فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۷٬۳۲۱ تا ۱۷٬۳۴۰ مورد از کل ۳۳٬۸۴۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
پهنه بندی زلزله خیزی پیش از بحران با استفاده از تکنیک FAHP مطالعه موردی استان خوزستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال پنجم بهار ۱۳۹۵ شماره ۱۷
91 - 102
حوزههای تخصصی:
رشد جمعیت و گسترش سکونت گاه ها بر روی نواحی پرمخاطره، اثر حوادث طبیعی را در جوامع مختلف به ویژه در حال توسعه، افزایش داده است. با توجه به قرارگیری استان خوزستان در محل برخورد صفحه عربستان و فلات ایران، زلزله خیز بودن و عدم مکان گزینی درست سکونت گاه های آن و رشد و توسعه آن ها بر روی گسل های فعال، پهنه بندی این استان برای شناسایی مناطق نامساعد از نظر خطر زلزله و جلوگیری از عدم استقرار سکونتگاه های انسانی در این مناطق برای کاهش خطرات احتمالی در آینده را ضروری نموده است. پژوهش حاضر با ماهیت توسعه ای – کاربردی با هدف پهنه بندی خطر زلزله شهرستان های استان خوزستان برای مقابله با خطرات احتمالی ناشی از این بلای طبیعی صورت گرفته است. همچنین ابتدا 7 پارامتر موثر در تشخیص مناطق زلزله خیز انتخاب، سپس با استفاده از مدل FAHP ترکیب و نقشه پهنه بندی خطرپذیری زلزله حاصل شد. یافته ها حاکی از آن است که از نظر خطرپذیری زلزله از کل مساحت استان خوزستان ، حدود 7 درصد در محدوده ی (خطرپذیری خیلی کم)، 13 درصد (کم)، 20 درصد (متوسط)، 27 درصد (زیاد) و 33 درصد (خیلی زیاد) است و از میان شهرستان ها، اندیمشک و آبادان به ترتیب بیشترین و کمترین خطر پذیری زلزله را داشته اند.
رویکرد تحلیل راداری در سنجش وضعیت تغییرات هیدرومورفوتکتونیک مرکز ایران (دشت یزد اردکان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۶
1 - 20
حوزههای تخصصی:
پدیده فرونشست زمین، حرکت در جهت پایین سطح زمین را می گویند که به دلیل روند کند آن به سهولت قابل شناسایی و اندازه گیری نیست. مناسب ترین روش استفاده از داده های راداری و تکنیک تداخل سنجی تفاضلی است. از آنجایی که فشردگی فیزیکی و اُفت فشار از جمله عوامل اصلی فرونشست در مکان هایی هستند که آب از آنجا استخراج شده است، پهنه بندی یکپارچه D-InSAR و بررسی همزمان آن با عوامل زیر سطحی، الگوی بی هنجاری تغییر شکل که توسط عوامل زیر سطحی ایجاد شده را به خوبی نمایان می کند و نشان می دهد که کاربرد D-InSAR در پیمایش فرونشست مفید واقع شده است. بدین منظور روش تداخل سنجی تفاضلی داده های راداری D-InSAR بر روی داده های ماهواره های ENVISAT و PALSAR راداری به ترتیب از سنجنده ASAR و ALOS در بازه زمانی 1385 تا 1387 به کار گرفته شد. خشکی محیط اثر تغییر فاز ناشی از ترکیبات اتمسفر را تعدیل کرد و فقدان پوشش گیاهی چالش، همدوسی در فاز تصاویر رادار را به حداقل رسانید و امکان سنجش تغییرات را در بازه زمانی سالیانه برای داده های راداری در باند C ,L را میسر کرد. حداکثر میزان جابجایی توسط باند C برابر با 0.14 متر و توسط باند L برابر با 0.12 متر برآورد شد. در نهایت نتایج آماری آبهای زیرزمینی منطقه و میزان فرونشست برآورد شده توسط تصاویر راداری ذکر شده را به روش رگرسیون خطی مدلسازی کردیم، مقایسه میزان فرونشست با ارقام تغییرات تراز آبی مستخرج از چاه های پیزومتری نشان داد که رابطه معنا داری بین میزان فرونشست منطقه و برداشت آب زیرزمینی وجود دارد، در ارتباط با تصویر ASAR به ازای هر متر تغییر در سطح آب زیرزمینی 025/ 0 متر تغییر در ارتفاع سطح زمین خواهیم داشت و تصویر) PALSAR(HH به ازای هر متر تغییر در سطح آب زیرزمینی، 021/0 متر تغییر در ارتفاع خواهیم داشت.
