فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۴۱ تا ۸۶۰ مورد از کل ۴٬۵۱۵ مورد.
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۱۶ زمستان ۱۳۹۰ شماره ۴
69 - 89
حوزههای تخصصی:
تصویر ارایه شده از سرزمین های تحت سلطه در نوشتههای نویسندگان غربی، همواره نظر ورزانه و یک جانبه بوده است. در این راستا، ارائ? تصویری صحیح از این سرزمین ها برای باز پس گیری عزت از دست رفت? بومیان، از اهداف ادبیات پسااستعماری است. رمان همه چیز فرو می پاشد اثر چینوآچبه تلاشی در این زمینه است. مقال? حاضر، با معرفی روایت شناسی پسااستعماری که به پیوند عناصر روایت و مفاهیم پسا استعماری توجه دارد، به بررسی رابط? زاویه دید با استعمار زدایی در این رمان می پردازد. برای این منظور، این جستار با استمداد از روایت شناسی ژرارد ژنت که در آن زاوی? دید به دو بخش کانون دید و راوی تقسیم بندی می شود، نشان می دهد چگونه آچبه توانمندی های راوی برون داستانی را همچون وثوق بالا، تسلط بر اثر و... در خدمت هدف خود قرار می دهد. به عبارت دیگر، انتخاب این راوی موقعیت هایی را برای تحقق هدف نویسنده در اختیار وی قرار می دهد که با انتخاب راوی دیگری ممکن نمی شد.
خوانشی هگلی از نمایشنامه ژان قدیس اثر جورج برنارد شاو: تأثیر رویکرد دیالکتیکی در یک بازآفرینی تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۱۶ پاییز ۱۳۹۰ شماره ۳
45 - 63
حوزههای تخصصی:
جورج برنارد شاو ایرلندی، یکی از نخستین نویسندگانی است که مقول? باز آفرینی تاریخی را به شکلی متفاوت از هم اندیشان معاصر و پیش از خود ، در درام های تاریخی قرن بیستم به تصویر می کشد و رویکرد چالش برانگیزتری نسبت به سنت دستیازی به تاریخ در راستای پردازش داستانی نمایشی ارائه می دهد. در این راستا نگاه شاو به فلسف? تاریخ در ده? 1920، با نمایشنام? ژان قدیس، به اوج بلوغ خود می رسد و شباهت نزدیکی با اندیش? فلسفی فردریش ویلهلم هگل، فیلسوف آلمانی قرن نوزدهم، و رویکرد او به روند تکاملی فلسف? تاریخ غرب پیدا می کند. در این مقاله تلاش شده است تا نمایشنام? ژان قدیس از منظر فلسف? تاریخ هگل که در فلسف? حق و فلسف? تاریخ او آمده، تحلیل شده و با استناد به متون نگارشی این دو نویسنده، همانندی های آنان در ارائ? نگاهی ایده آل گرایانه و پوزیتیویستی به مقول? تاریخ ارائه شود.
روان کاوی ذهنیتِ ادبی عرب در توصیف شعب بوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وصف در ادب جاهلیِ عرب، همواره از برجستگی های هنری و بلاغیِ آن بوده است و وصفِ مناظر طبیعت نیز پس از پراکندگی مسلمان در دیگر سرزمین های فتح شده، بیشتر پسندیده ی ذوق عرب گشت. هرچقدر که «شعبِ بوان» در گستره ی تاریخ و ادب ایران گمنام مانده باشد، برعکس در نوشته های عربی، به عنوان یکی از چهار بهشت گیتی، بسیار سرشناس و به یادماندنی گشته است. توصیف تماشاگران شعبِ بوان، خبر از خوشنامی این گذرگاه کهن نزدِ جغرافی دانان و جهانگردان مسلمان می دهد؛ تا جایی که زیبایی دره به عنوان موضوعی ادبی، سرچشمه ی انگیزش و الهامِ بسیاری از ادبای عرب شده است.
در نوشتار حاضر، از طریق نقد روان کاوانه و از دریچه ی ذهنیت ادبی عرب، به تحلیل مجموع تصاویری خواهیم پرداخت که در آن عناصر طبیعت و جغرافیای شعبِ بوان را با شیوه های خیال انگیزِ و مکانیسم های رویاپردازانه توصیف نموده اند؛ سعی ما بر آن است تا از روی آن عناصرِ خیال و رویا ، پاسخ روان شناسانه ی درستی درباره ی رویکردِ یکسویه-ی ادبای عرب به موضوع، ارائه دهیم.
واکاوی نقاب تموز در شعر بدر شاکر السیاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انگاره ها و اسطوره ها به عنوان یکی از شالوده های میراث کهن کارکرد ارزشمندی دارند. این کارکرد به وسیله ی تکنیک های فنی و ادبی تنوع بیشتری می یابد و تاثیر عمیق تری بر جا می گذارد. شاعر معاصر برای آن که تجربه ی شعری خویش را از سطح فردی به سطحی بشری و ملموس ارتقا دهد از شخصیت های اسطوره ای، دلالتی همسو با تجربه ی معاصر خویش می آفریند و برای افزایش دامنه ی نفوذ این دلالت، از کارآمدترین شگردهای هنری استفاده می کند. نقاب از جمله تکنیک های پرکاربرد در این راستا است و نقاب تموز در شعر معاصر یکی از پر بسامدترین هاست. سیاب به عنوان یکی از پیشگامان شعر تموزی که به اندیشه مرگ و نوزایی و رستاخیز اعتقاد دارد، اسطوره تموز را در سطوح مختلف از جمله: فراخوانی، الهام گیری و همزاد پنداری و نقاب پردازی، بارها تصویر کرده است. از این رو و با توجه به پردامنه بودن کاربرد نقاب تموز در شعر او، در این نوشتار، فرایند بهره گیری شاعر از نقاب و دلالت های شخصیتی تموز در ابعاد گوناگون و با محورهای ذیل مورد بررسی قرار خواهد گرفت:
- نقاب تموز و جانشینی محبوبه اسطوره ای(عشتار) با محبوبه معاصر(وفیقه)
- آمیختگی نقاب تموز با دیگر اسطوره های هم سلک (تکنیک تعدد صداها Poly phony)
- عشق تموز به عشتار و امید به دگرگونی شرایط سیاسی و اجتماعی
- نقاب تموز و ناامیدی از نوزایی و رستاخیز
فعل ماضی متعدی و ساخت ارگتیو در متن فارسی میانه، سنسکریت و فارسی دادستانِ مینوی خرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هم کنشی ادبیات و نقاشی در قرن نوزده فرانسه با نگاهی به رمان مانت سالمون برادران گنکور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۱۶ تابستان ۱۳۹۰ شماره ۲
57 - 75
حوزههای تخصصی:
تا چه اندازه آثار ادبی، به ویژه در قرن نوزدهم فرانسه، از هنر نقاشی تأثیر گرفته اند؟ آیا می توان این تأثیرپذیری را به طور نمونه در رمان مانت سالمون، اثر برادران گنکور جستجو کرد؟ بررسی این رمان، به درستی گویای این الهام هنری است و به خوبی نشان می دهد که چگونه این رمان به تدریج در ذهن نویسنده از تأثیرات نقاشی شکل گرفته و زاده شده است. در طول اعصار، همواره ادبیات و نقاشی بر یکدیگر تأثیرمتقابل گذاشته و آفرینش های ادبی و تصویری از تقابل میان متن و تصویر سود جسته اند، اما از قرن نوزدهم به بعد، نقاشی بیش از هر زمان دیگری بن مایه آثار ادبی گردید. مانت سالمون که رمانی است درباره یک نقاش شکست خورده، از جمله این آثار است. این رمان با نقاشان مناظر در فضای باز، سرو کار دارد و توصیف های آن شبیه نقاشی است و سبک آن در پی آن است تا تأثیرات نقاشی را بازآفرینی کند. برادران گنکور کوشیده اند با تمهیداتی در شیوه نگارش، ویژگی های نقاشی را در زمینه زبان، تعبیرو تفسیر کرده و آن را به کار گیرند. هدف این مقاله دنبال کردن رد پای نقاشی در رمان مانت سالمون است و این که نقاشی در خلق این رمان، قطبی الهام بخش و تأثیرگذار بوده، موضوعی است که سعی شده در این مقاله به آن پرداخته شود.
با چشمان شرمگین: تقابل اسارت با آزادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۱۶ زمستان ۱۳۹۰ شماره ۴
57 - 68
حوزههای تخصصی:
مهاجرت یکی از چالش برانگیزترین مباحث عصر حاضر به شمار میرود، که همواره توجه منتقدان و نویسندگان بسیاری را به خود جلب کرده است. طاهر بن جلون، نویسند? معاصر آفریقایی تبار فرانسوی در زمر? این نویسندگان است که رویکرد او به مقول? مهاجرت، با توجه به شمار فراوان آثار وی با این مضمون، رویکردی خاص به نظر میرسد. با چشمان شرمگین، یکی از آثار برجست? داستانی اوست که مشکلات زندگی یک دختر آفریقایی را در دو بخش (قبل و بعد از مهاجرت)، در دو دنیای متفاوت به تصویر می کشد. هم? فضای داستانی اثر و مجموعه مفاهیم برجست? آن، رویارویی دو مفهوم اسارت/ آزادی را به ذهن القا می کنند. مکان (مراکش، فرانسه)، جنسیت (زن، مرد) و تضادهای معنایی مفاهیمی چون مدرنیته/ سنت، مجموعه دوگانه هایی را می سازند که از نظر معنایی با مفاهیم اسارت/ آزادی همخوان می شوند. در این پژوهش برآنیم تا با رو در رو نهادن و بررسی این مجموعه مفاهیم، به درونمای? محوری اثر و دغدغ? اصلی، هدف و پیام نویسندهاش پی ببریم.
بررسی نمود اگزیستانسیالیسم در شعر خلیل حاوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله قصد دارد تا نمود اگزیستانسیالیسم را در اشعار خلیل حاوی مورد بررسی قرار دهد. سروده های خلیل حاوی به روشنی، بازگو کننده حال پریشان او و ترسیم گر ژرفای نومیدی در نگاهش نسبت به سرانجام انسانِ آواره در هستی است؛ سروده هایی که به زیباترین شکل ممکن، تصویرگرِ رنج جانکاه اگزیستیالیستی است که خویش را در حلّ معمّای هستی ناتوان یافته و در این تیره خاکدانی که زمینش می نامند، جز آوای بلند مرگ، چیز دیگری نمی شنود و زمزمه های حوّای ذهنش نیز برآن است تا او را به خوابی ابدی فرو برد. مهم ترین مؤلفه هایی که در این جستار به عنوان مدار اصلی بازکاوی اندیشه های اگزیستانسیالیستی در شعر خلیل حاوی مورد توجه قرار گرفته اند، عبارت اند از: مرگ اندیشی و هراس از مرگ در ذهن خلیل حاوی، رابطه میان مرگ و گناه، رابطه میان پریشانی و نگرانی با احساس گناهکاری، توجّه به زمان به عنوان محور اصلی بودن هستنده در جهان و سرانجام، نمود احساس بی قراری و نا امنی در جهان کنونی.
نمود پارناسیسم در معلقه امرؤالقیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ممکن است این سؤال در ذهن خواننده مقاله مطرح شود که انگیزه جستجو و بررسی ویژگیهای پارناسیسم در شعر یک شاعر جاهلی عرب که صدها سال پیش از ظهور این مکتب می زیسته است، چیست؟ آیا «امرؤالقیس» پیش تر از زمان خویش ره پیموده یا مسئله چیز دیگری است؟!
حقیقت آن است که پارناسیسم گرچه نامی جدید برای یک مکتب ادبی نوپا در قرن نوزدهم است، ولی بسیاری از ویژگیها و اصول مطرح شده در آن در شعر شاعران عرب و به ویژه در شعر شاعران عصر جاهلی وجود داشته است و بسیاری از شاخصه های مکتب پارناسیسم جزء سرشت بی پروا و گستاخ همانندان امرؤالقیس بوده است؛ شاعری که به زعم نگارندگان این جستار، ادب خویش را کمتر در خدمت زندگی حقیقی و راستین مردمش قرار داد و در سروده هایش به دردها، شادی ها، سعادت و تیره روزی آنان، چندان وقعی ننهاد.
نویسندگان این جستار- ضمن نکوهش ابعاد غیر اخلاقی و وجوه پارناسی منفی مطرح در چکامه «الملک الضلیل» امریءالقیس، و برکنار از تایید تصاویر آرزوهای سرکش و شادی های گناه آلود او- برآنند تا حقیقت و ژرفای شعری را واکاوی نمایند که از آن، رایحه پیشگامی ادبیات مشرق زمین در طرح ایده های نخستین مکتب ادبی پارناسیسم به مشام می رسد. هرچند این پیشگامی در شعر سراینده ای به وقوع پیوسته که در حقیقت وجودی او و اشعارش همچنان شک و تردید برجا مانده است!
بازتاب معرفت شناسی مدرن و پسامدرن در داستان کوتاه: شرحی تمثیلی از دو داستان کوتاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۱۶ پاییز ۱۳۹۰ شماره ۳
123 - 138
حوزههای تخصصی:
در برابر رویکرد معرفت شناسی دکارتی که بر پای? تفکیک انسان فاعل ( سوژه ) از جهان عینی ( ابژه ) استوار است، نوگرایی پدیدارشناسی هوسرل ، مرزی بین این دو نمی شناسد و فاعل و مفعول را در هم کنشی دیالکتیکی با هم می فهمد. بدین ترتیب « من » دکارتی جهان-آگاه در دید نوگرایی ، موجودی پیراسته و ماندگار و دگرگون ناپذیر و جدا از « غیر » و جهان نیست و هر گونه آگاهی از بن اندیشه ور است. « لوییزا لطفا به خانه برگرد » اثر شرلی جکسون در تقلید یا هجوی از « ویکفیلد » اثر ناتانیل هاثورن نوشته شده و موضوع هر دو گریز از خانه و بازگشت است. این مقاله بحث می کند که می توان خانه را نماد یا نشانی از جهان ، برون ، یا ( مفعول ) دانست که با قهرمان ( فاعل) هم کنشی دیالکتیکی دارد و یکدیگر را تعریف می کنند.
