فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۷۴۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
این مقاله ابتدا بستر تاریخی تجدد را در مغرب زمین و سپس مبانی فکری روشن فکری سکولار ایران را بررسی و اثبات میکند که این نحله، پدیده ای استعماری بوده و بدین منظور، استراتژیهای گوناگونی از جمله پروتستانیزم اسلامی یا اسلام اصلاحی را اجرا کرده است.
گفتمان روشن فکری که کانون توجه این مقاله است، روشن فکری مولود انقلاب اسلامی ایران که ما آن را روشن فکری اسلامی مینامیم نیست، بلکه گفتمانی غرب گرا و دین گریز است که با تابش پرفروغ اسلام در عصر حاضر، به گونه ای خودخوانده، از عنوان «روشن فکری دینی» سود جست تا بتواند توجه جوانان تشنه زلال اندیشه دینی را به خود جلب کند.
مهم ترین بحث در این مقاله، رویکرد گفتمان مزبور در مواجهه با انقلاب اسلامی است و این که برای استحاله تفکر ناب اسلامی، سیاست کهنه اسلام اصلاحی را در پیش گرفته است.
آزادی و مردم سالاری در اندیشه مطهری
حوزههای تخصصی:
آقاى آغاجرى در این سخنرانى دیدگاههاى استاد مطهرى را در باب آزادى و مردسالارى چنین تقریر مىکند: هم دموکراسى و حتى لیبرالیسم اسلامى و هم نوعى جامعهگرایى و سوسیالیسم مقبول است. حقوق طبیعى مانند آنچه در اعلامیه حقوق بشر آمده مقبول است. حسن و قبح عقلى مورد پذیرش است و بر این اساس عدل معیارى پیشین براى سنجش و نقادى دین است. آزادى بشر تکامل انسان است و ایمان و تفکر جز بر مبناى آزادى تحقق پیدا نمىکند. انسانها در انتخاب دین آزادند و مىتوانند اسلام یا هر دین و ایدئولوژى دیگر را برگزینند و لذا آزادى عقیده نیز مقبول است. نباید به خاطر خطاى مردم آزادى آنها را محدود کرد. مشروعیت قدرت، الهى - مردمى است و مردم به عنوان جانشینان خداوند حق حاکمیت را اعمال مىکنند. حکومت دینى حکومت فقیهان نیست. انسانها در تفسیر اسلام به عنوان چارچوب کلى دولت اختیار دارند. روحانیت حامل علم دین است و عرصه او فکر و قلم و گفتار و نه قدرت. ایدئولوگهاى حکومت دینى باید از طرف خود مردم انتخاب شوند. در جامعه اسلامى همه افراد حتى کمونیستها هم از نظر سیاسى و هم از نظر فکرى آزادند. آزادى و مردمسالارى فقط در ساختارى عادلانه و سوسیالیستى تحقق مىیابد.
مشروعیت تطبیقی در اندیشه سکولاریستی ایران معاصر (با تاکید بر دیدگاه های مهدی بازرگان، عبدالکریم سروش، حائری یزدی)
حوزههای تخصصی:
مفهوم مشروعیت سیاسی یکی از مهم ترین و بنیادی ترین واژگان و مفاهیم علوم سیاسی و به خصوص اندیشه سیاسی است. تفاوت مفهوم مشروعیت سیاسی در نگاه اندیشمندان سکولار بیشتر به تفاوت نگاه آنها به منشا مشروعیت باز می گردد. سوال اصلی مقاله این است که مشروعیت در مبانی فکری سکولارهای معاصر ایران چیست؟ و نقاط اشتراک و یا افتراق اندیشه آنان با یکدیگر چگونه ارزیابی می شود؟ فرضیه اصلی این مقاله بر این اساس استوار است که متفکرین سکولار مورد بررسی، دین را دارای قلمرو محدودی می دانند و مدعای حداقلی آن است که نباید ترسیم نظام سیاسی اقتصادی و اجتماعی را از دین انتظار داشته باشیم و اساسا دین یک امر اخروی تلقی می شود.
