فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸٬۱۶۱ تا ۱۸٬۱۸۰ مورد از کل ۳۳٬۸۴۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
امروزه با گسترش استفاده از اینترنت و وسایل الکترونیکی برخلاف تعاریف گذشته با سبک زندگی الکترونیکی روبرو هستیم. این پژوهش، به دنبال شناسایی انواع سبک های زندگی الکترونیکی جمعیت شهری ایران هست که در دو گام صورت پذیرفت. در گام اول با مرور ادبیات مرتبط و همچنین نظر خواهی از 25 خبره با استفاده از روش دلفی فازی به شناسایی مولفه های تاثیرگذار در سبک زندگی الکترونیکی ایرانی ها پرداخت. گردش های دلفی فازی در دو دور صورت گرفت که حاصل آن شناسایی 13 مولفه بود. در گام دوم، پرسشنامه ای با استفاده از نظرات خبرگان و همچنین بررسی ادبیات گذشته، طراحی گردید و در بین نمونه که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای-فضایی چند مرحله ای به تعداد 970 انتخاب شده بود، توزیع گردید. برای تعیین تعداد خوشه ها از تحلیل عاملی استفاده شد که حاصل آن پنج خوشه بود و جهت شناسایی سبک های زندگی الکترونیکی از روش خوشه بندی استفاده گردید و ویژگی های این پنج نوع سبک زندگی شناسایی شد. این خوشه ها براساس نوع رفتار آنها تعامل گراها، منفی نگرها، پیشگامان، ضرورت گراها و لذت گراها نامگذاری گردید.
ضرورت شناسایی روستاهای دارای توان توسعه در فرایند برنامه ریزی؛ نمونه موردی: شهرستان بیجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی فضایی سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۳۴)
47 - 70
حوزههای تخصصی:
کاهش سهم جمعیت روستایی کشور و نیز شمار روستاها در چند دهه گذشته، پرسش هایی بنیادین را درباره آینده و جایگاه روستا در نظام برنامه ریزی ملی و نیز نظام سکونتگاهی مطرح کرده است. پیش از این دوره، روستا سهم زیادی از عرصه های سکونت کشور را به خود اختصاص داده بود؛ اما رفته رفته با دگرگونی نظام معیشتی و اقتصادی ناشی از رشد روابط سرمایه داری و دگرگونی چند و چون ارتباط انسان و فضا، ظرفیت سکونت و فعالیت به شکل چشمگیری در شهرها متمرکز شد. در این میان با توجه به ارزش و جایگاه اقتصادی اجتماعی روستا در گذشته و اکنون جامعه ایرانی، لزوم توجه به پایداری و نگهداشت جمعیت روستا همواره یکی از دغدغه های مدیریت و برنامه ریزی منطقه ای و ملی بوده است. در این زمینه این پرسش مطرح است که در حالی که بیشتر روستاهای کشور با کاهش جمعیت روبه رو هستند، روستاهای دارای توان ماندگاری و نگهداشت جمعیت چه ویژگی هایی دارند. این پژوهش برای پاسخ به این پرسش با استفاده از روش های توصیفی - تحلیلی بر پایه تحلیل داده های ثانویه طراحی شده است. اطلاعات مورد نیاز براساس مطالعات کتابخانه ای و نشریات آماری مرکز آمار ایران استخراج شده و تحلیل های آماری صورت گرفته است. در این پژوهش با بررسی تحولات جمعیتی و خدمات و شرایط تمام نقاط روستایی شهرستان بیجار در دوره های مختلف آماری، تفاوت های حوزه های روستایی هم سنجی شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد با وجود برداشت ظاهری از مفهوم توسعه و تأمین خدمات و زیرساخت ها، صرفاً وجود یا نبود خدمات، عامل اساسی در نگهداشت جمعیت روستایی در نظر گرفته نمی شود؛ بلکه عوامل دیگری نظیر راه و دسترسی به مراکز شهری، شرایط و توان کشاورزی و موقعیت روستا به مثابه مکان مرکزی نیز تأثیر بسزایی در این روند دارند. در این فرایند در نمونه شهرستان بیجار فقط سه نقطه زینل خان، توپ آغاج و سیدان افزایش جمعیت داشته اند و نقاط کم شمار با توان نگهداشت جمعیت به شهر بدل شده اند که این خود به شتاب گرفتن روند کاهش جمعیت روستایی در سطح شهرستان می انجامد.
تحلیل دلبستگی به مکان و متغیرهای وابسته به آن در مکان های سوم شهری (نمونه موردی: پارک ائل گلی تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
735 - 759
حوزههای تخصصی:
زندگی انسان ها در شهرها وابسته به عوامل مختلفی است. یکی از نیازهای زندگی انسان ها در سطح شهر، تعاملات اجتماعی است که رفع آن نیازمند فضاهایی در سطح شهر است که مکان های سوم شهری بهترین فضا برای تعاملات اجتماعی از طریق دلبستگی مکانی است. از این رو مقاله حاضر به بررسی رابطه بین دلبستگی به مکان و مکان های سوم شهری می پردازد. روش تحقیق به صورت توصیفی-تحلیلی و از نوع پیمایشی است. حجم نمونه 305 نفر از بازدیدکنندگان ائل گلی تبریز است. برای مدل ساختاری از تحلیل عاملی مرتبه دوم ( SEM ) و نرم افزارهای آماری استفاده شد. مطابق نتایج پژوهش، در مدل ساختاری نهایی رابطه بین دلبستگی مکانی و مکان سوم شهری ائل گلی، دو بعد مشارکت (جذابیت و خودبیانگری) 6/81 درصد وابستگی مکانی و هویت مکانی 2/79 درصد پیوند اجتماعی را تشکیل می دهند. در کل، جذابیت و پیوند اجتماعی 1/80 درصد وفاداری بازدیدکننده را به خود اختصاص می دهد. درنتیجه مکان های سوم شهری (ائل گلی) در شکل گیری دلبستگی به مکان تأثیر داشته اند و دلبستگی مکانی هم در مشارکت، وفاداری، هویت بخشی مکان، پیوند اجتماعی و جذابیت در مکان سوم شهری (ائل گلی) بسیار مؤثر بوده است.
