فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶٬۵۲۱ تا ۱۶٬۵۴۰ مورد از کل ۳۳٬۸۴۴ مورد.
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۱
147 - 164
حوزههای تخصصی:
در دو دهه اخیر، حفاظت از منظر شهری تاریخی در مقابل توسعه ساخت و سازهای بلند مرتبه به عنوان یکی از مهم ترین موضوعات در حوزه نگهداری از میراث جهانی و ملی شهر هایی با سابقه تاریخی مطرح شده است. منظر ورودی شهر شیراز از سوی دروازه قرآن یکی از ارزشمند ترین مناظر این شهر به حساب می آید، که نه تنها از برنامه حفاظتی ویژه ای برخوردار نمی باشد، بلکه با اجرای طرح های مصوب موجود مورد تهدید جدی قرار خواهد گرفت. هدف اصلی این پژوهش آسیب شناسی منظر تاریخی دروازه قرآن، با تأکید بر تقویت دید به دو عنصر شاخص حرم شاهچراغ و علی بن حمزه می باشد. تفاوت اصلی مقاله حاضر با سایر پژوهشهای مشابه در این است که تنها به بررسی معیارهای کیفی طراحی اکتفا نشده و تلاش شده تا با به کارگیری آخرین روش های تحلیل کمی در محیط سه بعدی به بررسی دقیق موضوع پرداخته شود. روش تحقیق به کارگرفته شده به صورت آمیخته ای از روش های کمی کیفی است. در گام اول با بهره گیری از تکنیک سطوح حفاظت بصری (VPS) در نرم افزار ArcGIS و Rhino به تعیین آستانه ارتفاعی مجاز ساختمان ها در محور دید دورازه قرآن و مقایسه تطبیقی آن با طرح تفصیلی شیراز پرداخته شده و پس از آن تصاویر شبیه سازی شده دیدهای ناظر پیاده مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که قوانین و ضوابط ارتفاعی طرح تفصیلی شیراز در پهنه مؤثر این منظر تاریخی به علت بی توجهی به بعد کالبدی- بصری دارای نقص جدی می باشد، به طوری که با اجرای ضوابط ارتفاعی موجود، شامل ساخت و ساز تا ارتفاع 24 متر در بخش شمالی خیابان حافظ و تا ارتفاع 5/33 متر در محل پل علی بن حمزه، دید افراد پیاده از دروازه قرآن به سمت حرم شاهچراغ و علی بن حمزه در معرض خطرات جبران ناپذیری قرار خواهد گرفت. نتایج اعمال تکنیک فوق حاکی از آن است که با کاهش ارتفاع از 1 تا 14 متر در 93 قطعه ساختمانی و نظارت شدید جهت جلوگیری از افزایش تراکم غیر مجاز در پهنه محدودی از این محور می توان موجبات صیانت کامل از این منظر شهری تاریخی برای آیندگان را فراهم نمود.
سنجش میزان رضایتمندی از کیفیت محیط مکان های گردشگری، مطالعه موردی: شهر گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
1 - 18
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین موضوعاتی که در مدیریت سازمان های گردشگری و بخش های مرتبط با صنعت گردشگری پذیرفته شده است، موضوع رضایت گردشگران است. به طوری که بسیاری از کشورها با ایجاد زمینه ها و زیر ساخت های مناسب در صدد افزایش میزان رضایت مندی گردشگران از کیفیت محیط مکان های گردشگری شان می باشند. این شرایط در مناطقی که قابلیت مناسبی در ارتباط با گردشگری دارند، بسیار چشم گیر و حائز اهمیت است. شهر گرگان به لحاظ دارا بودن پتانسل ها و ظرفیت های طبیعی و انسانی در بخش گردشگری از قابلیت گردشگری بالایی برخودار است و می تواند جایگاه ویژه ای در سطح کشور در جهت جذب گردشگران داخلی و خارجی به خود اختصاص دهد، که این امر مستلزم برنامه ریزی جامع گردشگری و تدارک زیرساخت ها و شناخت خدمات مورد نیاز گردشگری در این شهر می باشد. نوشته حاضر با هدف سنجش میزان رضایت مندی از کیفیت محیط مکان های گردشگری شهر گرگان تدوین شده است. برای این منظور از روش جمع آوری میدانی داده ها و ابزار پرسشنامه استفاده شده است. پس از تعیین حجم نمونه به تعداد 250 نفر، پرسشنامه ها تکمیل و داده های آن استخراج گردیده و سپس نسبت به تحلیل داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و تحلیل عاملی اقدام شده است. شاخص های انتخابی در این پژوهش نیز از مدل آکاما استخراج شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد از بین شاخص های سنجش رضایت مندی گردشگران، دو شاخص اطمینان و قابلیت اعتماد، به ترتیب با میانگین امتیاز ۴.۴۳ و 3.۸۷ مهمترین عومل تأثیرگذار در میزان رضایت مندی گردشگران از کیفیت محیط مکان های گردشگری شهرگرگان بوده اند. در این راستا توجه و برنامه ریزی در جهت تقویت سایر شاخص ها حائز اهمیت می باشد. همچنین همبستگی میان متغیرهای پنج گانه پژوهش به عنوان متغیرهای تأثیرگذار و رضایت مندی گردشگران به عنوان متغیر وابسته همگی معنی دار و مثبت بوده است. به طوری که همبستگی بین عامل های عناصر ملموس، قابلیت اعتماد، مسئولیت پذیری، همدلی و اطمینان با میزان رضایت گردشگران، به ترتیب ۸۶/. ، ۸۵/. ، ۸۶/. ، ۷۷/. و ۸۲/. می باشد. در پایان راهکارهایی جهت افزایش میزان رضایت گردشگران و توسعه گردشگری شهر گرگان ارائه شده است.
