درخت حوزه‌های تخصصی

ادبیات تطبیقی

ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۰۱ تا ۷۲۰ مورد از کل ۳٬۶۹۷ مورد.
۷۰۱.

مقایسه «شرور» در شاهنامه و مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توحید شر خیر انسان موجودات .

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم اسلامی فقه و کلام
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق شاعران و نویسندگان فارسی زبان بر یکدیگر
تعداد بازدید : ۱۷۵۲ تعداد دانلود : ۹۸۰
نسبت دادن خلق شرور به خدای سبحان، به توحید ذاتی و صفاتی که خدا را مبرّا از صدور هر آلودگی می داند، لطمه می زند و جدا کردن خالق خیر و شر، به معنی اعتقاد به دو آفریننده و فاصله گرفتن از توحید افعالی است. چنان که از قرائن برمی آید؛ فردوسی و مولانا برای حلّ این معمّا از دو زاویه به شرور نگاه می کنند: زاویة نخست کلّی نگر است و نسبت شر را با خدا بر اساس رابطة خالق و مخلوق بررسی می کند. از این زاویه به اعتقاد فردوسی هر موجودی بنا بر حکمتی آفریده شده و صدور شر از خیر مطلق، عقلاً محال است. مولوی برای اثبات این حقیقت، به قدرت و لطف الهی استناد می کند و خدایی را که قادر بر خلق شر نباشد؛ ناقص می داند. به عقیدة وی خدا به دلیل لطف، جهان را خلق و شر را معدوم کرده است. از زاویة دوم نسبت موجودات با یکدیگر سنجیده می شود و نوع نگاه و شناخت انسان، خیر و شر آفریده ها را مشخّص می کند؛ به عبارت دیگر خیر و شر امری نسبی است و در کلّ جهان شری وجود حقیقی ندارد. این نگاه محصول اندیشه ای است که برای «وجود» اصالت قائل می شود و تصوّر جهانی برتر از جهان موجود را محال می داند. هدف تحقیق حاضر، ذکر مصداق هایی از شاهنامه و مثنوی است که ثابت می کند، فردوسی و مولانا از اصل توحید برای تفسیر وجود شر نسبی عدول نکرده اند. فردوسی با نگرش حکیمانه وجود شر ذاتی را عقلاً محال می داند و مولانا با دیدگاه عارفانه و استناد به قدرت و لطف الهی همین حقیقت را بازگو می کند.
۷۰۲.

تجلی و تلاقی هفت شهر عشق در آثار مولانا و پائولو کوئیلو (عنوان عربی: تجلیات مدن العشق السبع وتلاقیها فی نتاجات مولانا وباولو کویلو)

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق زبان و ادبیات فارسی و ادبیات غرب
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات بررسی مفاهیم عرفانی و اصطلاحات تصوف در ادبیات
تعداد بازدید : ۱۷۴۸ تعداد دانلود : ۸۴۱
ادبیات تطبیقی، پنجره ای گشوده شده به دنیای یکرنگی ها است که علی رغم فواصل زمانی و بعد مکانی، وجوه مشترک اندیشه های عرصه فرهنگ و ادب، شعر و عرفان، ... در آن رخ می نمایاند و حقیقت حال انسان ها را در چهره بزرگان عاشق متجلی می سازد. مولانا جلال الدین محمد که به نوشته «نیکلسون»، عرفان، سرچشمه الهام او است و «آربری» وی را عظیم ترین شاعر عارف تاریخ دانسته و استاد فروزانفر او را معدن حقایق و سرچشمه فیاض معرفت خوانده است (یوسفی، 1370: 209)، آوای دل بر جهان انداخته و قرن ها است که ابنای بشر را مجذوب خود ساخته است. از آن طرف، پائولو کوئیلو (متولد 1947، برزیل) به عنوان اندیشمندی که فراز و نشیب زندگی اش از سیر و سلوک عرفانی گذشته و با رنگ و لعاب معرفتی شرقی، به ویژه نسیم مثنوی مولانا، نکهت افزا شده، چهره ماندگار یافته است. در این مقاله، نگارنده بر آن است که تجلی و تلاقی هفت شهر عشق را در اندیشه های این دو عاشق عارف آشکار سازد و با چشم اندازی از پیوستگی در سرچشمه اندیشه های آسمانی و روح خداشناسی به صورت تطبیقی در عرفان شرق و غرب، جایگاه ادب ایرانی را در فراسوی مرزها ترسیم کند.چکیده عربی:یعتبر الأدب المقارن نافذة فتحت علی عالم ملیء بالوئام والاتحاد حیث تظهر فیه الآراء المشترکة فی مجالات الثقافة والأدب والشعر والعرفان کما تظهر حقیقة حال البشریة فی وجوه کبار العشاق. یعد مولانا من هؤلاء العشاق إذ یری نیکلسون فی کتاباته أن العرفان هو أساس الإلهامات لدی هذا الشاعر العاشق واعتبره آلبری أکبر شاعر عارف فی التاریخ کما عدّه الأستاذ فروزانفر معدن الحقائق وینبوع المعرفة الفیاض الذی نادت العالم أوتار قلبه. من جهة أخری اتجه الشاعر البرازیلی باولو کویلو نحو الخلود بوصفه مفکرا مرّ فی حیاته بأقالیم العشق والعرفان وتعطر أدبه بشذی عرفان الشرق سیما أریج المثنوی لمولانا.یهدف هذا المقال إلی کشف اللثام عن تجلیات مدن العشق السبع وتلاقیها فی آراء هذین العاشقین العارفین لیبیّن مکانة الأدب الإیرانی ما وراء الحدود بعد دراسة مقارنة فی تشابک العقائد السماویة المتجلیة فی عرفان الشرق والغرب.
۷۰۵.

سرگشتگی خیامی در شعر شاعران مصری انجمن آپولو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابراهیم ناجی علی محمود طه سرگشتگی خیامی انجمن آپولو محمد همشری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۴۷ تعداد دانلود : ۶۶۸
سرگشتگی به مفهوم ناتوانی انسان از درک حقیقت هستی، یکی از ویژگی های شعر خیام است که در شعر معاصر عرب هم جلوه ای آشکار دارد. این پدیده معنایی در شعر برخی شاعران انجمن آپولو مانند علی محمود طه و احمد زکی ابوشادی و احمد رامی که ارتباط نزدیکی با شعر خیام شاعر مشهور ایرانی داشتند نمود بیشتری دارد و شاعرانی چون ابراهیم ناجی، صالح جودت، محمد عبدالمعطی همشری و احمد محرم شباهت مضمونی و محتوایی با اندیشه خیام دارند. در این پژوهش تطبیقی به روش توصیفی تحلیلی برآنیم با تکیه بر مکتب سنتی فرانسوی در ادبیات تطبیقی، به تحلیل و بررسی تطبیقی و مقایسه ای سروده های شاعران انجمن شعری آپولو و اشعار خیام بپردازیم و جلوه های این پدیده معنایی در شعر این شاعران و موارد اختلاف و اشتراک میان آنها و خیام در مفهوم سرگشتگی را تحلیل و بررسی کنیم. بررسی ریشه این سرگشتگی معنایی در شعر این شاعران نشان می دهد که این شباهت معنایی ناشی از ارتباط برخی از آنان با شعر و اندیشه خیام بوده است، با این توضیح که این ارتباط به شکل مستقیم نبوده بلکه از طریق ترجمه انگلیسی فیتز جرالد و ترجمه رامی، بستانی، سباعی و صافی نجفی بوده است. البته یافته های این پژوهش روشن می سازد که بارزترین شکل تأثیرپذیری این سرگشتگی معنایی از خیام در رویکردی فلسفی و پرسشگرایانه در بیان ناتوانی از درک حقیقت هستی روی داده است.
۷۰۸.

نظر ادبای تازی درباره سیبویه پارسی

کلیدواژه‌ها: سیبویه الکتاب تمجید معاصرین تآثیر دانش سیبویه در زبان عبری دیدگاههای آواشناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۴۷ تعداد دانلود : ۸۹۸
قواعد زبان عربی تا قرن دوم هجری از یک انسجام و انضباط بهره نمی برد و از نضج و بلوغ کاملی برخوردار نبود تا اینکه دانشمندانی چون ابن جنّی‘حمّادبن سلمه‘خلیل بن احمد فراهیدی وسیبویه آمدند و به آن سرو سامان بخشیدند.به جرآت می توان گفت که تا از پیش سیبویه کسی نبود که قواعد زبان عربی را مورد بررسی قرار داده و آن را در چهارچوب معینی به شکل جامع و کامل بیان کند و درآن دسته بندی و ترتیب منظمی ایجاد نماید.در واقع تا عصر سیبویه زبان عربی خام بود و پس از سیبویه و با دانش او بود که به نضج و بلوغ کاملی رسید.مادر این مقاله می خواهیم از دریچه های گوناگون سیبویه و کتابش را با توجه به نظرات ادیبان گذشته وحاضر در جهان ادبیات عرب مورد بحث و کنکاش قرار دهیم.
۷۰۹.

بررسی تطبیقی مفهوم بدبینی در شعر الیاس ابوشبکه و هوشنگ ابتهاج(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بدبینی هوشنگ ابتهاج مرگ خواهی دنیاگریزی الیاس ابو شبکه

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی ادبیات عرب شعر
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق ادبیات فارسی و ادبیات عرب
تعداد بازدید : ۱۷۴۴ تعداد دانلود : ۱۰۱۶
بدبینی از مهم ترین مفاهیم تجلی یافته در شعر معاصر است و شعر الیاس ابو شبکه و هوشنگ ابتهاج از مصادیق این تجلی است. شعر این هر دو، به تأثیر شرایط روحی و اجتماعی ،بیانگر دردها و تلخکامی های زندگی آنان است. با وجود این که هر دو شاعر چشم به آینده ای درخشان و آرزوهایی شیرین دوخته اند، اما بدبینی و ناخرسندی بر شعرشان سایه افکنده و این بیانگر اوضاع و احوال ناآرام دوران آنان است. بدبینی در دیوان های آن دو در مفاهیمی هم چون فروپاشی آرزوها، مرگ خواهی، بدبینی اجتماعی، اضطراب درونی و فاصله طبقاتی و ... تجلی یافته است. در این جستار سعی بر آن است تا بر مبنای مکتب آمریکا در ادبیات تطبیقی، به تحلیل و بررسی پدیده بدبینی و عوامل پیدایش چنین دیدگاهی در شعر آن دوپرداخته شود و برای سؤالات زیرپاسخی یافت گردد: 1- آیا می توان آن دو را بطور کلّی شاعری بدبین توصیف کرد؟ 2- بدبینی در شعر کدام یک از آنان شدیدتر است؟ 3- چه عواملی باعث تمایل آنان به بدبینی و انزجار گردیده است؟ 4- مضامین مشترکی که دو شاعر را در این پدیده به هم مرتبط می سازد، کدام است؟
۷۱۱.

ماهیت چندساحتی زبان در اندیشه ناصرخسرو و سوسور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ناصرخسرو سوسور نطق ماهیت زبان لانگ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۴۲ تعداد دانلود : ۱۰۷۸
ماهیت زبان و نحوه تکوین و تحقق آن از دیرباز دغدغه فیلسوفان و اندیشمندان بوده است. صرف نظر از تأملات فلسفی، مطالعات زبانی تا ابتدای قرن بیستم در قلمرو زبان شناسی تطبیقی- تاریخی انجام می گرفت. اما سوسور با نقد این نوع زبان شناسی، حوزه تازه ای را به نام زبان شناسی هم زمانی بنیاد نهاد. به این واسطه وی را پدر زبان شناسی جدید نامیده اند. سوسور به روش فلسفی- معرفت شناختی در آغاز طرح خود هم راستا با فلسفه نقدی کانت، از قلمرو زبان پرسش می کند. در این جهت وی سه ساحت زبانی لانگاژ، لانگ و پارول را از هم متمایز می کند که لانگ ابژه حقیقی و عینی زبان شناسی است. در سنت فکری ما نیز ناصرخسرو تأملاتی درباب زبان و ماهیت آن داشته است. ناصرخسرو میان چهارساحت زبانی نفس ناطقه، نطق و قول و کلام، تمایز قائل شده است. این مقاله می خواهد نشان دهد که لانگاژ، لانگ و پارول سوسور تاحدودی با نفس ناطقه، نطق و قول ناصرخسرو متناظر است.
۷۱۲.

تاثیر ادبی انقلاب مشروطه ایران در ماوراءالنهر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ازبکستان تاجیکستان انقلاب مشروطه ایران ادبیات جدیده ماوراءالنهر قرن بیستم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۴۱
همزمان با شکست سخت ارتش روسیه تزاری از ژاپن در سال 1904م/1322ق، و به دنبال آن وقوع انقلاب اول روسیه در سال 1905م/1323ق، حرکت انقلابی و بیداری در ایران و ماوراءالنهر شتاب بیشتری گرفت. ادبیات این دوره که در ماوراءالنهر به «ادبیات جدیده» شهرت یافته است و از سال 1905- 1917م ادامه داشت، به طور مستقیم از تحولات فرهنگی انقلاب اول روسیه (1905م)، انقلاب مشروطه ایران (1906م) و انقلاب مشروطه عثمانی (1908م) متاثر بود. در این مقاله، برای نخستین بار، تاثیر میراث ادبیِ انقلاب مشروطه ایران بر جریان های ادبی و تجددخواهی ماوراءالنهر با تکیه بر میراث ادبی فارسی زبانان این منطقه بررسی و در سه بخش تنظیم شده است: 1. زمینه های تاریخی و فکری مشترک بیداری در ایران و ماوراءالنهر؛ 2. بررسی تاثیر مطبوعات ایران در پیشبرد اهداف انقلابی و معرفت پرورانه ماوراءالنهر؛ 3. بررسی تاثیر ادبیات انتقادی انقلاب مشروطه ایران در پایه گذاری ادبیات نوین فارسی در ماوراءالنهر.
۷۱۳.

بررسی تطبیقی تعلیم و تربیت در آثار سعدی و اشعار تاگور(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات تعلیمی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
تعداد بازدید : ۱۷۳۹ تعداد دانلود : ۶۷۷
بی گمان، ملل گوناگون تعلیم و تربیت خود را مرهون خردمندانشان هستند. برای شناخت آرای تربیتی در ایران و کشورهایی که از نظر این افکار، نزدیکی و مشابهتی با آن دارند، مطالعه اندیشه های سعدی و تاگور مناسب و مهم به نظر رسید. توجه به این پرسش بنیادین که «میان مضمون های شعری سعدی و تاگور چه تفاوت ها یا شباهت هایی وجود دارد؟» موجب شکل گیری این تحقیق گشته است. بی شک تأثیر دلایل فرهنگی، اقلیمی، دانشی، سیاسی، اجتماعی و... در شکل گیری این افکار نقش پررنگی داشته است و عامل به وجود آمدن شباهت ها و تفاوت هایی در موضوعات مبنایی است، مانند: توجه به ماهیت تربیت، ارزشمندی زندگی، مرگ، پیری، سخن و... . اما شاعران مورد نظر گاهی در هر موضوع، افکار خاص خود را دارند که کاملاً با دیگری متضاد یا مستقل است. مقالة حاضر به بررسی فراز و نشیب های آرای تربیتی این شاعران و هم سویی یا استقلال هر یک می پردازد.
۷۱۷.

بررسی تطبیقی نوستالژی در شعر عبد الوهاب بیاتی و شفیعی کدکنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نوستالژی ادبیات تطبیقی محمدرضا شفیعی کدکنی شعر معاصر فارسی و عربی عبدالوهاب بیاتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۳۸ تعداد دانلود : ۱۱۰۹
نوستالژی یا دلتنگی برای گذشته، حالتی است روانی که به صورت ناخودآگاه در فرد ظاهر و تبدیل به یک اندیشه می شود. در عرصة ادبیات، این حالت برای شاعر یا نویسنده ای رخ می دهد که پیرو انگیزش های فردی یا اوضاع اجتماعی- سیاسی پیرامون خود، به نوعی احساس دلزدگی از زمان حاضر دچار می شود و اندیشة بازگشت به گذشته و خاطرات شیرینش را در سر می پروراند. عبدالوهاب بیاتی و محمدرضا شفیعی کدکنی، به عنوان دو شاعر پرآوازة ادبیات معاصر عربی و فارسی و پرچمدار مکتب ادبی رمانتیسم، با توجه به شرایط فردی و اجتماعی عصر خویش به بازآوری خاطرات گذشته پرداخته اند و فضایی سرشار از دلتنگی و نوستالژی را به تصویر کشیده اند. نگارندگان در این پژوهش، با تأکید بر روش توصیفی- تحلیلی و رویکرد هرمنوتیک، به بررسی و تطبیق چگونگی نمود نوستالژی در شعر این دو شاعر پرداخته اند. برخی از یافته های پژوهش نشان داد که دو شاعر با توجه به مکتب رمانتیسم، در جلوه های نوستالژیکی مانند دوری از سرزمین، معشوق، کودکی، از دست رفتن ارزش ها و اسطوره ها اشتراک داشتند.
۷۱۸.

حافظ و سایه: مکالمه گرایی از ساخت متن تا ساخت اجتماع(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: غزل حافظ سایه منطق گفت و گویی ساخت گرایی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی بینامتنیت
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق شاعران و نویسندگان فارسی زبان بر یکدیگر
تعداد بازدید : ۱۷۳۶ تعداد دانلود : ۱۶۶۲
ماجرای پایان ناپذیرِ سخنِ حافظ به معمّایی هنری بدل شده است و از کندوکاوِ کلام او مضمون ها پرداخته اند و می پردازند؛ به ویژه غزل های هوشنگ ابتهاج (ﻫ . ا. سایه) نظایرِ متنی و فرامتنیِ فراوانی از غزل حافظ در خود دارد که حاکی از گفت وگوی درونی و تاریخی با هنر و اندیشه ی حافظ است. هدف از این نوشتار، طرحِ منطقِ گفت وگویی و کاربرد نظریه ی ادبی-اجتماعیِ متن از میخائیل باختین در سنّتِ جوابگوییِ شعر فارسی با مطالعه ی رویکرد ابتهاج به حافظ است که همچنین می تواند نقدی بر نظر برخی در بابِ سیرِ قهقرایی و سبکِ تقلیدی یا بازگشتیِ شعر ابتهاج باشد. در مجموع با بررسی سنّت فوق بر پایه ی آرای ساخت گرایانی چون رولان بارت و ژولیا کریستِوا، غزل های مکالمه بنیاد و نیز حافظانه ی سایه، تحلیلِ بینامتنی و گفتمانی می شود. اجمالاً باید گفت که مکالمه گراییِ ابتهاج از نشانه های متنی تا سطحِ اجتماع در نوسان است. از سویی ارجاع های بینامتنیِ او غالباً به محور همنشینیِ سخنش، از جمله بازتولیدِ رمزگانِ زبانی، شیوه ی بیان و موسیقیِ شعرِ حافظ، محدود گشته است و از دیگر سو، گفتمان تاریخیِ او به ویژه در سه قطبِ جامعه، انسان و عشق، جدالی با سخن حافظ دارد.
۷۱۹.

کارکردهای عناصر حماسی و اساطیری شاهنامه در دیوان و حدیقه الحقیقه سنایی1(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سنایی شاهنامه فردوسی حدیقه الحقیقه دیوان اشعار سنایی عناصر حماسی و اساطیری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۳۲ تعداد دانلود : ۱۰۰۵
در ادبیات کلاسیک فارسی از سنایی به عنوان یکی از نخستین حلقه های نوآوری و گسترش درونمایه شعری در جهات مختلف مدحی، عرفانی و خصوصاً تعلیمی و حکمی نام می برند. او در پرتو بینش عرفانی و اخلاقی، نگرشی نو به مضامین و عناصر مختلف شعر- اعم از غنایی، حماسی و غیره- داشته است. در این جستار برآنیم تا به این پرسش پاسخ دهیم که سنایی چگونه عناصر حماسی و اساطیری شاهنامه را در حدیقه الحقیقه و دیوانش به کار گرفته است و شیوه نگرش وی به این عناصر چگونه بوده است؟ نگارندگان پس از مطالعه اشعار و استخراج این عناصر دریافتند که سنایی از آنها در چهار محور عمده زیبایی شناسی، تعلیمی، عرفانی و ستایشی بهره برده است و میزان کاربرد این عناصر به ترتیب کمیّت عبارت بوده از: ستایشی، تعلیمی، زیبایی شناسی و عرفانی.
۷۲۰.

بررسی تطبیقی مفهوم خرد در اندرزهای دینکرد ششم و شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خرد خردگرایی ادبیات تطبیقی شاهنامه فردوسی دینکرد ششم

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق شاعران و نویسندگان فارسی زبان بر یکدیگر
تعداد بازدید : ۱۷۳۲ تعداد دانلود : ۱۱۰۲
خرد در اندیشة ایرانی، شالودة جهان هستی است و جنبه های گوناگون زندگی مادی و معنوی انسان را در بر می گیرد. اندرزنامه های پهلوی، آیینة باورهای کهن زرتشتی هستند و خردگرایی در آنها نمود بارزی دارد؛ از آن جمله به کتاب ششم دینکرد، مهم ترین پندنامه به زبان پهلوی، می توان اشاره کرد. در شاهنامةفردوسی نیز که میراث دار اندیشه ها و ذخایر اندرزی پیش از اسلام است؛ خرد یکی از مفاهیم بنیادی است و در نقش ها و کارکردهای متنوع جلوه گر می شود. نگارندگان این مقاله می کوشند به شیوة تطبیقی و با تحلیل محتوا، نقش و جایگاه خرد را در اندرزهای دینکرد ششمو شاهنامهفردوسی بازنمایند. برپایة نتایج پژوهش، مفهوم خرد در این دو کتاب، همسانی های بسیاری دارد؛ خرد در دینکرد ششم، به جز معنای اصلی خود، نیروی فهم و درک، بخشی از نظام جامع دینی اورمزد است که خداوند از طریق آن، جهان را آفریده است و نگاهداری می کند؛ بنابراین همه نیکی ها و بدی ها برپایه آن سنجیده می شود. این نگاه به مفهوم خرد، در شاهنامهنیز بسیار آشکار است. برخی از اندرزهای خردگرایانة دینکرد ششمو شاهنامه، نه تنها ازنظر معنایی، بلکه در شیوة بیان و صور خیالی مانند تشبیه و تمثیل نیز به یکدیگر شباهت دارند.گفتنی است  برای برخی از همسانی های دینکرد ششمو شاهنامهشاهدی در متون دیگر پهلوی یافت نشد؛ چنان که در دینکرد ششمبرای بیان ارتباط خرد و دانش، تمثیل زیبای زمین و آب به کار رفته است و شبیه این تمثیل در شاهنامهنیز مشاهده می شود. این شباهت ها دلیلی بر تأثیر پذیری مستقیم شاهنامهاز دینکرد ششمیا منبع یکسان دو کتاب است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان