فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۳۴٬۸۶۳ مورد.
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۹۱
519 - 496
حوزههای تخصصی:
مهم ترین مس ائل مط رح در اسکونتگاه های غیر رسمی پایین بودن شاخص های اقتصادی-اجتماعی از قبیل درآمد، اشتغال، مسکن، تحصیلات، بهداشت و... است؛ این سکونتگاه ها در مواقع بحران توانایی بازگشت ب ه حال ت ع ادی را از دس ت می دهند. تحقیق حاضر باهدف تحلیل و سنجش میزان تاب آوری اجتماعی ساکنین سکونتگاه های غیررسمی چابهار(محله کمب، مرادآباد و رمین) و همچنین تأثیر وضعیت اقتصادی-اجتماعی بر میزان تاب آوری اجتماعی صورت گرفته است. در انجام پژوهش، از روش توصیفی و تحلیلی و در جمع آوری اطلاعات از روش اسنادی و کتابخانه ای با رویکرد بازنگری نظامند منابع مرتبط، جهت شناسایی معیارهای اصلی تاب آوری اجتماعی بهره گرفته شد و با روش قیاسی، مدل مفهومی تاب آوری اجتماعی تدوین گردید. متعاقباً از طریق توزیع پرسشنامه مستخرج از مؤلفه های تاب آوری اجتماعی، به صورت هدفمند و تحلیل داده های کیفی و کمی حاصل شده، درجه اهمیت هر معیار مورد ارزیابی واقع شد. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 381 پرسشنامه محاسبه و به روش نمونه گیری تصادفی ساده توزیع گردید. در این پژوهش تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات از طریق آزمونهای آماری شامل آزمونهای همبستگی ،تحلیل واریانس ،آزمون ویلکاکسون، آزمون tتک نمونه ای وآزمون تعقیبیpost hoc صورت گرفته است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که از نظر شاخص های اجتماعی محله کمب با میانگین 358/3 و محله مرادآباد با میانگین 015/3 بیشترین و کمترین شاخص اجتماعی را به خود اختصاص داده اند ،اما از نظر شاخص های زیست محیطی محله مرادآباد با میانگین 333/3 و محله رمین با 044/3 بیشترین و کمترین میانگین این شاخص را دارند. با نگاهی دیگر به نتایج متوجه میشویم که این محله کمب است که از نظر شاخص های اقتصادی و فرهنگی با میانگین بیشتری از دو محله دیگر پیشی میگیرد و نتایج روشن می کند که محله کمب تاب آوری بیشتری را نسبت به دو محله دیگر در شهرستان چابهار دارد.
تبیین سناریوهای بازآفرینی بافت تاریخی شهر تبریز از منظر عوامل تحقق پذیری نوآوری اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهمیت نوآوری اجتماعی به عنوان یک رویکرد جدید در عرصه ی پژوهش های نظری و عملی برای رویارویی موفقیت آمیز با چالش های مختلف، آن را به خط مقدم توسعه شهری آورده است. نوآوری اجتماعی با یافتن بهترین راه ها برای حل چالش های موجود می تواند گام مؤثری در رابطه با حل مشکلات بافت های مسئله دار شهری بردارد. در همین راستا مهم ترین هدف پژوهش حاضر ارائه ی سناریوهای بازآفرینی بافت تاریخی شهر تبریز از منظر عوامل تحقق پذیری نوآوری اجتماعی می باشد. این پژوهش از نظر هدف در حیطه پژوهش های کاربردی- توسعه ای و از نظر روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد. همچنین از مطالعات کتابخانه ای– اسنادی به منظور تدوین ادبیات پژوهش و از مطالعات میدانی به منظور بررسی و ارزیابی محدوده پژوهش بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش به این صورت است که چهار عامل «کیفیت حکمروایی شهری»، «کیفیت اقتصاد محلی»، «کیفیت پژوهش های شهری»، و «کیفیت روابط اجتماعی و قدرت» مهم ترین عوامل تحقق پذیری نوآوری اجتماعی در بازآفرینی شهری می باشند. همچنین بر اساس نتایج به دست آمده از نرم افزار میک مک دو سناریوی «خوشبینانه و مطلوب» و «بدبینانه و بحرانی» در افق ده ساله برای بافت تاریخی شهر تبریز تدوین گردیدند. در سناریوی اول با بهره گیری از رویکرد نوآوری اجتماعی در افق ده ساله بسیاری از مشکلات و چالش های بافت تاریخی شهر تبریز حل شده است. رضایتمندی و کیفیت بالای زندگی از خروجی های مهم این سناریو است. در سناریوی دوم نیز بهره گیری دوباره از رویکردهای قدیمی و ناکارآمد بازآفرینی شهری در افق ده ساله باعث شده است که بسیاری از مشکلات و چالش های بافت تاریخی حل نشده باقی بمانند. نارضایتی و کیفیت پایین زندگی از خروجی های این سناریو می باشند. هر کدام از سناریوهای تدوین شده نشان دهنده ی مسیرهای پیش رو برای برنامه ریزی و مدیریت چالش های مختلف بافت تاریخی شهر تبریز می باشد.
سنخ شناسی مسافران اماکن مذهبی ؛ زائر یا گردشگرمذهبی (مطالعه موردی استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه زیارت و گردشگری مذهبی ریشه در باورها و اعتقادات دینی و مذهبی دارد و به دلیل ویژگی های ساختاری و کارکردی توانسته است در متن گردشگری جهانی قرار گیرد و سهم قابل توجهی از گردشگری جهانی را به خود اختصاص دهد. استان مازندران نیز سالانه پذیرای گردشگران متعدد از اقصی نقاط کشور و جهان است. مازندران شامل 1312 بقعه متبرکه و 33 امام زاده معروف می باشد که به صنعت گردشگری مذهبی آن رونق خاصی بخشیده است و می تواند نقش مهمی در توسعه آن ایفا کند. روش شناسی: در تحقیق حاضر به سنخ شناسی مسافران مراجعه کننده به اماکن مذهبی براساس تئوری انگیزه های سفر بروک و هانر (1996) پرداخته شد. در ابتدا دو مفهوم زائر و گردشگر را با رویکردهای مختلف بررسی نمودیم و در ادامه با روش پیمایش، ابزار پرسش نامه، حجم نمونه 400 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای، انگیزه های سفر مراجعه کنندگان را به اماکن مذهبی استان مازندران بررسی کردیم و داده های به دست آمده از طریق تکنیک آماری آزمون دوجمله ای تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که اکثریت پاسخ گویان یعنی به میزان 65 درصد آن ها از سنخ گردشگر مذهبی و 35 درصد نیز از سنخ زائر می باشند. نتیجه گیری: نتایج به طور کلی حاکی از آن است که اکثریت مسافران اماکن مذهبی از سنخ گردشگر مذهبی بوده و هدف اصلی سفرشان انگیزه های مذهبی، احساسی، امکانات و شرایط می باشد. نوآوری و اصالت: تحقیق حاضر بستر گردشگری مذهبی را به عنوان ظرفیتی برای توسعه استان مطرح کرده است.
تبیین نقش اشتراک گذاری تجربیات به یاد ماندنی گردشگری در شبکه های اجتماعی بر قصد بازدید از مقصدهای روستایی (مطالعه موردی: روستای تاریخی ابیانه)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۸
477 - 494
حوزههای تخصصی:
اینترنت و به طور خاص شبکه های اجتماعی تجربه گردشگری را به اشکال مختلف تغییر داده است به این صورت که برنامه ریزی سفر را به شدت متاثر و شیوه به خاطر آوردن تجربیات را به کلی دگرگون ساخته است. تحقیقات اخیر نشان می دهد که تجربیات به یاد ماندنی گردشگری یکی از بهترین پیش بینی کننده های رفتارهای آتی گردشگران است. در این راستا، روستای ابیانه جزو آثار ملی کشورمان است و به دلیل ساختار خاص معماری آن و طرز قرارگیری بناها پدیده جالب و ارزشمندی است و هر ساله گردشگران بی شماری از این روستا بازدید می کنند. هدف پژوهش حاضر این است که ارتباط میان اشتراک گذاری تجربیات به یاد ماندنی گردشگری در شبکه های اجتماعی و تمایل به بازدید از مقصدهای گردشگری روستایی تاریخی را در این روستا مورد بررسی قرار دهد. این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی است و جزو تحقیقات کاربردی محسوب می شود. جامعه آماری پژوهش شامل گردشگرانی است که از روستای ابیانه بازدید کرده اند. ابزار تجزیه و تحلیل داده ها، نرم افزار معادلات ساختاری Smart-PLS است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که چشم اندازها تاثیر مثبت و معناداری بر متغیرهای وابسته پژوهش یعنی (اشتراک گذاری تجربیات در شبکه های اجتماعی و تمایل به بازدید از روستاهای گردشگری تاریخی دیگر) دارد. اما سایر متغیرهای مستقل مانند تعامل با جامعه محلی و جذابیت های محلی تاثیر معنادار و مثبتی بر متغیرهای وابسته ندارند.
فراتحلیل موانع توسعه گردشگری پزشکی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۴۲)
54 - 71
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف فراتحلیل موانع توسعه گردشگری پزشکی در ایران انجام شده است. پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از نظر نوع توصیفی تحلیلی است. با توجه به هدف پژوهش، از روش فراتحلیل استفاده شده است. بدین منظور، 21 مقاله از پایگاه های آی اس سی، اسکوپوس، وب آو ساینس و گوگل اسکالر استخراج و درنهایت 17 مقاله منتخب برای تحلیل وارد نرم افزار CMA شد. در این میان، 12 عامل در مطالعات متعدد شناسایی شد و اندازه اثر هریک در ارتباط با توسعه نیافتگی گردشگری پزشکی در ایران به دست آمد. این عوامل عبارت اند اند از ضعف های نظام اداری، تحریم ها و چالش های بین المللی، تعدد مراکز تصمیم گیر، ضعف همکاری بخش خصوصی و دولتی، ضعف نظام آماری و اطلاعات، ضعف قوانین و نظارت و پایش، ضعف فرایند ارائه خدمت در زنجیره خدمات گردشگری پزشکی، فعالیت غیررسمی و زیرزمینی در زنجیره ارائه خدمات گردشگری پزشکی، ضعف رقابت پذیری خدمات گردشگری پزشکی ایران در بازارهای بین المللی، موانع سرمایه گذاری، موانع بازاریابی و تبلیغات، و موانع فرهنگی. مطالعات منتخب به روش پیمایشی و با ابزار پرسش نامه در جوامع آماری متفاوت انجام گرفت. در گام نخست ارزیابی، همگنی و ناهمگنی و سوگیری انتشار بررسی شد، که یافته ها نشان از عدم سوگیری انتشار و ناهمگنی مطالعات داشت. در مرحله بعد، ضریب اندازه اثر مستقل و ترکیبی متغیرهای هدف در نرم افزار CMA نشان داد که سطح معناداری برای سه متغیر «ضعف نظام آماری و اطلاعات» (654/0)، «فعالیت غیررسمی و زیرزمینی در زنجیره ارائه خدمات گردشگری پزشکی» (478/0) و «ضعف رقابت پذیری خدمات گردشگری پزشکی ایران در بازارهای بین المللی» (103/0) بیشتر از سطح معناداری استاندارد (05/0) است، که به معنای غیرقابل قبول بودن اندازه اثر این متغیرها است. به بیان دیگر، سه متغیر یادشده تأثیر معناداری در توسعه نیافتگی گردشگری پزشکی در ایران ندارند. از سوی دیگر، سطح معناداری سایر متغیرها از سطح معنادار استاندارد کمتر است؛ بنابراین، اندازه اثر آن ها معنادار است و تأثیر آن ها در توسعه نیافتگی گردشگری پزشکی در ایران تأیید می شود. شدت تأثیر سه متغیر «ضعف فرایند ارائه خدمت در زنجیره خدمات گردشگری پزشکی»، «موانع سرمایه گذاری» و «موانع بازاریابی و تبلیغات» زیاد و بیش از بقیه متغیرها است. در جهت نیل به توسعه گردشگری پزشکی در ایران،
