مطالب مرتبط با کلیدواژه

سپهر عمومی


۲.

عؤامل اجتماعی مؤثر بر میزان باورپذیری کلیشه های جنسیتی در دو سپهر عمومی و خصوصی٭(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: نقش های جنسیتی کلیشه های جنسیتی سپهر خصوصی سپهر عمومی خانواده پدر سالار خانواده مادر سالار خانواده مشارکتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۶۸ تعداد دانلود : ۱۰۴۲
بخش مهمی از شناخت های مربوط به نگرش ها و رفتارهای زنان و مردان، ناشی از عقاید و افکار قالبی یا کلیشه هاست. بر اساس کلیشه های جنسیتی، زنان و مردان در جامعه دارای ویژگی های خاص، رفتار خاص و حالات روانی خاص هستند و در نهایت قابلیت انجام وظایف و کارهایی را دارند که به صورت معمول با یکدیگر متفاوتند. کلیشه سازی از طرفی خصوصیات و توانایی هایی را به زنان اختصاص می دهد که در مردان از آن ها نشانه ای نیست و از طرف دیگر، توانایی ها و خصوصیاتی را به مردان نسبت می دهد که زنان از آن بی بهره اند. تحقیق حاضر که بر مبنای یک پیمایش 600 نفره در بین دانشجویان پسر و دختر دانشگاه های آزاد اسلامی شوشتر و شهید چمران اهواز انجام گرفته، نشان می دهد که در خانواده های با ساختار قدرت پدرسالار، نسبت به خانواده های با ساختار قدرت مادرسالار و خانواده های مشارکتی، میزان پذیرش کلیشه های جنسیتی بیشتر است. از دیگر یافته های تحقیق، این است که مردان کلیشه ای تر از زنان فکر و رفتار می کنند.
۳.

روشنگری و توتالیتاریانیسم: نقد کتاب Critique and crisis: Enlightenment and the pathogenesis of modern society (نقد و بحران: روشنگری و آسیب زاییِ جامعه مدرن)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۷۴۱ تعداد دانلود : ۵۵۹
محور اصلی بحث در این مقاله، نقد و بررسی کتاب نقد و بحران: روشنگری و آسیب زایی جامعه مدرن نوشته راینهارت کوزلک است. این کتاب نخستین بار در سال 1959م به زبان (اصلی) آلمانی منتشر شده است و آخرین ترجمه آن درسال 1988م به زبان انگلیسی توسط انتشارات The MIT Press منتشر شده است. تلاش برای نشان دادن و توضیح ریشه های توتالیتاریانیسم سده بیستمی در «روشنگری» سده هجدهمی وجه اصلی همت کوزلک در این کتاب است. مطلقه گرایی در اروپا و ساختار دوگانه تابع/متبوع و اخلاق شخصی/سیاست عمومی آن به عنوان بستر ظهور روشنگری عملا مانع رهایی بخشی مدنظر روشنگری شده و خود در تحلیل نهایی در دامی بزرگتر در غلتیده است. چالش های سیاسی انضمامی متعاقب فروپاشی مطلقه گرایی بویژه بعد از 1789م به بعد روشنگری را درگیر خلق الگوهایی از اندیشیدن و رفتار اخلاقی کرده که تناقض های لاینحل ناشی از آن، تسلیم شدن در برابر تصویری اوتوپیایی از جامعه و پیش بردن ریاکارانه آن را موجب شده و راه را بر ترور و دیکتاتوری گشوده است. به نظر می رسد ایده اصلی کوزلک در نقد روشنگری و ادعای درهم تنیدگی آن با توتالیتاریانیسم سده بیستم که متاثر از ایده کارل اشمیت در کتاب لویاتان در نظریه دولت تامس هابز است عمدتا تصویری جانبدارانه و گزینشی است.
۴.

کار روشنفکری و جامعه مخاطره: مقایسه ای میان جامعه شناسی انتقادی میشل فوکو و یورگن هابرماس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سپهر عمومی جامعه مخاطره روشنفکران روش تطبیقی زیست جهان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۸ تعداد دانلود : ۱۶۴
اهداف: از آغاز دوران جدید، جنبش روشنفکری، خود را به مثابه مهم ترین طبقه تولیدکنندگان فکر و محرک تأسیس نهادهای فرهنگی و سیاسی در جوامع معرفی و تثبیت نموده اند. آن ها با توجه به زمینه و زمانه خود، نوشتن را به محمل و امکانی برای واکنش جدی و مستدام به بحران ها و دیگر شقوق ازهم گسیختگی های جامعه بشری تبدیل می کنند. در نوشتار حاضر با توجه به بحران های بدخیم دامن گیر زیست جهان امروزی، ماهیت و کار روشنفکری با تمرکز بر جامعه شناسی انتقادی دو متفکر برجسته به بحث و بررسی گذاشته شده است. از این قرار پرسش اصلی آن است که جامعه دستخوش مخاطره ها در رویکرد انتقادی میشل فوکو و یورگن هابرماس چه جایگاهی دارد؟ در پاسخ به این پرسش واره نشان داده می شود که هرچند دو نظریه پرداز سویه های معرفتی متمایز و متخالف دارند اما دستگاه نظری شان پیوند وثیق با شرایط جامعه در مخاطره معاصر دارد. هدف این پژوهش بررسى انتقادى مواجهه جامعه شناسی انتقادی معاصر در دوران جوامع پساها «پساکرونا» است. روش مطالعه: مقاله با توجه به الگوی نظری «سیاست زندگی» به نگارش درآمده و روش آن تطبیقی است.یافته ها: این رویکرد با تمرکز بر مواجهه میان فوکو و هابرماس است و به منظور تبیین این فرضیه مواضع آن ها درزمینه ی هستی شناسی انتقادی زمان حال بررسی و آثار آن در نوع و شکل مواجه با بحران های فراگیر جامعه دوران «پساها» موردبررسی نقادانه قرار گرفته است. نتیجه گیری: با بررسی یافته های حاصل از اندیشه فوکو و هابرماس و سنجش منش انتقادی آن ها در جهان درگیر بحران ها و مخاطرات می توان نتیجه گرفت که کار و عمل روشنفکرى یک نوع پراتیک جمعى و مشارکتى، آن هم در بستر سپهر عمومى در جهان سرشار از مخاطرات است.