در این مقاله با استفاده از روش مقایسه ای دیدگاه های مهدی بازرگان، عبدالکریم سروش و مهدی حائری یزدی بررسی در مورد مفهوم مشروعیت با یکدیگر مورد مقایسه قرار خواهد گرفت و با توجه به این که اندیشه سکولار بزرگ ترین رقیب فکری حکومت دینی است وجوه تازه ای از اندیشه آنان را درخصوص مشروعیت ارائه خواهیم کرد. به نظر می رسد متفکرین فوق اشاره به رغم رویکردهای مختلفی که دارند در نهایت منشا مشروعیت را مردم می دانند.
تاریخ به مثابه گفتمان، بازکاوی رابطه گفتمان تاریخی و سیاسی در ایران معاصر
حوزههای تخصصی:
حوادث گذشته گاهی از طریق نوشتار و گاهی نیز از طریق زبان شفاهی به دیگران منتقل می شوند. بدین ترتیب، تاریخ در هر دو شکل مکتوب و شفاهی ابزاری برای ارتباط میان انسان هاست. از این منظر تاریخ نوعی گفتمان است؛ چرا که گفتمان ابزار معناداری برای تعامل و ارتباط انسان ها با یک دیگر است. زبان و زمان دو عامل اصلی در شناخت گفتمان هستند. روایت هسته اصلی تاریخ به منزله گفتمان را تشکیل می دهد و پنجره شناخت آن زبان و زمان کاربرد واژه ها و مفاهیم است. تاریخ به منزله گفتمان نه تنها ریشه در قدرت و بر آن دلالت دارد بلکه به دلیل چرخش قدرت از طریق آن پیوندی تنگاتنگ با گفتمان سیاسی مسلط نیز دارد. چنین پیوندی سبب شده تا در تاریخ نگاری هر مقطع گونه هایی خاص از کلمات و واژه ها به کار رود و از بیان برخی گفتارها و واژه ها جلوگیری شود. گواه صحت این ادعا جای گاه دو شخصیت سیاسی معاصر ایران، یعنی دکتر مصدق و آیت اله کاشانی، در تاریخ نگاری ایران در نخستین سال های پس از پیروزی انقلاب اسلامی است. بدین معنا که رقابت گفتمان های متفاوت در آغازین پس از پیروزی انقلاب سبب معرفی نقش این دو شخصیت در جریان ملی شدن صنعت نفت شده است.
دموکراسی مینی مالیستی سروش و منتقدانش
حوزههای تخصصی:
آقای خجسته در این مقاله نظریه آقای سروش را در موضوع دموکراسی حداقلی مطرح کرده، سپس نقد دو تن از منتقدانش را آورده است. آقای سروش این موضوع را در جمع دانشجویی دانشگاه تهران مطرح کرد و از موضع روشنفکری دینی پیشنهاد داد تا ابتدا از دموکراسی حداقلی در عالم سیاست دفاع شود و امکان پیادهسازی آن در جامعه فراهم آید. اگر از دموکراسی حداکثری در عالم فرهنگ سخن گفته شود، طعنهایی که بر لیبرال دموکراسی وارد میشود، بر آن نیز وارد شود و امکان پیاده سازی آن فراهم نمیآید.
روشنفکری دینی، دین و تیپولوژی روشنفکری (چالش سنت و مدرنیته در قرن 19 ایران)
حوزههای تخصصی:
از جمله مفاهیمی که در اواخر قرن نوزدهم در فرانسه به دنبال محاکمه کاپیتان دریفوس مطرح شد، مفهوم روشنفکری بود. به وجود آمد. چهار سال بعد، یکی از نویسندگان آن زمان به نام امیل زولا، بیانیه ای صادر کرد که به دستگیری وی انجامید. در پی آن، نویسندگان دیگری با صدور بیانیه ای به نام «بیانیه روشنفکران»، محاکمه زولا را محکوم کردند. این مفهوم در غرب دارای بار معنایی خاصی بود که در جریان تحولات ایران نیز به کار گرفته شد، به گونه ای که شماری از تحصیل کردگان غرب گرای ایرانی، خود را با همین مفهوم و معنا در ایران معرفی کردند و در قرن نوزدهم جریانات سیاسی و اجتماعی مدرنی را که برگرفته از مدل های غربی بود، شکل دادند.در این هنگام، نخبگان مذهبی (علما) و توده مردم با این جریانات به مقابله برخاستند؛ زیرا این تفکر با ساختارهای معرفتی و گفتمان سیاسی آن عصر در ایران همخوانی نداشت، به گونه ای که هویت ملی و ایرانی، از دیرباز در ایران با اسلام و شریعت تشیع آمیخته شده است و ایرانیان هر زمانی که احساس می کردند معرفت دینی آنان با تهاجم بیگانگان روبه رو شده است، با آن به مقابله بر می خاستند.این نوشتار، پس از بررسی دلایل کشمکش و ستیز میان نخبگان دینی با دیگر نخبگان و بیان دیدگاه های هر کدام، به شناخت تیپ های مختلف روشنفکری در ایران پرداخته که شامل تیپ سنت گریز، اسلام گرا و غرب گرایی نوین است.از میان دیدگاه های عالمان و نخبگان دینی، به صورت نمونه، تفکرات میرزای شیرازی و شیخ فضل اله نوری، انتخاب و با تحلیل تقابل ها، به تفکیک جریانات مثبت و منفی روشنفکری دینی پرداخته شد.
آفات فلسفه ورزی در ایران
حوزههای تخصصی:
مردم سالاری دینی و ساختار اجتماعی جامعه ی اسلامی «امت»
حوزههای تخصصی:
اساس سیاست، بر رابطه ی میان حکومت و مردم استوار است که دو تفسیر دارد: یکی تفسیر این رابطه از ناحیه ی حکومت کنندگان است که جریان نفوذ از بالا به پایین است و دیگری از ناحیه ی مردم که این تفسیر نفوذ از پایین به بالا است.
در ناحق بودن تفسیر اول جای بحث نیست، همچنان که غیر واقعی بودنِ عملی شدن تفسیر دوم هم بدیهی است.
حساسیت اندیشه های سیاسی رابطه ی مردم و حکومت از نوع تفسیر دوم است. اهمیت این مساله در هر نظامی از یک نوع دغدغه های اشخاص در مورد جریان حاکم برخاسته است.
در نظام های اریستوکراسی و دیکتاتوری، این دغدغه خود را بیشتر نشان می داده و در نظام دموکراسی با وجود اینکه باید مردم در سهم خود از جهت دخالت در تصمیم گیری های حکومت مطمئن باشند، موضوع رابطه ی مردم با حکومت از بالاترین حساسیت ها برخوردار است. همه ی شعارها و سخن سرایی ها در خصوص زمان سرنوشت مردم به دست مردم، تا زمانی است که با قدرت اکثریت افراد جامعه، شخص یا گروه خاصی در راس قدرت قرار گرفته است، از هنگامی که این مطلب صورت گرفت در مردم تحت حکومت دو نوع اضطراب به وجود می آید.
1. دغدغه ی آن اقلیتی که با روی کار آمدن جریان مخالف، سرنوشت خود را در دست شخص یا گروهی می بینند که او را برای مدیریت سرنوشت اجتماعیش صالح نمی دانست.
2. دغدغه ی آن اکثریتی که این جریان به روی کار آورد، که تا چه اندازه این شخص یا گروه بر سر عهد و پیمان خود باقی است؟
اما اضطرابات مردمی در نظام های دینی و تجربیات عملی بیشتر در نظام های دینی مربوط به دوران های خیلی قدیم و باستانی درارتباط با حکومت انبیای الهی است که جزییات و خصوصیات آن در علوم سیاسی روز منعکس نیست. آنچه از گذشته برای اندیشه های سیاسی از تجربه ی عملی حاکمیت دینی مطرح است تجربه های عملی دوران حاکمیت کلیسا در غرب است که به نام خدا و دین، جریان کلیسا حدود ده قرن قدرت را در جوامع غربی در دست داشت و نظام خودکامه ای را به مردم تحمیل نمود و این تجربه این مردم غرب منشا پیدایش سکولاریسم و عقب گردی آنها از دین شد و با این سابقه تصویر مردم در جریان حکومت دینی نه تنها تصویرِ حاکمیت مردمی نیست بلکه تصویر حکومت مردمی است که مردم، یک مکلف و یک موظف بی اختیارند و متاسفانه این برداشت از غرب به جوامع اسلامی هم منتقل شد.
از عوامل موثر در رابطه ی مردم باحکومت، موقعیت مردم در دیدگاه حکومت است. در دنیای غرب، موقعیت مردم در حکومت، از نظر اندیشه های سیاسی گذشته تا سه قرن قبل، موقعیت یک برده بلکه پایین تر، در موقعیت یک چهارپا تنزل داشته است. مستنداتی در این مورد در مقاله ذکر شده و در برابر این بینش، دیدگاه اسلام در خصوص موقعیت مردم از نظر حکومت با تکیه بر کلام امیرالمومنین علیه السلام، با دیدگاه گذشته ی غربیان ارزیابی شده است. از سه قرن گذشته تاکنون در غرب دیدگاه اندیشه های سیاسی نسبت به موقعیت مردم در حکومت رو به تحول گذاشت و برای نقش مردم در حکومت، سه راه پیش بینی شده که در این مقاله به آن ها می پردازیم.
خاستگاه و مشروعیت نظام سیاسی صالح در اندیشه آیت الله خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله بر آنیم تا با نگاهی به مبادی هستیشناسانه و نیز انسان شناسانه آیت الله خامنه ای، در باب نظام سیاسی مطلوب و آرمانی مد نظر ایشان که در این نوشتار، «نظام سیاسی صالح» نامیده شده است، بر مبنای کاوشی روشمند، خاستگاه و مشروعیت چنین نظامی را در این اندیشه بسنجیم. لذا با توجه به موضوع مقاله که در حوزه اندیشه شناسی قرار میگیرد، از روش تفسیری هرمنوتیک قصدگرای اسکینر بهره گرفته شده است. بر این مبنا، فرضیه اصلی این مقاله مدعی است که نظام سیاسی مطلوب در اندیشه آیت الله خامنه ای، خاستگاهی مردمی داشته و متکی بر ایمان قلبی حکومت شوندگان است و مشروعیت آن نیز مشروعیتی دوگانه (الهی ـ مردمی) است.
هفت نظریه برای اصلاحات
حوزههای تخصصی:
دوگانگى میان مردم و اقتدارهاى سیاسى، یکى از جدىترین مشکلات تاریخ گذشته ایران بود؛ براى حل این مشکل در دوران معاصر تا کنون هفت نظریه مطرح شده است. این نظریات غالباً ریشه در فرهنگ بومى و واقعیات عینى ایران نداشته و عملاً نتایج مثبتى به بار نیاورده است.
اندیشه: ""حق"" و مدرن شدن ایران (ناکامی تاریخی مسلمانان)
منبع:
آیین دی ۱۳۸۵ شماره ۵
حوزههای تخصصی:
بازنمایی گفتار نظم اللهیات اخلاقی زرتشت در بایسته های شاهی آرمانی ایران باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بازخوانش آموزه ها و باورهای دینی زرتشت پیامبر، امکان بازنمایی گونه ای گفتار نظم اخلاقی درساحت شهریاری فراهم می آید که، سرآیند پدیداری آن را می توان در نگرهیزدان شناختی و حکمت اخلاقی این نخستین حکیم متاله ایرانی باز جست. چه اینکه درآموزش های اللهیات زرتشت، چارچوبی بایست سویه برای به سامان آوردن نسبی دال های سیاسی و اجتماعی بر پایه تالیف نسبت های انضباطی متافیزیک آمریت سیاسی چهره می نماید، که نقطه عزیمت آن را می توان در الگوی باز تعریف او ازشایست ها و ناشایست های منشو ر سیاست شهریاری بر مدار سر نمون مینوی - مثالی نظام آفرینش اهورایی و مدلول های حقیقت سان آن در صورت بندی رخساره تاریخی فرمانروایی گیتیانه شاه آرمانی ایرانی دید. در نوشتار پیش رو، کوشش شده تا با کاربست کوتاه روایتی تحلیلی، چارچوب و مفردات این گرته برداری استعاری بر پایه مفروض ها، مفاهیم و گزاره های دینی مزدیَسنایی (انگاره–مفاهیمی چون «اَشَه»، «فره»، «دینداری»، «دادگری»، «خویشکاری» ، «پیکار خیر و شر» ، ... ) مورد بررسی و بازخوانشی تحلیلی قرارگیرد.
«آز» و «داد»: آسیب شناسی سیاسی شهریاری در شاهنامه فردوسی
حوزههای تخصصی:
تلاش فردوسی در شاهنامه برای رمزگشایی علل ظهور و سقوط قدرتها در تاریخ سیاسی ایران، مبتنی بر رویکردی آسیب شناسانه است که در قالب شعر، تجسم یافته است. وی معیاری برای دوام و ثبات نظامهای سیاسی ارائه کرده است. در این مقاله با توجه به «منطق عملی» اسپریگنز در شناخت اندیشه سیاسی، آرا سیاسی فردوسی بازخوانی شده است.
مبانی آزادی و الزامات آن در عرصه سیاسی (با تأکید بر دیدگاه های مقام معظم رهبری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جامعه اسلامی نمی تواند از آزادی های مشابه آزادی های غربی و شرقی بهره گرفته و نظام سیاسی ـ اجتماعی خود را بر آن مبانی، تنظیم کند. بلکه می بایست نقشه راه خویش در عرصه تأمین آزادی های سیاسی را بر بستر مبانی مورد قبول اسلامی قرار داده و خرده نظام مطلوب خویش در عرصه آزادی های سیاسی را در راستای کلان نظام سیاسی ـ اجتماعی قرار دهد. طبیعی است این منطق، موجب رویکرد متفاوت در مسائل اساسی نظام سیاسی مانند آزادی بیان، انتخابات، مشارکت سیاسی، احزاب و ... شده و گستره، معیارها و مصادیق متفاوتی را در این عرصه ها از گونه غربی و شرقی آن، رقم می زند. این تحقیق درصدد است مبانی آزادی با قرائت مذکور را با عنایت به آموزه های اسلام و با تأکید بر دیدگاه های آیت الله خامنه ای مورد عنایت قرار دهد.
حق و مدرن شدن در ایران
حوزههای تخصصی:
زنده باد اصلاحات
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی انقلاب اسلامی سیاسی
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی اندیشه سیاسی اندیشه سیاسی در ایران تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی در ایران اسلامی تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی از انقلاب اسلامی تا به امروز
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی جامعه شناسی سیاسی جامعه شناسی سیاسی ایران
عدالت جهانی در اندیشة امام خمینی(ره) و نظریة انتقادی روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقایسه نظرات امام خمینی(ره) به عنوان نماد گفتمان الهی پیرامون مسایل بین المللی ازجمله موضوع عدالت جهانی با دانشمندان حوزه روابط بین الملل به ویژه اندیشمندان معترض به نظم فعلی ازقبیل کاکس، لینک، لیتر و گیل، محور اصلی این تحقیق را تشکیل داده است. در این پژوهش با اشاره به محورهایی کلیدی از اندیشه امام خمینی(ره) پیرامون سیاست، روابط و نظام بین الملل به مقایسه اندیشه ایشان به ویژه در باب عدالت جهانی و لزوم تحول در نظام بین الملل با نظریه پردازان مکتب انتقادی روابط بین الملل و به ویژه بررسی مشابهت های موجود در این دو دیدگاه پرداخته شده است.