فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۸۱ تا ۱٬۴۰۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
گاهی زوجین در روابط زنا شویی با مشگلاتی روبرو می شوند که آن ها را دچار تعارض می کند. ارزیابی کلی فرد از رابطه زناشویی و وضعیت برآورده شدن نیازها، خواسته ها و آرزوهای شخصی زوجین، میزان رضایت و یا نارضایتی از رابطه زناشویی را تعیین می کند مسئله طلاق در ایران، به مثابه یکی از آسیب های اجتماعی جدی در کنار فقر، بیکاری، حاشیه نشینی و اعتیاد، در اغلب سخنرانی های مسئولان و تحلیل های آسیب شناسان اجتماعی و متخصصان مختلف مسائل روانی و اجتماعی خودنمایی می کند. تا جایی که شناسایی وضعیت و طراحی ساز و کارهای بازدارندگی از طلاق، به یکی از مأموریت های اصلی همه نهادهای فرهنگی کشور تبدیل شده است. از این رو هدف پژوهش حاضر تحلیل فضایی پراکنش طلاق در استان های ایران می باشد. جامعه آماری تحقیق سالنامه آماری جمعیت تا سال 1397 است. مقاله حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی - تحلیلی است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از تحلیل فضایی در محیط نرم افزار ArcGIS با روش لکه های داغ وسرد ، خودهمبستگی موران و نزدیک ترین همسایگی استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که تفاوت معناداری طلاق در منطقه مورد مطالعه وجود دارد. به طوری که، شمال غربی کشور دارای نقاط سردی می باشد که نشان دهنده پایین بودن سطح طلاق در این محدوده است، اما این وضعیت در بخش شرق کشور متفاوت است. در واقع نقاط داغ و کانون طلاق کشور در این محدوده شکل گرفته و گویای بالا بودن وقوع طلاق در این محدوده است. بنابراین جهت انجام اقدامات لازم به منظور کاهش پدیده طلاق در استان ، برنامه ریزی دقیق برای کاهش عوامل به شمار می روند، امری ضروری به نظر می رسد.
واکاوی آماری احتمال وقوع بارش تگرگ در زاگرس شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بررسی مخاطرات طبیعی مانند تگرگ تحلیل های آماری می تواند نقش بسزایی داشته باشند. به دلیل اهمیت فراوان زیان های اقتصادی و جانبی تگرگ در محدوده شمال زاگرس با حداکثر فراوانی و خسارت آن، ضرورت بررسی زمانی و مکانی آن به شکل جداگانه بسیار احساس می شود.بنابراین به منظور ارزیابی و برآورد احتمال وقوع این پدیده از کد پدیده های هواشناسی روزانه تگرگ ۱۰ ایستگاه همدید منطقه در دوره آماری ۲۰۱۴- ۱۹۹۲ استفاده شده است. در انتخاب بهترین روش برای محاسبه توزیع احتمالات بارش، انواع مختلف توزیع های احتمالات متغیرهای تصادفی گسسته از طریق دو آزمون کلموگراف اسمیرنوف و اندرسون- دارلینگ مورد آزمون نیکویی برازش قرار گرفت. نتایج نشان داد که آزمون نیکویی توزیع پواسون در سطح اطمینان بالای ۹۰/۹۹ درصد برازش مناسبی از رخداد تگرگ داشته است. ایستگاه بانه با حداکثر فراوانی بارش تگرگ دارای کم ترین احتمال (۰۲۳/۰ درصد) و ایستگاه پیرانشهر دارای بیش ترین احتمال روزهای بدون تگرگ (۳۹/۰ درصد) است. بنابراین احتمال وقوع تگرگ در بانه از درصد بالاتری برخوردار می باشد. در رتبه بعدی مدل دو جمله ایی منفی، مشاهدات این نوع بارش را به خوبی برازش می دهد. محاسبه توزیع های احتمالاتی با این دو روش نشان داد که احتمال وقوع تگرگ با فراوانی ۱ تا ۶ بار و بیش تر در منطقه وجود دارد و بالاترین میزان احتمال مربوط به فراوانی ۳ بار وقوع به میزان ۲۰/۰ درصد می باشد. در فراوانی ۱ تا ۶ بار، احتمال وقوع این پدیده به طور متوسط ۵ برابر بیش تر از احتمال عدم وقوع آن می باشد که این امر، نشان دهنده آسیب پذیری زیاد منطقه نسبت به این نوع مخاطره اقلیمی می باشد
بررسی سیل استان گلستان از دیدگاه همدیدی و آماری ( مطالعه موردی: اسفند 1397)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیل یکی از مخرب ترین بلایای طبیعی به حساب می آید و همه ساله خسارات گسترده ای را به منابع مالی و انسانی کشور وارد می آورد. بخش های عمده ای از کشور ایران، همواره در معرض خطر وقوع سیل قرار دارند. در این بین، حوضه آبریز گرگان و اترک از اهمیت بیشتری برخوردار است، به طوری که در سال های اخیر چندین مورد سیل مخرب در استان گلستان رخ داده که موجب تلفات انسانی و خسارت اقتصادی فراوانی شده است. هدف از این مطالعه بررسی و آشکارسازی شرایط اقلیمی، همدیدی و ترمودینامیکی حاکم بر رخداد سیل اسفند 1397 در استان گلستان به منظور شناسایی سامانه هایی جوی است که منجر به سیل هایی نظیر سیل فوق بشود. این بررسی شامل تحلیل آماری ایستگاه های استان (گرگان، گنبدکاووس، بندرترکمن، علی آبادکتول، هاشم آباد، کلاله و مراوه تپه)، محاسبه دوره برگشت بارش ها طی دوره آماری موجود هر ایستگاه، تحلیل نقشه های همدیدی در روز رخداد سیل و نیز محاسبه شاخص های ناپایداری