فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۸۱ تا ۳٬۱۰۰ مورد از کل ۳٬۶۷۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
ادبیات تطبیقی و مطالعات ترجمه از جمله رشته هایی هستند که در حصار مرزبندی های سنتی محدود نمانده اند و هر یک چه به صورت منفرد و چه در پیوندی مستمر و تنگاتنگ می توانند به دانشی فزاینده تر درباره ادبیات ، تاریخ ، و فرهنگ های گوناگون منجر شوند. با درهم تنیدن نظریات این دو رشته، با هدف رسیدن به نتایجی مطلوب می توان پژوهش هایی را به ثمر نشاند که انجام آن پژوهش ها در فضای محدود یک رشته ممکن نیست. نویسندگان مقاله حاضر می کوشند با اتخاذ نگرشی تاریخی بر نقاط تماس، تشابه، و یا تعامل میان این دو رشته تمرکز کنند و نشان دهند کدام حوزه ها از همکاری تطبیقگران ادبی و متخصصان رشته مطالعات ترجمه سود بیشتری می برند. از جمله این پژوهش ها می توان حوز ه های «تاریخ ادبیات»، «تاریخ ترجمه» و «مطالعات دریافت» را نام برد.
گذار به مدرنیته در شعر ابتهاج و مقایسه آن با مدرنیته غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هشتم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۳۰
7 - 27
حوزههای تخصصی:
در مباحث نقد ادبی سنت، و نوگرایی(مدرنیسم) یکی از اصلی ترین مسائل در حوزه هنر و ادبیات است. به ویژه در جوامعی که دوره گذار را طی می کنند، دشوارترین و در عین حال تکنیکی ترین مسأله است؛ به خصوص پیوند سنّت و نوگرایی. با ظهور آشکارای شعر نو در عرصه ادبیات فارسی چهره های سرشناسی پای در میدان نوپردازی نهادند که یکی از بارزترین این چهره ها هوشنگ ابتهاج (ه.الف.سایه) بود. شاعری که می توان گفت به ایجاد نوعی اتحاد و همبستگی محکم میان سنّت و مدرنیسم دست یافته است و این پیوند را در اشعارش به وضوح می توان دید. مقاله حاضر با بررسی اشعار ابتهاج جلوه های سنّت گرایی و نوگرایی در اشعار وی، و چگونگی پیوند این دو مقوله متمایز می پردازد؛ و نشان خواهد داد که هوشنگ ابتهاج نه مخالف سنت است و نه مخالف مدرنیته، بلکه در جهت پیوند میان آن دو از هیچ تلاشی فروگذار نیست.
درآمدی بر تاریخ تحول و نوگرایی در ایران و مصر با تأکید بر دیدگاه های عبدالرحیم طالبوف و رفاعه طهطاوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دهم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳۹
65 - 82
حوزههای تخصصی:
ایران و مصر در زمینه های گوناگون، مشترکات فراوانی با یکدیگر دارند. این مشترکات، مشابهت های زیادی را در مسیر تحولات این دو سرزمین ایجاد نموده که مهم ترین آن، زمینه های ایجاد تحولات فکری و علمی در هر دو کشور است. دو شخصیتی که در عصر نوین، نقش برجسته ای در بیداری مردم و تحولات فکری و علمی این دو کشور بر عهده داشتند؛ عبدالرحیم طالبوف تبریزی در ایران و رفاعه طهطاوی در مصر است. این دو اندیشمند، بحران عقب ماندگی علمی را در جامعه خود به خوبی احساس کردند و در پی یافتن راه برون رفت از آن و نجات کشور خویش، کوشش های فراوانی نمودند. این نوشته می کوشد تا نگرش و عملکرد این دو روشنفکر را درباره ضرورت تحول و نوگرایی فکری و علمی در جامعه خویش، مورد بررسی و مقایسه قرار دهد.
روایت زنانه از جنگ در هرس نسیم مرعشی و زارهای زنی به نام بیروت حنان الشیخ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
143 - 169
حوزههای تخصصی:
«نوشتار زنانه»، از رویکردهای مطرحِ نقد فمینیستی، روایت زنانه را متمایز از نوشتار مردان می داند؛ این تفاوت در کاربرد واژگان عاطفی، رنگ واژه ها، سوگندواژه ها، عبارات تعلّلی و مشدّدها و ویژگی های نحوی همچون کاربرد جملات دعایی (نفرین و دعا)، جملات توصیفی، جمله های پرسشی به شکل حدیث نفس، جملات کوتاه و ساده نویسی نمود می یابد. موضوعاتی همچون فراموش شدگی زنان، مردستیزی، خودجویی، دغدغه زیست و غلبه عشق رمانسی نیز از محتواهای زنانه است. نسیم مرعشی در هرس و حنان الشیخ، نویسنده زن لبنانی، در زارهای زنی به نام بیروت، زوایای مختلفی از موقعیت و جایگاه زنان در خانواده و جامعه جنگ زده را ترسیم کرده اند. در پژوهش حاضر، به روش توصیفی تحلیلی و با رویکرد تطبیقی، روایت زنانه از جنگ در این دو رمان و تأثیر جنگ بر زندگی زنان و محدودیت های جنسیتی آنان در جامعه مردسالار توصیف و نشان داده شده که نویسندگان زن بیشتر بر عواقب خانمان برانداز جنگ تأکید دارند و براساس روحیات زنانه خود، با بیان عاطفی، غم و فداکاری هایشان در جنگ را روایت کرده اند و هیچ گاه ستایشگر جنگ نبوده اند. هر دو نویسنده، با بهره گیری از تعابیر عاطفی زنانه، ذکر رنگ واژه ها، سوگند و جملات دعایی و عاطفی و پرسشی، ساده نویسی و جملات کوتاه به مضامینی همچون نقد فراموش شدگی زنان، مردسالاری، خودجویی، عشق و... پرداخته اند.
رد پای اندیشه های غزالی در تحفه الوزراء علی بن مجدالدین شاهرودی بسطامی(مصنفک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
207 - 236
حوزههای تخصصی:
کتاب «احیاء علوم الدین» را کارنامه گرانقدر غزالی در دوران عزلت او دانسته اند. این اثر اگرچه مخالفان و موافقان بی شمار داشته اما تأثیری ماندگار بر بزرگان علم و ادب بر جای گذاشته است. «تحفه الوزراء» اگرچه چهار قرن بعد از تصنیف «احیاء علوم الدین» به رشته تحریر درآمده اما در زمره آثاری محسوب می شود که از روش کار غزالی در تبویب و تقسیم علوم و اخلاق تأثیر پذیرفته است. البته این تأثیرپذیری منحصر به ساختار اثر نیست بلکه اشتراک و شباهت شرایط اجتماعی هر دو مصنف، پایه ها و ساختار فکری و اندیشه های سیاسی آنان و منابع و مآخذ این دو اثر، به خوبی تأثیر رویکرد و اندیشه های غزالی را بر علی شاهرودی بسطامی نمایان می سازد. اهتمام نگارنده در این پژوهش بر آن است تا ضمن معرفی نسخه «تحفه الوزراء» و مؤلف آن به تأثیر و بارتاب اندیشه های غزالی در «احیاء علوم» بر این اثر، بپردازد. اهمیت این نگاشته از یک سو در پرداختن به اثری است که در جامعه ای غیر فارسی زبان تصنیف شده و نگارنده آن چون خود اثر، تا کنون ناشناخته باقی مانده است و از سوی دیگر تأثیر متمایز و موسع غزالی را در طول تاریخ فرهنگ اسلامی آشکار می سازد.
هم سنجی خوانش های شاعران معاصر مصر از اسطوره ایزیس و اوزیریس (با تکیه بر شعر أمل دنقل، صلاح عبدالصبور و احمد عبدالمعطی حجازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاعران معاصر مصر به منظور پرهیز از گزارشگری وخطابه گرایی در انتقال مفهوم و در راستای اصالت بخشی به متن و نمادین ساختن آن به الهام گیری از اسطوره روی آوردند و کوشیدند هنرمندانه مفاهیم مورد نظر ذهنی خود را به مخاطب شعری انتقال دهند؛ لذا شعرشان سخت با میراث و از جمله میراث اسطوره ای در هم تنیده شد. دو تن از شخصیت های اسطوره ای به کار گرفته در شعر این دسته از شاعران، اسطوره ایزیس و اوزیریس می باشد که عموماً دال بر حاصلخیزی، خیزش و زندگی دوباره دارد. در پرتو حضور چشمگیر این دو چهره اسطوره ای و نقش محوری آنها در القای مفاهیم، پژوهش حاضر می کوشد با رویکرد کیفی و روش توصیفی- تحلیلی چگونگی حضور و شیوه های فراخوانی و به کارگیری آندو شخصیت را از سوی سه شاعر برجسته و معاصر مصر یعنی «امل دنقل»، «صلاح عبدالصبور» و «احمد عبدالمعطی حجازی» مورد بررسی و همسنجی قرار دهد؛ از آن روی که آنان کوشیدند از رهگذر این اسطوره بین زمان گذشته و حاضر و تجربه شخصی و جمعی پیوند و یگانگی ایجاد نمایند و رمزگونه از شرایط زمانه سخن گویند. چنین استنباط می شود که شاعران یادشده به رغم تفاوت در گرایش های شعری، تلاش کردند ضمن ایجاد همسویی بین شخصیت اصلی اسطوره و واقعیت های سیاسی- اجتماعی کشورهای عربی، شکوه و حاصلخیزی گذشته را به وطن برگردانند و شرایط نابسامان آن را به چالش بکشند.
تأثیرپذیری از سبک حافظ در دیوان صائب تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۵
371 - 391
حوزههای تخصصی:
ادبیات مقایسه ای، یکی از شاخه های جدید تحقیقات و پژوهش های ادبی است. در حوزه زبان و ادب فارسی شاعران و نویسندگان، میراث شکوهمندی بر جای گذاشته اند که آیندگان همواره از آن بهره برده اند. یکی از برجسته ترین شاعران زبان و ادبیات فارسی، حافظ شیرازی است. او انقلابی در شعر و غزل به وجود آورد و همواره بر شاعران پس از خود تأثیرگذار بود. پس از سبک عراقی که حافظ در آن طبع آزمایی و زیست کرده است، سبک هندی در ادبیات پای گذاشت. یکی از شاعران برجسته این سبک صائب تبریزی است. صائب تحت تأثیر غزلیات خواجه ، غزلیاتی سروده است. اشتراکات وزنی، مضمونی و محتوایی از مشابهات این غزلیات است. نگارنده در این پژوهش بر آن است تا به بررسی تأثیر سبک حافظ بر اشعار صائب تبریزی بپردازد. به این منظور اشعار در دو حوزه نقد مضمونی و نقد ساختاری مورد بررسی قرار گرفتند.
شخصیت پردازی در رمان «برخورد» دانیل استیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۰
33 - 49
حوزههای تخصصی:
آشنایی و ارتباط ملت های مختلف و شناخت ادبیات آن ها همواره بستری مناسب برای ایجاد تغییر و تحولات فرهنگی و اجتماعی بوده. نویسندگانی که خود را جزئی از مردم، و حرکت های اجتماعی و فرهنگی می دانند با ثبت این تحولات و تعاملات فرهنگی و اجتماعی، باعث رشد و شکوفایی ادبیات و هویت فرهنگی ملت ها می شوند. از آنجا که ادبیات داستانی و شخصیت پردازی، از زمینه های جالب توجه و مهم در عرصه پژوهش است، اساس داستان بدون شخصیت را نمی توان تصور کرد. بی شک یکی از عناصر مهم و کلیدی که در داستان نویسی امروز بسیار حائز اهمیت است و تعیین کننده در شکل و روند داستان می تواند باشد، شخصیت و شخصیت پردازی است. شخصیت در اثر نمایشی و روایتی فردی است که تمام کیفیت های روانی و اخلاقی او در قول و فعل باید وجود داشته باشد. در این پژوهش، نگارنده به بررسی شخصیت و شخصیت پردازی در کتاب «برخورد» دانیل استیل پرداخته است. مواردی از قبیل چگونگی توصیف شخصیت ها(مستقیم و غیر مستقیم)، ساده و جامع بودن، پروتپ ها، شاخصه های درونی و شاخصه های بیرونی و...؛ پس از استخراج مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. در پایان برای سهولت در درک شخصیت های موجود در داستان جداولی ارائه شده است. روش تحقیق در این پژوهش به صورت کتابخانه ای و فیش برداری می باشد.
چشم اندازهای مشترک سعدی و هانری دو مونترلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هشتم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳۱
23 - 39
حوزههای تخصصی:
هانری دو مونترلان یکی از نویسندگان قرن بیستم فرانسه است که منابع الهام خود را در متون کهن شرقی می جوید. وی بارها شیفتگی خود به سعدی را ابراز می کند و تحوّلات فکری و روحی خود را منطبق بر اندیشه این شاعر ایرانی جلوه می دهد. در آثار این دو نویسنده مضامین مشترک در خور توجهی به چشم می خورد که مهم ترین آن ها پرهیز از مطلق گرایی است. این اندیشه، ایشان را به تسامح در برابر عقاید گهگاه متضاد سوق می دهد. در مطالعه آموزه های اخلاقی ایشان نیز به نقاط اشتراک قابل توجهی برمی خوریم؛ چراکه هر دو، اخلاق را پدیده ای برآمده از خرد می دانند و غایت آن را در بهره گیری از مواهب زندگی می جویند.
تحلیل مضمون و ساختار سروده های سیاسی یوسف الخطیب و ملک الشعرای بهار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۸
551 - 574
حوزههای تخصصی:
تحلیل ساختاری و محتوایی در زبان صرفاً نمایی روبنایی نیست، بلکه بر عکس بخش اساسی از معنای رسانده شده توسط شاعر را تشکیل می دهد. این نوع تحلیل، از میان گونه های کاربرد زبان، بیش از همه به زبان در ادبیات توجه نشان می دهد و بخش عمده پژوهش ها در این شاخه مطالعاتی بر شناسایی سبک های ادبی، زبان شخصی و فردیتِ خلّاق مولّف متمرکز است. یوسف خطیب از جمله شاعران سیاسی معاصر فلسطین می باشد که خود عضو حزب بعث سوسیالیستی عربی بود که فعالیّت های سیاسی بسیاری از خود بر جای گذاشته است و دیوان شعری وی پُر از مفاهیم سیاسی پیرامون جهان عرب است که در وراء این اشعار بر عنصر مقاومت و پایداری تأکید دارد. شباهت های مفاهیم شعری یوسف الخطیب و ملک الشعرای بهار نگارندگان را بر آن داشت تا اشعار این دو را از منظر محتوایی و ساختاری مورد بحث و بررسی قرار دهند. نگارندگان در پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی- تحلیلی به بررسی و نقد داده ها می پردازند.
بررسی کرامات امام علی(ع) در اشعار مولانا جلال الدین بلخی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
487 - 510
حوزههای تخصصی:
کرامات و معجزات از جمله مباحث مطرح در آثار ادیبان و شاعران پارسی گوی بوده است. از زمانی که سنایی عرفان را به طور عملی وارد شعر نمود و زمینه برای ظهور عرفا و شاعران بزرگ فراهم شد، شعر به عنوان تجلی گاه خصال و کرامات شخصیت های بزرگ دینی و ملی گردید. در این بین جایگاه امام علی(ع) به عنوان شخصیتی دینی و مذهبی غیر قابل انکار است. مأثورات عرفانی امام علی(ع) در آثار عرفا و شعرا منبع الهامات شعری و نویسندگی این گروه از جامعه گردید. مولانا به عنوان یکی از عرفا و شعرا برجسته در نضج و گسترش عرفان اسلامی نقش بی بدیلی ایفا نموده است و بررسی آثار وی برای درک بهتر ظرایف این عرصه می تواند راهگشا باشد. این مقاله در صدد است، به روش توصیفی- تحلیلی، به بررسی کرامات امام علی(ع) در آثار مولانا جلال الدین رومی بپردازد. این پژوهش بر آن است که نشان دهد که علی رغم سنی مذهب بودن مولانا ، وی ارادت خالصانه ای نسبت به امام علی(ع) داشته و همواره از کرامات ایشان در اشعار و فحوای کلامش یاد کرده است.
