هواداران تبیین گرایی درباره هدف غایی مطالعه سیاسی و نتایج مترتب بر اصل علیت دچار افراط کاری هستند . گرایش این گروه از پژوهشگران به قیاس های قانون وار از امور تجربی، درک پیچیدگی پدیده ها و تحولات سیاسی را دشوارتر می کند. هدف از نگارش مقاله حاضر انتقاد از این دیدگاه و دفاع از روشی تبیینی است که به جنبه های توصیفی اهمیتی بیشتر قائل داده، چارچوب های تاریخی و اقتضاها را در نظر داشته و صرفاً مبتنی بر گرته برداری از علوم طبیعی نباشد. در همین ارتباط، مفهوم "علیت" به معنای رایج آن در علوم سیاسی مورد انتقاد قرار گرفته است. در نهایت ، نویسنده این نکته را بیان می کند که زمان کنار گذاشتن شیوه های صوری – استدلالی تبیین فرا رسیده و ترکیبی از تبیین و تفسیر نتایج بهتر به همراه خواهد داشت.
مشروعیت سیاسی، پدیده ای سرنوشت ساز و حتی سرشتین و سرشت سازست. بنابراین پدیده شناسی مشروعیت سیاسی به ویژه منبع، مبنا و معیار یا شاخصه و نشانه شناسی آن، همواره مسئله اساسی بوده و همچنان چالش خیزست. پرسمان مشروعیت سیاسی متضمن؛ پرسه هایی پیوسته و پرسش هایی پایدار در پدیده شناسی مشروعیت سیاسی عموماً و در مکاتب، ملل و مدنیت های متفاوت، چه بسا مختلف و حتی مخالف و بلکه متعارض بوده و همچنان می باشد. پرسمان مشروعیت سیاسی به مصداق؛«حسن سئوال، نصف جواب» یعنی پرسش درست کردن و درست کردن پرسش و صورت مسئله، نصف پاسخ است، پیش از پاسخ به پرسش از پدیده مشروعیت سیاسی یا پرسه پدیده شناسی سیاسی می پردازد. در این راستا اهم پرسه ها و پرسش های پدیده و پدیده شناسی سیاسی را طرح نموده و اعم آن ها را در موارد عمده ای با بهره گیری از آثار و آراء سیاسی موجود و معتبر، مستندسازی می نماید. این امر نشانه مبتلابه و معتنابه بودن اهم پرسه ها و پرسش های مشروعیت سیاسی در پرسمان پدیده شناسی آن می باشد. مسئله و موضوعی که فراگیر همگی جوامع و جهان ها بوده و فرا روی همگی مکاتب مدنی یا سیاسی و فرهیختگانست.