فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۹۴۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
حذف در قرآن و تأثیر آن در ترجمه های فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع حذف یک یا چند عضو از اعضای جمله های قرآنی، اهمیت ویژه ای دارد. چون از یک سو جنبة بلاغی دارد و از سوی دیگر موجب اختلاف در ترجمه ها گردیده است. ما در این گفتار کوشیدهایم به سؤالهای زیر پاسخ گوئیم: حذف یعنی چه؟ چگونه حذف می تواند در قرآن کاربرد بلاغی داشته باشد؟ به یاری چه معیارهایی می توان محذوف را تعیین نمود؟ آیا وظیفة مترجم هنگام مواجه شدن با مواضع حذف، ذکر است یا خیر؟ آیا در مواضع حذف، نوع حذف و تعیین محذوف اتفاق نظر وجود دارد؟ و آیا ذکر محذوف در ترجمه با مراد گوینده و شیوه های بیانی قرآن منافاتی ندارد؟
هم حروفی و هم اوایی موسیقایی واج آرایی آلیتراسیون
حوزههای تخصصی:
استدراکات شمس العلما در ابدع البدایع و آغاز و انجام آنها
حوزههای تخصصی:
بحثی درباره ی بلاغت در قرن هشتم هجری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
نگاهی به ویژگی های نحوی زبان فارسی اثر میهن دخت صدیقیان
حوزههای تخصصی:
واژهای ایهام آمیز در شاهنامه
حوزههای تخصصی:
بررسی استعارة هستی شناختی در کارآواهای خراسان جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، استعاره های هستی شناختی در کارآواهای خراسان جنوبی در دو بخش ""انسان به مثابة حوزة مبدأ"" و ""غیرانسان به مثابة حوزة مبدأ"" بررسی می شوند. اهمیت مقالة حاضر از این نظر است که اغلب پژوهش های انجام شده در زمینة کارآوا، پژوهش هایی مردم شناسانه و درجهت معرفی فرهنگ ملی محلی و با تأکید بر جنبة موسیقیایی بوده است و در هیچ کدام، با نگاه زبان شناختی و به طور خاص ازمنظر این مقاله به مقولة کارآوا پرداخته نشده است. ضرورت انجام این تحقیق این است که با گذر از نسل گذشته و رشد روزافزون فناوری دیری نخواهد پایید که مسائل مربوط به کار سهم کمتری در فکر و ذهن افراد داشته باشد و این بخش از فرهنگ عامه به فراموشی سپرده شود. بنابراین لازم است این فرهنگ شفاهی و غنی معرفی و ثبت شود. داده های پژوهش حاضر ازطریق بررسی منابع کتابخانه ای موجود در زمینة فرهنگ خراسان جنوبی و نیز مراجعة حضوری به روستاهایی در استان خراسان جنوبی به دست آمده است. هدف مقالة حاضر این است که با توجه به ادعای نظریة لیکاف و جانسون دربارة استعاره که آن را امری ذهنی می دانند و نه زبانی، نشان دهد که چگونه این تصویرسازی های ذهنی در آواهای روستایی برخاسته از تجربه های عینی روستاییان است.
آسیب شناسی کاربرد نظریه های مدرن در تدوین درسنامه های بلاغی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله ی حاضر، در صدد است نشان دهد که آسیب شناسیِ درسنامه های بلاغی(اعم از معانی، بیان و بدیع)، با آسیب شناسیِ دیگر درسنامه ها، تفاوت های عمده ای دارد. از جمله ی این تفاوت ها، یکی سابقه ی طولانیِ آگاهیِ محققان و صاحبنظران از کاستی ها و آشفتگی های بلاغت سنتی است، و دیگری، کوشش هایی که در جهت رفع این کاستی ها بر مبنای معیارها و نظریه های امروزی (اعم از ادبی و زبان شناختی) به عمل آمده است. در مقاله ی حاضر استدلال خواهد شد که کاربرد این معیارها و نظریه ها، نه تنها نتوانسته کاستی های درسنامه های بلاغی را برطرف سازد که حتی آن ها را تشدید کرده و خود، آسیب ها و کاستی های تازه ای را نیز به بار آورده است. این کاستی ها، که عمدتاً از شیوه ی نادرستِ کاربرد نظریه های جدید ناشی شده اند، عبارت اند از 1- غفلت از کارکرد صناعات بلاغی در طبقه بندیِ صناعات بر مبنای معیارهای مدرن 2- در نظر گرفتن ادبیات به مثابه ای حوزه ای مستقل از دیگر حوزه های زبانی براساس نظریه های مدرن 3- استفاده از نظریه های مدرن بر مبنای شباهت های ظاهری با برخی مباحث قدمایی 4- عدم توجه به مسائل خاص ادبیات و متون ادبی در کاربرد نظریه های مدرن. پس از بررسیِ این چهار کاستی، در برخی موارد پیشنهادهایی نیز برای تدوین درسنامه ها ی بلاغی و شیوه ی کاربرد نظریه های مدرن در آن ها، ارائه شده است.
دیدی نو نسبت به فنون بلاغت و معانی و بیان و بدیع عربی و فارسی
منبع:
گوهر تیر ۱۳۵۶ شماره ۵۲
حوزههای تخصصی:
زبانه ای از زبان نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در اثری ادبی- هنری تا نوشته ساختار منطقی مستحکمی نداشته باشد، اجزای اثر جایگاه ویژه خود را نیافته و چنان که باید به زیبایی و تأثیر دست نمییابند و در نهایت به شکل ایده آل هنری راه پیدا نمی کند. اوج شگرف و شگفت آفرینش اثر هنری تلفیق و آمیختگی پیامها و ساختارهاست که شکل را می آفرینند. نظامی در خمسه از زبانی پخته، پیراسته و آراسته که خاصّ شاهکارهای بزرگ ادبی است، به نحو شایسته بهره برده است، هر هنرمندی چکیده فکر و ذوق و نبوغ خود را با کیفیّتی خاصّ از ترکیب اجزای مواد متشکّل آن هنر عرضه می کند و خمیر مایه هنر شاعر واژگان زبان است. شیوایی و دلنشینی گفتار هر شاعر هنرمند به مهارت در گزینش و چینش واژه ها و چگونگی ترکیب و آرایش آنها بستگی دارد و در ورای ترکیب واژه هاست که هاله ای برای ایجاد معانی، تعبیرات و مضمون آفرینی پدید می آید. نظامی در مثنویهای خود ضمن استفاده از ذخائر زبان خاصّ شعر به کاربرد زبان رایج مردمعلاقمند بوده و از سوی دیگر در خلق و آفرینش تعبیرهای جدید و ترکیبات واژگان نظیر خنده ناک، ابرناک، آبناک، غم و شادی نگار، داوریگه، بختور، سگ زبانی، دهل زبانی، رایگان گرد، فکرت انگیز، گلاب انگیز که موجب گسترش دامنه معانی و مفاهیم گردیده، سهم ارزشمندی دارد. در این مقالت ویژگیهای برجسته زبانی نظامی از قبیل واژه گزینی، ترکیب سازی، وصف، تکرار، امثال و حکم و برخی ویژگیهای سبکی دستوری نظیر تبدیل، حذف، تأکید و ... مورد بررسی قرارگرفته است.
پرسش بلاغی تشریکی در ادبیات معاصر فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به نقد علم معانی سنتی و کارکرد آن از دیدگاهی نو می پردازد. از گذشته تا کنون، در کتب بلاغی برای جملات پرسشی، اغراضی را برشمرده اند مانند امر، نهی، بیان تحسر، ترغیب و ... این موارد تقریباً معانی ثانوی بیشتر جملات پرسشی موجود در متون کهن را شامل می شود. در دورة معاصر، به دلیل روی کرد خواننده مدار به متن، به پرسش هایی برمی خوریم که علم معانی سنتی دربارة آنها سکوت کرده است؛ زیرا در ادبیات قدیم نمونه های آنها به ندرت دیده می شود. این جملات پرسشی که در اشعار، به ویژه در داستان های دورة معاصر دیده می شود، به دلیل متکثر کردن معنای متن ادبی اهمیت دارد. تکثیر معنا با سهیم کردن خواننده در آفرینش متن صورت می گیرد؛ به این ترتیب که متن از خواننده چیزی می پرسد و با این شگرد، به صورت غیرمستقیم از او می خواهد متن را معنا کند. این نوع پرسش ها در این مقاله، پرسش های بلاغی تشریکی نامیده شده اند. این مقاله بعد از آنکه دربارة ضعف علم معانی سنتی در تبیین این شگرد بحث می کند، از مباحث زبان شناسان و منتقدان ادبی در تبیین نظری جایگاه این نوع پرسش یاری می گیرد و در پایان، نمونه هایی از جملات پرسشی در شعر و داستان معاصر را ذکر می کند.
شالوده شکنی در تلمیحات به کار رفته در غزلیات حسین منزوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حسین منزوی، از غزل سرایان برجسته معاصر و جزو حلقه های اصلی نوآوری در غزل امروز است. به دلیل احاطه بر ادبیات کهن فارسی و آشنایی با اساطیر مختلف ایرانی و غیر ایرانی، شعر منزوی جلوه گاه تلمیحات متعدد و متنوع حماسی، عرفانی، مذهبی و... است. او با استفاده از تلمیحات گوناگون، سخن خود را عمیق، اثرگذار، چندمعنا و گسترده ساخته است. با توجه به ضرورتبررسی شیوه ها و شگردهای عمق بخشی و اثرگذاری و توسع فکری، معنایی و فرهنگی برای شناخت و درک بهتر آثار منزوی و نقش این عوامل در التذاذ ادبی از شعر وی، هدف اصلی این مقاله، بررسی و تحلیل واسازی ها و تأویل های شاعرانه تلمیحات در غزلیات منزوی بر پایه اصول مکتب شالوده شکنی، به روش تحلیل و توصیف متن است. منزوی در مواردی متعدد و گاه مکرر، در تلمیحات شالوده شکنی می کند و با شگردهایی چون مفهوم زدایی، مفهوم افزایی، تغییرطرح، واژگون سازیِ اولویت تقابل های دوگانه، تلفیق اساطیر و جزآن، در مقام بازآفرینی و تأویل اساطیر، تصاویری هنجارشکن، عادت ستیز و هنرمندانه ارائه می کند.
متناقض نما در شعر سبک آذربایجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از جذّاب ترین مباحث زیبایی شناسی متن، بحث پارادوکس یا متناقض نماست. بهره گیری از این شگرد، از عالی ترین شیوه های آشنایی زدایی هنری به شمار می رود که موجب دور شدن کلام از حالت عادی و برجسته سازی و اثرگذاری چشمگیر بر مخاطب می گردد. در شعر سبک آذربایجانی این ارائه بسامدی قابل توجّه و اثرگذار دارد. پارادوکس با قرار گرفتن در قالب صور خیالی چون تشبیه، استعاره، تشخیص و کنایه از پیچیدگی و ابهام نخستین خود فاصله می گیرد و در پی آن، مخاطب به زیبایی بافت اوّلیّه کلام پی می برد. امّا ایجاد آن در متن نیاز به ظرافت و خلاّقیّت بسیار دارد. پژوهش پیش روی، ضمن تقسیم بندی تازه از انواع پارادوکس، شعر سبک آذربایجانی را از این چشم انداز، به بوتة نقد و تطبیق می کشاند و موارد و مصادیق برجسته آن را رمزگشایی و تحلیل می کند.
"ابهام در ساختار تشبیهی شعر معاصر "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"بحث درباره فصاحت و بلاغت دستگاه های گوناگون متن از قبیل دستگاه واژگانی، نحوی و بلاغی از دیر باز مورد توجه پژوهشگران و منتقدان آثار ادبی بوده است. در مطاوی هر یک از کتابهای بلاغی، درباره چنین موضوعاتی بحث شده است و همه آنان بر فصاحت و بلاغت ساختارهای مختلف متن و دوری از ابهام تاکید کرده اند.
بحث اصلی نیز درباره این مساله است که: سخن باید در نهایت فصاحت و دوری از هر گونه پیچیدگی به مخاطب عرضه شود؛ گذشته از این می توان گفت مبحث فصاحت و بلاغت در چنین کتابهایی عمدتا ذوقی و استحسانی است و تعریف و چارچوب دقیقی برای آن ارایه نشده است؛ امروز نمی توان با همان معیارها، متون را نقد و ارزیابی نمود. در دوران کنونی «مقوله ابهام در ادبیات» توجه بسیاری از منتقدان را به خود معطوف داشته است تا جایی که افرادی مانند امپسون به تالیف کتاب مستقلی در این باره مبادرت کرده اند؛ منتقدان ادبی در دوران معاصر نیز بر این مقوله تمرکز نموده و آن را در حوزه های مختلف ادبیات بویژه در حوزه های معنایی بررسی کرده اند.
در این پژوهش، نگارنده، ضمن مرور مختصر مقوله فصاحت و بلاغت در ادب فارسی و بررسی دیدگاههای صاحب نظران معاصر درباره ابهام، ابهامهایی را که از طریق ساختارهای بلاغی، بویژه تشبیه، حاصل می شود، با ذکر شواهد بررسی نموده و به این نتیجه می رسد که بسیاری از ابهام های دستگاه بلاغی شعر معاصر، از ابهام در ساختارهای تشبیهی ناشی می شود"
ارزش بلاغی مثل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع مثل و تعریف و تحلیل ارزش بلاغی و جایگاه ادبی آن،اغلب در ضمن موضوعات علم بیان و به ویژه در ضمن موضوع استعاره تمثیلیه مورد بحث واقع شده است و این در حالیست که در اثناء آراء و نظریات بلغای صاحب نام و نیز با تامل در زوایای ارزش بلاغی مثل،چنین به نظر می رسد که نه تنها نباید مثل را به حوزه علم بیان،محدود و منحصر نمود بلکه باید آن را عصاره علم بلاغت دانست که هم در علم معانی،مورد بحث واقع شود و هم در بیان و بدیع.از این رو،مقاله حاضر در نگاهی استدلالی و تحلیلی،جایگاه مثل را در علوم سه گانه بلاغت(معانی ،بیان،بدیع)و فنون چهارگانه علم بیان(تشبیه،مجاز،استعاره و کنایه )تعیین می نماید.
استعاره در زبان عرفانی میبدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استعاره تا کنون بیشتر در شعر مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. دراین پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش هستیم که استعاره در نثر عرفانی ابوالفضل رشیدالدین میبدی چه کارکردهایی دارد؟ برای یافتن پاسخ، کاربردهای استعاره را در متن نوبت سوم ده جلد تفسیر کشف الاسرار، بررسی کردیم. یافته های پژوهش نشان می دهند که جهان عرفانی کشف الاسرار از استعاره ساخته شده و تنها راه ورود به این جهان، ادراک استعاره است. استعاره توانمندترین ابزار زبانی در بیان شناخت عارفانه میبدی از هستی است که برای بیان معانی پیچیده، مبهم، عمیق وگاه ناگفتنی به کار گرفته می شود. خلق زیبایی در سخن نیز نتیجه بدیهی استعاری بودن زبان است. بنا بریافته ها کارکردهای استعاره به دو حیطه شناختی و زیبایی آفرینی تقسیم شده است. کارکردهای شناختی استعاره در این متن عبارتند از: تجسم مفاهیم انتزاعی، قابل شناخت ساختن مفاهیم و پدیده های ناشناخته ،خلق معنا یا شبه معنا، روشنگری مفاهیم و اندیشه ها ، جاندار نمایاندن مفاهیم و پدیده ها، اقناع مخاطب، بیان عواطف عرفانی و توصیف. کارکردهای زیبایی آفرین استعاره نیز عبارتند از: خیال انگیزی، تناسبات تصویری، فشردگی معنا در کلام (ایجاز)، پویایی تصاویر، ابهام، تفسیرپذیری.