فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۴٬۱۷۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
در این مقاله تشبیهات مخزن الأسرار و مطلع الأنوار، از وجوه مختلفِ بلاغی؛ یعنی موضوعی، طرفین تشبیه، زاویه تشبیه، ساختار شکلی، وجه شبه، ادات، حسی، عقلی و انتزاعی بودن، تشبیهات گسترده و فشرده، مفرد و مرکب بودن، بررسی، دسته بندی و مقایسه و پس از تطبیق تشبیهات هر دو شاعر، تحلیلی آماری و علمی از آن ارائه شده است. مسأله اصلی پژوهش بررسی و مقایسه تشبیهات این دو اثر از وجوه مذکور است، زیرا تشبیه یکی از مهمترین عوامل مخیّل شدن کلام و تولید شعر است و بررسی فرایند آن در دو اثر مورد بحث، مخاطب را از رازهای پنهان شعر نظامی و امیرخسرو آگاه می کند. از سوی دیگر در این پژوهش تأثیرات تشبیه بر ساختار زبانی و سبکی دو اثر نشان داده می شود. از اهداف این نگرش تحلیلی و تطبیقی، بررسی آماری تشبیهات هر دو شاعر و مشخص نمودن میزان ابتکار و تقلید هر یک و دست یافتن به دیدگاه جامعی درباره نوع و دسته بندی تشبیهات آنها است. این پژوهش کاملاً جنبه علمی دارد؛ یعنی تمام تشبیهات دو اثر مورد بررسی قرار گرفته است. (به دلیل محدودیت مقاله بخش هایی از آنها به عنوان نمونه ذکر شده، ولی آمارها و درصدها شامل تمام تشبیهات است).
نکته مهم آن است که مخزن الأسرار با 2254بیت، 631تشبیه و مطلع الأنوار با 3216بیت، 462 تشبیه دارد؛ یعنی نظامی با وجود ابیات کمتر، تشبیه سازتر و تصویرگرتر از امیرخسرو است. (زیرا از کل تشبیهات این دو اثر سهم نظامی 54%و سهم امیرخسرو39%است و 7% تشبیه مشترک دارند). از سوی دیگر میزان تراکم تشبیهات و تصویرگری دو شاعر متفاوت است؛ یعنی در هر 6/3 بیتِ نظامی یک تشبیه و در هر 7 بیت امیرخسرو یک تشبیه به کار رفته است که نشان دهنده تراکم تشبیه، تصویرگری و مخیّل بودن ابیات نظامی نسبت به امیرخسرو است. از نکات مهم دیگر مقاله، گرایش دو شاعر به اوصاف انسانی و مفاهیم مجرّد در اخذ مشبّه است، همان طور که در آوردن مشبّهٌ به بسامد استفاده از اشیا و اوصاف انسانی بیشتر است، از نظر زاویه تشبیه و نو و کهنگی آن، اگرچه نظامی از امیرخسرو مبدع تر است؛ اما در مجموع 16درصد تشبیهات نظامی و 13درصد تشبیهات امیرخسرو نو و ابداعی است و سایر موارد تکراری هستند. هر دو شاعر ساختار تشبیهی خاصی دارند که در یکی از طرفین تشبیه، یک ترکیب تشبیهی یا استعاره می آورند و تشبیهی خیال انگیز می آفرینند. از نظر ساختار شکلی هر دو شاعر از انواع مختلفی از تشبیه در شعر خود بهره جسته اند؛ ولی گرایش هر دو به تشبیه بلیغ و مفروق بیشتر بوده است. این پژوهش همچنین ثابت می کند که هر دو شاعر به تشبیهات حسی به حسی و عقلی به حسی، تشبیهات گسترده و مفرد بیشتر گرایش دارند.
وطن دوستی در سروده های اخوان ثالث و ایلیا ابوماضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی سبک شناسی مفاهیم کلی سنتی سطح فکری
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی معاصر شعر
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق ادبیات فارسی و ادبیات عرب
- حوزههای تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم سیاسی
نقد - شمیم بهار - درباره ی آنچه که به نقد در نمیاید
حوزههای تخصصی:
هنجارگریزی در خمسه نظامی
حوزههای تخصصی:
نظامی گنجوی، در شعر زبانی پیچیده و استعاری دارد. او با واژگان بسیار بازی می کند و برای تاثیرگذاری عاطفی، بر مخاطب می کوشد. این نوشته، پژوهشی درباره زبانِ شعریِ او بر اساس نظریه های فرمالیستی با هنجارگریزی است. مهم ترین وجه هنجارگریزی، دوری از تکرار لفظ و معنای عادی است، آن چیزی که شاعر همیشه در پی آن بود. ما با بررسی عناصر این بافت می توانیم ترفندهای هنری و شاعرانه وی را در خلق آثار ادبی کشف کنیم. نظامی، با عدول از زبان معیار و آشنایی زدایی، به خلق این زبان پرداخته است. البته، هنجارگریزی باید بر اساس زبان هنجار و زمان کاربرد آن بررسی شود. در ساختار شعر وی، هنجارگریزی های موسیقایی، واژگانی، دستوری و معنایی نقشی اساسی دارند.
رویکردهای عمده ادبیات داستانی جنگ (1384- 1359)
حوزههای تخصصی:
نوع نگاه به جنگ و نیز درونمایه ها، شخصیت های اصلی و... چهار رویکرد؛ یعنی رویکرد ارزش محور، جامعه محور، انتقاد محور و انسان محور را در حوزه ادبیات داستانی جنگ پدید آورده است. در رویکرد ارزش محور ستایش از پایداری، مقاومت و دفاع از میهن و اثر مثبت فرهنگی و اعتقادی دفاع در مرکز توجه داستان نویسان بوده است. هدف نویسندگان این آثار تهییج و تقویت روح سلحشوری و ارتقا روحیه استقلال خواهی، انجام دادن رسالت عقیدتی و دفاع از ارزش های انقلابی و اسلامی است. در رویکرد جامعه محور به بازتاب مصائب جنگ و جنبه های منفی و تاثیر تخریب های آن بر زندگی مردم و جامعه پرداخته شده است. مسایل جانبی و اجتماعی جنگ و تصویر ویرانگرانه آن در این رویکرد بارزتر است و در آن اثر جنگ بر آن دسته از مردمان شهرها و روستاهایی که بنیاد خانواده و روابط اجتماعی شان دگرگون شده بررسی می شود. در رویکرد انتقاد محور نویسندگان به رد یا تشکیک در جنگ و انتقاد از آن می پردازند. نوع نگاه نویسندگان این رویکرد به جنگ بدبینانه است و اغلب به جنگ شهرها نظر دارند. در رویکرد انسان محور نیز توجه به ارزش های والای انسانی مطرح است و به انسان در جنگ و انسان برآمده از آن پرداخته می شود.
بررسی نوستالژی آرمان شهر در اشعار شاعران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آرمان شهر، جامعه ای است که در آن جا مردم در رستگاری کامل زندگی می کنند و هیچ اثری از رنج، اندوه، بیماری و امثال اینها نیست. در گستره ی شعر معاصر نیز شاعران هر یک با برداشت های ویژه ی خود و برای ایستادگی در برابر سختی ها و دلتنگی های روزگار و رهایی از آن ها به ترسیم آرمان شهر در شعر خود پرداخته اند. مهمترین خاستگاه فکری آرمان شهر در شعر شاعران معاصر را می توان کهن الگو ها، ایران باستان و اساطیر، بهشت زمینی و اندیشه ی ظهور منجی و مهدویت بر شمرد. این عنصر به عنوان یکی از نمود های نوستالژی در شعر شاعران معاصر نمود یافته است. هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل و ابزار شکل گیری ذهن شاعران و چگونگی پناه بردن شان به آرمان شهر است و هدف ثانوی بررسی شاخص های نوستالژی در ساختار این آرمان شهر ذهنی است. روش تحقیق در توصیفی تحلیلی و به شیوه ی کتابخانه ای است.
