فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۳٬۶۵۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
خاقانی یکی از موفق ترین شاعرانی است که به آفاق بکر و رازناک سخن پارسی گام گذارده و سرافراز از گستره ی مه آلود الفاظ و معانی عبور کرده در شمار سرآمدان زبان فارسی جای گرفته است. در این مقاله تلاش شده است هر چند گذرا شعر و ابداعات هنری خاقانی بازکاوی شود و ستــرگی خاقانی در ابعاد مختلف از قبیل: وسعت تخیل و ترکیب، نازک خیالی های بی نظیر، اندیشه های صوفیانه ، قدرت ردیف پردازی و سیطره ی خاقانی به علوم گوناگون باز نموده گردد.
تاثیر شگرف و سرنوشت ساز خاقانی بر شیوه های عمومی بیان در زبان پارسی و گویندگانی که پس از او به آرایش کاخ سخن برخاستند ، هر گونه پژوهش را در زبان و بیان و شیوه های اندیشه وری او بایستگی می بخشد.
تحلیل عرفانی داستان هانسل و گرتل (برادران گریم) بر اساس آموزه های قرآن کریم و مثنوی جلال الدین مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گوتیک در ادبیات تطبیقی: بررسی برخی از آثار صادق هدایت و ادگار آلن پو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ﺑﻲگمان، صادق هدایت و ادگار آلن پو از تأثیرگذارترین و برﺟﺴﺘﻪترین نویسندگان داستاﻥهای کوتاه هستند که آثار آﻥها موردتوجه بسیاری از مترجمان، منتقدان و نویسندگان در سراسر جهان قرار گرفته است. هدایت و پو، داستاﻥنویسی سبک «گوتیک» را به جهان عرضه کردند که جاﻥمایه بیشتر آﻥها تاریکی، ترس و سخن از ناامیدی و مرگ است. هر دو نویسنده علاوه بر داستاﻥنویسی، در شعر و نقد نیز مهارت دارند. دروﻥمایه داستاﻥهای هدایت و پو از ویژﮔﻲهای ﺑﻲمانندی برخوردار است که به آﻥها ﺳﺒﻚ و سیاق خاصی بخشیده است. بااین وجود، تاکنون مطاﻟﻌﻪای درزمینه بررسی وجه تشابه این دو نویسنده انجام نشده است. از حوزﻩهای تحقیق در مکتب فرانسوی ادبیات تطبیقی ﻣﻲتوان به مطالعه ویژﮔﻲهای ادبی بین فرﻫﻨﮓها اشاره کرد. از منظر این مطالعه این امکان وجود دارد تا وجه تشابه ادبی این دو نویسنده را بررسی کرد. ویژﮔﻲ ﺷﺨﺼﻴﺖها و فضای حاکم بر داستاﻥ نموﻧﻪای از شباﻫﺖهایی است که این دو نویسنده را در کنار هم قرار داده است. در این نوشتار قصد داریم تا به مطالعه ﺷﺨﺼﻴﺖها و فضای آفرینش داستاﻥهای هدایت و پو بپردازیم و علاوه بر بررسی شباﻫﺖهای کلی آثار هدایت و پو، امکان درک دﻗﻴﻖتر آثار هر دو نویسنده و ﺟﻨﺒﻪهای مشترک داستاﻥهای آﻥها را فراهم آوریم. بدین منظور، از «تحلیل محتوا» به عنوان روش تحقیق استفاده شده است. یاﻓﺘﻪهای تحقیق، روند مشابهی درمورد ﺷﺨﺼﻴﺖپردازی و فضای داستاﻥ نشان ﻣﻲدهد؛ به طوری که تشتت فکری، پریشاﻥخاطری، انزوا و دروﻥگرایی در ﺷﺨﺼﻴﺖهای داستان موج ﻣﻲزند. فضای داستان نیز تأثیر بسزایی در انتقال اهداف نویسنده دارد.
بررسی تطبیقی سیمای امام مهدی (عج) در شعر معاصر فارسی و عربی (مطالعة موردپژوهانه: اشعار سید رضا موسوی هندی، شیخ محسن ابوالحب، سلمان هراتی و قیصر امین پور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اندیشة انتظار و بیان سیمای امام مهدی (عج) در شعر شاعران متعهّد به اهل بیت (ع) از دیرباز تاکنون؛ بویژه در شعر دورة معاصر، بوفور دیده می شود. شاعران معاصر، باب جدیدی را در زمینة شعر و ادب، به نام ادبیّات مهدوی گشودند و از دریچة شعر، امام مهدی (عج) را به عنوان منجی آخرالزّمان به تشنگان حقیقت معرّفی کردند. سیّد رضا موسوی هندی، شیخ محسن ابوالحب، سلمان هراتی و قیصر امین پور، از شاعران معاصر مطرح در ادبیّات متعهّد هستند. در مقالة حاضر، به روش توصیفی- تحلیلی و با استناد به شواهدی از اشعار این شاعران، به بررسی تطبیقی سیمای امام مهدی (عج) در شعر معاصر فارسی و عربی پرداخته شده است. مباحثی همچون ولادت امام عصر (عج)، غیبت، انتظار، بشارت به ظهور منجی آخرالزّمان و توصیف ویژگی های مدینة فاضلة مهدوی، از جمله مضامین مشترک در شعر شاعران مورد بحث است؛ امّا موضوعاتی همچون القاب، رجعت و نیز پاسخ به انحرافات در زمینة موضوعات مربوط به مهدویت، در شعر برخی از آنان همچون سیّد رضا موسوی هندی ملاحظه می گردد. شاعران معاصر فارسی زبان، با بیانی ادبی و با استفاده از تعابیر استعاری، کنایه و تشبیه به وصف و مدح سیمای امام مهدی (عج) پرداخته اند؛ در حالی که شاعران عرب بیشتر به صورت مستقیم به وصف سیمای امام مهدی (عج) پرداخته اند. افزون بر این، شاعران با اقتباس هنری و ادبی از تفاسیر آیات و روایات متواتر، به وصف امام مهدی (عج) پرداخته و به شعر خویش صفت جاودانگی و تأثیرگذاری بر مخاطب بخشیده اند.
شعر تجسمی (کانکریت) در نیم نگاهی تحلیلی، انتقادی و تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از جریان های مدرن شعری در اروپا و ایران، شعر «تجسّمی» (Concrete poetry) است. شعر «تجسّمی» یکی از هنجارگریزی های نوشتاری (Deviation) و برجسته سازی های زبانی (Foregrounding) است که از درهم آمیختگی شعر و گرافیک پدید می آید. در این جریان شعری، ساختار نوشتاری متن به گونه ای گزینش می شود که نوع چیدمان و طرز تلفیق حروف، واژه ها و جملات شعر، نوعی تصاویر دیداری قابل تأویل بیافریند. در این مقاله، اهتمام نگارنده بر آن است که با استفاده از شیوه های تلفیقی مختلف، از جمله ادبیات تطبیقی (Comparative Literature) در مفهوم آمریکایی و فرانسوی آن و با رویکرد مقایسة فرمالیستی، به نقد مقارنه ای و بررسی تأثیر و تأثّرات میان شعر «تجسّمی» با گونه های مشابه آن در شعر سنتّی ایران بپردازد. بدین منظور، شعر تجسّمی با گونه های مشابه آن در ادبیات کلاسیک ایران، از جمله انواع شعر توشیح (مشجّر، مطیّر، مدوّر و معقّد)، شعر مجسّم، موصّل، تدبیج، حرف گرایی، تصویرسازی، تجسیم (تجسّم)، مورد مقایسة فرمالیستی قرار گرفته است. نتیجة بحث، کشف تشابهات فراوانی است که بین شعر «تجسّمی» با نمونه های مشابه در شعر سنّتی فارسی به چشم می خورد. از جملة آن ها می توان به موارد زیر اشاره نمود: هنجارگریزی های نوشتاری، برجسته سازی، همانندی اشکال گرافیکی، آشنایی زدایی، بیگانه سازی و... . این همانندی ها را نمی توان حمل بر «توارد» نمود؛ چراکه با توجه به دلایل مختلف مذکور، بی گمان گیوم آپولینر در آفرینش «کالیگرام»هایش، متأثّر از شعرهای عینی و دیداری سنّتی فارسی، از جمله شعر «توشیح» بوده است.
بازتاب استعمارستیزی در اشعار ملک الشعرای بهار و احمد صافی نجفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اوایل قرن بیستم برای اعراب دوران حساسی بود. آن ها هنوز از استبداد عثمانی خلاصی نیافته بودند که به استعمار خارجی گرفتار آمدند و به نحوی تحت الحمایة استعمارگران شدند. در این میان عراق، همچون برخی کشورها، مورد توجه دولت استعماری بریتانیا قرار گرفت. از آن پس جنبش ها، شورش ها، و اعتراض هایی در این کشور عربی شکل گرفت، اما برای ملت ایران وضع به گونه ای دیگر بود. هر چند که ایران مستعمره نبود، اما استعمارگران در آن به سبب موقعیت ویژة استراتژیکی و ذخائر زیر زمینی و همسایگی با شوروی سابق نفوذ فوق العاده زیادی داشتند.
حضور استعمارگران در این سرزمین ها موجب موضع گیری ملت مسلمان در مقابل رفتار ظالمانة آنان شد. قشرهای مختلف مردم از سیاست مدار گرفته تا روشن فکر در برابر آن ها واکنش نشان دادند. در این میان نقش شاعران آزاد اندیش، به ویژه بهار و صافی نجفی، چشم گیر بود. آن ها با اسلحة قلم و شعر وارد عرصة مبارزه شدند و باب جدیدی در استعمار ستیزی گشودند. این مقاله درصدد است چگونگی بازتاب استعمار ستیزی در اشعار این دو شاعر را به شیوة تحلیل محتوا تبیین کند.
بررسی تطبیقی شخصیت، زندگی، احوال و اقوال ابراهیم ادهم و بودا
حوزههای تخصصی:
از دیرباز، بودا و ابراهیم ادهم به عنوان دو شخصیت موثر در تفکرات عرفانی دو قوم هند و ایرانی مطرح هستند. بودا متولد شمال هند است و با پایان دادن به دوران ریاضت خود، راهی را انتخاب کرد که بعدها ، آن را «راه میانه» نامید. ابراهیم بن ادهم نیز از قبیله ای منسوب به بکربن وائل در بلخ است که عمل قهرمانانه او در ترک تعلقات دنیایی و روی آوردن ایشان به زهد و فقر و عالم درون، از او چهره ای محبوب و متفاوت از دیگر صوفیان ساخت. شباهتهای موجود در خصوص نحوه تحول و زندگی عرفانی این دو در طول ایام، باور افراد را به این نکته نزدیک ساخته است که ابراهیم، بودای عرفان اسلامی است. لذا در این مقاله بر آن شده ایم که ضمن بررسی کامل زندگی این دو عارف، شباهتها، تفاوتها و ویژگیهای خاص آنها را از متون معتبر استخراج نموده و در پایان به این نکته دست یابیم که نشانه های موجود در شخصیت و زندگی آنها، بیانگر تفاوت آنهاست، نه یکی بودنشان.
پدیده های ایرانی در زبان و ادبیات عرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رابطة زبان فارسی و عربی را در سه سطح باید بررسی کرد: تأثیر عربی در فارسی، فارسی در عربی، ادبیات تطبیقی. در این مقاله که به مرحلة نخست می پردازد، نشان داده شده که از دوران ساسانی (= جاهلی عرب)، زبان عربی تعدادی واژة فارسی (105 واژه شناسائی شده) با مفاهیم آنها وام گرفته است. طی چهار قرن نخستین اسلامی، وام واژه های فارسی در عربی سخت کثرت یافت، چندان که تعداد آنها را می توان بین 2000 تا 2500 کلمه برآورد کرد. علاوه بر واژگان، فرهنگ ایرانی نیز با شدت و کثرتی چشم گیر به جهان عرب راه یافت و فرهنگ تازة عظیمی پدید آورد که پس از این، باید «فرهنگ اسلامی» خواند نه «عربی»
بررسی تطبیقی گسست رابطه اضافی در دستور زبان عربی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصطلاح گسست رابطه اضافی به معنای جدا کردن مضاف از مضاف الیه و خارج کردن یک ترکیب از صورت و حالت اضافی است و از آن جهت آن را گسست یا فک اضافه نامیده اند که مضاف از مضاف إلیه جدا شده و از حالت ترکیبی خارج می گردد. این عمل در دستور زبان عربی و فارسی قابل اجرا و دارای کاربرد بوده و مورد استفاده اهل دو زبان است.
هدف از این مقاله دست یابی به نقاط مشترک و تفاوت های میان این دو زبان در موضوع فک اضافه است؛ لذا از نوع توصیفی- تحلیلی و استنباطی با رویکردی تطبیقی می باشد.
از ره آورد پژوهش حاضر می توان به این مهم دست یافت که فک اضافه در هر دو زبان شیوه-های مخصوص به خود را داشته و بنا به علل مختلفی صورت گرفته است. هر چند به نظر می رسد که این علّت ها و روش ها در دو زبان عربی و فارسی در برخی موارد با هم اشتراک دارند؛ امّا می توان چنین استنباط کرد که هیچ کدام متأثّر از دیگری نبوده است.
