فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۷٬۴۲۱ تا ۱۷٬۴۴۰ مورد از کل ۳۳٬۸۴۴ مورد.
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال هفتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۶
57 - 70
حوزههای تخصصی:
امروزه زیست پذیری در بیشتر کشورهای توسعه یافته به عنوان یک اصل راهنما در چارچوب گفتمان پایداری در سیاست گذاری ها و برنامه ریزی های شهری گسترش پیدا کرده است. روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی – تحلیلی و ازلحاظ هدف کاربردی می باشد. برای گردآوری اطلاعات از روش اسنادی- کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. جامعه آماری ساکنان منطقه 12 شهر تهران می باشند که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 384 نمونه محاسبه شده و بر اساس تعداد جمعیت هر ناحیه سهمیه متناسب تخصیص داده شده است. نتایج نشان داد که واریانس تجمعی تبیین شده توسط عوامل اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی 94.472 می باشد که نشان می دهد عوامل مربوطه 94.472 درصد زیست پذیری را بیان می کنند. همچنین شاخص زیست پذیری منطقه 12 شهر تهران با میانگین 2.87 و آماره t 4.75 در حد متوسط قرار داشته و با توجه به مطلوبیت عددی آزمون (3) می توان گفت آماره t تمامی ابعاد زیست پذیری منطقه 12 شهر تهران قابل قبول می باشد. از طرف دیگر می توان گفت که ابعاد زیست پذیری در منطقه 12 شهر تهران متفاوت است و بین نواحی منطقه 12 ازنظر شاخص های زیست پذیری تفاوت معناداری دیده می شود. درنهایت نتایج حاصل از تحلیل رگرسیونی نشان داد که 79.2 درصد از تغییرات زیست پذیری وابسته به 4 متغیر ذکرشده در این تحقیق بود و با توجه به معنی دار بودن مقدار آزمون F (19.846) در سطح 99 درصد می توان گفت که در مدل رگرسیونی تحقیق، مجموعه متغیرهای اقتصادی، اجتماعی و کالبدی قادرند تغییرات زیست پذیری را به خوبی تعیین کنند.
نقش سرمایه اجتماعی در توسعه پایدار محله ای(مطالعه موردی شهر ایذه)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۷
123 - 138
حوزههای تخصصی:
گسست در ساختار فضایی محلّه های شهری و از بین رفتن هویت کالبدی آن ها، سبب از بین رفتن ساختار اجتماعی پیوسته میان ساکنان و کاهش ارتباطات چهره به چهره و رودررو گشته و باعث جایگزینی روابط ثانویه به جای روابط گرم و صمیمی افراد شده است. هدف پژوهش بررسی نقش سرمایه اجتماعی در توسعه پایدار محله ای شهر ایذه می باشد. روش پژوهش حاضر، توصیفی - تحلیلی بوده و ابزار اصلی پژوهش پرسشنامه محقق ساخته می باشد جامعه آماری پژوهش شامل محلات 15 گانه شهر ایذه می باشد که طبق سرشماری سال 1390 جمعیتی بالغ بر 122013 نفر است. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 250 نفر به دست آمده است. داده های گردآوری شده توسط پرسشنامه با استفاده از آزمون T در قالب نرم افزارSPSS 20 مورد آزمون و تجزیه وتحلیل قرارگرفته است. نتایج نشان می دهد وضعیت کلی سرمایه اجتماعی در سطح محلّه های شهر ایذه با سطح معناداری بالای 05/0 نشان دهنده ی وضعیت مطلوب می باشد.و ازنظر شهروندان دو شاخص کالبدی - زیست محیطی و بهداشتی - درمانی در وضعیت فرا پایداری قرارگرفته است و شهروندان از این دو سنجه رضایتمندی کافی رادارند ولی دو سنجه دیگر شاخص اجتماعی - فرهنگی و اقتصادی در سطح معنی داری قرار نگرفتند و در سطح ناپایداری قرار دارد. نتیجه کلی پژوهش حاکی از توجه بیشتر متخصصان و برنامه ریزان شهری و منطقه ای به شاخص های توسعه پایدار محلّه ای در سطح محلات 15 گانه شهر ایذه می باشد.
پیش بینی بارش ماهانه با استفاده از مدل های برنامه ریزی بیان ژن و ماشین بردار پشتیبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برآورد و پیش بینی بارش و دستیابی به مقدار رواناب ناشی از آن، نقش اساسی و مؤثری را در مدیریت و بهره برداری صحیح از حوضه، مدیریت سدها و مخازن، به حداقل رساندن خسارات ناشی از سیلاب، خشکسالی و مدیریت منابع آب ایفا می کند و به همین دلیل مورد توجه هیدرولوژیست ها می باشد. عملکرد خوب مدل های هوشمند باعث افزایش استفاده از آنها برای پیش بینی پدیده های مختلف هیدرولوژیکی شده است. لذا در پژوهش حاضر، از دو مدل هوشمند به نام های برنامه ریزی بیان ژن و ماشین بردار رگرسیونی برای پیش بینی بارش ماهانه شهرستان نهاوند استفاده شد. در این مطالعه از داده های بارش، دما و رطوبت نسبی ماهانه ایستگاه وراینه در یک دوره 32 ساله (1393-1362) استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد که عملکرد هر دو مدل خوب و مشابه بوده (ضریب همبستگی حدود 92/0) ولی با توجه به بررسی معیارهای ارزیابی مختلف، مدل برنامه ریزی بیان ژن عملکرد کمی بهتر داشته است (جذر میانگین مربعات خطا به ترتیب 0478/0 و 0486/0). این در حالی است که مدل ماشین بردار رگرسیونی دارای مزیت سهولت در اجرای مدل می باشد. به طورکلی می توان گفت که مدل برنامه ریزی بیان ژن برای مدل سازی بارش ماهانه ایستگاه وراینه در شهرستان نهاوند مناسب بوده است. در پایان مقدار بارش ماهانه برای سال 1394 با مدل برنامه ریزی بیان ژن پیش بینی شد که نشان از کاهش مقدار بارش در سال 1394 نسبت به سال های قبل داشت.
