فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۲۱ تا ۲٬۴۴۰ مورد از کل ۱۱٬۴۰۳ مورد.
دگرگونی سعدی در غزل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
غزلیات سعدی به چهار بخش غزلیات قدیم، طیبات، بدایع و خواتیم تقسیم بندی شده است. به نظر میرسد غزلیات قدیم در دوران جوانی و طیبات و بدایع در دوران پختگی و اوج شاعری سعدی سروده شده و خواتیم مربوط به دوران پیری اوست. اگر چه جوهرهی شعر سعدی در غزلیات، عشق است، اما این عشق در غزلیات قدیم، عشق زمینی و در خواتیم عشق عرفانی است، حتی در بعضی از غزلهای خواتیم، اخلاقیات و زهد غلبه دارد. این دوگانگی در غزلهای سعدی توجه محققان بسیاری را به خود جلب کرده است. هدف ما در این مقاله بررسی یکی از اساسیترین دلایل این دوگانگی است. به نظر میرسد یکی از مهم ترین دلایل این دگرگونی آن است که سعدی مدارج عشق را عملاً از زمینی به عرفانی به طور طبیعی طی کرده است. لذا در دوران پیری از این حیث کمبودی احساس نمیکند. در این مقاله ابتدا نظر بسیاری از محققان را در زمینهی غزلهای سعدی و احیاناً تفاوتهای «خواتیم» و«غزلیات قدیم» نقل کردهایم. سپس برای اثبات ادعای خویش از غزلیات او و بعضی از دستاوردهای امروزی روانشناسی، مثالها و مطالبی را نقل کردهایم.
از مصاحبت آفتاب - تأملات و جستجوهای در زندگی و شعر سهراب سپهری
حوزههای تخصصی:
نقد جامعه شناختی سرمایه های اجتماعی فرهنگی زنان در رمان دل فولاد اثر منیرو روانی پور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رمان تنها حوزه ی آفرینش ادبی است که نه همچون علوم اجتماعی و فلسفه آلوده تعقل شده است و نه مانند شعر و افسانه یکسره حیاتی مستقل از زندگی عملی روزمره انسان دارد و براین اساس دارای بیشترین ظرفیت برای بازنمایی زندگی انسان معاصر است. مقاله ی حاضر به دنبال نقد جامعه شناسانه ی سرمایه های شخصیت های زن در رمان دل فولاد نوشته ی منیرو روانی پور است. رهیافت نظری این مقاله ایده ی انواع سرمایه ی پیر بوردیو جامعه شناس، مردم شناس و فیلسوف فرانسوی است. بوردیو بر این باور است.وی علاوه بر ایده ی مارکسیستی سرمایه ی اقتصادی انواع دیگری از سرمایه های فرهنگی، اجتماعی و نمادین را نیز بر می شمرد. بنابراین در این مقاله در پرتو نظریه فوق انواع سرمایه های زنان، تولید، بازتولید و تبدیل آن ها بررسی می گردد و با توجه به حجم و ترکیبی که زنان از این سرمایه ها در اختیار دارند فرادستی یا فرودستی آنان در فضای اجتماعی نشان داده می شود.
نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که سرمایه ی اقتصادی زنان سیری منفی را سپری می کند، آنان درتولید و بازتولید سرمایه ی نمادین با بحران ناباروری مواجه اند، سرمایه ی اجتماعی شان نیز زخم خورده ی انواع کنترل های اجتماعی و اشکال متفاوت خشونت است، تنها سرمایه های فرهنگی زنان است که در سطحی محدود ومنحصر روندی پویا را در دو سوی افقی و عمودی نشان می دهد.
