فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۴۱ تا ۷۶۰ مورد از کل ۳٬۶۵۰ مورد.
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۵
71 - 94
حوزههای تخصصی:
حقوق در ادبیات آینه ای است از میزان تأثیرپذیری ادبیات از حقوق جامعه؛ مانند قدرت حاکم بر جامعه یا روابط حقوقی بین مردم و نحوه ای که ادبیات از قانون، عدالت و مسائل گوناگون حقوقی صحبت می کند. پژوهش حاظر فرآیند بازتاب مفاهیم حقوقی در متون «کلیله و دمنه» و «گلستان» را با روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای مورد بررسی قرار داده است. مفاهیم استخراج شده در آثار مورد تحقیق، بیش تر در قالب تمثیل نمود پیدا کرده اند مانند اصل شخصی بودن جرم، تناسب جرم و قصاص، قتل، دزدی، رشوه، شهادت، عفو، سوگند، قصاص، مجازات و انواع آن. قاضی نیز به عنوان اصلی ترین رکن نظام قضایی باید دیندار، عادل، اعلم، عاقبت اندیش و مخالف رشوه خواری باشد. از نتایج تطبیقی بدست آمده اینکه اکثر مفاهیم استخراج شده علاوه بر مطابقت با مواد نظام حقوقی معاصر، امروزه هم کاربرد خاص خود را دارند.
تقابل اژدها با جانوران دیگر در اساطیر ایران و جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۵
271 - 290
حوزههای تخصصی:
اژدها موجودی افسانه ای و عجیب که تقریباً به شکل سوسمار و یا مار غول پیکر تصویر شده و در تمامی اساطیر جهان نقش پررنگی دارد. این موجود اساطیری در فرهنگ تمام ملل به جز چین، نماد پلیدی و ناپاکی است که از دهانش آتش بیرون می جهد و دشمن انسان و موجودات دیگر است، و قصد دارد که انسان را از بین ببرد و جهان را نابود کند و در این نقش جنبه اهریمنی و دیوخویی آن بیش تر نمایان می شود. بر همین اساس، در افسانه ها و اساطیر جهان، قهرمانان و پهلوانان پیوسته با این حیوان بدسرشت، در نبرد هستند تا جهان را از وجود آن پاک کنند. حاصل پژوهش نشان می دهد که این حیوان بدسرشت و اهریمنی، نه تنها با قهرمانان نبرد می کند، بلکه با موجودات و جانوران دیگر هم رابطه خوبی ندارد و شواهد و تصاویر به جا مانده از گذشته حکایت از آن دارد که با حیوانات افسانه ای دیگر نظیر سیمرغ و شیر هم در حال نبرد بوده است. در تصاویر به جا مانده، حتی نبرد دو اژدها نیز دیده شده است.
بررسی تطبیقی مضامین منظومه غنایی «هشت بهشت» امیرخسرو دهلوی و «جواهر الأسمار» الثغری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۵
475 - 494
حوزههای تخصصی:
امیرخسرو دهلوی (651- 725ش) از عارفان نامدار پارسی گوی هندوستان، در نیمه دوم قرن هفتم و اوایل قرن هشتم هجری است. او در مثنوی سرایی تابع نظامی گنجوی است. یکی از مثنوی های امیرخسرو که به تقلید از «هفت پیکر» نظامی سروده منظومه «هشت بهشت» است. او در تدوین حکایات «هشت بهشت» به کتاب «جواهر الأسمار» عماد بن محمد الثغری نظر داشته است. امیرخسرو چند حکایت «هشت بهشت» را از کتاب «جواهر الأسمار» عیناً نقل کرده و حتی در بخش های زیادی از متن «هشت بهشت»، عبارات و جملات این اثر را وام گرفته و اقتباس کرده است. کتاب «جواهر الأسمار» مشتمل بر یکصد حکایت است که طی پنجاه و دو شب از زبان طوطی بازگو می شود تا زن جوان بازرگانی را از خیانت به شوهر باز دارد. اکثر حکایات و افسانه های «جواهر الأسمار» و «هشت بهشت» بر مکر زنان استوار است. بخشی از درونمایه حکایات هر دو اثر پیمان شکنی زنان و تظاهر آنان به ستر و صلاح است. با توجه به اینکه کتاب «جواهر الأسمار» یکی از مهم ترین الگوهای کار امیرخسرو در «هشت بهشت» بوده و اینکه هر دو اثر در هند تدوین شده اند وجوه مشترک بسیاری با هم دارند. مقاله حاضر می کوشد به بررسی مضامین مشترک هر دو اثر غنایی بپردازد.
نقد تحلیلی شرح های ختمی لاهوری و جمال آفتاب از منظر عشق و عرفان بر دیوان حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
451 - 466
حوزههای تخصصی:
تا کنون شرح ها و تفسیرهای زیادی بر دیوان حافظ نوشته شده است. این شرح ها عمدتاً یا به طور کلی اشعار حافظ را عاری از گرایش های عرفانی می دانند؛ یا تعبیر و تفسیر آن ها صرفاً عرفانی است و نگاهشان به تمامی غزلیات یک نگاه عارفانه است. سؤال مهمی که در این مورد پیش آمده است، این است که آیا این گونه نگاه ها به دیوان حافظ منطقاً درست است یا راه میانه ای هم وجود دارد؟ نگارنده بر این باور است که نگاه جزمی و صرفاً یکسویه به این اثر هنری روا نیست. در این مقاله تلاش شده است تا با تکیه بر چند بیت از دیوان حافظ و مقایسه دو شرح کامل عرفانی، غیر عرفانی بودن بعضی از اشعار حافظ نیز مشخص شوند. دو تفسیر عرفانی که دست مایه تحقیق در این مقاله قرار گرفته اند، عبارت اند از «جمال آفتاب و آفتاب هر نظر» از علی سعادت پرور که در سال 1380 به چاپ رسیده است، و دیگری «شرح عرفانی ختمی لاهوری بر دیوان حافظ اثرابوالحسن عبدالرحمن ختمی لاهوری» که در نیمه اول قرن یازدهم در هند به رشته تحریر درآمده است.
بررسی تطبیقی دریافت در رمان «دوبلینی ها» اثر جویس و «زنده بگور» صادق هدایت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
31 - 52
حوزههای تخصصی:
نظریه دریافت، بر این فرض استوار است که مخاطب، خود، تولید معنا می کند. در این نظریه هر مخاطب بر اساس موقعیت اجتماعی، تاریخی و تجربه ذهنی اش، از متن درک و برداشتی دارد که این برداشت، ادراک و توقع او را از آنچه هست، بالاتر می برد و او دیگر مخاطب قبل از خواندن آن متن نیست. یکی از روش های نویسندگی جیمز جویس (1882-1941م) و صادق هدایت (1281-1330ش)، استفاده از عناصر نظریه دریافت است. آن ها به خوبی توانسته اند، خوانندگان را با متن همراه سازند. هدف اصلی این مقاله، یافتن نمونه های از عناصر نظریه دریافت(فضای باز، فرجام باز، پایان دور از انتظار، زنجیره های نامطمئن، اشاره به بخش هایی از متنی دیگر، نوشتن بر اساس بافت فرهنگی و طرح پرسش) می باشد که با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و به شیوه تحقیق کتابخانه ای انجام شده است. نگارندگان مقاله بر آن اند تا با ارائه مثال هایی از داستان های کتاب «دوبلینی ها» و مجموعه داستان «زنده بگور» شیوه های استفاده جویس و هدایت را از نظریه دریافت، بررسی و تبیین نمایند.
معادل یابی واژگان و عبارات در ترجمه عربی دفتر چهارم مثنوی معنوی (مطالعه موردی ترجمه علی عبّاس زلیخه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸
125-137
حوزههای تخصصی:
ترجمه متون ادبی به ویژه شعر در انتقال اطّلاعات و تبادل فرهنگ ها بسیار مهم است. با این حال، دشواری هایی نیز دارد. مترجم متون ادبی باید شرایط ویژه ای داشته باشد که نتیجه آن، درک دقیق و عمیق زبان مبدأ و تسلّط کافی به زبان مقصد، برای انتقال بار معنایی متون ادبی است. با توجّه به اینکه اساسی ترین هدف ترجمه از زبانی به زبان دیگر، یافتن معادل برای القای معنی و پیامی از زبان نخست به زبان دوم است، نگارندگان بر آن شدند تا با تطبیق ترجمه عربی مثنوی معنوی با متن فارسی آن به روش توصیفی - تحلیلی، حوزه واژگان و عبارت های ترجمه عربی را نقد و بررسی کنند و میزان موفّقیّت مترجم را در این باره مشخّص سازند. نتیجه بررسی و تحلیل نشان داد که معیارهای صحّت و درستی ترجمه در برخی از موارد در ترجمه عربی اشعار رعایت نشده است و علی عبّاس زلیخه در مواردی در انتقال بار معنایی و روح حاکم بر اشعار مولانا موفّقیّت چندانی نداشته است. مترجم، ضمن پایبندی بیش از حد به ترجمه واژه به واژه زبان مبدأ، معنا و مفهوم مورد نظر شاعر ایرانی را تاحدودی مختل کرده است.
بررسی تطبیقی تأثیرگذاری مضامین قرآنی در مورد مسیحیت در اشعار احمد شوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۳
179 - 208
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر به موضوعاتی در زمینه مسیحیت همچون القاب و صفات بارز حضرت عیسی علیه السلام ، ولادت و معجزات آن حضرت، پرداخته است. همچنین مسأله به صلیب کشیده شدن حضرت عیسی(ع) و عروج ایشان و اناجیل معتبر در میان مسیحیان که از کانونی ترین مسائل آیین مسیحیت به شمار می آید، مورد بحث واقع شده است. تفرقه در مسیحیت، اصحاب عیسی(ع) و مراتب روحانیت مسیحی از دیگر مطالب مورد گفت وگو در این مقاله است. این پژوهش بر آن است که هر یک از مضامین مورد بحث در اشعار شوقی را با تأکید بر آیات قرآن کریم، مورد بررسی قرار دهد و در صورت لزوم مقایسه ای با متون مسیحی و اسلامی انجام دهد و نحوه اثرپذیری شاعر از آن متون را بیان کند.
تحلیل سازو کارهای اولیپینی در رمان بیوتن رضا امیرخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در رمان معاصر، به کار بردن یک سری قواعد و الزامات دغدغه برخی از رمان نویسان است؛ چرا که به نظر می رسد رمان برخلاف شعر از قواعد خاصی پیروی نمی کند. در ادبیات فرانسه، گروه ادبی موسوم به اولیپو [1] با ابداع الزامات [2] و قواعدی که در انواع ادبی علی الخصوص رمان به کار می رود توانسته است آثار ادبی منحصر به فردی خلق نماید. در این میان، نکته قابل توجه آن است که برخی از نویسندگان غیر اولیپینی سبک نوشتاری شان قابل مقایسه با سبک این گروه ادبی است. رضا امیرخانی از جمله نویسندگان ایرانی است که توانست با نگارش رمان بیوتن که ساختار مشخص دارد، رمانی مشابه رمان اولیپینی خلق کند. مطالعه حاضر نشان می دهد که رضا امیرخانی در این رمان توانسته است بی آنکه با این گروه آشنایی داشته باشد با تلفیق ادبیات و علم ریاضیات، با به چالش کشیدن خواننده از طریق بازی های مختلف زبانی و ادبی و مهم تر از همه، با رعایت اصل اول ژاک روبو [3] نمونه ای از یک رمان اولیپین در زبان فارسی خلق نماید. [1] OuLiPo : Ouvroir de Littérature Potentielle : اولیپو یا کارگاه ادبیات بالقوه [2] Contraintes [3] Jacques Roubaud : یکی از نویسندگان معاصر اولیپو است. لازم به ذکر است که در بخشی از مقاله به اصل اول روبو خواهیم پرداخت که ملاک و شاخص مهم نوشتار اولیپینی به شمار می رود.