بررسی خشکسالی هیدرولوژیک و آثار آن بر کشاورزی منطقه لنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدیده خشکسالی ازجمله مخاطرات محیطی است که از دیرباز درخور توجه انسان بوده و از قرن 20، با نگاه علمی به آن توجه ویژه ای شده است. این پدیده اقلیمی از نظر ویژگی های خزنده بودن، مداوم بودن، آثار تدریجی، اجتناب ناپذیری و... از سایر پدیده ها و مخاطرات طبیعی متفاوت است. موقعیت جغرافیایی کشور ایران روی کمربند خشک کره زمین و به ویژه موقعیت منطقه مطالعه شده، شرایط را برای وقوع این پدیده مهیا کرده است. پژوهش حاضر با استفاده از شاخص ذخیره آب سطحی به بررسی و آشکارسازی خشکسالی هیدرولوژیک در سطح دشت لنجان می پردازد و آثار این پدیده را بر بخش کشاورزی ارزیابی می کند. روش تجزیه و تحلیل داده ها از نوع تحلیل روابط آماری است. نتایج نشان می دهند که در دوره مطالعه شده (1380 تا 1391)، شرایط خشکسالی با 42 درصد، بیشترین احتمال وقوع را دارد. نتایج محاسبه شاخص SWSI برای آشکارسازی خشکسالی نیز نشان می دهند که تنها دو سال نرمال در دوره زمانی بررسی شده وجود داشته است و سایر سال ها دارای شرایط خشکسالی هیدرولوژیک بوده اند. نتایج آزمون من - کندال در روندیابی تغییرات محصولات کشاورزی نیز روند افزایشی میزان تولید و سطح زیرکشت محصولات باغی منطقه و روند کاهشی میزان عملکرد آن ها را نشان می دهند. همچنین تولید، سطح زیرکشت و عملکرد محصولات زراعی منطقه روند کاهشی دارند. در میان محصولات زراعی، تنها میزان تولید و سطح زیرکشت برنج روند افزایشی دارد.
تحلیلی بر نقش سازمان های مردم نهاد در بهبود نظام مدیریت شهری از دیدگاه شهروندان کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی از انجام این پژوهش، بررسی نقش سازمان های مردم نهاد در بهبود نظام مدیریت شهری کلانشهر تهران در شش بعد کالبدی، عملکردی، اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و نهادی است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و روش جمع آوری داده ها به صورت اسنادی و پیمایشی بوده است. ابزار پژوهش پرسشنامه بوده است. جامعه آماری پژوهش شهروندان شهر تهران و تعداد نمونه 383 نفر انتخاب گردید. روش تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون T-Test و تحلیل عاملی تأییدی بوده است. نتایج حاصل حاکی از آن است که سطح معناداری در تمام ابعاد پایین تر از 05/0 است؛ بنابراین با توجه به نمرات میانگین، سازمان های مردم نهاد در شهر تهران عمدتاً در ابعاد اجتماعی و زیست محیطی نقش بیشتر و در زمینه ابعاد اقتصادی و نهادی نقش کمتری در قالب ارتباط واسطه ای بین مدیریت شهری و شهروندان ایفا کرده اند. در چارچوب روش تحلیل عاملی تأییدی، مقایسه واریانس تبیینی توسط عوامل شش گانه نشان داد که عوامل اجتماعی، زیست محیطی، عملکردی، کالبدی، اقتصادی و نهادی به ترتیب دارای بیشترین واریانس در تبیین نقش سمن ها در نظام مدیریت شهری کلانشهرتهران هستند. در مجموع 20 عامل اصلی در تبیین نقش سمن ها تأیید شدند؛ بنابراین مشخص شد که سمن ها با توجه به اینکه با شهروندان به طور مستقیم در ارتباط هستند، می توانند مسائل و واقعیت های شهری را به درستی به نظام مدیریت شهری انعکاس دهند؛ برای این منظور پیشنهاد می شود که ابتدا سمن ها با توجه به کارکردهای مختلفی که دارند، به سمن های تخصصی در خصوص مسائل مختلف شهری طبقه بندی شوند و همچنین جایگاه آن ها در نظام مدیریت شهری ارتقاء داده شود.