ارزیابی میزان آلایندگی فصلی فلزات سنگین در گرد و غبار اتمسفری شهر یزد با استفاده از شاخص های آلودگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه تابستان ۱۴۰۴ شماره ۷۹
49 - 72
حوزههای تخصصی:
فرونشست گردوغبار به طور گسترده در مناطق خشک و نیمه خشک جهان اتفاق می افتد. این مطالعه به منظور بررسی آلایندگی عناصر سنگین در گردوغبار اتمسفری شهر یزد انجام شده است. گردوغبار به صورت فصلی از پائیز 1397 تا تابستان 1398 و از 30 نقطه با استفاده از تله های رسوبگیر نمونه برداری شد. غلظت ده عنصر سنگین شامل آهن، منگنز، نیکل، کروم، کبالت، آرسنیک، سرب، کادمیوم، روی و مس تعیین و شاخص های ارزیابی آلودگی فلزات سنگین شامل شاخص های بار آلودگی (PLI)، درجه آلودگی (Cd)، شاخص آلودگی (PI) و فاکتور غنی شدگی (EF)، برای ارزیابی سطح و میزان آلودگی گرد و غبار در منطقه محاسبه شدند. به جز عنصر کبالت با میزان فاکتور غنی شدگی کمتر از 1 (0.88) که گویای خاستگاه طبیعی این عنصر در منابع طبیعی می باشد، سایر فلزات سنگین شامل: آهن، منگنز، نیکل و کروم با فاکتور غنی شدگی بین 1 تا 10 از منابع مختلط طبیعی و انسان زاد و عنصر آرسنیک با فاکتور غنی شدگی بیش از 10 دارای خاستگاه غیر طبیعی و انسان زاد تشخیص داده شد که سهم هر کدام از این منابع بسته به زمان و مکان نمونه برداری گردوغبار متفاوت می باشد. براساس شاخص های ارزیابی آلودگی، آلودگی فلزات سنگین در منطقه در حد متوسط بوده و شاخص های آلودگی عناصر آرسنیک، کادمیوم، روی و سرب بیش تر از سایر عناصر به دست آمد.
عوامل موثر بر مزیت های کارآفرینی گردشگری سلامت با تاکید بر مولفه های قیمت و رقابت (مورد مطالعه: غرب استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی و توسعه گردشگری دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۱
143 - 165
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: استان مازندران به دلیل داشتن آب وهوای مطلوب و جاذبه های طبیعی گردشگری از پتانسیل بالایی برای توسعه کارآفرینی گردشگری سلامت برخوردار است. با این حال، کارآفرینی گردشگری سلامت در این استان با چالش های متعددی مواجه است که می تواند بر مزیت قیمتی-رقابتی کارآفرینان فعال در این حوزه تأثیرگذار باشد؛ لذا هدف پژوهش حاضر عوامل مؤثر بر مزیت های کارآفرینی گردشگری سلامت با تأکید بر مؤلفه های قیمت و رقابت در غرب استان مازندران است.
روش شناسی: جامعه هدف تحقیق حاضر، شامل مدیران مراکز گردشگری سلامت غرب استان مازندران (مرکز گردشگری سلامت بام دریای نوشهر، بیمارستان خصوصی شهسوار، دهکده سلامت زانوس) بودند. در این تحقیق نمونه گیری به صورت غیر احتمالی به شیوه هدفمند از میان جامعه هدف انجام شد. جهت گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. از آنجا که این تحقیق به عوامل مؤثر بر مزیت های کارآفرینی گردشگری سلامت با تأکید بر مؤلفه های قیمت و رقابت در غرب استان مازندران از طریق تجارب مدیران این مراکز است؛ لذا از استراتژی پدیدارشناسی با استفاده از روش کلایزی بهره گرفته شده است.
یافته ها: یافته های تحقیق حاکی از آن است که مزیت قیمتی کارآفرینی گردشگری سلامت در غرب استان مازندران دارای دو مؤلفه کاهش هزینه کارآفرینان گردشگری سلامت و مؤلفه کاهش هزینه های سفر گردشگران سلامت است و مزیت رقابتی کارآفرینی گردشگری سلامت در غرب استان مازندران دارای دو مؤلفه بازاریابی هوشمندانه و مؤلفه منحصربه فرد بودن محصولات و خدمات گردشگری سلامت است.
نتیجه گیری و پیشنهادها: به کارآفرینان گردشگری سلامت غرب استان مازندران پیشنهاد می شود تا با استفاده از روش های تأمین مالی خلاقانه مانند جذب سرمایه گذاران، اخذ وام های ارزان قیمت، اجرای طرح های مشارکتی و... برای تأمین منابع مالی مورد نیاز خود اقدام کنند و با ایجاد همکاری های راهبردی همچون ایجاد شبکه های همکاری با سایر بخش های گردشگری و درمانی برای به اشتراک گذاری منابع و کاهش هزینه ها و انعقاد قراردادهای بلندمدت با تأمین کنندگان و ارائه دهندگان خدمات برای تضمین قیمت های مناسب تر یک مدیریت مالی مناسب داشته باشند. همچنین با بهبود فرآیندهای عملیاتی و مدیریتی مانند پیاده سازی سیستم های یکپارچه مدیریت اطلاعات و فرآیندها برای بهبود کارایی، آموزش و توانمندسازی نیروی انسانی برای افزایش بهره وری و ایجاد ساختار سازمانی متناسب با اهداف و نیازهای کسب وکار، این صنعت مهم کشور را ارتقا بخشند.
نوآوری و اصالت: این تحقیق در حوزه کارآفرینی گردشگری سلامت غرب استان مازندران از جهت بررسی مؤلفه های قیمت و رقابت توسط سایر محققین مورد بررسی قرار نگرفته است و به توسعه دانش موجود در حوزه مزیت رقابتی کارآفرینی گردشگری سلامت در غرب استان مازندران کمک می کند.
الگوهای همدیدی رودخانه های جوی منجر در بارش های سنگین غرب و شمال غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۹۱
129 - 103
حوزههای تخصصی:
بارش های سنگین یکی از ویژگی اقلیمی عنصر بارش محسوب می شوند که در هر اقلیمی ممکن است اتفاق بیافتند. ولی رخداد آن ها در اقلیم های خشک و نیمه خشک بدلیل فقدان زیرساخت های کافی و مناسب همراه با خسارت بیشتری هستند. این بارش ها در شرایط همدیدی مختلفی رخ می دهند. در این پژوهش نقش رودخانه های جوی در شکل گیری بارش های سنگین پدیده مطالعه شده است. برای این منظورابتدا بارش های سنگین ایستگاه های غرب و شمال غرب کشور دریک دوره 33 ساله استخراج گردید. سپس سامانه های بارشی همراه با رودخانه جوی تفکیک شد. در گام بعد با استفاده از نقشه های جوی تراز های لایه زیرین تروپوسفر الگو های همدیدی منجر به ایجاد رودخانه های جوی شناسایی شد. نتایج بررسی نشان دادند که رودخانه های جوی منجر به بارش های سنگین در منطقه مورد مطالعه از سه الگوی کلی تبعیت می کنند. دو الگوی کم فشار سودانی و الگوی ترکیبی کم فشار سودان و سیکلون مدیترانه ای به ترتیب بیشترین نقش را در ایجاد روخانه های جوی منجر با بارش سنگین بر عهده داشته اند. در الگوی همدیدی کم فشار سودان از دو تا سه روز قبل، زبانه گسترده ای از پرفشار سیبری در لایه زیرین تروپوسفر با عبور از کشور های افغانستان و پاکستان و بخش شرقی ایران بر روی آب های گرم دریا های عمان، عرب و خلیج عدن گسترش می یابد. این زبانه با گردش واچرخندی رطوبت این دریا ها را بدرون سامانه سودانی فرارفت می کند. با تعمیق ناوه مدیترانه ای بر روی غرب آسیا و شمال شرق آفریقا این رطوبت در امتداد جریانات جنوبی جلوی ناوه و با عبور از روی آب های دریای سرخ تقویت شده و رودخانه جوی شکل می گیرد. در الگوی ادغامی با گسترش زبانه کم فشار سودان به بخش شرقی مدیترانه و غرب آسیا رطوبت دریا های گرم جنوبی بر روی این منطقه فرارفت شده و با رطوبت انتقالی از روی مدیترانه تقویت گردیده و رودخانه جوی شکل می گیرد.
تحلیل اثرات بلندمرتبه سازی بر تغییرات محیط شهری (نمونه موردی: محله کیانپارس اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بلندمرتبه سازی و ساخت ساختمان های بلند یکی از رویه های ساخت وساز در دنیای امروزی است. گران شدن زمین و کمبود آن از جمله مهم ترین دلایل برای روی آوردن به این سبک از ساخت وسازها می باشد. باتوجه به شرایط خاص این نوع ساختمان هاء مسأله تغییرات محیط شهری در آن ها از اهمیت زیادی برخوردار است. به همین منظور، هدف پژوهش حاضر تحلیل اثرات بلندمرتبه سازی بر تغییرات محیط شهری نمونه موردی محله کیانپارس شهر اهواز است. پژوهش از نظر ماهیت و روش از نوع توصیفی- پیمایشی و از نظر نتایج کاربردی است. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه و پرسشنامه است. با مرور جامع پیشینه پژوهش و نظرخواهی از خبرگان، تعداد 40 کارشناس و متخصص بلند مرتبه سازی شهری و امور شهری شناسایی و سپس روابط درونی بین این توانمندسازها با استفاده از روش ISM، بررسی گردید. نتایج پژوهش نشان داد که پس از تحلیل داده ها، این شاخص ها در 3 سطح مختلف طبقه بندی شدند. اقتصادی، کالبدی، زیرساخت، عملکردی - اقتصادی، کالبدی – فضایی در سطح بالا (سطح 1) قرارگرفت، که اساسی ترین و مهم ترین شاخص های بلند مرتبه سازی محله کیانپارس اهواز می باشد، که به طور مستقیم و غیرمستقیم بر سایر شاخص ها تاثیرمی گذارد، از این رو ضروری است مورد توجه جدی مدیران و برنامه ریزان شهری قرارگیرد. نتایج این پژوهش به تصمیم گیران امور شهری کمک می کند تا بتوانند جهت اثرات مثبت بلندمرتبه سازی بر تغییرات محیط شهری، تصمیمات هوشمندانه تری اتخاذ و مسیر مناسب تری را جهت توسعه صنعت بلند مرتبه ساری در محله کیانپارس شهر اهواز، انتخاب نمایند.
Geopolitics of Cybernetics: Visualizing of Emerging New Power(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۷۸)
312 - 337
حوزههای تخصصی:
One of the most significant breakthroughs in technology is the evolution of computing sciences and cybernetics. This development has had a global impact, with the widespread use of computer sciences leading to worldwide issues. In the third wave, time and place have become intertwined, eliminating the effects of distance and creating a new version of space. These characteristics have transformed the geography of virtual space into the geopolitics of virtual space.
The findings of this analytical article, conducted using a library method and the strategy of cyberspace geography studies, suggest that the geography of virtual space is an emerging academic topic. When the geography of cyberspace addresses inequality in cyberspace security, it becomes a geopolitical issue. The paper explores how cybernetics is changing traditional notions of power, sovereignty, and conflict. The research also considers the implications of emerging technologies on global governance, the balance of power, and the potential for new forms of cyber-hegemony, concluding with recommendations for future policy and strategic considerations in this rapidly evolving field.
تحلیل پیشران های کلیدی مؤثر بر نوآوری منطقه ای در کلان شهرهای ایران با رویکرد آینده پژوهی (مطالعه موردی: کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر یکی از چالش های اساسی در مطالعات مربوط به توسعه منطقه ای تلاش برای درک تفاوت های اقتصادی و فرهنگی بین سطوح ملی و منطقه ای است تا از این رهگذر بتوان موانع پیش روی توسعه منطقه ای را از میان برداشت. یکی از سیستم هایی که نقش مهمی در توسعه مناطق دارد، سیستم نوآوری منطقه ای می باشد. بدین منظور هدف از پژوهش حاضر شناسایی پیشران های کلیدی مؤثر بر نوآوری منطقه ای در کلان شهر تبریز می باشد. در این راستا پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی-تحلیلی می باشد. جهت گردآوری اطلاعات مورد نیاز نیز از دو روش کتابخانه ای و میدانی بهره گرفته شده است. جامعه آماری پژوهش شامل 32 نفر از افراد واجد شرایط در بخش صنعت، دانشگاه و دولت می باشند که به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات نیز از نرم افزار میک مک بهره گرفته شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که از مجموع 71 عامل تأثیرگذار، 13 عامل از جمله فرهنگ مناسب بهره وری، قوانین و مقررات، وجود فرهنگ کار تیمی بین فعالان و واحدهای صنعتی مستقر، زیرساخت های فناوری اطاعات و ارتباطات، بودجه کافی برای زیرساخت پژوهشی دانشگاه، تحصیلات عالیه، برنامه های ثبت اختراع، سیاست آموزش عالی، سیستم ارزشیابی عملکرد و پاداش، حمایت های مالی، نظام مالیاتی ویژه و منعطف برای تحقیق و توسعه، وجود مراکز تحقیقاتی مشترک بین دانشگاه و صنعت و سطح تعامل و همکاری بین دانشگاه و صنعت نقش کلیدی در نوآوری منطقه ای کلانشهر تبریز دارند.
بررسی سیر تحول گفتمان و توسعه علمی در گذر دولت های جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، شکل جدیدی از نگرش به علم و فناوری در ایران شکل گرفت. این گفتمان علمی تحت تأثیر مستقیم انقلاب اسلامی و اعتقادات اسلامی بود و ارزش ها و اهداف جدیدی را برای توسعه علم و فناوری تدوین کرد. بعد از انقلاب، ازآنجایی که دولتمردان علم و فناوری را یکی از عوامل کلیدی توسعه و تعالی جامعه می دانستند، سیاست ها و برنامه ریزی های علمی را به منظور تحقق اهداف انقلابی و اسلامی شکل دادند. این نگرش به علم و فناوری در ایران در آن دوره، تأثیر قابل توجهی بر توسعه علمی و فناورانه کشور داشت. باتوجه به این موضوع که جمهوری اسلامی ایران بعد از سال 1357 سکاندار رهبری علمی در منطقه بوده است لازم و ضروری است تا در این پژوهش به بررسی گفتمان علمی انقلاب اسلامی ایران و نقش آن در توسعه قدرت علمی در دولت های بعد از انقلاب پرداخته شود. در راستای دستیابی به این هدف از روش توصیفی-تحلیلی و از آمارهای معتبر در منابع داخلی و خارجی بهره گرفته شد. یافته های تحقیق نشان داد که نوع گفتمان در دولت های مختلف شامل تمرکز بر صنعتی شدن از طریق جایگزینی واردات و منابع سرمایه بر (1360-1368)، نوسازی و نهادگرایی و تمرکز بر فناوری های پیشرفته (1368-1376)، تمرکز بر فناوری های پیشرفته، نوآوری و توسعه صادرات و عدالت اجتماعی عمدتاً با تکیه بر صنایع دانش بر (1376-1384)، تمرکز بر انتقال صنعت به سمت نوآوری دانش مبتنی بر اقتصاد (1384-1392) و تأکید بر افزایش همکاری های بین المللی با تأکید بر هویت و عقلانیت در تدوین و اجرا (1392-1400) بود. نتایج تحقیق نشان می دهد که در هر دوره می توان به اقداماتی همچون توسعه آموزش عالی و پژوهش های علمی، تأسیس دانشگاه ها و مراکز پژوهشی، ایجاد شبکه های علمی داخلی و بین المللی اشاره کرد. این اقدامات همراه با دلایل سیاسی و ایدئولوژیک، پیشرفت های مهمی در علم و فناوری ایران را به همراه داشت.
شناخت روند تغییرات کوتاه مدت و بلند مدت اقلیم آسایش گردشگری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آینده پژوهی منطقه ای دوره ۳ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
92 - 110
حوزههای تخصصی:
رابطه تغییر اقلیم و پدیده های طبیعی، اجتماعی و اقتصادی برای مدت نسبتاً طولانی در ابعاد متفاوت مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. در طول 15 سال گذشته، مطالعات متمرکزتری شروع به ظهور کرده اند و به ویژه اخیراً موضوع گردشگری به عنوان یک پدیده اجتماعی بین المللی در مطالعات تغییرات آب و هوایی مورد توجه بسیار قرار گرفته است. پژوهش حاضر بر اساس هدف در شمار پژوهش های کاربردی (از نوع توسعه ای- راهبردی) می باشد و از نظر روش شناسی یک پژوهش توصیفی- تحلیلی است. تعیین اقلیم آسایش گردشگری کشور در سال 2030 و 2050 نیاز به آینده پژوهی با توجه به داده های پیش بینی شده توسط مراکز علمی معتبر و بر اساس سناریوهای جهانی تغییر اقلیم است با توجه به پراکندگی داده ها ایستگاه ها به صورتی انتخاب شده است که کل کشور را پوشش دهد. سناریوی SSP1-2.6 و مدل CanESM5-CanOE (Canada) از گزارش ششم IPCC (CMIP6) انتخاب و داده های دما، رطوبت نسبی و باد از سایت کوپرنیکس تهیه شده است و برمبنای آن محاسبات توسط نرم افزار ریمن انجام و سپس توسط نرم افزار GIS نتایج بصورت نقشه ترسیم و سپس بر اساس مدل دمای معادل فیزیولوژیک(PET) و به صورت مکان محور پهنه بندی شده است. نتایج نشان می دهد در مجموع در افق ۳۵ ساله (2030-2015) اقلیم آسایش گردشگری ایران با پنج دسته تغییرات کلی روبرو است، تغییرات عرضی- محیطی، تغییرات سینوسی، تعییرات شدید منفی و تغییرات شدید مثبت و بدون تغییرات محسوس.
تحلیل توزیع فضایی بیماری کرونا در مناطق شهری
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: شیوع کووید-۱۹ از اواخر سال ۲۰۱۹ آغاز شد و به سرعت در سطح جهانی گسترش یافت. هدف اصلی این پژوهش، بررسی توزیع فضایی بیماری کرونا در مناطق پنج گانه شهر اردبیل است. روش بررسی: نوع تحقیق بر اساس هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی است. برای تحلیل نتایج، از روش های آمار فضایی در محیط نرم افزاری Arc GIS استفاده شده است. روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای بوده، جامعه آماری تحقیق، مبتلایان به بیماری کرونا در مناطق پنج گانه شهر اردبیل در سال 1399 است. روش های آماری شامل میانگین مرکزی، منحنی انحراف استاندارد و تحلیل نزدیک ترین همسایگی برای بررسی الگوهای توزیع بیماری استفاده شده اند. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج نشان می دهند که توزیع فضایی بیماری کرونا در مناطق مختلف شهر اردبیل به صورت غیرهمگن بوده است. در منطقه یک میزان (z-score:7.72) و (p-value:0.000) می باشدو پراکندگی بیماران به صورت پراکنده و منظم و با تمرکز بالا در بخش مرکزی شهر مشاهده شده است در منطقه دو میزان(z-score: -4.96) و (p-value:0.00001) است و دارای الگوی خوشه ای بوده و پراکندگی بیماری در جهت جنوب غربی به شمال شرقی گسترش یافته است. در منطقه سه میزان (z-score:-0.52) و (p-value:0.6013) می باشد وتوزیع بیماران به صورت تصادفی و در جهت شمال شرقی بوده است . در منطقه چهار میزان (z-score:-1.96) و (p-value:0.094) می باشدپراکندگی بیماران به صورت خوشه ای و در جهت جنوب به شمال است و در منطقه پنج میزان (z-score:-3.24) و (p-value:0.0011) می باشد و دارای الگوی خوشه ای بوده و در جهت شرق به غرب گسترش یافته است.
تأثیر عناصر آب وهوایی در ایجاد فرصت های مجرمانه جرم سرقت - مطالعه موردی: شهرستان بندر انزلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق در زمینه تأثیر آب وهوا بر جرم سرقت و توزیع فضایی جرم تأکید دارد. جرم زمانی اتفاق می افتد که مجرمان و اهداف بالقوه با هم تلاقی کنند. این پژوهش به بررسی تأثیر عناصر آب وهوایی در ایجاد فرصت های مجرمانه جرم سرقت در شهر ساحلی بندر انزلی بین سال های 1395 تا1399 تأکیدتأکید دارد. این تحقیق با ماهیت توصیفی تحلیلی و با رویکرد تحلیل زمانی و مکانی انجام گرفته است. واحد تحلیل تمام داده های جرم سرقت منزل ازپایگاه داده پلیس110 و داده های آب وهوایی از سایت هواشناسی معتبرجمع آوری شده است. برای تجزیه وتحلیل آماری داده ها از نرم افزار ArcMap استفاده گردیده است. جهت بررسی تعیین توزیع داده های جرم سرقت از شاخص میانگین نزدیک ترین فاصله همسایگی(ANN) استفاده شده است. برای پهنه بندی نقشه های جرم ازروش درون یابی (IDW) به کار گرفته شده است. جهت تخمین و برآورد تراکم جرایم سرقت از تابع کرنل استفاده شده است. در این تحقیق از روش حداقل مربع معمولی (OLS) استفاده گردید. بیشترین رخداد سرقت درمنطقه7انزلی، وکمترین وقوع سرقت در منطقه1 غازیان است. یافته های خلاصه نتایج مدل رگرسیون OLSدرموردمیزان تأثیر گذاری متغیر های عناصر آب وهوایی را در متغیر جرم سرقت را نشان داد که برخی ضرایب مثبت یا منفی است . به عنوان نمونه درفصل بهار با مثبت شدن ضرایب کمینه دما افزایش سرقت و با منفی شدن ضرایب بیشینه دما کاهش سرقت همراه هست. باتوجه به اینکه ارزش (VIF) ضریب تغییرات واریانس کمتر از 7/5 است و مقادیر به دست آمده برای برخی از عنصر نشان داد که می تواند پیش بینی مناسبی را از این رگرسیون انجام داد. برای تعیین رابطه سازگاری عناصر آب وهوا و جرم سرقت در فضای جغرافیایی نتایج آزمون کوئنکر (BP) نشان داد که در همه فصول سال مقدار p بیشتر از0/05 بوده که نشان از سازگاری این مدل با متغیرها است.این تحقیق به وضوح نشان داد که مجرمان رفتارهای مجرمانه خود را با شرایط وابسته آب وهوایی که با آن روبرو هستند، تطبیق می دهند.
واکاوی و تجزیه و تحلیل نقاط ضعف و قوت ژئوتوریستی و ژئومورفولوژیکی در جهت توسعه استان گلستان با استفاده از مدل های (K.F)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۸
649 - 666
حوزههای تخصصی:
ژئوتوریسم از جمله مفاهیم جدید در ادبیات جغرافیایی و گردشگری است که بر تعیین مکان های ویژه گردشگری از منظر زمین شناسی و ژئومورفولوژی تأکید می کند. ژئوتوریسم به عنوان شاخه ای از توریسم طبیعت گرا (اکوتوریسم) با هدف مشاهده جاذبه های زمین شناسی و ژئومورفولوژی با تأکید بر حفظ محیط زیست و توسعه پایدار می باشد که در کنار دیگر زمینه های مربوط به گردشگری مانند گردشگری روستایی فرهنگی میتواند نقش مؤثری در توسعه اقتصادی داشته باشد. واکاوی و تجزیه و تحلیل نقاط ضعف و قوت ژئوتوریستی و ژئومورفولوژیکی در جهت توسعه استان گلستان با استفاده از مدل های (K.F) می باشد. مناطق مورد مطالعه شامل مناطق ژئوتوریستی چشمه آب گرم زیارت، آبشار لوه، غار شیرآباد، چشمه گل رامیان، گلفشان نفتلیجه و تپه ماهورهای هزار دره در استان گلستان است که برای ارزیابی این مناطق از مدل های فیولت و کوبالیکوا استفاده شده است. نتایج حاصله از مدل فیولت نشان می دهد که منطقه ژئوتوریستی آبشار لوه با مقدار امتیاز 97/8 بیش ترین امتیاز را به خود اختصاص داده است و کم ترین امتیاز مربوط به منطقه ژئوتوریستی تپه ماهور هزار دره با مقدار 42/8 را به خود اختصاص داده است. هم چنین نتایج حاصله از مدل کوبالیکوا بیش ترین امتیاز کسب شده با مقدار 72/10 مربوط به آبشار لوه می باشد و کم ترین امتیاز به منطقه هزار دره اختصاص یافته است. بنابراین نتیجه گیری می شود که آبشار لوه در استان گلستان دارای پتانسیل مناسبی در سطح استان تلقی می شود. در نهایت پیشنهاد می گردد در مطالعات آتی از مد ل های جدید ژئوتوریستی استفاده گردد.
تأثیر عملیات مدیریت استراتژیک منابع انسانی بر تعهد سازمانی کارکنان سازمان آتش نشانی شهر همدان
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: این پژوهش با هدف بررسی تأثیر عملیات مدیریت استراتژیک منابع انسانی بر تعهد سازمانی کارکنان سازمان آتش نشانی شهر همدان انجام شده است. روش بررسی: از لحاظ روش، جزء تحقیقات همبستگی، از لحاظ هدف، تحقیقی کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری داده ها، تحقیقی کمی است. جامعه آماری در بخش بررسی ارتباط میان متغیرهای تحقیق و آزمون فرضیات شامل 176 نفر از پرسنل سازمان آتش نشانی استان همدان طی سال 1402 هستند. نمونه آماری توسط جدول کرجسی و مورگان با روش تصادفی ساده به تعداد 131 نفر برآورد گردید. متغیر مدیریت استراتژیک منابع انسانی با پرسشنامه 14سوالی چانگ و هانگ (2005) و تعهد سازمانی با پرسشنامه 24سوالی آلن و مایر (1996) سنجیده شدند. همچنین در رابطه با ارزیابی عملیات مدیریت استراتژیک منابع انسانی و رتبه بندی آن ها با رویکرد فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی از نظرات 30 نفر از خبرگان سازمان موردمطالعه استفاده شد. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج حاصل از تحلیل مسیر و رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری با نرم افزار Smart-PLS حاکی از آن است که مدیریت استراتژیک منابع انسانی بر تعهد سازمانی کارکنان سازمان آتش نشانی استان همدان تاثیر مثبت و معنی داری داشت. همچنین متغیرهای گزینش در سازمان، اقدامات آموزش در سازمان، اقدامات ارزیابی عملکرد مدیریت انسانی، فرصت های ارتقاء، پاداش های مبتنی بر عملکرد، اشتراک گذاری اطلاعات و امنیت شغلی بر تعهد سازمانی کارکنان تاثیر مثبت و معنی داری داشتند. نهایتاً خروجی فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی نشان داد که عامل دوم (اقدامات آموزش در سازمان) با بیشترین وزن در رتبه اول، و عامل چهارم (پاداش مبتنی بر عملکرد) در رتبه دوم قرار گرفته است. همچنین عامل هفتم (اقدامات ارزیابی عملکرد مدیریت انسانی) در رتبه آخر(هفتم) از نظر اهمیت قرار دارد. لذا برنامه ریزی مناسب برای آموزش مؤثر کارکنان و طرح ریزی سیستم پاداش مبتنی بر عملکرد در سازمان تأثیر بسزایی در پیاده سازی سیستم مدیریت استراتژیک منابع انسانی و نهایتاً تعهد سازمانی کارکنان خواهد داشت.
تحلیل مکانی فرسایش خاک و کیفیت زیستگاه ها بر مبنای الگوی کاربری اراضی در منطقه سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۳
22 - 42
حوزههای تخصصی:
فرسایش خاک یکی از جدی ترین مشکلات محیط زیستی در اکوسیستم های خشکی است که می تواند کیفیت زیستگاه های یک منطقه را تحت تأثیر قرار دهد. این مطالعه با هدف ارزیابی فرسایش خاک و کیفیت زیستگاه های سیستان بر مبنای الگوی کاربری ارضی انجام گردید. پس از تهیه داده های مورد نیاز، مدلسازی فرسایش خاک و کیفیت زیستگاه ها با استفاده از مدل اینوست(InVEST) و ارتباط میان آنها بر اساس آزمون همبستگی اسپیرمن و رگرسیون وزنی مکانی (GWR) صورت پذیرفت. نتایج نشان داد فرسایش سالانه خاک در منطقه در مجموع 41/3 میلیون تن (بطور میانگین معادل 07/2 تن در هکتار) بود. زیستگاه های بخش غربی منطقه با وجود داشتن کیفیت بیشتر از پتانسیل فرسایش خاک بالاتری نیز برخوردار بودند. بیشترین و کمترین میزان فرسایش به ترتیب در مراتع (6/3 تن در هکتار) و تالاب (0 تن در هکتار) و بالاترین و کمترین میزان کیفیت زیستگاه ها به ترتیب در مراتع و ساخته شده ها مشاهده گردید. آزمون اسپیرمن رابطه مثبت و معنادار کیفیت زیستگاه ها با فرسایش خاک را نشان داد (R=0.71, P-value<0.01). نتایج GWR نیز همبستگی مکانی معنادار بین آنها را تأیید کرد (R2=0.91, P-value<0.01). الگوی مکانی کیفیت زیستگاه ها و فرسایش خاک در منطقه مطالعاتی تقریباً مشابه است بطوریکه زیستگاه های با کیفیت بالاتر در بخش غربی منطقه واقع شده اند، ضمن آنکه همین بخش ها بطور طبیعی از پتانسیل فرسایش بیشتری برخوردار هستند. نتایج این مطالعه علاوه بر ارائه اطلاعات مفید در مورد کیفیت زیستگاه ها و فرسایش خاک، ضرورت توجه مدیران و برنامه ریزان را برای اتخاذ راهبردهای مناسب به منظور کاهش فرسایش خاک بخصوص در زیستگاه های با کیفیت مطلوبتر در منطقه مشخص می سازد.
بررسی اثرات، مزایا و معایب کشت گلخانه ای در مناطق روستایی، مطالعه موردی: شهرستان مبارکه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه تابستان ۱۴۰۴ شماره ۷۹
161 - 184
حوزههای تخصصی:
ارزیابی بخش کشاورزی در مناطق روستایی نشان می دهد که کشت گلخانه ای در حال گسترش است و این توسعه، مسلماً پیامدها و اثرات متنوعی به دنبال دارد. شهرستان مبارکه در استان اصفهان، از مناطق بارزی است که روستاهای آن، به کشت گلخانه ای روی آورده اند. با توجه به فراگیرشدن این نوع کشت و کشت وسیع در این منطقه، هدف پژوهش حاضر بررسی توسعه کشت گلخانه ای و اثرات آن بر مناطق روستایی منطقه است. روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر داده های پیمایشی از طریق پرسش نامه می باشد. جامعه آماری پژوهش را بهره برداران کشت گلخانه ای به تعداد 1927 بهره بردار تشکیل داده اند. بر اساس فرمول کوکران حجم نمونه برای گروه بهره برداران برابر با 322 نفر محاسبه شد. روایی پرسش نامه از طریق نخبگان تأیید و پایای آن نیز با ضریب کرونباخ بیشتر از 70/0 تأیید شد. تجزیه وتحلیل داده ها در نرم افزارهای «spss» انجام شد. نتایج آزمون نشان داد کشت گلخانه ای در سطح معناداری کمتر از 05/0، اثرات اقتصادی و اجتماعی متنوعی در مناطق روستایی داشته که بر اساس میانگین آزمون، مهمترین تأثیر اقتصادی و اجتماعی کشت گلخانه ای به ترتیب، افزایش تولید با میانگین 947/4 و کنترل و مدیریت منابع آب با میانگین 388/4 بوده است. همچنین نتیجه آزمون نشان داد که مهمترین مزیت کشت گلخانه ای، تولید بیش از یک محصول در سال با میانگین 779/4 و مهمترین مشکل کشت گلخانه ای، هزینه زیاد اولیه(به ویژه برای احداث) با میانگین 680/4 می باشد.
ارزیابی سیاست های تأمین مسکن اقشار کم درآمد براساس مؤلفه های مؤثر بر افزایش حس تعلق به محیط (نمون موردی: شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نادیده گرفتن شاخص های پایداری اجتماعی در سیاست های تأمین مسکن در ایران نه تنها می تواند باعث از بین رفتن ارتباط معنادار بین محیط و ساکنان شود؛ بلکه تداوم این امر در طولانی مدت افزایش آسیب های روانی و اجتماعی را در پی خواهد داشت. آسیب شناسی سیاست های اتخاذشده از دید مؤلفه های پایداری اجتماعی در شهر مشهد، جهت شناسایی سیاست های مفید و برنامه های کارآمدتر در راستا افزایش حس تعلق به محیط در پروژه های تأمین مسکن های حمایتی، هدف پژوهش است. روش پژوهش آمیخته (کیفی-کمی) است. در بخش کیفی، با مطالعه متون و منابع کتابخانه ای شاخص های مؤثر بر ایجاد حس تعلق و دلبستگی به محیط، با توجه به فراوانی در نظریات استخراج و در چهار خرده نظام فرهنگی، اجتماعی، روانی و زیستی و یازده زیرشاخه طبقه بندی شده است. در بخش کمی، براساس شاخص ها، 66 سؤال براساس طیف 5 درجه ای لیکرت تنظیم و توسط 12 نفر از خبرگان که موضوع و اهداف پژوهش برای آنها تشریح شده است، بازبینی و 44 سؤال انتخاب شده است. روایی CVR سؤالات بالاتر از 56/0 و کمی آلفای کرونباخ همه متغیرها بالای 0.7 است. جامعه آماری، ساکنان مسکن اجتماعی شهر مشهد در چهار محل با رویکرد متفاوت از نظر برنامه و سیاست است (شهرک مهرگان، پروژه شاملو، شهر جدید گلبهار و بینالود). به کمک نرم افزار G*power در سطح اطمینان 95% ، 384 به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. در آمار توصیفی از SPSS و در آمار استنباطی از روش کمترین مربعات جزئی و Smartpls4 استفاده شده است. نتایج نشان می دهد، شهرک شاملو(ضریب مسیر 0.866)، گلبهار (0.861)، مهرگان (0.762) و بینالود (0.685) به ترتیب در افزایش حس تعلق در نظام زیستی شرایط مطلوب تری دارند؛ مهرگان (0.814)، شاملو (0.733)، گلبهار(0.652) و بینالود (0.621) اولویت ها در نظام روانی و مهرگان (ضریب مسیر 0.819)، بینالود (0.784)، گلبهار (0.737) و شاملو(0.689) به ترتیب اولویت های نظام اجتماعی است؛ از بعد نظام فرهنگی هر چهار محل در شرایط نامطلوبی قرار دارند.