ایستگاه گرگان می باشد. نتایج آماری نشان داد که ایستگاه های گرگان و گنبدکاووس هرکدام با بیشترین بارش از نوع حدی در اسفند 1397، دارای دوره برگشت 800 و 400 سال بودند. همچنین در روز 27 اسفند بالاترین میزان شاخص ناپایداری گرگان با مقادیر 26 K= درجه سلسیوس، 07/ 2 PW=سانتی متر و 48 TT= همراه با نم نسبی زیاد در سطح زمین (حدود 80 درصد) به دست آمده است. تحلیل نقشه های همدیدی مبین افت شدید فشار سطح دریا و ارتفاع تراز میانی به همراه یک ناوه عمیق در منطقه موردمطالعه در اواخر اسفند 97 بوده که در نهایت منجر به بارش های فرین و رخداد سیلاب در منطقه شده است. واژگان کلیدی: سیل، دوره برگشت، نقشه های همدیدی، شاخص های ناپایداری، استان گلستان [1] نویسنده مسئول: بزرگراه شهید همت (غرب) – بزرگراه شهید خرازی – بلوار پژوهش – پژوهشگاه هواشناسی و علوم جو،
پایش و مدل سازی بارش دشت اردبیل در دهه های آینده بر اساس خروجی برخی GCMها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی دوره ۱۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۹
99 - 81
حوزههای تخصصی:
پایش تغییرات و نوسانات بارش مناطق جغرافیایی می تواند دید بهتری از رفتار این پدیده در سال های آینده داشته باشد. هدف این پژوهش، بررسی وضعیت بارش دشت اردبیل (ایستگاه های اردبیل، بیله درق و کلور) و پیش نگری آن در سال های آینده بر اساس برونداد مدل های CMIP6 توسط مدل مقیاس کاهی CMhyd می باشد. سپس با استفاده از سنجه های آماری R2، MAE، MSE، RMSE و دیاگرام تیلور، به مقایسه داده های مشاهداتی دوره پایه با داده های تاریخی 5 مدل GCM از CMIP6 پرداخته شد و برای هر ایستگاه مورد مطالعه، مدل برتر انتخاب گردید. خروجی مدل های برتر با روش linier scaling تصحیح اریبی گردیدند و بر اساس سناریو های SSP126، SSP245 و SSP585، بارش سال های 2023-2050 برای هر ایستگاه، پیش نگری و روند آن با آماره من - کندال ترسیم شد. نتایج نشان داد در نواحی شرقی و غربی دشت اردبیل (منتهی به ارتفاعات کوه های تالش و سبلان)، تغییرات بارش افزایشی بوده است (80/2 میلی متر). در ایستگاه اردبیل، مدل MIROC6 با ضریب همبستگی 94/0 درصد و در ایستگاه های بیله درق و کلور، مدل MPI-ESM1-2-HR با ضریب همبستگی به ترتیب 88/0 و 92/0 درصد، بیش ترین دقت را در شبیه سازی بارش داشته اند. همچنین نتایج سناریو ها نشان دادند که تغییرات بارش در ایستگاه اردبیل در دوره آینده نسبت به دوره پایه تحت سناریو های SSP126، SSP245 و SSP585، به ترتیب 24/0، 36/6- و 2- درصد خواهد بود.
شناسایی کانون های در معرض خطر فرسایش بادی در جنوب شرق دریاچه ارومیه (مطالعه موردی :شهرستان های بناب و ملکان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی دوره ۱۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۹
143 - 122
حوزههای تخصصی:
امروزه در شمال غرب کشور، به دنبال خشک شدن دریاچه ارومیه، کانون های جدیدی در فرسایش بادی تشکیل گردیده و این کانون ها به سرمنشا تولیدگرد و غبارهای خطرناک تبدیل شده است. با ادامه روند خشکی و مدیریت غیر اصولی آب و خاک، تشکیل کانون های فرسایش بادی در قسمت جنوب شرق دریاچه ارومیه، پیامدهای منفی برای طبیعت و سلامت انسان در ابعاد بزرگتر خواهد داشت. در این مطالعه، به منظورشناسایی کانون های فرسایش بادی، تغییرات تراز آب دریاچه ارومیه بر اساس الگوی نوسانات پارامترهای اقلیمی و با استفاده از داده های دراز مدت ایستگاه های موجود در حوضه آبخیز دریاچه ارومیه بررسی شد. برای شناسایی مناطق منشا تولید ریزگرد و ردیابی طوفان های گردو غباردر محدوده مورد مطالعه، از داده های هواشناسی دید افقی زیر1000 متر و مدل لاگرانژی HYSPLITحالت پسگرد و از REANALYSISبرای ردیابی بیشترین میزان فراوانی گرد و غبار(با بازه 5 ساله)در 26 تزار فشاری ( 100-1000هکتوپاسکال)، مورد استفاده قرارگرفت. در محدوده مورد مطالعه (شهرستان بناب و ملکان)کانون فرسایش بادی با استفاده از داده های AODپایگاه MACCبا دقت مکانی0.125 × 0.125درجه جغرافیای و مقیاس زمانی روزانه، بررسی شد. در این مطالعه از پایگاه ماهواره های ترا و آکوا MODISبا طول موج550 نانومتر برای تولیدداده های AOD بهره گرفته شد. بررسی تصاویر ماهواره مودیس و اجرای شاخص بارزسازی ریزگرد، وقوع توفان های مشخص گرد و غبار در فراز دریاچه ارومیه و همچنین جنوب شرق دریاچه در روزهای مختلف را اثبات کرد. بررسی ها نشان دادکه ریزگردهای نمکی گسترده ای در تمامی بخش های دریاچه ارومیه و از جمله جنوب شرق دریاچه در محدوده شهرستان بناب در حال گسترش هستند و ریزگردهای این بخش در بستر جریانات جوی به سمت شرق و جنوب شرق تا مسافتی بیش از 140 کیلومتر و در جهت شمال شرق در مسافتی بیش از150 کیلومتر در طی 12 ساعت منتشر می شوند .