ارزیابی فرا تحلیل مقالات طرح های هادی روستایی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره نهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
26 - 41
حوزههای تخصصی:
به رغم اهمیت روزافزون و کاملاً بارز طرح های هادی روستایی به عنوان یکی از اساسی ترین طرح های توسعه محلی سکونتگاه های روستایی در کشور و تلاش های صورت گرفته در زمینه مطالعه و ارزیابی این طرح ،شکاف مطالعاتی (به ویژه در رابطه با ارزیابی فرآیندی) در این زمینه بسیار ملموس است. در این چارچوب پرسش های راهبردی این است که ارزیابی طرح های هادی روستایی در ایران در قلمرو کدام نسل ارزیابی قرار می گیرند، و چه میزان از پژوهش های انجام شده، عملکردی یا فرآیندی بوده اند؟ درواقع، هدف این پژوهش واکاوی اسنادی مقالات ارزیابی طرح های هادی روستایی در ایران، با تأکید بر معیارهای نسل چهارم ارزیابی، به شیوه فرا تحلیل است. نتایج حاصله از تحلیل نشان می دهد که از لحاظ ارزیابی ،45.4درصد مطالعات انجام شده در نسل دوم (ارزیابی عملکردی) ، و 36.3 درصد در نسل اول قرار داشته و نسل های سوم و چهارم (ارزیابی فرآیندی) هر کدام 9.1 درصد را به خود اختصاص داده اند. این امر بیانگر کم توجهی به ارزیابی فرآیندی پژوهش های مربوط به طرح های هادی روستایی در ایران است.
ارزیابی توانمندی های ژئومورفوتوریستی میراث های ژئومورفیک با رویکرد توسعه اقتصادی و پایداری محیط (مورد: چشمه های باداب سورت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: رویکرد اصلی دانش ژئوتوریسم و ژئومورفوتوریسم رویکردی است توسعه گرا، حفاظتی و علمی در ارزیابی توانمندی میراث های ژئومورفیک که امروزه با گسترش مطالعات خود زیرشاخه های متعددی از قبیل ژئودایورسیتی (تنوع)، ژئوکانسرویشن (حفاظت )، ژئواینترپرتیشن(تفسیر) و غیره را در این شاخه از علوم زمین و همسوگری آن با سیستم های گردشگری پدیدار ساخته است که هدف تمامی آن ها پایداری و توسعه ناحیه ای در عرصه های زیست محیطی، اقتصادی- اجتماعی جامعه انسانی به ویژه جامعه بومی است. بر این اساس، هدف نوشتار حاضر را ارزیابی توانمندی های میراث زمین و در نهایت دستیابی به ارتقای علمی، توسعه ناحیه ای و حفاظت از میراث های ژئومورفیک در منطقه مورد مطالعه تشکیل می دهد. روش: از نظر روش شناسی نوشتار حاضر می کوشد به کمک مدلی تلفیقی از مدل های رایج ارزیابی توانمندی های ژئومورفوسایت ها و پیمایش های میدانی به بررسی جامعی از ادراک میراث زمین بپردازد. ساختار این مدل مبتنی بر معیارها و مؤلفه های تاثیرگذار (با امتیاز 10- 0) متناسب با رفتارشناسی چشمه های باداب سورت، قابلیت های این سایت را مبتنی بر سه موضوع کلان 1- دانش افزایی ژئومورفولوژی؛ 2- زیرساخت های گردشگری و 3- حفاظت میراث زمین مورد ارزیابی قرار گرفت تا بر اساس الگوی پیشنهادی بتوان به طور سازماندهی شده، در بهره برداری از این نوع میراث قدم برداشت. یافته ها/ نتایج: یافته های حاصل از ارزیابی های میدانی، مطالعات دفتری، تحلیل نقشه وغیره از منطقه بیانگر استعداد بالای ابعاد علمی و دانش ژئومورفولوژی با کسب مجموع امتیاز5/51 (از حداکثر60) است. در مقابل زیرساخت های گردشگری با کسب مجموع امتیاز 5/25 (از حداکثر70) و موضوع حفاظت با کسب مجموع امتیاز 5/27 نمره (از حداکثر70) در حال حاضر مراحل ابتدایی خود را می گذراند. قابل ذکر است مجموع امتیازات از جمع بندی نمره های اخذشده در بازدید میدانی و دفتری از معیارهای طراحی شده بدست آمد. نتیجه گیری: نتایج نهایی از ارزیابی صورت گرفته نمایان گر توانمندی های بالای علمی در کنار ضعف زیرساختی از نوع بهره برداری و حفاظتی است که عدم برنامه ریزی در منطقه مورد مطالعه در این عرصه را به نمایش می گذارد. این در حالی است که جامعه بومی به ویژه روستاها (از جمله روستای اروست مجاور باداب سورت) قادر است با بهره برداری سازمان یافته به کمک رویکردهای علمی، آگاهانه و احداث زیرساخت های گردشگری نه چندان پرهزینه (سرویس بهداشتی عمومی، خانه های دوم روستایی، تابلوهای راهنما، بروشور و غیره) توسعه پایدار روستاها و نواحی را به ویژه در زمینه اشتغال زایی و تثبیت جمعیت روستایی به ارمغان آورد.
