ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۴۱ تا ۲٬۹۶۰ مورد از کل ۱۱٬۴۰۳ مورد.
۲۹۴۳.

مقاله به زبان انگلیسی: ارتباط خرد و کلان در نگارش علمی: بررسی چکیده های مقالات علمی (Interfaces of Macro and Microstructure in Academic Writing: The Case of Research Article Abstracts)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فراگفتمان ساختار حرکت حرکتهای بلاغی ویژگی های بلاغی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری کاربرد شناسی و تحلیل گفتمان
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد تحقیقات ادبی
تعداد بازدید : ۱۷۳۶ تعداد دانلود : ۸۸۶
گرچه مطالعات زیادی به تحقیق درباره چکیده مقالات تحقیقی اختصاص یافته است اما هنوز پژوهش های زیادی لازم است تا رابطه میان نقشهای بلاغی و عناصر زبانشناختی آنها را آشکار کند (مثلا فراگفتمان). برای بررسی این رابطه‚ مطالعه کنونی 60 چکیده انگلیسی را مورد تجزیه و تحلیل قرارداده است که توسط دو گروه فرهنگی انگلیسی زبان و فارسی زبان نگاشته شده است. در مرحله اول‚ ساختار بلاغی چکیده ها بر اساس مدل هایلند (2000) بررسی می شود. سپس عناصر فراگفتمان با کمک مدل حرکت هایلند a)2005 ) تعیین می گردد. ما الگوهای متفاوتی را در هر دو گروه فرهنگی مشاهده کردیم. در گروه انگلیسی زبانان چکیده ها بیشتر با مدل هایلند (2000) سازگار بودند. در حالیکه فارسی زبانان ترجیح می دهند بعضی از این حرکتها ها را حذف کنند همچنین نتایج نشان دادند که یک رابطه نزدیک میان نقش ارتباطی حرکتها ها و انتخاب فراگفتمان در هرحرکت وجود دارد. بر اساس یافته های این مطالعه می توان گفت که عناصر فراگفتمان برای ایجاد ارتباط موثر با خواننده تغییر می یابند. این مطالعه می تواند کاربردهای آموزشی ارزنده ای برای حوزه های EAP/ESP مخصوصا دوره های نگارش در بر داشته باشد.
۲۹۴۵.

رمزگشایی شطحیات بر پایه علم معانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علم معانی هرمونتیک شطح معانی ثانوی جملات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۳۴ تعداد دانلود : ۱۰۵۱
شطحیّات به دلیل پیوند گسترده ای که با تجارب روحی و ضمیر ناخودآگاه، زبان و ادبیّات، دین و تجارب مذهبی، اجتماع و شرایط فرهنگی دارند، در مواجهه با تفسیر، اغلب پیچیده و گاه بی معنا قلمداد می شوند. حال آنکه جستجوی معنا از جملات شطحی به طور طبیعی نیازمند علم معانی و کشف معنای ثانوی جملات است. اینکه دقیقاً بتوان به معنای اصلی و نیّت حقیقی یک شطّاح دست یافت، انتظار غیرممکنی به نظر می رسد(که البته در ادبیّات معنای قطعی وجود ندارد، بلکه هاله ای از معناهاست که متن ادبی را هنرمندانه می کند). همچنان که هرمونتیک نیز قایل به معنایی واحد و لایتغیّر نیست. امّا علم معانی با شیوه ای ادبی و نظام مند، ابهام ها و پیچیدگی های یک شطح را می گشاید و معنای درونی و نزدیک به حقیقت را کشف می کند. مسلّماً معانی ثانوی جملات، بر اساس شرایط و حالات و مقتضیات است که به وجود می آید و علم معانی نیز جملات را بر همین اساس تفسیر می کند(بر اساس مطابقت کلام با مقتضای حال). این نوشته، نظریّهْ حاضر را بسط خواهد داد
۲۹۴۶.

بررسی انتقادی واژه «خضرا» در تاریخ بیهقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تاریخ بیهقی عمارت خضرا سبزه و چمن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۳۶ تعداد دانلود : ۹۴۴
تاریخ بیهقی یکی از شاهکارهای نثر فارسی است که ابوالفضل بیهقی توانسته است در آن، ضمن پردازش بی پیرایه بخش مهمی از تاریخ این مرز و بوم، نثری سخته و استوار را به نمایش گذارد. بررسی تاریخ بیهقی گویای آن است که این اثر ارزشمند با وجود اهمیت وافر ادبی – تاریخی، مورد بی مهری های فراوانی، چه از جانب نسخه نویسان و چه از جانب مصححان قرار گرفته است؛ به طوری که تا کنون نه نسخه معتبری برای استناد به آن در دست است و نه چاپ های منقح آن خالی از اشکال؛ اگرچه تصحیح حاذقانه استاد علی اکبر فیاض، اندکی از این بی مهری ها را کاسته است و تا حد زیادی خلاء موجود را پر کرده است اما هنوز تا رسیدن به نسخه ای درخور و قابل اعتماد، راه درازی در پیش است؛ به گونه ای که هنوز بسیاری از اماکن جغرافیایی و حتی نام برخی از شخصیت های این کتاب بر ما پوشیده است. در این جستار نگارندگان با توجه به قرائن موجود درون متنی و برون متنی و بررسی آثاری چون تاریخ طبری، تاریخ الفی، تاریخ سیستان، تجارب الامم، دفتر تاریخ مجموعه اسناد و منابع تاریخی، تاریخ کامل بزرگ اسلام و ایران و اخبار سلاجقه روم و... و نیز آثار بسیاری از شاعران- از جمله عنصری که شاعر دربار غزنوی بوده است- به این دریافت رسیده اند که بر خلاف دیدگاه شارحان و مصححان تاریخ بیهقی، واژه « خضرا» در معنای چمن و سبزه زار نیست بلکه نوعی سکو، صفه، پیشخوان، مکانی خاص یا ایوانی بلند بوده است که پادشاه بر فراز آن به شادخواری و تماشا و نظاره یا انجام مراسمی ویژه می پرداخته است.
۲۹۴۷.

بیهقی و روایتگری «علی قاعدة التاریخ»

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی روایت شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای تاریخ وجوه ادبی کتب تاریخی
تعداد بازدید : ۱۷۳۵ تعداد دانلود : ۹۶۳
متون تاریخی کهن، از جمله تاریخ بیهقی، بنا بر ساختار روایی­شان، همواره با ادبیات پیوستگی نزدیکی داشته­اند. در نگارش این متون که از حیث محتوا کاملاً تاریخ­بنیان­اند، گاه از ظرفیت­های شعری و هنری زبان و نیز آرایه­های ادبی، به میزان قابل توجهی بهره گرفته شده است. نظریه­پردازان پست­مدرن­- مانند هایدن وایت و پل ریکور- نیز آنگاه که بر روایی بودن متون تاریخی تأکید می­کنند، یکی دیگر از پیوندهای بنیادی متون تاریخی و ادبی را برجسته می­سازند. نکته مهمی که بسیار شایسته درنگ و پژوهش می­نماید، کیفیت روایت در متون تاریخ نگارانه و آثار ادبی است. اگر روایت را توالی از پیش انگاشته شده رخدادها بدانیم، هم متون ادبی و هم متون تاریخی که خود شامل «زنجیره ای از رخدادهای سازماندهی شده اند»، روایت مبنا هستند؛ اما قواعد روایتگری در هر کدام متفاوت است و میان شیوه روایتگری این دو، با وجود برخی همانندی­ها، تفاوت­های بنیادینی دیده می­شود. در این پژوهش با بهره­گیری از نظریه «تاریخ روایی» و بر اساس مبانی علم روایت­شناسی، به مطالعه تاریخ بیهقی پرداخته شده است. در متن مقاله با تحلیل روایتگری بیهقی، بر این نکته تأکید شده که اثر بیهقی همان طور که از نامش پیداست، نوشته­ای در حوزة تاریخ­نگاری است که در آن، گاه از جنبه­های ادبی زبان (ظرافت های شعری) و شگردهای روایی متون ادبی به خوبی استفاده شده است. بنابراین زیبایی­های ادبی تاریخ بیهقی نباید مخاطب را از بنیان تاریخ­نگارانه­اش دور کند.
۲۹۵۱.

اهمیت گویش ها و لهجه های محلی در تبیین و تصحیح متون عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: جَفت دجملکو دم لکانی سبر سبیج کوفتن فاردن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۳۳ تعداد دانلود : ۸۷۲
در متون عرفانی همچون دیگر متون، گاهی به عبارت یا کلمه ای بر می خوریم که با مراجعه به فرهنگ های لغت، امکان دریافت معنای مناسب برای آن وجود ندارد، همچنین گاهی مصحّحان متون عرفانی در خواندن متن و ارائه صورت مناسبی از یک واژه در می مانند و تصحیح قیاسی بر مبنای قواعد نحوی و بلاغی نیز راه به جایی نمی برد. در این مقاله، با توجه به خاستگاه اجتماعی عارفان و مخاطبان عمومی کتاب ها و مقالات عرفانی کوشیده ایم برای حلّ مشکلاتِ فهم و تصحیح متون عرفانی به زبان ها و گویش ها و آداب و رسوم محلی رجوع کنیم. بر مبنای این روش، به تصحیح و تبیین چند واژه و اصطلاح در آثار عطار نیشابوری و مولوی بلخی همچنین در کتاب هایی چون کشف المحجوب، رونق المجالس، اسرار التوحید و رساله سپهسالار پرداخته ایم. در بخش اول مقاله، معانی و کاربردهای کهن واژگان و تعابیر «پندام» در رساله سپهسالار، «نفارد» در فیه مافیه، «کمال» در بیتی از الهی نامه و «جفت» در بیتی از مولوی تبیین شده است. در بخش دوم، اصالت ضبط های دستنویس های کهن مانند «سبر» در کشف المحجوب، «سبیج کوفته»، «جار کرد» و «تابدانی» در منتخب رونق المجالس را تبیین کرده ایم. در بخش سوم، با توجه به اهمیت اطلاعات گویشی در تصحیح قیاسی به تصحیح عبارتی از اسرار التوحید پرداخته ایم که در هیچ یک از نسخه های موجود این کتاب صورت مناسبی نداشته است.
۲۹۵۲.

تجزیه و تحلیل داستان حضرت یوسف (ع) در قرآن کریم براساس نظریة پراپ و گریماس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روایت پراپ یوسف (ع) گریماس قرآنکریم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۳۵ تعداد دانلود : ۹۳۲
اگرچه مطالعة منظم طرح داستان توسط صورت گرایان و به خصوص با بررسی پراپ وارد دنیای ادبیات گردید، پس از پراپ روایت شناسان ساختارگرا از جمله گریماس در تلاش بودند تا ضمن رفع ایرادات مطالعة پراپ، به الگویی جامع برای مطالعة روایت ها دست یابند. پژوهش حاضر ضمن بررسی داستان حضرت یوسف (ع) برمبنای دیدگاه پراپ و گریماس در متن قرآن تلاش دارد به این سؤالات پاسخ دهد که: آیا یافته های پراپ با داستان های قرآن مطابقت دارد؟ آیا می توان زنجیره های سه گانة گریماس را در داستان های قرآن هم یافت؟ آیا پس از تحلیل داستان حضرت یوسف (ع) به عنوان نمونه ای از قصص قرآن می توان گفت میزان کارایی کدام دیدگاه در تحلیل قصص قرآن بیشتر است؟ داده ها از ترجمة محمدرضا صفوی از قرآن جمع آوری و سپس به روش توصیفی- تحلیلی مورد بررسی گرفته است. نتایج حاکی از این است که: 1. دیدگاه پراپ اگرچه قابلیت زیادی در تحلیل داستان ها دارد، ولی تحلیل داستان های قرآن برمبنای آن مستلزم ایجاد تغییراتی اساسی در آن است؛ 2. زنجیره های گریماس با توجه به این که وابسته به نوعی خاص از متون روایی نیستند، در داستان های قرآن کریم هم یافت می شوند؛ 3. با توجه به تحلیل داستان حضرت یوسف (ع) به عنوان نمونه ای از قصص قرآن می توان گفت میزان کارایی دیدگاه گریماس نسبت به دیدگاه پراپ در تحلیل قصص قرآن بیشتر است.
۲۹۵۵.

جلوه های خاص معشوق در غزل های صائب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معشوق عشق غزل صائب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۳۲ تعداد دانلود : ۷۳۷
عشق مهم ترین مضمون غزل است که در دو شاخه ی عشق آسمانی و عشق زمینی حضور داشته و غزل فارسی را غنی و دلنشین ساخته است. بیان معانی عاشقانه از هر نوع (آسمانی و زمینی )که باشد مستلزم بیان رابطه عاشق و معشوق است. معشوق مرکز و محور غزل های عاشقانه است، تصویر او نشان دهنده ی دیدگاه غزلپرداز نسبت به عشق و معشوق است. شاید در نگاه اول بپنداریم معشوق در غزل فارسی به صورت کلی توصیف شده ، چنانکه می توان گفت یک تیپ است نه شخصیت ، این حرف تا حدود زیادی درست است، اما در این تحقیق به بررسی توصیف های صائب از معشوق می پردازیم تا ببینیم معشوق از نظر ظاهری و اخلاقی چگونه است و کدام ویژگی ها، معشوق غزل صائب را متمایز ساخته است و تاچه اندازه معشوق غزل او تحت تاثیر سبک شاعر قرار گرفته است؟ یکی از مهم ترین پرسش ها دربارهء معشوق، ماهیِت اوست. در غزل فارسی، معشوق می تواند معشوق الهی، معشوق انسانی و معشوق نمادین (که نمایندهء خواسته ای از عاشق است) باشد. در این تحقیق روشن می شود که معشوق صائب در عاشقانه های غیر عرفانی یک شخص است یا نماد؟
۲۹۵۶.

نگاهی اجمالی به شعر و اندیشه مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)

۲۹۵۹.

بینامتنیّت و معاصرسازی حماسه در «شب سهراب کشان» بیژن نجدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حماسه دیگری باختین بینامتنیت مکالمه معاصرسازی نجدی ژنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۳۰ تعداد دانلود : ۹۵۸
. بر اساس نظریّات لوران ژنی، بینامتنیّتیکه در سطح لایه های سطحی متن باقی می ماند، چندان قابل اعتنا نیست و برخلاف آن، نوعی دیگر از بینامتنیّت وجود دارد که به ژرفنای ساختاری و مضمونی متن نفوذ می کند. علاوه بر این، میخائیل باختین در مقام دفاع از ادبیّات داستانی، به عنوان یک نوع ادبی فاخر، این نوع ادبی را با حماسه مقایسه می کند. به عقیدة او، حماسه بازتاب واقعیّتی مربوط به گذشته مطلق بوده که فارغ از هر گونه تطوّر و تحوّل است، امّا رمان بر مبنای اصل صیرورت، واقعیّتی به انجام نرسیده را پیش روی نخستین بار ژولیا کریستوا با تکیه بر آرای باختین اصطلاح «بینامتنیّت» را مطرح کرد. او مناسبات بینامتنی را موجب رهایی متن ادبی از یک نظام معنایی محدود و متصلّب دانست. از آن پس، او و دیگر پساساختارگرایان نظیر رولان بارت، بسیاری از مفاهیم و مبانی مرتبط با مفهوم گفتگومندی و بینامتنیّت را بسط دادند. سرانجام، نسل دوم نظریّه پردازان بینامتنیّت نظیر لوران ژنی و میکائیل ریفاتر، به شکل جدّی به کاربستِ نظریّه بینامتنیّت به متون ادبی پرداختندخواننده قرار می دهد. در نوشتار حاضر، داستان کوتاه «شب سهراب کشان» از مجموعة «یوزپلنگانی که با من دویده اند»، نوشتة بیژن نجدی را برای کاربست تلفیقی این دو نظریّه برگزیده ایم و در پی پاسخگویی به این پرسش ها هستیم که آیا داستان نجدی توانسته با استفاده از مناسبات بینامتنی به بازسازی گذشتة حماسی در متنی از زمان معاصر بپردازد؟ نیز آیا این داستان را می توان به مثابة انتقادی جدّی از فضای تک صدایی در ادبیّات به شمار آورد؟

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان