فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۷۴۱ تا ۳٬۷۶۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
تصور شهر جدا از محیط های طبیعی، اجتماعی و انسان ساخت متعلق به قلمرو اکولوژیک آن یعنی محیط هایی که در بهره وری از فضا و منابع زیستکره با شهر سهیم اند، محال است. در اکثر شهرهای ایران توسعه شهری بدون ملاحظات اکولوژیکی باعث از بین رفتن باغات و فضاهای سبز شهری شده و نیز منجر به رشد بی قواره شهرها در راستای گسترش افقی صورت گرفته در داخل باغات و فضای سبز شده است. شهر مراغه دومین شهر پرجمعیت استان آذربایجان شرقی یکی از شهرهای متضرر از چنین روندی است. مطالعه تطبیقی تغییرات کاربری فضای سبز و باغات با استفاده از مستندات طرحهای شهری و قابلیت های نرم افزارهای سیستم اطلاعات جغرافیایی و همچنین تحلیل و ارزیابی دلایل تخریب باغات و فضاهای سبز شهری مراغه با استفاده از بررسی پرونده های مربوط به تغییر کاربریهای صورت گرفته در دوره زمانی 1373 الی 1385، نشان از تخریب عرصه های مذکور در چارچوب های قانونی(رای کمیسیون ماده 5، پیشنهادات طرحهای توسعه شهری، مواد 147 و 148 قانون ثبت اسناد) و غیر قانونی (تصمیمات مدیریت شهری خارج از ضوابط موجود، تخریب و تغییر کاربری غیرمجاز توسط مالکین، تخریب و تبدیل شدن به اراضی بایر در اثر عدم توجه مالکین و نیز تخریب به دلایل نامشخص) است. یافته های تحقیق نشان دهنده انهدام و تغییر کاربری فضاهای سبز و باغات به میزان 5/65 درصد توسط ارگان های دولتی و در چاچوب های قانونی و 6/32 درصد بصورت غیر قانونی و توسط مالکین و 9/1 درصد نیز به دلایل نامشخص صورت گرفته است که هشداری برای متخصصان امر و سیاستگذاران توسعه شهری برای مواجهه با مشکلات باغ زدایی در روند توسعه های شهری است.
نقش عوامل کالبدی در اجتماع پذیری سکونتگاه های غیر رسمی (نمونه موردی: محله های حصار امام خمینی و دیزج همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه در سکونتگاه های غیر رسمی شاهد هستیم که سردرگمی اجتماعی و کم بودن تعاملات اجتماعی از ویژگی های عمده شخصیتی ساکنان آن ها است. در پژوهش های صورت گرفته در این حوزه سکونتگاه های غیر رسمی دیده شده ولی به عوامل کالبدی رونق دهنده تعاملات اجتماعی در این محله ها توجه چندانی نشده است. از این رو پاسخ به این پرسش که ساماندهی کالبد فضاهای عمومی چه تاثیری در حضورپذیری افراد و ارتقای تعاملات اجتماعی دارد ضروری است، تا بتوان از این طریق مانع از نقل مکان آنان به محله های دیگر شهر برای گذران اوقات فراغت شد. این نوشتار با مقایسه دو سکونتگاه غیر رسمی شهر همدان یعنی محله حصار امام خمینی و دیزج به کنکاش در مورد پاسخ این سوال می پردازد؛ چنین به نظر می رسد که روحیه اجتماع پذیری در بین ساکنان سکونتگاه های غیر رسمی با عوامل کالبدی شکل دهنده آن محیط رابطه معنی داری دارد.روش مطالعه روش توصیفی-تحلیلی و ابزار پژوهش مطالعات میدانی و نرم افزار spssبوده است، داده های گردآوری شده در نزم افزار spss تحلیل و با آزمون تی دو نمونه ای مستقل و رگرسیون خطی ساده سنجیده شده است,در ادامه رابطه بین هریک از مفاهیم و متغیرهای کالبدی موثر بر اجتماع پذیری فضا با یکدیگر مورد بررسی قرار گرفته است که خود بیانگر بستری مطلوب جهت بهبود مولفه های کالبدی تسهیل گر اجتماع پذیری است.نتایج نشان می دهد که محله حصار از وضعیت کالبدی مطلوب تری نسبت به محله دیزج برخوردار است که به نظر می رسد این عامل یکی از دلایل اجتماع پذیرتر بودن این محله نسبت به محله دیزج است؛ و فاکتورهای کالبدی شامل: وجود عناصر مکث و توقف، تابلوهای آگاهی دهنده هنری، معماری و تبلیغاتی در بین سایر عوامل کالبدی بیشترین نقش را در اجتماع پذیری فضا از نظر ادراکات ذهنی مردم دارند.