دورنمای ساختار جمعیتی کشور در افق (۱۴۳۰) و تأثیر آن بر حوزه های دفاعی امنیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه جغرافیای انتظامی سال ششم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۴
67 - 106
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین دورنمای ساختار جمعیتی کشور در افق (۱۴۳۰) و تأثیر آن بر حوزه های دفاعی امنیتی، به بررسی روندهای جمعیتی تأثیرگذار در افق مورد نظر پرداخته است. نوع و روش این پژوهش توسعه ای- کاربردی و رویکرد آن ترکیبی (کمی و کیفی) است. در بخش کیفی از پنل های خبرگی برای تحلیل روندهای جمعیتی و در بخش کمی از پرسشنامه محقق ساخته بهره گیری شد. جامعه آماری این پژوهش را خبرگان سازمان های نیروهای مسلح و مراکز علمی جمعیت شناختی تشکیل داده است. حجم نمونه انتخاب شده در بخش کیفی تعداد (۲۰) نفر از خبرگان و در بخش کمی به صورت هدفمند از تعداد (۱۰۰) نفر خبرگان در دسترس نظرخواهی شد. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از تحلیل روند، آماره های توصیفی و استنباطی استفاده شده است. روندهای نزولی نرخ رشد جمعیت و باروری، تراکم ناهمگون، افزایش سالخوردگی، افزایش مهاجرت، توسعه شهرنشینی، افزایش سن ازدواج و افزایش طلاق، به تغییرات اساسی در ساختار جمعیت ایران منجر شده و استمرار این روندها تا افق (۱۴۳۰) موجب تأثیرگذاری بر حوزه های دفاعی امنیتی خواهد شد. در یک رتبه بندی کلی با تجمیع تمامی مؤلفه های حوزه های شش گانه (اقتصادی، اجتماعی/فرهنگی، سیاسی، نظامی، زیست محیطی و علم و فناوری) به ترتیب، مؤلفه های تأمین نیروی وظیفه، افزایش هزینه های تأمین امنیت انتظامی و اجتماعی، تهدید تمامیت ارضی، تهدید امنیت منافع ملی و منابع اقتصادی و تأمین نیروی پایور بیشترین تأثیرپذیری را از روندهای جمعیتی کشور دارند. درمجموع، سه روند متراکم سالخوردگی، تراکم ناهمگون و واگرایی هویت های قومی-مذهبی تا افق (۱۴۳۰) بر حوزه های دفاعی امنیتی تأثیرگذار است.
ارزیابی میزان آسیب پذیری شهری براساس اصول پدافند غیرعامل (مطالعه موردی: شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاهش آسیب پذیری کاربری های شهری با بهره گیری از رویکردهای جدید مدیریت بحران از قبیل پدافند غیرعامل می تواند در ایجاد محیطی ایمن در شهرها و کاهش میزان خسارت مؤثر واقع شود که امروزه یکی از مهم ترین اهدافی ست که برنامه ریزان و مدیران شهری درصدد اجرای آن می باشند. این پژوهش با هدف بررسی آسیب پذیری شهر همدان از منظر پدافند غیرعامل انجام گرفته است که از حیث هدف، کاربردی و از حیث ماهیت، توصیفی- تحلیلی است. در چارچوب پدافند غیرعامل 9 کاربری اراضی اصلی و 23 کاربری اراضی فرعی در محیط نرم افزار Super Decisions مقایسه و امتیاز گذاری شده اند. پس از ارزیابی معیارها و زیرمعیارها، فاصله از معیارها که دوری و نزدیکی به آنها و یا تراکم و پراکندگی از آنها مهم بوده در محیط نرم افزار Arc GIS برآورد شده و پس از طی فرایندهای مذکور، شهر شهرهمدان از نظر میزان آسیب پذیری در 5 طبقه (آسیب پذیری خیلی زیاد، زیاد، متوسط، کم و خیلی کم ) از هم طبقه بندی شده است. از مهمترین عوامل خطر ساز شهر همدان، تراکم جمعیت بالا در برخی محلات اطراف رینگ اول شهر همدان، تراکم ساخت و ساز در محلات اطراف میدان سپاه، خضر و خیابان های اطراف خیابان رجایی، ریزدانگی واحد های مسکونی و عدم وجود فضاهای باز و سبز در محلات قدیمی شهر همدان و تراکم و تمرکز ساختمان های اداری در چند نقطه از شهر می باشد.
بازاریابی موتورهای جستجو با استفاده از تبلیغات گوگل ادوردز جهت پاسخگویی هدفمند به نیازهای لحظه ای متقاضیان خدمات گردشگری در فضای مجازی
منبع:
گردشگری و اوقات فراغت دوره ۵ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱۰
43 - 51
حوزههای تخصصی:
امروزه تمامی کسب و کارهای فعال در صنعت گردشگری برای آنکه بتوانند به حیات خود ادامه دهند، لازم است همگام با فناوری های روز دنیا حرکت کنند تا به مزیتهای رقابتی و در نتیجه آن، افزایش مشتری و سهم بازار در دنیای دیجیتالی دست پیدا کنند. بازاریابی موتورهای جستجو بواسطه حجم ترافیک بسیار بالایی که ناشی از حضور دائمی و فعالانه کاربران و مشتریان بالقوه است، امروزه تبدیل به یکی از اصلی ترین هدفهای بازاریابان و کسب و کارها شده است. بر این اساس، هدف بازاریابان این است که بتوانند وب سایت خود را در رتبه های بالاتری در نتایج جستجو شده توسط کاربران موتورهای جستجو مانند گوگل، بینگ و یاهو نمایش دهند تا از این طریق بتوانند بیشترین میزان ترافیک موجود را روانه وبسایت خود کنند و در نتیجه شانس بالاتری برای جذب مشتریان بالقوه و تبدیل آنها به مشتریان بالفعل داشته باشند. نتایج جستجو شده در موتور جستجوی گوگل که پرمخاطب ترین موتور جستجوی دنیا محسوب میشود به دو صورت رایگان و پولی نمایش داده میشود که نمایش پولی و تبلیغاتی آن مسئله مورد بررسی این مقاله است. در این مقاله تبلیغات با استفاده از گوگل ادرودز به عنوان بهترین و سریعترین راهکار تبلیغاتی جهت کسب رتبه های بالا توسط سایت های خدمات رسان در حوزه گردشگری معرفی شده است. به عنوان نمونه هم سایت یکی از آژانس های گردشگری که از تبلیغات گوگل ادوردز در بازه زمانی مشخصی استفاده کرده است، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج، کسب هدفمند سهم بالایی از ترافیک جستجوهای کاربران در موتور جستجوی گوگل را با هزینه مناسب نشان میدهد. در پایان بر نیز بر لزوم استفاده از روش های نوین تبلیغاتی و تمرکز پژوهشگران بر حوزههای نوین و فناورانه در بازاریابی و تبلیغات کسب و کارهای گردشگری تاکید شده است.
