فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۹۴۰ مورد.
استعاره و مکنیه از نظر سکاکی
حوزههای تخصصی:
بررسی الگوی تحلیل گفتمان میشل فوکو و مباحث علم معانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل گفتمان برگرفته از گرایش های نوین زبان شناسی است و می کوشد روابط و احساسات نهفته در کلمات و درون متن را آشکار کند. این نظریه به طور مستقیم با تأثیرپذیرفتن از اندیشة میشل فوکو ایجاد شد و در متون ادبی به موضوعاتی فراتر مانند پیوند معنایی، نحو جملات، کنش های گفتاری، بافت، بسامد کنش ها و انواع جملات می پردازد. این پژوهش در پی آن است تا ثابت کند همة گزاره های تحلیل گفتمان با منشأ غربی در علم معانی فارسی نیز وجود دارد. به همین سبب در این پژوهش نامه های عاشقانة چهار منظومة غنایی برپایة الگوی تحلیل گفتمان بررسی و سپس با مباحث علم معانی تطبیق داده می شود. سبک نحوی جملات و کنش های گفتاری نامه های عاشقانه در هر چهار منظومه، رابطة مستقیمی با پیوست معنایی و بافت موقعیتی جملات دارد و با تغییر این بافت، سبک نحوی جملات و کنش های گفتاری نیز تغییر می کند. علم معانی بر اقتضای حال تأکید دارد و آن را شرط اصلی بلاغت می داند؛ با تطبیق کنش ها و سبک نحوی جملات با این علم روشن شد کنش های کلامی در نامه های عاشقانه کاملاً درست و بنابر اقتضای حال به کار رفته است.
زمینه های درک رمز و نماد در شعر معاصر عرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تناسی تشبیه
سیر تاریخی معانی و بیان و بدیع
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر شامل مطالبی است پیرامون سیر تاریخی معانی و بیان و بدیع ازآغاز پیدایش این علم ‘ از آنچه معلوم است بلاغت دو سیر را در طول تاریخ طی نموده است . اول مکتب کلامی که سیوطی درباره آن می گوید: "طریقه العجم والفلسفه" دوم مکتب ادبی باز هم از سیوطی که می گوید"طریقه العرب و البلغاء" . خصوصیت مکتب کلامیها اهمیت دادن به معانی و جوهره و صیغه الفاظ ‘ لیکن در مکتب ادبی بلاغیون نقد ذوق و احساس را دخالت دادند و بصورتهای بدیعی نیز اهمیت دادند. انگیزه تألیف کتب در هر دو مکتب اثبات اعجاز قرآن کریم بوده و این مکاتب تا به امروز ادامه داشته و به عقیده اینجانب باید مباحث نحوی و دیگر علوم فلسفه و منطق از بلاغت خارج شود و به صورت یک علم مستقل تدریس شود. نه اینکه فایده ندارد بلکه مباحث آن با بلاغت مخلوط نشود.
روش پایانبندی در شعر قیصر امینپور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به کلام پایانی در شعر از دیرباز مورد توجه شاعران بوده است. این توجه در سروده¬های کلاسیک به صورت حُسن مقطع و ردّ المطلع، و در شعر نو به شکل شیوه¬ای که نیما آن را «برگردان» نامیده است، به چشم می¬خورد. پس از نیما توجه به پایان¬ اشعار از حدّ کاربرد شیوه برگردان شعری فراتر رفته و در مسیر تکاملی شعر جای خود را به آنچه در دوره اخیر «پایان¬بنـدی» (Ending) می¬گویند، داده است. بسامد و تنوع شیوه¬های پایان¬بندی، شعر قیصر امین¬پور را از زیبایی و قدرت تأثیـر دوچندانی برخوردار کرده است. این توجه به «پایان¬بنـدی» و نوآوری در این شیوه به اندازه¬ای است که می¬توان وی را در پردازش پایانی شعر، شاعری خلّاق و صاحبسبک خواند. در این پژوهش، با نگاهی کوتاه به سیر توجه به پایانه اشعار و ضمن بیان کارکرد شگفت این شیو¬ه،¬ شگردها و نوآوریهای قیصر در پایان¬بندی اشعارش دستهبندی و بررسی شده است.
نقد و بررسی زیبا شناختی «نفثه المصدور»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«نفثه المصدور» را «شهاب الدین محمد خرندزی نسوی» پس از تازش مغولان به ایران و کشته شدن «جلال الدین خوارزم شاه» با نثری شاعرانه می نویسد و در آن به شرح دردها و در به دریهای خود می پردازد.
این کتاب دارای سبکی سه گانه: ساده، فنی و مصنوع و سرشار از آرایه های درهم پیچیده و چند لایه شعری است. آرایه ها و ابزارهای آفرینش شعر را در این کتاب بر اساس کاربرد و بسامد - می توان به سه گروه تقسیم کرد:
الف: بدیع لفظی: اوج آرایی، جناس، سجع، موازنه
ب: بدیع معنوی، ایهام، تناسب (مراعات النظیر) استخدام، تضاد، پارادوکس، تلمیح، ارسال المثل
پ: بیان: مجاز، تشبیه، استعاره، کنایه
در این مقاله به اجمال برای هر یک از آرایه ها، نمونه هایی از هر دست آمده است.
بدیع فارسی - بدیع عربی
حوزههای تخصصی:
بازنگری معنایی در «التفات» بلاغی و اقسام و کارکردهای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
التفات یکی از شگرد ها و آرایه های ادبی است که با در هم شکستن روال معمول کلام، نقش بسیار مؤثری در بیداری و جذب مخاطب دارد. این صنعت در بیشتر کتاب های بلاغی عربی و فارسی با عنوان انتقال گوینده از خطاب به غیبت و بر عکس، تعریف و انواع محدودی برای آن برشمرده شده است که هریک از این انواع در یکی از حوزه های بلاغت (معانی و بدیع) و دستور قابل بررسی است. این مقاله کوشیده است با در نظر گرفتن توسعة معنایی التفات، ضمن ارائة تعریفی نو برای این شگرد ادبی، تصویری روشن از گونه های مختلف آن ارائه دهد؛ سپس در کنار فواید سنتی مطرح در کتاب های بلاغی، به کارکرد های جدیدی، همچون آشنایی زدایی، هنجار گریزی، افزایش انسجام متن، ایجاد ابهام هنری و... نیز اشاره کند. حاصل تحقیق نشان می دهد که بدیع سنتی با رویکرد های فرسودة خود، دیگر توان پاسخ گویی به نیازهای متون ادبی معاصر را ندارد. از این رو، ضرورت بازنگری همه جانبه و نقد و تحلیل آرایه های بدیعی از جمله صنعت التفات کاملاً احساس می شود.
شیوه های بلاغی در شعر ناصرخسرو
حوزههای تخصصی:
نگاهی دیگر به صنعت تجرید(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تحلیل نظر سکاکی در باب استعاره مصرحه
حوزههای تخصصی:
سازه های هنری عاشق و معشوق در دو اثر نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منظومه های غنایی ازسازه های هنری، بهره ی زیادی می برند از جمله ی این سازه ها، به کارگیری تشبیه و استعاره برای برجسته تر نشان دادن جلوه ی عاشق و معشوق است. نظامی گنجه ای در دو منظومه ی ""خسرو و شیرین""و ""لیلی و مجنون"" از کلماتی مانند ماه، سرو، باغ، خورشید، پروانه، شمع و... برای توصیف تصویر عاشق و معشوق استفاده کرده است. دراین میان بسامد ابیاتی که به ماه، سرو، گل و پری اختصاص یافته بالاست. این تحقیق با روش کتابخانه ای به توصیف سازه های هنری تصویری عاشق و معشوق در دو مثنوی یاد شده می پردازد. پرداختن به این تصاویر در دو اثر نشان می دهد که نظامی بدون توجه به محل زندگی و محیط جغرافیایی و طبیعی عاشق و معشوق واژه های یکسانی را برای تصویر سازی های مورد نظر خود در دو اثر بکار برده است و اکثر این سازه های هنری مشترک هستند ولی نگاه نظامی به عشق در دواثر مذکور کاملا"" متفاوت است. در خسرو و شیرین، عشق زمینی و تداوم عشق پس از وصال تا سرحدّ جانفشانی و ایثار استمرار می یابد و در لیلی و مجنون عشق پاک آسمانی که از ویژگی های آن فراق، جدایی، حرمان، گریز از بهره ی تن و در نهایت مرگ عاشق و معشوق است، دیده می شود.