ارزیابی اثرات بحران ریزگردها بر تولیدات بخش های مختلف کشاورزی در استان خوزستان با استفاده از روش تحلیل استراتژیک-سلسله مراتبی (SWOT-AHP)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۳
117 - 134
حوزههای تخصصی:
توفان گردوغبار زیان های هنگفتی در ایران، به ویژه استان خوزستان به وجود آورده است. بخش کشاورزی استان نیز از این امر مستثنی نیست. روش تجزیه و تحلیل استراتژیک، مدل تحلیلی مفیدی برای شناسایی قوت ها، ضعف ها، فرصت ها و تهدیدهای موجود در منطقه به منظور کنترل اثرات بحران ریزگردها می باشد؛ بنابراین شناسایی نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدهای بحران ریزگردها بر بخش کشاورزی استان خوزستان و تدوین راهبردهای مناسب جهت ارائه راهکارهای مدیریتی، از اهداف اصلی این پژوهش محسوب می شوند. برای جمع آوری داده ها از مطالعه کتابخانه ای، پرسشنامه و مصاحبه با افراد خبره (34 کارشناس) استفاده شد. مؤلفه های عوامل درونی شامل نقاط قوت (10 قوت)، نقاط ضعف (18 ضعف) و عوامل بیرونی شامل تهدیدها (20 تهدید) و فرصت های عمده (11 فرصت) تعیین گردید. جهت ارزش گذاری و تعیین وزن نهایی هر یک از نقاط با استفاده از روش AHP شدّت وزن نهایی هر عامل مشخص گردید. نتایج حاصل از مطالعه، وجود آب های سطحی و روان آب ها جهت تامین آب تالاب های منطقه را به عنوان مهم ترین نقطه قوت با وزن نهایی 807/0، شرایط نامساعد اقلیمی (تغییرات آب و هوایی و خشکسالی دوره ای) را به عنوان مهم ترین نقطه ضعف با وزن نهایی 145/0، اجرای طرح های مدیریت بهره برداری بهینه از منابع طبیعی (تالاب ها و ...) را به عنوان مهم ترین فرصت با وزن نهایی 765/0 و عدم همکاری بین المللی و ملی برای مقابله با ریزگردها را به عنوان مهم ترین تهدید با وزن نهایی 140/0 نشان داد. همچنین بر اساس نتایج، نمره نهایی ماتریس ارزیابی عوامل داخلی برابر 432/2 و نمره نهایی ماتریس ارزیابی عوامل خارجی برابر 629/2 به دست آمد که در نهایت از برآیند نمره نهایی این ماتریس ها، راهبرد تدافعی به عنوان راهبرد اصلی پژوهش معرفی گردید.
مدل مفهومی و چارچوب تحلیلی پیاده مداری با تأکید بر رویکرد نوشهرسازی مطالعه موردی: فاز چهار مهرشهر کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره سوم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۹
81 - 96
حوزههای تخصصی:
یافتن «مسئله» برای تحقیق، همواره یکی از دشوارترین مراحل تحقیق علمی محسوب شده است. هر پژوهشگری در پی آن در گرانبهایی است که در بین هزاران سنگ ریزه پنهان شده است. اما چرا این عنصر با ارزش در تحقیق حاضر «پیاده روی» و به عبارتی «پیاده مداری» بوده است؟ پیاده روی قدیمی ترین و جذابترین شکل جابجایی انسان در فضا بوده است و این در حالی است که «کم تحرکی» به عنوان یکی از آسیبهای سلامت عمومی و از مقوله های کاهش کیفیت زندگی انسان معاصر محسوب می شود. پس آنچه رخ داده است، از دست رفتن یکی از ارزشهای بنیادین زندگی است: تجربه زیسته فضاهای شهری! تحقیق حاضر با هدف واکاوی مولفه ها و معیارهای موثر بر پیاده مداری و سنجش آن در محدوده مورد بررسی در دو بخش جامه عمل پوشیده است. در بخش اول که به بررسی پیشینه تحقیقاتی، مبانی نظری و تجارب جهانی معطوف بوده است، ترکیبی از استدلال قیاسی و استقرایی به کار گرفته شده و مدل مفهومی و عملیاتی تحقیق تدوین گردیده است. استراتژی غالب در این مرحله توصیفی بوده است. در مرحله بعد پس از آزمون اولیه مدل و بومی سازی، سنجش وضعیت در محدوده براساس معیارها و زیرمعیارهای مدل عملیاتی صورت گرفته است. با طراحی پرسشنامه براساس زیرمعیارهای مدل به روش لیکرت و با پذیرش 10% خطا در تعمیم نتایج، تعداد 100 پرسشنامه به روش نمونه گیری تصادفی ساده در بین ساکنین توزیع گردید. متعاقبا با تاکید بر استفاده از ترکیب ابداعی (مثلث بندی)، شیوه «مکان سنجی» نیز به یاری آمد و در کنار بررسی منابع و اسناد، زمینه لازم برای تشکیل ماتریسهای سوات (SWOT) فراهم آمد که تعداد آن تابع تعداد مولفه های مدل بوده و سنجش وضعیت براساس میزان تحقق معیارها و زیرمعیارها در ناحیه مورد بررسی صورت گرفته است که خود از ویژگی های ممتاز این تحلیل محسوب می شود. نتایج نهایی در قالب اهداف، راهبردها و سیاستهای اجرایی ارائه گردیده و لذا تحقیق حاضر کاربردی می باشد. روایی مدل تحقیق با طی مراحل مرور ادبیات، نظر سنجی از استادان و کارشناسان و آزمون مقدماتی در محدوده بدست آمده و نتایج بررسی میدانی، نشان داد علیرغم اهمیت کلیه مولفه های مدل، شرایط و اقتضائات فاز چهار مهرشهر کرج، نقش مولفه هایی چون کیفیت محیط، ایمنی و امنیت و مدیریت شهری کارآمد را در قیاس با سایر مولفه ها، پررنگ تر می نمایاند و لذا باید راهبردها و سیاستهای اجرایی ذیربط با این مولفه ها مورد توجه جدی قرار بگیرد.
