فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۳٬۱۶۱ تا ۱۳٬۱۸۰ مورد از کل ۳۳٬۸۵۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
مورفولوژی زمین اطلاعات زیادی برای محققان علوم محیطی فراهم می آورد. یکی از اهداف علم ژئومورفولوژی شناسایی، طبقه بندی، و آنالیز لندفرم های زمین است. در گذشته، تشخیص و شناسایی لندفرم های زمین براساس کارهای میدانی یا با استفاده از نقشه های توپوگرافیکی به صورت دستی انجام می گرفت که بسیار وقت گیر بود و البته در مواردی با مسائل زیادی رو به رو می شد. در این بخش لندفرم های یخچالی و مجاور یخچالی شامل سیرک های یخچالی، دریاچه های یخچالی تارن، قلل، گردنه ها، خط الرأس ها و خط القعرها، و مخروط های رسوبی، با استفاده از مدل ارتفاعی به طور خودکار شناسایی شد. بدین منظور، دو رویکرد، شامل مدل سازی مفهومی و شی ء گرا، مدنظر قرار گرفت. در رویکرد نخست، شرایطی برای قیاس مورفولوژی زمین با الگوی کرنل مرجع فراهم آمد. دومین رویکرد مدل سازی شی ء محور است که از شیئی مرجع برای تشخیص لندفرم ها استفاده می کند. ارزیابی نتایج نشان می دهد که صحت تشخیص لندفرم های موردنظر در این پژوهش به طور متوسط 60درصد بوده که با توجه به پیچیدگی لندفرم های موردنظر مانند سیرک های یخچالی و مخروط های رسوبی عملکرد قابل قبولی است. صحت مدل آنالیز مفهومی الگوی کرنل 51/58درصد و مدل شی ء گرا، 50/60درصد برآورد شد که به طور کلی عملکرد مدل شی ء گرا بهتر از مدل مفهومی بود.
تحلیل رفتارهای محیط زیستی روستائیان بر اساس نظریه انگیزه حفاظت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
662 - 673
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق بررسی میزان مسئولانه بودن روستاییان نسبت به رفتارهای محیط زیستی و شناسایی عوامل اجتماعی مؤثر بر آن بود. برای تبیین این مسئله از چهارچوب نظری انگیزه حفاظت استفاده شد. از نظر روش شناسی، از روش پیمایش و پرسشنامه برای گردآوری داده ها استفاده شد. جامعه آماری تحقیق حاضر را روستائیان استان مازندران تشکیل دادند که با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای 536 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. از ضریب آلفا کرونباخ برای ارزیابی پایایی و اعتبار صوری و اعتبار سازه برای سنجش روایی استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که رفتارهای مسئولانه محیط زیستی روستائیان در سطح متوسط است. افراد موردبررسی از نظر این رفتارهای مسئولانه برحسب سن، جنس و تأهل، مدت اقامت در روستا، تحصیلات و اشتغال، تفاوتی با هم نداشتند. همچنین، نتایج تحقیق نشان داد که خودکارآمدی و شدت خطر درک شده، بیشترین تأثیر را روی رفتار مسئولانه محیط زیستی داشتند. با توجه به چهارچوب نظری تحقیق- انگیزه حفاظت- می توان نتیجه گرفت که عناصر ارزیابی مقابله (خودکارآمدی) بیش از عناصر ارزیابی تهدید (شدت خطر درک شده) روی رفتار مسئولانه محیط زیستی تأثیر داشتند.
تحلیلی بر معیارهای طراحی نماهای مجتمع های مسکونی در اقلیم مازندران 1(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله تحلیل بر معیارهای نماهای مجتمع های مسکونی در مازندران می باشد که در آن از متغیرهای اجتماعی، کالبدی و فرهنگی استفاده شده است. در این پژوهش از روش های تحلیل کیفی استفاده شده است. در تحلیل کیفی، داده های گردآوری شده از نوع داده های کیفی هستند اما امکان به کاربردن داده های کمی نیز وجود دارد که بررسی و مقایسه می گردد. در این صورت باید از این داده ها طبق منطق تحلیل کیفی استفاده کرد. همچنین از شیوه دستی تجزیه وتحلیل به صورت تجزیه وتحلیل مقایسه مدنظر قرار گرفته است. در این پژوهش بطور مشخص در بعد کالبدی از طریق رنگ، بو، نور، بافت، دما؛ صدا، موسیقی بر حواس انسان تاثیرگذار خواهد بود اما در بعد فردی انسان در مواجه با محیط از طریق سه مولفه مفهوم سازی، تصویرسازی ذهنی و نقشه شناختی اطلاعات موجود در محیط را تحلیل کرده و سپس در مغز ذخیره سازی می نمایند که این امر منجر به خاطره سازی و در نهایات تقویت حس مکان خواهد شد این دو عامل به طور متقابل بر بازخوردهای رفتاری انسان در محیط تاثیرگذار بوده و در نهایت در صورت خاطره سازی مثبت و ایجاد حس تعلق به مکان منجر به جاذب مخاطب به محیط یا طرح معماری خواهد شد.
