فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۷٬۱۶۱ تا ۱۷٬۱۸۰ مورد از کل ۳۳٬۸۴۴ مورد.
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۷
107 - 122
حوزههای تخصصی:
امروزه مشکلات محیط زیستی یکی از اساسی ترین محورهای توسعهپایدار شهری و حاصل تعارض و تقابل توسعهشهری با محیط طبیعی است. در ایران کلان شهرهای کشور از جمله شهرهایی هستند که از مشکلات محیطی فراوان رنج می برند و به نظر می رسد این عامل، ادامه حیات این شهرها را درآینده با چالش جدی مواجه خواهد ساخت. از این رو این پژوهش با هدف شناخت چالش های پیش روی 9 کلان شهر اصلی کشور با جمعیتی بیش از 20 میلیون نفر در افق 20 ساله تهیه گردیده است. در این زمینه ابتدا چالش های اصلی پایداری محیطی برای شهرهای درحال توسعه از منابع معتبر استخراج گردید و در قالب ماتریس اثرات متقابل در اختیار 54 نفر از مدیران و برنامه ریزان کلان شهرهای مورد مطالعه قرار داده شد. داده های به دست آمده در نرم افزار میک مک تحلیل گردیدند. نتایج نشان داد که سیستم کلانشهرهای کشور، در زمینه محیط زیستی از ناپایداری رنج برده و سیستم از این نظر آشفته است. 4 چالش محیطی شامل "کاهش مصرف انرژی در خانواده های پردرآمد"،" اختصاص منابع مالی جهت انطباق پذیری"، "کاهش آلودگی هوا و استفاده از انرژ ی های آلاینده " و "عدم آگاهی و آموزش ساکنان در مسائل محیطی" به عنوان چالش های کلیدی و تعیین کننده رفتار سیستم در زمینه محیطی شناخته شده اند.
تحلیل پایداری محله های شهری با تأکید بر شورای اجتماعی محلات (مطالعه موردی ناحیه دو منطقه یازده شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۱ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
15 - 26
حوزههای تخصصی:
امروزه شورای </strong> محلات</strong> نقش مهمی در توسعه شهرها ایفا می کنند و تشکیل شورا یکی از اقدامات اساسی در جهت نظم بخشیدن به مشارکت مردم در جریان توسعه شهرهاست. ازاین رو در پژوهش حاضر سعی شده است که تحلیل پایداری محله های شهری با تأکید بر شورای اجتماعی محلات در ناحیه دو منطقه یازده شهر مشهد بررسی شود. این تحقیق از نوع توصیفی </strong> –</strong> تحلیلی بوده و داده های موردبررسی از طریق پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شده است. جامعه آماری شامل ساکنین محل بوده و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 250 نفر تعیین شده است. برای انتخاب نمونه ها از نمونه گیری تصادفی سامانمند استفاده شده است. در تحلیل داده ها جهت بررسی نرمال بودن توزیع میانگین نمرات از آزمون کلموگروف اسمیرنوف، برای ارزیابی عملکرد از آزمون پارامتریک </strong> T</strong> و برای سنجش وابستگی از آزمون اسپیرمن استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین عملکرد شورای اجتماعی محلات و پایداری اجتماعی با ضریب همبستگی 0.403 و سطح معنی داری 0.000 با توجه به مثبت بودن ضریب همبستگی رابطه مستقیم، بین عملکرد شورای اجتماعی محلات و پایداری اقتصادی با ضریب همبستگی 0.032 و در سطح معنی داری 0.615 عدم همبستگی، بین عملکرد شورای اجتماعی محلات با پایداری بوم شناختی با ضریب همبستگی 0.067- و سطح معنی داری 0.291 نیز عدم همبستگی و در رابطه با عملکرد شورای اجتماعی محلات و پایداری فرهنگی محله با ضریب همبستگی 0.216 و سطح معنی داری 0.001 و با توجه به مثبت بودن عدد ضریب همبستگی رابطه مستقیم وجود دارد. درمجموع، نتایج حاصل از تحلیل یافته های پژوهش، نشان از موفقیت نسبی شورای اجتماعی محلات در پایداری محلات محدوده موردمطالعه دارد.</strong><br /> </strong>
ارزیابی وضعیت مورفولوژیکی رودخانه طالقان در بازه زمانی 2006 تا 2016(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رودخانه طالقان یکی از منابع مهم آب در آبیاری محصولات کشاورزی دشت قزوین محسوب می شود. احداث سد طالقان، استقرار جمعیت در حاشیه این رودخانه و تغییر کاربری زمین باعث شده تا بازه هایی از این رودخانه دچار تغییراتی شود؛ به طوری که هیچ گونه آگاهی از وضعیت مورفولوژیک این رودخانه وجود ندارد تا بتوان با آگاهی از آن نسبت به احیاء این رودخانه اقدام نمود.این تحقیق به ارزیابی ژئومورفیک رودخانه طالقان در بازه های زمانی (2016–2006) می پردازد. برای این منظور از 32 شاخص تحت عنوان اندیکاتورهای فشار (PI) و تغییر/روند تعدیل کانال (AI) در شش بازه از رودخانه طالقان در قالب روش rMQI استفاده شد. مطالعات انجام شده برای سال 2006 نشان داد که بازه های 2، 5 و 6 دارای کیفیت بسیار ضعیف و بازه های 1، 3 و 4 دارای کیفیت متوسط هستند. درحالی که در سال 2016 بازه های 1، 2، 4، 5 و 6 کیفیت بسیار ضعیفی دارند و بازه 3 رودخانه دارای کیفیت ضعیف ازلحاظ کیفیت مورفولوژیک هست. نتیجه این پژوهش نشان داد که رودخانه طالقان در تمامی بازه ها اصلاً وضعیت خوبی ندارد که این نشان دهنده وضعیت بد و بحرانی این رودخانه است. با توجه به تغییرات کاربری اراضی گسترده که در کرانه های این رودخانه رخ داده است، به نظر می رسد راه کارهایی از قبیل جلوگیری از تخریب کاربری اراضی در بالادست حوضه و حافظت از پوشش گیاهی طبیعی و توسعه آن از بهترین راه کارها باشد.