علم بدیع - صنایع لفظی مخصوص به شعر
حوزههای تخصصی:
اهمیت و انواع ابهام در پژوهش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ادبیات کهن فارسی، ابهام مقام چندان مهمی ندارد. تنها در هنگام مطرح کردن صنعت محتمل الضدّین که همیشه در کنار آن دو نام مترادف دیگر؛ یعنی توجیه و ذووجهین نیز قرار داده می شود، گاهی نیز به کلمه ابهام اشاره می شود که نام چهارمی برای این شیوه بسیار کم کاربرد در ادبیات فارسی و عربی است. در حالی که ابهام در متون ادبی از گذشته تا به امروز، یکی از پر استفاده ترین صناعت های ادبی محسوب می شود که اهمیّت و جایگاه هنری آن کم تر از تشبیه و استعاره نیست. هدف این پ ژ وهش آن است که ابتدا تعریف دقیقی از ابهام ارائه دهد و سپس پیشینه تحقیقات مرتبط با موضوع را به اختصار بازگو کند و آن گاه در ضمن تبیین انواع ابهام، به تعیین میزان و ماهیّت تأثیرگذاری چهار عنصر اساسیِ متن و مخاطب و محیط و مؤلف ـ چهار ستون اصلی بنیاد یک اثر ـ بر ابهام بپردازد.
کاربرد الگوی دریافت مفهوم در آموزش آرایه های ادبی
حوزههای تخصصی:
جلوه های ادبی و هنری در چند حدیث
حوزههای تخصصی:
"حدیث به عنوان یک اصل در شناخت اسلام و کسب معرفت، محل رجوع است. مقاله حاضر به بررسی شیوه های ادبی و هنری به کار رفته در حدیث پرداخته است. استفاده از زبان ادبی و هنری از جمله ویژگی های خاص در شکل گیری ساختار حدیث است. ابعاد گوناگونی در جلوه های ادبی و هنری حدیث مطرح هستند که در این میان می توان به وجود موسیقی، تصویر و ساختار به عنوان ابزار و عناصر کار در حدیث اشاره نمود. وجود این عناصر در حدیث، شکل گیری جنبه های ادبی و هنری در حدیث را سبب شده که می توان به وجود هماهنگی و هم جهتی، تجانس، انسجام و به هم پیوستگی، توازن، وجود تقارن هندسی و نظام آوایی در حدیث اشاره نمود که این موارد ساختار و موسیقی کل حدیث را شکل داده اند. یکی دیگر از عناصر اصلی تشکیل دهنده ابزارهای ادبی و هنری حدیث، استفاده از تصویر به منظور عمق بخشیدن به مفاهیم مطرح شده در متن حدیث است. در مقاله حاضر در بخش ادبیات نظری به ابزار و عناصر مذکور پرداخته شده است و در ادامه چند نمونه حدیث بررسی شده است.
"
تحلیل هرمنوتیکی جنبه های اساطیری ساخت های استعاره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش منطبق بر اصول هرمنوتیکی، در پی تبیین این فرضیه است که ساخت های استعاره ای متخیله، کنش و تعاملی اساطیری دارند. چرا که میان استعاره های خلاق و اسطوره ها همواره نوعی سازگاری پنهانی وجود دارد. پس نباید پنداشت که قالب های استعاره ای تنها ساخت هایی تشبیهی - تزیینی و ابهام آفرین اند. شاعران صاحب سبک و طراز اول، می کوشند تا از طریق استعاره مفاهیم ارزنده اساطیری را که به طور فشرده در ساحت نهفته استعاره مکتوم است، بیان کنند. بر اساس دو عنصر تخیل و زبان می توان گفت اسطوره و استعاره هر دو پدیده و جریانی شاعرانه اند.
شکل ذهنی در شعر
حوزههای تخصصی: