فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۲۱ تا ۱٬۶۴۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۱
1 - 34
حوزههای تخصصی:
شناخت سطح خرد آسیب پذیری محیط زیست از لحاظ فنی و نظری به عنوان نقشه راه دقیق در پایداری محیط زیست عمل می کند. با وجوداین ضعف داده و عدم قطعیت روشی فهم درست مسائل ناشی از آن را مغفول گذاشته است. مقاله پیش رو با استفاده از تصاویر ماهواره ای کدنویسی شده گوگل ارث انجین (GEE) و روش خودهمبستگی فضایی گتیس در قالب نظریه ی «آسیب پذیری» به بررسی و تحلیل الگوهای فضایی آسیب پذیری محیط زیست 397 شهرستان ایران طی سال های 1390 تا 1400 می پردازد. نتایج آزمون گتیس نشان دهنده توزیع نابرابر و الگوهای متنوع آسیب پذیری شهرستان های ایران در ابعاد مختلف ازجمله آلودگی هوا، گازهای گلخانه ای، تغییرات دما و بارش، کاهش آب های زیرزمینی، تهدید تنوع زیستی و فرسایش خاک، به ویژه در مناطق مرکزی، جنوب، شرق و نوار شمالی خواهد بود. به همین ترتیب، این پژوهش با تأکید بر نقش الگوهای فضایی متفاوت در ابعاد «حساسیت» و «قرار گرفتن در معرض خطر»، پیشنهاد می کند که سیاست گذاری های محیط زیستی در ایران باید با توجه به نابرابری های فضایی و متناسب با ویژگی های جمعیتی و بوم شناختی هر منطقه تنظیم شوند. این رویکرد می تواند به بهبود ظرفیت سازگاری و کاهش آسیب پذیری محیط زیستی در مناطق بحرانی کمک کند. استفاده از تکنیک های الگوریتمی برای شاخص سازی آسیب پذیری محیط زیستی و تلفیق داده های فضایی با تحلیل های جمعیتی، چارچوبی مؤثر برای پژوهش های آینده ارائه می دهد که می تواند در برنامه ریزی های ملی و منطقه ای به منظور کاهش فشارهای محیطی و بهبود پایداری محیط زیستی به کار گرفته شود.
مقایسه تطبیقی موانع توسعه گردشگری ایران(مورد مطالعه: اردبیل و ترابزون)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهندسی جغرافیایی سرزمین دوره ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
165 - 188
حوزههای تخصصی:
مقدمه: از نگاه جامعه شناختی، توریسم پدیده ای است که از دیرزمان در جوامع انسانی وجود داشته است و به تدریج در طی مراحل تاریخی مختلف به پدیده ای فراگیر و جهانی مشتمل بر موضوعات متعدد فنی اقتصادی و اجتماعی رسیده است.هدف: تحلیل جامعه شناختی روند توسعه گردشگری ایران و ترکیه و تدوین راهبرد برای گردشگری ایران است.روش شناسی: این تحقیق یک تحقیق توصیفی- تحلیلی محسوب می شود، هرچند این پژوهش بر اساس هدف، از نوع تحقیقات کاربردی است، بر اساس نحوه گردآوری داده ها و ماهیت داده ها از نوع ترکیبی یا آمیخته (کمی- کیفی) است. جامعه آماری این تحقیق در بخش کمی، شامل تمام شهروندان بالای 18 سال شهر اردبیل است که با استفاده از فرمول کوکران به تعداد 384 نفر برآورد گردیده است. شیوه نمونه گیری نیز به روش خوشه ای چندمرحله ای انجام شده است. پرسشنامه محقق ساخته با پایایی 97/0 به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای در اختیار 400 نفر از آن ها قرار داده شد. در بخش کیفی، جامعه آماری شامل متخصصین حوزه گردشگری است. در بخش کیفی روش نمونه گیری نظری، هدفمند و در دسترس خواهد بود به این معنی که با در نظر گرفتن امکان ارتباط و دسترسی، انتخاب نمونه ها صورت می گیرد و در مواردی هم نمونه بعدی با واسطه و هماهنگی نمونه قبلی انتخاب می شود. در انتها نتایج با استفاده از روش دلفی و اعداد فازی استخراج و رتبه بندی گردید.قلمرو جغرافیایی پژوهش: شهر اردبیل که در شمال غرب ایران واقع شده است. و شهر ترابزون ترکیه که شهری ساحلی و در مجاورت دریای سیاه در شمال شرقی ترکیه واقع شده است.یافته ها و بحث: نتایج نشانگر این است که مهم ترین موانع توسعه گردشگری استان اردبیل عبارتند از فقدان امکانات و تسهیلات مناسب ورود و خروج اتباع خارجی، وضعیت تبلیغات مناسب جاذبه های گردشگری در رسانه های اجتماعی، شبکه های رادیو و تلویزیونی و تبلیغات محیطی و بیلبوردها، سطح و میزان آگاهی اجتماعی پایین مردم جامعه میزبان از فرهنگ جامعه گردشگران، وضعیت سرمایه گذاری داخلی و خارجی در بخش توریسم و بخش های وابسته به آن؛ عکس این موانع، در واقع عوامل توسعه توریسم ترابزون هستند. در انتها نتیجه این تحلیل برای تدوین راهبرد می تواند مورد استفاده قرار گیرد.نتیجه گیری: نتایج بررسی موانع توسعه گردشگری اردبیل با دلایل توسعه گردشگری در ترابزون ترکیه نشان می دهد عوامل مشترک مورد بحث در این منطقه دارای اولویت بندی متفاوتی است.
بررسی سیر سیاست های اجرایی بازآفرینی بافت های ناکارآمد شهری با تاکید بر کاهش خطر سوانح
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
358 - 378
حوزههای تخصصی:
سیاست بازآفرینی متأخرترین رویکرد مداخله در بافت های ناکارآمد شهری است که عموما دارای کیفیت نازل زندگی، ناپایداری کالبدی، وضعیت نامناسب اقتصادی-اجتماعی و شرایط نامطلوب بهداشتی هستند که همین امر محدوده های مذکور را در برابر مخاطرات طبیعی و سوانح انسان ساخت آسیب پذیر ساخته است. آن چه به عنوان هدف در این مقاله دنبال می شود، بررسی سیاست بازآفرینی شهری در مواجهه با محدوده های ناکارآمد شهری با هدف کاهش خطر سوانح، کاربست اجرایی این سیاست و ارائه چارچوب مفهومی در تحقق بازآفرینی پایدار با هدف مذکور است. در این پژوهش ابتدا متون تخصصی شامل کتب و مقالات با هدف یافتن علل موفقیت و یا شکست پروژه های بازآفرینی شهری با هدف کاهش خطر سوانح در جهان بررسی شدند و پس از آن روابط میان بازآفرینی شهری و کاهش خطر سوانح و اهداف مشترک این دو حوزه واکاوی و از نتایج آن در تدوین چارچوب مفهومی کارآمد در کاهش خطر سوانح در چارچوب بازآفرینی شهری بهره گرفته شد. مطالعات کاربست اجرایی سیاست بازآفرینی شهری با هدف کاهش خطر سوانح در جهان مبین مواردی است که موفقیت و یا شکست پروژه را رقم می زنند. در بین درس آموزه های حاصل از این مطالعات، موردی مشترک است که موفقیت پروژه ها را تحت تاثیر قرار می دهد و پروژه های با هدف کاهش خطر سوانح را از دیگر پروژه ها متمایز می کند که همان تدوین چشم انداز خاص مکان و ارزیابی دقیق آسیب پذیری در محدوده ها ی هدف است. ارزیابی دقیق آسیب پذیری در محدوده ها ی هدف نیازمند چارچوب مفهومی است تا همچون نقشه ی راهنما در مسیر ارزیابی مورد استفاده قرار گیرد و با کسب شناختی جامع از بافت هدف، از معضلات موجود در آن به عنوان فرصتی برای بازآفرینی بافت مذکور و تحقق کاهش خطر آن در برابر سوانح استفاده شود.
تحلیل زمانی-مکانی روند دید افقی و ضریب خاموشی در شمال غرب ایران
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
486 - 504
حوزههای تخصصی:
نوسانات دید افقی نمایانگر تغییرات کیفیت هواست. با هدف مطالعه روند تغییرات دید افقی و ضریب خاموشی در شمال غرب کشور؛ داده های ساعتی دیدافقی دیدبانی شده در 27 ایستگاه منتخب در بازه زمانی 1985 تا 2020 از سازمان هواشناسی کشور اخذ شد. بعد از غربالگری و انتخاب سری داده های مطمئن، ضریب خاموشی اتمسفر با استفاده از رابطه کشمایدر محاسبه شد. برای روندیابی دید افقی از آماره ridit، و برای ضریب خاموشی از روند خطی و آزمون من-کندال استفاده شد. جهت بررسی تغییرات درون گروهی دید افقی، 5 کلاسه کیفی دید تعیین شد و پراشیدگی درصد فراوانی هر کدام مطالعه شد. میانگین منطقه ای دید افقی (ضریب خاموشی) سالانه در دوره مورد مطالعه 11/4~ (0/173) کیلومتر محاسبه شد. بررسی پراشیدگی سالانه مقادیر ridit نشان داد بهبود و تضعیف دیدافقی متناسب با شرایط محیطی هر ایستگاه در دوره های زمانی متفاوتی مشاهده می شود بطوری که نمی توان دوره های هم زمان مشخصی برای منطقه مورد مطالعه تشخیص داد. با وجود حاکمیت رفتارهای متفاوت در درصد فراوانی کلاسه های کیفی دیدافقی در ایستگاه های مختلف؛ روند افزایشی دیدافقی اغلب از طریق کاهش درصد فراوانی دیدهای متوسط؛ افزایش دیدهای خوب و خیلی خوب و نهایتاً ثبات در دیدهای بد و خیلی بد شکل گرفته است. بیشترین (کمترین) ضریب خاموشی فصلی مربوط به زمستان (تابستان) با 0/179 (0/168) کیلومتر می باشد. انطباق کاملی بین تغییرات مقادیر ridit با ضریب خاموشی از لحاظ دوره های نوسانی و روند تغییرات و حتی پراکندگی مکانی با جهت عکس هم مشاهده شد. به طوری که بالاترین (پایین ترین) مقادیر ridit (ضریب خاموشی) در چند ایستگاه واقع در شمال منطقه مورد مطالعه بدست آمد. در 18 ایستگاه از 27 ایستگاه مورد مطالعه روند افزایشی (کاهشی) ridit (ضریب خاموشی) تشخیص داده شد که هر دو از روند افزایشی میدان دیدافقی در شمال غرب ایران حکایت دارد.
تحلیل تطبیقی شاخص های کیفیت زندگی بر پایه عدالت اجتماعی شهری مطالعه موردی محلات زیتون کارمندی و کوی یوسفی (فاطمیه) شهر اهواز
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در قرون اخیر رشد شتابان شهرنشینی در کشورهای درحال توسعه همراه با رویکردی عینی به توسعه، بر نابسامانی های عینی و ذهنی شهرهای جهان سوم افزوده است.پژوهش حاضر با هدف تحلیل تطبیقی شاخص های کیفیت زندگی بر پایه عدالت اجتماعی شهری مطالعه موردی محلات زیتون کارمندی و کوی یوسفی(فاطمیه) شهر اهواز،انجام شده است.
روش بررسی: این پژوهش بنا به ماهیت موضوع و اهدافی که برای آن پیش بینی شده، از نوع توصیفی تحلیلی و در زمره تحقیقات کاربردی است. جامعه آماری49719نفر ساکن در محلات زیتون کارمندیو کوی فاطمیه در سال 1395می باشد. نمونه گیری تصادفی به طوری که حجم نمونه از هر دو محله برداشت شده است. به منظور انتخاب حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد که بر طبق آن حجم نمونه380 نفر بدست آمد. برای تحلیل از آزمونT و همبستگی پیرسون استفاده شده است.
یافته ها و نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهددر محله کوی فاطمیه میانگین شاخص کالبدی- فیزیکی 2.63 و برای زیتون کارمندی 3.78 ،در بعد اقتصادی میانگین محله کوی فاطمیه 3.68 و زیتون کارمندی 3.79 ،است. نتایج حاکی از آن است که توجهات عمده در نحوه ی پخش منابع توسعه، و در نظر گرفتن عدالت در بهره مندی، و عدم توجه و سرمایه گذاری در یک مکان خاص که این موضوع این امر را نشان می دهد که همه ی این شاخص های در صورت توجه درست به آنها می تواند در روند توسعه ی پایدار محلات مورد مطالعه و کلاَ توسعه پایداری شهر تأثیرگذار باشد.
تحلیل و سنجش ردپای اکولوژیکی سکونتگاه های روستایی با تأکید بر موقعیت طبیعی (مورد مطالعه: بخش حٌمیل شهرستان اسلام آباد غرب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محیط زیست پدیده ای ثابت و مطلق است و توان اکولوژیکی محدودی برای استفاده انسان دارد. بنابراین ضروری است نحوه مصرف منابع طبیعی در دسترس مورد ارزیابی قرار گیرد. یکی از ابزارهای مناسب در این زمینه، شاخص ردپای اکولوژیکی است. در این راستا پژوهش حاضر با سنجش و اندازه گیری میزان ردپای سکونتگاه های روستایی بخش حٌمیل به تحلیل و ارزیابی پایداری اکولوژیکی این مناطق پرداخته است. پژوهش انجام گرفته به لحاظ هدف کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی- تحلیلی است. از روش اسنادی و میدانی برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. قلمرو مورد مطالعه، سکونتگاه های روستایی دارای سکنه بخش حمیل هستند که 17 روستای آن با روش سیستمی (تعداد خانوار، فاصله از شهر و موقعیت طبیعی) انتخاب شدند. حجم نمونه براساس فرمول کوکران، 360 خانوار تعیین شد. اطلاعات گردآوری شده با به کارگیری شاخص ردپای اکولوژیکی در پنج بخش مصرف (مسکن، غذا، حمل و نقل، زمین ساخته شده و کالاهای مصرفی) موشکافی شدند. همچنین جهت بررسی اثرات موقعیت طبیعی بر میزان ردپا از تحلیل واریانس فاکتوریل و آزمون تعقیبی LSD استفاده شد. سنجش ردپای اکولوژیکی منطقه نشان داد که از مجموع روستاهای مورد بررسی، 7/64 درصد معادل 11 روستا در شرایط ناپایدار و کسری اکولوژیکی قرار دارند. روستای کندهر دارای بیشترین کسری و روستای میان تنگ منصوری از بیشترین اضافه اکولوژیکی برخوردار است. همچنین نتایج بررسی روابط متقابل متغیرها نشان داد که بین اثرات موقعیت طبیعی در ردپای کل و ظرفیت زیستی روستاهای برگزیده تفاوت معنی داری وجود دارد و مشخص شد که روستاهای جنگلی ردپای بزرگ تری نسبت به روستاهای دشتی و کوهستانی دارند.
تحلیل روند شاخص طوفان های گرد و غبار در ارتباط با پلایای دریاچه ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی دوره ۱۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۹
58 - 41
حوزههای تخصصی:
ایران در قلمرو اقلیمی خشک و نیمه خشک واقع شده و در معرض سامانه های متعدد گرد و غبار محلی و فرامحلی است. تداوم خشکسالی ها، کاهش پوشش گیاهی و گسترش پلایای نمکی دریاچه ارومیه، ایجاد کانون های گرد و غبار محلی در حاشیه دریاچه ارومیه در استان آذربایجان شرقی را محتمل ساخته است. تحقیق حاضر با هدف بررسی توزیع مکانی-زمانی فرسایش بادی با کاربست شاخص غبارناکی(DSI) در سطح استان آذربایجان شرقی اجرا شده است. برای این منظور، ابتدا سری داده های غبارناکی که بصورت کدهای اختصاصی در ایستگاه های هواشناسی ثبت شده، در بازه زمانی30 سال اخیر تهیه و سپس، وجود روند در سری داده های یاد شده با استفاده از آزمون من- کندال بررسی گردید. در ادامه، فراوانی وقوع طوفان های گرد و غبار براساس شاخص DSI محاسبه شده و توزیع مکانی آنها در محیط GIS بصورت نقشه تهیه گردید. نتایج آزمون من-کندال برای متوسط سالانه پدیده گرد و غبار با منشاء محلی و فرامحلی نشان داد که شیب روند هر دو دسته از طوفان های گرد و غبار محلی و فرامحلی در سطح استان افزایشی است؛ ولی تنها روند موجود در طوفان های گرد و غبار فرامحلی در سطح 95% معنی دار می باشد. نتایج این تحقیق نشان داد که قسمت عمده طوفان های گرد و غبار مشاهداتی در سطح استان آذربایجان شرقی با منشاء فرامحلی هستند؛ با این وجود، فراوانی گرد و غبارهای محلی در سال های اخیر از افزایش نسبی برخوردار بوده و این مسله در ارتباط با تاثیر تداوم خشکسالی ها بر کاهش پوشش گیاهی و گسترش پلایای دریاچه ارومیه قابل توجیه است. در همین ارتباط، بیشترین مقدار شاخص طوفان های گرد و غبار(DSI) در حوزه دریاچه ارومیه در ایستگاه های هواشناسی تبریز، سهند و مراغه مشاهده شده است.
ارزیابی خطرپذیری مسیر خطوط لوله نفت و گاز بر محیط زیست با استفاده از روش سیستم استنتاج فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اطلاعات جغرافیایی سپهر دوره ۳۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۳۱
23 - 41
حوزههای تخصصی:
امروزه خطوط لوله به طور گسترده ای برای انتقال نفت و گاز در فواصل طولانی مورداستفاده قرار می گیرند؛ بنابراین ارزیابی خطرپذیری آن ها می تواند به شناسایی خطرات مرتبط و انجام اقدامات لازم برای حذف یا کاهش پیامد حاصل از آن کمک کند. در تحقیق حاضر، از یک سیستم استنتاج فازی (FIS) برای ارزیابی خطرپذیری مسیر خطوط لوله استفاده شده است. به این منظور در ابتدا لایه های مکانی موردنیاز با استفاده از تصاویر ماهواره ای و داده های موجود تهیه شد. در گام بعدی نیز پایگاه قوانین سیستم استنتاج فازی بر اساس دانش کارشناسی تهیه شد. در ادامه نقشه ی خطرپذیری خطوط لوله نفت و گاز یک بار از منظر فنی و یک بار از منظر عوامل محیطی پهنه بندی شده و سپس نقشه های به دست آمده به منظور تهیه نقشه پهنه بندی خطرپذیری نهایی مسیر خطوط لوله باهم تلفیق شدند. نتایج نشان داد که مدل پیشنهادی می تواند رویکرد جدید و قابل اطمینانی را ازنظر ارزیابی خطرپذیری مسیر خطوط لوله نفت و گاز بر محیط طبیعی پیرامون از منطقه ارائه دهد. تلفیق نقشه خطرپذیری نهایی و مسیر خطوط لوله نفت و گاز موجود در منطقه نفتی مارون نشان داد که 2.8 درصد از کل مسیر خط لوله که معادل 7 کیلومتر طول خطوط لوله است در صورت وقوع حوادث ناشی از خط لوله (مانند: انفجار، آتش سوزی، نشت گاز و میعانات نفتی و غیره) می تواند خطرپذیرتر از سایر مناطق باشد. این مناطق بیشتر در قسمت های جنوبی منطقه واقع بوده و در مسیر جاده های اصلی، خطوط برق، پل ها و همچنین زمین های زراعی قرار دارند. درنتیجه پیامدهای ناشی از این حوادث با مدیریت صحیح این موضوع می تواند تا قابل کنترل باشد.
ارزیابی عوامل مؤثر بر شکل گیری فرصت های کارآفرینی در مناطق روستایی؛ مطالعه موردی: شهرستان بهبهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه پایدار کارآفرینی، رفاه انسان و محیط زیست را تسهیل می نماید. دستیابی به این هدف، مستلزم شناخت عوامل مؤثر بر شکل گیری فرصت های کارآفرینی هر منطقه است. بنابراین پژوهش حاضر با این هدف و بصورت پیمایشی، توصیفی- تحلیلی انجام و داده ها از طریق مطالعات اسنادی و میدانی گردآوری گردید. تعداد خبرگان 52 نفر بودند که به طور هدفمند با استفاده از روش گلوله برفی نمونه گیری شدند. 4 شاخص و 28 گویه با استفاده از طیف لیکرت طراحی و در اختیار 439 نفر (387 روستایی و 52 خبره) قرار گرفت. این 387 نفر از طریق فرمول کوکران و از جامعه آماری 215104 نفره انتخاب گردید. برای تجزی ه و تحلی ل اطلاع ات از آمارهای توصیفی (میانگین، انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون T تک نمونه ای، آزمون آنالیز واریانس یک طرفه) و توابع تولید ترانسلوگ و ترانسندنتال با توجه به متغیرهای پژوهش، استفاده شده است. نتایج آزمون t تک نمونه آزمون برای تمامی شاخص های مورد بررسی در سطح اطمینان بالای 95 درصد معنی دار می باشد و نظر به اینکه اختلاف میانگین مشاهده شده مقدار مفروض (1/3) مثبت می باشد، لذا از نظر آماری می توان گفت از نظر روستاییان، میزان تأثیرگذاری این شاخص ها مثبت است. همچنین مطابق آماره های ارزیابی ضریب تعیین چندگانه و ضریب تعیین تعدیل شده، مدل ترانسندنتال ارزیابی بهتری از عوامل تبیین کننده فرصت های کارآفرینی و زمینه های اصلی کارآفرینی دارد. نتایج حاصل از تحلیل مدل ترانسندنتال نشان می دهد که در میان شاخص ها و گویه های مرتبط؛ یارانه دولتی، سرمایه گذاری دولتی، تسهیلات دولتی، بیمه محصولات و آموزش اساسی ترین عوامل مؤثر بر شکل گیری فرصت های کارآفرینی و صنایع دستی، مشاغل خانگی، نفت و گاز، گیاهان داروئی و خرما به ترتیب، مهمترین زمینه های ایجاد و توسعه کارآفرینی می باشند. نتایج نهایی نشان می دهد که منطقه دارای پتانسیل های فراوان کارآفرینی طبیعی، اقتصادی و صنعتی می باشد و توجه جدی به کارآفرینی، از ضروریات سرمایه گذاری دولتی می باشد.
ارزیابی کارایی انرژی در ضوابط و مقررات شهری با تأکید بر الگوی پهنه بندی (مورد پژوهی: منطقه 6 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به شاخص سرانه مصرف انرژی در ایران و عدم کارایی انرژی شهرها، تهیه ضوابط و مقررات شهری در اجرایی ترین سطح سیاست گذاری شهری با هدف افزایش کارایی انرژی در پهنه بندی، به عنوان خروجی اصلی طرح های تفصیلی، امری الزامی است. هدف اصلی پژوهش حاضر ارزیابی و سنجش کارایی انرژی در ضوابط و مقررات شهری با تأکید بر الگوی پهنه بندی و شامل سه سوال اصلی است: ارتباط میان مفاهیم ضوابط و مقررات شهری و کارایی انرژی چیست و پارامترهای تأثیرگذار بر کارایی انرژی در ضوابط و مقررات شهری کدام اند؟ چارچوب ارزیابی کارایی انرژی در ضوابط و مقررات شهری در پهنه بندی، معیارها، شاخص ها و اوزان آن ها چگونه است؟ چگونه می توان کارایی انرژی بافت موجود شهری و بافت شهری شبیه سازی شده مبتنی بر ضوابط و مقررات شهری پهنه بندی را ارزیابی و مقایسه نمود؟ این پژوهش در تقسیم بندی تحقیقات علمی بر اساس هدف، کاربردی، بر مبنای روش، توصیفی-تحلیلی و ترکیبی از پژوهش های کیفی و کمی تلقی می شود. این پژوهش با بکارگیری روش های کتابخانه ای و میدانی شامل پرسشنامه و تحلیل داده های ثانویه و تکنیک تحلیل سلسله مراتبی AHP توسط نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی GIS و نرم افزار Expert Choice انجام شده است. همچنین قابل ذکر است منطقه 6 شهر تهران به عنوان محدوده مطالعاتی پژوهش انتخاب شده است.یافته ها نشان می دهد کارایی انرژی در منطقه 6 تهران با اعمال ضوابط و مقررات شهری با تأکید بر پهنه بندی طرح تفصیلی در مقایسه با وضع موجود % 25/22 کاهش یافته، که این امر موجب افزایش مصرف انرژی و در نتیجه پیامدهای محیط زیستی نامطلوب ناشی از آن شده است. بنابراین پژوهش حاضر با تکیه بر یافته های خود بر تهیه دستورالعمل های ضوابط و مقررات پهنه بندی منطبق بر انواع اقلیم در ایران و همچنین در نظر گرفتن پارامترهایی کاربردی در راستای افزایش کارایی انرژی در ضوابط و مقررات پهنه بندی، تأکید می کند.
واکاوی پیوند میان ضخامت جو با شمار روزهای برف پوشان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۱
85 - 102
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش واکاوی ارتباط و پیوند میان تغییرات ضخامت جو با شمار روزهای برف پوشان در ایران است. برای این منظور داده های مقادیر ارتفاع ژئوپتانسیل ترازهای 850، 700، 600 و 500 هکتوپاسکال از پایگاه (ECMWF) به صورت روزانه و در تفکیک مکانی 25/0 × 25/0 درجه ی طول و عرض جغرافیایی برای بازه ی زمانی 1399-1379 دریافت گردید. مقادیر ضخامت جو متغیّری است که نماینده ی دمای لایه ی هواست و هرچه مقادیر ضخامت جو کم تر باشد نشان دهنده ی این مسئله است که دمای لایه ی هوا نیز سردتر است و هرچه مقادیر ضخامت جو نیز بیشتر باشد دمای لایه ی هوا نیز گرم تر است. همچنین داده های پوشش برف سنجنده ی مودیس تررا و مودیس آکوا به صورت روزانه برای دوره ی زمانی 1399-1379 و در تفکیک مکانی500 × 500 متر از تارنمای ناسا برداشت شد. با توجه به عدم تفکیکِ مکانیِ یکسان داده های ضخامت جو و پوشش برف به کمک عملیات های برنامه نویسی و روش نزدیک ترین همسایه، تفکیک مکانی داده های پوشش برف به 25/0 × 25/0 درجه ی طول و عرض جغرافیایی تبدیل شد. یافته ها نشان می دهد بیشترین مقادیر ضریب همبستگی در فصل زمستان قابل مشاهده است، به گونه ای که در بخش های زیادی از ارتفاعات در ایران مقادیر ضریب همبستگی معنادار به کم تر از 7/0- نیز می رسد و گویای این مسئله است که هرچه مقادیر ضخامت جو کمتر باشد شمار روزهای برف پوشان نیز بیشتر خواهد بود. همچنین در فصول بهار و پاییز شمار یاخته هایی که دارای همبستگی معنادار هستند نسبت به فصل زمستان کمتر است که این مسئله به سبب کمتر بودن تعداد روزهای برف پوشان در مقایسه با فصل زمستان است. با توجه به افزایش مقادیر ضخامت جو طی سال های گذشته در نیم کره ی شمالی و ایران که به نوعی بازتاب دهنده ی افزایش دما در لایه های جو است، این مسئله می تواند برای پایداری انباره های برفی به ویژه در ارتفاعات تهدیدی جدی به حساب آید.
ارزیابی خسارت های زیست محیطی و اقتصادی معدن زغال سنگ سنگ دَرکا-آمل بر خاک، پوشش گیاهی و درختان جنگلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۱
151 - 168
حوزههای تخصصی:
استخراج معادن زغال سنگ در هر نقطه از جهان همواره صدمات هنگفتی برای چشم اندازهای طبیعی و جوامع بیولوژیکی فون و فلور به همراه داشته است. مطالعه حاضر با هدف بررسی خسارت های زیست محیطی و اقتصادی ناشی از فعالیت معدن زغال سنگ سنگ درکا آمل انجام شد. برای ثبت خصوصیات درختان در خارج از محدوده معدن، ترانسکت هایی در چهار جهت اصلی پیاده شد و بر روی آنها پلات های دایره ای 1000 متر مربعی در فواصل 50، 100، 150، 200 و 250 متری اندازه گیری و با قطعات نمونه شاهد مقایسه شد. جهت اندازه گیری شاخص های تنوع زیستی پوشش علفی، تعداد 3 پلات مربعی 5/1×5/1 متر در هر یک از فواصل 5 گانه در هر جهت جغرافیایی اندازه گیری و با قطعات نمونه شاهد مقایسه شد. نتایج نشان داد که شاخص های تنوع زیستی و غنای گونه ای پوشش علفی در فواصل 50، 100 و 150 متری از حاشیه معدن دارای وضعیت نامساعدتری نسبت به فواصل 200 و 250 متری بودند. فراوانی، سطح مقطع و ارزش تجاری درختان سرپا در فواصل 50 و 100 متری از حاشیه معدن دارای کمترین مقدار بود. وضعیت تنوع زیستی گونه های علفی و تراکم و ترکیب درختان جنگلی به دلیل حضور گونه های اصلی و کلیماکس جنگل در فواصل 250 متری و بیشتر، بهتر شده بود. در فواصل 50 و 100 متر از محدوده معدن غالبیت گونه های علفی شدیداً نورپسند و فرصت طلبی همچون تمشک، کارکس، سرخس عقابی و گزنه به واسطه افزایش شدت نور و کاهش تراکم تاج پوشش درختان سرپا مشاهده شد؛ در حالی که با فاصله گرفتن از حاشیه معدن به دلیل افزایش تراکم درختان سرپا و افزایش درصد تاج پوشش، غالبیت گونه های سایه پسند علفی النا، بنفشه، فرفیون، سیکلمن و حتی پامچال بیشتر شد. با توجه به حجم عملیات خاک برداری و خاک ریزی میزان خسارت ایجادشده در این معدن با طول مسیر 7/1 کیلومتر و عرض تخریب 50 متر (مساحت 5/8 هکتار) برابر 000/960/989/1 ریال بوده است. خسارت اقتصادی قطع کامل 1700 اصله درخت جنگلی برابر 000/000/960/6 ریال برآورد شد. مجموع خسارات تخریب خاک و درختان جنگلی در این معدن 000/960/949/8 ریال برآورد گردید. با توجه به نتایج، پیشنهاد می گردد رویکرد جدیدی نسبت به عدم صدور پروانه بهره برداری برای معادن کم بازده در جنگل هایی با ارزش چشم انداز، تنوع زیستی و تفرجی بسیار بالا همچون جنگل های هیرکانی اتخاذ گردد و زغال سنگ موردنیاز کشور از سایر ذخایر معدنی موجود در استان های خارج از محدوده جنگل های هیرکانی تأمین گردد.
ارائه الگوی آموزش زمینه محور در درس علوم تجربی دوره ابتدایی با تأکید بر حفظ محیط زیست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، ارائه الگوی آموزش زمینه محور در درس علوم تجربی دوره ابتدایی با تأکید بر حفظ محیط زیست است که با استفاده از رویکرد مبتنی بر نظریه پردازی داده بنیاد به صورت کیفی اجرا شده است. برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده و تجزیه وتحلیل اطلاعات به روش استراوس و کوربین و مدل پارادایمی انجام گرفت. نمونه گیری به روش نظری بود که بر مبنای آن 25 مصاحبه با معلمان ابتدایی استان مرکزی انجام یافت. نتایج داده های به دست آمده از مصاحبه ها طی فرایند کدگذاری باز، محوری و انتخابی، به ایجاد نظریه داده بنیاد در حوزه آموزش مبتنی بر زمینه در درس علوم تجربی دوره ابتدایی منجر شد. جهت تعیین روایی از متخصصین موضوع و آگاه به موضوع علوم تجربی استفاده شد و برای تعیین پایایی از بازآزمون و توافق درون موضوعی استفاده گردید که مقدار 84/0 به دست آمد. الگوی پیشنهادی در این پژوهش شامل ابعاد و مؤلفه های مؤثر، موانع و راهبردها، شرایط على، زمینه ای، واسطه ای و عناصر تشکیل دهنده است که پدیده محوری، پیامدها و راهبردها را نشان می دهد. بر اساس بررسی به عمل آمده آموزش مبتنی بر زمینه در درس علوم تجربی با تأکید بر محیط زیست چندبخشی است که متأثر از مجموعه ای از عوامل سخت افزاری و نرم افزاری است؛ بنابراین اگر امروزه آموزش مبتنی بر زمینه در درس علوم تجربی دوره ابتدایی به این مهارت ها مجهز نشوند، حفظ محیط زیست محقق نخواهد شد؛ بنابراین یکپارچگی این عوامل در درس علوم تجربی دوره ابتدایی می تواند در حفظ، افزایش و گسترش سواد زیست محیطی دانش آموزان کمک کننده باشد.
مطالعه پدیدار شناختی تجربه زیسته راهنمایان گردشگری شهری استان اردبیل در دوران شیوع پاندمی کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۱۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
1 - 17
حوزههای تخصصی:
بیماری های واگیردار تغییرات رفتاری و اجتماعی را در عرصه های مختلف به وجود می آورند، گردشگری و خط مقدم ارائه کنندگان خدمات آن یعنی راهنمایان گردشگری نیز از این قاعده مستثنا نیستند. پاندمی کرونا در جهان طیف وسیعی از فعالان صنعت گردشگری و مشاغل وابسته به آن را مخصوصاً قشر راهنمایان گردشگری را تحت تأثیر قرار داده است. استان اردبیل تا قبل از پاندمی کرونا، استانی فعال در زمینه طبیعت گردی و گردشگری فرهنگی و شهری بوده و راهنمایان طبیعت و فرهنگی شهری فعالی داشته، لذا این پژوهش به دنبال بررسی آثار پاندمی کرونا بر جنبه های مختلف زندگی راهنمایان گردشگری شهری می باشد. پژوهش حاضر از نوع پژوهش های کیفی در قالب پدیدار شناختی می باشد. بدین منظور برای جمع آوری داده ها با روش نمونه گیری گلوله برفی 16 نفر از راهنمایان استان اردبیل موردبررسی قرار گرفتند. و تجارب زیسته راهنمایان با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته به دست آمد و به شیوه هفت مرحله ای کلایزی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. بر اساس تجزیه وتحلیل انجام شده، ابعاد مثبت و منفی زندگی در این دوره ثبت و 10 دسته معانی اصلی برای تجربه زیسته این قشر در دوران شیوع کرونا شناسایی شد که به طور خلاصه عبارت اند از: تغییرات در سبک زندگی، چالش ها و فرصت های اقتصادی، دگردیسی الگوی اشتغال، تغییرات در نوع نگرش، عامل تبلیغات، رعایت مسائل بهداشتی، تغییر اشکال روابط اجتماعی، مسائل روحی و روانی، رکود در فعالیت ها و موانع سازمانی. همچنین هر کدام از معانی اصلی دارای معانی فرعی و زیرشاخه های ویژه خود می باشند
سنجش و ارزیابی شاخص های بلندمرتبه سازی شهری شهر اهوازبا استفاده از مدل تصمیم گیری چندمعیار مارکوس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۱
117 - 142
حوزههای تخصصی:
بلندمرتبه سازی و توسعه فضایی در ارتفاع، محصول رشد جمعیت، افزایش شهرنشینی و کمبود زمین مناسب برای ساخت وساز است که در دهه های اخیر رواج یافته است. شکل گیری این گونه ساختمان ها با توجه به ویژگی های آن، در کنار آثار مثبت، محدودیت ها، تهدیدها و مشکلاتی عدیده را به همراه دارد. در این راستا پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی شاخص های بلندمرتبه سازی شهری در شهر اهواز از دیدگاه خبرگان و صاحب نظران انجام گرفته است. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش شناسی به شیوه کیفی-کمی انجام شده است. در بخش کیفی اطلاعات از طریق مصاحبه با 5 نفر خبره که به شکل هدفمند انتخاب شده بودند به اشباع نظری رسید و روش تحلیل مضمون شش شاخص (اجتماعی، کالبدی، اقتصادی، زیرساختی، زیست پذیری و محیطی) شناسایی شد. طی نمونه گیری هدفمند، 30 نفر از متخصصین این موضوع و خبرگان و صاحب نظران انتخاب شده است. سپس در بخش کمی با استفاده از تصمیم گیری چندمعیاره MARCOS و وزن معیارها با روش تحلیل سلسله مراتبی محاسبه شده است. نتایج حاصل از مدل مارکو نشان داد که از بین شاخص های تأثیرگذار بر بلندمرتبه سازی شهری، شاخص اقتصادی با امتیاز 727/0، شاخص محیطی با امتیاز 716/0 ، شاخص زیرساختی با امتیاز 709/0 رتبه اول تا سوم را به خود اختصاص دادند که بیشترین تأثیر را بر بلندمرتبه سازی شهری داشته اند شاخص اجتماعی با امتیاز-636/0در پایین ترین سطح قرار که کمترین تأثیر را در بلندمرتبه سازی شهری شهر اهواز داشته اند که نتایج حاکی از آن است که مدل مارکوس در برابر تغییرات احتمالی در اهمیت معیارهای تصمیم گیری حساس بوده و پایداری روش در انتخاب مهم ترین شاخص های بلندمرتبه سازی شهری شهر اهواز نشان داده شده است. و درنهایت پیشنهاد می شود جهت تحقق بلندمرتبه سازی شهری شهر اهواز به 6 شاخص به دست آمده در این تحقیق بالاخص شاخص های اقتصادی و محیطی نگاه ویژه ای داشت
شناسایی و رتبه بندی راهکارهای دستیابی به درآمدهای پایدار شهری (مورد مطالعه: شهرداری فولادشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۵
41 - 55
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز از الزامات مهم و اساسی مدیریت شهری و دستیابی به توسعه پایدار شهری، مدیریت یکپارچه شهری و منابع درآمدی پایدار می باشد، بنابراین پژوهش حاضر باهدف شناسایی و رتبه بندی راهکارهای دستیابی به درآمدهای پایدار شهری در شهرداری فولادشهر انجام گرفت. تحقیق ازنظر روش، ترکیبی که به صورت تلفیقی از روش های کیفی و کمی می باشد. در مرحله اول، از روش کیفی و از نوع تحلیل مضمون با استفاده از مصاحبه با خبرگان استفاده شده است و در مرحله دوم به منظور رتبه بندی مولفه های شناسایی شده در مرحله کیفی، روش کمی روش سوارا فازی بکار گرفته شد. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند 15 خبره حوزه دانشگاهی و متخصصان حوزه مدیریت شهری در فولادشهر پژوهش تعیین گردید؛ و مصاحبه ها به صورت باز با خبرگان انجام شد. نتایج حاصل نشان داد که مؤلفه های درآمدهای پایدار شهری شامل 12 مضمون کلی فناوری اطلاعات، پژوهش، بازیافت، تبلیغات، دارایی هایی قانونی، درآمدهای ناشی از عوارض، بها خدمات و درآمدهای مؤسسات انتفاعی شهرداری، درآمدهای حاصل از وجوه و اموال شهرداری، کمک های اعطائی دولت و سازمان های دولتی، روابط مالی شهرداری با شهروندان، سرمایه گذاری شهرداری در ایجاد منابع درآمد پایدارمی باشند. با استفاده از تکنیک سوارا فازی مشخص گردید درآمدهای ناشی از عوارض بالاترین رتبه را به دست آورد؛ و عامل پژوهش پایین ترین رتبه را به دست آورد.
سنجش میزان عدالت فضایی در پراکنش شاخص های توسعه پایدار روستایی (مورد مطالعه: روستاهای شهرستان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهندسی جغرافیایی سرزمین دوره ۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۰)
149 - 162
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دسترسی عادلانه و مناسب همه شهروندان به خدمات عمومی از اصول اولیه برنامه ریزی است که با پیدایش رویکردهای عدالت محور در دهه های اخیر اهمیت فراوانی یافته است و رسیدن به آن در جامعه روستایی مستلزم بررسی و شناخت منابع و امکانات در این مناطق است.هدف: هدف پژوهش حاضر سنجش میزان عدالت فضایی در توزیع شاخص های توسعه پایدار در مناطق روستایی است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی- تحلیلی است که رویکرد حاکم بر آن از نوع کمی است.روش شناسی: در این تحقیق جهت گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای بهره گرفته شد. به منظور تحلیل موضوع چارچوبی از هشت شاخص در ۵۴ گویه با اتکا به آمارنامه رسمی سرشماری نفوس و مسکن و فرهنگ آبادی های سال ۱۳۹۵ استفاده گردید که با استفاده از روش AHP وزن دهی شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها و رتبه بندی روستاها از روش تصمیم گیری ویکور و تاپسیس و در نهایت میانگین رتبه ها استفاده گردید. همچنین برای تحلیل توزیع شاخص ها از ضریب پراکندگی بهره گرفته شد. جامعه آماری پژوهش حاضر ۴۴ روستای شهرستان اردبیل است.قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی شامل ۴۴ روستای شهرستان اردبیل می باشد .یافته ها و بحث: یافته ها بیانگر این است الگوی توزیع فضایی شاخص های توسعه در روستاهای شهرستان اردبیل نامتعادل است به گونه ای که از بین ۴۴ روستای مورد مطالعه، دو روستا خیلی خوب، ۱۶ روستا در سطح خوب، ۱۸ روستا در سطح متوسط، پنج روستا در سطح ضعیف و سه روستا در سطح خیلی ضعیف قرار داشتند.نتیجه گیری: نتایج ضریب پراکندگی نیز نشان دهنده نابرابری در توزیع شاخص ها است و بیشترین نابرابری در توزیع شاخص های مراکز بهداشتی- درمانی، نمایندگی پخش نفت سفید و جایگاه سوخت است. برای بهبود توسعه و دستیابی به عدالت فضایی پیشنهاد می گردد شاخص های بهداشتی، زیرساختی و ... از توزیع مناسبتری برخوردار گردد تا توسعه پایدار در مناطق روستایی به سمت رشد متوازن هدایت گردد.
گردشگری جغرافیایی؛ منابع انرژی در نورآباد فارس
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
722 - 781
حوزههای تخصصی:
درون ایران فضاهایی وجود دارد که مملو از مکان های انرژی هستند. هیچ مکانی درون فضای کشوری بدون توانمندی و پتانسیل نیست و سطح زمین به مانند درون آن و جملگی کره زمین، منابع و منبع انرژی هستند. شیراز و پهنای گسترده فارس، همواره یادآور گردشگری و حافظ خوانی به شمار رفته اند، به همین خاطر در این مقاله به مکانی از این حوزه وسیع اشاره شده است که جغرافیای انرژی شمرده می شود. جغرافیا به مطالعه و بررسی منابع انرژی و روند تکامل فضاهای جغرافیایی می پردازد. مطالعه طیف درجازدگی تا توسعه فضا، برعهده علوم جغرافیایی به شمار می رود. از این رو مشاهدات نشان می دهند نورآباد فارس جایی که آفتاب در سرزمین پهناور آن غروب نمی کند، منابع انرژی جغرافیایی گوناگونی دارد که در صورت مدیریت درست در وقت کم آبی، خیل جمعیت و غیره می تواند فرمولی برای ثروت اندوزی انسان ساکن در این فضا و توسعه محیط اجتماعی شود. دولت های محلی نورآباد فارس، کارشناس و حرفه ای نبودند و انرژی و منابع را فرآوری و محیط بانی نکردند. با این حال فرصت بازساخت کافی ست تا ظرفیت ها برای نسل های آتی حفظ و پایدار بمانند. نتایج تحقیق نشان می دهد جاذبه های گردشگری، نورآباد فارس را جغرافیای انرژی کرده است که در این میان 32 مکان گردشگری در صورت بسترسازی و اصلاحات گردشگری بنیاد از سوی قلمروداران (حاکمان و کارگزاران و مردم)، میزان گردشگر و سرمایه گذار خارجی بیشتری را در مقیاس استانی، ملی و حتی بین المللی جذب می کند که رشد و توسعه اقتصادی و شرایط زندگی بهتری را برای شهروندان فراهم می-آورد.
تحلیل موانع پیش روی توسعه گردشگری رویداد محور در نواحی روستایی (مورد مطالعه: روستای فرهنگی و رویداد محور ینگیجه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه کالبدی سال ۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
87 - 104
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و ماهیت کمی-کیفی و با هدف آسیب شناسی توسعه گردشگری رویداد محور در روستای ینگیجه به عنوان روستایی با توان و ظرفیت های فراوان در این عرصه و روستای هدف گردشگری تالاب زریوار به عنوان دومین محور مهم توسعه گردشگری روستایی استان کردستان انجام گرفته است. گردآوری داده ها به روش پیمایشی با نگرش جامع مبتنی بر ماهیت پیچیده و سیستمی فعالیت های گردشگری، مبتنی بر برگزاری جلسات بحث مشارکتی گروهی در روستا با حضور ذی نفعان، مشاهده مستقیم وضع موجود، مصاحبه های عمیق و باز، تشکیل گروه دلفی و تجزیه و تحلیل آن ها با تکنیک تئوری بنیادی و تکنیک تحلیل سلسله مراتبی نشان دادند که در راستای تبدیل روستای ینگیجه به روستایی با برند گردشگری رویداد محور و توسعه آن دو بخش عمده موانع و چالش ها مبتنی بر بخش موانع و چالش های عمومی توسعه گردشگری و بخش ویژه، مبتنی بر توسعه گردشگری رویداد محور از سطح محلی تا سطح مدیریت گردشگری استانی نقش آفرین هستند. در بخش عمومی توسعه گردشگری؛ ضعف در زیرساخت ها و خدمات گردشگری، ضعف در بازاریابی، ضعف در آموزش، عدم حفاظت و تنوع بخشی به جاذبه ها، ضعف در برنامه ریزی، نظارت و عملکرد نهادهای دولتی، فضای نامناسب کسب و کار و نارسایی های مرتبط با نیازها و عملکرد گردشگران در قالب 47 متغیر یا مانع و چالش و در بخش تخصصی توسعه گردشگری رویداد نیز ضعف در تأمین و جریان مالی، تبلیغات تخصصی و برجسته سازی، تجربه گرایی و خلاقیت محوری و برنامه ریزی و مدیریت رویدادها در قالب 23 مانع و چالش که مهمترین موانع پیش روی توسعه گردشگری رویداد محور روستای ینگیجه شناخته شدند. همچنین؛ در بخش توسعه گردشگری عمومی ضعف در برنامه ریزی، نظارت و عملکرد نهادهای دولتی، فضای نامناسب کسب و کار و ضعف های مرتبط با آموزش و اطلاع رسانی و در بخش تخصصی مرتبط با توسعه گردشگری رویداد محور نیز ضعف در برنامه ریزی و مدیریت رویدادها، عدم حرکت به سمت تجربه گرایی و خلاقیت محوری و ضعف در تبلیغات تخصصی و برجسته سازی در میان موانع شناسایی شده دارای بیشترین اهمیت در شکل گیری وضعیت نامناسب موجود، شناخته شدند.
تدوین مدل پارادایمیک توسعه پایدار گردشگری جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
79 - 107
حوزههای تخصصی:
در بسیاری از کشورها، گردشگری راه اصلی و چه بسا تنها راه توسعه است. بنابراین، باید مطمئن بود گردشگری به شیوه ای توسعه یابد که سهم آن در توسعهٔ پایدار مقصد بهینه باشد. هدف پژوهش حاضر تدوین مدل بومی سازی شده به منظور توسعهٔ پایدار گردشگری برای جمهوری اسلامی ایران است. روش پژوهش تحلیل داده بنیاد است و جامعهٔ آماری این پژوهش متشکل از خبرگان صنعت گردشگری است که به روش گلوله برفی انتخاب شده و مورد مصاحبهٔ نیمه ساختار یافته قرار گرفته اند. دستاورد اصلی این پژوهش ارائهٔ مدلی هم پیوند و شبکه ای برای توسعهٔ پایدار گردشگری شامل عوامل سببی (نگرانی های زیست محیطی ایران، اهمیت تأثیرات گردشگری و بُعد ژئوپولیتیک ایران)، عوامل محوری (پایداری منابع گردشگری، آینده نگری در حفظ منابع گردشگری و عدالت و برابری در استفاده از منابع گردشگری)، عوامل زمینه ای (مشارکت و انسجام ذی نفعان گردشگری، فرهنگ سازی با توجه به گردشگری و آموزش و پژوهش گردشگری)، عوامل ساختاری (حس مکان گردشگری، مدیریت مالی گردشگری، ایمنی و امنیت در گردشگری، علم و فنّاوری های نوین گردشگری و حکمروایی خوب در گردشگری)، عوامل مدیریتی (خط مشی گذاری و برنامه ریزی گردشگری، بازاریابی گردشگری، مدیریت منابع زیست محیطی کشور، مدیریت منابع گردشگری، مدیریت کیفیت جامع گردشگری و ارزیابی و نظارت پایداری گردشگری) و عوامل پیامدی (غنای فرهنگی کشور، حفاظت از منابع گردشگری، رضایت گردشگران و رفاه و کیفیت زندگی) است.