فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۲۱ تا ۲٬۳۴۰ مورد از کل ۵٬۲۳۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
سلین و تصورات شخص رنجدیده
حوزههای تخصصی:
هویت ایرانی در ادب فارسی تا حمله مغول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"ادبیات، گستردهترین افق فرهنگی است که در خلال گزارشهای آن، میتوان، مؤلفههای اصلی هویت را از سرنوشت انسان در اجتماع که همچون کارکردهای معین به ظهور میرسد، بازشناخت. مؤلفههای پر بسامد هویت ایرانی، خصایص اصلی و بن مایههای فرهنگی ایرانی، در انواع ادبی با ساختارهای متفاوت، ظهوری مشابه دارند.
در این مقاله، پس از بازشناسی و بررسی مفهوم ایران و ایرانی.از طریق بررسی ادب پارسی تا حمله مغلول، کوشش شده است تا پر بسامدترین مؤلفههای فرهنگی هویت ایرانی جستجو و از طریق نمونههای بارز آن معرفی گردند.
"
هر لحظه به شکلی...
حوزههای تخصصی:
جشن های طبری در اسپیورد - شوراب
حوزههای تخصصی:
شعر زبان
حوزه و ادبیات
نقد و بررسی اندیشه خردگرایی و آزاد اندیشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نهضت شعوبیه یا اومانیسم ایرانی ـ اسلامی، جنبشی بود که به دنبال انحصارطلبی بنیامیه که آرمانهای اسلامی را در سایه قدرت طلبی و زراندوزی ازیاد برده بودند، رخ نمود. ماهیت این حرکت ماهیتی اومانیستی با ژرف ساختی دینی و برگرفته از قرآن کریم بود. از این روی بسیاری از مؤمنان راستین با آن همداستان شدند. شعوبیه دو شاخه اصلی در ایران داشت که در ادبیات و شعر ما تا قرنها ادامه داشت. شاخه نخست در حوزه عرفان و تصوف بود. شاخه دوم شاخه خردگرایی برمبنای دانش بود. از جمله این جریان فکری، اخوان الصفا بودند که با مقالات و رسالههای علمی خود، موضوعات علمی را تشریح کردند و شک و شناخت را به مردم آموختند و خاطر نشان کردند که آغاز حرکت به سوی شناخت، شک است و با شک کردن، اندیشیدن، وجود پیدا میکند. از جمله مسایلی که حرکت خردگرایی در آثار اهل قلم، جایگزین کرد، مسأله واقعبینی بود که در حقیقت با نوعی رئالیسم ابتدایی مطرح میشد. ناصرخسرو قبادیانی اوج آزاداندیشی در ادبیات فارسی است. متنبّی شاعر بزرگ عرب را اگرچه نمیتوان به طور قطع و یقین در این جنبش جای داد و حتی برخی او را مخالف شعوبیه میدانند، اما در اشعارش، نوعی عزت نفس و آزادگی حتی از نوع اگزیستانسیالیستی هم دیده میشود که میتوان میان او و ناصرخسرو همانندیهایی یافت. و این پژوهش چنین مهمی را تا حدی که در یک مقاله میگنجد، انجام داده است..
نگاهی دوباره به اسطوره ضحاک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طبق تقسیم بندی هزاره ها، هزاره ی دوم یعنی دوران میانه، زمان اختلاط نیکی و بدی است. بنابر عقیده ی زروانی دوران نخست زمان شهریاری اهورا مزدا و دوره ی دوم زمان پادشاهی اهریمن است. در تقسیم بندی حماسه ی ملی ایران پادشاهی ضحاک با دوران برتری اهریمن در شاهنامه مقارن است. ضحاک در شاهنامه از گونه ی دیو به صورت آدمی ظاهر می شود اما همچنان صفات اهریمنی خویش را به دنبال دارد. اسطوره ی ضحاک در اوستا و متون پهلوی دستخوش دگرگونی های فراوانی شده است. بنابر گزارش های اوستا،ضحاک همان اژدهای سه پوزه ی سه سر شش چشم است و اهریمن او را برای نابودی آفریدگان راستی آفریده است. در متون پهلوی ضحاک از صورت اژدهای اهریمنی به مردی تازی مبدل می شود که دوران پادشاهی طولانی او قابل توجه است. اما در روایات پس از اسلام ضحاک اژدها خوانده شده و برخلاف اوستا و متون پهلوی به دیو بودن او اشاره ای نشده است. جادوگری از خصوصیات ضحاک است و در این جنبه با دیوان این همانی دارد. مطابق شاهنامه نخستین دیو سیرت در داستان ضحاک ابلیس است که با چهره های متفاوتی دیده می شود که البته در هیچ یک از این تغییر کسوت ها به صورت انسان به گونه ی عام ظاهر نمی شود بلکه مبدل به آدمیانی با اوصاف خاص می گردد. از این رو به نظر می رسد چهره ی واقعی ابلیس به گونه ی انسان ترسیم شده است.