ارزیابی دقت مدل های CMIP6 برای شبیه سازی دما و بارش حوضه آبریز دریاچه ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر دقت مدل های گردش عمومی گزارش ششم هیئت بین الدول تغییر اقلیم (CMIP6) در شبیه سازی دما و بارش حوضه آبریز دریاچه ارومیه مورد ارزیابی قرار گرفته است. مدل های مورد استفاده MRI-ESM2-0، MPI-ESM1-2-HR، INM-CM5-0 و CMCC-ESM2 هستند. ارزیابی دقت مدل ها قبل و بعد از تصحیح اریبی انجام گرفته است. برای تصحیح اریبی مدل ها از روش آماری تغییر عامل دلتا و داده های هفت ایستگاه سینوپتیک در سطح حوضه استفاده شده است. بدین منظور دوره مورد مطالعه (2013-1990) به دو دوره دوازده ساله جهت انجام واسنجی و صحت سنجی تقسیم شد. بدین ترتیب دقت داده های تصحیح شده مدل ها با استفاده از تغییر عامل دلتا برای دوره 2013-2002 نسبت به داده های مشاهداتی با استفاده از سنجه های درستی سنجی R 2 ، RMSE، NRMSE، نمودارهای تیلور و پراش نگار مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که برای کل حوضه بین داده های تصحیح شده مدل ها و مشاهدات ایستگاهی برای دما رابطه خطی با قوی و برای بارش رابطه خطی ضعیف برقرار است. شاخص های RMSE و NRMSE بیانگر دقت بالای مدل ها در شبیه سازی دمای ماهانه و دقت نسبتاً ضعیف تر در شبیه سازی بارش ماهانه حوضه هستند و در بین مدل ها، CMCC بیشترین خطا را داشت. نقشه های توزیع مکانی NRMSE برای میانگین های ماهانه کل نشان دادند که هر چهار مدل، دما را با دقت بالایی شبیه سازی کرده اند اما شبیه سازی بارش در برخی مناطق حوضه دقت قابل قبولی ندارد. بنابراین دقت مدل های مورد مطالعه در شبیه سازی دما خوب و در شبیه سازی بارش به خصوص در مدل CMCC ضعیف ارزیابی شده است.
مدل سازی احتمال تغییر رشد شهری با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی و رگرسیون لجستیک (مطالعه موردی: شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۴
169 - 182
حوزههای تخصصی:
در کشور های در حال توسعه، تمایل زیاد برای تمرکز جمعیت در مناطق شهری و به تبع آن رشد سریع و ناموزون شهر ها سبب شده است که طراحان و برنامه ریزان شهری، استفاده از سیاست ها و راهکار های مناسب را جهت اجتناب از تأثیرات مخرب زیست محیطی و اجتماعی- اقتصادی در دستور کار قرار دهند. در این راستا، اطلاعات مکانی و زمانی مرتبط با الگوهای نرخ رشد، درک بهتری را از فرآیند رشد شهری فراهم نموده و ابزار های مناسب را جهت اخذ سیاست های مدیریتی و برنامه ریزی در اختیار مدیران شهری قرار می دهند. لذا هدف اصلی این پژوهش، محاسبه احتمال تغییر رشد شهر مشهد با استفاده از روش های رگرسیون لجستیک و شبکه عصبی مصنوعی می باشد. برای این منظور، جهت تهیه نقشه کاربری اراضی، از تصاویر ماهواره ای لندست 7 (سال 2002) و لندست 8 (سال 2015) استفاده شد. سپس با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی پرسپترون چند لایه (MLP)، طبقه بندی تصاویر انجام شد و نقشه های کاربری اراضی شهری با دقت کلی 948/0 و شاخص کاپای 936/0 برای سال 2002 و همچنین دقت کلی 817/0 و شاخص کاپای 775/0 برای سال 2015 استخراج شدند. در نهایت، با اجرای رگرسیون لجستیک بین نقشه کاربری اراضی شهری سال 2015 (به عنوان متغیر وابسته) و فاکتور های مؤثر از جمله عوامل فیزیکی و عوامل انسانی به همراه نقشه اراضی سال 2002 (به عنوان متغیر های مستقل)، نقشه پتانسیلی پیشرفت اراضی شهری تهیه شد. ارزیابی مدل رگرسیونی ایجاد شده با استفاده از دو شاخص Pseudo-R<sup>2</sup> و ROC نشان داد که این مدل با مقدار ROC معادل 87/0 و مقدار Pseudo-R<sup>2</sup> برابر 345/0 دارای قابلیت بالایی جهت نمایش تغییرات و تعیین مناطق مستعد تغییر می باشد و می توان برازش مدل را نسبتاً خوب در نظر گرفت.