تصویرشناسی انقلاب اسلامی ایران در شعر مصطفی محمد غماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰
125 - 143
حوزههای تخصصی:
توجّه به انقلاب اسلامی در ادبیّات معاصر الجزایر از اهتمام شاعران این سرزمین به موضوعات سرنوشت سازی همچون استقلال، عزّت و کرامت انسانی و روحیه شهادت و ایثار حکایت دارد؛ بر این اساس، شباهت های فراونی میان انقلاب اسلامی ایران و انقلاب الجزایر به چشم می خورد.این گفتار، با تکیه بر روش توصیفی - تحلیلی، سیمای انقلاب اسلامی و مؤلّفه های اسلامی و انقلابی آن را در شعر مصطفی محمّد غماری - شاعر انقلابی و متعهّد الجزایر – بررسی می کند. این شاعر انقلابی که یکی از دیوان های شعری خویش را با عنوان خضراء تشرق من طهران ، به انقلاب اسلامی ایران اختصاص داده است؛ مهم ترین شاخصه های انقلاب اسلامی را وجود مرجعیّت دینی آن، الهام از اندیشه های اصلاح گرایانه قیام عاشورا، جان فشانی و ازخودگذشتگی شهیدان می داند. جستار پیش رو درنهایت به این نتیجه دست یافت که برخی عوامل، توجّه این شاعر متعهّد را به انقلاب اسلامی و ستایش شخصیّت بی نظیری همچون امام خمینی (ره) در شعر وی به دنبال داشته است که مهم ترین آن ها تربیت دینی شاعر، روحیه انقلابی و شهادت طلبی امام خمینی (ره)، استعمارستیزی و لزوم برپایی حکومت اسلامی و الهی برمبنای تعالیم اسلام و آموزه های قرآنی است. از مهم ترین ویژگی های انقلاب اسلامی در شعر غماری می توان به پیوند ژرف آن با تعالیم الهی، وجود فرهنگ پایداری و استقلال طلبی، حمایت از ملّت های مظلوم و ستمدیده و ایجاد وحدت و پکپارچگی میان ملّت های اسلامی اشاره کرد.
مقایسه تحلیلی– تطبیقی مجموعه داستانی «کان ماکان» میخائیل نعیمه و «یکی بودیکی نبود» جمال زاده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مجموعه «کان ماکان» نعیمه در ادبیات داستانی عربی و مجموعه «یکی بودیکی نبود» جمال زاده در ادبیات فارسی، نقطه عزیمت داستان کوتاه عربی و فارسی است که با تغییر در نوع داستان و پیدایش گونه های جدید، زبان، شکل و ساختار محتوایی داستان، تازه می شود. نعیمه و جما ل زاده، پیشرو داستان نویسی لبنان و ایران، با پیوند دو تکنیک شرقی و غربی در دو مجموعه خود، سبک «داستان کوتاه»را بنا نهادند.در این نوشتار با مقایسه تحلیلی و تطبیقی دو مجموعه نعیمه و جمال زاده به خوانش شکلی، ساختاری،محتوایی، تحلیل عناوین دو مجموعه از منظر شکل و محتوا، تطابق و عدم تطابق عنوان و متن پرداخته شده است و سبک نگارش نعیمه و جمال زاده و وجوه اشتراک و افتراق آن ها در دو مجموعه، مورد بررسی قرارگرفته است. شیوه پژوهش به صورت کتابخانه ای با روش تحلیلی و مقایسه ای در ادبیات تطبیقی، به مقایسه دو مجموعه این دو ادیب پرداخته شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که نویسندگان، با وجود تفاوت در زبان، شباهت هایی در مضمون و اسلوب، نشانه شناسی عناوین داشته و با زبانی عامیانه به بیان مشکلات جامعه خود پرداخته اند و بررسی مقایسه ای درون مایه دو مجموعه، منبع معتبری برای شناخت آداب و سنن جامعه و محیط اجتماعی عصر نویسندگان است
مفهوم شعر در دیدگاه ادونیس و داریوش آشوری با تکیه بر دو کتاب زمن الشعر و شعر و اندیشه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعریف شعر و بیان ویژگی های آن در دوره های مختلف تاریخ ادبیات عربی و فارسی مورد توجه شاعران و ناقدان بوده است . در دوران معاصر و به ویژه پس از پیدایش شعر نو، چه در جهان عرب و چه در ایران، تعریف شعر جای خود را به مفهوم شعر داد و رفته رفته مفهوم و چیستی آن با چالش های بیشتری مواجه شد زیرا با مقوله هایی چون: نوآوری، سنت و تعهد گره خورد و در این راستا شاعران و پژوهشگران بسیاری بدان پرداختند. ادونیس شاعر و اندیشمند برجسته عرب و داریوش آشوری زبان شناس و اندیشمند ایرانی هر یک دارای اندیشه های والایی در این زمینه هستند. پژوهش حاضر بر آن است تا مفهوم شعر را از دیدگاه این دو نظریه پرداز تبیین نماید و در این راه بر دو کتاب «زمن الشعر» اثر ادونیس و «شعر و اندیشه» از داریوش آشوری تکیه دارد. یافته های جستار حاضر نشان می دهد که مفهوم شعر در دیدگاه آن دو ضمن شباهت بسیار، ارتباطی تنگاتنگ با فلسفه دارد. رویکرد فلسفی باعث شده تا ادونیس و آشوری به معناگرایی و درونگرایی در این زمینه روی آورند به گونه ای که گرایش به معنا و زیبایی را در مقابل جنبه های رئالیستی محض تقویت نمایند و در این راه هر دو بر وجود اندیشه در شعر به عنوان عامل غنا و شعریت آن تأکید نموده اند.
نقد تطبیقی رمان سیذارتا در مقایسه با شاهکارهای برجسته عرفانی- تعلیمی ادب فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
431 - 450
حوزههای تخصصی:
رمان «سیذارتا» که توسط هرمان هسه ، نویسنده اهل آلمان نگاشته شده است، در زمره برترین داستان های عرفانی- تعلیمی ادبیات معاصر جهان، از دید جهان بینی و آموزه های تبلیغی، همگونی ها و مطابقاتی شگرف با تعالیم شاهکارهای کلاسیک ادبیات فارسی دارد. این نوشتار در پی آن است که با رویکردی تطبیقی و با گستردن دامنه بازنمایی همسانی ها میان رمان «سیذارتا» و ادب عرفانی و تعلیمی فارسی به حیطه درونمایه ها، شعارپردازی ها و پیام های ضمنی، گامی مثبت در جهت واکاوی و بازشناساندن هرچه بیش تر ظرفیت های الهام بخشی گنجینه های ادب پارسی بردارد و در عین حال بر این پیشنهاد تأکید کند که گستره ادبیات فارسی، استعدادی شگرف برای به نظم در آوردن و یا دست کم مستند به شواهد شعری کردنِ این رمان دارد؛ امری که در صورت تحقق می تواند به عنوان راهکاری شایسته هم برای خروج از بن بست ادبی و هم خلق فرصتی نوین از برای شاعران، مترجمان و نمایشنامه نویسان این مرز و بوم باشد.
بررسی تطبیقی دو داستان کوتاه «الجبّار» از نجیب محفوظ و «برخورد» از احمد محمود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸
105-123
حوزههای تخصصی:
زندگی روستایی همواره ویژگی های متمایزی داشته، این ویژگی ها در گذشته پررنگ تر از امروز بوده است؛ ازجمله این ویژگی ها وجود دو ضلع مهم و تعیین کننده ارباب (مالک و زمین دار) و رعیّت بوده است. در گذشته ارباب نقش سرنوشت سازی در زندگی رعیّت داشته است، امّا امروزه این مناسبات تا حدّ زیادی کم رنگ شده است. رابطه بین این دو همواره مورد توجّه نویسندگان در ادبیّات داستانی بوده است و ادبیّات داستانی عربی و فارسی نیز از این توجّه برکنار نبوده اند. دو نویسنده مصری و ایرانی؛ یعنی «نجیب محفوظ» و «احمد محمود»، در داستان های «الجبّار» از مجموعه داستان دنیا الله و «برخورد» در مجموعه داستان زائری زیر باران، ظلم ارباب بر رعیّت را سوژه داستان خود قرار داده اند. این مضمون مشترک، ویژگی های ساختاری و محتوایی مشترکی را بین دو داستان به وجود آورده است و به طبع، به خاطر تفاوت سبک داستان نویسی و جغرافیای متفاوت فرهنگی دو نویسنده، تفاوت هایی بین دو اثر وجود دارد. در جستار پیش رو، شباهت ها و تفاوت های بین دو داستان بررسی و تحلیل شد. نتیجه کلّی پژوهش حاضر این است که در این دو داستان، جنبه های ساختاری همچون شخصیّت و روایت گری تحت تأثیر محتوای مناسبات ارباب رعیّتی است. به طبع، استقلال سبکی دو نویسنده نیز، باعث ایجاد برخی تفاوت ها بین دو داستان شده است.