تحلیلی نو بر گرایش مذهبی و سیاسی حسن بن هانی ( ابونواس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علی رغم شهرت زیاد ابونواس، شاعر و متکلم پرآوازه دوره عباسی، همچنان هاله ای از ابهام شخصیت حقیقی او را در برگرفته است. یکی از ابعاد مبهم شخصیتی وی، گرایش مذهبی و سیاسی اوست ،به طوری که از یکسو در اشعارش، مظاهر الحاد و بی دینی و از سوی دیگرمظاهرایمان به خدا و قیامت مشاهده می شود؛ به لحاظ سیاسی نیز از یک طرف مدافع حکومت عباسیان است و از طرفی دیگر او را در صف شیعیان و علویان می یابیم. مقاله حاضر می کوشد با بهره گیری از اشعار و مباحث تاریخی مرتبط با زندگی و اندیشه ابونواس، آرای پژوهشگران را در این زمینه نقد و در نهایت او را به عنوان شاعری شیعی و محب اهل بیت (علیهم السلام) معرفی کند.
نو شرق شناسی، تروریسم و «پیشگویی تاریخ» در رمان مائوی دوم اثر دان دلیلو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۱۶ پاییز ۱۳۹۰ شماره ۳
65 - 84
حوزههای تخصصی:
رمان پسایازده سپتامبر ( 9/11 fiction ) جایگاهی ویژه در ادبیات معاصر امریکا دارد. در پی رخداد یازده سپتامبر، گفتمان تروریسم به یکی از دغدغه های اصلی ادبیات امریکا بدل گردید. نویسندگان برجسته ای چون مارتین ایمیس، جان آپدایک و دان دلیلو به طور مستقیم به بازنمایی و طرح داستانی این موضوع پرداختند. در این میان رمان های دان دلیلو، به دلیل چند دهه پیشینه در پرداختن به تروریسم و شیفتگی به این موضوع، مورد توجه و اقبال ویژه جوامع ادبی قرار گرفت. برای مثال، به طور خاص از رمان مائوی دوم با تعبیراتی هم چون «پیش بینی» و «پیش گویی» حادث? یازده سپتامبر یاد می شود. در این جستار، نویسندگان ابتدا بازتولید انگاره های گفتمان چیره نوشرق شناسی در رمان مائوی دوم را بررسی کرده و سپس با مقایسه برخی قرائت های حاکم از رخداد یازده سپتامبر و آن چه در قالب گفتمان شرق شناسانه رمان، تروریسم معرفی می شود به ریشه یابی و اسطوره زدایی از «پیش گویی»های نویسنده از این واقعه می پردازند.
نگاهی به کتاب زبان و اندیشه نیک لاند
حوزههای تخصصی:
رویکرد دوپهلوی داکتارو به دوره ترقی در رمان رگتایم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۱۶ تابستان ۱۳۹۰ شماره ۲
43 - 55
حوزههای تخصصی:
داکتارو نویسنده سیاسی چپ گرایی است که نوشتار های خود را در مرز گنگ و تار تاریخ و داستان می آفریند. در این مقاله ، با تکیه بر دیدگاه فراداستان تاریخ نگارانه بر رمان رگتایم به واکاوی این انگیزه پرداخته شده است . در این رمان ، داکتارو نخست با نگرشی نقادانه، داعیه پیشرفت در دوره ترقی را زیر سؤال می برد ، سپس با واکاوی شخصیت های داستانی اش ، که برآمده از اقلیت های جامعه آمریکایی، به ویژه سیاهان و مهاجران اند، بی عدالتی ها را باز می تاباند. کالهاوس والکر و تاته بیانگر انسان هایی اند که در پی متبلور ساختن رؤیاها ی خویش اند. آنان، با این که هر دو از لایه های اقلیتند، اما برای رسیدن به هدف هایشان، هر یک راهی متفاوت اختیار می کند. سرانجام به نظر می رسد با وجود این که داکتارو وجود تغییر را در جامعه «دوران ترقی» خیلی پررنگ نمی بیند اما برای رسیدن به خوشبختی موعود در رؤیای آمریکایی، همواره رگه هایی از امید را باقی می گذارد.