً سازگار می باشند. همچنین در این مقاله سعی شده است تا مطلوبیت همجواریهای پارکهای محله ای محدوده مورد مطالعه نیز در قالب سه نوع کاربری عمده شهری (مسکونی، آموزشی و معابر اصلی) که سازگاری بیشتری با موضوع مورد مطالعه دارند، مورد ارزیابی و سنجش قرار گرفته و تناسب پارکهای محله ای در رابطه با نزدیکی به این سه کاربری مهم نیز مورد بررسی قرار گیرد. بررسیها نشانگر این مطلب هستند که همجواری پارکهای محله ای محدوده مورد مطالعه با کاربریهای عمده شهری در حد نسبتاً مطلوب می باشد.
برنامه ریزی راهبردی توسعه پایدار اکوتوریسم با بهره گیری از مدل تلفیقی SWOT و ANP. مطالعه موردی: استان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هر منطقه با توجه به پتانسیلها و امکانات موجود خود می تواند در مسیر توسعه قرار گیرد و اولین قدم برای توسعه یک منطقه، توسعه اقتصادی آن است. بر این اساس، با توجه به هدف عمده گردشگری که تولید درآمد و جذب سرمایه برای منطقه است، نقش راهبردی و کلیدی گردشگری در توسعه منطقه ای نمایان می گردد. هدف اصلی این پژوهش آن است تا با استفاده از تلفیق مدل SWOT و ANP راهبردهای توسعه پایدار طبیعت گردی در استان کردستان را ارائه و به اولویت سنجی آن بپردازد. این پژوهش از نوع کاربردی و روش تحقیق توصیفی- تحلیلی می باشد. نتایج حاصل از تحلیل یافته های این پژوهش نشان می دهد که وجود نگرش مثبت جامعه نسبت به گردشگری (476/0)، کمبود یا ضعف حمایتهای دولتی از بخش خصوصی (411/0)، افزایش تمایل به انجام فعالیتهای گردشگری و به ویژه فعالیت های اکوتوریستی و قابلیت بالقوه استان کردستان در این زمینه (434/0) و هدفمندکردن یارانه ها و در نتیجه آن افزایش قیمت مواد سوختی و تاثیر آن بر جریان سفر و گردشگری (476/0) به ترتیب از مهمترین نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدیدها می باشد. نهایتا نتایج اولویت سنجی راهبردها با استفاده از مدلANP نشان می دهد که توجه به راهبردهای تدافعی(WT) در برنامه ریزی راهبردی توسعه پایدار اکوتوریسم کردستان از اولویت برتر برخوردار است.
تبیین جغرافیای فنی و معرفتی برای پایداری انجیرستان های فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در حالی که شرایط جغرافیائی، موقعیت، بستر و ساختار اجتماعی مخاطبان سازمان ترویج و آموزش کشاورزان، توسعه هم زمان فنی و معرفتی مخاطبان را از طریق آموزش می طلبد ولی واکاوی این سازمان نشان می دهد که در این راستا فعالیت نمی کند. به همین دلیل یک تحقیق برای تبیین توسعه فنی و معرفتی انجیرکاران با کمک آموزش همراه با هنر برای پایداری انجیرستان های شهرستان استهبان استان فارس به عنوان تنها منطقه انجیرستان دیم جهان انجام گرفت. برای این منظور از روش آزمایشی نیمه تجربی با طرح یک گروه کنترل تجربی و یک گروه شاهد با انجام پس آزمون استفاده گردید که گروه تجربی، تحت تاثیر آموزش فنی همراه با هنر تصویرآفرینی قرار گرفت، امّا به گروه شاهد فقط آموزش فنی ارائه گردید و پس از آن، از هر دو گروه پس- آزمون با پرسشنامه به عمل آمد. از فهرست اسامی 4000 نفر اعضای تعاونی انجیرکاران تعداد50 نفر، به طور تصادفی مشخص گردید و به طور تصادفی نیز بین دو گروه آزمودنی و شاهد تقسیم شدند. نتایج نشان داد که آموزش همراه با هنر تصویرآفرینی، توانسته است توسعه فنی و معرفتی معنی داری را در انجیرکاران گروه آزمودنی نسبت به "اهمیت آب"، "روش های ذخیره رطوبت در خاک"، و "تمایل به استفاده از این روش ها" ایجاد نماید. به عبارت دیگر، هنر تصویرآفرینی توانسته است با برقراری ارتباط مناسب و آموزش اثربخش، توسعه فنی و معرفتی انجیرکاران برای پایداری انجیرستان های شهرستان استهبان استان فارس را تسهیل نماید.
بررسی نقش گردشگری در توسعه اقتصادی استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه صنعت گردشگری به عنوان صنعتی نوپا با ویژگی های بارز و منحصربه فرد، بخش مهمی از فعالیت های اقتصادی کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه را به خود اختصاص داده است. استان گلستان با داشتن طبیعت زیبا، سرسبز و چشم اندازهای منحصربه فرد، دارای بیش از 350 جاذبه طبیعی متنوع و ارزشمند بوده ، از این لحاظ یکی از قطب های اکو توریسم در شمال کشور ایران است. این استان به عنوان بخشی از سرزمین پهناور ایران ، سابقه تاریخی درخشان داشته ، مرکز اصلی شکل گیری تمدن آریایی در شمال ایران بوده است. در این محدوده جغرافیایی بیش از 1100 اثر و یادمان های تاریخی وجود دارد و بهره گیری از این قابلیت های ارزشمند و متنوع در صنعت گردشگری به مثابه منابع اقتصادی اهمیت دارند. هدف از این پژوهش، بررسی نقش گردشگری در توسعه اقتصادی استان گلستان است. پژوهش از نوع کاربردی و روش تحقیق آن نیز که بر پژوهش موردی استوار است، توصیفی – تحلیلی است. جامعه آماری در این تحقیق کارشناسان و صاحب نظران سازمان ها و مؤسسات دولتی و خصوصی فعال در حوزه گردشگری استان گلستان است. حجم نمونه بر اساس فرمول نمونه گیری کوکران 195 نفر برآورد شد. شیوه نمونه گیری، نمونه گیری هدفمند (در دسترس) بوده است. ابزار سنجش در این تحقیق پرسشنامه توأم با مصاحبه بوده و برای آزمون روایی و اعتبار ابزار سنجش از ضریب آلفای کرون باخ استفاده شده است. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار spss و برای اثبات فرضیات از آزمون کای اسکوئر (خی دو) استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که گردشگری در ایجاد و توسعه اشتغال، افزایش میزان سرمایه گذاری، ارتقای سطح درآمد و بهبود شاخص های کیفیت زندگی مردم استان گلستان تأثیر مثبت و مؤثر دارد.
تعیین راهبردهای توسعه ی شهری پایدار در شهرهای استخراجی. مطالعه موردی: شهر استخراجی عسلویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر اصطلاحی است که از ترکیب جمعیت، انواع فعالیت و کاربری ها در یک بستر جغرافیایی معنا و مفهوم می یابد. در میان انواع شهرهای موجود، نوع خاصی از شهرها وجود دارد که با اصطلاحاتی نظیر شهرهای معدنی، منبع - پایه و استخراجی شناخته می شوند. این نوع شهرها، مربوط به سکونتگاه هایی است که از استخراج منابع معدنی شکل گرفته و به تدریج به عنوان یک شهر گسترش یافته و تکوین پیدا می کنند. چهارچوب برنامه ریزی راهبردی با توجه به ویژگی های خود و توجه به مجموعه شرایط اقتصادی، اکولوژیکی، اجتماعی، فرهنگی و کالبدی، ابزاری مناسب برای طراحی و تدوین راهبردهای توسعه پایدار در شهرهای استخراجی می باشد. شهر ساحلی عسلویه در جنوب ایران و در کرانه ی شمالی خلیج فارس را می توان نمونه ای از شهرهای کوچک اندام استخراجی دانست که در مدتی کوتاه و متأثر از فعالیت های مرتبط با استخراج، پالایش و صدور انرژی گاز، از منطقه ای روستایی و کمتر شناخته شده به کانون فعالیت های عظیم انرژی- صنعتی و متأثر از این فعالیت ها، به شهری مهم و اثرگذار در عرصه اقتصاد ملی تبدیل شده است. در این پژوهش با استفاده از روش تحلیل برنامه ریزی راهبردی در قالب مدل SWOT و ماتریس کمّی سازی برنامه ریزی راهبردی (QSPM)، راهبردهای مختلف برای برنامه ریزی توسعه پایدار شهر استخراجی عسلویه، شناسایی و از میان آن ها بهترین راهبرد انتخاب و متناسب با آن، راه کارهای لازم تدوین شده است. ارزیابی وضعیت موجود توسعه پایدار شهر عسلویه نشان می دهد که راهبرد تنوع به عنوان اصلی ترین سناریوی قابل تأکید و توجه برای این شهر با تخصیص مجدد منابع برای بهره گیری از نقاط قوت و فرصت ها برای تعدیل یا رفع تهدید های فراروی شهر می باشد.
استفاده از الگوریتم کوتاه ترین مسیر در مسیریابی شبکه جاده ای در شهرستان های کردکوی، بندرگز و گلوگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همزمان با رشد و توسعه ی پایدار و تحولات اساسی در امور اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نقش حائز اهمیت شبکه راه ها به عنوان یکی از بخش های مهم و زیر بنایی در توسعه بیشتر نمایان می گردد، علاوه بر این که منابع و استعداد های با لقوه سرزمین را بارور و زمینه ی رشد و شکوفایی را فراهم می نماید. در این راستا برای نیل به اهداف توسعه پایدار از تکنیک های GIS در تعیین مسیر بهینه استفاده گردید. بدین نحو که ابتدا تمام پارامتر های موثر در تعیین مسیر شامل: شیب، ارتفاع، کاربری اراضی، زمین شناسی، فرسایش، زمین لغزش، فاصله از گسل، فاصله از مناطق حفاظت شده، فاصله از سطح آب های زیر زمینی و سطحی، فاصله از مراکز شهری و روستایی و فاصله از جاده و راه آهن و زیر ساخت ها از تصاویر ماهواره ای و نقشه های پایه استخراج گردید و به شکل لایه های اطلاعاتی در محیط GIS به منظور تولید نقشه هزینه ارزش گذاری و ترکیب گردیدند. سپس با استفاده از الگوریتم کوتاه ترین مسیر اقدام به تعیین مسیر گردید و مسیر های طراحی شده با استفاده از روش نزدیکی به حد ایده آل مقایسه گردیدند و در نهایت مسیر بهینه با استفاده از این روش به علت قرارگیری در شیب مناسب و نزدیکی به مراکز اقتصادی و دوری از گسل انتخاب گردید. همچنین به منظور بررسی صحت مسیر تعیین شده با استفاده از روش تصادفی اقدام به طراحی ۳۰ مسیر گردید که در این روش به معیار ها هیچ گونه وزنی تعلق نمی گیرد و این نتیجه حاصل شد که در صورت استفاده نکردن از روش های ارزیابی چند معیاره٬ مسیر مورد نظر از مناطق ممنوعه می گذرد که این مسئله باعث افزایش هزینه های محیط زیستی و اقتصادی ناشی از استقرار ناموزون آن می گردد.
سنجش و ارزیابی سرمایه اجتماعی در سکونتگاه های روستایی با استفاده از تکنیک رتبه بندی فازی. مطالعه موردی: روستاهای دهستان اسالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه سرمایه اجتماعی، نقشی بسیار مهم تر از سرمایه فیزیکی و انسانی در سازمان ها و جوامع ایفا می کند. بدون سرمایه اجتماعی، پیمودن راه های توسعه، ناهموار و دشوار می شوند. سرمایه اجتماعی، از مقولات اجتماعی بسیار مهم است که هم چون شاخص های مهم اقتصادی از جمله تورم و تولید ناخالص ملی در میزان اشتغال و توسعه یافتگی کشورها نقش بزرگی را ایفا می کند. با توجه به اهمیت و نقش موثری که سرمایه اجتماعی، می تواند در توسعه روستایی داشته باشد، این پژوهش به دنبال سنجش سرمایه اجتماعی در سکونتگاه های روستایی در دهستان اسالم می باشد. روش پژوهش کمی است، که از مدل های کمی استفاده شده است. برای سنجش و اولویت بندی سرمایه اجتماعی در سطح روستاهای دهستان اسالم از 25 شاخص در چهار بعد انسجام اجتماعی، اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی و آگاهی اجتماعی استفاده شده است. چهار بعد، از طریق پرسشنامه AHP وزن دهی شده است. در این راستا، فازی به عنوان روش تصمیم-گیری چند متغیره برای اولویت بندی استفاده شده است. طیف پاسخ هر سوال مقیاس پنج طیفی لیکرت بود. برای هر گزینه (خیلی زیاد، زیاد، متوسط، کم، خیلی کم) یک تابع عضویت مثلثی، که به ترتیب با مقادیر فازی(100، 70، 40)، (90، 60، 30)، (80، 50، 20)، (70، 40، 10) و (60، 30، 0) نشان داده شده اند، اقدام گردید تا ماتریس فازی شاخص ها به دست آید. نتیجه حاصل از بررسی نشان می دهد که در میان روستاهای دهستان اسالم به ترتیب روستاهای کله سرا و ترک محله با امتیازات 0.099 و 0.217 بالاترین میزان سرمایه اجتماعی و روستاهای میانده و نارنجدول به ترتیب با 0.442 و 0.433 پایین ترین میزان سرمایه اجتماعی برخوردار بوده اند.
بررسی پیامدهای اجتماعی ناشی از حضور گردشگری خانه های دوم در سکونتگاه های روستایی شهرستان بینالود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با وقوع تحولات ساختاری در زمینه گردشگری در سطح کشور و به ویژه رواج گردشگری در نواحی روستایی پیرامون شهرهای بزرگ، احداث خانه های دوم یا خانه های تعطیلات با هدف گذران اوقات فراغت در روستاهای ییلاقی کشور آغاز شده است. ناحیه مورد مطالعه با برخورداری از موقعیت ممتاز طبیعی و بوم شناسی و با توجه به نزدیکی به کلان شهر مشهد پذیرای بسیاری از گردشگران خانه های دوم در محیط های روستایی است. در این مقاله تلاش شد تا آثار اجتماعی ناشی از حضور گردشگری خانه های دوم در سکونتگاه های روستایی شهرستان بینالود مورد بررسی قرار گیرد. روش تحقیق در این مطالعه، از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی- تحلیلی و همبستگی است. جامعه آماری تحقیق 14 روستای دارای بیش از 50 خانه دوم است که بخش عمده ای از داده های آن بر اساس مطالعات میدانی و با روش نمونه گیری (کوکران) از سطح 255 خانوار نمونه منطقه و 238 گردشگر خانه دوم جمع آوری شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که گسترش این پدیده در روستاهای مورد مطالعه با تضاد و دوگانگی بین دو جامعه، الگوبرداری ساکنان بومی از گردشگران، ناهنجاری های اجتماعی و... اثرات منفی و با تأثیرات مثبت فرهنگی ساکنان خانه های دوم بر ساکنان بومی، افزایش اعتمادپذیری ساکنان بومی، و احساس امنیت اجتماعی آنان و غیره تأثیرات مثبتی را در بعد اجتماعی در پی داشته است، به طوری که نتایج آزمون های تی و لون تفاوت معناداری را بین نظرات روستاییان و گردشگران خانه های دوم نشان می دهد. متغیر گردشگری خانه های دوم 9/16 درصد تغییرات اجتماعی در زندگی روستاییان را تبیین می نماید. با توجه به پیامدهای این پدیده بر نواحی روستایی لازم است برای قرارگیری بندهای قانونی در شرح وظایف دهیاری ها و بخشداری ها جهت شفافیت برخوردهای مسؤولین ذی ربط در رابطه با مسایل خانه های دوم و استفاده از روش های کیفی جهت شناخت عمقی تر مسئله در منطقه پژوهش هایی انجام گیرد.
استراتژی توسعه شهری با تأکید بر توانمند سازی محلات شهری. مطالعه موردی: محله اکبرآباد یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرآیند استراتژی توسعه ی شهری به عنوان نظریه ای، رویه ای- محتوایی و به عنوان رویکردی نوین در برنامه ریزی شهری توسط سازمان ائتلاف شهرها در سال 1999 با هدف کاهش فقر، توسعه ی پایدار و ارتقای مشارکت و ایجاد حکمرانی خوب شهری مطرح گردید. در این میان یکی از محورهای اساسی CDS رویکرد محله محوری و توجه به محلات شهری بوده است. پژوهش حاضر با هدف استراتژی توسعه ی شهری با تأکید بر توانمندسازی محله ی اکبرآباد یزد می باشد. رویکرد حاکم بر پژوهش حاضر توصیفی - تحلیلی و جامعه ی آماری تحقیق کل کاربری های (1090) موجود در محله ی اکبرآباد است. روش پژوهش به صورت میدانی با استفاده از پرسش نامه ی محقق ساخته می باشد و برای تحلیل و پردازش دادهها و برآورد کمبود سرانه کاربری های موردنیاز از سیستم اطلاعات جغرافیایی و برای تحلیل نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید از مدل کیفی SWOT استفاده شده است. نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد بین سرانه ی کاربری ها در وضع موجود با سرانه ی استاندارد در مقیاس محله ای اختلاف وجود دارد و هم چنین محله اکبرآباد با چالش ها و مشکلات زیادی روبرو است که از مهم ترین این چالش ها می توان به وضعیت نامناسب و در حال تخریب کاربری ها، نفوذناپذیری کوچه ها و معابر، از بین رفتن هویت محله ای و غیره اشاره کرد. در پایان برای ارتقای سطح کیفی محله، با توجه به کمبود بعضی کاربری ها در سطح محله و با توجه به سرانه ی استاندارد جهانی، کاربری هایی پیشنهاد و هم چنین راه کارهایی ارائه شد.
بررسی اثر جاده سازی بر وقوع زمین لغزش های سطحی با استفاده از مدل پایداری دامنه ها. مطالعه موردی: حوضه آبخیز کلات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ناپایداری شیب در اراضی کوهستانی پر شیب، مشکل اصلی مدیران اراضی در سرتاسر جهان است که موجب خسارت های مالی و جانی در جاده ها می شود. مطالعه ویژگی های این دامنه ها و تحلیل پایداری آنها در شناسایی و شناخت کامل تر نقش آنها در پدیده زمین لغزش از راه های ارزیابی خطر این پدیده در حوضه های آبخیز است. هدف از این پژوهش بررسی نقش جاده سازی در وقوع لغزش های سطحی در دامنه های طبیعی با استفاده از مدل پایداری دامنه می باشد. در این پژوهش در ابتدا 7 دامنه لغزشی مشرف به جاده تعیین گردید، سپس تمامی پارامترهای مدل تحلیل پایداری شیب که شامل: cs: چسبندگی خاک، cr: چسبندگی ریشه، φ: زاویه اصطکاک داخلی خاک، γd: چگالی خاک و γw: چگالی مرطوب خاک می باشند با مطالعات میدانی، نمونه برداری از خاک و تجزیه و تحلیل توپوگرافی دامنه ها استخراج و برای تعیین ضریب پایداری (FS) دامنه ها، این پارامترها در مدل تحلیل پایداری شیب وارد و میزان (FS) برای هر دامنه مشخص شد. نتایج این پژوهش نشان داد که مدل تحلیل پایداری دامنه در تعیین عدم پایداری در دامنه هایی که تحت تأثیر جاده سازی دچار لغزش می شوند کارایی خوبی دارد زیرا در دامنه های لغزشی میزان ضریب پایداری کمتر از یک به دست آمده است. همچنین جاده سازی در دامنه هایی با شیب تندتر (بیش از 17 درجه) باعث کاهش پایداری دامنه ها می شود. با استفاده از این مدل می توان دامنه های ناپایدار را شناسایی و نوع عملیات حفاظتی را برای افزایش ضریب پایداری مشخص نمود. به طوری که عملیات میخ کوبی در دامنه شماره 5، با موقعیت جغرافیای37° 5' 3" عرض شمالی و 59° 40' 27"طول شرقی باعث افزایش ضریب پایداری از مقدار 67/0 به 75/2 و عملیات تراس بندی بر روی دامنه شماره 4، با مختصات جغرافیایی 36° 59' 31" عرض شمالی و 59° 41' 56" طول شرقی باعث افزایش ضریب پایداری از مقدار 10/1 به 93/1 شد. که در نهایت می توان مناسبت ترین و بهترین روش را جهت انجام عملیات حفاظتی مشخص نمود.
بررسی انگیزه استفاده از پارک های شهری و متغیرهای جمعیت شناختی مرتبط با آن. مطالعه موردی: شهروندان شهر گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه پارک ها به عنوان یکی از مهم ترین مکان ها در شهرها شناخته شده اند و فرصت هایی برای طیف گسترده ای از فعالیت ها را برای شهروندان فراهم می آورند. بنابراین ضرورت دارد که پارک های شهری به نیازهای مراجعه کنندگان از گروه های مختلف پاسخ بدهند و باید بر طبق آن نیازها طراحی و اجرا شوند. هدف از این مطالعه شناسایی و اولویت بندی انگیزه های شهروندان گرگان از استفاده از پارک های شهری در زندگی روزانه می باشد. روش تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی بوده که برای جمع اوری داده های مورد نیاز از روش تحقیق پیمایشی استفاده شده است. داده های تحقیق از طریق 300 پرسشنامه از میان مراجعه کنندگان به دو پارک در شهر گرگان که به صورت کاملاً تصادفی و بدون در نظر گرفتن موقعیت اجتماعی یا زمینه تخصصی انتخاب شده بودند گرداوری و با روش های اماری توصیفی ، تحلیل عاملی،T-Test و ANOVA مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. اعتبار صوری و پایایی پرسشنامه بااستفاده از ضریب کرونباخ مورد تایید قرار گرفته است. نتایج از تحلیل عاملی روی 19 عامل انگیزشی استفاده کنندگان از پارک ها پنج عامل سلامتی روان ، طبیعت گرایی، تعاملات اجتماعی، آرامش بخش و فعالیت های فیزیکی را مشخص کرد که 5 عامل بیش از61 درصد واریانس کل گویه های مورد بررسی را تبیین می نمایند. فعالیتهای سلامتی روان و طبیعت گرایی بالاترین درصد واریانسها را به خود اختصاص داده اند. نتایج آزمون فرضیات نیز حاکی از تفاوت معنادار عامل طبیعت گرایی برحسب وضعیت تأهل، سن افراد و تعاملات اجتماعی برحسب جنسیت و سن افراد بوده است.
بررسی الگوی تطبیقی گسترش نابرابری های اجتماعی در مناطق حاشیه نشین شمال شهر تبریز طی بازه زمانی 1375-1385(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حاشیه نشینی در ایران همانند بسیاری از کشورهای در حال توسعه، نمودی از روند رو به رشد نابرابری های فضایی در شهرهاست. این شیوه سکونت، در شهر تبریز - به عنوان یکی از کلان شهرهای کشور- با سرعت فزاینده ای افزایش می یابد. بنابراین شناخت نارسایی ها و کمبودها در سطح مناطق حاشیه نشین ضرورتی اجتناب ناپذیر می باشد. باتوجه به اهمیت تحلیل فضایی نابرابری ها در مناطق حاشیه نشین شهری، هدف این پژوهش تحلیل توزیع نابرابری های اجتماعی و نشان دادن حرکات این نابرابری ها از حاشیه جغرافیایی به متن یا برعکس در مناطق حاشیه نشین شمال شهر تبریز می باشد. روش پژوهش کاربردی از نوع توصیفی، تحلیلی و تطبیقی است که از مدل تحلیل عاملی در محیط نرم افزار کامپیوتری SPSS استفاده شده است. در این پژوهش 15 شاخص اجتماعی به 4 عامل ترکیبی در سال 1375 و 3 عامل در سال 1385 تبدیل شده و نتایج با بهره گیری از مدل تحلیل عاملی برای ارزیابی نابرابری های اجتماعی استفاده شده است. بر اساس یافته های اولیه در مورد شاخص های اجتماعی از 2090 بلوک در سال 1375 تعداد 36 بلوک معادل 73/1 درصد خیلی مطلوب، 311 بلوک معادل 1/10 درصد مطلوب، 1312 بلوک معادل 76/62 درصد وضعیت متوسط، تعداد 412 بلوک معادل 71/19 درصد نامطلوب و تعداد 119 بلوک معادل 6/5 درصد بسیار نامطلوب شناخته شده اند. همچنین بر اساس یافته های اولیه از 2116 بلوک در محدوده مورد مطالعه در سال 1385 نیز تعداد 71 بلوک معادل 35/3 درصد خیلی مطلوب، 1031 بلوک معادل 73/48 درصد مطلوب، 816 بلوک معادل 56/38 درصد وضعیت متوسط، تعداد 153 بلوک معادل 23/7 درصد نامطلوب و تعداد 45 بلوک معادل 13/2 درصد بسیار نامطلوب شناخته شده اند. آمارها بیانگر آن هستند که شاخص های اجتماعی در محدوده مورد مطالعه از سال 1375 تا 1385 ارتقای کمی و کیفی پیدا کرده است. از جمله روش های اجرایی برای ارتقای این شاخص ها می توان از زمینه سازی برای مشارکت زنان در فعالیت های مختلف اقتصادی – اجتماعی و آموزش های فنی و حرفه ای برای مهاجران اشاره نمود.
ارزیابی پتانسیل خطر آتش سوزی جنگل با استفاده از مدل Dong، مطالعه موردی: جنگل های بخش سه نکا-ظالمرود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق به منظور پهنه بندی خطر آتش سوزی با استفاده از مدل Dong در جنگل های بخش سه نکا-ظالمرود در شمال ایران انجام شد. ابتدا مدل رقومی ارتفاع منطقه موردمطالعه از سنجنده ASTER تهیه شد. سپس نقشه های شیب، جهت و ارتفاع از سطح دریا از مدل رقومی ارتفاع تهیه شدند. نقشه های نوع و تراکم پوشش گیاهی و عوامل انسان ساخت (جاده ها، مناطق مسکونی (روستاها) و زمین های کشاورزی منطقه) از شرکت سهامی نکاچوب تهیه شدند. سپس نقشه های بافر (حائل) اطراف جاده ها، روستاها و زمین های کشاورزی تهیه شدند. همه لایه های رقومی مطابق مدل Dong طبقه بندی شدند. درنهایت نقشه پتانسیل آتش سوزی منطقه از روی هم گذاری وزنی همه نقشه های متغیرهای مؤثر براساس مدل Dong در GIS تهیه شد. نقشه آتش سوزی های واقعی در منطقه موردمطالعه نیز برای ارزیابی نتایج از شرکت سهامی نکاچوب تهیه شد. سپس برای ارزیابی مدل، این نقشه با نقشه پتانسیل خطر آتش سوزی منطقه روی هم-گذاری شد. نتایج نشان داد که 51 درصد از مناطق آتش سوزی های واقعی در مناطق پرخطر و بسیارپرخطر قرار گرفته اند. این مسأله اعتبار نسبتاً خوب مدل Dong را برای پیش بینی آتش سوزی های آینده در منطقه موردمطالعه نشان می دهد. با اصلاح این الگو به نظر می رسد که از آن بتوان برای سایر مناطق جنگلی شمال نیز برحسب موقعیت مکانی حوضه های آبخیز استفاده کرد.
بررسی عوامل مؤثر بر توسعه ی کارآفرینی در تعاونی های تولید کشاورزی شهرستان مینودشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی عوامل مؤثر بر تقویت و توسعه ی کارآفرینی در تعاونی های تولیدی کشاورزی شهرستان مینودشت است. برای رسیدن به این هدف از روش تحقیق توصیفی همبستگی استفاده شد. جامعه ی آماری این تحقیق شامل کلیه ی اعضای هیأت مدیره و مدیرعاملان هفت شرکت تعاونی های تولیدی کشاورزی جامعه شامل 49 نفر هستند که به صورت سرشماری بررسی شده اند. ابزار تحقیق، پرسش نامه ای بود که روایی آن بر اساس نظر گروهی از متخصصان تأیید شد و برای تعیین میزان پایایی مقیاس اصلی پرسش نامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد (835/0). داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. در این مطالعه، میزان کارآفرینی در قالب چهار عامل نوگرایی، پیش قدمی در ایجاد تغییر، ریسک پذیری و رقابت پذیری اندازه گرفته شده است. نتایج نشان داد که متوسط نمره ی کل کارآفرینی جامعه ی مورد مطالعه معادل 585/2 به دست آمد که بیش تر افراد (8/62) در طبقه ی خیلی ضعیف و ضعیف قرار داشتند. بنابراین می توان عنوان کرد که میزان توسعه ی کارآفرینی در تعاونی های مورد نظر در حد پایین تر از حد متوسط است. هم چنین برای شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه ی کارآفرینی در شرکت های تعاونی تولید کشاورزی با استفاده از رگرسیون چندمتغیره مشخص شد که متغیرهای سطح تحصیلات، تعداد سهام، تجربه ی قبلی در زمینه کارآفرینی، میزان درآمد و سابقه ی فعالیت در شرکت تعاونی تولید کشاورزی، تأثیر مثبت بر متغیر وابسته میزان کارآفرینی تعاونی های تولید کشاورزی در منطقه ی مورد مطالعه دارد.