بررسی نقش توسعه میان افزا دراصلاح بافت های فرسوده شهری (مطالعه موردی: محله حکم آباد تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۴ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۷۲
183-204
حوزههای تخصصی:
شهرهای جدید لجام گسیخته در گوشه و کنار شهرهای بزرگ ایجاد می شوند. این امر باعث توسعه پراکنده، افزایش هزینه های شهری و در نهایت بزرگی بی حد و حصر شهری شده و مدیریت شهری را با پیچیدگی و مشکل مواجه می سازد، و ایجاد شهرهای جدید نه تنها به مهم ترین هدف خود که جذب سرریز جمعیت مادر شهرها هستند، دست نمی یابند، بلکه در اغلب موارد بعد از چند سال هنوز به مرحله بهره برداری نرسیده اند. توجه به این موضوع باید در دستور کار مدیران و مسئولین شهری باشد تا به جای توسعه پراکنده شهری، از بافت های ناکارآمد موجود (بافت های فرسوده) بهره جویند. بنابراین استفاده از توسعه میان افزا و بهره گیری از ظرفیت های موجود و کمک به حل مشکلات موجود هم از نظر فرسودگی مساکن و کاربری های جانبی و هم برطرف ساختن کمبود خدمات زیربنایی و روبنایی می تواند به توسعه شهری بی قواره انتظام بخشد. بدین منظور در این مقاله با بررسی نقش توسعه میان افزا در اصلاح بافت فرسوده محله حکم آباد تبریز با استفاده از روش تحلیل فضایی پرداخته شده است. که با استخراج شاخص های توسعه میان افزا (وجود اراضی قهوه ای و قطعات خالی، تعداد طبقات و...) و بافت فرسوده (کیفیت ابنیه، عمر ابنیه، مصالح بکارفته، اندازه قطعات، دسترسی قطعات و...) و نقشه های مربوطه و نهایتاً نقشه نهایی میزان توسعه میان افزا محله مربوطه، که با استفاده از همپوشانی لایه های تراکم جمعیت، اراضی قهوه ای، نقشه عمر ابنیه، مصالح بکاررفته و... استخراج گردیده است بیش از 95 درصد استعداد توسعه درونی وجود دارد. لازم بذکر، است که در زمینه شبکه معابر موجود موانعی جهت توسعه وجود دارد که در آن زمینه هم شبکه معابر جدید و تعریض برخی معابر موجود پیشنهاد گردیده است، تا از حالت فرسودگی بیرون آمده و مانند گذشته حیات خود را بازیابد.
بررسی رابطه شاخص های توسعه با ناهنجاری های اجتماعی (جرم و سرقت) استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توزیع جرایم در سطوح فضایی تصادفی نیست بلکه همواره تابعی از مقتضیات و شرایط جغرافیایی است. خصوصیات مکانی همچون سطح میزان توسعه یافتگی اجتماعی- اقتصادی همواره یکی از عوامل تعیین کننده در میزان وقوع جرم قلمداد شده اند. سطوح توسعه اجتماعی- اقتصادی و همچنین نرخ وقوع جرائم در ایران به عنوان یک کشور در حال توسعه، متفاوت است. استان لرستان یکی از مناطق کشور است که نابرابری سطح توسعه یافتگی و میزان وقوع جرم سرقت در شهرستان های آن مشهود و بسیار متفاوت است. هدف از این مطالعه، بررسی رابطه شاخص های توسعه با ناهنجاری های اجتماعی (جرم و سرقت) در پهنه ی شهرستان های استان لرستان است. روش پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و پس از جمع آوری داده ها به روش اسنادی، داده های به روش معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی ( PLS-SEM ) انجام یافته است. نتایج تحقیق نشان می دهد متغیرهای تحقیق توانسته اند 70/0 از تغییرات متغیر وابسته را تبیین نمایند. بیشترین اثر در تبیین جرایم، مربوط به متغیر وضعیت توسعه اقتصادی است. ابعاد توسعه ی اقتصادی رابطه ی معکوسی با جرم سرقت دارد، بدین معنا که هر چه توسعه ی اقتصادی افزایش می یابد، میزان جرائم (سرقت) کاهش می یابد. در سطح بعدی ابعاد توسعه ی اجتماعی- فرهنگی نیز رابطه ی معکوسی با جرم سرقت دارند.
ارزیابی مناسب سازی فضاهای شهری برای معلولان و افراد کم توان جسمی- حرکتی مطالعه موردی: شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
117 - 132
حوزههای تخصصی:
معلولیت به منزله پدیده ای زیستی و اجتماعی، واقعیتی است که تمام جوامع، صرف نظر از میزان توسعه یافتگی، اعم از کشورهای صنعتی و غیرصنعتی با آن مواجه هستند. فضاهای عمومی شهری نقش مهمی در برنامه های توسعه مناطق شهری دارند و در فرآیند برنامه ریزی شهری، هنر برنامه ریزی این است که بتواند تعامل و تعادلی بین گروه های ذی نفع ایجاد کند. با توجه به اهمیت موضوع مناسب سازی فضاهای شهری برای معلولان (جسمی_حرکتی و نابینایان) از یک سو و نیز تعداد قابل توجه شهروندان کم توان جسمی و حرکتی در شهر اردبیل از سوی دیگر، پژوهش حاضر با هدف واکاوی و بررسی میزان رضایت مندی معلولان و ارزیابی وضع موجود مناسب سازی بخش مرکزی شهر اردبیل با رویکردی نظام مند، در جهت پاسخ دهی به نیاز این قشر از شهروندان است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی_تحلیلی است. داده های مورد نیاز از طریق روش های میدانی گردآوری شده اند و با استفاده از نرم افزارspss و آزمون های،T تک نمونه ای،t مستقل و آزمون تحلیل واریانس یک طرفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده از پژوهش(آزمونT) نشان می دهد که میزان رضایت مندی معلولان از شاخص های مناسب سازی کمتر از حد متوسط(3) است. نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه نشان می دهد که سطح معنی داری متغیرهای شغل، سن و نوع معلولیت کمتر از 05/.، (000/.) بوده و به لحاظ آماری رابطه معنی داری در سطح 95درصد وجود دارد که نشان دهنده تأثیر متغیرهای مورد بررسی بر میزان رضایت مندی از شاخص های مناسب سازی است. همچنین آزمون tمستقل گویای اینست که در متغیر جنسیت بین میانگین نظری دو گروه مردان و زنان در خصوص ارزیابی رضایت مندی معلولان از مناسب سازی با توجه به این که سطح معنی داری (000/.) کمتر از 05/. است، رابطه معنی داری بین نظرات دو گروه زن و مرد وجود دارد. نتایج به دست آمده از مطالعه حاکی از آن است که با توجه به اقدامات صورت گرفته به منظور مناسب سازی بخش مرکزی شهر اردبیل، شرایط کالبدی، اجتماعی_اقتصادی، وضعیت مبلمان شهری و مدیریت کنونی قادر به رفع نیازهای معلولان به شکل شایسته نیست.
بررسی لزوم ارتباط فضاهای بینابینی در مقیاس کلان با مشخصه انتقالی با تأکید بر مفهوم ارتباط درون و بیرون (مطالعه موردی: فضای انتقالی ساختمان در چهار نمونه از مجموعه های عمومی داخلی و خارجی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییر یک فضا به مکان، هدف وجودی معماری است و سازمان دهی مجموعه معماری می تواند عاملی مؤثر در استفاده حداکثری از عملکردها و فعالیت های افراد به شمار بیاید که با توجه به لزوم فضاهای بیرونی در کنار فضاهای درونی، فضای سومی ایجاد می شود که به واسطه این فضای مابین، سازمان دهی فضایی مجموعه صورت می گیرد. حال فضای سوم همواره وجود دارد، گاهی در قالب یک مرز تعیین می شود گاه در قالب یک فضا جلوه می کند. در هرحالت فضای مابین به مانند یک مفصل، انفصال و یا اتصال دو فضا را ممکن می سازد. حال در این پژوهش منظور از فضاهای بینابینی در مقیاس کلان (عرصه عمومی) با مشخصه انتقالی، سلسله مراتبی از فضاهای واسطه از فضاهای بیرونی تا فضاهای درونی ساختمان را در برمی گیرد. برای آزمون مدل پیشنهادی، فضای انتقالی به 4 حوزه ورودی، فضای مکث و تجمع، فضای حرکتی-ارتباطی و فضای انتقالی بصری تقسیم بندی شده است. این فضاها از آنجا که استفاده نمی شوند، تأثیری متفاوت بر مردم نسبت به فضاهای کاملاً درون و یا کاملاً بیرون می گذارند. پرسش اصلی این است که با توجه به عرصه عمومی و همگانی، کیفیت فضای انتقالی به عنوان فضاهای مابین در شکل گیری فضایی یک ساختمان تحت تأثیر چه عواملی هستند و برای ارتقاء ماهیت و کیفیت این فضا در عناصر کالبدی معماری چه راهکارهایی را می توان پیشنهاد کرد؟ برای مطالعه موردی، 4 مجموعه عمومی 2 تا نمونه خارجی (مرکز ملی هنرهای معاصر لوفرسنو و مرکز دانشجویی آلفرد لرنر هال، دانشگاه نیویورک) و 2 تا نمونه داخلی (کانون وکلای دادگستری تهران و پردیس سینمای ملت) با بالاترین میزان بهره مندی از خصوصیات بینابینی انتخاب شده اند. پژوهش حاضر از نظر ماهیت کلی به صورت کیفی و بر پایه استدلال منطقی است و بیشتر در قالب توصیف، تبیین و تفسیر تعریف می گردد. روش تحقیق مورد استفاده کیفی از نوع توصیفی-تحلیلی بر مبنای روش اسنادی و مطالعات کتابخانه ای بوده و مقایسه کیفی این مفاهیم به روش تحلیلی-تطبیقی و مطالعه موردی در سه مرحله ارزیابی می گردد. در نهایت، پرسش نامه ای کیفی شامل راهکارهای مناسب در جهت ایجاد ارتقاء کیفیت فضایی مطلوب با مفهوم بینابینی با توجه به معیارهای شکل گیری تدوین گردیده که توسط 5 متخصص معمار تکمیل شده و در این راستا راهکارهای نهایی در قالب یک جدول به عنوان راهکارهای طراحی ارائه گردیده است. به طور کلی، یافته های تحقیق نشان می دهد که فضاهای انتقالی به عنوان فضاهای مابین می تواند رویکردی مؤثر در ایجاد اتصال یا انفصال دو فضای درون و بیرون از یکدیگر باشند و موجب ارتقاء کیفیت مطلوب فضایی شود.
تحلیل الگوی فضایی شاخص های فقر شهری در شهر بابل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۴ بهار ۱۳۹۹ شماره ۷۱
391-418
حوزههای تخصصی:
ﻣﺮوزه ﺗﻼش ﺟﻬﺖ ﺗﺤﻘﻖ ﺗﻮﺳﻌﻪ اﻧﺴﺎﻧی، ﺳﻨﺠﺶ و ﺗﻌییﻦ ﻓﻘﺮ ﺷﻬﺮی ﻣﻮﺿﻮﻋی اﺳﺖ ک ﻪ در ﺳیﺎﺳﺘﮕﺰاری و مدیریت ﺗﻮﺳﻌه اﻧﺴﺎﻧی در ﺑﺴیﺎری از کﺸﻮرﻫﺎی ﻣﻮاﺟﻪ ﺑﺎ آن دﻧﺒﺎل ﻣی ﺷﻮد و ایﻦ اﻣﺮ ﻧیﺎزﻣﻨﺪ اﺗﺨﺎذ روش های ﻋﻠﻤی ﺑﻪ ویﮋه در ﺗﻌییﻦ ﺟﻐﺮاﻓیﺎیی ﭘﻬﻨﻪ ﻫﺎی ﻓﻘیﺮﻧﺸیﻦ ﺷﻬﺮی از ﻃﺮی ﻖ کﺎرﺑﺮد روش های آﻣﺎری و ﺗﻌﺮیﻒ ﺷﺎﺧﺺ ﻫﺎی ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺟﻬﺖ ﺗﻌییﻦ اﺑﻌﺎد ﻣﺘﻔﺎوت ﻓﻘﺮ ﺷﻬﺮی اﺳﺖ. نوع تحقیق حاضر کاربردی می باشد و در تدوین این تحقیق از روش های توصیفی-تحلیلی و اسنادی-پیمایشی استفاده شده است. داده های مورد استفاده از بلوک های آماری سال 1390 مرکز آمار ایران به دست آمده است. برای استخراج و طبقه بندی داده های این پژوهش از نرم افزار GIS و از ابزارHot Spot Analysis برای تحلیل الگوهای فقر استفاده شده است. شاخص های مورد استفاده در این پژوهش در سه بعد اقتصادی، اجتماعی و کالبدی بررسی شده است. نتایج یافته ها در بعد اقتصادی نشان داد که محدوده های شمالی غربی و جنوب شرقی شهر از فقر گسترده ای رنج می برند. در این مناطق بیش از 23 درصد جمعیت شهر در شرایط فقر نسبی و 7/1 درصد جمعیت در شرایط فقر مطلق هستند. در بعد اجتماعی بیش از 36 درصد از مساحت شهر در فقرنسبی و مطلق هستند که حدود 9/29 درصد از جمعیت شهر در این مناطق زندگی می کنند. در بعد کالبدی فقر حاشیه های جنوبی و شمال شرقی شهر همچون ابعاد اقتصادی و اجتماعی در شرایط نامساعد کالبدی قرار دارند. از نظر فضایی غالب محلات 19، 18 و 11 در شرایط فقرکالبدی هستند. در الگوی نهایی فقر نتایج نشان داد پهنه های فقر در شهر بابل جمعیتی بالغ بر 47140 نفر را در خود جای داده اند که 2/35 درصد از جمعیت کل شهر را تشکیل می دهد این پهنه ها غالباً در محدوده های حاشیه ای شمال شرقی و جنوبی شهر قرار دارند.
مطالعه فرسایش پذیری کناره و عوامل موثر بر آن در رودخانه لاویج (استان مازندران، چمستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عقب نشینی کناره کانال یک فرآیند مهم در مورفودینامیک رودخانه است که تغییرپذیری کانال، تکامل دشت سیلابی و توسعه زیستگاه ها را تحت تأثیر قرار می دهد.هرساله سازه های عمرانی و زمین های کشاورزی که حاشیه رودخانه لاویج قرار دارند با خطرات ناشی از تغییر بستر مواجه اند. ازاین رو وجود روشی قابل اعتماد برای تعیین میزان عقب نشینی و پیش بینی پایداری کناره ضروری به نظر می رسد. در این مطالعه باهدف بررسی میزان خطر فرسایش کناری و شناسایی مناطق مستعد فرسایش ک ناری در رودخانه لاویج، با استفاده از مدل های BEHI و NBS خطر پذیری فرسایش کناری در 7 مقطع از این رودخانه بررسی شد. نتایج مدل NBS با استفاده از شاخص (tnb/tbkf) نشان داد میزان فرسایش پذیری کناره رودخانه لاویج در تمام بازه های موردمطالعه، به جز مقاطع 2و6 همه مقاطع دارای شدت فرسایش خیلی زیاد و زیاد می باشند. بر اساس شاخص (dnb/dbkf) میزان فرسایش پذیری کناره رودخانه لاویج به جز مقاطع 4و5 تقریبا با روند فرسایشی به دست آمده از شاخص اول (tnb/tbkf) هم خوانی دارد. بر اساس مدل BEHI مقاطع 5،4،3،1و6 وضعیت ناپایداری کناره را زیاد نشان می دهند و استعداد زیادی برای فرسایش کناری و تولید رسوب دارند.همچنین مقطع 2وضعیت ناپایداری را متوسط نشان می دهدمقطع 7 و 2 وضعیت ناپایداری خیلی زیاد را نشان می دهد که استعداد خیلی زیاد برای فرسایش کناره ای و تولید رسوب دارد. درنهایت جهت بررسی میزان انطباق نتایج با استفاده از آزمون آماری کروسکال-والیس باهم برازش داد شد و نتایج نشان داد هر سه شاخص در ارزیابی فرسایش کناری در هر مقطع تقریبا یکسان عمل کرده اند.
سنجش و تحلیل شاخص های خلاقیت در نظام سکونتگاهی استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۴
91 - 108
حوزههای تخصصی:
جهان در حال تغییرات عمده اقتصادی و اجتماعی است. به نظر می رسد ما به سمت برهه ای از زمان پیش می رویم که خلاقیت محرک رشد اقتصاد ملی، منطقه ای و شهری است و از آنجایی که امروزه شهرها زیستگاه اصلی طبقه خلاق هستند، همواره رقابت اصلی شهرها بر سر پرورش، حفظ و جذب طبقه خلاق و سرمایه انسانی خواهد بود. با توجه به اهمیت موضوع، هدف این پژوهش نیز تعیین مهم ترین شاخص ها و رتبه بندی شهرستان های استان لرستان ازنظر میزان برخورداری از شاخص های خلاقیت است. این تحقیق ازنظر ماهیت، توصیفی-تحلیلی بوده و جمع آوری داده ها به صورت مرور اسنادی بوده است. در این پژوهش پس از حل مدل DANP وزن هریک از شاخص های سی وچهارگانه خلاقیت به دست آمد. در ادامه از مدل VIKOR برای رتبه بندی شهرستان ها براساس ضریب خلاقیت (Q) استفاده شد. در این راستا، نتایج تکنیک VIKOR نشان داد که شهرستان خرم آباد به عنوان مرکز استان با ضریب (0) در رتبه اول و شهرستان های بروجرد (2214/0)، الیگودرز (4966/0)، ازنا (6802/0)، سلسله (6803/0)، دورود (7075/0)، پلدختر (7586/0)، کوهدشت (8639/0) و دلفان (9244/0) به ترتیب در رتبه های بعدی از لحاظ برخورداری از شاخص های خلاقیت قرار دارند. یافته های به دست آمده از تکنیک DANP نشان داد که از میان شاخص های 34گانه شهر خلاق ازنظر میزان اهمیت در تحقق مفهوم خلاقیت در شهرستان های استان لرستان شاخص درصد متخصصان (0434/0) به عنوان تأثیرگذارترین عامل و همچنین شاخص تعداد صندلی سینما (0202/0) به عنوان کم اثرترین شاخص شناخته شد.
مکان یابی پناهگاه های چندمنظوره شهری مبتنی بر اصول پدافند غیر عامل (مطالعه موردی: منطقه 1 کلان شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سرزمین دوره شانزدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۲۳)
385 - 406
حوزههای تخصصی:
آس یب پ ذیری سکونتگاه های ﺷﻬﺮی یکی ﺍﺯ ﻋﻮﺍﻣﻞ ﺗﻬﺪیﺪکﻨﻨﺪه ﺍﻣﻨیﺖ ﺷﻬﺮی و پناهگاه یکی از مؤلفه های مهم افزایش ضریب ایمنی در سطح شهرها در مواجهه با مخاطرات است. در پژوهش حاضر، که به شیوه «توصیفی تحلیلی» انجام شده، سعی شده مناسب ترین مکان جهت احداث پناهگاه شهری در منطقه 1 کلان شهر اهواز پیش بینی و هم سو با هدف اصلی این پژوهش تعیین شود. داده های نظری پژوهش به روش کتابخانه ای جمع آوری شد و پس از استخراج شاخص ها تحلیل مکانی هر شاخص با استفاده از مدل تحلیل های نرم افزار GIS به دست آمد. تحلیل یافته ها نشان داد بهترین مکان ها برای ساخت پناهگاه شهری با توجه به الگوهای مشخص فازی مکان هایی نظیر نزدیک موزه هنرهای معاصر، در هم جواری کانون فرهنگی تربیتی لاله ها، در امتداد سازمان جهاد کشاورزی خوزستان و بیمارستان پارس و بیمارستان شهید رجایی، نزدیک دبیرستان حضرت خدیجه و هنرستان هاجر، و ... است.
شناخت اولویت های توسعه گردشگری شرق استان سمنان (کاربرد ترکیب گروه کانونی و منطق سلسله مراتبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به ظرفیت های کشور، برنامه ریزی توسعه گردشگری پایدار امری ضروری است. در این میان، با توجه به اتخاذ رویکردهای توسعه ای دولت در سال های اخیر شرق استان سمنان علی رغم وجود پتانسیل های مطلوب، توسعه گردشگری کمتر مورد توجه قرار گرفته است. از این رو، هدف این پژوهش شناسایی مهمترین طرح ها و پروژه های پایدار گردشگری شرق استان سمنان است. بدین منظور، پژوهش حاضر کاربردی، توصیفی (غیرآزمایشی) و از نوع ترکیبی (کیفی- کمی) است. برای شناسایی طرح ها و پروژه های گردشگری از نظرات گروه کانونی (روش کیفی)، شامل 12 تن از خبرگان از جمله مسئولین، اساتید دانشگاهی و مردم محلی بهره گرفته شد. سپس 30 پروژه خروجی با توجه به میزان انطباق با معیارهای توسعه پایدار و اهداف تعریف شده در اسناد بالادستی با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی AHP (روش کمی)، رتبه بندی شدند. بر اساس رتبه بندی صورت گرفته، آموزش به مردم محلی منطقه، بسترسازی زیرساخت های لازم در مناطق نمونه و روستاهای هدف و تعیین شیوه های مناسب بازاریابی و تهیه نقشه تبلیغاتی برای توسعه گردشگری در منطقه از اولویت بیشتری برخوردار می باشند.
علل و موانع نهادی تبدیل رویکرد انتقال حقوق توسعه (TDR) به سیاست توسعه شهری با تأکید بر مورد پژوهی (مطالعه موردی: منطقه 9 شهرداری اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انتقال حقوق توسعه، به مثابه ساز و کاری بازار محور، که در پی ناکارآمدی طرح های توسعه شهری در حفاظت از زمین های ارزشمند مطرح شد، می کوشد با ایجاد تعادل میان منافع عمومی و خصوصی، رشد و توسعه شهر را مدیریت کند. در ایران نیز رویکرد TDR در چند دهه اخیر مطرح شده است ؛ لیکن، به دلیل فراهم نبودن بستر های نهادیِ مورد نیاز، تاکنون نتوانسته از حیطه نظری گذر کرده و به عرصه عمل وارد شود. مشابه اکثر مناطق ایران، ناکارآمدی طرح های توسعه شهری در حفاظت، موجب شده است تا باغ ها و زمین های ارزشمند کشاورزی در منطقه ی 9 واقع در حوزه غربی اصفهان، به مثابه ریه تنفسی شهر، در معرض نابودی قرار گیرند و ضرورت طرح ساز و کار ی کارآمد همچون TDR را بیش از پیش آشکار سازند. در این راستا پرسش اصلی پژوهش به این مهم اختصاص یافته است که برای موفقیت این ساز و کار، موانع نهادی پیشِ رو کدام اند و چگونه می توان ظرفیت نهادی لازم را برای تحقق رویکرد انتقال حقوق توسعه با تاکید بر تجربه منطقه 9 اصفهان فراهم ساخت. در این راستا، پژوهش حاضر با استفاده از روش های مطالعات اسنادی (هم چون آمیخته پژوهی) و شیوه های پیمایشی (هم چون مصاحبه نیمه ساختاریافته و ساختاریافته)، نخست به شناسایی نظری پیش شرط های نهادی پرداخته است. سپس در قالب چارچوب مفهومیِ مستخرج، دیدگاه های چهار نهادِ دخیل (شامل مردم، مالکان، توسعه دهندگان و کارشناسان شهری) در تحقق سیاست TDR را در منطقه 9 شناسایی کرده است. در نهایت، دستاورد های این پیمایش به شیوه تحلیل عوامل ریشه ای با استفاده از روش های آماری چون آزمون های فریدمن و t و رگرسیون چندمتغیره مورد تحلیل قرار گرفته است. به مثابه برون داد پژوهش، پیاده سازی این رویکرد به سبب وجود موانع نهادی بسیار از جمله آگاهی پایین، عدم تمایل به مشارکت و فراهم نبودن بستر های قانونی نیازمند برنامه های درازمدت و آگاهانه برای دستیابی به موفقیت است.
نقش روابط متقابل شهر و روستا در توسعه سکونتگاه های پیرامون کلانشهر رشت مورد: ناحیه پیراشهر خمام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روابط میان شهر و روستا به صورت های گوناگون بر شکل پذیری سکونتگاه های روستایی و همچنین بر ساختار و کارکرد آن ها اثرگذار است. با توجه به نقش این روابط در فرایند تحولات و توسعه کانون های شهری و روستایی، شناخت پیامد های نامطلوب این روابط و تلاش برای کاهش اثرات منفی روابط متقابل شهر و روستا در راستای ساماندهی آن ها، زمینه ساز توسعه پایدار نواحی روستایی و شهری خواهد بود. پژوهش حاضر باهدف تحلیل روابط متقابل بین شهر و روستا و پیامد های نامطلوب در نواحی پیراشهری کلانشهر رشت خواهد بود. روش تحقیق توصیفی و تحلیلی و جامعه آماری آن را ساکنین روستا های چهار دهستان موردمطالعه و متخصصان تشکیل می دهد. به منظور بررسی و رتبه بندی مهم ترین پیامد های نامطلوب روابط متقابل شهر و روستا در نواحی پیراشهری خمام، از دیدگاه متخصصین، از نرم افزار Expert Choice استفاده شده است، نتایج نشان داد، از بین پیامد های نامطلوب روابط متقابل بین شهر و روستا، پیامد کمرنگ شدن الگوی سنتی مسکن روستایی و توسعه سبک معماری شهری با وزن 187/0، بالاترین رتبه را به خود اختصاص داده است، در ادامه نیز با استفاده از مدل تصمیم گیری WASPAS سعی شده است تا رتبه هر یک از دهستان های بخش خمام را بر اساس پیامدهای مطرح شده سنجیده شود. نتایج نشان داد، به ترتیب دهستان چاپارخانه با مقدار 654/3، دهستان کته سر با وزن به دست آمده 532/3، دهستان فرشکی با وزن 421/3، دهستان اشکیک با وزن به دست آمده 321/3، بالاترین و پایین-ترین رتبه ها را به خود اختصاص داده اند
تخمین خسارت ناشی از زلزله با استفاده از مدل RADIUS در محیط GIS (مطالعه موردی: استان مازندران، شهر ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۵
39 - 56
حوزههای تخصصی:
توزیع جغرافیایی زمین لرزه ها نشان می دهد تقریباً تمام سرزمین ایران در معرض خطر زلزله قرار داشته و پتانسیل ناامنی دارد و بیشترین فراوانی آن متعلق به پیرامون کشور ایران، یعنی محور شرق، شمال، غرب و جنوب است به طوری که در 40 سال گذشته تعدادی از زلزله های ویرانگر که به وقوع پیوسته و از اهمیت زیادی برخوردار بوده است، در این محور رخ داده اند. با توجه به وجود گسل های زلزله زا در استان مازندران که می تواند شهر ساری را تحت تأثیر قرار دهد بررسی میزان آسیب پذیری لرزه ای آن با استفاده از مدل مناسب امری ضروری و غیرقابل اجتناب است؛ ازاین رو هدف از این پژوهش تخمین خسارت ناشی از زلزله با استفاده از مدل رادیوس در محیط GIS است. شهر ساری 3.5 کیلومتر با گسل خزر و 37.5 کیلومتر با گسل البرز فاصله دارد؛ بنابراین با توجه به اهمیت این موضوع، شهر ساری به عنوان منطقه موردمطالعه انتخاب شده است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی و ازلحاظ ماهیت، کاربردی است. برای جمع آوری داده ها، مطابق استانداردهای مدل رادیوس، از سازمان های مربوطه استفاده شده است. تجزیه وتحلیل اطلاعات جمع آوری شده با توجه به روش های مبتنی بر پایگاه اطلاعاتی و با بهره گیری از مدل رادیوس و نرم افزارهای مبتنی بر رویکرد سیستم اطلاعات جغرافیایی صورت پذیرفت و دو سناریو با توجه به دو گسل خزر و شمال البرز برای تخمین خسارت های ناشی از زلزله احتمالی در منطقه موردمطالعه در نظر گرفته شد. نتایج حاصل بیان گر آن است بر اساس سناریوی گسل خزر 18910 ساختمان تخریب،2382 نفر کشته و 22897 نفر مصدوم خواهند شد. مطابق سناریوی گسل البرز نیز 3086 ساختمان تخریب،15 نفر کشته و 2102 نفر مصدوم خواهند شد. بر اساس سناریوهای درنظرگرفته شده در منطقه موردمطالعه نتایج خسارات و تلفات ناشی از وقوع زلزله حاکی از آن است که گسل خزر به دلیل فاصله اندک با منطقه موردمطالعه بیشترین آسیب را به همراه دارد. کمترین میزان آسیب پذیری برای منطقه ناشی از گسل شمال البرز است. نتایج به دست آمده از این مطالعه موردی می تواند به تصمیم گیران در اولویت بندی مناطق آسیب پذیر برای کاهش خطر زمین لرزه و برنامه ریزی مؤثر جهت خدمات اضطراری پس از وقوع زلزله کمک کند.
تعیین تقویم زمانی آسایش اقلیمی به منظور برنامه ریزی گردشگری در شهرهای منتخب توریستی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عناصر اقلیمی بر آسایش انسان تأثیر فراوان دارد. پژوهش حاضر به تحلیل تقویم زمانی آسایش اقلیمی در چند شهر بزرگ کشور پرداخته است. در انتخاب شهرها سعی شده است که از همه مناطق اقلیمی کشور نماینده ای انتخاب گردد. هدف از انجام این تحقیق شناسایی فصول مناسب ازلحاظ شرایط اقلیمی برای انجام فعالیت های توریستی در 15 شهر توریستی کشور می باشد که نتایج آن می تواند مورداستفاده گردشگران هم قرار گیرد. مهم ترین عناصر اقلیمی تأثیرگذار در آسایش انسان، عناصر دما، رطوبت، سرعت باد و بارش می باشد. در این پژوهش ابتدا اطلاعات مربوط به پارامترهای اقلیمی در دوره آماری 30 سال (2010- 1981) از سازمان هواشناسی دریافت گردید. بعد از دریافت اطلاعات مربوط به پارامترهای اقلیمی نسبت به استخراج آستانه های اقلیمی تأثیرگذار بر فعالیت های گردشگری اقدام و سپس درصد فراوانی روزانه عناصر تأثیرگذار نیز محاسبه گردید. در مرحله بعد بر مبنای مدل تحلیل سلسله مراتبی به صورت وزن دهی و بر اساس درجه اهمیت طی یک جدول ماتریسی به عدد مطلوبیت هر عنصر اقلیمی دست یافته ایم. درنهایت به شناسایی مناطق مناسب آسایش اقلیمی در شهرهای موردمطالعه در فصول مختلف پرداخته ایم. نتایج تحقیق نشان می دهد که طول دوره آسایش اقلیمی در شهرها و مناطق مختلف کشور متفاوت است و در همه فصول می توان منطقه ای را که دارای شرایط اقلیمی مطلوبی برای فعالیت های توریستی باشد را پیدا کرد. با توجه به شرایط اقلیم آسایشی، مناسب ترین شرایط آسایش اقلیمی در فصل بهار به ترتیب مربوط به شهرهای مشهد، رشت، تبریز، کرمانشاه و اصفهان، در فصل تابستان مربوط به شهرهای رشت، اردبیل، مشهد، همدان و تبریز، در فصل پاییز مربوط به شهرهای بوشهر، بندرعباس، اهواز، سمنان و تهران و در فصل زمستان مربوط به شهرهای بندرعباس، اهواز، بوشهر، سمنان و زاهدان می باشد.
نقد مبانی معرفتی مکتب پوزیتیویسم با تأکید بر علم جغرافیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پوزیتیویسم یکی از مکاتب فلسفی است که در ادبیات جغرافیایی در مکاتبِ محیط گرایی، علم فضایی، جغرافیای رفتاری، و نگرش سیستمی تأثیرگذار بوده است. این رویکرد در پیِ معرفت به فضای جغرافیایی از راه بنیان های تجربی و منطقِ ریاضی است. بر این اساس، جغرافیا دانشی عینی، مشاهده ای، کمّی، و استقرایی است و حاوی مشاهداتِ فارغ از نظریه و قضاوت های ارزشی است. بنابراین، جغرافی دانان؛ در پیِ کشف روابط علّیِ میان پدیده ها و ارائه آن در قالب «قوانینِ عام و فراگیرِ جغرافیایی» هستند. بر این اساس، جغرافی دانانِ پوزیتیویست، ضمن وداع با مباحث متافیزیکی و رو آوردن به «تجربه آزمون پذیر»، تجربه و آزمونِ تجربی را معیارِ معنی داری می دانند. بنابراین،به نفی فرضیه ها، مقولات، و پیش فرض ها می پردازند و شروع علم را با مشاهده می دانند و به نقش مسئله، فرضیه، و نقش فعال و خلاق محقق در روند تحقیق بی توجه اند. سپس، براساس مشاهدات انجام شده بر پایه استدلالِ استقرایی، برای دست یابی به قوانین به تعمیم(تعمیم های ناروا/ مسئله استقرا) می پردازند که موجب خلط «روندوقانون» در جغرافیای تحصل گرا شده است. در این راستا، در مقاله حاضر، گزاره های متعدد جغرافیایی بررسی شد. بنابراین، بکارگیری رویکرد پوزیتیویسم به دلیل اشکالات فوق، به عنوان رهیافتی علمی، با مشکلات جدّی مواجه است. بنابراین، فاقد قابلیت هایِ لازم برای بکارگیری آن در حوزه مطالعات جغرافیایی در مرحله «داوری» به عنوان یک رویکرد و روش «علمی» است. هدف اصلی از مقاله حاضر، که با رویکردی رئالیستی و نگرش عقلانیت انتقادی نوشته شده، بررسی و واکاوی این مطلب از منظر تحلیل های منطقی و معرفت شناختی است.
تحلیلی بر نقش بازآفرینی شهری در توسعه پایدار شهرها(نمونه مورد مطالعه شهر خرم دره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر تحلیلی بر نقش بازآفرینی شهری در توسعه پایدار شهر خرمدره می باشد. بازآفرینی دید جامع و یکپارچه ومجموعه اقداماتی است که به حل مسائل شهری بی انجامد، به طوی که بهبود دائمی در شرایط اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی بافتی که دستخوش تغییر شده را بوجود آورد. بازآفرینی از مهمترین استراتژی ها برای نشان دادن محرومیت و روال درون شهر ها ، فضاهای ناکارآمد و فرسوده همراه با مسائل و مشکلات در بافت های شهری وحرکت در مسیر توسعه پایدار است. توسعه پایدار شهری نیز مبتنی بر نیازهای واقعی و تصمیم گیری های عقلایی با در نظر گرفتن ملاحظات اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی است. بدین منظور مطالعه حاضر از روش تحقیق کمی و پیمایشی بهره برده شد.جامعه آماری شامل کلیه شهروندان شهر خرمدره (68000 )نفر تعیین گردید. روش نمونه گیری از نوع طبقه بندی شده با استفاده از فرمول کوکران 400 نفر تعیین شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از معادلات ساختاری استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد متغیر بازآفرینی شهری به عنوان متغیر مستقل دارای دو بُعد ابعاد محیطی با ابعاد چهارگانه (ساختار کالبد فضایی ، تراکم ، حمل و نقل و محیط زیست) (44/155)و ابعاد نهادی با ابعاد ( اجتماعی – فرهنگی ، اقتصادی)( 32/0) و باز آفرینی با (35/0) در متغیرتوسعه پایدار شهر خرمدره اثر گذار است.
ارزیابی و سنجش شاخص های پایداری اجتماعی و نقش آن در رضایتمندی ساکنین شهر نورآباد با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۲
55 - 68
حوزههای تخصصی:
پایداری اجتماعی شهری درگرو تأمین رفاه نسبی، مشارکت شهروندان، تحقق عدالت اجتماعی، امنیت و افزایش بینش اجتماعی برای همه اعضای جامعه است؛ که دست یابی به آن از آرمان های مدیریت شهری است. هدف این پژوهش ارزیابی شاخص های پایداری اجتماعی و بررسی نقش این متغیر در رضایت مندی از زندگی در محلات شهر نورآباد است. حجم نمونه با بهره گیری از فرمول کوکران 382 برآورد و پایایی ابزار تحقیق با استفاده از آلفای کرونباخ به مقدار 897/0 محاسبه شد که نشان دهنده مطلوبیت ابزار پژوهش است. برای تجزیه و تحلیل توصیفی و استنباطی داده ها از آزمون آماری T-Test و جهت تبیین و مدل سازی اثرات نیز از مدل سازی معادلات ساختاری در محیط نرم افزار های SPSS و AMOS استفاده گردید. در ابتدا وضعیت پایداری اجتماعی با آزمون T تک نمونه ای بررسی گشت که نتایج حاصل از این آزمون حاکی از آن است که وضعیت اکثر شاخص های پایداری اجتماعی در محدوده موردمطالعه در وضعیت قابل قبولی قرار ندارند و تمامی شاخص ها با میانگین 63/2 پایین تر از حد متوسط اند. تحلیل یافته های منتج از مدل سازی معادلات ساختاری بیانگر این نکته است که از بین شاخص های مورد سنجش پایداری اجتماعی عامل پیاده مداری و سرزندگی شهری بیشترین بار عاملی را با وزن عاملی 78 /0 (با سطح معناداری بیش از 95/0) را دارا می باشد. درنهایت مشخص شد که بین پایداری اجتماعی و رضایت مندی ساکنین از محلات رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد.
تحلیل تغییرات در مقیاس حوضه آبخیز براساس سنجهها و الگوهای فضایی سیمای سرزمین؛ نمونه پژوهش: حوضه آبخیز انزلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان ها به طور گسترده و فزاینده ای شکل، الگو و عملکرد تقریباً تمامی سیماهای سرزمین را تغییر داده اند. اثرهای تجمعی فعالیت های انسانی بر محیط زیست، محرکی برای انجام پژوهش های گسترده با هدف شناسایی سنجه های راهنما به منظور سنجش کیفیت محیط زیست درزمینه مقاصد برنامه ریزی، پایش و مدیریت منابع شده است. هدف از این پژوهش، بررسی الگوی تغییرات سیمای سرزمین در حوضه آبخیز انزلی است. بدین منظور از تصاویر ماهواره ای لندست برای تولید پوشش زمینی در سه مقطع زمانی 1994، 2008 و 2018 استفاده شده است. در این بررسی برای تعیین میزان تغییر پوشش های زمینی، سنجه های تعداد لکه ها، تراکم لکه ها، مساحت کلاس، شاخص بزرگ ترین لکه، درصد پوشش کلاس و تراکم لکه ها تجزیه و تحلیل شد؛ همچنین براساس چگونگی تغییرات سنجه های سیمای سرزمین، الگوی تغییرات سیمای سرزمین در قالب های حذف، تجمیع، خلق یا ایجاد و نیمه شدن بررسی شد. یافته های پژوهش در فاصله زمانی 1994- 2018 نشان دهنده کاهش 10درصدی پوشش جنگلی و افزایش 8/5درصدی پوشش کشاورزی است. شاخص بزرگ ترین لکه نشان دهنده کاهش بزرگ ترین لکه جنگلی بوده است؛ همچنین براساس تغییرات الگوی سیمای سرزمین، الگوی حذف در هر سه مقطع زمانی، الگوی غالب بوده که عمدتاً در سطح پوشش جنگلی رخ داده است. دومین الگوی غالب، الگوی خلق یا ایجاد است. این الگو به طور عمده در سطح کلاس پوشش کشاورزی روی داده و موجب توسعه این پوشش شده است. نتایج پژوهش بیان کننده کاهش انسجام سرزمینی حوضه آبخیز انزلی و کاهش پیوستگی مهم ترین پوشش آن یعنی لکه های کلیدی جنگل است. لکه های جنگلی با وقوع همزمان الگوهای حذف، نیمه شدن و تجمیع کاهش سطح یافته و در پوشش اختلالی کشاورزی به دلیل ادغام یا تبدیل مستقیم لکه های جداافتاده طبیعی، پدیده خلق و ایجاد روی داده و از این راه سطح آن افزایش یافته است.