سنجش و ارزیابی اثرات فضاهای سبزدر مجتمع های مسکونی بر میزان پایداری سبک زندگی ساکنان (مورد: مناطق 1 و 6 شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۷
171 - 181
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائلی که به صورت کتمان ناپذیری هم بر نحوه معماری "مؤثر" و هم از آن "متأثر" است، سبک زندگی مخاطبان است. در این راستا توجه به فضای سبز مسکن، به عنوان متغیر مستقلی که سبک زندگی انسان را تغییر می دهد و به تبع آن سبک زندگی به عنوان عاملی که میزان و نحوه مصرف انرژی (توسعه پایدار) را تحت تأثیر قرار می دهد، ضروری می نماید. مطالعه حاضر، تأثیر فضای سبز مجتمع های مسکونی پنجاه واحدی و بیشترِ مناطق یک و شش شیراز بر پایداری سبک زندگی ساکنان را مورد کنکاش قرار داده است. در این پژوهش توصیفی- پیمایشی، ابتدا از روش کتابخانه ای، اطلاعات جمع آوری گردید، سپس معماری مجتمع های مسکونی و میزان فضای سبز هر مجتمع به شکل خالص و سرانه مورد پژوهش محاسبه قرار گرفت. میزان مصرف انرژی به عنوان نماینده سبک زندگی پایدار معرفی گردید و قبوض برق (شاخص میزان مصرف) تمامی واحدهای مسکونی در دو ماه شهریور و دی 1396 بررسی شد. برای تبیین تأثیر فضای سبز بر مصرف انرژی و مرتبط دانستن آن به سبک زندگی، از پرسشنامه استفاده گردید. اطلاعات حاصل از پرسشنامه، بیانگر آن است که داشتن فضای سبز، استفاده از تلویزیون و اینترنت را محدود می کند و ساعات شروع و پایان خواب را بهبود و مصرف برق را کاهش می دهد. همچنین نتایج حاصل از برآورد مدل در نرم افزار ایویوز 7 نشان دهنده ضریب 05/0- برای فضای سبز است. بدین معنا که با افزایش 1 درصد فضای سبز مجتمع های مسکونی، هزینه برق مصرفی 05/0 درصد کاهش می یابد و به سوی سبک زندگی پایدارتر حرکت می کند.
Factors Affecting Rural Tourism Cluster Development (Case Study: Ashtaran Village, Touyserkan County)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- Villages are full of new and undiscovered opportunities that can be explored in a timely manner to create opportunities and new businesses for the villagers. In this regard, those approaches are sustainable that, due to changes in technology and the market, constantly assess market and technological needs and provide a more appropriate employment model. To this end, development through business clusters has recently been considered by economic and industrial policies.
Design/methodology/approach- The main purpose of the study was to investigate factors affecting rural tourism cluster development via a quantitative approach. The statistical population consisted of two groups of experts in Hamadan province with 21 individuals and 360 rural households. A total of 185 rural households were randomly selected using the Krejcie and Morgan table. This research was an applied research that investigated the contribution of each independent variable in explaining the dependent variable (rural tourism cluster development) using structural equation modeling through Smart PLS6 software.
Findings- The results showed that in the structural model of research, the highest effect (β=0.420) belonged to institutions on rural tourism development and the relationship was positive and significant. In total, 56 percent of the dependent variable of tourism development in Ashtaran village is explained by four factors: institutions, tourism infrastructure, economic capacities and tourism services.
تحلیل اثرات امنیت اجتماعی در کیفیت زندگی خانوارهای روستایی شهرستان خرمدره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امنیت یکی از مهمترین شاخص های توسعه اجتماعی است که فقدان آن از یک سو موجبات هدر رفت منابع اقتصادی و محیطی روستائیان شده و از سوی دیگر در تنزل کیفیت زندگی روستایی مؤثر است. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثرات امنیت اجتماعی بر کیفیت زندگی خانوارهای روستایی در ناحیه روستایی شهرستان خرمدره از استان زنجان انجام شده است. روش تحقیق توصیفی - تحلیلی است. جامعه آماری 1241 خانوار روستایی است و از این تعداد 294 خانوار از چهار روستای رحمت آباد، الوند، باغ دره و سوکهریز (از 15 روستا) شهرستان خرمدره به صورت نمونه گیری تصادفی، مورد بررسی قرار گرفته است. جمع آوری اطلاعات بصورت کتابخانه و میدانی از طریق تهیه پرسشنامه و برای تحلیل از تکنیک های T تک نمونه ای، مدل موریس و مدل معادلات ساختاری اموس استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد، نخست، کیفیت زندگی و امنیت اجتماعی در محدوده روستاهای مورد بررسی در سطح نیمه مطلوب قرار دارد. سپس روستاهایی که از امنیت اجتماعی بالاتری برخوردارند از کیفیت زندگی بالاتری نیز برخوردارند. همچنین بررسی و برآورد مقادیر رگرسیون و معناداری ابعاد و شاخص های تحقیق بر مؤلفه های کیفیت زندگی نشان می دهد، از بین سه مؤلفه جرم و جنایت، امنیت عمومی و اعتماد اجتماعی، هر سه بعد بر روی کیفیت زندگی تأثیر مستقیم و اثرگذار دارد. در نهایت، ضعف در توجه به امنیت اجتماعی، سبب آسیب های عمده اقتصادی و اجتماعی روستایی شده و نیازمند بازنگری در سیاست گذاری ها و توجه به مسائل اجتماعی در نواحی روستایی است.