بررسی اثر الگوهای جریان سیلابی بر تغییرات رودخانه با استفاده از مدل CCHE2D (مطالعه ی موردی: رودخانه ی کر، حد فاصل بین پل عباس آباد و سد درودزن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۵ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۱۶
23 - 41
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق با استفاده از یک مدل عددی به بررسی سیلاب های رودخانه با دوره ی بازگشت مختلف 10 و 50 ساله پرداخته شده است. محدوده ی مورد مطالعه بازه ای از رودخانه ی کر می باشد. در این بررسی پس از نقشه برداری دقیق، نقشه ی توپوگرافی با مقیاس مناسب از محدوده ی مورد مطالعه به دست آمد و سپس هندسه مدل و شبکه ی محاسباتی با ابعاد مختلف تهیه و در نهایت بر اساس مشخصات اندازه گیری شده جریان و رسوب رودخانه، مدل هیدرودینامیک دو بعدی متوسط عمق، اجرا و تغییرات عمق جریان در دوره ی بازگشت های مختلف استخراج گردید. بررسی دبی هایی با دوره ی بازگشت مختلف نشان می دهد که، در محدوده های پیچان رودی بازه ی مورد مطالعه ی نیروی گریز از مرکز بر جریان اثر نموده و باعث ایجاد شیب عرضی در سطح آب می گردد که در نتیجه شیب عرضی سطح آب در قوس خارجی بالا رفته و در قوس داخلی کاهش می یابد، این پدیده باعث ایجاد گرادیان فشار جانبی در داخل مقطع خواهد شد، در نتیجه در اثر عدم تعادل موضعی بین نیروی گریز از مرکز و گرادیان فشار جانبی، جریان ثانویه در داخل مقطع عرضی شکل می گیرد. در هنگام بروز سیلاب در رودخانه، (دوره ی بازگشت 50 ساله) سطح آب از مقطع اصلی رودخانه فراتر رفته و وارد دشت های سیلابی اطراف آن می شود. در این شرایط، به دلیل تفاوت بین زبری سیلاب دشت و کانال اصلی، سرعت جریان بر روی سیلاب دشت بسیار کمتر از سرعت در کانال اصلی بوده و لذا این اختلاف سرعت نیز باعث ایجاد لایه های برشی در محل اتصال جریان کانال اصلی و سیلاب دشت در ورودی بازه شده و آشفتگی های نسبتاً بزرگی را ایجاد می کند. با مقایسه ی سرعت جریان آب در مقاطع مختلف بازه ی مورد مطالعه مشاهده می شود که بیشترین س رعت آب مربوط به مقاطع پیچان رود اول است، که در دوره ی بازگشت 10 ساله ح دود m/s7/2 و در دوره ی بازگشت 50 ساله به m/s 3 رسیده است.
استراتژی توسعه منطقه ای (RDS) راهکاری نوین جهت توسعه متوازن منطقه ای (مطالعه موردی: شهرستان رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرستان رشت همواره شاهد تجمع و انباشت منابع و امکانات عمده استان در خود بوده است. هدف این پژوهش بهره گیری از استراتژی توسعه منطقه ای (RDS) جهت دستیابی به توسعه متوازن بوده است؛ بدین منظور با روش موریس جهت تحلیل توسعه یافتگی شهرستان ها به ارزیابی و تعیین میزان برخورداری از خدمات و امکانات منتخب و همچنین به تعیین جایگاه شهرستان های استان با استفاده از شاخص های اقتصادی، اجتماعی و زیربنایی پرداخته شده است. نتایج روش موریس نشان داد که شهرستان توسعه یافته ای در استان وجود نداشته و شهرستان رشت با میانگین 7.19 رتبه اول و شهرستان های بندرانزلی با میانگین 6.90، آستارا با 6.74، لاهیجان با 6.48 در رتبه های بعدی قرار گرفته اند. نتایج روش شاخص بندی نیز نشان داد شهرستان رشت در بخش های اقتصادی، اجتماعی و زیربنایی به ترتیب رتبه های دوم؛ چهارم و اول را کسب نموده است. این پژوهش جهت دستیابی به توسعه متوازن و متعادل نمودن روابط متقابل؛ از الگوی استراتژی توسعه ی منطقه ای بهره گرفته است. RDS با تقویت رقابت پذیری و جهت دادن به جریان ها (جمعیت، کالا، سرمایه)، موجبات کاهش نابرابری منطقه ای، افزایش کارایی فضا و توسعه متوازن منطقه ای را فراهم می نماید.