شناسایی کارکردهای ترویج روستایی در توسعه اکوتوریسم(مطالعه موردی استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه بحث گردشگری به عنوان یک منبع اقتصادی با ارزش برای کشورها مطرح می باشد. این مطالعه با هدف شناسایی نقش ترویج دردستیابی به توسعه منابع انسانی، احترام به حقوق گردشگران و در نهایت توسعه پایدار اکوتوریسم انجام شد. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی – استنباطی می باشد. متغیر های مستقل شامل کارکردهای ترویج روستایی از دیدگاه کارشناسان ترویج و گردشگری در زمینه توسعه اکوتوریسم (کمک به مردم برای تفکر و پرورش یک روحیه جستجوگرانه، کمک به جلب مشارکت مردمی در حفظ قابلیت های اجتماعی- فرهنگی در توسعه اکوتوریسم، ارائه اطلاعات مورد نیاز در زمینه اکوتوریسم به بخش های تحقیقاتی ارائه فناوری های مربوط به توسعه اکوتوریسم انتقال دانش و مهارت های تکامل یافته در زمینه اکوتوریسم، تشویق ارباب رجوع برای مشکل یابی در زمینه اکوتوریسم تبادل اطلاعات به منظور آگاهی دادن و آگاهی یافتن در زمینه اکوتوریسم روستا و...) و متغیروابسته نیزتوسعه اکوتوریسم (قابیلیت های اجتماعی – فرهنگی و عوامل فردی) بود. حجم نمونه کارشناسان با استفاده از روش تمام شماری 127 نفر بود. ابزار تحقیق نیز مصاحبه و پرسشنامه بود که پایائی آن دارای میزان آلفای کرونباخ 0.83α = بدست آمد. نتایح تحلیل رگرسیون چند گانه مبین آن بود که در بخش کارکردهای ترویج از دیدگاه کارشناسان؛ تشویق ارباب رجوع برای مشکل یابی، انتقال دانش و مهارت های تکامل یافته در زمینه اکوتوریسم، میزان اطلاع رسانی در مورد قابلیت های جذب گردشگر در روستا، ایجاد ارتباط بین دست اندرکاران توسعه اکوتوریسم که در مجموع 30٪ از واریانس متغیر توسعه اکوتوریسم را در استان مازندران تبیین نموده و در آن نقش داشته اند.
بررسی نقش برنامه ریزی و طراحی محیطی در میزان امنیت شهری مناطق حاشیه نشین شهر تبریز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال هشتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۲
41 - 54
حوزههای تخصصی:
احساس امنیت به عنوان یکی از نیازهای پایه انسانی، اهمیت ویژه ای در ایجاد حس مکان و زیست پذیری شهری دارد. به طوریکه، داشتن امنیت از عوامل موثر در افزایش کیفیت زندگی و هویت مکان محسوب می گردد. هدف پژوهش حاضر، بررسی و ارزیابی تاثیر برنامه ریزی و طراحی شهری در احساس امنیت محلات حاشیه نشین می باشد. روش تحقیق، توصیفی - تحلیلی و ماهیت تحقیق کاربردی است. در گرداوری اطلاعات از روش های اسنادی-کتابخانه ای و مشاهدات میدانی (پرسشنامه) استفاده گردیده است. میزان حجم نمونه آماری برطبق روش کوکران 322 نفر می باشد و از نمونه گیری احتمالی طبقه بندی شده برای تکمیل داده ها استفاده گردیده است. نتایج تحقیق نشان می دهد از نظر میزان احساس امنیت، تفاوت معناداری در مناطق حاشیه نشین تبریز در بین محلات طراحی شده و طراحی نشده وجود دارد. همچنین میزان احساس امنیت در مناطقی که طراحی محیطی و مداخلات کالبدی - فیزیکی در آنها از قبیل نورپردازی، تعریض و احداث معابر، مبلمان شهری، کاهش محصوریت، وجود کاربری های متنوع، جداره های فعال و وجود تراس های رو به دسترسی ها، صورت گرفته است بیشتر از مناطقی هستند که بصورت ارگانیک رشد و توسعه یافته اند و از نظر سیما، منظر و خوانایی شهری در وضعیت مناسبی قرار ندارند.
بررسی نماهای خیابان های شهری از منظر ادراک شهروندان (نمونه موردی: پیاده راه 15 خرداد، تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل نماهای ساختمان های شهری به منظور شناخت مولفه های موثر در ادراک مخاطب گامی مهم می باشد و با انجام مطالعات بر ساختمان های موجود می توان به ارائه راهکارهای مناسبی برای ساماندهی نمای خیابان های شهری رسید. این مقاله سعی دارد چارچوبی برای سنجش نمای خیابان های شهری از منظر ادراک شهروندان مهیا و از سوی دیگر زمینه ارتقا کیفیت نماهای شهری و افزایش ادراک پذیری شهروندان از آن ها را فراهم آورد. بر اساس روش تحلیل محتوا در بررسی مطالعات جهانی و داخلی مدل مفهومی تدوین شده که عوامل موثر بر ادراک شهروندان از نما را ارائه می دهد. همچنین، مبتنی بر روش مورد پژوهی، محدوده پیاده راه های مرکز تهران به دلیل دارا بودن کیفیت های اولیه و تاکید بر حضور پیاده مدار شهروندان جهت مطالعه انتخاب گردیده است تا درک واقع بینانه ای از عوامل موثر بر ادراک نمای خیابان شهری فراهم آید. بر اساس بازدید میدانی، گفتگوهای اولیه و مدل مفهومی، پرسش نامه های هدفمندی تهیه گردیده و جهت یافتن روابط پنهان متغیرها، و مقایسه تطبیقی آرای شهروندان و متخصصین برای تجزیه وتحلیل اطلاعات پرسشنامه ها، از نرم افزار SPSS استفاده شده است.ابتدا مولفه های کلی مدل ادراک پذیری، از دیدگاه متخصصین معماری و طراحی شهری سنجیده شده و سپس بر مبنای مدل ویژه نمونه موردی پرسشنامه تدوین گردیده است. پرسشنامه و مصاحبه همراه با برداشت های ناظر از شناخت و ادراک پذیری شهروندان و در ارتباط مستقیم با مخاطب این محور بوده است. هدف شناخت مولفه های اصلی و اولویت بندی مولفه های ادراک پذیری از منظر ذهنی شهروندان می باشد. نتایج نشان می دهد که از مولفه های اصلی ادراک پذیری نماهای شهری،مولفه های تاثیرگذاری، وحدت، هماهنگی، دلبستگی به مکان، تنوع و جذابیت بر میزان ادراک و شناخت نمای سنتی پانزده خرداد موثر می باشد.
واکاوی روند تغییرات میانگین دمای رویه ایران با بهره گیری از داده های سنجش از دور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۸
93-109
حوزههای تخصصی:
دمای رویه زمین، فراسنجی کلیدی در فیزیک فرآیندهای رویه زمین در مقیاس منطقه ای و به ویژه جهانی است. نزدیک به دو دهه است که از اندازه گیری دمای رویه توسط سنجنده مودیس می گذرد. واکاوی وردش های مکانی دمای رویه می تواند ما را در شناخت رفتار این فرا سنج کلیدی یاری کند. هدف از این پژوهش واکاوی روند تغییرات دمای رویه در گستره ایران است. بدین منظور از داده های دمای رویه زمین سنجنده مودیس ترا (MOD11A1) در دوره زمانی 1379-1398 به صورت روزانه و با تفکیک مکانی 1 × 1 کیلومتری بهره گرفته شد. پس از استخراج داده ها در گستره ایران، روند دمای رویه گستره ایران بر روی 1884077 یاخته به کمک آزمون من کندال موردبررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد بیشترین گستره روند افزایشی دمای رویه در فصل زمستان در ماه دی، بهمن و اسفند قابل مشاهده است و بیشتر روند های افزایشی معنی دار نیز در ارتفاعات دیده می شود که این موضوع می تواند در ارتباط با کاهش پوشش برفی و کاهش سپیدایی در این نواحی باشد. بررسی روند دمای رویه در فواصل ارتفاع 100 متر نیز نشان داد که در دی ماه تمامی سطوح ارتفاعی دارای روند افزایشی در دمای رویه است که این روند افزایشی در سطح 05/0 معنی دار است.
طبقه بندی مبتنی بر هدف با استفاده از قطعه بندی هرمی و الگوریتم ژنتیک وزن دار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در برنامه ریزی دوره ۱۱ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
68 - 77
حوزههای تخصصی:
اخیرا، یک روش موثر برای طبقه بندی طیفی-مکانی با استفاده از قطعه بندی هرمی (HSEG) رشد یافته از نشانه های انتخاب شده ارائه شده است. هدف این مقاله بهبود این روش برای طبقه بندی تصاویر فراطیفی در مناطق شهری است. ابتدا الگوریتم ژنتیک وزن دار (WG) برای بدست آوردن باندهای بهینه داده های فراطیفی استفاده می شود. الگوریتم HSEG مبتنی بر نشانه سپس بر ویژگی های بدست آمده پیاده سازی می شوند. در ادامه، ویژگی های زمینه ای از تصاویر قطعه بندی شده استخراج می شوند. برای ویژگی های مکانی، ویژگی های مساحت، آنتروپی، شکل، مجاورت و رابطه به عنوان اجزای بالقوه در فضای ویژگی در نظر گرفته شده اند. سرانجام ، با استفاده از هر دو ویژگی طیفی و مکانی، اشیا تصویر توسط یک طبقه بندی کننده مبتنی بر قانون طبقه بندی می شوند. آزمون ها بر روی دو مجموعه داده اعمال شد: Berlin و Quebec City، که دو مجموعه داده شناخته شده و بنچ مارک در تصاویر فراطیفی هستند. ارزیابی نتایج نشان داد که روش پیشنهادی به ترتیب برای این مجموعه داده ها به ترتیب از 16٪ و 9٪ دقت کلی بهتری نسبت به الگوریتم HSEG اولیه به دست می آورد.
تبیین نابرابری جغرافیایی فرصت های دسترسی به آموزش عالی و ارائه مدل به منظور آمایش و نیل به عدالت آموزشی (مطالعه موردی: شهرستان های استان آذربایجان غربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۱)
165 - 180
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین نابرابری جغرافیایی فرصت های دسترسی به آموزش عالی بین شهرستان های استان آذربایجان غربی انجام گرفته است. تحقیق حاضر توصیفی -تحلیلی و جامعه آماری شهرستان های استان آذربایجان غربی است. نمونه گیری به صورت سرشماری بوده است. شیوه جمع آوری آمار و اطلاعات به صورت اسنادی و پیمایشی است. در تجزیه و تحلیل داده ها از مدل های تاپسیس، ضریب پراکندگی، تحلیل رگرسیون، تحلیل مسیر،و شبکه های عصبی استفاده شده است. نتایج رتبه بندی مناطق با استفاده از تکنیک تاپسیس نشان می دهد که بین شهرستان های استان نابرابری فرصت دسترسی به آموزش عالی وجود دارد و شهرستان ارومیه برخوردارترین و شهرستان چالدران محروم ترین شهرستان استان آذربایجان غربی اند. مدل ضریب پراکندگی برای اندازه گیری نابرابری نشان داد که بیشترین میزان نابرابری75/0 در شاخص آموزشی و کمترینمیزان نابرابری 46/0 در شاخص زمینهفردی و خانوادگی بوده است. براساس نتایج تحلیل مسیر شاخص آموزشی دارای بیشترین و شاخص توسعه یافتگی جغرافیایی دارای کمترین تأثیرات مستقیم بر نابرابری فرصت های دسترسی به آموزش عالی هستند. نتایج پیش بینی با استفاده از شبکه عصبی نیز نشان می دهد شاخص های آموزشی و شاخص های توسعه یافتگی جغرافیایی به ترتیب بیشترین و کمترین اهمیت را در پیش گویی نابرابری فرصت های دسترسی به آموزش عالی بین شهرستان های استان آذربایجان غربی داشته اند.نتایج مبیّن نیاز مناطق کمتر برخوردار از دسترسی به آموزش عالی به برنامه ریزی و توجه ویژه سیاست گذاران این حوزه به این نابرابری ها و عوامل مؤثر است.