تحلیل و بررسی حضور عناصر شرقی در فرانکنشتاین مری شلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال دوازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
107 - 131
حوزههای تخصصی:
بر اساس اصول بینامتنیت، متون وامدار یکدیگرند و شاهکارهای ادبی جهان صرف نظر از نبوغ و نوآوری به کار گرفته شده توسط نویسنده، از این تأثیرپذیری مصون نخواهند بود. فرانکنشتاین یا پرومته در بند شاهکار مری شلی نویسنده انگلیسی در اوایل قرن نوزدهم میلادی است که از جمله رمان های علمی - تخیلی است و تحت تأثیر ژانر وحشت یا سبک گوتیک نوشته شده است. از مطالعه این اثر و و تأمل در احوال نویسنده آن رد پای تأثیرپذیری از ادبیات و اندیشه های شرقی هویداست. تکنیک داستان درونه ای است و حضور برخی بن مایه های شرقی به نظر می رسد در نتیجه آشنایی با آثاری همچون هزار و یک شب که ترجمه اش در آن زمان به شدت شهرت داشته و در دسترس بوده، رنگ و بوی شرقی به خود گرفته است. اظهار نظر برخی شخصیت های رمان همچون ویکتور، هنری کلروال و مخلوق غول آسا و اشاره مستقیم به فلسفه شرق و زبان فارسی و عربی، همچنین وجود دختری عرب به نام صفیه و شرح زندگی او در خلال رمان، جلوه های دیگری از این تأثیرپذیری را باز می-تاباند. در این پژوهش بر اساس مکتب آمریکایی و با رویکرد تطبیقی به مطالعه عناصر شرقی موجود در این رمان ارزشمند پرداخته ایم و به شیوه توصیفی-تحلیلی حاصل مطالعات کتابخانه ای و جستجو در منابع موجود به زبان فارسی و عربی را ارائه نمودیم. نتیجه و حاصل پژوهش های تطبیقی در ادبیات شرق و غرب و مطالعه شاهکارهایی که هرکدام منشأ و مولد آثار متنوع و مبتکرانه بسیاری بعد از خود می باشند و تحلیل منابع الهام بخش و مورد اتکای نویسنده آنها در شناخت بهتر این گونه آثار راهگشاست.
کارکرد وصف در ساختار روایی رمان های العالم ناقصا واحد و غنیمت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰
85 - 103
حوزههای تخصصی:
دو داستان العالم ناقصا واحد اثر میسلون هادی و غنیمت نوشته صادق کرمیار، ازجمله داستان های معاصر عراق و ایران درزمینه ادبیّات جنگ هستند که نویسندگان آن ها به شیوه ای هنرمندانه برای انتقال هدف ومضامین مورد نظر خود به مخاطب، از ابزار توصیف بهره گرفته ومضامین فلسفی وانسانی درخصوص مرگ وزندگی و جنگ را بیان کرده اند. پژوهش حاضر با روش توصیفی - تحلیلی و براساس مکتب ادبیّات تطبیقی آمریکایی که به بُعد زیبایی شناسی اثر می پردازد و با هدف کشف کارکردهای وصف در ترسیم چارچوب داستان های پیش گفته، کارکرد این الگوی روایی در ساختار داستان های یادشده (شخصیّت، زمان و مکان) را بررسی تطبیقی می کند. یافته های پژوهش نشان می دهد که ازآنجاکه داستان العالم ناقصا واحد ، تنها بر محور حادثه مشخّصی می چرخد، بنابراین وجه وصفی آن بر جنبه روایی اش غلبه دارد و درمقابل پرداختن به رویدادها و حوادث متعدّد و مختلف در داستان غنیمت ، باعث شده است که وجه روایی آن بر وجه وصفی اش غالب باشد. توصیف در داستان میسلون هادی، با کارکردهای شناختی، توضیحی و تفسیری، واقع نمایی، زیبایی شناختی و نمادین حوادث داستان را پیش می برد؛ امّا در داستان غنیمت، بیشتر توصیفات موجود در داستان، کارکردی واقع نمایی و شناختی دارند. صادق کرمیار، برخلاف میسلون هادی، در توصیف شخصیّت ها، از فنّ لحظه پردازی استفاده کرده و آنچه خود انجام داده یا گفته است را در توصیفاتش بیان می کند.
رئالیسم سوسیالیستی تطبیقی در ادبیّات داستانی آلمانی و روسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال چهارم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۳
76 - 95
حوزههای تخصصی:
ادبیّات داستانی، به عنوان یک نوع ادبی یا ژانر از لحاظ ساختار محتوا، همواره تحت تأثیر جریان های مختلف سیاسی و اجتماعی بوده است. ادبیّات جهان، پس از جنگ جهانی دوم، در نقش ابزاری برای تبلیغات در خدمت بازسازی جوامع بحران زده قرار گرفت. رئالیسم سوسیالیستی، مبتنی بر دورنمایی از جامعه سوسیالیستی و توصیف نیروهایی است که از درون، مشغول ساختن جامعه هستند. رمان نویس رئالیست، به ارائه تصویر درست تاریخی و ترسیم جلوه های مبارزاتی زندگی مردم، از ایدئولوژی مارکسیستی و ماتریالیسم تاریخی و توجّه به مفهوم مدرن کار در نگاه سوسیالیستی و تقدیس مردم گرایی، می پردازد. جستار حاضر، به بررسی سه اثر از سه نویسنده آلمانی و روسی؛ آنازگرس، کریستا ولف و میخائیل شولوخف از منظر واقع گرایی سوسیالیستی و انعکاس آن در آثار داستانی شان پرداخته است. گرچه این آثار در دوره های تقریباً متفاوتی از هم نوشته شده اند و درون مایه های متفاوتی نیز دارند، امّا هر یک به ترفندی، از این مبانی، به شیوه های مختلف بهره گرفته اند. نتایج این پژوهش که به شیوه توصیفی- تحلیلی و بر مبنای داده کاوی کتابخانه ای صورت گرفته است، نشان می دهد که دیدگاه های میخائیل شولوخف در جهت نشان دادن آرمان های حکومت کمونیستی و بهره گیری از مؤلّفه های رئالیسم سوسیالیستی در مقایسه با فردیّت و توجّه به عشق در «آسمان تقسیم شده» ولف و «مرده ها جوان می مانند» اثر زگرس به صورت قوی تری عمل کرده است.
بررسی و تحلیل مفهوم «تیسیر» در مثنوی معنوی و غزلیات شمس از مولانا و مقایسه آن با آراء فقه اسلامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال چهارم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۴
140 - 160
حوزههای تخصصی:
تیسیر یکی از مفاهیم فقهی است که از قرآن به فرهنگ فقه اسلامی راه یافته و مباحثی پیرامون آن طرح شده است. در گستره ادب فارسی، مولوی به عنوان شاعری شناخته می شود که ابتدا فقیه و عالم دینی بوده و پس از دیدار با شمس تبریزی، به جرگه صوفیان وارسته و عارفان واصل پیوسته است. به این اعتبار، از اصطلاحات فقهی متعددی در دوران نوزایی فکری و شخصیتی خود در مثنوی معنوی و غزلیات شمس سود برده است. در این مقاله، با رویکرد به روش توصیفی- تحلیلی و منابع کتابخانه ای، مفهوم فقهی تیسیر از دید مولانا بررسی و کاویده شده است. به نظر می رسد در کلام شاعر، مواردی چون: اضطرار، رجحان تکالیف بر یکدیگر، عدم تکرار در جرم و مسائل معرفت شناختی به عنوان عوامل تیسیر یاد شده است که در تطبیق با آراء غالب فقها، شاهد هنجارگریزی هایی هستیم. دلیل محوری این موضوع، گرایش های عرفانی مولانا است که باورهای فقهی او را تحت تأثیر قرار داده و بدان شاکله ای جدید بخشیده است. همچنین، تبلیغ گفتمان تیسیر با روحیه رواداری و تساهل مولانا ارتباط مستقیم دارد.
تحلیل عنصر فرهنگی بوم شناسی در ترجمه عربی به فارسی بر اساس چارچوب نظری نیومارک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
625 - 645
حوزههای تخصصی:
اختلاف زبان ها، یکی از مشکلات اساسی بشر است که مانعی برای ایجاد ارتباط انسان ها با یکدیگر به حساب می آید و یکی از راه های اصلی و مطمئن برای غلبه بر این مانع، استفاده از ترجمه است. نیومارک ، یکی از نظریه پردازان شاخص معاصر، عناصر فرهنگی را به پنج دسته تقسیم می کند که مترجم باید برای انتقال درست بار فرهنگی زبان مبدأ به زبان مقصد آن ها را بشناسد و با پیشنهاد 17 روش در ترجمه این عناصر، سعی کرده تا راهکارهای مناسبی پیش روی مترجمان قرار دهد. در این راستا، نویسندگان مقاله بر آن شدند تا با روش توصیفی- تحلیلی نقش یکی از این عناصر فرهنگی به نام عنصر فرهنگی "بوم شناسی" را با تکیه بر چارچوب نظری نیومارک ، شاخص تر کنند تا مشخص شود که مترجمان ایرانی برای انتقال این عنصر در ترجمه های خود بیش تر از کدام روش ها استفاده کرده و تا چه حد در انتقال درست آن به زبان مقصد موفق بوده اند.
حافظ در ادبیات غرب؛ مطالعه موردی تأثیر اشعار حافظ بر گوته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۳
139 - 156
حوزههای تخصصی:
زبان های انگلیسی، آلمانی، روسی و فرانسوی، مهم ترین زبان هایی بودند که اشعار حافظ بدان ها برگردانده شد. بسیاری از مترجمین، دست به برگردان های تحت اللفظی و مستقیم از اصل فارسی غزل ها زده و برخی نیز از زبان های واسطه استفاده کردند. هرچند به مرور ترجمه هایی قابل قبول از غزلیات پدیدار شدند، اما هیچ کدام نتوانستند ظرافت های ادبی موجود در آن ها را بیان نمایند. در زبان آلمانی، ترجمه هامر پورگشتال ، مبنایی برای آشنایی بسیاری از ادبا با اشعار این شاعر شرقی شد. گوته شاعر و ادیب آلمانی با خواندن ترجمه این اشعار، انس عجیبی با آن ها برقرار کرد و تحت تأثیر این غزل ها، دیوانی از اشعار دل انگیز به نام «دیوان شرقیِ غربی» را سرود و به عنوان الحاقیه دیوان حافظ در غرب درآمد.
رویارویی سنایی و حافظ با جریان تصوف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۳
287 - 298
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش تلاش شده است که تشابهات و تفاوت های رویکرد سنایی و حافظ در زندگی، شعر و نگرش صوفیانه بررسی شود؛ در اصل «تصوف» متغیر مستقل، و نحوه مواجهه سنایی و حافظ با آن متغیر وابسته این تحقیق را تشکیل می دهد. روح عرفان و معنویت برخاسته از تجربه های معنوی در زندگی و آثار هر دو شاعر متجلی است اما گواه صادقی بر انتساب هیچ یک به فرقه ها و سلسله های رسمی صوفیه یافت نشده و طریقت صوفیانه آن ها فرد-محور و مختص به خود آنان بوده و آنان را از سایر اشکال حیات اجتماعی نظیر شاعری و... دور نمی کرده است. از محتوای شعر و شیوه زندگی آزادانه آن ها نیز می توان تمایل به روح و پیام ملامتیه و قلندریه را دریافت کرد. سنایی پیش قراول ورود به موضوعات عرفانی در شعر است و حضور شاعرانه او سبب تحولی در فضای ادبیات فارسی از لحاظ فرم و محتوا شده است.