تحلیل ژئومورفیکی رده-آرایه ای ریز شبکه آبراهه های پدید آمده در بستر خشک شده دریاچه ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ژئومورفولوژی کمی سال ششم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۲۴)
147 - 159
حوزههای تخصصی:
کاهش تراز آب دریاچه ارومیه در سال های اخیر سبب شده که اراضی بخش هایی از بستر آن خشک شده و فرایندهای ژئومورفیکی به درون بستر آن گسترش یابد. در این پژوهش با هدف بررسی شبکه آبراهه های پدید آمده در بستر خشک شده دریاچه ارومیه، از مدل تحلیل رده-آرایه ای استفاده شده است. به این منظور داده های وکتوری شبکه آبراهه های به دست آمده از تصاویر ماهواره ای، در محیط نرم افزار MapViewer با استفاده از روش استرالر رده بندی شده و نمودار فراداده های رده و تعداد آبراهه های رده ۱ تا ۶ در نرم افزارهای Grapher و Curvexpert ترسیم گردید. با توجه به نتایج میان فراداده های رده و تعداد آبراهه های رده های 1 تا ۶ همبستگی نمائی برقرار بوده و ضریب تعیین میان این دو متغیر در نیمه راست پهنه پژوهش برابر 982/0 و در نیمه چپ 975/0 است و با توجه به بیشتر بودن ضریب همبستگی و تعیین رده و تعداد آبراهه ها در نیمه راست، روند تکامل ریخت شناختی آبراهه ای تندتر از نیمه چپ است. همچنین همبستگی میان رده و میانگین درازای آبراهه های هر دو نیمه از نوع معکوس مربع است و ضریب تعیین میان رده و میانگین درازای آبراهه ها در دو نیمه تقریباً برابر بوده و حدود 98/0 می باشد. تفاوت میانگین درازای آبراهه ها در این دو نیمه در روند شتاب افزایشی-کاهشی آن است، به گونه ای که روند شتاب افزایش و کاهش میانگین درازای آبراهه ها در نیمه چپ شدیدتر از نیمه راست می باشد.
ارزیابی عوامل مؤثر بر کاهش فقر با تأکید بر شاخص های نو منطقه گرایی مورد: شهرستان کوهدشت- استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دردهه های اخیر رویکرد های مختلفی جهت کاهش فقر در سطوح مختلف جغرافیایی پیشنهادشده است. رویکرد نو منطقه گرایی به عنوان یکی از رویکرد های جغرافیایی و فضایی به توسعه محلی و کاهش فقر شهری و روستایی توسط جغرافیدانان و سیاست گذاران پیشنهادشده است. نو منطقه گرایی، ماهیتاً بیانگر سیر تکاملی منطقه گرایی، به دوراز رویکرد های دولت محور، برای تأسیس نوع جدیدی از منطقه که نهاد های مدیریتی همیاری می کنند، در موضوعاتی از قبیل رشد اقتصادی، رقابت پذیری منطقه ای، موضوعات محیط زیستی و ایجاد شبکه ها می باشد. هدف اصلی این پژوهش تحلیل نقش رویکرد نو منطقه گرایی در کاهش فقر شهرستان کوهدشت است. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه در سطح نواحی شهری و روستایی جمع آوری شده است. برای تحلیل داده ها از ابزار ها و مدل های آماری ازجمله تحلیل همبستگی و تحلیل مسیر استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که شهرستان کوهدشت به لحاظ شاخص های نو منطقه گرایی وضعیت مناسبی دارد که می تواند با تقویت آن ها و هدایت کردن سرمایه های اجتماعی در قالب مشارکت های اجتماعی و تعاونی های تولیدی در نواحی شهری و روستایی فرآیند سرمایه به ثروت اتفاق بیافتد. همچنین نتایج نشان می دهد که عوامل دانش کارآفرینی (81/0)، مشارکت اجتماعی (217/0)، جنسیت (133/0)، اعتماد عمومی (126/0) و اعتماد نهادی (124/0) بیشترین تأثیر را بر ظرفیت کارآفرینی (شاخص کاهش فقر شهری و روستایی) دارد. بنابراین جهت بهبود وضعیت اقتصادی و محرومیت در نواحی شهری و روستایی شهرستان کوهدشت لازم است شاخص های مربوطه موردتوجه قرار گیرد. در یک نتیجه گیری کلی می توان چنین بیان کرد که تغییر رویکرد منطقه گرایی به نو منطقه گرایی در برخورد با توسعه اقتصادی محلی و نواحی محروم می تواند به آزادسازی ظرفیت های اجتماعی و انسانی شده و اقدام اجتماعی و محلی را در پی خواهد داشت.
تأثیر سنت و مدرنیته بر بناهای عمومی دوره پهلوی اول شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با ورود معماری مدرن به ایران، ساختمان های عمومی بیش از هر نوع ابنیه دیگر تحت تأثیر این گرایش قرار گرفته و شکل خاصی، عملکردگرا و ساده به خود گرفتند. با روی کار آمدن پهلوی، رضاشاه که سعی در زدودن خاطره قاجار و ایجاد ذهنیت و هویت جدید بود، شهر تبریز را نیز با ساخت و سازهای مدرن بسیاری مواجه نمود. در دوره پهلوی اول، آمیختگی سبکی حاصل از تأثیرپذیری و یا تلفیق، خود منجر به نوعی معماری با سبک شاخص شد. در این پژوهش، تلاش شده میزان تأثیرپذیری بناهای عمومی دوره پهلوی اول (1300-1318) تبریز از سنت و مدرنیته، بر اساس نظر متخصصین و خبرگان معماری بررسی و تحلیل شود. روش تحقیق بصورت توصیفی- تحلیلی با روش پیمایشی می باشد. برای جمع آوری داده ها از مطالعات کتابخانه ای و پرسشنامه با روش طیف لیکرت استفاده شده، جامعه آماری 102 نفر متخصص معماری که حجم نمونه برابر 50 نفر شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از تکنیک تاپسیس با نرم افزار SPSS استفاده شد. یافته ها نشان داد که کارخانه ی چرم بر مبنای نظر پاسخ گویان از سایر بناها بر مبنای هر یک از مؤلفه های پلان ، تزیینات داخلی ، فرم ، هندسه نما ، مصالح با درجه نزدیکی 737/0 نسبت به سایر بناها مدرن تر است و عمارت شهرداری تبریز با درجه نزدیکی 0916/0، نسبت به سایر بناها سنتی تر می باشد. نتیجه گرفته می شود که در اکثر این ساختمان ها تلفیقی از عناصر سنتی و مدرن به کار رفته که با توجه به نتایج تحقیقات مشابه، نشانگر ماهیت منحصر بفرد معماری آن دوره می باشد.
ارزیابی و سنجش توسعه یافتگی سکونتگاه های استان لرستان با استفاده از روش تحلیل چند معیاره برنامه ریزی توافقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجود نابرابری اقتصادی و اجتماعی میان مناطق، همواره محققان را بر آن داشته تا با استفاده از آمار و اطلاعات موجود و با کاربرد روش ها و تکنیک های مناسب، به تحلیل این عدم تعادل فضایی و نابرابری پرداخته و ضمن ارزیابی وضعیت مناطق از حیث توسعه و برخورداری ها، به ارائه راهکارهایی مناسب درجهت دست یابی به توسعه هماهنگ و یکپارچه بپردازند. در راستای رسیدن به هدف مذکور، در پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی-تحلیلی و با استفاده از روش تحلیل چند معیاره VIKOR، به ارزیابی میزان برخورداری شهرستان های استان لرستان (9 شهرستان) به تفکیک نماگر اقتصادی، اجتماعی و زیربنایی، همچنین شناخت و مشخص کردن فاصله و اختلاف توسعه یافتگی بین مناطق مختلف آن پرداخته شده است. نتیجه به دست آمده از تحلیل در مجموع نماگرهای توسعه نشان می دهد که شهرستان خرم آباد دارای وضعیت مطلوب برخوردار و شهرستان های پل دختر و دلفان، در وضعیت نامطلوب محروم قرار دارند. در برایند تحلیل شکاف توسعه باید به بازتاب عواملی از جمله ساختار مدیریتی متمرکز، عوامل محیطی، اقتصاد سیاسی، نارسایی های نظام برنامه ریزی فضایی به ویژه قطب رشد (شهرستان خرم آباد) اشاره کرد.
ارزیابی ظرفیت ها و قابلیت های میراث های ژئومورفیک در مناطق خشک به کمک روش کومانسکو (مطالعه موردی: منطقه بیابانی و کویری مرنجاب)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال پانزدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
101 - 114
حوزههای تخصصی:
ژئوتوریسم و ژئومورفوتوریسم، رویکردی مسئولانه، حفاظتی و علمی درباره پدیده های منحصر به فرد در چارچوب شناسایی ژئومورفوسایت ها است که به منظور پایداری در توسعه اقتصادی- اجتماعی جامعه بومی و حفاظت از میراث زمین شناختی ترسیم شده است. این حوزه با ترکیب نمودن مواریث فرهنگی، تاریخی و اکولوژی پتانسیل های بالایی را در راستای گردشگری پایدار عرضه می کند. این نوشتار تلاش می کند با محوریت مطالعاتی در یکی از دسترس ترین مناطق بیابانی و کویری ایران یعنی ناحیه مرنجاب و انتخاب 8 نوع از ژئومورفوسایت منتخب توسعه گردشگری ناشی از عملکرد فرایندهای بیابانی و کویری و طبقه بندی آن توانمندی ژئومورفوسایت های این منطقه را مورد ارزیابی قرار دهد. در این راستا با بهره گیری از روش ارزیابی کومانسکو مبتنی برارزیابی بخش های پنج گانه علمی، فرهنگی، زیبایی ظاهری، اقتصادی و مدیریتی، پتانسیل های این منطقه را به کمک پیمایش میدانی مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان داد، منطقه مرنجاب به دلیل جاذبه های گردشگری بیابانی و کویری خود، در حال حاضر نیازمند اقدامات ساختاری و مدیریتی و خدمات گردشگری با تاکید بر تدوین قوانینی حفاظتی قرار دارد. در عین حال برخی از ژئومورفوسایت ها نظیر پادگانه های دریاچه ای، برخان ها و نبکاها درمقام مقایسه از قابلیت بیشتری مبتنی بر رویکردهای نوین ژئوتوریسم برخوردارند. که خود نیازمند برنامه ریزی های جداگانه ای قرار دارد.
بررسی سیاست گزاری مدیریت پسماند در مناطق روستایی (مطالعه موردی: روستاهای بخش کن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیاست گزاری مدیریت پسماند، سیستمی است که جریان جمع آوری و روش های پردازش، بازیافت و دفع پسماند را در تعامل با یکدیگر سیاست گزاری و مدیریت می کند، به نحوی که اهداف محیط زیستی، اجتماعی و اقتصادی مطلوب در یک منطقه مشخص به دست آید. هدف از پژوهش حاضر، بررسی مؤلفه های مؤثر بر سیاست گزاری مدیریت پسماند مناطق روستایی بخش کن در استان تهران می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی توسعه ای از نوع استراتژیک می باشد و از نظر ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل 1590 نفر از سرپرستان خانواده های ساکن روستاهای بخش کن می باشد و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 202 نفر تعیین گردید. روش انجام این پژوهش بصورت پیمایشی و با مصاحبه نیمه ساختارمند با پاسخ دهندگان و تکمیل پرسشنامه ها از آنها است. برای تعیین روایی و جهت معتبر سازی محتوای پرسشنامه های تحقیق از تکنیک دلفی (نظرسنجی خبرگان) استفاده گردید. همچنین پایایی یا قابلیت اعتماد پرسشنامه از طریق آزمون مقایسه دو نسبت سنجیده شد. در این پژوهش جهت بررسی مدیریت پسماند در مناطق روستایی مورد مطالعه از سه مؤلفه رهبری توأم با نوآوری، بکارگیری صحیح منابع و برنامه-ریزی و ساماندهی استفاده شده و تأثیر آنها بر سیاستگزاری در این حوزه مطالعاتی بررسی شده است. نتایج حاصل از این تحقیق با استفاده از آزمون کای اسکوئر نشان داد که سه مؤلفه رهبری توأم با نوآوری، بکارگیری صحیح منابع و برنامه-ریزی و ساماندهی با سیاستگزاری مدیریت پسماند رابطه معنی داری دارند.
Analyzing the Challenges Faced by Sustainable Economic Development in the Villages of Balouchestan Emphasizing Peasant Sub-Culture (Case Study: Chahan Dehestan of Nikshahr County)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- The present study aims at discovering the relationship between economic problems and limitations in Chahan rural district, and sociocultural weaknesses (with regard to the elements of peasant sub-culture). Design/methodology/approach- With regard to the purpose, it is an applied study and it is descriptive-analytical regarding its methodology. Data was collected in two ways: field and documentary. In field studies, we used questionnaires, interviews, and observations at the same time. The statistical population of the study includes 9 villages with 1121 households among 43 villages in Chahan Dehestan; and 285 households were selected as the sample using Cochran. Statistical analysis of the data was performed at two levels; at the first level, the correlation of 7 peasant sub-cultures were identified using Spearman test; and at the second level, the tests U and H were used to determine the differences among the above components in the society groups. Findings- The findings indicate that effectiveness of components like lack of innovation with significance coefficient of 0.022, extreme fatalism with significance coefficient equal to 0.020, and lack of foresight (disability to ignore immediate benefits for the sake of future benefits) with significance coefficient of 0.006 on economy was confirmed and it was proved that they limit economic sustainable development in the rural district under study. In addition, except for extreme fatalism and low level of dreams and wishes, the average of other components of peasant sub-culture are different with regard to gender, age, level of education, types of jobs, and sample villages. In general, what Rogers called a barrier to economic development in the villages in developing countries in his theory of peasant sub-culture, is not true in Chahan rural district (except for the three components whose negative effects were confirmed) but the cultural status of this society is such that it can protect and support economic sustainable development. Practical implications- Since the cultural features in the society under study support economic sustainable development (and does not prevent it), studying adaptability of economic plans with cultural status of the society and exploiting its elements smartly to facilitate the process of economic sustainable development in Chahan Dehestan is recommended. Originality/value- The present study explains the relationship between sociocultural factors (peasant sub-culture) and economic sustainable development through a combined method (qualitative-quantitative), and is the first scientific study in its kind in the studied scope
ارزیابی تناسب اراضی مراکز بهداشتی-درمانی با استفاده از تحلیلCF (مورد شناسی: مناطق یک و هشت شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
111 - 130
حوزههای تخصصی:
ارزیابی تناسب اراضی شهری، بستری درجهت برنامه ریزی های شهری به ویژه در زمینه استفاده صحیح از اراضی است. این امر مهم، کاربری های موجود در شهر را به گونه ای هدایت می کند تا از همجواری های نادرست و ناسازگار جلوگیری به عمل آید و در نهایت منجر به برقراری تناسب اراضی شود. پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی-تحلیلی در راستای ارزیابی تناسب اراضی مراکز بهداشتی-درمانی در مناطق یک و هشت شهر اهواز به انجام رسید. برای دست یابی به هدف مذکور و تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده، از نرم افزار ArcGISو رابطه CFاستفاده شد. درنهایت توزیع فضایی اراضی و درصد تناسب هر یک از کاربری های منتخب، با کاربری بهداشتی-درمانی مشخص شد. نتایج پژوهش نشان داد که از میان کاربری های مورد مطالعه، بیشترین ناسازگاری را در ابتدا کاربری صنعتی با 16.17 درصد، کاربری مسکونی با 8.17 درصد و سپس مراکز آتش نشانی با 7.53 درصد و همچنین کمترین ناسازگاری را معابر اصلی با 0.71 درصد به خود اختصاص داده است. در انتها از کل مساحت محدوده مورد مطالعه، 41.09 درصد را پهنه های ناسازگار، 18.66 درصد را پهنه های خنثی و 13.02 درصد را پهنه های سازگار دربر گرفته است. مطابق بررسی های انجام شده، تناسب اراضی و همجواری کاربری های منتخب نسبت به کاربری بهداشتی-درمانی در محدوده مورد مطالعه به طور متناسب رعایت نشده است.
تبیین ساختاری پیشران های موثر در مدیریت محیط زیست استان خراسان جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در شرایط ایران، فرصت زمانی برای اصلاح جهت گیری های مدیریتی در حوزه ی محیط زیست محدود است و از طرفی، حتی دستگاه های ذی ربط اولویت های خود را به تفکیک نمی دانند و یا از ارتباط اولویت ها با سایر دستگاه ها و در سطح کلان طرح توسعه ی استان آگاه نیستند. در چنین شرایطی، معرفی پیشران های مهم در حوزه ی محیط زیست اولین و اساسی ترین گام برای هدایت بخشیدن به سناریوهای مدیریتی صحیح در آینده است. بدیهی است که باتوجه به جنبه های مختلف محیط زیست، پیشران های بسیار متنوعی نیز مطرح است که بررسی همه ی آن ها ممکن نیست. بنابراین، در این مطالعه، به غربالگری پیشران ها براساس میزان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری از سایر پیشران ها، به عنوان پیشران های مؤثر، کلیدی و درعین حال مستقل از سایر پیشران ها در حوزه ی مدیریت محیط زیست در استان خراسان جنوبی توجه شد. روش به کار رفته در این پژوهش، غربالگری پیشران ها و تحلیل ساختاری MicMac است که برای انجام آن، از نظرات متخصصین دانشگاهی و دستگاه های اجرایی مرتبط استفاده شد. براساس نتایج، مهم ترین پیشران ها در اثرات مستقیم و غیرمستقیم و اثرات احتمالی که باتوجه به آن ها تحولات آینده کنترل می شود، پنج مورد بودند. این پیشران ها به ترتیب اهمیت عبارت اند از: ایجاد ضمانت اجرایی قوانین مربوطه، همکاری های بین دستگاهی، گردش آزاد اطلاعات، تغییر نگرش تصمیم گیران و جایگیری درست سازمان محیط زیست در تصمیم گیری ها. جمع اثرات مستقیم و غیرمستقیم و محتمل پیشران ها به ترتیب 3007، 2805، 2135، 1938 و 1572 برآورد شد. نرخ پرشدگی ماتریس اثرات 86/23 درصد است که شامل 153 عدد 1 (اثرات ضعیف)، 113 عدد 2 (اثرات متوسط)، 89 عدد 3 (اثرات قوی) و 8 حرف P (اثرات احتمالی) می شود. همچنین 9 پیشران با وابستگی زیاد و تأثیرگذاری کم (پیشران های پاسخ و یا خروجی) شناسایی و معرفی شدند که پایش وضعیت آن ها به عنوان معیاری برای سنجش میزان موفقیت مدیریت پیشنهاد داده می شود. نتایج این مطالعه ممکن است مورد توجه مدیران و تصمیم گیران برای اولویت بندی اهداف، سیاست ها و فعالیت ها قرار گیرد.
ارزیابی تأثیر مؤلفه های کیفیت محیطی بر الگوهای رفتاری در فضاهای فیزیکی شهری (نمونه موردی خیابان ولی عصر (عج) تهران)
حوزههای تخصصی:
از میان انواع فضاهای شهری در یک شهر، خیابان های اصلی از اهمیت ویژه ای برخوردارند. زیرا خیابان ها مکان هایی هستند که تعاملات اجتماعی در آن ها به بیشترین میزان خود رسیده و انواع رفتارهای متنوع مانند رفت وآمد عابران، گفتگو کردن، تماشا کردن، خوردن، خرید کردن و ... در آن به چشم می خورد. در واقع رفتارهای متنوع عابرانی که در ساعات مختلف شبانه روز در فضا حضور می یابند، خیابان را به فضای شهری سرزنده بدل می کند. پژوهش حاضر تأثیر مولفه های کیفیت محیطی بر الگوهای رفتاری را در یک سکانس منتخب خیابان ولیعصر(عج) تهران (از میدان راه آهن تا چهارراه مولوی)، به عنوان محیطی از فضاهای فزیکی شهری مورد ارزیابی قرار داده است. هدف از این مطالعه، شناسایی و ارزیابی محرک ها و الگوهای رفتاری کاربران در قالب نیازها و کیفیت های محیطی در فضاهای فزیکی شهری است. پژوهش حاضر، یک تحقیق میدانی با رویکرد توصیفی - تحلیلی است و به دنبال پاسخ به این سئوال اساسی است که، الگوها و قلمروهای رفتاری چه تأثیری در ارتقای کیفیت محیطی در فضاهای فزیکی شهری دارند؟ در این پژوهش برای تدوین چارچوب نظری، ابتدا با استفاده از روش اسنادی، ادبیات و مبانی نظری موضوع به تفصیل بیان شده و سپس با تحلیل رویکردهای موجود با تأکید بر الگوهای رفتاری، سعی در استدلال منطقی مباحث و در نتیجه تدوین چارچوب مفهومی برای پژوهش شده است. بدین منظور، علاوه بر تحلیل کیفی فضای شهری مورد مطالعه و بررسی چگونگی رفتارهای شکل گرفته شده در فضا به سبب وجود ویژگی های فضایی موجود در آن، به تحلیل کمّی شاخص ها با استفاده از طراحی پرسشنامه و نقشه های رفتاری بر اساس حجم نمونه و تبدیل یافته های کیفی به مؤلفه های کمّی از طریق نرم افزارSSPS پرداخته شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد از سویی نیازهای انسانی نتیجه ی تأثیر رفتار بر فضا و محیط است و قابلیت محیط، زمینه ساز انجام رفتارهاست و از سویی دیگر، ارتقای کیفیت محیطی و تأثیر مؤلفه های آن بر قلمروها و الگوهای رفتاری در فضاهای فزیکی شهری صرفاً مفهومی کمّی و تکنیکی نبوده، بلکه با مفاهیم کیفی نیز در ارتباط است.
منطقه بندی توسعه کشاورزی در استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق منطقه بندی توسعه کشاورزی در استان فارس به منظور شناسایی الگو های فضایی توسعه و تبیین عوامل ایجادکننده تفاوت های منطقه ای توسعه کشاورزی است. بر این اساس مجموعه ای از 87 شاخص توسعه کشاورزی مبتنی بر پنج بعد؛ 1) اجتماعی- فرهنگی، 2) ساختاری- اجرایی، 3) فنی- مدیریتی، 4) اقتصادی- مالی و 5) زیرساختی- خدماتی، در سطح شهرستان تدوین و انتخاب شد. داده های تحقیق از منابع آماری استان از قبیل؛ سرشماری عمومی کشاورزی 1382 و همچنین نتایج سالنامه های آماری استان در سال های 1383 تا 1386، گردآوری شد. سپس با بکارگیری رهیافت شاخص ترکیبی، و تکنیک های منطقه بندی GIS الگوهای فضایی توسعه کشاورزی شهرستان ها به تفکیک ابعاد پنجگانه و همچنین بر اساس شاخص ترکیبی کل ترسیم شد. نتایج کلی نشان داد که کل استان به سه منطقه کلان قابل تقسیم می باشند که با توجه به ویژگی های کلیدی و مشترک شهرستان های آن و عوامل ایجاد کننده توسعه یافتگی و توسعه نیافتگی آنها به این شرح نامگذاری شدند؛ سطح اول منطقه توسعه یافته شامل دو شهرستان است به عنوان ناحیه توسعه کشاورزی مبتنی بر بازارها، خدمات و صنایع شهری، سطح دوم منطقه متوسط شامل پنج شهرستان به عنوان ناحیه پیرامونی کشاورزی و سطح سوم نیز شامل 15 شهرستان است و به عنوان ناحیه پیرامونی غیرکشاورزی نامگذاری شده است که هر منطقه می تواند راهنمایی برای دستیابی به سطح بالاتر توسعه برای مناطق سطح پایین تر از خود باشد.
مدیریت جغرافیایی جمعیت های آسیب دیده از سیل و زلزله (مطالعه موردی: شهرستان سرخه)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مخاطرات طبیعی منجر به کاهش موجودی سرمایه انسانی، اجتماعی، فیزیکی می شوند و همچنین اثرات کوتاه مدت و بلندمدتی بر متغیرهای کلان اقتصادی و اجتماعی نظیر تولید،سرمایه گذاری، مخارج دولتی، تراز تجاری و فقر دارند که بر روی رشد اقتصادی و اجتماعی اثرگذار می باشد یکی از مسائلی که همواره مورد توجه سازمان های مسئول در مدیرت بحران قرار دارد انتخاب مکانی جهت استقرار اضطراری یا موقت جمعیت های آسیب دیده از سوانح می باشد. در ایران معمولاً مکان گزینی برای اسکان اضطراری شهروندان به صورت تجربی پس از بروز سانحه بدون در نظر گرفتن استانداردهای لازم توسط سازمان های امداد رسان انجام می گیرد. بدیهی است عدم رعایت مکان گزینی صحیح ممکن است فاجعه ی دیگری حتی به مراتب وخیم تر از سانحه اولیه بدنبال داشته باشد. بنابراین لزوم برنامه ریزی، مدیریت و ارائه راهکارهایی مناسب در استقرار اضطراری یا موقت جمعیتهای آسیب دیده قبل از وقوع زلزله الزامی می نماید از این رو این تحقیق با روش توصیقی تحلیلی بر پایه پیمایش به مکانیابی استقرار بهینه جمعیت های آسیب دیده از مخاطرات طبیعی(سیل و زلزله) در شهر سرخه استان سمنان پرداخت. به این منظور مکانهای بهینه اسکان موقت آسیب دیدگان از مخاطرات طبیعی احتمالی را برای منطقه مورد مطالعه، مورد بررسی قرار داده و با تلفیق برنامه ریزی صحیح و علمی در راستای مدیریت بحران با شناخت مکانهای مناسب جهت اسکان موقت آسیب دیدگان و آوارگان ناشی از حوادث احتمالی گام بر داشته شد نتایج تحقیقات و مطالعات انجام شده نشان می دهد که رویکرد به فناوری های نوین می تواند برای شناسایی فضاهای تخلیه جمعیت های آسیب دیده ناشی از زلزله و سیل مناسب باشند و ورزشگاه تختی واقع در جنوب غربی شهر سرخه بهترین مکان مناسب جهت برپایی اردوگاه اسکان موقت افراد بی سرپناه می باشد
تحلیل فضایی زیست پذیری اقتصادی در سکونتگاه های روستایی شهرستان ری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهبود شرایط زندگی در جوامع روستایی، هدف غایی برنامه ها و پروژه های توسعه روستایی است. پیش شرط دستیابی به این مهم، فراهم ساختن شرایط مناسب زندگی است. به همین خاطر، صاحب نظران، متخصصان و مدیران حوزه برنامه ریزی، مفهوم زیست پذیری را به عنوان یکی از مفاهیم نوین در حوزه برنامه ریزی روستایی که ارتباط نزدیکی با پایداری روستاها و بهبود کیفیت زندگی ساکنان آن دارد، پذیرفته اند. هدف تحقیق حاضر، تحلیل فضایی زیست پذیری اقتصادی در روستاهای شهرستان ری است. این پژوهش، به لحاظ هدف از نوع کاربردی و از حیث روش تحقیق توصیفی و تحلیلی است. جمع آوری داده ها با استفاده از دو نوع پرسشنامه محقق ساخته (یکی برای 98 روستای دارای سکنه به صورت تمام شمار و دیگری برای 360 نفر از سرپرستان خانوار به عنوان جامعه نمونه که طبق فرمول کوکران محاسبه و به روش ساده انتخاب گردید) انجام گرفت. نتایج حاصل از تحلیل موران دو متغیره نشان می دهد که 14 روستا از 98 روستای مورد مطالعه، در وضعیت کاملاً مطلوب، 37 روستا در وضعیت متوسط و 48 روستا در وضعیت نامطلوب قرار دارند. همچنین نتایج حاصل از تحلیل HOT / COLD SPOT s نشان می دهد که 16 لکه سرد (زیست پذیری پایین « LL »)، و 12 لکه داغ (زیست پذیری بالا « HH ») در ناحیه وجود دارد. بزرگترین لکه داغ در شمال شرق شهرستان واقع شده و روستاهای قرار گرفته در این لکه دارای زیست پذیری اقتصادی بالایی هستند و در مجاور همدیگر قرار گرفته اند. بزرگترین لکه سرد نیز در جنوب غرب شهرستان قرار گرفته است.
بررسی نگرش شهروندان به اثرات خزش شهری (مورد مطالعه: شهر دماوند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش کالبدی سکونتگاه های شهری در چارچوب مفهوم خزش شهری یکی از عوامل اصلی تغییر چشم انداز جغرافیای شهری در جهان معاصر به شمار می آید؛ این پدیده پیامدها و چالش های بسیاری برای توسعه پایدار و زیست پذیری نواحی شهری در پی دارد. در اغلب موارد خزش به مفهوم گسترش فیزیکی و رشد کنترل نشده و بی برنامه سکونتگاه های شهری در قلمرو فضاهای پیراشهری شناخته می شود. هدفِ این پژوهش، بررسی ادراکات شهروندان از اثرات خزش شهری در دماوند از توابع استان تهران است. در چارچوب روش شناسی کمّی با رویکرد توصیفی پیمایشی، از 384 نفر به عنوان حجم نمونه با استفاده از یک پرسش نامه استاندارد پرسشگری به عمل آمد. آزمون کلموگروف اسمیرنوف برای بررسی وضعیت نرمالیتی داده ها به کار رفت. پس از اطمینان از نرمال بودن داده ها، آزمون تی تک نمونه ای برای تجزیه و تحلیل آماری به کار رفت. پایایی هر یک از ابعاد پنجگانه مورد بررسی، با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ بررسی شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که از دیدگاه شهروندان اثرات منفی خزش شهری در همه ابعاد بررسی شده بالاتر از از حد متوسط است. در این میان، مهم ترین اثرات منفی خزش شهری در دماوند از دیدگاه شهروندان عبارت ا ند از: "تغییر غیراصولی کاربری زمین های کشاورزی"، "افزاش آلودگی هوا"، "افزایش هزینه های احیای طبیعت و حفاظت از محیط زیست"، "اختلال در نظم و امنیت اجتماعی و اقتصادی شهر"، " رشد فیزیکی شهر به طور بی برنامه، خودجوش و کنترل نشده". یافته های پژوهش دربردارنده نتایج کاربردی برای نهادهای مرتبط با برنامه ریزی شهری و منطقه ای و همچنین آمایش سرزمین در شهرستان دماوند است.
ارزیابی تغییرات پوشش بخش جنوبی دریاچه ارومیه با استفاده از تصاویر ماهواره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه تغییرات پوشش و کاربری اراضی کاربرد گسترده ای در برنامه ریزی های محیطی دارد. در طول یک دهه اخیر رشد روز افزون خشکی در حوضه دریاچه ارومیه به یک معضل مهم منطقه ای و حتی ملی تبدیل شده است. هدف پژوهش حاضر آشکارسازی تغییرات پوشش/کاربری اراضی در بخش جنوبی و جنوب شرقی این حوضه با استفاده از دو تصویر تیر ماه در سال های 2000 و 2017 است. برای انجام پژوهش از تصاویر سنجنده های TM و OLI ماهواره لندست و شاخص NDVIاستفاده شد. نقشه های کاربری منطقه در دو سال مورد بررسی، با استفاده از دو سری داده شامل باندهای طیفی (سری داده اول) و همچنین باندهای طیفی و لایه فیلتر بافت (سری داده دوم) به روش الگوریتم حداکثر احتمال تهیه. و شش طبقه کاربری شامل اراضی کشاورزی آبی، دیم، باغ، مراتع، بایر و آب تفکیک گردید. ارزیابی و مقایسه صحت نقشه های کاربری بدست آمده از هر سری داده، با استفاده از نمونه های تعلیمی برداشت شده از تصاویر گوگل ارث انجام شد و شاخص های ضریب کاپا، دقت کلی، دقت تولید کننده و دقت کاربر محاسبه گردید. طبق نتایج، سری داده های دوم از صحت طبقه بندی بالاتری برخوردار بوده و دقت کلی نقشه های سال 2000 و 2017 حاصل از سری داده های دوم به ترتیب 93/98 و 29/98 و سری داده های اول 28/99 و 45/91 بدست آمد. همچنین فیلتر بافت باعث کاهش اختلاط بین کلاسه های مرتع، اراضی کشاورزی آبی و باغ شد. نتایج ارزیابی تغییرات، گویای افزایش قابل توجه در مساحت اراضی کشاورزی آبی (44/13 درصد) و باغ (58/1) بوده، همچنین در بازه زمانی مورد مطالعه از مساحت پهنه های آبی و مرتع به میزان 58/1 و 94/22 درصد کاسته شده است.