غزالی و ابن عربی در ساحت فرهنگ نویسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«الاملا فی اشکالات الاحیاء» رساله ای کمتر شناخته شده از محمد غزالی است که وی در آن اصطلاحات عرفانی مندرج در کتاب « احیاءالعلوم» خود را استخراج نموده و توضیح داده است و به این ترتیب، فرهنگی از اصطلاحات عرفانی فراهم کرده است. ابن عربی هم با تالیف رساله «اصطلاحات الصوفیه الوارده فی الفتوحات المکیه» پای در حوزه فرهنگ نگاری نهاده است، زیرا رویکرد عمومی به کتاب بزرگ «الفتوحات المکیه» او را واداشته بود تا از آن کتاب، اصطلاحات عرفانی را بیرون کشد و به اختصار شرح نماید. بدین ترتیب، هم غزالی و هم ابن عربی، با تالیف این دو رساله در حوزه فرهنگ نگاری گام نهاده اند. این پژوهش بر آن است تا این دو
حافظ و استعاره های مرده درباره عشق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله ای با عنوان « بررسی خلاقیت های شعری حافظ در مفهوم سازی عشق »(فصلنامه نقد ادبی، س6، ش 23، پاییز 1392، صص (82-59)) تلاش شده است تا با استفاده از نظریه استعاره مفهومی نوآوری ها و خلاقیت های حافظ در مفهوم سازی عشق بررسی شود. نویسندگان مقاله بر آن هستند که:« خلاقیت استعاری در مفهوم سازی عشق با دو دسته از استعاره های مفهومی عشق پیوند دارد:الف. استعاره های قراردادی و رایجی که با کمک شاخص های چهارگانة ترکیب، گسترش، پیچیده سازی و پرسش از یک سوی پیوستار قراردادی بودن به سوی دیگر آن حرکت می کنند و بدیع تر و تخیلی تر از گونة عامیانة خود می شوند. ب. دسته دیگری از استعاره ها که در بدو امر خلاقانه و بدیع هستند »(همان: 78)
شما که غریبه نیستید
. . . و نگاهی دیگر: بررسی آراء و نقدهای گوناگون درباره شعر اخوان ثالث
منبع:
آزما مهر ۱۳۸۳ شماره ۳۲
حوزههای تخصصی:
بررسی زمان فعل فارسی در بوف کور و سووشون بر اساس نظریه زمان هارالد واینریش
حوزههای تخصصی:
کاربرد نظریه زمان هارالد واینریش در دو متن داستانی فارسی بوف کور و سووشون نشان می دهد تقسیم بندی متون بر اساس زمان های فعلی به دو دسته نقل و بحث توسط واینریش در داستان فارسی نیز قابل تشخیص است. زمان های نقلی، حال و آینده بخش هایی از متن را می سازند که بیشتر جنبه بحث و گفت وگو دارند. از سوی دیگر زمان های گذشته ساده، گذشته استمراری و گذشته دور (بعید) بیشتر بخش نقلی و حکایتی متن ها را تشکیل می دهند. دیگر اینکه هر دسته حال، آینده و گذشته خاص خود را داراست. در نظام بحث، زمان نقلی نقش پس نگری، حال نقطه صفر و آینده نقش پیش نگری دارد. در نظام نقل، گذشته دور نقش پس نگری دارد و گذشته ساده و استمراری هر دو نقطه صفر هستند. در زبان فارسی زمانی که نقش پیش نگری را در این نظام داشته باشد، وجود ندارد.
سرانجام اینکه در نظام نقل، دو زمان گذشته ساده و استمراری عملکردی در جهت برجسته سازی دارند. قسمت هایی که با گذشته استمراری می آیند در پس زمینه و نقاط دور صحنه قرار می گیرند؛ درحالی که مورد اصلی حکایت که با گذشته ساده می آید در جلو صحنه قرار دارد.
نقد ساختاری طرح روایی در داستان
حوزههای تخصصی:
نقد ساختاری طرح روایی در داستان، روشی برای نقد داستان است. در این مقاله،
ابتدا تعریف روایت و ساختمان آن ارائه شده و سپس تمایز آن با عناصر زبانی مطرح می شود.
روایت، عنصری از داستان است که در حیطه زبان قرار ندارد و به عنوان جوهره و اساسِ
داستان، قصه، نمایش نامه و دیگر قالب های ادبی مربوط، ساختار محوری اثر هنری را
تشکیل می دهد. طرح روایی شامل مواردی از عناصر داستان می شود که در بررسی ساختمان
روایت اهمیت به سزایی دارند. طرح روایی در ساختارشناسی داستان بسیار اهمیت دارد و در
اینجا به منظور تحلیل طرح روایی و ساختار آن، عناصر طرح بررسی می شوند. ساخت شناسی
روایت موتیف های هنری داستان را آشکار می سازد و نحوة ارتباط مخاطب با داستان و
روایت از این دیدگاه مطرح خواهد شد. در پایان، روش و شیوه این نقد به صورت مستقل و
کاربردی ارائه می شود و اهمیت و ارزش این روش بررسی می گردد
تحلیلی بر گرایش ها و رویکردهای زنانه در ادبیات فارسی و عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گرایش های زنانه در حوزه های گوناگون اجتماعی، فلسفی، و ادبی از پدیده های دنیای مدرن، به ویژه پس از انقلاب صنعتی، به شمار می آید. این رویکرد بعدها، بر اثر تسهیل و گسترش ارتباطات بین فرهنگی ، از دنیای غرب به جهان عرب زبان و ایران نیز سرایت کرد و البته تأثیرات متفاوتی بر جای نهاد.
تحقیق حاضر بر این فرض استوار است که اندیشه های زنانه در هر دو حوزة فرهنگی و ادبی ویژگی ها و تمایلات مشترکی دارد. همچنین، اصلی ترین یافته های پژوهش نشان می دهد که جنبش زنان ایران و عرب، برای دست یافتن به وضعیتی مطلوب در خانواده و جامعه، هم زمان شکل گرفته است .
این مقاله کاوشی است در نحوة ورود این اندیشه به جامعة ایران و عرب که در آن تلاش شده است انعکاس رویکردهای زنانه در آثار ادبی این دو حوزة زبانی و فرهنگی بررسی شود. برای دست یابی به این نتیجه، نخست تاریخچة پیدایش و نضج تفکر زنانه در اروپا و سپس در دنیای عرب و ایران بررسی شده است. سپس با جست وجو در آثار ادبی این دو فرهنگ ، به ویژه داستان و رمان و شعرهای عربی و فارسی در قرن اخیر، مؤلفه های زنانه را در آن ها یافته و تحلیل و بررسی شده است.
چاه راز ( شرح بیتی از خاقانی شروانی )
حوزههای تخصصی:
سر، ودیعه ای است نهاده در دل، که باید از نااهلان و نامحرمان، نهان داشته شود، در فرهنگ ما، به نگاه داشت راز، بسیار سفارش شده تا آنجا که رسیدن به مراد و مالا رستگاری را ، در گرو نهان داشت آن، برشمرده اند، هر چند تنگی سینه گنجایی راز را ندارد...
نگاهی به کتاب « آیینه ای برای صداها » ی دکتر شفیعی کدکنی و تحلیل شعر « سفر بخیر » از این مجموعه
حوزههای تخصصی:
تصویر سازی در ادبیات عامیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ۱۳۸۴ شماره ۵۵
حوزههای تخصصی:
ادبیات عامیانه، با آنکه به ظاهر ادبیاتی شفاهی و غیرمنشیانه است، ژرف ساختی فنی دارد که آن را با ادبیات منشیانه، در حوزه ای مشترک قرار میدهد. تنها تفاوت این دو ادبیات را میتوان در زمینة به کارگرفتن عناصر صوری دانست.این پژوهش برآن است خاطرنشان کند که صور خیال در هردو نوع ادبیات، اعم از عامیانه وغیرعامیانه، در طیفی مشابه و مشترک درحرکت اند. دیده میشود برخی از مخاطبان ادبیات، ادبیات و داستان های عامیانه را چندان جدی نمیگیرند و آن را از نوع فانتزی و غیرضروری برای زندگی تعبیر میکنند، درحالیکه چنین نیست و ادبیات از هرنوعی که باشد، مهم ترین عامل انتقال اندیشه و کارکرد آن برای هرچه دقیق تر و صحیح تر ارتباط و تفاهم انسانی است.
بررسی تطبیقی مفهوم «نظم» در فن خطابة یونان و روم باستان و بلاغت اسلامی (با تاکید بر دیدگاه های دیونیزیوس هالیکارناسوسی و عبدالقاهر جرجانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسالة «نظم» یکی از بنیادی ترین مسائل بلاغی در نظام بلاغی یونان و روم باستان و جهان اسلام بوده است. این مقاله به بررسی تطبیقی «نظم» در این دو نظام بلاغی اختصاص دارد و می کوشد شباهت ها و تفاوت های آرای بلاغیان مسلمان و بلاغیان غرب را در مورد این مفهوم روشن کند. برای این منظور، در بخش نخست مقاله به تبیین مساله «نظم» در غرب باستان پرداخته شده و از آن جا که سازوکارهای «نظم» به بهترین شکل در اثر دیونیزیوس هالیکارناسوسی(قرن اول پیش از میلاد) با عنوان درباب نظم ادبی نمود یافته، آرای او را به مثابه نماینده دیدگاه های بلاغیان غرب باستان در نظر گرفته ایم. بخش دوم مقاله به مساله «نظم» در جهان اسلام با تاکید بر آرای عبدالقاهر جرجانی(م.471 ه.ق.)- و بخصوص دلائل الاعجاز فی القرآن- او اختصاص دارد. بنا به ضرورت، به آرای دیگر ادبا و متکلمان مسلمان نیز پرداخته شده است. پس از روشن کردن شباهت ها و تفاوت های آرای جرجانی و دیونیزیوس هالیکارناسوسی، نتیجه گرفته ایم که آن چه جرجانی در باب نظریه نظم گفته است، پیش از او به شکلی منسجم تر و عینی تر در آثار بلاغی غرب باستان مطرح بوده و برخی نوآوری های او نیز بیش از آن که به پیشبرد بررسی های ادبی ـ بلاغی یاری رساند، موجبات جمود و ایستایی بلاغت در جهان اسلام را فراهم کرده است.