سنجش میزان توسعه یافتگی شاخص های کمی و کیفی مسکن در شهرستان های استان کرمانشاه
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴
123-138
حوزههای تخصصی:
مسکن یکی از نیازهای پایه ای و اساسی همه افراد و خانوارهاست که وضعیت مطلوب آن نقش مستقیمی در کیفیت زندگی دارد. از راه های مهم آگاهی از وضعیت مسکن در هر برنامه ریزی، استفاده از شاخص های مسکن می باشد. استان کرمانشاه به عنوان یکی از استان های غربی کشور، به دلایل گوناگون مشکل مسکن را به صورت حادی درآورده است. این مشکلات خود را به صورت بدمسکنی، کیفیت پایین مسکن، نامناسب بودن بافت و مصالح ساختمانی در سکونتگاه ها نمایان کرده است؛ بنابراین تحقیق حاضر با استفاده از شاخص های کمی و کیفی مسکن به بررسی وضعیت مسکن شهرستان های این استان و سطح بندی این شهرستان ها پرداخته است. روش تحقیق بر اساس هدف کاربردی و بر اساس ماهیت مبتنی بر روش توصیفی، تحلیلی و همبستگی می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل 14 شهرستان استان کرمانشاه در سرشماری 1390 می باشد. برای جمع آوری اطلاعات، از نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1390 استان کرمانشاه استفاده شده است. آنگاه 21 شاخص کمی و کیفی در بخش مسکن انتخاب شده و به وسیله روش آنتروپی شانون وزن دهی شده اند، سپس از مدل VIKOR برای سطح بندی شهرستان ها استفاده شد. بر اساس این سطح بندی، شهرستان های کرمانشاه و پاوه در بالا ترین سطح برخورداری و شهرستان های سرپل ذهاب، قصر شیرین، سنقر، دالاهو و ثلاث باباجانی در پایین ترین سطح برخورداری قرار دارند. نتیجه همبستگی پیرسون حاکی از همبستگی نسبتاً بالا در بررسی رابطه بین میزان برخورداری شهرستان ها با جمعیت و همبستگی نسبتاً ضعیف در رابطه بین میزان برخورداری شهرستان ها و نزدیکی به مرکز استان می باشد. در پایان پیشنهاد می شود که شهرستان های کمتر برخوردار و محروم در اولویت برنامه های توسعه مسکن قرار گیرند.
تبیین نقش پیکربندی فضا بر نحوه ادراک امنیت محیطی در بافت تاریخی شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
631 - 650
حوزههای تخصصی:
نظریه و روش چیدمان فضا یکی از نظریه های مرتبط با رویکرد موضعی است که در فرایند توسعه رویکردهای رفتاری و موضعی به مسائل شهری، به منظور تحلیل مناسبات میان پیکربندی فضا و شیوه های ادراک این پیکربندی ها از سوی مردم ارائه شده است. برای این منظور نیز از شاخص های فضایی مانند اتصال، هم پیوندی، میانگین عمق و کنترل استفاده شده است. پژوهش حاضر با استفاده از این نظریه و همچنین روش های آماری، مانند رگرسیون جغرافیایی موزون و رگرسیون چندمتغیره، میزان اثرگذاری عناصر فضایی شهر را بر ادراک امنیت محیطی ساکنان بافت تاریخی شهر یزد ارزیابی و تبیین کرده است. نتایج پژوهش نشان می دهد ادراک امنیت محیطی مشاهده شده ساکنان بافت پایین تر از حد مدنظر است و این تفاوت به لحاظ آماری معنادار به شمار می آید. افزون بر این، نتایج نشان می دهد شاخص های چیدمان فضا می توانند براساس روش رگرسیون جغرافیایی موزون 36 درصد و براساس روش رگرسیون چندمتغیره معمولی 51 درصد واریانس تغییر در ادراک امنیت محیطی را تبیین کنند. مقدار B در معادله رگرسیون چندمتغیره نشان می دهد شاخص هم پیوندی کلی بیشترین تأثیر را بر امنیت روان شناختی ساکنان دارد؛ به بیان دیگر براساس نظریه چیدمان فضا، هرچه میزان پیوستگی یک خیابان در کل شبکه ارتباطی شهر افزایش یابد، امنیت روان شناختی بهتری از سوی ساکنان بافت تاریخی شهر یزد گزارش می شود.
پهنه بندی شدت فرسایش با استفاده از مدل SWAT در حوضه سد قشلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه بهار ۱۳۹۷ شماره ۵۰
55 - 74
حوزههای تخصصی:
فرسایش و رسوب یکی از مشکلات مهم در مدیریت حوضه های آبخیز کشور می باشد. به منظور اجرای برنامه های حفاظت، کنترل فرسایش خاک و کاهش رسوب لازم است که حجم کل بار رسوبی و شدت فرسایش پذیری در یک حوضه آبخیز برآورد و مناطق حساس و عوامل مؤثر بر فرسایش حوضه شناسایی گردند. در این تحقیق باهدف مدل سازی و تخمین میزان فرسایش در حوضه سد قشلاق، از ابزار ارزیابی آب و خاک ( SWAT) و سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS ) استفاده شد. بعد از تهیه و معرفی داده های هیدرولوژیک و نقشه های مورد نیاز حوضه، مدل برای سال های 1987 الی 2007 اجرا شد. جهت واسنجی و اعتبارسنجی نتایج حاصله، از برنامه SWAT-CUP و الگوریتم SUFI2 استفاده و داده های دبی و رسوب مربوط به دو ایستگاه هیدرومتری چهلگزی و خلیفه ترخان بکار گرفته شد. در مرحله واسنجی و اعتبارسنجی رواناب و رسوب، ضرایب R2، NS، p-factor و r-factor در خروجی دو رودخانه اصلی نتایج مناسبی ارائه دادند. بر اساس نتایج مدل SWAT از قابلیت مناسب برای شناسایی مناطق بحرانی برخوردار است. بر اساس نقشه شدت فرسایش به دست آمده، سطح حوضه به پنج کلاس فرسایشی با شدت خیلی زیاد، زیاد، متوسط، کم و خیلی کم تقسیم شد و به طورکلی نتایج نشان داد که از 102 زیر حوضه منطقه مورد مطالعه، 55 درصد از کل بار رسوب حوضه، تنها مربوط به پانزده زیر حوضه حساس به فرسایش است. این مناطق بحرانی بیشتر در بخش های شمال و شمال شرق حوضه قرار دارند و دارای کاربری زراعت دیم ومرتعداری بر روی اراضی شیب دار می-باشند.
انسان، محوری ترین وجه افتراق مفاهیم مکان- فضا با توجه به آرای هایدگر و لوفور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضا واژه ای سیال است که همواره با مکان آمیخته شده است. در نوشته حاضر، با استفاده از روش هرمنوتیک (پدیدارشناسی) فلسفی، تفسیر متفاوتی از مکان- فضا ارائه می کنیم . روش شناسی های موجود به دلیل سیطره عقلانیت و تفکر مفهومی و متافیزیکی، به جای اینکه باتوجه به خصوصیات فضا، ازقبیل وجودی و تاریخی بودن، به دنبال تفسیر واژه فضا باشند، به دنبال تبیین واژه فضا هستند. طبق روش شناسی حاکم بر پژوهش، کنکاش در دانش فضا با دیالکتیک به دست می آید؛ نه با علم و منطقی که به دنبال روابط علی و رابطه ای است. طبق یافته ها، فضا پدیداری است که به واسطه هستی خاصش از دیگر پدیدارها به وجود مشابهت بیشتری دارد و بنابراین، فضا اگزیستانسیال (وجودی) است. هایدگر از این فضای اگزیستانسیال برای نخستین بار پرده برمی دارد. با اینکه در نظریه تولید فضای لوفور به طور مستقیم بحث اگزیستانسیال بودن فضا مطرح نمی شود، درواقع سه گانه او بدون اگزیستانسیال بودن فضا تحقق نمی یابد. درادامه، فضا را به گونه ای پدیدارشناسانه باتوجه به نظریه این دو فیلسوف تعدیل کرده ایم و در این تعدیل، مکان به عنوان یکی از اجزای سه گانه پیشنهادی با عنوان فضاهای بازنمایی نمود می یابد که حالت بالقوه دارد.
ارزیابی آلودگی هوا و صوت در منطقه گردشگری کوه سنگی مشهد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال هفدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۶۷)
71 - 89
حوزههای تخصصی:
امروزه کوهها یکی از پرتقاضاترین کانون های گذران اوقات فراغت محسوب می شوند.هدف از مطالعه حاضر بررسی وضعیت بررسی پراکنش آلاینده ها در منطقه گردشگری کوه سنگی مشهد می باشد.این تحقیق به لحاظ زمان اجرا از نوع مقطعی و به لحاظ خروجی ها از نوع کاربردی است و به لحاظ تجزیه و تحلیل از نوع توصیفی – تحلیل و نیز تطبیقی است. داده های مربوط به ۶ آلاینده شاخص هوا (منواکسید کربن، دی اکسید گوگرد، دی اکسید ازت، ازن و ذرات معلق) و آلودگی صوت در سطح محدوده تحقیق جمع آوری و مورد تحلیل قرار گرفت. طراز فشار صوت در منطقه در نوبت های مختلف ثبت گردید برای بررسی وضعیت ازروش ارزیابی ریسک آلودگی در منطقه ازتکنیک ارزیابی ریسک کمی – روش ویلیام فاین استفاده شد.یافته نتایج نشان داد که آلودگی هوا و آلودگی صوت در منطقه گردشگری کوهسنگی مشهد در حد نامناسب قرار دارد و این زنگ خطری برای مسئولان منطقه کوهسنگی می باشد . بنابراین گردشگری کوهستان کوهسنگی از پتانسیلهاى لازم برخوردار است ولی در مجموع یکسرى موانع وجود دارد که با تشکیل کمیته طبیعت گردى و ارائه راهکارهاى منطقی براى توسعه این صنعت با تشکیل جلسات منظم با عضویت کارشناسان جغرافیا، مشکلات منطقه کوهسنگی، قابل حل خواهد بود.