بررسی تصاویر آپوکالپتیک در شعر خلیل حاوی در پرتو تصاویر آپوکالپتیک کتاب مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
363 - 382
حوزههای تخصصی:
ادبیات آپوکالیپتیک را می توان قسمی ادبیات آرمان گرایانه به شمار آورد که در آن شاعر- نویسنده از وضع اکنونی جامعه خود و گردش امور ناخرسند و ناراضی است و با استمداد از قوه تخیل آفرینشگرانه اش در پی ایجاد جهانی آرمانی، جهانی غیر از جهان اکنونی است. در این نوع از ادبیات، هیمنه اضطراب و فروبستگی ها و نابهنجاری های سیاسی، اجتماعی و دینی و ناتوانی در غلبه برآن، نگاه شاعر- نویسنده را به آینده معطوف می دارد، بدین سان زمان حال منشأ و خاستگاه آگاهی تاریخی او می شود و زمان حال را از منظر آینده مورد داوری و سنجش قرار می دهد. در جستار پیش رو تلاش بر آن است تا ضمن بررسی تصاویر آپوکالپتیکی و مؤلفه های آن در شعر خلیل حاوی به روش تحلیلی- تطبیقی به تطبیق آن تصاویر با تصاویر آپوکالپتیکی کتاب مقدس و نیز به بررسی میزان تأثیرپذیری خلیل حاوی از کتاب مقدس بپردازند. از نتایج برآمده از این پژوهش می توان به این دو نکته اشاره کرد: اولاً خلیل حاوی در تصاویر آپوکالپتیک شعرش کاملاً تحت تأثیر کتاب مقدس است. ثانیاً خلیل حاوی بهشت موعود خود را در این جهان بنا می کند.
الانحرافات الدلالیه باِلقاءِ نظرهٍ جدیده علی صناعه التشخیص في قصائد محمد الماغوط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۸
26 - 43
حوزههای تخصصی:
مجال المعنی هو من اکثر مستویات المرونه فی اللغه و لهذا یتحوّل اکثر من مستویاتها الاخری ، تُجمَع قصائدُ الشاعرِ الاجتماعیّ السوریّ، محمد الماغوط، فی ثلاثه کتبٍ شعریّه و هی « الحزن فی ضوء القمر»، «غرفه بملایین الجدران» و «الفرح لیس مهنتی» و تُری فیها کلّ انواع الانتهاکات الادبیه. احدی من هذه الانتهاکات، هی دلالیّه و التی تتضمن: التشبیه، التشخیص او التجسید و الکنایه و...تمّت دراسه فنّ او صناعه التشخیص کنموذجٍ لانواع الانتهاکات الدلالیّه فی اعمالِ هذا الشاعر المعاصر و ایضا" حاولنا اَن نُفَحِّص تعریفٍ دقیق و تقسیمٍ مناسب لتمییزِ استخدامِ التشخیص فی نصٍ ادبی. یوجدُ قسمان عامّان، احدُ من القسمان من حیثِ الدلالات اَی فی الکلمات و عبارات التی وُضعَت فیها صناعه التشخیص او التجسید و اَنّها تقعُ فی ایُّ مجموعه و قسم الثانی هو موقف النحوی لهذه الکلمات اَی اَنّها تُستخدم مرکبا" او کجمله او عبارهٍ تُنادی کالاِنسان، و فی کل فصلٍ یتمّ اِعطاء مثال من کتبه الشعریّه.
اندیشه دینی در اشعار ملک الشعرای بهار و احمد صافی النجفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هفتم بهار ۱۳۹۲ شماره ۲۵
49 - 71
حوزههای تخصصی:
اگر شعر و شاعری در خدمت خیر و صلاح جامعه باشد، و آن را به سوی اخلاق فاضله و ایمان به خدا سوق دهد؛ بدون تردید مورد تأیید اسلام است، که قرآن، پیامبر گرامی اسلام(ص) و اهل بیت(ع) هم از چنین شعری حمایت می کنند. از صدر اسلام تا حال با تمسک به سنت پیامبر اکرم(ص)، از شعر به عنوان سلاحی کارآمد و معنوی در دفاع از دین و مبانی آن، و نیز مقابله با تهاجم دشمن استفاده شده است . در این خصوص بهار و احمد صافی از نمونه های بارزی هستند که د ر لابه لای اشعارشان باورهای دینی و آموزههای اعتقادی، نمودی روشن دارد. تلاش این مقاله بر آن است که ظهور و بروز اندیشههای دینی، در اشعار این دو شاعر معاصر را با روش تحلیل محتوا بررسی نماید.
غم و اندوه و مرگ اندیشی؛ مفاهیم مشترک شعر الیاس ابوشبکه و شارل بودلر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۰
313 - 341
حوزههای تخصصی:
الیاس ابوشبکه شاعر معاصر لبنانی و شارل بودلر شاعر معاصر فرانسوی، از جمله شاعرانِ سرشناس رمانتیست هستند که مضامین مکتب رمانتیسم را به زیبایی کم نظیری در سروده های شان هویدا ساخته اند. شعر این دو شاعر، دربردارنده مضامین رمانتیکی مشترک فراوانی است که در این میان، حزن و اندوه و نیز مرگ اندیشی، بسامد و جایگاه درخوری را به خود اختصاص داده است، چراکه هر دو شاعر به سبب شرایط و مشکلات مشابه زندگی، نسبت به زندگی بدبین بوده و نگرشی همراه با حقد و کینه نسبت به آن داشتند، به طوری که می توان سراسر زندگی این دو شاعر رمانتیست را تمنای مرگ در میان انبوه مشکلات دانست. «أفاعی الفردوس» نام اثری است که الیاس ابوشبکه در سرایش آن، به شدت تحت تأثیر «گل های رنج» شارل بودلر بوده است چنانکه گویی برخی از مفاهیم موجود در اشعار ابوشبکه ، ترجمه اشعار بودلر می باشد. مقاله حاضر بر آن است با مقایسه اشعار این دو شاعر معاصر لبنان و فرانسه و تبیین مفاهیم مشترک در شعر آنان، تأثیرپذیری ابوشبکه از بودلر را به اثبات رساند.
والت ویتمن و احمد شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال ششم بهار ۱۳۹۱ شماره ۲۱
89 - 102
حوزههای تخصصی:
والت ویتمن و احمد شاملو هر دو از شاعران مدرن و نوگرا هستند که مشترکاتی در شعر آنان از نظر فرم و محتوا دیده می شود. مضامین مشترک شعری همچون طبیعت گرایی، انسان گرایی، اهمیت دادن به مسائل سیاسی- اجتماعی و توجه به جسم در کنار روح و جان در آثار هر دو مشهود است. از نظر سبک شعری نیز هر دو به رهایی از قید و بند قافیه و به کارگیری کلام آهنگین و گشایش راه جدیدی در شعر معتقدند. شاملو همچون ویتمن، زبان محاوره و غیر فاخر ادبی را وارد شعر کرد اما، به زبان فاخر ادبی و حماسی نیز توجه ویژه ای داشت و لحن حماسی و اسطوره ای شعرش از متون کتاب مقدس متأثر است. برخی از تقابل ها نیز در کار آن دو قابل مشاهده است. برای مثال شاملو اغلب به ستایش قهرمانان می پردازد؛ این قهرمان از دید او گاه یک مبارز و گاه معشوق وی است اما، والت ویتمن نه تنها به انسان، بلکه به نبات و حیوان و جماد نیز به دیده تقدیس می نگرد. بیان مسائل عرفانی در شعر ویتمن بیش از شاملو مشهود است.
نگاهی به ادبیات متعهّد در غرب و تأثیر آن بر شعر مشروطیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پنجم تابستان ۱۳۹۰ شماره ۱۸
135 - 152
حوزههای تخصصی:
ادبیات متعهّد از قرن هجدهم میلادی در اروپا آغاز شد و علیه حکومت های جابرانه جنبش هایی را به وجود آورد. این نوع جنبش های مردمی که بعدها سراسر جهان را فرا گرفت، در نخستین سال های سده بیستم منجر به قیام مشروطه در ایران شد.
این نوع ادبیات، که در شعر پیشین ایران بی سابقه بود، در گیرودار مشروطه به طرزی شگرف، جامعه ایران را به جنبش درآورد و شعر و ادب فارسی را از رکود هزار ساله رهایی داد. این مقاله نگاهی دارد به ظهور چنین ادبیاتی در غرب و تأثیر آن بر ادبیات معاصر ایران.
مطالعه تطبیقی لغات در نمونه هایی از اشعار مولانا، سنایی و عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۱
451 - 467
حوزههای تخصصی:
بی راه نخواهد بود اگر ادعا شود غیر از مولوی و حافظ شاعر دیگری نداریم که در میان خانواده های ایرانی، اصناف و طبقات مختلف جامعه، فرهیخته و بی سواد، فقیه و عامی، درویش و سلطان و... محبوبیت و نفوذ داشته باشد، تا آنجا که در خیر و شر و در تصمیمات مهم زندگی به کلام اش تأسی جسته و الگوی رفتاری می گیرند. کلمه، کلید ورود به دنیای شعر شاعر است، که به اَشکال مختلفی چون ترکیب، اصطلاح، اعلام، تلمیح و کاربردهای مجازی جلوه می کند؛ به رغم اهمیت بسزایی که در درک شعر دارد، هنوز به شکلی منظم و با رعایت اصول مدخل نویسی در یک کتاب جمع آوری و معنی نشده است. این مقاله اولین تلاش در این راستا می باشد که به روش کتابخانه ای و از طریق فیش برداری، مراجعه به شروح و تفاسیر معتبر و فرهنگ های لغت و اصطلاحات قدیم و جدید، تقدیم خوانندگان می گردد. ویژگی این رساله، «بیت محور» بودن معانی لغات و ترکیبات است، بدین معنی که هدف، تدوین یک فرهنگ لغت نبوده، بلکه غرض اصلی رفع مشکلات ابیات «مثنوی» مولوی - دفتر اول- بوده، بدین لحاظ از میان معانی متعدد و متفاوت برای یک لغت در فرهنگ های لغات و اصطلاحات، تنها معنایی که به کار بیت می آید و مناسب محور عمودی و افقی بیت است، ضبط گردیده است.
بررسی تطبیقی سندبادنامه ظهیری سمرقندی با همین داستان در متون عربی و فارسی (سندبادنامه: یک داستان در چند متن عربی و فارسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فصلنامه علمی- پژوهشی پژوهش های ادبیات تطبیقی دوره 10، شماره 3 پاییز 1401، صص 26-55 یکی از متون داستانی فارسی، سندبادنامه ظهیری است. این داستان که مرکب است از یک قصه اصلی و چندین قصه درونه ای، در متون عربی و فارسی متعددی روایت شده که عبارتند از: سندبادنامه عامیانه عربی، الف لیله و لیله، طوطی نامه نخشبی و جامع الحکایات. پرسش های این مقاله آن است که چه تفاوت هایی در این متون در روایت قصّه اصلی و قصّه های درونه ای وجود دارد و آیا بررسی این تفاوت ها می تواند پرتوی بر بعضی ابهامات این داستان به روایت ظهیری بتاباند؟ در پاسخ به این پرسش ها، وارد حوزه مطالعات ادب تطبیقی در چارچوب مکتب آمریکایی شده ایم، روایت ظهیری مبنا قرار گرفته و روایات دیگر با آن مقایسه گردیده است. نتیجه مقایسه نشان می دهد که در داستان اصلی در بعضی روایات، به جزئیات و روابط علّی و معلولی توجه بیشتری شده که با اتکاء به آن ها می توان برخی ابهامات داستان اصلی به روایت ظهیری را برطرف نمود. و این از اهداف مقایسه و نگارش این مقاله است. داستان های درونه ای در این متون کاملا مانند هم نیستند. پاره ای از داستان های درونه ای، با تفاوت هایی جزیی در همه متون مورد بحث ما مشترک است. پاره ای دیگر در روایت ظهیری آمده و در روایات دیگر نیامده، برعکس، بعضی داستان ها در روایت دیگر آمده و در روایت ظهیری نیست. عواملی که باعث این تفاوت ها شده اند، متعددند. محل ترجمه یا تألیف در شمار این عوامل است. قوّه تخیّل و خلاقیت مترجم و مؤلف یا مقصود آن ها از ترجمه و تألیف از دیگر عواملی است که کمابیش به اختلاف و دگرگونی این روایات دامن زده است.
مقایسه تطبیقی اندیشه های "فریدون مشیری" با "آلبر کامو"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال ششم پاییز ۱۳۹۱ شماره ۲۳
7 - 24
حوزههای تخصصی:
اندیشه های انسان و نحوه نگرش او به خود، خدا و ط بیعت، مکتب ها ی ادبی را ساخته است. با عنایت به این تأثیر عظیم، بر آن شدیم تا دو عبارت را که می تواند چکیده دو نظریه غربی و شرقی باشد، از منظر مقایسه بنگر یم. در ،» عصیان می کنم؛ پس هستیم « این قیاس، دریافتیم که آلبر کامو با عبارت تنها به یکی از ارکان آزادی انسان، یعنی عصیانگری توجّه نشان داده و احولانه به انسان نگریسته؛ بنابراین، به شناختی ناقص، نادرست و تک بعد ی از انسان دست یافته که باعث تبعید او از طبیعت خویش می شود . حال آن که ، اندیشمندانی چون فریدون مشیری، با پیش زمینه مذهبی و شناخت بهتر از انسان، او را با رشته "مهر و دوستی" به سایر موجودات پیوند زده و به نظر یه "وحدت در عین کثرت"، نظر دارد.