بررسی نگرش شهروندان به اثرات خزش شهری (مورد مطالعه: شهر دماوند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گسترش کالبدی سکونتگاه های شهری در چارچوب مفهوم خزش شهری یکی از عوامل اصلی تغییر چشم انداز جغرافیای شهری در جهان معاصر به شمار می آید؛ این پدیده پیامدها و چالش های بسیاری برای توسعه پایدار و زیست پذیری نواحی شهری در پی دارد. در اغلب موارد خزش به مفهوم گسترش فیزیکی و رشد کنترل نشده و بی برنامه سکونتگاه های شهری در قلمرو فضاهای پیراشهری شناخته می شود. هدفِ این پژوهش، بررسی ادراکات شهروندان از اثرات خزش شهری در دماوند از توابع استان تهران است. در چارچوب روش شناسی کمّی با رویکرد توصیفی پیمایشی، از 384 نفر به عنوان حجم نمونه با استفاده از یک پرسش نامه استاندارد پرسشگری به عمل آمد. آزمون کلموگروف اسمیرنوف برای بررسی وضعیت نرمالیتی داده ها به کار رفت. پس از اطمینان از نرمال بودن داده ها، آزمون تی تک نمونه ای برای تجزیه و تحلیل آماری به کار رفت. پایایی هر یک از ابعاد پنجگانه مورد بررسی، با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ بررسی شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که از دیدگاه شهروندان اثرات منفی خزش شهری در همه ابعاد بررسی شده بالاتر از از حد متوسط است. در این میان، مهم ترین اثرات منفی خزش شهری در دماوند از دیدگاه شهروندان عبارت ا ند از: "تغییر غیراصولی کاربری زمین های کشاورزی"، "افزاش آلودگی هوا"، "افزایش هزینه های احیای طبیعت و حفاظت از محیط زیست"، "اختلال در نظم و امنیت اجتماعی و اقتصادی شهر"، " رشد فیزیکی شهر به طور بی برنامه، خودجوش و کنترل نشده". یافته های پژوهش دربردارنده نتایج کاربردی برای نهادهای مرتبط با برنامه ریزی شهری و منطقه ای و همچنین آمایش سرزمین در شهرستان دماوند است.