مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
سلمان
حوزه های تخصصی:
پرسش کلیدی این پژوهش، امکان درآمدن حقیقی مؤمنان به جرگه اهل بیت است. این پژوهش، بررسی دلالتی و سندی حدیث «سلمان منّا اهل البیت» را در پرتو دانش حدیث شیعه، رهیافتی مناسب به سوی پاسخ علمی به این پرسش می داند و نشان می دهد تعبیر «سلمان منّا اهل البیت» در دانش حدیث شیعه، دست کم بخش مشترک چند حدیث است که همگی با کاربرد «اهل البیت» در قرآن، پیوندی کامل دارند. این تعبیر، از نظر واژگانی دارای توا تر است. سند مجموعه احادیثی که این تعبیر در آن ها به کار رفته است، طیف کاملی شامل ضعیف، موثّق، حسن و صحیح را تشکیل می دهند. با این همه، می توان مجموعه احادیثی که این تعبیر در آن ها به کار رفته را از نظر سندی، صحیح و از نظر دلالتی، محکم به شمار آورد. این نوشتار، نشان می دهد رویکرد پیشوایان شیعه به امکان پیوستن مؤمنان به اهل بیت ، اثباتی و ملاک محور است. همچنین، کانون ملاک های مورد نظر پیشوایان شیعه و مهم ترین عنصر قرارگیری سلمان در دایره اهل بیت ، دانش ویژه اوست؛ دانشی که قدر متیقّن آن، آگاهی از ادیان گذشته است.
تعلیقات آیت الله جعفرى بر اصول کافى، هفده باب از کتاب الحجّة
حوزه های تخصصی:
آیت الله شیخ محمّد رضا جعفرى ضمن ترجمه انگلیسى کتاب اصول کافى، تعلیقات ارزشمندى بر آن افزوده است. در این گفتار، تعلیقات نگارنده بر هفده باب کافى آمده است. نگارنده در این تعلیقات، درباره سلیمان و ابوذر، حکومت عبّاسیان، نام بعضى از راویان احادیث، و درون مایه احادیث، نکات مهمّى بیان کرده است.
بررسی تطبیقی سیمای امام مهدی (عج) در شعر معاصر فارسی و عربی (مطالعة موردپژوهانه: اشعار سید رضا موسوی هندی، شیخ محسن ابوالحب، سلمان هراتی و قیصر امین پور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اندیشة انتظار و بیان سیمای امام مهدی (عج) در شعر شاعران متعهّد به اهل بیت (ع) از دیرباز تاکنون؛ بویژه در شعر دورة معاصر، بوفور دیده می شود. شاعران معاصر، باب جدیدی را در زمینة شعر و ادب، به نام ادبیّات مهدوی گشودند و از دریچة شعر، امام مهدی (عج) را به عنوان منجی آخرالزّمان به تشنگان حقیقت معرّفی کردند. سیّد رضا موسوی هندی، شیخ محسن ابوالحب، سلمان هراتی و قیصر امین پور، از شاعران معاصر مطرح در ادبیّات متعهّد هستند. در مقالة حاضر، به روش توصیفی- تحلیلی و با استناد به شواهدی از اشعار این شاعران، به بررسی تطبیقی سیمای امام مهدی (عج) در شعر معاصر فارسی و عربی پرداخته شده است. مباحثی همچون ولادت امام عصر (عج)، غیبت، انتظار، بشارت به ظهور منجی آخرالزّمان و توصیف ویژگی های مدینة فاضلة مهدوی، از جمله مضامین مشترک در شعر شاعران مورد بحث است؛ امّا موضوعاتی همچون القاب، رجعت و نیز پاسخ به انحرافات در زمینة موضوعات مربوط به مهدویت، در شعر برخی از آنان همچون سیّد رضا موسوی هندی ملاحظه می گردد. شاعران معاصر فارسی زبان، با بیانی ادبی و با استفاده از تعابیر استعاری، کنایه و تشبیه به وصف و مدح سیمای امام مهدی (عج) پرداخته اند؛ در حالی که شاعران عرب بیشتر به صورت مستقیم به وصف سیمای امام مهدی (عج) پرداخته اند. افزون بر این، شاعران با اقتباس هنری و ادبی از تفاسیر آیات و روایات متواتر، به وصف امام مهدی (عج) پرداخته و به شعر خویش صفت جاودانگی و تأثیرگذاری بر مخاطب بخشیده اند.