بررسی تحلیلی پارامترهای مؤثر بر ردپای بوم شناختی گردشگران منطقه تاریخی بیستون کرمانشاه با استفاده از روش آماری تجزیه مؤلفه های اصلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۱۶)
142 - 157
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری با توجه به ویژگی های محیط پذیرنده و نیز خصوصیات گردشگران می تواند بر روی محیط تأثیر گذار باشد. علاوه بر ویژگی ها و منابع طبیعی مقصد، خصوصیات جمعیت شناختی همچون درآمد، سن و تحصیلات بر روی رفتارهای گردشگران و درک آن ها از محیط و تأثیرات گردشگری مؤثر است. برآورد ردپای بوم شناختی و تجزیه و تحلیل نتایج آن، ارزش عددی و کمی هر نوع فعالیت و رفتار گردشگران را نشان می دهد و تصویری لحظه ای از تأثیر و مصرف منابع توسط جمعیت تحت بررسی ایجاد می کند. در این پژوهش با جمع آوری داده های مورد نیاز از جمعیت گردشگران منطقه تاریخی بیستون کرمانشاه با استفاده از توزیع پرسشنامه در چهار فصل در بین گردشگران، به بررسی میزان مصرف پارامترهای آب، غذا، انرژی الکتریسیته و داده های لازم برای محاسبه ردپای حمل و نقل و نیز میزان تولید زباله پرداخته شد. نتایج نشان داد نقش متغیر غذا در بیشتر ویژگیهای بررسی شده قابل توجه بود در حالیکه نقش متغیر آب در حد متوسط و تاثیر متغیر حمل و نقل در حد نسبتا پایین قرار داشت. متغیر غذا برای گردشگران اهمیت زیادی داشته و این اهمیت در ویژگیهای سن و استان برجسته تر است در حالیکه ویژگی تحصیلات در رده دوم اهمیت قرار گرفت. اهمیت سه متغیر آب، غذا و حمل و نقل در ویژگی درآمد تقریبا یکسان بود که نشان می دهد توقع هر قشر متناسب با سطح درآمد آنان می باشد. بنابراین توصیه می گردد برای رونق این منطقه گردشگری نظارت و کنترل بر اماکن ارایه کننده غذا بیش از پیش لحاظ شده و کیفیت ارایه خدمات بالا رود.
ارائه الگوی بهینه مسکن و حمل و نقل برای افزایش زیست پذیری شهری با استفاده از مدل تصمیم گیری چند معیاره فازی (نمونه موردی شهر تهران)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۴ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۵
65 - 79
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی این موارد برای ایجاد بهترین الگو یا شیوه برای تمامی گروهای مردی با تاکید بر مسکن و حمل و نقل و زیست پذیری شهری ارائه می شود. روش پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر گردآوری داده ها، توصیفی_پیمایشی به شمار آورد. با بهره گیری از مطالعات پیشین، و تحقیقات انجام شده پرسشنامه ماتریس مقایسات زوجی طراحی شد که پس از تایید روایی چند تن از خبرگان، 50 پرسشنامه برای خبرگان و صاحب نظران ارسال و 43 پرسشنامه جمع آوری و پس از محاسبه نسبت سازگاری اقدام به تحلیل داده ها شد. برای گردآوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای(کتب، مقالات، آرشیو و...) و میدانی (توزیع پرسشنامه) استفاده شده است. نتایج پژوهشی که از پرسشنامه حاصل شد بیانگر این مطلب است که اکثر پاسخ دهندگان داشتن مسکن در دسترسی حمل و نقل و شبکه ارتباطی و زیت پذری حمل و نقل شهری را مهمترین آلترناتیو نقش آفرین در بهبودی شیوه حمل و نقل شهری و نیز شهر و مسکن و حمل و نقل شهری و شهر زیست پذیری و سلامتی شهری دانستند، از طرفی در گام بعدی برخورداری از مدرن بودن و کیفت سیستم حمل و نقل شهری موثر است، کیفیت و قیمت مناسب حمل و نقل و شبکه ارتباطی و دسترسی ها با تفاوت بسیار کمی که نتایج نمایانگر آن است، در جایگاه های سوم و چهارم قرار دارند، و بقیه موارد نیز در جایگاه های بعدی که هر کدام در جای خود برای بهبودی حمل و نقل شهری وثر هستند.
ارزیابی تغییرات دمایی کاربری اراضی شهر زنجان در بازه زمانی 2013 تا 2019 با استفاده از مقایسه الگوریتم های برآورد دمای سطح زمین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال یازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۱
127 - 144
حوزههای تخصصی:
دمای سطح زمین از جمله پارامترهای ضروری در مطالعات تغییرات کاربری اراضی، بیلان انرژی، مطالعات آب و هواشناسی و غیره بر زندگی انسان تاثیر گذار است. در این پژوهش، به منظور برآورد LST از چهار الگوریتم؛ تک کانال، تک پنجره بهبود یافته، رابطه معکوس تابع پلانک و معادله انتقال تابش در محیط نرم افزار متن باز PyQGIS Plugin و تصاویر ماهواره ای لندست 8 سنجنده هایOLI/TIRS سال های 2013 و 2019 شهر زنجان استفاده شده است. سپس نقشه های کاربری اراضی منطقه مورد مطالعه با استفاده از الگوریتم ماشین بردار پشتیبان در بستر سامانه گوگل ارث انجین (GEE) استخراج شدند. برای صحت سنجی نتایج الگوریتم های LST، از داده های دمای سطح ایستگاه هواشناسی زنجان در سال های 2013 و 2019 استفاده گردید. همچنین، جهت انتخاب بهترین الگوریتم برآورد LST از روش های آماریRMSE ، MAPE استفاده شد. براساس نتایج، الگوریتم تک کانال در سال 2013 و 2019 دارای کم ترین RMSE و MAPE و بیش ترین دقت می باشد. به طوری که در سال 2013RMSE و MAPE این الگوریتم به ترتیب برابر با 472/1 و 579/5 و در سال 2019، 131/0 و 537/0 بدست آمد. طبقه بندی در بستر GEE نتایج مناسبی از لحاظ صحت کلی و ضرایب کاپا ارائه داد. براساس نتایج، در سال 2013، صحت کلی و ضریب کاپا به ترتیب 67/95 و 94/0 و در سال 2019، 80/98 و 98/0 به دست آمد. نتایج بررسی تغییرات دمایی کاربری های مختلف در سال 2013 و 2019 نشان داد که اراضی آیش به ترتیب با میانگین دمای 86/49 و 16/45 و کاربری های دیمزار و مراتع در رده های بعدی از نظر برخورداری از حداکثر دما در سال های 2013 و 2019 قرار دارند. کاربری های آب، کاربری شهری و پوشش گیاهی به ترتیب دارای کمترین میانگین دما در سال 2013 و 2019 می باشند. همچنین نتایج کلی بدست آمده نشان داد که همه کاربری ها در سال 2013 از دمای بالاتری نسبت به سال 2019 برخوردار بودند.
بررسی راهکارهای طراحی شهری جهت خلق فضای شهری کودک مدار (نمونه موردی: شهر همدان)
حوزههای تخصصی:
شهر دوستدار کودک، شهری است که در آن خواسته های کودک در اولویت قرار می گیرد. وضع اجتماعی، فرهنگی و معماری شهر همسو با نیازهای آنان است و حقوق کودکان در سیاست ها، قوانین، برنامه ها و بودجه منعکس می شود. رویکرد CFC (شهر دوستدار کودک) این شهر را به سمتی سوق می دهد که در آن، کودکان نقش مؤثری در مورد شهر خوددارند و نظر آنان در تصمیمات شهری ابراز شود و خانواده و اجتماع نیز موظف اند کودکان را مسائل و تصمیم گیری ها دخیل کنند. این پژوهش با استفاده از پرسشنامه های ترکیبی نیمه باز و بسته به روشی کیفی سعی در استخراج اولویت ها و ترجیحات کودکان در فضای شهری را دارد. نتایج تحقیق نشان می دهد که کودکان: استفاده از هندسه پیچیده و نامنظم؛ استفاده از مبلمان مناسب کودکان ازنظر اندازه – رنگ – طرح؛ ایجاد شرایط مناسب برای استفاده کودکان از پوشش گیاهی؛ کف سازی مناسب تمامی فصول و رنگارنگ؛ کنترل سرعت سواره در ورودی محلات و معابر؛ ایجاد فضاهای بازی و تجمع متمرکز و غیرخطی و قابل نظارت برای کودکان؛ حفظ مقیاس انسانی و پرهیز از بلندمرتبه سازی را به عنوان مهم ترین ویژگی های محیط مطلوب می دانند.
بررسی آثار ناشی از توسعه شهر بر تناسب پهنه های دارای ارزش زیبایی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۰
135 - 148
حوزههای تخصصی:
منظر شهری از مباحثی است که در برنامه ریزی و آمایش شهری کمتر مورد توجه قرارگرفته است. به همراه رشد و توسعه شهرها، مناطق دارای ارزش بصری بیش از پیش در معرض آسیب قرار گرفته و در نتیجه کیفیت طبیعی شهرها کاهش یافته است. بنابراین ضروری است تا تلاش برای حفظ و حتی ارتقای کیفیت بصری منظر در دستور کار برنامه ریزان شهری قرار گیرد. هدف این پژوهش، بررسی روند توسعه شهری و تأثیر آن بر کیفیت بصری سیمای سرزمین محدوده شهر گرگان دراستان گلستان است. مدلسازی ارزش زیبایی شناختی منطقه به روش (MCE WLC) با نه معیار شامل باغات و کشاورزی، رودخانه، تنوع تیپ پوشش گیاهی، تنوع پستی بلندی ها، تراکم پوشش گیاهی، تراکم و ارتفاع ساختمان ها، فضای سبز شهری، میادین، رفوژها و بلوارها و آثارتاریخی انجام شد. پیش بینی رشد شهر نیز تا سال 2030 با استفاده از مدل SLEUTH و با تدوین سه سناریوی رشد تاریخی، مدیریت شده و رشد با محدودیت در پهنه های دارای ارزش زیبایی شناختی صورت گرفت. نسبت رشد شهری طی سال های 2010 تا 2030 در سناریو اول و دوم به ترتیب برابر با 17/2 و 04/2، و در زیر مدل اول و دوم سناریوی سوم نیز به ترتیب برابر با 91/1 و 18/1درصد است. بر این اساس در صورت اجرای صحیح سیاست های توسعه شهرسازی در سناریوهای دوم و سوم می توان تا 323 هکتار در سناریوی دوم و 2500 هکتار در زیر مدل اول سناریوی سوم و 650 هکتار در زیر مدل دوم سناریوی سوم نسبت به سناریوی اول در استفاده از زمین و هم چنین حفظ مواهب طبیعی و پهنه های دارای ارزش زیبایی شناختی صرفه جویی کرد. از آنجایی که در این مدل یکپارچه امکان اعمال تغییرات مختلف و همچنین جهت دهی به رشد آتی شهر وجود دارد استفاده از یک چنین رهیافتی، تحت عنوان رهیافت چندهدفه و پویا در آمایش سرزمین بسیار مفید خواهد بود.
پیامدهای منفی توسعه گردشگری شهری در منطقه 22 تهران از دیدگاه شهروندان و کارشناسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بیشتر نقاط جهان، بر توسعه ی صنعت گردشگری و برجسته کردن اثرات مثبت آن در جوامع بشری تأکید شده است؛ درحالی که به بروز آسیب ها و پیامدهای منفی توسعه ی ناموزون گردشگری در جامعه و محیط زندگی افراد کمتر توجه شده است. در این پژوهش، آسیب ها و پیامدهای منفی توسعه ی گردشگری ناموزون شهری در منطقه ی 22 تهران، از دیدگاه شهروندان و کارشناسان بررسی شده است. پژوهش حاضر ازنوع توصیفی- تحلیلی و جامعه ی آماری آن شامل شهروندان منطقه ی 22 تهران و کارشناسان خبره ی شهرداری در منطقه ی موردمطالعه است. 385 نفر از شهروندان منطقه ی موردمطالعه به عنوان نمونه های موردمطالعه طبق فرمول کوکران انتخاب شدند و به طور تصادفی در تکمیل پرسشنامه ها مشارکت کردند. 45 نفر از کارشناسان نیز به طور غیرتصادفی و دردسترس در تحقیق حاضر شرکت کردند. به منظور اولویت بندی گویه ها و شاخص های آسیب، از میانگین رتبه ای طیف لیکرت و برای اهداف تحلیلی این مطالعه و به منظور مقایسه ی میانگین آسیب های گردشگری بین شهروندان و کارشناسان، از آزمون تی استیودنت مستقل استفاده شد. آنالیز داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شد. نتایج تحقیق نشان داد که در شاخص های فضایی- کالبدی، اقتصادی و اجتماعی- فرهنگی، بین شهروندان و کارشناسان تفاوت آماری معناداری وجود دارد و میزان آسیب در این شاخص ها ازنظر شهروندان بیشتر بود؛ اما بین دیدگاه شهروندان و کارشناسان در شاخص زیست محیطی، تفاوت آماری معناداری یافت نشد. ازنظر کارشناسان، آسیب های زیست محیطی توسعه ی گردشگری منطقه ی 22 مهم تر بوده است؛ اما ازنظر شهروندان، آسیب های فضایی- کالبدی اهمیت بیشتری داشته است.
تحلیل شاخص های عدالت فضایی در ساختمان های بلندمرتبه گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال یازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۰
119 - 132
حوزههای تخصصی:
عدالت فضایی به عنوان موضوعی اساسی در فرآیند برنامه ریزی و مدیریت شهری در مرکز توجه قرار داشته و پرداختن به مفهوم و ترسیم چشم انداز و تدوین سیاست های مربوط به آن امری ضروری است. در این بین برقراری عدالت فضایی در ساختمان های بلند با مکان یابی مناسب این سازه ها که به دلیل ارتفاع زیاد و تعدد ساکنان تأثیرات بسیاری بر عملکرد شهرها می گذارند بر کیفیت زندگی و رضایتمندی ساکنان این ساختمان ها مؤثر است؛ لذا این پژوهش باهدف تحلیل و بررسی رضایتمندی ساکنان ساختمان های بلندمرتبه در قالب عدالت فضایی انجام شده است زیرا بلندمرتبه ها به عنوان یک راهبرد اساسی در مدیریت شهری مبنای مناسبی برای سنجش عدالت فضایی بوده تا با درنظرگرفتن نتایج و یافته های این پژوهش، راهکاری بهینه برنامه ریزی گردد. این پژوهش روی ساختمان های بلندمرتبه موجود که بر اساس طرح جامع دارای هفت طبقه یا 20 متر ارتفاع از سطح زمین هستند در محدوده شهر گرگان انجام پذیرفت. روش تحقیق این پژوهش، مطالعات اسنادی، روش پیمایشی و توزیع پرسش نامه است. پرسش نامه محقق ساخته شامل 322 پرسش نامه بین جامعه آماری متشکل از سرپرستان 1900 واحد مسکونی توزیع و پایایی آن با روش کوکران و با استفاده از آلفای کرونباخ برابر 97% گردید؛ تحلیل آماری به شکل استنباطی و توصیفی در محیط نرم افزار SPSS انجام شد و نتایج مطالعات نشان داد بین مؤلفه های عدالت فضایی و رضایتمندی شهروندان ساکن در ساختمان های بلندمرتبه رابطه معناداری وجود دارد. نتایج آزمون فرض در هر دو فرضیه نشان می دهد که در پی دسترسی نامناسب ساکنان ساختمان های بلندمرتبه و کاهش کیفیت خدمات، سطح رضایتمندی آن ها دچار کاهش می شود که در پی عدم رضایت ساکنان ساختمان های بلندمرتبه از وضعیت موجود پیشنهاد هایی در این زمینه ارائه گردید.
تحلیل پارامترهای مورفومتری آثار سیرک های یخچالی ارتفاعات جبال بارز در وورم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه پاییز ۱۳۹۸ شماره ۶۰
219-238
حوزههای تخصصی:
سیرک ها شکل های اصلی یخچالی است و شکل آن مهمترین عامل در تعیین شرایط یخچالی به شمار می رود. شناسایی دقیق و آنالیزهای مورفومتریک و آلومتریک سیرک ها باعث تفکیک و تمیز آن ها از دیگر عوارض شبه سیرک و شناخت درجه تکامل آنها خواهد شد. هدف اصلی این پژوهش؛ شناسایی، طبقه بندی و تحلیل پارامترهای مورفومتریک آثار سیرک های یخچالی ارتفاعات جبال بارز در استان کرمان بر اساس تکنیک های ژئوماتیک و روش های جدید است. پس از شناسایی 16 زیر حوضه یخچالی، تعداد 200 آثار سیرک یخچالی در منطقه شناسایی و در روی نقشه شیب کلاس بندی شده به دو فرمت خطی و پلیگونی ترسیم شدند. با برازش مدل های توانی بر پروفیل طولی آثار سیرک ها به استخراج ضرایب و پارامترهای آماری سیرک های منطقه مبادرت شد. عملیات رده بندی سیرک ها بر مبنای روش های ویلبورگ و رودبرگ، ایوانس و کوکس انجام پذیرفت. برای مورفومتری این سیرک ها از پارامترهایی چون (L)، (W)، (H)، (L/W)، (L/H)، (W/H) و اندازه سیرک استفاده شده و خصیصه های مورفومتریک آن ها بررسی شده است. بر اساس نتایج تحقیق در ارتفاعات بالای سه هزار متر جبال بارز 60 سیرک N1، 67 سیرک N2، 42 سیرک در رده N3 و 31 شبه سیرک وجود دارد. در سیرک های هر دو رده ضریب b بر روی محور طولی سیرک ها برابر با B<1 است. نتیجه حاصل از بررسی ژئوآلومتری سیرک های رده های مختلف در این محدوده بیانگر این است که سیرک های این ناحیه اصولاً سیرک یخچالی تیپیک نبوده و یا فرسایش یخچالی نقش زیادی در شکل گیری آنها نداشته است.
ارزیابی توسعه سکونت گاه های شهری در مناطق آسیب پذیر از تاثیر گسل با استفاده از روش های چند معیاره (مطالعه موردی : شهرک باغمیشه تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محل زندگی انسان ها مهمترین بخش شهر است و سهم عمده ای از سطوح کاربری ها را نیز به خود اختصاص می دهد؛ به گونه ای که در شهرهای کوچک بیش از 60 درصد و شهرهای بزرگ حدود 40 درصد از سطح شهر تحت پوشش کاربری مسکونی است. یکی از موارد مهم و پیچیده برای برنامه ریزان شهری تعیین کیفیت موقعیت استقرار کاربری مسکونی و مطابقت آن با اصول شهرسازی می باشد. پیچیدگی و ازدیاد فاکتورهای موثر در تعیین کیفیت مکانی استقرار کاربری مسکونی، لزوم به کارگیری روش های چند متغیره تصمیم ساز جهت تعیین درجه تناسب کیفی استقرار کاربری مسکونی را می طلبد. هدف عمده مقاله حاضر تعیین وضعیت فعلی الگوی استقرار کاربری های مسکونی در تطابق با استانداردهای مکان یابی کاربری مسکونی های شهرک باغمیشه تبریز می باشد. بدین منظور از روش های ارزیابی چند معیاره مبتنی بر تحلیل سلسله مراتبی برای تولید و تجزیه و تحلیل نقشه ها و لایه های مختلف کاربری ها استفاده شده است. طی این فرآیند ابتدا شاخص های طبیعی و انسانی از دیدگاه ژئوموفولوژیکی مورد نیاز و تاثیرگذار در قالب 8 شاخص شناسایی، تهیه و مورد استفاده قرار گرفته اند و در نهایت نقشه نهایی کیفیت استقرار بر اساس مدل AHP تولید شده است. بر اساس یافته های تحقیق، از کل مساحت 4/300 هکتاری شهرک حدود 100 هکتار در مناطق با استاندارد خیلی کم عمدتاً در قسمت های شمالی، 51/105 هکتار در مناطق با استاندارد کم عمدتاً در قسمت های جنوب شرقی، 74/5 هکتار در مناطق با استاندارد متوسط عمدتاً در قسمت های شمال غرب، 18 هکتار در مناطق با استاندارد زیاد عمدتاً در قسمت های مرکزی به طرف جنوب و 15/71 هکتار در مناطق با استاندارد خیلی زیاد زیاد عمدتاً در قسمت غربی شهرک استقرا یافته اند.