سناریوهای رشد و گسترش شهری از طراحی تا واقعیت (مورد مطالعه: شهر ساوه)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۸۲)
105 - 119
حوزههای تخصصی:
طی دهه های اخیر تعداد مطلق جمعیت شهرها، نسبت شهرنشینی و همچنین تعداد و اندازه شهرهای بزرگ جهان رشد بی سابقه ای را تجربه کرده است. ازآنجاکه رشد شهری در کشورهای درحال توسعه به طورمعمول با گسترش فیزیکی عرصه های شهری و اغلب بصورت افقی شناخته می شود، مدیران و برنامه ریزان شهرها به داده ها و اطلاعات به روز و علمی در مورد توان های رشد شهری، وضعیت و روند تبدیل کاربری های زمین به منظور ارزیابی نیازهای توسعه جدید شهرها و ساکنان آن، فضاها، مکان ها،ویژگی ها، و همچنین پیامدهای اقتصادی و اجتماعی توسعه شهری نیاز دارند. شهر ساوه به عنوان دومین شهر استان مرکزی و یکی از بزرگترین قطب های صنعتی کشور، نیز همگام با افزایش رشد شهرنشینی در کشور و استان رشد جمعیتی قابل توجهی از بعد تعداد جمعیت، سکنه و عرصه فیزیکی و کالبدی شهر داشته است. هدف اصلی پژوهش حاضر مطالعه روند رشد شهر ساوه و انتخاب مناسبترین سناریو برای رشد آتی می باشد. یافته ها نشان داد که مسیری که شهر ساوه برای رشد و توسعه طی کرده است رشد طبیعی اتفاق نیفتاده است. در عین حالی که شهر تقریبا از همه جهات در حال رشد است اما سرعت رشد در چهار جهت اصلی اصلا قابل قیاس با برخی نقاط عطف رشد نیست، وزن اصلی رشد شهر بیشتر درسمت شرق(یاقوت آباد) و شمال شرقی (عبدل آباد) شمال غربی (وحدت و قالیشوئی) و جنوب غرب مثل عباس آباد خواهد بود. یکی از محورها در امتداد مسیرهای اصلی منتهی به شهر صنعتی کاوه خواهد بود. میزان رشد در جهت های شمالی و جنوبی شهر باعث از بین رفتن زمین های مرغوب باغات و کشاورزی و رشد نامتوازن شهر خواهد شد.
تحلیلی بر اهمیت و نقش فضاهای گردشگری در شخصیت شهروندی (مطالعه موردی: شهر شوش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شخصیت و هویت شهروندی به عنوان یک هویت اجتماعی درون یک بستر شکل می گیرد. فضاهای گردشگری به عنوان بخشی از محیط شهری، موجبات بروز الگوهای رفتاری خاص در این بستر است که در دو بعد احساسی و ذهنی شکل می گیرد. هدف از این تحقیق بررسی و تحلیل نقش فضاهای گردشگری در شخصیت شهروندی است. مؤلفه های رفتاری شامل: مؤلفه های شناختی-عاطفی و مؤلفه های ادراک محیطی که در دو متغیر کلی تحقیق شامل تعلق مکانی و مشارکت شهروندان است. تحقیق با روش کمی و از نوع توصیفی – تحلیلی و باهدف کاربردی از طریق توزیع پرسشنامه به صورت تصادفی بین شهروندان انجام گرفته و با روش همبستگی و رگرسیون در نرم افزار SPSS تحلیل شده است. یافته های تحقیق، میزان همبستگی و رابطه مستقیمی (مثبت) را باشخصیت شهروندی نشان می دهند. میزان این همبستگی برای متغیر تعلق مکانی 067/. و مشارکت شهروندان 074/. است. میزان تأثیر این متغیرها برای متغیر تعلق مکانی 045/. و مشارکت شهروندان 038/. است که نشان می دهد تعلق مکانی نقش مهمی در اهمیت فضاهای گردشگری دارد. نتایج نشان می دهند که فضاهای گردشگری نقش مؤثری در شخصیت شهروندی ایفا می کنند به طوری که متغیرهای شناخت فضاها، احساس مسئولیت، احترام به گردشگران، علاقه به توسعه فضای گردشگری و راهنمایی گردشگران بیشترین فراوانی و تأثیر را در شخصیت شهروندی داشته اند. می توان انتظار داشت با افزایش تعلق مکانی در شکل گیری شخصیت شهروندان نقش مهمی داشته باشد و در بهبود مهمان پذیری گردشگران، نظارت و مشارکت در حفاظت از فضاهای گردشگری، و فرهنگ شهروندی تأثیر بیشتری داشته باشد.
ارزیابی میزان رضایتمندی زنان از کیفیت فضاهای عمومی (نمونه موردی: شهرک گلستان سمنان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: حضور اقشار مختلف از جمله زنان در فضاهای عمومی ، مستلزم توجه به انتظارات متفاوت آن ها از فضاهای همگانی در برنامه ریزی شهری است. لذا این پژوهش به دنبال دستیابی به شاخص های رضایت زنان از فضاهای عمومی در محدوده شهرک گلستان سمنان می باشد. داده و روش: روش پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی و هدف آن کاربردی است. جمع آوری داده ها بر اساس مطالعات کتابخانه ای و پیمایشی صورت گرفته و داده های منتج از توزیع 370 پرسشنامه با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی و نرم افزارهای SPSS و AMOSمورد بررسی قرار گرفتند. ضریب الفای کرونباخ بیش از 0.7 محاسبه شد که نشان از پایایی پرسشنامه دارد. روایی آن نیز طبق نظرات خبرگان تأیید شد. یافته ها: یافته ها نشان داد معیار "امنیت وایمنی" با ضریب رگرسیونی 0.803، بیشترین تأثیر را بر شاخص رضایتمندی زنان دارند. از طرفی معیار "اجتماعی" با مقدار ضریب رگرسیونی 0.349 اثرگذاری کمتری بر شاخص یادشده دارد. در سطح زیر معیارها "دلپذیری وجذابیت بصری"، "پاکیزگی محیط"، "فرصت های سرگرمی"، "تنوع کاربران"، "نظارت همگانی"، "غنای حسی" و "دسترسی به خدمات" به ترتیب بیشترین تأثیر را بر معیارهای هفتگانه پژوهش دارند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج این پژوهش بین امنیت وایمنی محیط و رضایت زنان از فضای شهری و در نتیجه حضور آنان در این فضاها بیشترین رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. بنابراین جهت ارتقای رضایتمندی زنان در محدوده مورد مطالعه، راهبردهای کلی در طرح ها و برنامه های شهری با تاکید بر افزایش ایمنی وامنیت اتخاذ شود. درسطح پروژه ها و طرح های موضعی نیز، بیشترین تمرکز بر پاکیزگی محیط، سرگرمی و... صورت پذیرد.
تهیه داده های خاک در مدل SWAT با استفاده از نقشه های زمین شناسی و تکنیک سنجش از راه دور (مطالعه موردی: حوضه آبخیز سه هزار تنکابن)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: نقشه های جهانی خاک، مانند داده های ارائه شده توسط FAO و سایر مجموعه داده ها، به عنوان یک پایه مهم برای مدل سازی فرآیندهای هیدرولوژیکی عمل می کنند. با این حال، این نقشه ها اغلب به دلیل مقیاس بزرگ یا کمبود جزئیات کافی، برای کالیبراسیون دقیق مدل هایی مانند SWAT (مدل ارزیابی خاک و آب) مناسب نیستند. این چالش به ویژه در منطق حاشیه ای با دسترسی محدود به داده ها مشهود است. روش بررسی: پژوهش حاضر، با هدف تهیه نقشه خاک و پارامترهای آن برای مدل هیدرولوژیکیSWAT حوضه آبریزسه هزار در شمال ایران، شهرستان تنکابن استان مازندران است. لذا با استفاده از علم سنجش از دور و داده های نقشه زمین شناسی و نقشه شیب، گامی در جهت کمک به رفع این مشکل که در مطالعات حوضه های آبخیز در مناطق فاقد داده های خاک وجود دارد، بردارد. برای این منظور، ابتدا از نقشه جهانی خاک(FAO)، سپس با میانگین گیری بر اساس اطلاعات نقشه زمین شناسی مانند نوع سازند، دوره، جنس سنگ و گروه هیدرولوژیکی، و نقشه شیب، 5 تیپ کلی خاک با خصوصیات آن استخراج گردید. سپس در نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) به نقشه خاک تبدیل شدند. از حوضه کناری منطقه سردآبرود (کلاردشت)، جهت نیز جهت مقایسه و صحت سنجی استفاده شد. یافته ها و نتیجه گیری: در این تحقیق، 10 فاکتور خاک مورد نیاز برای استفاده در مدل SWAT، شامل: تعداد لایه ها، عمق خاک، ضخامت افق، جرم حجمی، ظرفیت آب قابل دسترس، هدایت الکتریکی اشباع، مواد آلی خاک، رس، سیلت، ماسه، سنگ در افق، نسبت آلبدو استخراج گردید. مطابق نتایج حاصل از تحقیق، ، 5 تیپ کلی خاک حوضه شامل: خاکهای چرنوزیوم یا شبه چرنوزیم، ورتی سویل، مولی سویل، پودزول و لیتوسویل می باشند. نتایج صحت سنجی تحقیق حاضر نشان داد که استفاده از روش فوق جهت سهولت در تهیه نقشه خاک و برآورد مقادیر داده های خاک دقت قابل قبولی دارد. لذا درمناطق فاقد داده های خاک و در مطالعاتی که محدودیت زمانی وجود دارد، روش تهیه داده های خاک، روش مناسب می باشد. بنابراین، یک راه حل امیدوار کننده استفاده از نقشه های زمین شناسی و تحلیل های سنجش از دور برای استخراج ویژگی های خاک است. این رویکرد می تواند به بهبود دقت مدل های هیدرولوژیکی و مدیریت منایع آب در مناطق با داده های محدود کمک کند.
ارزیابی و شناسایی ظرفیت های مقاصد ژئومورفولوژیکی و ژئوترمالی استان اردبیل با استفاده از مدل بریل ها و زوروس
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: واژه ژئوترمال ریشه یونانی دارد. ژئو به معنی زمین و ترمال به معنی گرما است که مبتنی بر عوارض زمین شناسی و منابع آبی است. با گذشت زمان، به عنوان نوعی متفاوت از گردشگری توصیف شده است که جهت گیری زمین شناسی یا جغرافیایی دارد، هدف از این پژوهش شناسایی ظرفیت های مقاصد ژئومورفولوژیکی و ژئوترمالی استان اردبیل با استفاده از مدل بریل ها و زوروس است. روش شناسی: روش پژوهش حاضر توصیفی، تحلیلی و مقایسه ای می باشد. در این پژوهش از دو مدل ژئوتوریستی بریل ها و زوروس استفاده شده است. این پژوهش در سال 1403 انجام شد. جامعه آماری گردشگران و متخصصان صنعت گردشگری و زمین شناسی بود. در این پژوهش از مدل بریل ها، از شاخص محوطه های تنوع زمینی به میانه ای اطلاق می شوند که از هیچ ارزش ذاتی و علمی برخوردار نیستند و قابلیت های آن ها بر اساس ارتباط آن ها با ارزش های آموزشی و گردشگری سنجیده می شود. انتخاب میان ها توسط چهار عامل شهرت، تمامیت، نوع زمین شناسی، امنیت و قابلیت دسترسی و زیبایی صورت گرفته است. در روش زوروس به منظور ارزیابی ژئوسایت ها از معیارهای علمی تهدیدات بالقوه و قابلیت های استفاده بهره گرفته می شود و هرکدام از معیارهای مورد استفاده نیز دارای زیر معیارهایی هستند. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج حاصله از ارزیابی مدل زوروس منطقه ژئوترمالی مشکین شهر با کسب بالاترین امتیاز (75/80) را به خود اختصاص داده است. هم چنین منطقه ژئوترمالی اردبیل نیز با کسب 5/72 امتیاز در رده دوم قرار دارد. با توجه به نتایج مدل زوروس منطقه سرعین کم ترین امتیاز 69 را به خود اختصاص داده است که نشان از پایین بودن پتانسیل ژئوترمالی در این شهر است. نتایج حاصله از مدل بریل ها نشان داد که از نظر شاخص دسترسی منطقه اردبیل با کسب میانگین 62/2 بیش ترین امتیاز را به خود اختصاص داده و در رتبه اول قرار دارد و از نظر شاخص علمی نیز منطقه مشکین شهر از لحاظ معیار شهرت جهانی با کسب 12 امتیاز در رتبه اول قرار گرفته است. از نظر آسیب پذیری نیز منطقه سرعین با بالاترین امتیاز (13) در رده اول واقع شده است. بنابراین نتیجه گیری می گردد که با توجه به این که مناطق ژئوترمالی استان اردبیل متاثر از کوهستان سبلان می باشد این امر موجب گردیده است که هر سه منطقه ژئوترمالی دارای توان مندی های متفاوتی باشند که مدل های مذکور نشان داد که بیش ترین انرژی گرمایی در شهرستان مشکین شهر است. در نهایت پیشنهاد می گردد در مطالعات آتی از ابزارات هوش مصنوعی جهت برآورد مناطق ژئوترمالی استفاده گردد.
شناسایی معیارهای مؤثر بر مکان یابی پارک ها و فضای سبز شهری در مقاله های ایرانی با روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکان یابی مناسب پارک ها و فضاهای سبز شهری همواره در برنامه ریزی های شهری و دستیابی به توسعه پایدار شهری اهمیت زیادی داشته است. هدف این پژوهش، شناسایی و طبقه بندی معیارهای مؤثر در مکان یابی پارک ها و فضای سبز شهری در مقالات علمی-پژوهشی ایرانی با استفاده از روش فرا ترکیب است. واحد تحلیل در این پژوهش، مقاله های علمی – پژوهشی فارسی زبان با نمونه مطالعاتی داخلی است که در پایگاه اطلاعاتی نظیر Noormags، Magiran، SID، ISC، پرتال جامع علوم انسانی و علم نت، در دوره زمانی 1401-1387 چاپ شده اند. با جستجو در پایگاه های اطلاعاتی فوق 93 مقاله یافت شد که با استفاده از برنامه مهارت های ارزیابی حیاتی (CASP)، میزان روایی این مقالات موردبررسی قرار گرفت و درنهایت به 65 مقاله کاهش یافت. برای تجزیه وتحلیل مقالات منتخب از الگوی هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که 81 معیار جهت مکان یابی پارک ها و فضاهای سبز شهری مورداستفاده محققان ایرانی قرارگرفته است که این معیارها به 35 معیار اصلی تبدیل و در 6 مؤلفه (دسترسی و فاصله از کاربری های شهری، کالبدی، زیست محیطی، اجتماعی، اقتصادی و حقوقی) طبقه بندی گردید. در بین معیارهای شناسایی شده، مهم ترین آن ها عبارت اند از فاصله از مراکز آموزشی، دسترسی به شبکه ارتباطی، فاصله از فضاهای سبز موجود، فاصله از مراکز فرهنگی- مذهبی، فاصله از مراکز مسکونی و تراکم جمعیت. یافته های این تحقیق می تواند راهنمای مناسبی برای پژوهشگران و برنامه ریزان و مدیران در زمینه مکان یابی پارک ها و فضاهای سبز شهری باشد
ارزیابی مؤلفه های کلیدی عدالت فضایی با تأکید بر مفهوم قدرت انضباطی فوکو، مطالعه موردی: شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به نابرابری های اجتماعی و فقدان قدرت در گروهی از مردم، جستجو برای عدالت به یکی از اهداف برنامه ریزی تبدیل شده است. بنابراین شناخت فرایندهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی منجر به تولید فضا از جنبه عادلانه یا ناعادلانه بودن آن، اهمیت بیشتری در رویکردهای جدید عدالت فضایی دارد. هدف اصلی این پژوهش ارزیابی مؤلفه های کلیدی عدالت فضایی – کالبدی در شهر رشت با تأکید بر قدرت انضباطی است. این پژوهش از نوع کاربردی- توسعه ای است. روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه های و میدانی و جامعه آماری شامل شهروندان و متخصصان شهر رشت می باشد که نمونه گیری از جامعه آماری شهروندان به صورت تصادفی و برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شده است. جهت بررسی جایگاه عدالت فضایی در شهر رشت، مدل پژوهش با استفاده از تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری موردسنجش قرار گرفت و مقایسه وضعیت موجود و مطلوب با آزمون T تک نمونه ای صورت گرفت. برای ارزیابی تأثیر معیارهای عدالت فضایی -کالبدی بر آینده مطلوب شهر رشت با استفاده از تحلیل ساختاری و ماتریس ضرایب تحلیل اثر متقاطع و با استفاده از نرم افزار میک مک به تحلیل روابط بین متغیرها پرداخته شده است. بر اساس چهارچوب مفهومی پژوهش، شاخص های به دست آمده شامل دانش فضایی، هدایت و کنترل و مشارکت می باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد که نادیده انگاشتن نقش قدرت در تدوین مبانی شهر عادلانه، عاملی است که تحقق پذیری رویکردهای عدالت فضایی-کالبدی را با تردید روبه رو می سازد.
برندسازی مقصد گردشگری بر مبنای قابلیت های محیطی، مورد مطالعه: شهرستان نظرآباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۱)
169 - 182
حوزههای تخصصی:
یکی از رویه های نوین در شناساندن و ادراک مکان ها به عنوان مقصد گردشگری که در فضای رقابت آمیز کنونی می تواند پیشران توسعه این فعالیت ها شود برندسازی است. هدف از این پژوهش تعیین برند گردشگری درخور برای شهرستان نظرآباد استان البرز است. به این منظور، با استناد به منابع کتابخانه ای، مشاهدات میدانی، مصاحبه با خبرگان و تجربه زیسته پژوهشگر، ابتدا از مکان ها و جاذبه های گردشگری شهرستان شناخت تحلیلی صورت گرفت. با اجرای روش دلفی، اطلاعات گردآوری شده در اختیار نمونه خبرگان متشکل از پانزده نفر از نخبگان و خبرگان شهری و ده نفر از مدیران شهری و کارشناسان اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان قرار گرفت و طی سه دور رفت وبرگشت، هفت برند معتبر تعیین و برگزیده شد. برای انتخاب برند نهایی، با کمک ارزیابی خبرگانی، مدل های بردا و کپ لند اجرا شد. درنهایت، برند "سرزمین کهن خشت" از میان هفت برند تعریف شده انتخاب شد.
ارزیابی سطح آسیب پذیری مناطق شهری در برابر بحران زلزله با استفاده از تکنیک همپوشانی وزنی و مدل RADIUS (مطالعه موردی: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۰
348 - 323
حوزههای تخصصی:
زلزله به عنوان یکی از فاجعه بارترین و مخرب ترین انواع مخاطرات طبیعی محسوب می گردد که با خرابی ساختمان ها و زیرساخت های شهری، خسارت های گسترده ای را به اموال و دارایی ها به ویژه در نواحی شهری وارد کرده و تلفات انسانی بسیاری را موجب می گردد. بنابراین اولین و اساسی ترین مرحله در راستای برنامه ریزی و مدیریت بحران به منظور کاهش اثرات زلزله، شناسایی سطوح آسیب پذیر در برابر این بحران می باشد. در این راستا، تحقیق حاضر با هدف ارزیابی سطح آسیب پذیری شهر اردبیل در برابر بحران زلزله نگارش شده است. روش تحقیق در مطالعه ی حاضر آمیخته (کمی و کیفی) با هدف کاربردی و ماهیت تحلیلی و اکتشافی می باشد. جامعه ی آماری تحقیق نیز شامل مدیران و نخبگان شهر اردبیل بوده که حجم نمونه از طریق روش دلفی خبرگان 20 تعیین گردیده است. همچنین در راستای تجزیه و تحلیل اطلاعات از تکنیک AHP در نرم افزار Expert Choice، روش Weighted Overlay در نرم افزار GIS و همچنین مدل تخمین خسارت RADIUS استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که با بررسی 15 معیار، معیارهای فاصله از گسل، همجواری با کاربریهای خطرزا و دسترسی به مراکز خدمات رسان بیشترین اهمیت (تأثیر) را جهت ارزیابی آسیب پذیری در برابر زلزله داشته اند. همچنین با توجه به ارزش گذاری معیارهای مورد بررسی و تلفیق آن در روش همپوشانی فازی مشخص گردید که حدود 13 درصد از بافت شهر اردبیل در پهنه ی آسیب پذیری خیلی زیاد و حدود 18 درصد در پهنه ی آسیب پذیری زیاد قرار دارند. از طرفی نتایج مدل RADIUS نشان می دهد که تعداد 13853 ساختمان در معرض تخریب قرار دارند که 36 درصد آنها در منطقه 1 و 29 درصد آنها در منطقه 4 می باشند. همچنین تعداد مجروحان در زلزله ی احتمالی 67117 و تعداد کشته شدگان 3113 برآورد شده است.
ارزیابی اقتصادی عملکرد و خصوصیات زراعی گیاهان دارویی در مناطق روستایی سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
27 - 44
حوزههای تخصصی:
با توجه به محدودیت منابع آبی و تداوم کم بارشی و خشکسالی های اخیر در منطقه سیستان، توسعه کشت گیاهان اقتصادی و کم آب بر و نیز تقویت صنایع تبدیلی با هدف افزایش درآمد کشاورزان و حفظ ماندگاری در منطقه بسیار حیاتی و ضروری است. این پژوهش با هدف ارزیابی اقتصادی عملکرد و خصوصیات زراعی گیاهان دارویی در مناطق روستایی سیستان انجام شد. اطلاعات تحقیق از طرح های پژوهشی در مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی سیستان در دو روستای ده بلند و زهک به دست آمد. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از روش های اقتصاد مهندسی و معیارهای ارزش فعلی خالص و نسبت منفعت به هزینه انجام شد. همچنین برای تصمیم گیری در اولویت بندی گیاهان دارویی بر اساس نقطه نظر بهره برداران از روش خاکستری به عنوان یکی از روش های تصمیم گیری چند شاخصه استفاده شد. نتایج نشان داد نسبت منفعت به هزینه گیاهان دارویی اسفرزه، سیاه دانه و زنیان به ترتیب 5/37، 4/7 و 4/6 بود. ازاین رو با توجه به مثبت بودن این نسبت در منطقه کلیه گیاهان دارویی مورد بررسی ازنظر اقتصادی مقرون به صرفه هستند و می توانند در ایجاد تنوع کشت و افزایش درآمد مؤثر باشند. علاوه بر این گیاه دارویی اسفرزه با نسبت منفعت به هزینه 5/37 اقتصادی ترین محصول انتخاب شد. همچنین نتایج نشان داد مهمترین اولویت بندی گیاهان دارویی از دید بهره برداران به گزینه های مناسب بر اساس شاخص آنتروپی، افزایش بهره وری و راندمان آبیاری، کم آب بر، افزایش درآمد، امید به زندگی، ماندن در روستا و افزایش اشتغال است. ازاین رو در صورت فراهمی آب مطمئن در طول دوره، بازاریابی و بسته بندی مناسب برای ارائه در بازار و فراهمی بستر مناسب فراوری، گیاهان دارویی در ایجاد اشتغال مولد از طریق ایجاد صنایع وابسته می توانند تحولی بزرگ در منطقه رقم زنند. بر این اساس ضمن پیشنهاد برنامه ریزی ترویجی برای آموزش مستمر کشاورزان در افزایش بهره وری این محصولات، با توجه به سودآوری آن ها، برنامه ریزی برای احداث واحدهای فراوری محصولات یاد شده در منطقه توصیه می شود.
بررسی تطبیقی الگوی رأی دهی در دوره دهم و یازدهم مجلس شورای اسلامی (مورد: حوزه انتخابیه قصرشیرین، سرپل ذهاب و گیلان غرب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۲۴)
67 - 85
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی و تحلیل عوامل موثر بر رفتار رأی دهی در حوزه انتخابیه شهرستان های سرپل ذهاب، قصرشیرین و گیلان غرب در دو دوره دهم و یازدهم انتخابات مجلس شورای اسلامی انجام شده است. این پژوهش با استفاده از چارچوب نظری، ترکیبی از مدل های رفتارشناسی انتخاباتی، به تحلیل نقش متغیرهای کلیدی مانند شکاف ایلی - طایفه ای، شکاف مذهبی، شهرستان گرایی، جناح بندی سیاسی و عامل اقتصادی در شکل دهی به الگوی رأی دهی در این مناطق پرداخته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که در هر دو دوره، متغیرهای مذکور بر رفتار انتخاباتی اثر گذار بوده اند و تغییراتی در میزان و نحوه تأثیرگذاری این عوامل بین دو دوره مشاهده شده است. به ویژه، در دوره یازدهم، تأثیر شکاف های ایلی - طایفه ای و شهرستان گرایی افزایش یافته است که نشان دهنده تقویت هویت های محلی و قومی در فرایند تصمیم گیری سیاسی است. در مقابل، نقش شکاف مذهبی نسبت به دوره دهم کاهش یافته است که می تواند ناشی از تحولات اجتماعی و تغییرات در اولویت های رأی دهندگان یا اشخاص صحب نفوذ این عرصه باشد. علاوه بر این، نقش جناح بندی های سیاسی و مسائل اقتصادی در دوره یازدهم برجسته تر از دوره دهم بوده و نشان دهنده افزایش توجه رأی دهندگان به وضعیت اقتصادی، تعلقات و تعصبات سیاسی است.
طراحی مدل معیشت پایدار روستایی مبتنی بر زیست بوم روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: شناخت دقیق مسائل مربوط به روستاهای ایران از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است؛ البته باید پیوندش با شهر و جایگاهش در کشور حفظ شود. همچنین روستا برای حفظ برتری برند خود، باید به مدل های بومی روی بیاورد. متأسفانه هنوز مدلی برای معیشت پایدار روستایی در سطح ملی و کلان بوجود نیامده است. هدف اصلی این مقاله، بررسی احیای روستاها و ایجاد معیشت پایدار در آنها از طریق بررسی تحقیقات بومی صورت گرفته پیرامون معیشت روستایی است. این مقاله حاصل یک پژوهش عملیاتی و راهبردی در زمینه شناسایی عوامل موثر بر طراحی مدل معیشت پایدار روستایی مبتنی بر زیست بوم روستایی می باشد. روش پژوهش: با استفاده از روش فرا ترکیب، انتخاب 120 مقاله و پژوهش مرتبط در سال های 1380 تا 1401 از نمایه استنادی CIVILICA است که با به کارگیری این روش در نهایت 63 مقاله نهایی مبنای استخراج یافته ها قرار گرفتند؛ این پژوهش کیفی بوده و در پارادایم تفسیرگرایی با هدف اکتشاف مدل معیشت پایدار روستایی مبتنی بر زیست بوم روستایی، انجام شده و از دیدگاه هدف، پژوهشی کاربردی است. هم چنین جمع آوری داده ها از نظر زمان پژوهشی مقطعی است. یافته ها: باتوجه به پژوهش حاضر، مولفه های مهم در طراحی مدل معیشت پایدار روستایی، تامین امنیت غذایی روستایی، افزایش بهره وری نیروی کار با افزایش سطح سواد، توسعه پایدار گردشگری و تقویت و گسترش بازارها و بازارچه های محلی و سرمایه گذاری در زیرساخت های توسعه روستایی می باشد. نتیجه گیری: در پژوهش حاضر به دنبال طراحی بسته جامع معیشت پایدار روستایی باتوجه به مؤلفه های احراز شده از سایر پژوهش ها برآمدیم تا با استفاده از روش فراترکیب، ویژگی های معیشت پایدار روستایی را مبتنی بر زیست بوم روستایی کشور، طبقه بندی کرده و پیشنهادهای سیاستی متناسب با نتایج را ارائه دهیم. شماره ی مقاله: ۸
بررسی نقش حکمروایی خوب در پایداری روستاها وضرورت مدیریت کارآمد منابع انسانی (مورد مطالعه روستاهای بدوستان غربی شهرستان هریس)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
643 - 675
حوزههای تخصصی:
موضوع حکمرانی خوب با هدف دستیابی به توسعه پایدار، مطرح شده که در آن برکاهش فقر، ایجاد شغل و رفاه پایدار، حفاظت و تجدید حیات محیطزیست و رشد و توسعه زنان تأکید می شود که همه این ها با حکمروایی خوب امکان تحقق می یابد. در واقع می توان بیان کرد که حکمروایی خوب الگوی جدیدی برای توسعه پایدار انسانی با سازوکار تعاملی سه بخش دولت، بخش خصوصی و جامعه مدنی است تا به موجب آن کشورها بتوانند از همه ی توانمندی های خود در توسعه همه جانبه استفاده کند. بر همین اساس پژوهش حاضر بررسی نقش حکمروایی خوب روستایی در پایداری روستاها و ضرورت مدیریت کارآمد منابع انسانی در روستاهای بدوستان غربی شهرستان هریس می باشد. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر نحوه جمع آوری اطلاعات توصیفی _ پیمایشی بود. جامعه آماری مورد مطالعه، 4828 نفر سرپرستان خانوار روستاهای دهستان بدوستان غربی شهرستان هریس بودند. روش نمونه گیری چند مرحله ای بود، برای تعیین حجم نمونه از جدول کرجسی مورگان استفاده شد. حجم نمونه سرپرستان خانوار357 بدست آمد. ابزار سنجش پرسشنامه بود. پرسشنامه ها از نظرسنجش روایی و پایایی مورد بررسی قرارگرفت. از ضریب آلفای کرونباخ برای سنجش پایایی استفاده شد. یافته های استنباطی پژوهش حاکی از آن است که در بررس ی ش اخص ه ای هشتگانه حکمروای ی خ وب، ش اخص توافق جمعی و کارایی و اثر بخشی با میانگین 3/19 در بالاترین وزن و روستای شیخ رجب در شاخص مشارکت و روستای شاملو در شاخص عدالت محوری با میانگین 2/20 پایین ترین وزن را کسب کردند.
چالش های حقوقی در بازسازی مسکن پس از سوانح(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسکن مهم ترین اولویت بازسازی مناطق آسیب دیده از سوانح است و بخش عمده منابع انسانی و مالی بازسازی به آن اختصاص پیدا می کند. بازسازی مسکن مهم ترین عامل بازیابی جوامع پس از سوانح است و ضروری است در حداقل زمان ممکن انجام شود. در ایران، بازسازی مسکن پس از سوانح با چالش های حقوقی متنوعی روبرو است. برخی از این چالش ها پرتکرار هستند، در حالی که برخی دیگر با توجه به شرایط زمانی و ویژگی های سانحه بروز پیدا می کنند. به منظور جلوگیری از تکرار اشتباهات گذشته و بهبود فرآیند بازسازی، ضروری است این مسائل احصا شود. برای جمع آوری داده ها از روش مصاحبه های ساختاریافته و نیمه ساختاریافته و سندکاوی گزارش ها و مستندات موجود استفاده شده است. داده های گردآوری شده از طریق سندکاوی با تکنیک کدگذاری کیفی (تحلیل تم) دسته بندی و تحلیل شدند. خروجی این کدگذاری ها به تفکیک فعالیت ها در فرایند بازسازی ارائه شده اند. چالش های حقوقی بازسازی مسکن پس از سوانح در کشور را می توان در دو عرصه بیان کرد: 1- عرصه نهادی-رفتاری و 2- عرصه فضایی. عرصه نهادی-رفتاری شامل چالش های مرتبط با ساختار تشکیلاتی و مدیریت منابع است. این چالش ها ناظر بر کلیه فعالیت های فرایند بازسازی هستند و ماهیتی بین دستگاهی دارند یا ناشی از نبود قوانین، برنامه ها و فرایندهای متناسب با شرایط سانحه هستند. چالش های حقوقی در عرصه فضایی شامل فعالیت های اصلی بازسازی مسکن پس از سوانح شامل ارزیابی خسارت، تخریب آواربرداری، اسکان موقت و بازسازی مسکن است. این چالش ها درمجموع شامل عدم تدوین برنامه، دستورالعمل و فرایندهای موردنیاز، در دسترس نبودن بانک اطلاعات موردنیاز و نبود قوانین متناسب با شرایط اضطراری ناشی از سانحه هستند
پردازش مفهوم امنیت آب از منظر مکتب کپنهاگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۵
105 - 122
حوزههای تخصصی:
کمبود و نبود آب، امنیت و توسعه کشورها را بر می آشوبد و به بی ثباتی آنها می انجامد. طی چند دهه اخیر مؤلفه های طبیعی و انسانی پرشماری کمیت و کیفیت آب و دسترسی پایدار به منابع سالم و کافی را درگیر چالش های بسیاری کرده اند. تهدید بقای زیست و زیستگاه، امنیت آب، را به یکی از جستارهای امنیت پژوهی تبدیل کرده است. پژوهش حاضر ماهیتی بنیادی دارد در قالب مکتب کپنهاک در خصوص امنیت زیست محیطی با رویکردی تبیینی– تحلیلی به پردازش مفهوم امنیت آب و مقیاس های آن پرداخته است. سوالی که در این تحقیق سعی در پاسخ به آن داشته ایم این است که مفهوم امنیت آب از منظر مکتب کپنهاگ چگونه قابل ارزیابی است؟ نتایج تحقیق نشان داد که امنیت آب، در مقیاس های ملی می تواند همبستگی ملی، پیوستگی سرزمینی و کنش متقابل فضایی واحدهای سیاسی- فضایی را تحت تأثیر قرار دهد. چالش امنیت آب، در مقیاس ملی ایجاد ناامنی برخاسته از عدم دسترسی پایدار به منابع آب، برای شهروندان است که ثبات و امنیت واحدهای سیاسی - فضایی را برمی آشوبد و منجر به چالش مشروعیت نظام سیاسی می شود. ناامنی آب، در مقیاس فراملی (منطقه ای و بین المللی) نیز اغلب در قالب تنش و کشمکش کشورها نمود می یابد. از این رو، کارکرد گسترده و محدودیت فزاینده منابع آب، این پدیده طبیعی راهبردی را در دستورکار امنیتی بسیاری از کشورها قرار داده است.