بررسی نقش سرمایه ی اجتماعی در توسعه پایدار شهر اراک
حوزههای تخصصی:
مفهوم سرمایه اجتماعی به عنوان مفهومی چندبعدی و تأثیرگذار در بسیاری از حوزههای جامعه است و در رابطه با توسعه نیز جایگاه ویژه یافته است؛ به گونهای که بعضی سرمایه اجتماعی را حلقه مفقوده توسعه می دانند با این استدلال که افرادی که از سرمایه اجتماعی فراوان برخوردارند، تمایل بشتری به زندگی سالم و شادتر و شرکت در فعالیت های اجتماعی در جوامع دارند. بر همین اساس هدف از انجام این تحقیق بررسی نقش سرمایه ی اجتماعی در توسعه پایدار شهر اراک می باشد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و با توجه به ماهیت موضوع و مؤلفه های مورد بررسی، ترکیبی از روش های «توصیفی- تحلیلی» است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه ساکنان شهر اراک است. حجم نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران و با خطای 5 درصد 390 نفر انتخاب گردید (جامعه آماری شهر اراک بر اساس سرشماری سال 1395، 591737 نفر بوده است). سپس داده های بدست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. نتایج حاصل آزمون t test یک طرفه نشان داد که هر دو دسته شاخص های سرمایه اجتماعی و توسعه پایدار شهر اراک در وضعیت متوسط رو به پایین قرار دارد..
توسعه مدل آنتروپی شانون-وینر بر مبنای پارادایم های توسعه شهری مبتنی بر اختلاط کاربری زمین شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۳
179 - 192
حوزههای تخصصی:
اگرچه امروزه برتری و اهمیت رویکرد توسعه مختلط کاربری های شهری در فرآیند شهرنشینی و برنامه ریزی شهری، آشکار شده است؛ امّا این رویکرد، ضرورتاً یک رویکرد غالب نیست؛ بلکه ساختاری از شهر را تولید می کند که مدّ نظر پارادایم های معاصرِ توسعه شهریِ مبتنی براختلاط کاربری زمین شهری نظیر نوشهرگرایی می باشد. برای پویایی این رویکرد جدید، نیاز به بازاندیشی در عوامل و عناصر شکل دهنده ساختار و فرم شهری است که مولّد تنوع باشند. شاخص «تنوع» زیرمجموعه «الگوی توزیع» به عنوان یکی از اجزای مدل ارزیابی اختلاط کاربری زمین شهری است. شاخص های مطرح شده در این مدل به ویژه «تنوع» بسیار پیچیده اند؛ لذا جهت تبیین و شفاف سازی این مفهوم به مطالعات بین رشته ای روی آورده و از مفاهیم «تنوع زیستی» وام گرفته و بر مبنای پارادایم های توسعه شهری مبتنی بر اختلاط کاربری زمین شهری که به طور مستقیم بر محیط زیست تأثیرگذار هستند، بسط داده شده است؛ علاوه بر شاخص های استخراج شده ازنظریات، مدل ها و روش های ارزیابی «تنوع» بر اساس روش «تحلیل محتوی کیفی»، با استفاده از «روش دلفی» بر پایه نظرات خبرگان و متخصصین شاخص های جدیدی استخراج وجهت ارزیابی و اولویت بندی نتایجِ استخراج شده از روش های آماری، نمودار «نقاط پراکنده» با معیار «نقطه شکست»، «ضریب هماهنگی کندال» به منظور ارزیابی میزان اتفاق نظر اعضاء پنل و میزان اطمینان نسبت به شاخص های اجماع شده و روش پردازش داده های «تحلیل محتوی» استفاده و برآیند همه مفاهیم و شاخص های مورد بررسی، با عنوان «مدل تنوع مکان (PDM)» تبیین شد. این مدل شامل 4 دسته و 12 شاخص می باشد که درواقع دسته «الف» با میانگین وزن دسته (310/0) بیشترین اهمیت و دسته «د» با میانگین وزن دسته (180/0) کم ترین اهمیت را دارد.
شهر و عدالت فضایی؛ تحلیلی بر پراکنش خدمات عمومی شهری در نواحی 22گانه شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال هفتم بهار ۱۳۹۶ شماره ۲۳
173 - 186
حوزههای تخصصی:
عدالت فضایی و محیطی به معنی توزیع عادلانه امکانات برای رسیدن به جامعه ای متوازن و یکی از رهیافت های عدالت اجتماعی است. بنابراین اندازه گیری عدالت فضایی در توزیع خدمات عمومی شهری هدف برتر و با اهمیتی برای برنامه ریزان شهری بوده است و از نیازهای مدیریت شهری می باشد. در این راستا هدف مقاله حاضر تحلیل پراکنش خدمات عمومی شهری با استفاده از 14 شاخص خدمات عمومی در نواحی 22گانه شهر سنندج است. این پژوهش از نظر هدف در دسته پژوهش های کاربردی قرار می گیرد که با روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است. جهت جمع آوری اطّلاعات مورد نیاز از روش میدانی- کتابخانه ای استفاده شده است و همچنین از مجموعه داده های آماری موجود در آخرین طرح تفضیلی مصوب 1390 شهر سنندج استفاده شده است. در نهایت باتوجه به اهداف موردنظر در این پژوهش جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات با به کارگیری یکی از تکنیکهای تصمیم گیری چندمعیارهVIKOR و سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS) مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان داده است که وضعیت برخورداری از خدمات عمومی شهری در نواحی شهر سنندج عادلانه نبوده است و به این صورت در نواحی شهر توزیع شده است؛ 3ناحیه (ناحیه6، ناحیه11، ناحیه17) در آستانه بحران و بحران در برخورداری از خدمات شهری، نواحی(ناحیه1، ناحیه2، ناحیه3، ناحیه5، ناحیه14، ناحیه20، ناحیه21) در وضعیت متوسط به پائین در برخورداری، نواحی(ناحیه4، ناحیه8، ناحیه9، ناحیه10، ناحیه18، ناحیه19) دارای روند مطلوب و نیمه برخوردار، و نواحی(ناحیه7، ناحیه12، ناحیه13، ناحیه15، ناحیه16، ناحیه22) دارای وضعیت مطلوبیت در برخورداری قرار دارند.
تحلیل شبکه ای جریان های فضایی شهر خاش و روستاهای پیرامون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۲
171 - 184
حوزههای تخصصی:
طی چند دهه گذشته شاهد تغییر نگاه برنامه ریزان و جغرافی دانان از نگاه مبتنی بر مکان و صفت مبناء، به طرف رویکرد شبکه محور و تعامل مبناء هستیم. همین تغییر نگاه موجب توجه به جریان ها و پیوندهای شکل گرفته بین نقاط و گره ها شده است. هدف پژوهش حاضر در چارچوب رویکرد شبکه، بررسی جریان های شکل گرفته بین شهر خاش و روستاهای پیرامون آن بوده است. با توجه به رویکرد شبکه ای، واحد تحلیل در پژوهش، رابطه و جریان است. به منظور تحقق اعتبارسنجی پژوهش از ابزار پرسشنامه، مشاهده و اطلاعات ثانویه (سرشماری نفوس و مسکن) استفاده شده است. داده ها در قالب تحلیل شبکه و ازطریق نرم افزار UCINETمورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. جامعه آماری پژوهش، روستاهای بخش مرکزی شهرستان خاش هستند. برای تعیین حجم نمونه به علت وسعت ناحیه مورد مطالعه و حجم بالای جامعه آماری، روش نمونه گیری طبقه بندی احتمالی، مورد استفاده قرار گرفته است. این نمونه گیری بر مبنای دو معیار فاصله از شهر خاش و جمعیت روستاها صورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که شهر خاش در سطح ناحیه به دلیل دارا بودن سطح بالای خدمات، بازار و فرصت های شغلی، در جایگاه نخست جذب جریان های درون ناحیه و شهر زاهدان نیز در تمامی جریان های با وجود قرارداشتن در خارج از ناحیه در جایگاه دوم جریان های ورودی قرار دارد. پس از آن روستاهای بزرگ ناحیه به دلیل دارا بودن و استقراربخشی از خدمات در آن ها موجب جذب قابل توجهی از جریان ها به خود شده اند. الگوی جریان های فضایی حاکم بر ناحیه از بسیاری جهات با نظریه قطب رشد یکی است و دارای الگوی شبکه ای نیست؛ چراکه در حال حاضر جریان های دوسویه، مکمل و هم افزاء شکل نگرفته است.
ارزیابی پراکنش مکانهای سوم در ارتباط با سطوح طبقات اجتماعی مختلف شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۱۶
81 - 92
حوزههای تخصصی:
در تعریفی که پروفسور الدنبرگ از مکان سوم ارائه می دهد، یک مکان سوم عرصه ای معرفی شده است که مردم را بدون در نظر گرفتن درجات و طبقات اجتماعی و تفاوت های قومی، نژادی و ... گرد هم می آورد. این در حالی است که به نظر می رسد حضور چنین مکان هایی در جامعه ما، خود ارتباط ویژه ای با طبقات اجتماعی داشته باشد. به این معنا که سطوح طبقات اجتماعی مختلف، مستعد شکل گیری تعداد و البته گونه متفاوتی از مکان های سوم هستند. بنابراین پژوهش حاضر برآن است که به مطالعه ارتباط طبقات اجتماعی شهر زنجان با نحوه پراکنش مکان های سوم پرداخته و دلایل آن را مورد بررسی و کاوش قرار دهد. در این راستا، در پژوهش حاضر شهر زنجان که بین دو کلانشهر اصلی ایران قرار گرفته ولی برخلاف آنها از یکپارچگی نسبی اجتماعی برخوردار بوده و همچنین در جریان تحولات اجتماعی سیاسی دهه های گذشته، کمترین تغییرات کالبدی و عملکردی را تجربه کرده، به عنوان نمونه مطالعاتی در نظر گرفته شده و داده های مورد نیاز با استفاده از روش های مصاحبه با متخصصان، پرسشنامه، مصاحبه گروهی متمرکز و مشاهده گردآوری شده و در محیط GIS تحلیل شده اند. به صورت کلی باید گفت، روش تحقیق در پژوهش حاضر روش ارزیابی است. نتایج پژوهش نشان می دهند، ویژگی های خاص هر یک از طبقات اجتماعی، نوع خاصی از روابط و مناسبات اجتماعی را میان اعضای طبقه یاد شده با یکدیگر و با سایر شهروندان تعریف کرده و بدین ترتیب بر نوع و تعداد مکان های سوم شکل گرفته، تأثیر مستقیمی می گذارد. با توجه به این موضوع، به نظر می رسد بتوان با گسترش چنین مکان هایی در محدوده های کمتر توسعه یافته و محدوده هایی که در سطوح طبقاتی پایین تر قرار دارند، به تقویت روابط اجتماعی ساکنان هریک از این محدوده ها با یکدیگر و نیز با سایر شهروندان کمک کرد و با فراهم نمودن زمینه ورود افراد از طبقات اجتماعی بالاتر به محدوده های کمتر توسعه یافته از طریق ارتقای مکان های سوم و به تبع آن اختلاط هر چه بیشتر شهروندان از طبقات اجتماعی مختلف، نابرابری اجتماعی را کاهش داده و بدین ترتیب موجبات ارتقای زندگی اجتماعی عمومی شهر را فراهم آورد.
ارزیابی فرهنگ سازمانی در نیروهای ایستگاهی خط 1 قطار شهری مشهد بر اساس مدل دنیسون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۳
97 - 110
حوزههای تخصصی:
فرهنگ به معنای ارزش های مشترک میان افراد یک گروه است. این گروه می تواند یک خانواده، یک سازمان، شهر یا یک کشور باشد. این مفهوم وقتی در قالب سازمانی بررسی شود فرهنگ سازمانی را می سازد و به سبب نقش و تأثیرات آن در افزایش کارایی و بهره وری و تأثیر بر محیط درونی و بیرونی سازمان، ضرورت مطالعاتی فراوانی دارد و به طور خاص در سازمان های متولی مدیریت شهری که آسایش و رضایت شهروندان از خطی مشی های آن ها است بیشتر می شود. جامعه ی آماری تحقیق پرسنل ایستگاهی خط1 قطار شهری مشهد 330 نفر می باشد و حجم نمونه براساس فرمول کوکران 178 نفر است. داده های مورد نیاز از طریق پرسش نامه ی استاندارد مدل دنیسون به دست آمده و در نرم افزار SPSS و Excel تجزیه و تحلیل شده است. آزمون آماری T تک نمونه ای جهت ارزیابی وضع موجود، آزمون تحلیل واریانس یک راهه (One-Way ANOVA) و آزمون تعقیبی شفه برای بررسی تفاوت معناداری بین ابعاد مختلف فرهنگ سازمان و آزمون T زوجی برای تعیین میزان اختلاف وضع موجود با وضع مطلوب مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج آزمون های آماری فرضیات تحقیق نشان داد بعد انطباق پذیری دارای بیش ترین مطلوبیت (میانگین توصیفی:015/3)، ابعاد مأموریت (میانگین توصیفی:77/2) و درگیرشدن در کار (میانگین توصیفی:80/2) نامطلوب و بعد یکپارچگی (میانگین توصیفی:70/2) در پایین ترین وضعیت نامطلوبیت قرار دارد؛ هم چنین مشخص شد که بین ابعاد اصلی مدل اختلاف معناداری وجود داردبه طوری که بین وضع موجود و وضع مطلوب از دیدگاه کارکنان در ابعاد چهارگانه اصلی این مدل شکاف معناداری وجود دارد که بیش ترین اختلاف و شکاف با وضعیت مطلوب در بعد درگیر شدن در کار (با اختلاف میانگین: 813/0) است.
استراتژی های طراحی در ساخت و سازهای تاب آور اقلیمی (نمونه موردی: خانه عباسیان کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییر شرایط اقلیمی در سطح جهان و اثرات ناشی از آن موضوع نگران کننده عصر حاضر است. تاب آوری اقلیمی به عنوان راه حل پاسخگو به رویدادهای ناگهانی اقلیمی توسط بسیاری از محققان مطرح شده است. با توجه به این که ساختمان ها موجب انتشار درصد بالایی از گازهای گلخانه ای هستند و با تکیه بر مطالعات انجام شده در زمینه روند رو به رشد تغییر اقلیم، مسأله تاب آوری اقلیمی در شهرها و در راستای آن تاب آوری ساختمان ها مطرح شده است؛ بنابراین پرداختن به استراتژی های کاربردی تاب آوری در طراحی ساختمان های آینده جهت پاسخ به سناریوهای اقلیمی ضروری است. منظور از استراتژی ها، مؤلفه ه ا و عوام ل و عملکردهایی است که در زمینه تاب آوری اقلیمی در بخش ساختمان سازی مطرح است. پژوهش حاضر با هدف یک بررسی تکمیلی در جهت بیان استراتژی های تاب آوری معماری های آینده حائز اهمیت است. مسئله مورد تأکید آن است که توجه به مؤلفه ها و استراتژی های تاب آوری ساخت وسازهای آتی با توجه به روند تغییر اقلیم جهانی در جهت استفاده در استانداردهای طراحی در ساختمان سازی لازم توجه است. این بررسی ابتدا با توجه به تأثیرات ناشی از تغییر اقلیم به عوامل خارجی و داخلی جهت بیان استراتژی های تاب آوری ساختمان و سپس زیرمجموعه های آن ها می پردازد و درنهایت به روش توصیفی _ تحلیلی و کیفی، یافته های حاصل از آن به صورت استراتژی های کلی در قالب جدول مطرح شده است. نتایج چنین است که تمامی مؤلفه های یک ساختمان از شروع طراحی تا پایان ساخت در بخش های مختلف ساختمان در تاب آوری آن مؤثر است و کوتاهی در بخش ساختمان در جهت تاب آوری، رویدادهای اقلیمی متغیر را تحت تأثیر قرار می دهد.
الزامات دیدگاه اقتصاد سیاسی برای حل بحران های ژئوپلیتیکی منطقه خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله عبارت است از بررسی الزامات دیدگاه اقتصاد سیاسی برای حل بحران های ژئوپلیتیکی منطقه خاورمیانه می باشد. سوال اصلی مقاله این است که مولفه های اقتصاد سیاسی در منازعات منطقه خاورمیانه چه نقشی دارند؟ روش این مقاله کیفی است. روش گردآوری اطلاعات کتابخانه است و داده های پژوهش نیز با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی تبیین خواهند شد. نتایج مقاله نشان می دهد که مولفه های ژئواکونومیک در منازعات منطقه خاورمیانه نقش ثانویه را برای ایجاد همگرایی و از طرفی نقش اصلی را برای منازعه افرینی دارند. ظهور افکار ناسیونالیستی مانند پان عربیسم، پان ترکیسم و پان ایرانیسم و توطئه های بیگانگان و منفعت طلبان با ایجاد تفرقه میان مذاهب مختلف اسلامی، ضعف رهبران در اداره امور جامعه و هم چنین وجود برخی حکومت های اقتدارگرا، این منطقه را تبدیل به کانونی از تحولات و تنش ها در دنیای کنونی کرده است. هم چنین بحران مشروعیت در کشورهای عربی و موج بیداری تحت تأثیر دموکراسی خواهی، درگیری های سیاسی و مذهبی درون منطقه ای، ناآرامی های اجتماعی و بی ثباتی سیاسی در اثر جنبش های آزادی خواهی از دیگر عوامل آسیب پذیری کشورهای منطقه است. همه این عوامل دست به دست هم می دهند تا کشورهای عرب منطقه در اثر تدابیر نادرست سیاسی، ضعیف ترین و با وجود منابع عظیم نفتی، وابسته ترین ملت کشورهای منطقه به خارج محسوب شوند
تحلیل مؤلفه های بازآفرینی شهری در بافت فرسوده مرکزی شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه کالبدی سال چهارم پاییز ۱۳۹۸شماره ۳ (پیاپی ۱۵)
103 - 122
حوزههای تخصصی:
بافت فرسوده مرکزی شهر اهواز نیز به عنوان نخستین هسته شکل گرفته و شهر اهواز، با مشکلاتی چون افول کیفیت کالبدی، مشکلات دسترسی و ترافیکی، تراکم و تمرکز بیش از حد جمعیت به علت ماهیت تجاری آن و سایر عوامل، همچنین با دارا بودن ارزش های تاریخی به لحاظ داشتن بناهای تاریخی مهم در این محدوده و ارزش های فرهنگی و مهم تر از همه به عنوان قلب تپنده تجاری شهر، بحث مطالعه و برنامه ریزی های درست و با رویکرد پایدار را بیش از پیش طلب می کند. بنابراین، در این پژوهش سعی شد تا از رویکرد بازآفرینی در جهت شناسایی اولویت برنامه ریزی بافت های فرسوده مرکزی شهر اهواز بهره گرفته شود. این پژوهش از لحاظ روش شناسی به صورت توصیفی- تحلیلی است. برای گردآوری داده های توصیفی از اسناد کتابخانه ای و برای گردآوری داده های تحلیلی پژوهش به روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه از نظرات 40 نفر از کارشناسان و متخصصان حوزه برنامه ریزی امور شهری اهواز استفاده شده است. جهت تحلیل داده های پژوهش نیز از مدل تحلیل سلسله مراتبی دلفی فازی FDAHp و همچنین رگرسیون خطی در محیط نرم افزارSPSS استفاده شده است. براساس یافته های پژوهش مشخص شد در وزن گذاری فازی نسبی برای ابعاد پژوهش، مؤلفه بازآفرینی اقتصادی بافت فرسوده مرکزی شهر اهواز حائز بیشترین وزن نسبی در این مرحله شده است و بازآفرینی فرهنگی نیز در رتبه دوم قرار دارد. در این مرحله مؤلفه بازآفرینی زیست محیطی از سوی کارشناسان با اولویت کمتری ارزیابی شده است. بنابراین از نظر کارشناسان شهر اهواز، بازآفرینی اقتصادی دغدغه اصلی برای اقدام به بازآفرینی در این بافت است.
ارائه شاخص های آمایش مراکز و استقرارگاه های نظامی؛ مطالعه موردی: استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آمایش سرزمین؛ طبقه بندی فعالیت انسان در فضای جغرافیایی است تفکری است که تمامی جنبه های توسعه یک کشور را مدنظر قرار می دهد، یک برنامه ریزی استراتژیک و راهکار کاملا جغرافیایی برای توسعه پایدار کشورها است. اهمیت این موضوع برای استان کرمانشاه در همسایگی کشور عراق بیشتر می باشد زیرا وجود طیف گسترده ای از تهدیدات بالقوه و بالفعل در دو کانون عراق و اقلیم کردستان سبب شده اجرای هرگونه طرح آمایشی با تحلیل اوضاع امنیتی پیرامون مرز همراه باشد. تحقق این امر، نیازمند شناخت امکانات ژئواستراتژیکی، تحلیل محیط پیرامونی، دسته بندی انواع تهدیدات و شناسایی منبع و منشا آن ها است. این مقاله نیز با این هدف یعنی ارائه شاخص های آمایش مراکز و استقرارگاه های نظامی استان کرمانشاه و با روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است. ابزار گردآوری داده ها به صورت اسنادی و کتابخانه ای بوده و بدین منظور داده های موردنیاز در محدوده موردنظر از اسناد و منابع مکتوب گردآوری شدند، روش تجزیه و تحلیل یافته ها نیز به صورت تحلیل محتوی بوده است. نتایج بررسی ها نشان داد که آمایش مراکز و استقرارگاه های نظامی در استان کرمانشاه خیلی جامع و کارآمد نیست، دارای رویکرد سنتی است و بدون توجه به شاخص های طبیعی، انسانی و مبادی تهدید انجام گرفته است لذا تاثیر چندانی در اثربخشی طرح ها، کاهش آسیب پذیری ها و افزایش قابلیت های دفاعی نخواهند داشت و با مسائلی همچون بی توجهی به تهدیدات داخلی و خارجی، ساماندهی نامتعادل فضایی در نحوه استقرار و مکان یابی مراکز نظامی، تمرکز بیش از حد اماکن و مراکز سیاسی، اداری، جمعیتی، صنایع و تاسیسات مهم در مرکز استان کرمانشاه و... مواجه است.
ارزیابی کیفیت زندگی در شهرهای جدید (مورد مطالعه: شهر جدید پرند)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
1 - 15
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی از لحاظ عینی و ذهنی جایگاه ویژه ای در مطالعات برنامه ریزی شهری دارد. هدف اصلی تمام برنامه ریزی ها که توسط اندیشمندان و برنامه ریزان مطرح می شود کیفیت زندگی است. هدف اصلی این تحقیق بررسی شاخص های مرتبط با کیفیت زندگی از دید شهروندان شهرجدید پرند با توجه به 3 ویژگی کالبدی، کارکردی و محیطی است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و پیمایشی مبتنی بر استفاده از پرسشنامه است. تعداد جامعه آماری 382 نفر است و به منظور تحلیل متغیرهای مورد مطالعه، از نرم افزار SPSS و روش های آماری نظیر میانگین پاسخ ها، آزمون آماری پارامتریک T برای متغیرهای مستقل، تکنیک Synectics و آزمون Anova استفاده شده است. مطابق نتایج تحقیق وضعیت کیفیت زندگی در منطقه مورد مطالعه در زمینه های حمل ونقل و ارتباطات محیطی، اقتصادی و اجتماعی از دید جامعه نمونه مطلوب نبوده و تنها وضعیت از دید ویژگی های کالبدی (فضاها و بناها) جامعه نمونه در حد متوسط (با میانه 3) ارزیابی شده است.
تحلیل وضعیت توسعه یاقتگی دهستان های شهرستان سروآباد
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۱ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲
194 - 204
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش حاضر به بررسی و سنجش شاخص های توسعه انسانی دردهستان های شهرستان سروآبادواقع دراستان کردستان بر اساس مولفه های( محل خرید مایحتاج مردم، آموزشی، فرهنگی و رزشی، مذهبی، سیاسی-اداری،برق،گاز و آب، بهداشتی و درمانی، بازگانی و خدمات،مخابرات و ارتباطات) می باشد که روش انجام تحقیق حاضر توصیفی– تحلیلی است، گردآوری اطلاعات با استفاده از منابع کتابخانه ای انجام گرفته، مدل های مورد استفاده در این تحقیق مدل رتبه- اندازه است که برای سنجش میزان تعادل فضایی بین توزیع خدمات و جمعیت در دهستان این شهرستان می باشد، نتایج نشان می دهد که طور کلی بین توزیع خدمات و جمعیت دردهستان های شهرستان سروآباد تعادل فضایی برقرار می باشد بر اساس مدل رتبه –اندازه این پژوهش 548 /R= می باشد می توان گفت که دردهستا نهای شهرستان سروآباد بین جمعیت و خدمات تعادل وجود دارد ،که بیشترین اختلاف مربوط به دهستان ژریژه و دهستان دزلی می باشد.
نقش مدیریت شهری در هویت یابی و امنیت فضاهای شهری با تأکید بر پیوست اجتماعی- فرهنگی (مورد مطالعه: محلات مناطق 6 و 12 کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انجام هر نوع پروژه توسعه شهری از سوی مدیریت شهری می تواند اثرات متفاوتی بر هویت یابی و امنیت فضاهای شهری داشته باشد. یکی از سازوکارهای جدید برای کاهش تبعات و تقویت اثرات مثبت پروژه های شهری و هویت یابی فضاهای شهری، تهیه و استفاده از پیوست اجتماعی- فرهنگی (اتاف) است. این پژوهش به صورت توصیفی تحلیلی، با هدف بررسی و ارزیابی تأثیرات اجتماعی فرهنگی اجرای پروژه ها بر هویت یابی فضاها و امنیت شهری است. روش گردآوری اطلاعات به دو صورت میدانی و کتابخانه ای است. جامعه آماری آن محلات دو منطقه 6 و 12 کلانشهر تهران است. حجم نمونه براساس فرمول کوکران به تعداد 232 نفر انتخاب شده است. در تحلیل داده ها، از آزمون test-t و رگرسیون خطی استفاده شده است. نتیجه پژوهش گویای آن است که عملکرد مدیریت شهری بصورت مستقیم در هویت یابی فضاهای شهری و امنیت آن تأثیرگذار است و عامل فرهنگی نسبت به عامل اجتماعی، بیشترین تأثیر را بر هویت فضاهای شهری و امنیت داشته و زمینه را برای ارتقای سطح رفاه، کیفیت زندگی شهروندان وهمچنین ایجاد محیطی سالم و امن فراهم آورده است.
ارزیابی تناسب اراضی منطقه مرنجاب جهت احداث دهکده گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ششم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲ (پیاپی ۱۱)
169 - 189
حوزههای تخصصی:
گستردگی اکوسیستم های بیابانی در ایران و عدم بارورسازی کامل آنها در بخش های مختلف اقتصادی، توجه به راهبردهای مدیریتی منطبق بر توسعه پایدار محیط را الزامی کرده است. در این خصوص توسعه صنعت اکوتوریسم در مناطق بیابانی می تواند به عنوان راهکار مدیریتی مناسب و همسو با محیط زیست و همچنین سیاست جایگزین مقابله با تخریب اراضی، ابتقای اکوسیستم و بهره گیری بهینه از طبیعت مطرح باشد. از این رو پژوهش حاضر به ارزیابی سناریوی تناسب اراضی منطقه مرنجاب برای احداث دهکده گردشگری پرداخته است. پارامترهای مدل مکان یابی دهکده گردشگری شامل پنج معیار اصلی جاذبه های گردشگری، دسترسی و خدمات، سیمای سرزمین، حفاظت از منابع طبیعی و مخاطرات می باشد. به منظور تعیین امتیاز هریک از معیارها از مدل تحلیل سلسله مراتبی استفاده شد. با اعمال امتیازات حاصل از مدل به لایه های رقومی معیارها، نقشه های وزن دار آنها بدست آمد. نهایتاً تلفیق تمامی لایه های وزن دار، منجر به تهیه لایه موزون تناسب ارضی گردید که برای تعیین مکانی پهنه ها، دامنه امتیازات آن براساس شکست های طبیعی به پنج اولویت طبقه بندی شد. نتایج نشان داد که معیارهای جاذبه های گردشگری و مخاطرات به ترتیب با وزن 4064/0 و 0429/0 بالاترین و پایین ترین امتیاز را به خود اختصاص داده اند. همچنین طبق نقشه نهایی تناسب ارضی، 49503 هکتار از سطح منطقه مرنجاب تحت عنوان اولویت نخست جهت تخصیص به دهکده گردشگری بسیارمناسب می باشد. این پهنه انطباق مکانی با محدوده اطراف کاروانسرای مرنجاب، نواحی جنوبی دریاچه نمک و قسمت های شمالی ریگ بلند دارد که وجود جاذبه های گردشگری، دسترسی به راه های ارتباطی و مراکز اقامتی و همچنین اهمیت بسیار زیاد آنها در سناریوی مکان یابی دهکده گردشگری این همسویگی را توجیح می کند.
تحلیل فرآیندهای مورفودینامیکی موثر در عمیق شدگی آبراهه های جلگه جنوب غربی دریای خزر، مطالعه موردی: رودخانه های لیسار، کرگانرود و شفارود در استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸
39 - 58
حوزههای تخصصی:
با توجه به وقوع همزمان بالاآمدگی البرز و فرونشست صفحه اقیانوسی خزر و تغییرات تراز آب دریای خزر، شرایط پیچیده ای را در سطح جلگه از لحاظ رسوبگذاری و حفر مجرا شاهد هستیم. به دلیل مورفولوژی ناهمگون مناطق ساحلی، تأثیر نوسانات دریای خزر در تمام مناطق ساحلی یکسان نیست. مسأله تحقیق آن است که بستر رودخانه های منتهی به خط ساحلی خزر عمیق شدگی قابل توجهی را نشان می دهد. از جمله هدفهای اصلی این تحقیق، بررسی ارتباط میزان کف کنی رودخانه ها با نوسان های آب دریای خزر، مورفوتکتونیک البرز و عوامل انسانی است. برای دستیابی به این هدف از داده های دبی و رسوب، نوسان های تراز آب، مدل رقومی ارتفاعی منطقه با توان تفکیک 5/12 متر به همراه عکس های هوایی، تصاویر گوگل ارث، مطالعات کتابخانه ای و میدانی مورد استفاده قرارگرفته است. برای شناخت نحوه عملکرد و میزان اثرگذاری فعالیت های نوزمین ساخت و تحلیل نیمرخ های طولی و عرضی رودخانه ها از شاخص های ژئومورفیک استفاده شد؛ و به منظور بررسی روند کف کنی رودخانه های مورد مطالعه از کوهستان تا خط ساحل، مقایسه تحلیلی نیمرخ های طولی و عرضی و مطالعه نمودارهای تاریخی نوسانات آب دریای خزر انجام گرفت و با بهره گیری از استدلال استقرائی تحلیل ها انجام شد. نتایج حاصل از شاخص های مورفوتکتونیک و مشاهدات میدانی و بررسی نیمرخ های عرضی رودخانه ها، نشان داد که در برخی نیمرخ ها علاوه بر بالاآمدگی البرز، سایر عوامل از جمله عامل انسانی و نوسانات دریا و فرونشست تکتونیکی در عمیق شدگی بستر رودخانه ها نقش داشته اند.