بررسی امکان اعتلای منزلت اجتماعی، صنعت توریسم، هویت، فرهنگ و اقتصاد شهری با رویکرد پیاده محوری در بافت مرکزی شهر شیراز؛ مورد مطالعه: مجموعه ارزشمند باغ مینو با محوریت کوچه 39خیابان زند(ادیان) شیراز
حوزههای تخصصی:
نحوه توسعه شهرها در کشورهای درحال توسعه، با تمرکز و تراکم فعالیتها در بافت مرکزی همراه است و به دلیل ارجحیت تردد خودرو نسبت به انسان و نادیده گرفتن مقیاسهای انسانی، خود موجب بروز مشکلاتی نظیر از بین رفتن آرامش، سرزندگی، امنیت، حس تعلق، مشارکت و تعاملات اجتماعی می گردد. در تحقیق پیش رو سعی گردیده تا ضمن مرور تاریخچه و زمان شکل گیری بافت مرکزی شهر شیراز، و ارایه آگاهی نسبی از وجود برخی پتانسیل ها و ظرفیتهای متنوع و ناگفته بخشی از بافت مرکزی این شهر، با بررسی نظریات و نمونه های موردی و همچنین وضعیت موجود محدوه مورد مطالعه، از لحاظ مصوبات میراثی، طرح های تفصیلی و بازنگری، مسائل ترافیکی، و برداشتهای میدانی، در جهت تبدیل تدریجی بخشی از بافت مرکزی شهر شیراز به پیاده راه، جهت استفاده تمام اقشار و گروه ها گام برداشته شود و بامرور شرایط، امکان سنجی لازم و تاثیرات ناشی از آنرا براساس یافته ها و نتایج درنظر گرفت تا آغازی بر پیاده مداری در بافت مرکزی شهر باشد. روند انجام این تحقیق بصورت تاریخی، توصیفی، تحلیلی است که براساس روش اسنادی، کتابخانه ای و میدانی انجام گرفته است. باتوجه به نتایج حاصله، امکان اجرای پیاده راه در این بافت موفقیت آمیز ارزیابی می شود و آنرا نه تنها محدود کننده قلمداد نمی کند، بلکه نقطه شروع پیاده مداری در بافت مرکزی و توسعه پایدار و همه جانبه(منزلت اجتماعی، صنعت توریسم، هویت، فرهنگ و اقتصاد شهری) در شهر شیراز میداند.
بررسی تاثیر احساس امنیت و ارزش درک شده بر دلبستگی مکانی گردشگران مورد مطالعه (استان زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر احساس امنیت و ارزش درک شده بر دلبستگی مکانی گردشگران نوشته شد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی-تحلیلی است. به منظور جمع آوری اطلاعات و داده های مورد نیاز از روش کتابخانه ای و میدانی بهره گرفته شد. جامعه آماری پژوهش را گردشگران ورودی به استان زنجان تشکیل می دادند حجم نمونه آماری پژوهش با استفاده از فرمول کوکران برای جامعه نامحدود 384 نفر برآورد گردید. پایایی پرسشنامه از طریق محاسبه آلفای کرونباخ و محاسبه ضریب پایایی ترکیبی(Cr) سنجیده شد و همچنین روایی پرسشنامه در دو مرحله روایی صوری و ظاهری از طریق کسب نظر از اساتید و کارشناسان و روایی واگرا با محاسبه شاخص میانگین واریانس استخراج شده تایید شد. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزارهای SPSS و نرم افزار لیزرل استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که احساس امنیت و ارزش درک شده بر دلبستگی مکانی گردشگران تاثیر مثبت و معناداری دارد.
ارزیابی توسعه ی کالبدی شهر تبریز بر اساس تحلیل شاخص های رشد هوشمند شهری (مورد مطالعه: منطقه ی 2، 4 و 7 تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به ارزیابی توسعه ی کالبدی شهر تبریز براساس شاخص های رشد هوشمند شهری براساس داده های مربوطه جمع آوری شده پرداخته است. سوال اصلی تحقیق این است که بکار گیری شاخص های رشد هوشمند شهری در توسعه ی کالبدی مناطق شهر تبریز موثر خواهد بود؟ روش تحقیق حاضر بصورت توصیفی-تحلیلی و از نظر هدف پیمایشی می باشد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از مدلهای چند معیاره تاپسیس و آنتروپی شانون، تکنیک دلفی و تکنیک لیکرت استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که از بین سه منطقه ی شهرداری تبریز منطقه ی 2، 4 و 7، در شاخص تلفیقی رشد هوشمند شهری، منطقه ی 2 شهردارای بهترین حالت و منطقه ی 7 بدترین حالت را دارا می باشد. بنابراین توجه به مناطق کم برخوردار در برنامه ریزی های آتی توسعه ی کالبدی شهر تبریز حتما باید در اولویت قرار گیرد. براساس تجزیه و تحلیل اطلاعات از طریق تکنیک دلفی مشخص شد که، بهترین حالت توسعه ی کالبدی شهری تبریز الگوی مدل متمرکز همراه با خدمات و امکانات رفاهی محور مراکز ناحیه ای و محله ای می باشد. همچنین از طریق طیف لیکرت به تفاوت بین وضع موجود و مطلوب توسعه ی کالبدی شهر تبریز براساس شاخص های رشد هوشمند شهری پرداخته شد. در وضع موجود توسعه ی کالبدی شهر تبریز برابر (16/37) و توسعه ی کالبدی شهر تبریز براساس شاخص های رشد هوشمند شهری در وضع مطلوب برابر (84/62) شد. که نشان می دهد بکارگیری شاخص های رشد هوشمند شهری در توسعه ی کالبدی شهر تبریز موثر خواهد بود.