فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۲۱ تا ۱٬۸۴۰ مورد از کل ۳٬۳۱۴ مورد.
تمدن نوین بر اساس عقلانیت اسلامی
حوزههای تخصصی:
چرا محافظه کار نیستم؟
راز جاودانگی قرآن
حوزههای تخصصی:
آیا دموکراسی لیبرال تجربه موفقی است؟
حوزههای تخصصی:
نویسنده دموکراسى را حاکمیت مردم مىداند و معتقد است در جوامع لیبرال چنین حاکمیتى تحقق نیافته و نمىیابد؛ زیرا لیبرالیسم از حکومت انتظار دارد امنیت و آزادى را محقق سازد و گاهى مردم چنین خواستههایى ندارند. بنابراین میان دموکراسى و لیبرالیسم تضاد مىافتد. لیبرالیسم در واقع نوعى حکومت الیگارشى (نخبگان) است که اقلیتى را تشکیل مىدهند.
بررسی مقایسه ای مبانی متافیزیکی نظریه ی سیاسی در ایران و چین باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگر کیهان شناسی عصر آگاهیِ اسطوره ای را پایه ی نخستینِ شکل متافیزیک و بنیادِ رشد یک جهان شناسی منسجم به شمار آوریم، هم در تمدن چین و هم در تمدن ایران باستان نظریه ی سیاسی با یک منظومه ی متافیزیکی در پیوند انداموار قرار گرفته است. باتوجه به شباهت های قابل توجه ی منظومه های کیهان شناسی در میان نخستین اقوام تمدن ساز هم چون چینی ها، هندی ها، مصری ها و ایرانی ها مقایسه ی مبانی متافیزیکی نظریه ی سیاسی تمدن های باستانی می تواند موضوع جالب توجهی در مطالعات حوزه ی اندیشه ی سیاسی باشد. این نوشته نگاهی فشرده و تطبیقی به مبانی متافیزیکی نظریه ی سیاسی در کیهان شناسی چین و ایران دارد. پرسش اصلی این است که در دو تمدن کهن چین و ایران نظریه ی سیاسی با مبانیِ متافیزیکی آنها چه رابطه ای داشته است و در مقامِ مقایسه این ارتباط را چگونه می توان مفهوم بندی کرد؟ این مطالعه می تواند به درک بهتر ما از سرشت اندیشه سیاسی در دوره آغازین تمدن بشر کمک کند.
توسعه فرهنگ دینی و معنویت گرایی
حوزههای تخصصی:
موضع فقهای شیعه در قبال تمدن غرب با تأکید بر مقطع نهضت تنباکو تا مشروطیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فقهای شیعه از زمان نهضت تنباکو به موضع گیری در قبال مظاهر و ابعاد مختلف تمدنِ مدرن پرداختند. ویژگیهای مهم غرب برای فقهای دورة مذکور را میتوان در چهار مقولة «کفر»، «استعمار»، «تکنولوژی» و «نظام سیاسی» ذکر کرد. این موضع گیری، «تقابل» با کفر و استعمار، و «برخورد گزینشی» با تکنولوژی و نظام سیاسی بوده است. برخورد گزینشی نسبت به تکنولوژی و نظام سیاسی، بر اساس اصول و قواعد فقهی ناظر به کفار از یک سو و اصل اباحة تصرف از سوی دیگر صورت گرفته است. اصول فقهی ناظر به کفار عبارت است از: «لزوم نفی سلطه و تقویت کفار»، «حرمت تشبّه به کفار»، «حرمت دوستی و همراز گرفتن کفار» و «نجاست کفار». به رغم وجود مبنای نظری نسبتاً همسان و مشترک فقها، آنها در مقام موضوع و مصداق شناسی، در برخی موارد اختلاف هایی با یکدیگر داشته اند.
درباره اعتصاب
سنجش ""ماللهند"" ابوریحان بیرونی بر اساس مولفه های شرق شناسی ادوارد سعید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شرق شناسی یک «گفتمان» است؛ گفتمانی که در آن تمایز میان غرب و شرق، اساس هر نوع بحث و استدلالی می باشد. شرق شناسی بهعنوان یک نیروی خستگی ناپذیر فرهنگی و سیاسی، فرایند تولید و بازتولید شرق را امتداد بخشید و نقشی موثر در قوام و تکوین استعمار غربی ایفا کرد.برای محقق علاقهمند به حوزه اندیشه سیاسی اسلام و ایران است این پرسش شکل میگیرد که شرقیان آنگاه که از موضع استیلا با ""دیگری"" روبرو میشدند این سلطه یا غلبه به چه شکل و صورتی خود را در شناخت و تکوین تصور از دیگری نشان میداده است؟ و آیا مطالعات شرقیان درباره ""دیگری""، مولفههای شرقشناسی غربیان را در خود دارد یا نه؟ در این مقاله با بررسی کتاب ماللهند اثر ابوریحان بیرونی نشان داده می شود که اکثر مولفه های نوع نگاه شرقشناسی بر اساس آنچه که ادوارد سعید برشمرده در این اثر غایب است. اگر این پژوهش در بررسی دیگر آثار شرقیان در باب ""دیگری"" امتداد یابد مبنایی برای نظریه ""امتناع استعمارگری شرقیان"" فراهم میگردد. در این مقاله از روش پژوهشی تطبیقی استفاده شده است.
شاخص های امامت در تفکر شیعی
حوزههای تخصصی:
مدرنیته و گذار از آن
ایده ای غیر توتالیتر از «جمعی بودگی» انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جهان فردانگارانه امروز، آنچه از همه بیشتر مورد غفلت واقع شده، «جمعی بودگی» انسان است. این مقاله قصد دارد با تفسیر برخی از مفاهیم اندیشه هایدگر مثل «با هم بودن»، «جماعت» و «برون خویشی»، این نکته را نشان دهد که «جمعی بودگی» یکی از ساختارهای اصلی انسان به مثابه دازاین است. در اینجا با اعتراف به اینکه هر یک از ما دارای وجودی تکین و منحصر به فرد هستیم، این نکته را نشان می دهیم که «زبان» مفهومی است که کلیت انسان را تعیین می کند. فرایند سیال عمل «جمعی بودگی»، نام گذاری است. نام نهادن زبان بر چیزها، کنشی است که چیزها را در «جهان» گرد هم می آورد. قرینه همین عمل هم در سیاست به مثابه «جمعی بودگی» رخ می دهد؛ در سیاست نیز انسان ها در کنار همدیگر قرار می گیرند. اما مفهوم امر سیاسی در غرب، تکینگی ها و دیگری را سرکوب کرده و ساختارهای سوبژکتیویستی را بر انسان تحمیل می کند. بنابراین از اندیشیدن درباره جمعی بودگی ناتوان است.