مضامین مشترک میان حافظ و ابن فارض(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله، مقایسه و مقارنه مختصری است بین حافظ و ابن فارض؛حافظ، سراینده زیباترین و عالی ترلین شعر رندانه – عاشقانه و عارفانه با این فارض حموی مصری بزرگترین و مشهورترین شاعر عارف عرب با فاصله یکصدو شصد سال که دارای وجوه افتراق و اشتراک بسیار هستندو در این مقاله ، قصد بحث تفضیلی و پرداختن به اصول و مبانی مشرب فلسفی و اخلاقی و ممیزات مکتب عرفانی و تجزیه و تحلیل عناصر هنری وفنی و زیبا شناختی و خیال انگیزی و تناسبات در قالب و صورت در شعر آن نادره گوی نامدار نیست بلکه بیان گوشه ای ازمضامین مشترک و مفاهیم متشابه در شعر هردوگوینده دلسوخته عشق و شیفته و شیدای معشوق ازلی و معبود لم یزلی است که هر دو از باده محبت، مخمور و سرمست و فضاله قدح در دست.
انسجام متنی در غزلیات سعدی و بیدل دهلوی، بررسی و مقایسه ده غزل سعدی و ده غزل بیدل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش در پی بررسی و مقایسه عوامل ایجاد انسجام متنی در غزلیات سعدی و بیدل، دو تن از شاعران نامدار سبکهای عراقی و هندی است. این تجزیه و تحلیل بر اساس الگوی انسجام متنی هالیدی و حسن صورت می گیرد. در غزلیات مورد بررسی تعداد این عوامل به ترتیب عبارت است از: عوامل واژگانی، ارجاع، عوامل ربطی، حذف و جانشینی. وجود این عوامل، متن را از نوشته های پراکنده متمایز می سازد و متن را منسجم و همبسته می کند. تعداد عوامل انسجامی در غزلیات سعدی به طور محسوسی بیشتر و طول جمله ها کوتاهتر است. می توان این دو دلیل را از دلایل سادگی و فهم پذیری غزلیات سعدی نسبت به غزلیات بیدل دانست.
بررسی تطبیقی لخلاق از دیدگاه کانت و سعدی
حوزههای تخصصی:
سعدی یکی از بزرگ ترین، تواناترین و تأثیرگذارترین شاعران ایران است که در تمام فنون ِ سخنوری بر صدر نشسته است. اساس اندیشه های او را می توان در اخلاقیات جُست. آثار او مشحون از افکار اخلاقی است؛ نه تنها گلستان و بوستان که در جای جای آثارش ردپای اخلاقیّات دیده می شود. هدف این نوشتار آن است که تا ضمن ارائه نظریه اخلاق فضیلت دینی به عنوان تقریری دینی از اخلاق فضیلت در اندیشه و آثار سعدی که متأثر از آموزه های مَدرَسی او در نظامیه بغداد و تحت تأثیر شگفت انگیز امام محمد غزالی و نظام اخلاقی او شکل گرفته است، از یک سو؛ و تطابق و تمایز این اندیشه با افکار ایمانوئل کانت که از مهم ترین اندیشمندانِ تحول آفرین در زمینه فلسفه و اخلاق در جهان امروز محسوب می شود، از سوی دیگر؛ به بررسی و واکاوی بپردازد.
رویکرد تطبیقی – تحلیلی ملال و گریز از آن در اندیشه سنایی و شوپنهاور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ملال از بن مایه های اصلی فلسفه شوپنهاور است.او برای فائق آمدن بر آن، دو راهکارِ «ژرف اندیشی هنری» و «انکار خواستِ زندگی» (طریق زهد و پارسامنشی) را پیشنهاد کرده است.در نگاه متافیزیکی سنایی به هستی نیز ملال وجود دارد و راه های استحاله وگریز از آن، و مرگ هراسی- که در نظر او پیوند تنگاتنگی با ملال دارد- پناه بردن به ساحت شعر صوفیانه و نیز تجربه مرگ ارادی است. در این جستار با رویکردی تطبیقی- تحلیلی به این نتیجه رسیده ایم که در تجربه سنایی، ساحت عشق و حضور عاشقانه در هستی، راه حل دیگرِ گریز از ملال است؛ چیزی که در اندیشه شوپنهاور به اخلاق مبتنی بر شفقت و عشق شباهت دارد.