بازتاب اندیشة صوفیانه در داستان جمشید و خورشید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«جمشید و خورشید» یکی از منظومه های داستانی از نوع نظیره هاست. سلمان ساوجی، از گویندگان قرن هشتم، این داستان را در سال 736 هحری قمری و در 2988 بیت به رشتة نظم در آورده است و به سلطان اویس ایلکانی تقدیم کرده است. این داستان اگرچه داستانی عاشقانه است و شباهت های زیادی هم با داستان های منظوم عاشقانة پیش از سلمان دارد، امّا شیوة پرداختن شاعر به آن به گونه ای است که می توان چنین استنباط کرد که سلمان در این منظومه به دنبال آن است تا با درآمیختن عناصری از تصّوف با داستان عاشقانة خود، آن را از شکل یک اثر تقلیدی صرف بیرون آورد و آب و رنگی از نوآوری بدان ببخشد. از این رو، مثلاً مهراب که از شخصیّت های تأثیرگذار در داستان است، بیش از آنکه یک ندیم برای جمشید باشد، چنان که در داستان های عاشقانه می بینیم، تا حدّ زیادی خواننده را به یاد پیر طریقت در رهنمونی سالک برای رسیدن به معرفت می اندازد. شخصیّت جمشید و رفتارهای وی نیز در این منظومه غالباً حاکی از آن است که سرایندة داستان در پی آن بوده تا او را در جایگاه سالکی قرار دهد که به دنبال رسیدن به خورشید است؛ خورشیدی که از آن می توان به «خورشید معرفت» تعبیر کرد. سرانجام هم در پی مجاهدت های پیاپی و گذشتن از موانع متعدّد که یادآور هفت وادی سیر و سلوک است، به مقصود غایی خویش از این سفر پرفراز و نشیب عشق دست می یابد. در این نوشتار بر آنیم تا شواهد گوناگونی را که بیانگر تأثیرپذیری شاعر از برخی اندیشه های صوفیّه است، مورد بررسی قرار دهیم.
بازخوانی اشارات قرآن کریم به جایگاه ایرانیان(سوره محمد)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۸
7 - 30
حوزه های تخصصی:
محور اصلی سوره محمد که نام دیگر آن قتال است، مسئله جهاد و مسائل پیرامونی آن است. در آیات پایانی این سوره خداوند بعد از آن که حال کفار و بیماردلان و سستی آنان در امر قتال و حال مرتدین را بیان می فرماید، روى سخن را به مؤمنین برگردانده از این که مثل آن کفار و منافقین و مرتدین باشند و با مشرکین سازش نموده به سوى آنان متمایل شوند بر حذرشان می دارد و در ادامه آنها را دعوت به جهاد می کند و سپس به حب دنیا به عنوان مانعی در مسیر جهاد توجه می دهد و در نهایت چنین می فرماید که شما برای انفاق در راه خداوند فراخوانده می شوید؛ اما برخی از شما در این باره بخل می ورزند اما بدانید که اگر از فرمان خداوند روی گردان شوید خداوند به جای شما قومی را خواهد آورد که مانند شما نیستند و نسبت به جهاد و انفاق در راه آن سستی نمی کنند. در نوشتار پیش رو تلاش شده است با توجه به قرائن داخلی آیات و نیز روایاتی که در این زمینه وجود دارد به این سوال پاسخ داده شود که مقصود از قومی که در این آیات وعده آمدن شان داده شده است کیست؟ چنین به نظر می رسد که در روایات پیشوایان معصوم با شکل های مختلف از قوم فارس به عنوان مصداق قوم موعود یاد شده است و بسیاری از مفسران شیعه و اهل سنت نیز به قاطعیت و یا به عنوان یک احتمال قابل توجه این دیدگاه را پذیرفته اند.
بررسی ایهام تناسب و کارکردهای آن در غزل های سلمان ساوجی
حوزه های تخصصی:
ایهام و به خصوص ایهام تناسب نقش مهمی در هنری کردن شعر هر شاعری دارد. هدف از نگارش این مقاله نیز بررسی این صنعت بدیعی و کارکردهای آن در اشعار سلمان ساوجی است. ایهام تناسب مهمترین مختصه ی سبکی شعر سلمان است و از آن برای ایجاد ابهام هنری، موسیقی شعر، برجسته سازی معنا، گسترش زبان، تزئین هنری و انسجام بهره برده است. ایهام تناسب به گونه ای در شعر سلمان به کار رفته است که می توان هر دو معنی را مد نظر داشت یا این که انتخاب یکی از دو معنی بسیار دشوار است، این موضوع سبب ایجاد ابهام هنری در شعر وی شده است. همچنین از طریق تقابل و تناظرهای ایجاد شده از طریق ایهام تناسب، موسیقی شعر خود را غنی کرده است. با ارتباطی که از طریق ایهام تناسب در بین کلمات شعر ایجاد می کند، انسجام شعر وی نیز بسیار قوی شده است. همراه شدن ایهام تناسب با صنایع بدیعی و صورخیالی همچون تضاد و ترادف، تلمیح، تشخیص، حس آمیزی، تشبیه، استعاره، مجاز و به خصوص کنایه، موجب شده تا زبان شعر سلمان از زبان نثر فاصله بگیرد، ظرفیت زبان شعر وی برای برانگیختن عواطف خواننده بالا برود و با توجه به این که خواننده در کنش خواندن و خلق معنا مشارکت می یابد، به یک خواننده فعال تبدیل شود و در نتیجه به التذاذ هنری دست بیابد.
بازخوانی اشارات قرآن کریم به جایگاه ایرانیان (سوره جمعه)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۰
7 - 20
حوزه های تخصصی:
آیات آغازین سوره جمعه از برانگیخته شدن پیامبر خاتم؟ص؟ در میان امیین سخن می گوید و این که آن حضرت بر آنان آیات قرآن را تلاوت می کند و موجبات تزکیه آنان را فراهم می آورد و به آنها کتاب و حکمت می آموزد و در ادامه به کسان دیگری اشاره شده که در آینده خواهند آمد و از تلاوت ها و تزکیه و تعلیم کتاب و حکمت رسول بهره خواهند برد «و آخرین منهم لما یلحقوا بهم». نوشتار پیش رو درصدد حل این مسئله است که مقصود از آن کسان دیگر کیست. به حسب پاره ای از احادیث آیه مورد نظر ناظر به قوم فارس است و این دیدگاهی است که مفسران شیعه و سنی آن را به عنوان یک احتمال قابل توجه مطرح کرده و بلکه برخی از مفسران آن را بر سایر احتمالات ترجیح داده اند. در نوشتار پیش رو با روش توصیفی تحلیلی ابتدا روایات مربوط به آیات مورد نظر نقل و تحلیل خواهند شد و در ادامه دیدگاه مفسران در این باره مورد کنکاش قرار خواهد گرفت. چنین به نظر می رسد که با توجه به روایاتی که در این باره وجود دارد دیدگاهی که آیه مورد نظر را ناظر به قوم فارس می داند کاملاً موجه و به عنوان یک احتمال قوی قابل دفاع است.
واکاوی ریشه ها و اندیشه ها در سه روایت تاریخی از «سلمان و دشت ارژنه»(مقاله علمی وزارت علوم)
شخصیت حضرت علی (ع) در فرهنگ و ادبیات عامه ایران زمین گاه با تاریخ، گاه با اسطوره، گاه با روایتهای دینی و گاه با تخیل پیوند خورده است. یکی از قصه های عامیانهای که تبلوری از مصادیق فوق است قصۀ سلمان و دشت ارژنه است که توسط مناقب خوانان چندی نظیر سید علی (قرن هشتم)، افجنگی (قرن نهم و دهم) و آتشی شیرازی (قرن دهم) به نظم کشیده شده است. مسئلۀ اصلی این مقاله تحلیل قصۀ سلمان و دشت ارژنه در این سه روایت است. برای تبیین این مهم، این روایت ها را در سه بخش بررسی کردهایم: ۱.معرفی نوع ادبی روایات سلمان و دشت ارژنه؛ ۲ .تحلیل ساختاری و محتوای روایات؛ ۳.درنگی بر پشتوانۀ روایی، تاریخی و اسطورهای این روایات. نتیجۀ این پژوهش که با روش توصیفی تحلیلی انجام شد نشان می دهد که داستان سلمان و دشت ارژنه در هر سه روایت در قالب گونۀ ادبی ولایت نامه سروده شده است که به دلیل ساختار داستانی روایی بستری مناسب برای سرودن قصه های عامیانه است. کلیت این داستان، پشتوانۀ روایی ندارد، اما پارهای از آن که به بیان کرامات و معجزات حضرت علی (ع) اختصاص دارد در کتب روایی مذهبی تأیید می شوند. همچنین بخش هایی از داستان با اسطوره ها و باورهای عامیانه پیوند خورده است. این پژوهش نشان داد بخشهایی که به این داستان در گذر زمان اضافه شده است بر وجهۀ عامیانه و اسطورهای آن افزوده است.