ارزیابی کیفیت زندگی شهری با استفاده از سنجش از دور وGIS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سپهر دوره ۲۷ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۱۰۷
113 - 132
حوزههای تخصصی:
زندگی در شهرهای امروزی در تعامل با شرایط مختلف محیطی، اجتماعی اقتصادی، زیرساختی، بهداشتی، امنیتی، سیاسی و فرهنگی شکل می گیرد. حاصل این تعامل، کیفیت زندگی شهری را شکل می دهد. به طور کلی کیفیت زندگی با دو دیدگاه عینی [1] و ذهنی [2] ارزیابی شده است. تحقیقات انجام شده در این زمینه عمدتا در قالب مطالعات اجتماعی و در مقیاس های جغرافیایی کلان (کشورهایاشهرها) انجام شده و به تفاوت های فضایی کیفیت زندگی در محیط های پیچیده شهری توجه کمتری شده است. علاوه بر این کیفیت زندگی به عنوان یکی از ویژگی های محیط جغرافیایی، مفهومی پویا است. به این معنا که در بستر مکان و در طی زمان،این ویژگی تغییر می کند. مدل سازی مکانی زمانی این مفهوم می تواند به پایش کیفیت زندگی شهری و برنامه ریزی برای بهبود آن کمک نماید. هدف این مطالعه ارائه چهارچوب و فرآیندی جهت مدل سازی مکانی زمانی کیفیت زندگی شهری می باشد. به منظور مدل سازی مکانی کیفیت زندگی، ابتدا شاخص های مؤثر در نظر گرفته شد و سپس با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی وزن دهی گردید. در ادامه با استفاده از مدل فازی گاما و روش همپوشانی و یکور- فازی شاخص ها تلفیق شدند. با توجه به متغیربودن شاخص های زیست محیطی و برخی از شاخص های زیرساختی/کالبدی در فصول سال، مدل سازی زمانی کیفیت زندگی بر اساس رویکرد نمایش لحظه ای [3] در مقیاس فصلی انجام شد. به منظور ارزیابی فرآیند توسعه داده شده، کیفیت زندگی در سطح بلوک های شهری در مناطق 3، 6 و 11 شهر تهران مدل سازی گردید. بر اساس نتایج حاصل از مدل سازی مکانی، بخش های شمالی محدوده (منطقه 3) از کیفیت زندگی مطلوب تری برخورداراست، درحالی که به سمت جنوب محدوده، مطلوبیت کاهش می یابد. بررسی شاخص خودهمبستگی مکانی موران (بزرگتراز 35/0 برای نتایج هر دو مدل و همه فصول) برعدم تصادفی بودن نحوه توزیع و یژگی کیفیت زندگی در بلوک های شهری تأکید دارد و وجودالگوی خوشه ای در محدوده مورد مطالعه را نشان می دهد. نتایج مدل سازی زمانی نشان داد که اغلب بلوک ها در فصول بهار و پاییز از نظر زیست محیطی شرایط مطلوب تری نسبت به فصول زمستان و تابستان دارند. برعکس در بعد زیرساختی/کالبدی فصل تابستان وضعیت مطلوب تری را نسبت به سایر فصول نشان می دهد. [1] - Objective [2] - Subjective [3] - Snapshot
مدل سازی تغییرات دینامیک کاربری اراضی با استفاده از پردازش شئ گرا تصاویر ماهواره ای و مدلCA-Markov مطالعه موردی: شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سپهر دوره ۲۷ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۰۸
137 - 149
حوزههای تخصصی:
تغییرات کاربری اراضی از جمله فرآیند های اجتناب ناپذیر و محصول واکنش میان عوامل انسانی و طبیعی می باشد. داده های سنجش از دور و روش های نوین در زمینه پردازش تصاویر ماهواره ای به طور گسترده ای برای تعیین نوع، مقدار و محل تغییر کاربری زمین استفاده می گردد. نقشه های کاربری اراضی و نقشه های پیش بینی تغییرات مکانی-زمانی کاربری اراضی، تأمین کننده بخش عمده ای از اطلاعات مورد نیاز برنامه ریزان و مدیران شهری در زمینه اتخاذ تدابیر صحیح و تصمیم گیری های اصولی در جهت نیل به توسعه پایدار شهری می باشند. در این مطالعه با پردازش شی گرا تصاویر ماهواره ای لندست متعلق به سال های 1384، 1389 و 1394 به مدل سازی تغییرات دینامیک کاربری اراضی شهر شیراز پرداخته و از مدل تلفیقی زنجیره مارکوف- سلول های خودکار در طی دو مرحله، برای پیش بینی تغییرات کاربری اراضی استفاده شده است. در مرحله اول، با استفاده از نقشه کاربری اراضی سال های 1384 و 1389، کاربری اراضی سال 1394 پیش بینی گردید. به منظور صحت سنجی نتایج حاصله، از نقشه کاربری اراضی سال 1394 استفاده و نتایج نشان دهنده دقت 89 درصدی مدل در این مرحله می باشد. در مرحله بعد، با تنظیم پارامتر های مدل طبق مرحله قبل، با استفاده از نقشه کاربری اراضی سال های 1389 و 1394 به مدل سازی کاربری اراضی سال 1399 پرداخته شد. نتایج حاصل از بررسی تغییرات صورت گرفته در بازه 20 ساله مورد بررسی، نشان دهنده تغییر مساحت اراضی ساختمانی از 38 کیلومترمربع در سال 1384 به 142 کیلومترمربع در سال 1399 می باشد که حاکی از رشد قابل توجه اراضی مسکونی در محدوده زمانی مورد بررسی بوده و نیازمند تدوین برنامه های اصولی در زمینه بهبود مدیریت شهری می باشد.