نسبت بیان سینمایی با تمثیلهای ادبی در اشعار مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
غالب پژوهشهایی که به بررسی رابطه سینما و ادبیات پرداخته اند به تفاوتهای داستان ادبی و درام فیلمنامه توجه داشته اند. زمینه دیگری که می توان پیوندها و مناسبات ادبیات و سینما را در آن پی گرفت، «تصویرپردازی» است. صور خیال در مفهوم بلاغی آن شامل تصویرهای ذهنی ادبی، و غالبا به دلالت ضمنی نشانه های شمایلی ناظر است و ذیل علم بیان در انواع تشبیه، تمثیل، مجاز، استعاره، کنایه و نماد فهرست شده است. در این مقاله به بررسی ظرفیتهای «تمثیل ادبی» به طور عام و «تمثیلهای شعری مثنوی و غزلیات شمس» به طور خاص برای بازآفرینی در وسیله بیانی سینما پرداخته شده است. انتقال تمثیلهای ادبی به سینما براساس این ظرفیتها امکانپذیر است: 1- اشتمال بر عناصر بصری متعدد و متحرک 2- تناسب تصاویر و معانی همنشین با مونتاژ و میزانسن 3- فراوانی تصویرهای هم عرض در طول شعر 4- اشتمال بر تصاویر قابل توزیع در متن فیلم به سبب دلالت بر مضمون عرفانی «تکامل» و 5- اشتمال بر بافت روایی و ساختار دراماتیک.
بررسی کتاب یکی قطره باران ، گردآوری کورش کمالی سروستانی
حوزههای تخصصی:
نقد: لحن و فضاسازی در رمان ""زیبا"" نوشته محمد حجازی
حوزههای تخصصی:
پارادوکس تکبر و تواضع در شعر و شخصیت خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خاقانی یکی از شگفت ترین شاعران روزگاران است و آثار بازمانده از او بویژه دیوان پر برگ و بارش یکی از ارجمندترین میراث های ادبی و فرهنگی زبان فارسی است. از نگاه شخصیتی نیز شخصیتی شگفت و پارادوکسیکال دارد و آشکارترین نشانة شخصیت پارادوکسیکال او که در دیوانش نیز بازتاب بسیار دارد، از یک سو مفاخره های فزون و فراوان اوست که نشان از شخصیتی خودبین و خودفروش دارد که خود را از همگان برتر می شمارد و از همین روی دیگران را به چیزی نمی گیرد و چه بسا زبان به هجو و نکوهش دیگران حتی نزدیکان خود می گشاید و از دیگرسو، خاکساری ها و خود کم بینی های بسیار او در برابر ارباب زر و زور است که نشان از شخصیتی خود کم بین و گرفتار عقدة حقارت دارد که خویش را بسیار ارزان می فروشد و گاه خود را از سگ نیز کم تر می شمارد. در این مقاله این ویژگی شخصیتی و شعری خاقانی، ریشه های روانی آن و مسائل مربوط به آن بررسی می شود گویا خاقانی از این ویژگی منشی خویش ناخرسند بوده و در رنج بوده است و از همین روی بارها از ستایش و کوبیدن در این و آن بیزاری جسته است و چه بسا همین بی زاری، گونه ای تحول شخصیتی در او پدید آورده است.
دموکراسی ادبی: مفهوم مرکزی دیباچه «یکی بود یکی نبود» جمالزاده (با نقدی بر تاریخنگاری ادبیات داستانی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مجموعه داستان کوتاه «یکی بود یکی نبود» نوشته محمد علی جمالزاده را سرآغاز داستان کوتاه مدرن فارسی دانسته اند. گذشته از داستان ها و طرح های این مجموعه که از نخستین کوشش ها در عرصه داستان کوتاه نویسی فارسی به حساب می آید، «دیباچه» این کتاب در مطالعات ادبی فارسی و در نظریه انتقادی، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. جمالزاده، به عنوان پدر داستان کوتاه فارسی، در این دیباچه به دنبال نوعی قانونگذاری ادبی بوده و کوشیده است با نگاهی تطبیقی و آینده نگر مهم ترین مسائل ادبی عصر خود را به بحث بگذارد. یکی از مفاهیم مرکزی مطرح شده در این دیباچه، مفهوم بنیادی «دموکراسی ادبی» است. با بررسی ریزمفهوم ها و استعاره های مطرح شده در این دیباچه، می توان این مفهوم مرکزی را تحلیل و صورت بندی و مولفه های پشتیبان و برسازنده آن را بررسی کرد و نشان داد تا چه اندازه طرح این مفهوم مرکزی برای بررسی تاریخنگاری ادبیات معاصر فارسی ضرور است.
