فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۱٬۱۴۰ مورد.
الزامات دینی و تاملات عقلانی در سیاست گذاری خارجی (مطالعه موردی: اقتصاد سیاسی جمهوری اسلامی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیاست گذاری خارجی به عنوان شاخه ای مهم از سیاست گذاری عمومی، باید از عقلانیّت مناسب تصمیم گیرندگان در فضای روابط بین الملل برخوردار باشد. اهمّیت تصمیم گیری در سیاست خارجی و نقش عقلانیّت در تصمیم گیری های موجود، به رعایت اصل «تناسب» بین اهداف با روش های مربوطه بازمی گردد. «تناسب سازی» به عنوان شرط تحقّق عقلانیّت، انتظارات از نخبگان سیاسی را به سمتی سوق می دهد که با بررسی توانایی ها و قابلیت های جمهوری اسلامی ایران مناسب ترین گزینه ارتباطی با محیط جهانی را انتخاب کنند. استدلال های ارائه شده در این مقاله، در خصوص گزینه های ارتباطی مشارکت فعّالانه و یا تعامل مثبت جهانی یکی از شاخص های سیاست گذاری خارجی مناسب برای جمهوری اسلامی ایران محسوب می شود. با مروری بر برنامه های اوّل تا چهارم توسعه جمهوری اسلامی ایران، ملاحظه می شود که در تمام برنامه ها، به ویژه برنامه سوم و چهارم، بر اصل تعامل جهانی تأکید شده است؛ بنابراین همبستگی فراوانی بین شاخص های عقلانیّت که در خصوص سیاست گذاری خارجی جمهوری اسلامی ایران ارائه شده با سیاست های کلان برنامه های توسعه وجود دارد؛ لکن کاستی های اساسی و شکاف های فراوانی نیز نسبت به اهداف و عملکرد به چشم می خورد که محتاج بازاندیشی های جامع است. رفع کاستی ها و مشکلات مزبور، منوط به رعایت فرایند «مزیّت سازی» است که قابلیّت های کشور را در عرصه روابط بین الملل دوچندان نموده و مصالح و منافع ملی را به نحو مناسب تر برآورده خواهد کرد.
برنامه ریزی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران: بررسی رابطه قدرت منطقه ای، اقتصاد و سیاست خارجی بر اساس سند چشم انداز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیاست خارجی پدیده ای ترکیبی و متاثر از عوامل ساختاری، پویایی های سیاسی داخلی، منطقه ای و بین المللی و نقش مؤثر عوامل انسانی در تصمیم گیری، تعیین جهت، نقش و اولویت ها در مسیر حرکت دولت- ملت در مارپیچ مناسبات خارجی است. عمده ترین بازتاب اراده نخبگان در جهت گیری سیاست خارجی و برنامه ریزی بین المللی در تدوین اسناد فرادستی ملی نظیر سند استراتژی ملی و یا اسناد بلندمدت راهبردی و یا سندهای چشم انداز متجلی می گردد. جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک قدرت منطقه ای، در پی سه دهه تلاش برای استقلال و اقتدار ملی، طی یک روند نسبتاً طولانی از طریق بحث و تصمیم گیری اجماعی، در سال 1382، سند چشم انداز 1404 را به عنوان یک سند کلیدی و فرادستی تدوین کرد که در آن، چهارچوب برنامه ریزی سیاست های داخلی و خارجی برای تبدیل کشور به قدرت برتر در منطقه آسیای جنوب غربی مشخص گردیده است. این مقاله ضمن تبیین رابطه بین برنامه ریزی سیاست خارجی و توسعه اقتصادی کشور هم از نظر داخلی و هم از جنبه بین المللی در سند چشم انداز، بر جدایی ناپذیری این دو مقوله تاکید می کند. همچنین با تاکید بر عوامل ساختاری و انسانی به صورت توامان هم توصیف این مفاهیم و هم تبیین روابط آنها مورد توجه قرار گرفته است. چهارچوب تئوریک این پژوهش مبتنی بر نظریه سازه انگاری است و با استفاده از روش فراتحلیل؛ بر این باور است که رسیدن به قدرت منطقه ای برتر در گرو سیاست خارجی توسعه گرا بوده و از منظر هنجاری نیز توجه همزمان به منابع داخلی توسعه و کنش و واکنش مثبت با محیط بین الملل ضروری است.
متن سخنرانی اختتامیه دکتر علی اکبر ولایتی وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در کنفرانس بین المللی
دکترین تعامل سازنده در سیاست خارجی کشور
منبع:
راهبرد یاس ۱۳۸۴ شماره ۲
حوزههای تخصصی:
تاثیر ایدئولوژی برسیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در مقایسه با جمهوری خلق چین(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
بدون شک ایدئولوژی یکی از عناصر تاثیرگذار بر سیاست گذاری خارجی دو کشور جمهوری خلق چین و جمهوری اسلامی ایران بشمار می آید. در حالی که ایدئولوژی مارکسیسم دارای ماهیت اقتصادی می باشد که به مسایل دینی و ماورا الطبیعه اعتقادی ندارد، اما ایدئولوژی انقلاب اسلامی ایران به جهت ریشه داشتن در فرهنگ ملی و مذهبی از ابعاد ماورا الطبیعه و مذهبی برخوردار می باشد، لذا منافع ملی را بیش از آن که در ظرف ملی تعقیب نماید در چارچوب اسلام شیعی جستجو می نماید. در نتیجه تعقیب منافع ملی به معنای کلاسیک و رئالیستی آن با مشکل مواجه می گردد. از سوی دیگر ایدئولوژی مارکسیسم نه تنها در فرهنگ باستانی و کهن جمهوری خلق چین از جایگاهی برخوردار نبوده است، بلکه با بسیاری از عناصر فرهنگ باستانی و ملی این کشور در تقابل بوده است، اما ایدئولوژی اسلامی ایران ریشه طولانی در بستر فرهنگ ملی و به ویژه مذهبی دارد و به همین جهت از جنبه اعتقادی و ایمانی برخوردار می باشد، لذا کنار گذاشتن و یا تعدیل آن نسبت به جمهوری خلق چین به آسانی انجام نمی پذیرد. با این حال چین به جهت برخورداری از قابلیتها و توانائی های نظامی، سیاسی و اقتصادی و به جهت دوقطبی بودن نظام بین الملل و مهیا بودن شرایط بین الملل قادر بود که از ایدئولوژی به عنوان ابزاری جهت هویت سازی استفاده نماید در حالی که جمهوری اسلامی ایران از این توانمندی ها و شرایط برای بهره برداری از ایدئولوژی برخوردار نبوده است.
ساختار و روند تصمیم گیری در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران: تحلیل متون آموزشی و پژوهشی
حوزههای تخصصی:
رهیافت خرد در مطالعه روابط بین الملل، ناظر بر ساختار و رفتار هریک از بازیگران محیط بین الملل در این عرصه است. ساختار تصمیم گیری در سیاست خارجی کشورها، بخشی از این ساختار را تشکیل می دهد. مقاله حاضر با مطالعه متون آموزشی و پژوهشی انتشار یافته در حوزه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، به بررسی ساختار و روند تصمیم گیری در آن می پردازد. این بررسی در چارچوب دو رویکرد حقوقی - سازمانی (رسمی) و سیاسی – جامعه شناختی (غیررسمی) و با توجه به سه متغیر «دست اندرکاران تصمیم گیری»، «سازمان تصمیم گیری» و «روند تصمیم گیری» صورت می گیرد. مبحث پایانی مقاله، شامل آسیب شناسی متون پیش گفته و ارائه پیشنهاداتی در حوزه آموزش و پژوهش در خصوص ساختار و روند تصمیم گیری در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران است .
ایران، کانون چند زیرسیستم منطقه ای
پس از فروپاشی نظام دوقطبی، این سؤال مطرح شد که چه نظم یا نظامی در انتظار ساختار روابط بین الملل است. بدیهی بود که ایالات متحده آمریکا تلاش گسترده ای برای تثبیت یک جهان تک قطبی به عمل آورد. اما اقبال تحقق چنین رؤیایی بسیار کم بود، زیرا این سیاست با مخالفت آشکار و پنهان تمام قدرت های دیگر روبه رو می شد. الگوی همگرایی منطقه ای اروپا که از پیش مورد توجه بسیاری از کشورها قرار گرفته بود، به پیدایش شکل های منطقه ای چندی کمک کرده بود که در دنیای آشفته و خطرناک پسا دوقطبی بر قوت و استحکام خود افزودند و بدین ترتیب خطوط یک دنیای چند قطبی منطقه ای در افق نمایان شد. امروز بیش از هر زمان دیگر مزیت و مناسبت همکاری های منطقه ای آشکار شده و اغلب کشورها به دنبال آن هستند. حال این سؤال پیش می آید که ایران چه وضعیتی داشته و وضعیت مطلوب آن به عنوان یک قدرت منطقه ای چیست؟ قرارگرفتن در میان چند زیرسیستم منطقه ای مانند خاورمیانه، خلیج فارس، آسیای مرکزی، قفقاز و آسیای جنوب غربی، موقعیتی بی نظیر برای ایران به وجود آورده است که بهره مند شدن از مزایای آن در گروی یک سیاست و دیپلماسی قابل تامل و حساب شده است.
جهان اسلام/ دیگری بنیادگرا و اسطوره آرمان امریکایی در سیاست خارجی امریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به دنبال حادثه 11 سپتامبر و تحولات پس از آن، تمرکز بر بنیاد گرایی در سیاست خارجی امریکا صورت آشکارتری یافته و قطبیسازی مانوی جهان به دو محور خیر و شر مبنای دستورکار مبارزه با تروریسم قرار گرفته است. در این دستورکار، جهان اسلام به عنوان دیگری بنیادگرا برساخته می شود و با فرض وجود کنشگر بنیادگرایی که تهدیدکننده منافع و هویت امریکایی است، موضع گیری در برابر آن هدایت می شود. با توجه به محوریت مسائل هویتی در تعیین الگوهای دوستی و دشمنی یا «خود» و «دیگری»، پرسش اصلی مقاله حاضر این است که اسطوره آرمان امریکایی چگونه در برساختن دیگری بنیادگرا تاثیر داشته است. دعوی اصلی مقاله آن است که «آرمان امریکایی» به عنوان نماد اسطوره ای در هویت سیاست خارجی امریکا می تواند از یک سو هویت ملی و بازنمایی هویت و تفاوت را ساخته و پرداخته کند و از سوی دیگر، خط مشیهای سیاست خارجی را هدایت کند یا رویدادی را بازنمایی کند. در این چهارچوب، دیگری بنیادگرا و آرمان امریکایی می تواند به حفظ هویت و وضع موجود کمک کند، محور رویه های گفتمانی قرار گیرد و یا فرایندهای درون گذاری و برون گذاری را بر مبانی هویت و منافع ملی امریکا برسازد. این مقاله با بررسی اسناد امنیتی/راهبردی امریکا نشان می دهد که بازنمایی دیگری بنیادگرا/مسلمان و اسطوره آرمان امریکایی، سرچشمه های هویتی دارد و بر مبنای نوعی نقشه نگاری استعاره ای است که با طرح واره اسطوره آرمان امریکایی، همخوانی دارد.
سیاست تعامل سازنده و الزام توسعه روابط اقتصادی ایران و افریقا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله تشریح و تبیین چرایی ضرورت بسط مناسبات میان ایران و افریقا در مسیر اقتصادی است. طرح سیاست تعامل سازنده همراه با سیاست تعاملی ضدنظام سلطه به عنوان راهبرد کلان سیاست خارجی دولت نهم و دهم و درنتیجه افزایش جایگاه و موقعیت جهان درحال توسعه برای نقد اصول و مبانی حاکم بر نظام بین الملل کنونی باعث شده است تا در مقطع فعلی در قالب تعامل جنوب ـ جنوب، روابط با افریقا واجد اهمیت فراوانی شود. ازاین رو موقعیت این منطقه با تعدد کشورها و ظرفیت های نهادی و اقتصادی باعث شده است تا جمهوری اسلامی در راستای اهداف کلان خود دیپلماسی عمومی را به عنوان ابزار اصلی در بهره گیری از موقعیت افریقا به کار بندد. این درحالی است که نگاه اجمالی به شرایط افریقا و نیاز مبرم آن به توسعه از یک سو و نیز نحوه تعامل قدرت های درحال ظهور با کشورهای این قاره از سوی دیگر نشان می دهد که قدرت نرم ایران در رابطه با افریقا نیازمند تقویت مناسبات و تعاملات اقتصادی است. بنابراین دیپلماسی عمومی ایران و نیز اقتصاد درحال توسعه کشور ناگزیر از توجه به پیوندهای اقتصادی با این منطقه در کنار روابط سیاسی است.
روند ساختار و کارکرد توسعه سیاسی - اقتصادی؛ از اصلاحات ارضی تا انقلاب اسلامی ( 1357 - 1340)
منبع:
رادیو مهر ۱۳۹۱ شماره ۶۳
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی اقتصاد اقتصاد بخشی،اقتصاد صنعتی،کشاورزی،انرژی،منابع طبیعی،محیط زیست اقتصاد محیط زیست ارزش گذاری اثرات زیست محیطی
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی توسعه و مسایل سیاسی اجتماعی مربوط به شمال و جنوب نظریه های توسعه
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی سیاست خارجی ایران سیاست خارجی ایران در دوران پهلوی دوره رضا شاه پهلوی
تقابل آرمان گرایی درونی و واقع گرایی بیرونی در سیاست خارجی ایران در پرتو تحولات جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به نظر میرسد سیاست خارجی ایران همواره متاثر از آرمان گرایی در محیط داخلی و واقع گرایی در محیط خارجی بوده است . در حالی محیط داخلی و تحولات سیاسی آن به دلایل تاریخی و فرهنگی ؛ آرمان گرایی و بلند پروازی و تبدیل شدن به قدرت برتر را به عنوان نقش اصلی سیاست خارجی تعریف کردهاند ، محیط خارجی و تحولات آن مانعی در برابر این بلند پرواری بوده است . با توجه به افزایش اهمیت متغیرهای خارجی در دوران جهانی شدن و نیز پس از یازدهم سپتامبر ، به نظر میرسد این تقابل بار دیگر خود را نشان داده است ...