تحلیلی بر میزان تحقق پذیری شاخص های توسعه پایدار شهری در شهرهای میانی مطالعه موردی: شهر ایرانشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه بهار ۱۳۹۷ شماره ۵۰
1 - 22
حوزههای تخصصی:
امروزه عدم توجه به توسعه پایدار در اغلب کشورها، شهرها را با چرخه ی نامطلوبی از عدم تعادلهای اجتماعی- اقتصادی و زیست محیطی روبرو کرده و آنها را با چالش های بی سابقه ای همچون فقر، نزول کیفیت زندگی، شکاف های درآمدی، از هم گسیختگی های اجتماعی و بی عدالتی در توزیع خدمات شهری مواجه ساخته است. ازاین رو در این پژوهش با بهره گیری از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی وضعیت شاخص های توسعه شهر ایرانشهر از ابعاد اقتصادی، اجتماعی، زیستی و کالبدی و مقایسه آن با متوسط نظام شهری کشور با استفاده از آزمون ویلکاکسون بررسی، تحلیل و نتایج آن در این پژوهش ارائه و تبیین گردیده است. نتایج حاصل نشان می دهد که ایرانشهر به لحاظ شاخص های توسعه پایدار از تفاوت معناداری نسبت به متوسط نظام شهری کشور برخوردار نمی باشد. لیکن در راستای نوع پژوهش که کاربردی - توسعه ای است برای برنامه ریزی بهینه و حرکت به سمت توسعه پایدار شهری ایرانشهر، متغیرهای تأثیرگذار دراین ارتباط انتخاب و سپس با توجه به شرایط وضع موجود به ارزیابی و وزن دهی هر یک از متغیرها با بهره گیری از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و سپس با آزمون ویلکاکسون و نرم افزار ExpertChoice به تحلیل آنها اقدام گردید. نتایج نهایی این پژوهش بیانگر آن است که شاخص های کالبدی- نهادی و اقتصادی دارای اولویت بیشتری بوده و متغیرهای مسکن، بهداشت و درمان، آموزش، کاهش فقر، اختلافات اجتماعی، تسهیل سرمایه گذاری و اشتغال زایی بیشترین اهمیت جهت برنامه ریزی بمنظور توسعه پایدار شهری در ایرانشهر را دارا می باشند.
ارزیابی توان مدل SDSM در همانندسازی میانگین دمای شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الگوسازی اقلیمی، یکی از روش های بنیادین و کارا در ساده سازی پیچیدگی های دستگاه اقلیم است که درک ما را از چگونگی رفتار این سامانه افزایش می دهد؛ همچنین همانندسازی های اقلیمی با به کارگیری برون داد مدل های گردش عمومی جو برای آگاهی از ویژگی های اقلیم در سال های آینده لازم است. با این همه امکان به کارگیری دستاوردهای مدل های گردش عمومی جو به شکل مستقیم برای همانندسازی اقلیم در مقیاس های ناحیه ای و کوچک تر وجود ندارد. یکی از راهکار های متداول برای حل این مشکل، ریزمقیاس گردانی آماری برون دادهای مدل های گردش عمومی است. مدل SDSM، یکی از پرکاربردترین مدل ها درزمینه یادشده است. روش بنیادین این مدل برای ریزمقیاس گردانی داده ها، رگرسیون چند متغیری است. در این پژوهش تلاش شده است با به کارگیری داده های میانگین دمای ارومیه از ابتدای سال 1961 میلادی تا پایان سال 2010، داده های دوباره واکاوی شده مرکز ملی پیش بینی های محیطی (NCEP) و برون داد مدل HadCM3[1] با سناریوهای A2 و B2، توان SDSM در ریزمقیاس گردانی و همانندسازی داده های دمایی ارزیابی شود. برای سنجش شایستگی مدل های به دست آمده و توان SDSM در همانندسازی از بعضی آزمون های آماری همچون آماره چو، خطای استاندارد، شاخص سازگاری ویلموت و همچنین رسم نمودارهای ماهیانه و سالیانه داده ها استفاده شده است. دستاوردهای این پژوهش نشان داد هرچه بازه زمانی برای میانگین گیری بیشتر باشد، میانگین های دمایی همانندسازی شده پسندیده تر و به واقعیت نزدیک تر خواهد بود؛ با وجود این مدل SDSM در همانندسازی بیشینه ها و کمینه ها کارکرد چندان پسندیده ای نداشته است؛ از این رو دستاوردهای این مدل فقط برای رسیدن به شناختی کلی از ویژگی های اقلیم آینده مناسب است و امکان به کارگیری در پروژه های دقیق را ندارد.
تحلیل شبکه شهری و توزیع فضایی جمعیت در کانون های شهری استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال دوم تابستان ۱۳۹۱ شماره ۴
1 - 18
حوزههای تخصصی:
امروزه ساماندهی و تعادل بخشی فضا از مسائل کلیدی در حوزه برنامه ریزی شهری است. از آن جایی که شبکه شهری تنها مجموعه ای از عناصر کالبدی نیست و نقش و اهمیت هر سکونتگاه را میزان و ابعاد ارتباطات و جریان ها در یک نظام باز تعیین می کنند، شهرهای بزرگتر با جذب و تمرکز مازاد بیشتر، تسلط خویش را بر شهرهای کوچک تر اعمال می کنند. تداوم این شرایط باعث شکل گیری عدم توازن در توزیع فضایی شهر ها و بروز مشکلات ناشی از ازدحام و تراکم در شهرها و تخلیه مکان های دیگر می گردد. این مقاله بر آن است تا با بررسی و تحلیل شبکه شهری در استان مازندران راهکارهایی جهت تعادل بخشی ارائه کند. از این رو روش بکار رفته در این پژوهش توصیفی- تحلیلی است و با استفاده از مدل های رتبه- اندازه، منحنی لورنز و ضریب آنتروپی و همچنین برای تحلیل کمی و کیفی داده های آماری، با استفاده از نرم افزار Excel به بررسی و تحلیل شبکه شهری استان مازندران پرداخته شده است. نتایج حاصل از هر سه مدل بیانگر عدم تعادل شبکه شهری استان مازندران است و فاصله جمعیتی 4 شهر اول (ساری، بابل، آمل، قائمشهر) با شهر پنجم (بهشهر) و دیگر شهرهای استان فاحش می باشد. وجود این چهار شهر که با هم یک مگالاپولیس منطقه ای را تشکیل داده اند و تعداد زیادی شهرهای بسیار کوچک و روستا- شهرها که اختلاف جمعیتی بسیاری میان آنها است در پیرامون این قطب مهم قرار دارند که باعث عدم تعادل شبکه شهری استان مازندران شده است.
شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر افزایش ریسک زلزله در بافت های فرسوده شهری با رویکرد ترکیبی تکنیک دلفی فازی و مدل BMW(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ا مروزه، آسیب پذیری شهرها و به خصوص بافت های قدیمی و فرسوده در برابر زلزله، به عنوان مسئله ای جهانی پیش روی متخصصان رشته های گوناگون قرار گرفته است. این وضع در کشورهای دارای ساختار طبیعی مخاطره آمیز، از جمله ایران، طی دهه های اخیر به صورتی حادتر نمود یافته است. بافت های فرسوده شهریبه عنوان نقطه جوشش اصلی یک شهر نشان دهنده هویت آن شهر می باشند، در مقابل سوانح و پدیده های طبیعی به خصوص زلزله ناپایدار وآسیب پذیرند. این پژوهش با هدف شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر افزایش ریسک زلزله در بافت های فرسوده شهری تدوین شد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش تحلیلی مبتنی بر رویکرد چندمعیاره است. برای جمع آوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش را کارشناسان و متخصصین حوزه شهری تشکیل می دادند که حجم نمونه 30 نفر برآورد شد. در جهت دستیابی به اهداف مدنظر در این پژوهش از تکنیک دلفی فازی و مدل BMW استفاده شد. نتایج حاصل از تکنیک دلفی فازی تایید کننده عوامل و زیرعامل های شناسایی شده بود. نتایج منتج از مدل BMW حاکی از آن بود که از بین عوامل شناسایی شده عوامل طبیعی با امتیاز نهایی321/0 در رتبه اول، عامل کیفیت مسکن با امتیاز نهایی 287/0 در رتبه دوم، عامل فاصله از کاربری های ویژه با امتیاز نهایی 255/0 در رتبه سوم و عامل جمعیتی و اقتصادی با امتیاز نهایی 137/0 در رتبه چهارم جای گرفته است.
شناسایی و تحلیل چالش های مدیریت سیاسی فضا در کلانشهر تهران با رویکرد داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: به دلیل اهمیت سازمان دهی فضا در توسعه کشورها، دولت ها نسبت به تقسیم فضای سرزمینی خود به شکل مناسب جدیت خاصی دارند. هدف از پژوهش حاضر، آسیب شناسی مدیریت سیاسی فضا در کلانشهر تهران می باشد.روش: پژوهش حاضر به صورت کیفی وبه روش داده بنیاد و توسط داده های مستخرج از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 20 نفر از خبرگان استفاده شد. پژوهش در سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام گردید. همچنین آسیب شناسی در پنج شبکه اصلی روش داده بنیاد شامل عوامل زمینه ای، عوامل علّی، عوامل مداخله گر، راهبردها و پیامدها شناسایی گردیدند.یافته ها: در کدگذاری باز ابتدا 268 کد و در نهایت 60 کد از مصاحبه ها استخراج و وارد مراحل بعد شد. در کدگذاری محوری، 5 شبکه اصلی، 13 مقوله اصلی و 50 مقوله فرعی شناسایی گردید که توسط یک مدل در کدگذاری انتخابی معرفی شد. عوامل زمینه ای در مقوله های حاکمیت قانون، نبود قانون جامع، مدیریت چندگانه و ناآرامی ها و چالش های امنیتی؛ عوامل علّی در مقوله های تمرکزگرایی شدید و جامعه و فرهنگ؛ عوامل مداخله گر در مقوله های ازدحام جمعیت و مبارزه با فساد؛ راهبردها در مقوله های حق اظهارنظر و پاسخگویی و مشارکت سیاسی شهروندان و پیامدها در مقوله های اثربخشی دولت، بهبود کیفیت مقررات و ثبات سیاسی و عدم خشونت تقسیم بندی شدند.نتایج: به طورکلی می توان گفت که بر اساس نتایج بدست آمده عوامل زمین ه ای مشتمل بر 4 مقوله حاکمیت قانون، نبود قانون جامع، مدیریت چند گانه و ناآرامی ها و چالش های امنیتی، عوامل علّی مشتمل بر 2 مقوله شامل تمرکز گرایی و جامعه و فرهنگ، عوامل مداخله گر مشتمل بر 2 مقوله ازدحام جمعیت و مبارزه با فساد، عوامل راهبردها مشتمل بر 2 مقوله حق اظهار نظر و پاسخ گویی و مشارکت سیاسی شهروندان می باشد .
نقش عوامل هیدرودینامیک در پیدایش و تحول پدیده های کارستی (کوه اشکوت، محمودآباد، شمال غرب ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه بهار ۱۳۹۷ شماره ۵۰
75 - 94
حوزههای تخصصی:
عوامل هیدرودینامیک، زمین ریخت های کارستی گوناگونی را بر روی کوه اشکوت در شمال غرب ایران پدید آورده اند. با اینکه پدیده های کارستی در مسیر درزها، شکستگی ها و گسل ها پدید آمده و گسترش یافته اند، امّا انرژی جنبشی آبهای روان اهمیت بیشتری در پیدایش آنها دارد. در پژوهش حاضر تلاش بر این است تا زمین ریخت های کارستی ناشی از عوامل هیدرودینامیک را در این کوه شناسایی، دسته بندی و بررسی کنیم. روش کار در این پژوهش بیشتر روی بررسی های میدانی برای شناسایی زمین ریخت های کارستی، ویژگی های سنگ شناسی و برداشت داده های مورفومتریک آنها استوار می باشد. پدیده هایی مانند گریک، راهرو انحلالی، راهرو لایه بندی انحلالی و خیابان کارستی در بستر شکستگی های زمین ساختی و ناشی از نیروی هیدرودینامیک آبهای روان پدید آمده ا ند. برخی از زمین ریخت های کارستی کمیاب مانند لوله انحلالی و چاه عمودی در اثر نیروی دینامیک آبهای فرورو و بر روی آهک های بوجود آمده اند. در این کوه دو نمونه از لوله های انحلالی بنام لوله انحلالی زانویی و لوله انحلالی سیفون مانند شناسایی شده است. غارها، آبگذرهای کارستی، پل های آهکی و تونل های سرشتی از دیگر زمین ریخت های کارستی هستند که جریان آبهای زیرزمینی آنها را پدید آورده است. بررسی های اقلیمی نشان می دهد شرایط حال حاضر جهت شکل گیری بسیاری از پدیده های کارستی کوه اشکوت مناسب نیست بنابراین می توان سن زمین ریخت های کارستی این کوه را به دوره پلیستوسن نسبت داد.
تفسیر هندسی گسل ها و شکستگی های سطحی میدان نفتی سیاه مکان (فرو افتادگی دزفول، جنوب غرب ایران) با تکنیک های سنجش از دور حرارتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، علم سنجش از دور به طور گسترده ای در علوم مرتبط با زمین به کار می رود. یکی از این شاخه ها شناسایی، تحقیق و تفسیر ساختارهای سطح زمین است. مطالعه سیستم های شکستگی ، شناخت هندسه و نحوه گسترش مکانی آن ها، می تواند به توسعه میادین نفتی، کمک قابل توجهی کند. در این تحقیق، با استفاده از داده های ماهواره ای Landsat 8، الگوریتم STA و تکنیک های پردازش سنجش از دور، تجزیه و تحلیل هندسی ساختارهای سطحی میدان نفتی سیاه مکان مورد بررسی قرار گرفته است. سپس، دمای سطح زمین(LST)، با روش دفتر علوم لندست برای محدوده میدان نفتی محاسبه شده، در نهایت به بررسی ارتباط توزیع شکستگی های سطحی با الگوی توزیع دمای سطحی محدوده مطالعاتی پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد که شکستگی های موازی سطح محوری (SA) و برشی (SO1) که به ترتیب، دارای روند N-S و NW-SE هستند، بیشترین فراوانی را دارند. براساس نقشه چگالی ، تراکم خطواره ها در نواحی میانی، متمایل به جنوب شرقی میدان، دارای بیشترین مقدار است. از آنجایی که منابع زیرزمینی در امتداد خطواره های تکتونیکی نزدیک سطح قرار دارند، این ساختار ها در تصاویر ماهواره ای خنک تر و تاریک تر از مناطق اطراف دیده می شوند. خطواره های ساختاری با نقشه دمای سطحی، انطباق نشان می دهد؛ به طوری که خطواره ها، اغلب در مناطق با دمای سطحی متوسط و متوسط به پایین قرار گرفته اند. از این رو، دماهای کمتر با محدوده های دارای تراکم شکستگی بالا مطابقت نشان می دهند.