نمودهای رمانتیسم در نفثه المصدور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رمانتسیم از جمله مکتبهایی است که در قرن هجده با شعار بیان آزاد احساسات فردی، بازگشت به طبیعت، بدوی گرایی، نگرش تخیّلی و... در مقابل تفکر خردگرای کلاسیسم به پا خاست. نفثه المصدور به عنوان متنی تاریخی- ادبی همانندیهای ویژه ای با اصول و مبانی رمانتیسم دارد و همین مسأله زمینه بررسی نقدی رمانتیسم را با توجه به ویژگیهای سبکی در این اثر فراهم می آورد. به لحاظ معنایی وجود عواملی مانند توجه به احساسات شخصی و بیان آزاد آنها، نگاه کشف و شهودی به طبیعت، اتکا به تخیّل ثانویه در توصیف امور بیرونی، ترسیم آرمانشهر و عوامل زبانی ای از؛ جمله برجسته کردن جنبه ادبیت متن با استفاده از تمهیدات ادبی ای چون تشبیه، استعاره، تضمین و...، توصیفات مکرّر و طولانی و نمادپردازی؛ از جمله مواردی هستند که به نفثه المصدور، سبکی رمانتیک بخشیده است. این مقاله درصدد نیست تا با نگاهی اثبات گرا، اندیشه ای خاص را به یک متن تزریق کند؛ بلکه در پی آن است تا ضمن برشمردن ویژگیهای مشترک سبکی نقثه المصدور با مکتب رمانتیسم و تکیه همزمان بر ساحت ادبی( درون متنی) و بافت تاریخی (برون متنی) آن جهت بررسی ساز و کار شکل گیری معنا، زمینه ساز نگرشی نو به متنی کلاسیک باشد.
دلیله محتاله
بررسی تکنیک های بیانی توصیف در اشعار نیما یوشیج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نیما یوشیج در توصیف موضوعات مختلف شعری از تکنیک های بیانی متنوّعی بهره گرفته است. در این نوشتار به بررسی چگونگی به¬کارگیری این تکنیک های بیانی در دو گروه شاعرانه و دستوری پرداخته شده است. نیما در توصیف موضوعات شعری از تکنیک های بیانی دستوری بیش از تکنیک های شاعرانه بهره برده است. این تکنیک ها شامل کاربرد صفت، قید، جمله صله، مسند صفتی، جمله توصیفی و فعل های تصویری است. بسامد استفاده از صفت و جمله توصیفی در اشعار وی بیش از سایر تکنیک هاست. از میان تکنیک های شاعرانه نیز، تشبیه در جایگاه نخست قرار دارد و پس از آن تکنیک هایی همچون نماد، تمثیل، کنایه، استعاره و تشخیص قرار دارند. کاربرد بیشتر تکنیک های بیانی دستوری بیانگر این است که نیما در نزدیک کردن شعر به نثر و بیان طبیعی خود تا حدود زیادی موفّق بوده است.