مدل سازی مؤلفه های مورفومتری دولین ها و ارائه شاخص بعد فرکتال در مطالعه گسل های مناطق کارستی (مطالعه موردی: مناطق کارستی بین پرآو و شاهو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دولین یکی از لندفرم های شاخص مناطق کارستی است که در اثر عوامل و فرآیندهای گوناگونی شکل می گیرد. مطالعه مورفومتریک این عوارض علاوه بر اینکه یک تحلیل کمی از محیط های کارستی را فراهم می کند، بلکه مقایسه پارامترهای متنوع دولین ها ممکن است منجر به طرح فرضیاتی در مورد نحوه تکامل آن ها شود. هدف از این پژوهش تجزیه وتحلیل کمّی مؤلفه های مورفومتری دولین ها جهت مدل سازی و ارائه شاخص بعد فرکتال گسل ها برای ارزیابی فعالیت گسل ها در مناطق کارستی بین پرآو و شاهو است. در این راستا از روش های ژئومورفومتری، CCLs، شمارش جعبه ای هاسدورف و تکنیک های آنالیز رگرسیون استفاده شده است تا امکان تحلیل رگرسیون، مدل سازی و حل تابع لگاریتمی Number – Size فراهم شود. نتایج آنالیز رگرسیون خطی تک متغیره نشان دهنده این است که مؤلفه های محیط با قطر بزرگ، قطر کوچک با محیط، قطر بزرگ با مساحت، مساحت با محیط و عمق با مساحت به ترتیب با ضرایب تبیین 93/0، 86/0، 85/0، 83/0 و 668/0 از بیشترین میزان همبستگی معنی دار برخوردارند. همچنین حداکثر ارتباط معنی داری برای روابط درجه 2 و 3 در سطح معنی داری 99/0، بین مؤلفه های مساحت و محیط با ضرایب تبیین 940/0 و 945/0 و خطای برآورد 05/0 و 04/0 وجود دارد. نتایج رگرسیون چند متغیره خطی نیز مؤید ارتباط معنی دار عمق با پارامترهای شیب، قطر کوچک و مساحت با ضریب تبیین 834/0 و خطای برآورد 85/7 است. تخمین بعد فرکتال در مناطق مورد مطالعه مؤید آن است که منطقه شاهو و پرآو به ترتیب با مقادیر 24/1 و 15/1 دارای بیشینه و کمینه ابعاد فرکتالی گسل ها می باشند. در واقع ارزیابی میزان فعالیت گسل ها به وسیله هندسه فرکتال نشان داد که معادله Number – Size و شاخص بعد فرکتال روشی مناسب جهت ارزیابی گسل ها در مناطق کارستی می باشند.
ارزیابی خطر زمین لغزش با استفاده از فرایند سلسله مراتبی (AHP) ،تحلیل شبکه عصبی مصنوعی (ANN) و مطالعات میدانی با رویکرد کاهش ریسک(مطالعه موردی: محور جاده هراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ژئومورفولوژی کمی سال ششم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۲۴)
172 - 190
حوزههای تخصصی:
شناسائی پهنه های حساس متاثر از لغزش و ریزش مهم ترین بخش در تهیه نقشه زمین لغزش و ریزش می باشد. مطالعه حاضر در محور جاده هراز حدفاصل بین امامزاده هاشم و شهرستان آمل که از محور های پرتردد و پرخطر ایران می باشد انجام پذیرفت. در این پژوهش از دو مدل شبکه عصبی مصنوعی (ANN) و فرآیند سلسله مراتبی (AHP) به منظور ارزیابی و مقایسه با وضع موجود و معرفی مدل مناسب استفاده شده است. همچنین وضعیت موجود منطقه به صورت میدانی پایش شده و مناطق متاثر از پدیده های ریزش و لغزش ثبت گردیده است. سطح بندی نقاط از نظر میزان خطر، تعداد نقاط از نظر عوامل خطرآفرین و اشتراک عوامل مخاطره آمیز در نقاط ثبت شده، مرحله دیگری از مطالعه میدانی می باشد که با رویکرد کاهش ریسک انجام پذیرفت. از نقشه های رقومی ارتفاعی، شیب، جهت شیب، زمین شناسی، کاربری اراضی، فاصله از گسل، فاصله از راه به عنوان لایه های اطلاعاتی استفاده شد. در مطالعات میدانی 261 نقطه حادثه خیز متاثر از لغزش و ریزش ثبت گردید. با در نظر گرفتن تعداد نقاط برداشت شده و آمار اشتراک مخاطرات موجود در آن ها و همچنین سطح بندی نقاط این نتیجه بدست آمد که تمامی نقاط ثبت شده با خطر احتمالی ریزش مواجه است. لازم به ذکر است 191 مورد از نقاط ثبت شده با سطح پر خطر تشخیص داده شد. بیشترین خطر در رابطه با اشتراک مخاطرات مربوط به ریزش و روآناب بدست آمد. با توجه به این که 88 مورد از نقاط ثبت شده مرتبط با پدیده لغزش می باشد، در صورت رخداد، این مورد بیشترین تاثیر را از نظر میزان آسیب خواهد داشت. در نهایت نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که روش شبکه عصبی مصنوعی با وضع موجود مطابقت بیشتری داشته است. خطای بدست آمده از روش شبکه عصبی مصنوعی 8 درصد بوده و این میزان، قابل قبول بودن تحلیل های انجام شده را نشان می دهد و این روش می تواند در مناطق مشابه مورد استفاده قرار گیرد.
تحلیل وضعیت و تعیین استراتژی های مبتنی بر سناریو در تاب آوری کلانشهرهای ایران(موردپژوهی؛ کلانشهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۵
31 - 46
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، مطالعه درباره ی ضرورت و اهمیت به کارگیری اصول تاب آوری شهری و عوامل مؤثر بر آن در زمینه کاهش خطرات در شهرها توجه بسیاری از صاحب نظران را به خورد جلب کرده است. در این میان ضررورت توجه به رویکرد آینده پژوهی و از آن جمله نقش و جایگاه آن در ارتقای تاب آوری از اهمیت بیشتری برخوردار است. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی تحلیلی مبتنی بر رویکرد آینده پژوهی است. هدف این مقاله سنجش تاب آوری شهری و تدوین استراتژی های مبتنی بر سناریو در مبحث تاب آوری می باشد که با ترسیم تصاویری از آینده صورت گرفته است. برای آینده نگری تاب آوری شهری از تعداد 35 نفر از متخصصین در حوزه شهری پرسش گری به عمل آمد و نتایج حاصل از بررسی آنان برای شناسایی عوامل کلیدی بر شکل دهی تاب آوری اجتماعی در آینده مورد استفاده قرار گرفت. سپس به منظور سنجش تاب آوری اجتماعی از آزمون های آماری کولموگروف- اسمیرنوف و تی تک نمونه ای، استفاده شد. در بخش آینده پژوهی نیروهای پیشران با تکنیک دلفی مشخص و سپس این عوامل بر اساس میزان اهمیت و عدم قطعیت، اولویت بندی شده و برای نوشتن سناریوهای محتمل از نرم افزار (Micmac) استفاده شده است. با توجه به میانگین ارزش تاب آوری اجتماعی که عددی زیر میانگین نظری (میانگین نظری4) را نشان می دهد، می توان گفت که تاب آوری اجتماعی کلانشهر اهواز از وضعیت خوبی برخوردار نیست. و نتایج به دست آمده از نرم افزار Micmac، از بین این عوامل پایین بودن میزان درآمد (با امتیاز 422) تاثیرگذارترین عامل کلیدی در تاب آوری این کلان شهر و دارای بیشترین اثرگذاری مستقیم و شاخص پایین بودن مشارکت با مجموع 201619 ارزش ستونی محاسبه شده، دارای بیشترین میزان اثرپذیری بوده اند.
تحلیل ساختار تولید و توزیع درآمد در سکونتگاه های روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با عنایت به اهمیت توزیع مناسب درآمد در بخش روستایی کشور، در این مطالعه رابطه تخصیص منابع بین بخش های اصلی اقتصاد ( کشاورزی، صنعت و خدمات) و توزیع درآمد روستایی در ایران به تفکیک استانهای محروم، برخوردار و نیمه برخوردار طی دوره (1393-1386) در قالب داده های پانلی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از برآورد الگو برای مناطق نیمه برخوردار نشان داد که انتقال سهم ارزش افزوده خدمات به بخش کشاورزی و صنعت و همچنین انتقال سهم ارزش افزوده بخش صنعت به بخش کشاورزی موجب کاهش نابرابری درآمد روستایی و انتقال سهم ارزش افزوده بخش کشاورزی و صنعت به خدمات موجب افزایش نابرابری درآمد روستایی است. این در حالی است که نتایج الگو در مناطق محروم و برخوردار حاکی از آن بود که تغییر در سهم ارزش افزوده بخش های اقتصادی استان ها بر نابرابری درآمد روستایی مناطق مذکور تأثیر معنی داری ندارد. بررسی نتایج دلالت بر آن داشت که افزایش سهم بخش کشاورزی در مناطق نیمه برخوردار موجب کاهش نابرابری روستایی است. همچنین تأکید بر افزایش سهم بخش کشاورزی در مناطق محروم در صورتی به کاهش نابرابری درآمد روستایی منجر می شود که برخورداری این مناطق از امکانات افزایش یابد و در نهایت نتایج حاکی از آن بود که در مناطق برخوردار، تأکید بر افزایش سهم بخش کشاورزی موجب کاهش نابرابری درآمد روستایی نمی شود.
طراحی و اعتبارسنجی برنامه درسی تلفیقی آموزش محیط زیست برای کودکان پیش از دبستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش محیط زیست و توسعه پایدار سال هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۱
115 - 126
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق، طراحی برنامه درسی تلفیقی آموزش محیط زیست برای کودکان پیش از دبستان و اعتبارسنجی آن از دیدگاه متخصصان و مربیان است. برنامه درسی آموزش محیط زیست دوره پیش دبستان در این پژوهش، شامل اهداف برنامه درسی، محتوای برنامه درسی، روش های تدریس برنامه درسی و شیوه های ارزشیابی برنامه درسی می باشد و اندیشه تلفیق از کتاب زبان آموزی بهمن زندی (1394) اقتباس گردید. این تحقیق به لحاظ هدف، کاربردی؛ به لحاظ ابزار از نوع ارزشیابی و روش انجام آن، زمینه ای است. برای تعیین حجم نمونه موردنیاز جهت طراحی برنامه درسی از نمونه گیری هدف دار- قضاوتی از جامعه آماری خبرگان استفاده شده است. خبرگان این تحقیق شامل برخی از متخصصان برنامه ریزی درسی و آموزش محیط زیست و نیز مربیان مهدکودک بود. همچنین ارزیابی و اعتبارسنجی برنامه درسی طراحی شده بر اساس دریافت نظرات مربیان و مدیران مهدکودک های منتخب شهر رشت صورت گرفت. ابزار جمع آوری داده ها، پرسش نامه محقق ساخته است که بر اساس الگوی برنامه درسی تلفیقی آموزش محیط زیست طراحی و برای تجزیه وتحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شده است. در این پژوهش چهار بخش طراحی برنامه درسی، اجرای برنامه درسی طراحی شده، تعیین اثربخشی مداخله آموزش، ارزیابی و اعتبارسنجی برنامه درسی طراحی شده به تفکیک بررسی گردید. پس از روایی سنجی کلیه گویه ها، 25 گویه در بخش اهداف برنامه درسی، 26 گویه در بخش محتوای برنامه درسی، 7 گویه در بخش روش های تدریس برنامه درسی و 6 گویه در بخش شیوه های ارزشیابی برنامه درسی حاصل شد که درمجموع شامل 64 گویه می باشد.
ارزیابی پتانسیل های فرسایشی حوضه ماهیدشت با استفاده از مدل اسلمسا (SLEMSA)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت مسئله فرسایش و نبود ایستگاه های اندازه گیری فرسایش و رسوب در منطقه ماهیدشت، استفاده از مدلی که توانایی برآورد فرسایش و رسوب را در زمان ها و مکان های معین داشته باشد، ضروری به نظر می رسد؛ بنابراین در این پژوهش از مدل تجربی اسلمسا (SLEMSA) و سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) با هدف بررسی کارایی این مدل در شبیه سازی و برآورد تلفات خاک و شناسایی نواحی حساس به فرسایش حوضه ماهیدشت استان کرمانشاه با مساحت 81400 هکتار استفاده شده است. نتایج نشان داد عامل توپوگرافی (شیب و طول دامنه) بیشترین تأثیر را در ایجاد فرسایش حوضه ماهیدشت داشته است. مقدار کل فرسایش در منطقه مطالعاتی برابر با 2494910 تن در سال و مقدار فرسایش برای هر هکتار در سال 65/30 تن برآورد شد.
برنامه ریزی ایجاد فضاهای امن شهری با تأکید بر توسعه گردشگری (مطالعه موردی : بافت تاریخی میبد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش برنامه ریزی های مناسب و آینده نگرانه جهت تبدیل بافت تاریخی میبد به یک فضای امن است تا در جهت جذب گردشگر بتواند به صورت موفق تری عمل نماید. این در حالی است که با توجه به مشکلات جوامع شهری و اهمیت بحث گردشگری، توجه به مفهوم امنیت در محیط های شهری هم برای ساکنان و هم برای گردشگران و روش های برنامه ریزی جهت ایجاد امنیت، یکی از اولویت های اساسی کارشناسان شهری است. شهر میبد به دلیل وجود آثار تاریخی و فرهنگی و قرار گرفتن در مسیر ترانزیتی، پذیرای گردشگران زیادی در بافتهای تاریخی خود است که وجود امنیت در این فضاها، به گردشگری رونق بیشتری خواهد بخشید. این پژوهش ازلحاظ هدف کاربردی و ازلحاظ روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی می باشد که برای جمع آوری اطلاعات موردنیاز، از بررسی های اسنادی و همچنین مطالعات میدانی از قبیل پرسشنامه و مصاحبه با کارشناسان مربوطه استفاده شده است. با توجه به مدل های تحقیق شامل مدلSWOT، QSPM و مدل چشم انداز سازی اورگون، نتایج تحقیق بیانگر آن است که می توان با بهره گیری از پتانسیل های موجود شهر میبد، بافت تاریخی را به فضای امن شهری تبدیل نمود. باوجود چشم انداز (شهری تاریخی، ایمن با سکونت پایدار و قطب صنعت، گردشگری) برای شهر میبد، با ارائه راهکارهایی ازجمله حصارکشی ساختمان های مخروبه، ایجاد روشنایی در بافت و بهسازی ابنیه تاریخی در حال فرسایش جهت احداث مراکز گردشگری و..... می توان باعث بالا بردن امنیت در محورهای گردشگری و رونق بیشتر این شهر و رسیدن به چشم انداز مطلوب شد.
تعیین تابع توزیع احتمالاتی یخبندان های ایران طی 2010-1981(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش کشاورزی وابسته ترین بخش به اقلیم است و اقلیم تعیین کننده ی اصلی زمان، مکان، منابع تولید و بهره وری فعالیت های کشاورزی است. تاریخ رخ داد اولین دمای صفردرجه در پائیز و آخرین رخداد آن در بهار به لحاظ کشاورزی دارای اهمیت می باشد. این اطلاعات در تعیین گونه های مناس ب جهت کاش ت در هر منطق ه ای به کار می آیند. هدف این پژوهش شناسایی بهترین تابع توزیع احتمالاتی برای استخراج ویژگی های آماری یخبندان های ایران است. بدین منظور تاریخ یخبندان های زودرس پاییزه و دیررس بهاره با استفاده از دمای کمینه ی روزانه ی 44 ایستگاه همدید ایران برای یک دوره 30 ساله (2010 – 1981) استخراج شد. پس از برازش توزیع های گوناگون، با استفاده از آزمون نکویی برازش آندرسن-دارلینگ بهترین توزیع انتخاب گردید. نتایج بیانگر این است که بیشتر ایستگاه ها از توزیع ویکبی پیروی می کنند. بر اساس محاسبات انجام شده اولین روز یخبندان در ارتفاعات شمال غربی (سقز، همدان، اردبیل و زنجان)، شمال شرقی ( بجنورد، تربت حیدریه و بیرجند و همچنین در ارتفاعات زاگرس مرکزی (شهرکرد) به دلیل نزدیکی بیشتر با سرزمین های سرد شمالی، همچون سیبری و اروپای شمالی و همچنین ورود زودتر سیستم بادهای غربی رخ خواهدداد و دیرترین رخداد اولین روز یخبندان کمی دورتر از سواحل جنوبی ایران در نوار باریکی موازی با ساحل و قسمت هایی از سواحل شمالی (از بابلسر تا بندر انزلی) رخ می دهد و همچنین زودترین رخداد آخرین روز یخبندان در همین ناحیه در اوایل بهمن رخ می دهد. دیرترین روز پایان یخبندان در ایران در آذربایجان، کردستان، خراسان و ارتفاعات استان چهار محال و بختیاری رخ می دهد.