بررسی آلودگی نیتراتی آب زیرزمینی ناحیة جنوب شرق شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ژئوپولتیک و جغرافیای سیاسی
منبع:
وحید بهمن ۱۳۴۵ شماره ۳۸
حوزههای تخصصی:
تحلیل عملکرد شوراهای حل اختلاف در تعالی مدیریت توسعه روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسناد توسعه روستایی نشان می دهد که مدیریت توسعه روستایی به عنوان یک فرآیند، تنها توسط دولت ها، بوروکراسی و بازار صورت نمی گیرد. بلکه در حال حاضر مردم و نهاد های مردمی در قالب واژه حکمروایی به جای واژه مدیریت و با رهیافت نهادسازی جدید و با هدف تواناسازی جوامع روستایی در نظر گرفته می شود. لذا، اصول و رهیافت، معماری برنامه ریزی با رهیافت اجتماعی و طرح های مشارکت روستاییان بروز و افزایش یافته است و این موارد با افزایش نقش حکمروایی در مقابل اقدامات و مداخلات مستقیم دولت همراه شده است. مقاله حاضر با هدف تحلیل عملکرد شورای حل اختلاف در تعالی مدیریت توسعه روستایی روستاهای شهرستان شبستر انجام گرفته است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و پیمایشی و ابزار گردآوری اطلاعات نیز پرسشنامه بوده است. جامعه آماری تحقیق 16 روستای دارای شورای حل اختلاف بخش مرکزی شهرستان شبستر می باشد که از بین آنها230 نفر از سرپرست های خانوار از طریق روش نمونه گیری کوکران انتخاب شده اند. در این پژوهش از تعداد 9 شاخص و 58 گویه به عنوان مؤلفه های حکمروایی خوب برای تحلیل عملکرد شورای حل اختلاف استفاده شده است. برای تحلیل داده ها از آزمون T تک متغیره و تحلیل واریانس استفاده شده است. بر اساس نتایج به دست آمده از تحلیلها، می توان گفت شورای حل اختلاف تا حدودی توانسته مدیریت توسعه روستایی شهرستان شبستر را تعالی بخشد.
ارتباط ویژگی های ژئومرفولوژیک حوضه ها و قابلیت سیل خیزی (تجزیه و تحلیل داده های سیل از طریق مقایسه ژئومرفولوژیک حوضه های فشند و بهجت آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیل همه ساله در گوشه و کنار کشور خسارات زیادی را به منابع اقتصادی وارد می آورد. وقوع سیل و خسارات ناشی از آن در ایران طی سال های اخیر روند افزایشی داشته است؛ حال آن که به آن توجه زیادی نشده است. در این مقاله سعی شده تا تاثیر ویژگی های ژئومرفولوژیک در سیل خیزی از طریق مقایسه میزان تاثیرگذاری متغیرهای مؤثر در دو حوضه فشند و بهجت آباد در استان قزوین مورد بررسی و مقایسه قرار گیرد. ابزارهای اصلی تحقیق را سیستم اطلاعات جغرافیایی در قالب نرم افزارهای Arcview , Arcinfoو نرم افزار Autocad تشکیل داده است. روش تحقیق بر پایه روش تحلیلی استوار بوده است و تکنیک کار، کمیت پذیری هر یک از متغیرهای مؤثر در سیل خیزی (پوشش گیاهی، شیب، نوع خاک، سنگ شناسی، رتبه بندی آبراهه ها ) بوده است. این متغیر ها در قالب لایه های اطلاعاتی وارد سیستم شده و در نهایت با تلفیق لایه های مذکور و تجزیه و تحلیل آنها، نقشه نهایی پهنه بندی خطر وقوع سیل دو حوضه با پهنه های متفاوت تهیه گردیده است. جهت مقایسه سیل دو حوضه از روش تحلیلی و اختلاف متغیرهای ژئومرفولوژیکی موجود بهره گرفته شده است. با بررسی شرایط طبیعی و پهنه بندی خطر وقوع سیل در دو حوضه ملاحظه می شود که زمینه های طبیعی بسیار مساعدی برای وقوع سیل وجود دارد. با این وجود در حوضه فشند به دلیل شیب زیادتر و نیز غلبه سایر متغیر های مورد بررسی، نیروی برشی آب زیادتر شده و در نتیجه قدرت فرسایشی جریان افزایش می یابد و از اینرو سیل خیزی در این حوضه به مراتب بیشتر از حوضه بهجت آباد می باشد. نتایج بدست آمده نشان می دهد که حوضه آبخیز بهجت آباد از نظر ژئومرفولوژی نسبت به حوضه آبخیز فشند مراحل تکاملی بیشتری را طی نموده است. همچنین حوضه فشند از نظر ویژگی های مرفومتریک به شکل دایره نزدیک ترمی باشد و بدیهی است این حوضه از قابلیت سیل خیزی بیشتری نیز برخوردار است؛ در صورتی که حوضه های کشیده ای مانند حوضه بهجت آباد با نسبت انشعابات متراکم تر از زمان تأخیر بالاتری برخوردار بوده و ضریب سیل خیزی کمتری دارد. واژگان کلیدی : حوضه های آبخیز، سیل، حوضه فشند، حوضه بهجت آباد، ژئومرفولوژی، فرسایش.
امکانسنجی جاذبه های توریستی- اگرواکوتوریستی در توسعه روستایی با تاکید بر باغات گیلاس و استفاده از مدل SWOT مورد: دهستان لواسانات کوچک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطقه شمیرانات و لواسانات کوچک از ابتدای نهضت توریسم و طبیعت گردی ایران با وجود منابع اکولوژیکی، رودخانه های پر آب، جنگل و کوهستان، آب و هوای مطلوب، صخره و بویژه باغات انبوه به عنوان قطب تولید گیلاس کشور و استقرار مکانی - فضایی ویژه (همجواری با کلانشهر تهران)، از قابلیت توریستی- اگرواکوتوریستی ویژه ای بر خوردار می باشند. نتایج این پژوهش که به منظور امکانسنجی توریستی– اگرواکوتوریستی محدوده مطالعاتی، با استفاده از مدل « SWOT » تهیه گردیده است، نشان دهنده این است که محدوده، دارای نقاط قوت داخلی و قابلیتهای بالقوه توریستی - اگروتوریستی بسیار بالایی است. بنابراین ضرورت اعمال استراتژیها و راهکارهای اساسی در جهت اولاٌ: تاکید بر نقاط قوت و بویژه جنبه اگرواکوتوریستی، با از بین بردن یا کاهش تهدید ها، موانع پیش روی توسعه گردشگری، و ثانیاٌ: استفاده از اصل مزیت نسبی و بهره گیری از عوامل بیرونی بخصوص، مجاورت با کلانشهر تهران به عنوان فرصتی بهینه، در راستای پایداری سکونتگاههای روستایی منطقه تاکید دارد.
میگماتیت
حوزههای تخصصی:
بررسی تاثیر هویت کالبدی بر انسجام اجتماعی مطالعه موردی؛ محله اوین شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هویت کالبدی از نظر مفهومی با اصطلاحات"" شخصیت"" و ""حس مکان"" مترادف بوده و درارتباط با محله، با موضوعات بسیاری از جمله ساکنین محله، باورها، شیوه زیست، آرمانها، فرهنگ، جهان بینی و... مرتبط و غیر قابل تفکیک است. هدف اصلی این پژوهش سنجش وابستگی هویت کالبدی محله اوین شهر تهران با میزان انسجام اجتماعی موجود در محله است. این تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی میباشد که به صورت پیمایشی در جامعه نمونهای به حجم 95 نفر انجام شده است.محله اوین با قدمتی بیش از هزار سال و تمدنی اصیل در پهنه یک محیط شهری، تحت تاثیر شرایطی، هویت کالبدی و میزان تعلقات مکانی ساکنین آن دچار تحول گردیده است. در این پژوهش جهت سنجش میزان وابستگی هویت کالبدی و انسجام اجتماعی از روشهای تی- تست و آزمون اسپیرمن استفاده شده که نتیجه تحقیق، کاهش هویت کالبدی در محله اوین و متعاقبا گسستگی و سردی روابط اجتماعی و انسجام محله ای، در محیط محله را نشان می دهد. بنابراین رابطه تنگاتنگی بین دو متغیر هویت کالبدی و انسجام اجتماعی وجود دارد.
فلسفه علم جغرافیا؛ مکتب فرانکفورت و تأثیر آن در آموزش جغرافیا
حوزههای تخصصی:
بررسی بقایای آفتکش های آلی پایدار در رسوبات تالاب بین المللی انزلی، ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تالاب انزلی یکی از بوم سازگان مهم آبی در ایران است که در جنوب دریای خزر قرار دارد و زیستگاه ماهیان، آبزیان و پرندگان با ارزشی است که از ابعاد اکولوژیک و اقتصادی درخور توجهند. یکی از آلاینده های موجود در این تالاب ترکیبات آلی پایدار هستند، این سموم با گسترش وسیع در محیط زیست به عنوان یکی از مشکلات آلودگی جهانی شناخته میشوند که به علت حلالیت بالا در چربی و پایداریشان در محیط زیست میتوانند در بدن موجودات زنده تجمع یابند و از طریق زنجیرة غذایی انتقال پیدا کنند. در این مطالعه یک گروه مهم از این ترکیبات شامل آفتکش های آلی کلره (OCPs) در زمستان 1386و بهار 87 در رسوبات تالاب انزلی شدند. غلظت ترکیبات هگزاکلروسیکلوهگزان، سیکلودین ها، ترکیبات ددت و هگزاکلروبنزن به ترتیب در زمستان، 21/4-17/1، dw ng/g 08/5– nd،dw ng/g 51/8-43/1،dw ng/g 35/0- 06/0 و در بهار dw ng/g 78/4-08/1، 97/5–27/1، 92/9–15/2، dw ng/g 38/0-06/0 است. غالب ترین ایزومرهای ترکیبات هگزاکلروسیکلوهگزان، سیکلودین ها و ترکیبات ددت در نمونه های زمستان بترتیب HCH- ?، اندوسولفان و p,p/-DDE با میانگین غلظت ng/g dw 12 /2-47/0، ng/g dw 7/1- nd، ng/g dw 47/3-43/1 و در بهار هم HCH- ?، اندوسولفان و p,p/-DDE با میانگین غلظت ng/g dw 58/2-46/0، ng/g dw 96/1-44/0، ng/g dw 78/4-32/1 بودند. در تمام نمونه های بهار غلظت های آفتکش های آلی کلره بیشتر از نمونه های زمستان است. همچنین تفاوت معنیداری بین ایستگاههای تالاب به وجود آمد (05/0< P).
جغرافیا در عصر نوزدهم
طراحی الگوی مشارکت بخش های دولتی، خصوصی، بهره برداران و تشکل هاجهت تحقق توسعه پایدار کشاورزی (مطالعه موردی: بخش مرکزی شهرستان بویراحمد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تحقیق حاضر با هدف طراحی الگوی مشارکت بخش های دولتی، خصوصی، بهره برداران و تشکل ها جهت تحقق توسعه پایدار کشاورزی در بخش مرکزی شهرستان بویراحمد اجرا شده است.
روش: در این مطالعه از روش تحقیق کیفی و نظریه بنیادی (رویکرد گلیسر) استفاده شده است. جامعه مورد مطالعه شامل افراد دست اندرکار در هر کدام از بخش های دولتی، خصوصی، بهره برداران و تشکل های کشاورزی بخش مرکزی شهرستان بویراحمد بودند که به ترتیب 14، 12، 13 و 12 نفر را شامل شده است. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختارمند استفاده شده است.
یافته ها: براساس نتایج حاصل از نظریه بنیادی، الگوی مشارکت بخش های دولتی، خصوصی، بهره برداران و تشکل ها جهت تحقق توسعه پایدار کشاورزی ترسیم شده است. این الگو در بر دارنده مؤلفه های تأثیرگذار (از قبیل راهبرد مشارکت محور توسعه پایدار کشاورزی، خدمات کیفی بخش خصوصی، مشارکت محوری بهره برداران، محوریت سیستمی تشکل ها، تمرکززدایی و استفاده از قدرت های محلّی)، بازدارنده ها (از قبیل تمرکزگرایی و حاکمیت روابط در بخش دولتی، موانع و محدودیت های اجرایی و سرمایه گذاری بخش خصوصی، فقر اقتصادی و فرهنگی بهره برداران و چالش های نهادی و قانونی تشکل های بخش کشاورزی) و نیز جایگاه و نقش بخش های دولتی، خصوصی، بهره برداران و تشکل ها در برقراری مشارکت متوازن و هماهنگ بوده است. همچنین، در این الگو شبکه مشارکت محور نظارتی و بانک اطلاعاتی کشاورزی پیش بینی شده است.
محدودیت ها: از محدودیت های تحقیق حاضر می توان به موارد ذیل اشاره نمود: الف) زمان بر بودن تحقیق؛ ب) عدم همکاری برخی از افراد مد نظر (مطلعان کلیدی) برای گرد آوری داده ها؛ ج) مشکل بودن ارزیابی اهمیت نسبی اجزاء و عوامل نظریه پیشنهادی.
راهکارهای عملی: با توجه به این که تحقیق های کیفی، زمینه خوبی را برای رسیدن به یافته های واقعی تر با مشارکت مردم فراهم می کند و در این فرآیند، محقق نیز جزء با ارزشی به شمار می آید که با فکر و ایده خود، هر آنچه را که از زمینه های واقعی موجود بیرون می آید سامان می دهد، شکل می بخشد و نظریه و الگو می سازد.
اصالت و ارزش: تحقیق حاضر به طراحی الگوی مشارکت بخش های دولتی، خصوصی، بهره برداران و تشکل ها جهت تحقق توسعه پایدار کشاورزی پرداخته است تا بتواند همانگی لازم را بین بخش های مذکور برای برنامه ریزی های صحیح و اجرای آن ها به وجود بیاورد. با توجه به مسائل گفته شده، تحقیق حاضر در نوع خود نوآوری تلقی می شود.
طراحی و پیاده سازی یک سیستم یکپارچه مدل سازی تغییر کاربری اراضی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر افزایش جمعیت و رشد شهر و شهرنشینی موجب افزایش اهمیت زمین و لزوم مدیریت کاربری آن شده است. نتایج رشد شهر در مسائل اجتماعی و محیطی مثل از بین رفتن زمین های کشاورزی، رشد ناموزون شهرها و افزایش ترافیک دیده می شود. با توجه به پیچیدگی و پویایی محیط شهری و لزوم هدفمند نمودن تغییرات کاربری اراضی، تلفیق GIS و PSS در قالب سیستم های حامی برنامه ریزی مکانی (SPSS) اجتناب ناپذیر می باشد. هدف از انجام این تحقیق، توسعه یک سیستم حامی برنامه ریزی مکانی برای مدلسازی تغییر کاربری اراضی شهری (ULCMS) می باشد، به صورتی که برنامه ریزان بتوانند به نحو مناسبی دانش کارشناسی را در قالب معیارها و وزن های مورد نظر وارد کرده و تاثیر آنها را در نتایج کار ملاحظه نمایند. سیستم توسعه داده شده شامل ابزارهای ارزیابی تناسب زمین، محاسبه مساحت مورد نیاز کاربری ها و تغییر کاربری اراضی می باشد. در این راستا، از مدل های دسترسی، مدل های همسایگی، روش های تصمیم گیری چند معیاره، عملگرهای فازی، رگرسیون خطی، مدل ماکزیمم پتانسیل و بهینه سازی سلسله مراتبی استفاده شده است. ارزیابی عملی سیستم برای سنجش تغییر کاربری های مسکونی، تجاری، صنعتی، زراعی و خدماتی برای سال 1395 و 1390 در شهر شیراز انجام گرفت. نتیجه این امر نشان می دهد که ULCMS به فهم بهتر کاربران، نمایش پیچیدگی سیستم کاربری اراضی و توسعه و بهبود استراتژی های مدیریت کاربری اراضی کمک می کند تا تعادل بهتری بین گسترش شهری و حفاظت محیطی ایجاد کند.
پراگماتیسم
منبع:
سپهر پاییز ۱۳۹۰ شماره ۷۹
حوزههای تخصصی:
جمعیت جهان
منبع:
وحید مرداد ۱۳۵۰ شماره ۹۲
حوزههای تخصصی:
نقش وجوه ارسالی و سرمایه گذاری مهاجران در توسعه روستایی مورد: دهستان رامشه(شهرستان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیوندها و مناسبات متعددی بین شهرها و نواحی روستایی وجود دارد که یکی از این پیوندها و مناسبات، مبادلات پولی و مالی است. وجوه ارسالی مهاجران به خانوا¬ده¬های خود در روستاها و نیز سرمایهگذاری آن ها در نواحی روستایی یکی از زمینه های انتقال سرمایه و سرمایه گذاری در روستاها است که میتواند نقش مهمی در رشد و توسعه نواحی روستایی داشته باشد. این موضوع امروزه از اهمیت ویژهای برخوردار است ولی تاکنون در ایران بدان پرداخته نشدهاست. هدف این مقاله یافتن پاسخ برای این سؤال است که مهاجران روستایی از طریق سرمایه گذاری و ارسال وجوه چه نقشی در روند توسعه و عمران داشتهاند؟ تحقیق حاضر از نوع توصیفی و تحلیلی و روش انجام آن میدانی و با استفاده از ابزار پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده بودهاست. نتایج نشان میدهد که وجوه ارسالی مهاجران در روستاهای این ناحیه نقش مهمی در تجدید حیات، رشد و توسعه و بهویژه اشتغال¬زایی دهستان رامشه داشته است. همچنین در روستاهایی که این مبالغ صرفاً در زمینه تأمین مخارج روزانه خانوارها نبوده و در خدمت ایجاد اشتغال و تامین زیرساختهای روستاها بهکارگرفتهشده، نقش موثرتری در عمران و توسعه روستاها داشتهاست.
عوامل اقتصادی مؤثر بر ناپایداری سکونتگاه های روستایی: مطالعه موردی روستاهای شهرستان دماوند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی نیم قرن گذشته، بسیاری از مناطق روستایی کشور به علل مختلف و از جمله عوامل اقتصادی در معرض ناپایداری و تخلیه جمعیتی قرار گرفته اند و جمعیت روستایی به نفع مناطق شهری کاهش و تعدادروستاهای خالی از سکنه افزایش یافته است. در پژوهش حاضر، با انتخاب هشت روستا از 81 روستای شهرستان دماوند به روش طبقه ای- تصادفی، تأثیر عوامل اقتصادی بر ناپایداری سکونتگاه های روستایی بررسی شد. جامعه آماری پژوهش شامل کل خانوارهای ساکن این روستاها بر مبنای سرشماری سال1390 بود (875= N ) که از آن میان، تعداد 267 خانوار برای تکمیل پرسشنامه انتخاب شدند. نوع پژوهش کاربردی و روش انجام آن توصیفی- تحلیلی بود که به صورت پیمایشی- میدانی انجام شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون های آماری t تک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شد. نتایج نشان داد که عوامل اقتصادی چون کمبود امکانات، اشتغال ، درآمد و عدم سرمایه گذاری دولتی و خصوصی بر ناپایداری روستاهای منطقه مؤثر بوده و فرایند توسعه را با چالش های جدی روبه رو ساخته است. از این رو، توانمندسازی اقتصادی روستاها می تواند به پایداری سکونتگاه های روستایی بینجامد.
سنجش تطبیقی تصویر ذهنی شهروندان و کارشناسان به مفهوم کیفیّت محیط شهری در طرح مسکن مهر (مطالعه موردی: شهر امیدیه)
حوزههای تخصصی:
امروزه اهمیّت محیط های سکونتی به ویژه در نواحی شهری به عنوان زیستگاه اصلی ساکنین افزایش یافته است. کیفیّت فضاهای مسکونی (اعم از درونی و بیرونی) می تواند با برآورد میزان رضایت یا رفاه استفاده کننده از آن مورد ارزیابی قرار گیرد. اندازه گیری میزان کیفیّت محیط شهری پیچیده و متأثر از مجموعه عوامل فراوانی است. این پژوهش با هدف کاربردی و در راستای ارتقای کیفیّت محیط در طرح مسکن مهر شهر امیدیه در پی پاسخ دادن به این سؤال است که اولویّت معیارها و شاخص های کیفیّت محیط در طرح مسکن مهر با تأکید بر تصویر ذهنی شهروندان از یک سو و نگاه مسؤلان و کارشناسان امور شهری از سوی دیگر کدامند؟ لذا برای سنجش کیفیّت محیط در طرح مسکن مهر شهر امیدیه پرسشنامه ای تدوین شد تا از نظر شهروندان و کارشناسان معیارهای مؤثر در کیفیّت محیط شهری (محیطی، اجتماعی و فرهنگی، اقتصادی، کالبدی و مدیریتی) مورد بررسی قرار گیرد. در این راستا، با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی و با به کارگیری نرم افزار SPSS در تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون آنالیز واریانس یک طرفه ( Oneway ) و آزمون دانکن در گروه بندی ( HSD ) سعی دارد به ارزیابی و رتبه بندی این مؤلفه ها بپردازد. نتایج حاصل، بیانگر آن است که شهروندان اولویّت پایین بودن سطح کیفیّت زندگی در طرح مسکن مهر شهر امیدیه را در عدم توجه به مسایل فرهنگی و اجتماعی محیط و سطح پایین معیار اقتصادی و کالبدی ساکنان می دانند. در حالی که در رویکرد کارشناسان در طرح مسکن مهر معیارهای اقتصادی دچار نابسامانی هستند. بررسی ها حاکی از این است که در ایجاد طرح های مسکن مهر شهر امیدیه نقش ساکنان نادیده گرفته شده است و سعی بر این بوده است که گروه خاصی از مردم در فضاهایی محدود و صرفاً منطبق با اهداف کمّی مسکن، اسکان داده شوند. بنابراین پیشنهاد می شود برای بهبود شرایط ساکنان و افزایش سطح کیفیّت زندگی در آن، به تطبیق گونه شناسی شهری با ساختار اجتماعی جامعه مورد مطالعه پرداخته شود.