بررسی و تحلیل نام های اشعار قیصر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قیصر امین پور، یکی از شاعران برجسته پس از انقلاب اسلامی است که در حوزه و قالب های مختلف شعری طبع آزمایی کرده است. از ایشان در حوزه شعر بزرگسالان 445 عنوان شعر در پنج مجموعه شعری باقی مانده است که بررسی و تحلیل آنها به منظور جریان شناسی دقیق شعر پس از انقلاب امری ضروری به شمار می آید. در این مقاله، با توجه به مجموعه عنوان های شعری قیصر در پنج دفتر، سعی شده بدون توجه به محتوای خود اشعار در گام اول، خوانشی تازه از اشعار ایشان عرضه شود. فرضیه این پژوهش در آغاز این بوده است که بدون توجه به خواندن اشعار یک شاعر در مرحله اول می توان مجموعه دستگاه فکری شاعر را بررسی و کشف کرد. بر این اساس، ضمن طبقه بندی مجموعه اشعار قیصر در دو بستر صورت (عناصر زبانی و تکنیکی) و محتوا؛ آن هم صرفا بر اساس عنوان شناسی اشعار؛ به این نکته دست یافتیم که میان عنوان و اندیشه حاکم بر اشعار ایشان، انسجام و پیوند استواری، هم در حوزه صورت و هم در حوزه محتوا وجود دارد.
سعدی و سیرت پادشاهان: مدخلی بر بحث سعدی و تجدد
حوزههای تخصصی:
این مقاله باب اول گلستان را که در مورد سیرت پادشاهان است، مورد تحلیل قرار میدهد و نظر سعدی در مورد پادشاهان را بررسی میکند. با وجودی که سعدی شهرتی در باب مدح شاهان دارد ولی در باب اول گلستان با زیرکی و درایتی حیرتآور، تصویری سخت تکان دهنده از سیرت پادشاهان عرضه کرده است. مراد سعدی در کل حکایتها همان اصل برابری انسانها است که رکن اصلی اندیشه دموکراسی در تجدد است.
بررسی زمان در تاریخ بیهقی بر اساس نظریه «زمان در روایت»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله نتیجه پژوهشی است که بر اساس نظریه «زمان در روایت» به شیوه استقرایی به بررسی زمان در تاریخ بیهقی پرداخته است. منظور اصلی نظریه «زمان در روایت» بحث در زمانبدی روایت است این مقاله بر اساس نظریه ژرار ژنت به آن می پردازد، که در سه محور نظم، تداوم و بسامد شکل می گیرد. اگر چه نظریه پردازی درباره شگردها و روشهای زمانی در روایتهای تاریخی و ادبی به قرن بیستم مربوط است، تجزیه و تحلیل اطلاعات، حاکی است که بیهقی با تسلط هنرمندانه به طور ناخودآگاه از این فنون بهره برده و اثری پدیده آورده است که جنبه های داستانی آن از جنبه تاریخیش کمتر نیست. بنابر نتیجه تحقیق، فشردگی، گسترش دادن، گذشته نگری، آینده نگری و تناوب از مهمترین شگردهای زمانی است که نویسنده به منظور نزدیک کردن تاریخ به ساحت ادبیات از آن بهره برده است.
نقد و بررسی عاطفه در اشعار نیما یوشیج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عاطفه یا احساس، زمینه ی درونی و معنوی شعر و عنصر بنیادین در شکل گیری هر اثر ادبی است. از همین روی بررسی آن بیش از عناصر دیگر متن ادبی ضروری می نماید. هدف این مقاله تحلیل عنصر عاطفه در شعر نیمایوشیج از زوایای مختلف آن است.در این مقاله ابتدا همه ی رویکردهای عاطفی به دو دسته دریافت و انتقال عاطفه تقسیم شده و بعد از نگاهی گذرا به نوع عاطفه در شعر نیما به تشریح حوزه دوم پرداخته و مسائلی مانند تناسب عاطفه با عناصری مثل تصویر، زبان، اندیشه، موسیقی، فضاسازی، تجربه شعری و ...، و استمرار عاطفه در سراسر شعر مورد بررسی قرار گرفته شده است. استمرار عاطفه و هماهنگی آن با عناصر دیگر شعر، موجب انسجام و وحدت ارگانیک شعر او شده است به گونه ای که در اشعار توصیفی و روایی کوتاه تمام عناصر هماهنگ در طول شعر در راستای عاطفه حرکت می کنند و در اشعار روایی بلند هرچند عواطف مختلفی حس می شود اما هر یک به اقتضای موقعیت و فضای شعر تغییر یافته است.