فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۰۱ تا ۲٬۲۲۰ مورد از کل ۱۱٬۴۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث مطرح در نقد روانشناسی «نوستالژی» است. نوستالژی یا غم غربت، در اصطلاح عبارت است از: احساس دلتنگی و حسرت نسبت به گذشته ها و چیزهایی که اکنون از دست رفته و معمولاً همراه با حالت حسرت، دلتنگی و درد است. این مقوله در بیشتر اشعار شاعران فارسی تجلی دارد، اما در شعر معاصر به دلایلی از جمله اوضاع و احوال سیاسی و اجتماعی و نیز تغییر زندگی انسان ها انعکاس ویژه ای دارد.
این مقاله به طور محوری در پی پاسخ بدین سوالات است: آیا نوستالژی در شعر م. سرشک نمود دارد؟ انواع نوستالژی در شعر م. سرشک کدامند؟ و م. سرشک به کدام یک توجه بیشتری دارد؟ و سوالاتی از این قبیل. در این مقاله ابتدا به تعریف و ریشه شناسی واژه ی نوستالژی در دو دسته:
1- نوستالژی گذشته گرای فردی 2- نوستالژی گذشته گرای جمعی توجه شده است. در ذیل هر کدام از این دو دسته، به مؤلفه های متعددی از جمله دوری از وطن، دوری از معشوق، بازگشت به دوران کودکی و جوانی و نیز بازگشت به تاریخ و اسطوره پرداخته شده است.
نشانه های کیهانی در شعر و نقاشی سهراب سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نشانه ها در ادبیات بیشتر به صورت نمادین و بر اساس جنبه های قراردادی خود شکل می گیرند. شعرها و نقاشی های سهراب سپهری، شاعر و نقاش توانای معاصر نیز آکنده از نشانه هایی است که با رمزگشایی آن ها ملموس تر و قابل فهم تر می شود. خاستگاه نشانه های سهراب اغلب طبیعت و همچنین عرفان بودایی و هندی بوده است. وی با نوعی کشف و شهود عرفانی و استتیک افلاطونی به «همه خدایی» و «همه جا خدایی» رسیده است. بخش قابل توجهی از نشانه های کیهانی در آثار سهراب، نشان دهنده نور ازلی و تجلی ذاتی هستند به گونه ای که شاعر را به سمت حقیقت هستی رهنمون می شوند. از آنجا که پژوهش نشانه شناختی می تواند به کشف لایه های معنایی شعرها و نقاشی های سهراب منجر شود و خواننده را به سپهر نشانه ای او نزدیک کند، در این مقاله کوشیده ایم پاره ای از مهم ترین نشانه های کیهانی را در شعر و نقاشی سهراب سپهری با دیدگاهی نشانه شناسانه و مبتنی بر هر دو مکتب سوسوری و پیرسی تحلیل کنیم و تا حدّ امکان از مفاهیم و دلالت های ضمنی آن ها پرده برگیریم.
واکاوی استعاره مکنیه (کنایی)
حوزههای تخصصی:
تداخل درونی در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«تداخل سطوح روایی» به دو بخش کلی تقسیم می شود: حرکت از سطوح فراداستانی به سطوح فروداستانی و حرکت از سطوح فروداستانی به سطوح فراداستانی. در این جُستار انواع حالت ها و مُدل های نوع اول را با عنوان «تداخل درونی» در مثنوی- به مثابة متنی شاخص در ادب فارسی که بیشترین نمود تداخل سطوح روایی را می توان در آن جست و جو کرد- بررسی می کنیم.
شیوه و شگرد بیان «دکتر علی شریعتی» از عاشورا
حوزههای تخصصی:
این مقاله به تبیین وجوه هرمنوتیک «مقدمه» سخنرانی «حسین وارث آدم» در مجموعه آثار شماره 19 علی شریعتی می پردازد. در اینجا، «مقدمه» یک اثر ادبی مستقل و نزدیک به یک متن نمایشی فرض شده که بر اساس پیرنگ و مؤلفه های آن، حامل آثار کارکردی در خواننده و عامل برانگیختن او به کنش اجتماعی است. از سوی دیگر وجه هرمنوتیک آن دلالت بر دغدغه های وجودی نویسنده در باب انسان و سرنوشت و درک نقش تاریخی نویسنده، فارغ از جنبة اثربخشی دارد. عاشورا، محور مرکزی در «مقدمه» است که در مقام یک نمایش تراژیک حامل هر دو جنبة اثربخشی و تأویلی است. نوشتار با تبیین مدعای خود بر اساس یک چارچوب نظری تلفیقی به این نتیجه دست می یابد که «مقدمه» از لحاظ روش و محتوا هم در ذیل کویریات و هم در شمار اسلامیات و اجتماعیات قرار می گیرد و از این منظر واجد کارکردهای یک متن ادبی است.
مقاله به زبان عربی: نمود ازرش رنگ ها در اشعار نازک الملائکه (القیم التشکیلیه للالوان فی اشعار نازک الملائکه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رنگ ها از دیرباز در شکل گیری تصاویر شعری شاعران نقش مهمی را ایفا کرده اند و تصاویر رنگین یکی از بارزترین مظاهر واقعی و حسی نزد شاعران به شمار می روند و شاعران از واژگان رنگین برای کشف و توضیح روابط میان اجزای تصاویر شعری و گاه برای تبیین و تعبیر افکار خود از آنها بهره برده اند. و در این میان شاعر نوپردازی چون ""نازک الملائکه"" که با در هم شکستن قالب های سنتی شعر قدیم، تحولی شگرف در شعر معاصر عربی ایجاد کرد، به نوبه ی خود، مثل سایر شعرای معاصر عرب، به رنگ ها توجه خاصی نشان داد.
رنگ ها در اشعار نازک الملائکه به شکل های مختلفی ظاهر می شوند که تحوّل رنگی و نابودی رنگ ها و تطابق دو رنگ و تعدّد رنگ ها و توصیف خود رنگ از جمله ی آنهاست. توجه زیاد شاعر به رنگ ها و معانی متنوع و دلالات های نمادین و زیبای آنها نشانگر نگاه هوشمندانه شاعر به دقائق هستی و طبیعت اطراف خود و تأثیرپذیری او از حوداث و تحولات سیاسی و اجتماعی اوست.
این مقاله به بررسی ارزش های شکل گرفته برای رنگ ها در اشعار نازک الملائکه می پردازد.
روش کار در این مقاله توصیفی – تحلیلی است.
ریخت شناسی چیستان های منظوم محلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از گونه های ادبی در ادب رسمی و فرهنگ مردم ایران چیستان است. چیستان نوعی تفنن ادبی است که جز کارکرد سرگرم کننده ، جنبه های آموزشی و فرهنگی دیگری نیز دارد. این گونة ادبی در ادبیات محلی مناطق مختلف ایران از تنوع فراوانی برخوردار است و با نام هایی مانند چیزچیزک، متّلوکه، واگوشک، تِشتانوک، چاچاک، چنچن، چوچه، چی چی کی، چاوچه، ماتال، مسئله، تاپماجالار و نظایر آن شناخته می شود. در این مقاله به بررسی ابعاد ادبی و هنری و درون مایه های چیستان می پردازیم و ضمن شکل شناسی و ساختاریابی صوری و معنایی آن در مناطق مختلف، انواع و کارکردها و مضامین آن ها را بررسی و تحلیل می کنیم. گونه شناسی این نوع ادبی در فرهنگ عامه، ما را با تنوع در بهره گیری از اوقات فراغت و چگونگی آمادگی ذهنی و تربیت کودکان و جوانان برای ورود به عرصة زندگی آشنا می کند.
تحلیل کهن الگویی حکایت «جولاهه با مار» مرزبان نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازنظر یونگ بین رؤیا، اساطیر، ادبیات، و به طور کلی هنر رابطه بسیار نزدیکی برقرار است. او از بازتافتن نمادهای اساطیری و صورت های ازلی در رؤیا و آفرینش های ادبی و هنری سخن گفت؛ زیرا صور مثالی در هنر و ادبیات هم خود را مانند رؤیا نشان می دهند. مرزبان نامه از متون نثر ادبیات کلاسیک ایران است که «صور مثالی» در آن، در قالب حکایت های اخلاقی و اساطیری بروز کرده است. در پژوهش حاضر، کهن الگوی های مهمی چون «خود»، «مادر مثالی»، «پیر دانا»، «ولادت مجدد»، «آنیما» و «پرسونا» در حکایت «جولاهه با مار» از باب هشتم مرزبان نامه، بررسی شد و نتیجه گرفته شد که مرد جولاهه، نماد «من» یا «پرسونا» است که از طریق همسرش، که نماد نیمه مادینه ناخودآگاه (آنیمای) اوست، به سوی «خودشناسی» سوق داده می شود و با راهنمایی مار (نماد «پیر فرزانه») به شناخت خود و «فردیت» می رسد. محتوای خواب های پادشاه، بیان گر تضاد و ناسازگاری عناصر روان مرد ازجمله «سایه» و «پرسونا» است که با فراخوان خود و راهنمایی «پیر»، به سازگاری و تکامل منجر می شود. درکل، حکایت «جولاهه با مار» بیان گر نوعی فرایند «فردیت» و تجلی منویات پنهان ناخودآگاه جمعی است که در مرزبان نامه، به صورت ناخودآگاه نمایان شده است.
زنان فعال و منفعل در داستان های منثور عامیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در داستان های منثور عامیانه، زنان نقش هایی گوناگون برعهده دارند. در مقایسه با نقش منفعل و تزیینی زن در ادبیات رسمی و غنایی؛ نقش زنده، پویا، اثرگذار و گاه محوری زن در قصه های عامیانه تأمل برانگیز است. زنان فعال با شخصیت مثبتشان، آغازگر عشق، عیارپیشه، یاور قهرمان، پاسدار آزادی و آبروی خویش، جنگجو، طبیب و پرستار قهرمان، مخالف ازدواج اجباری، ثابت قدم در عشق، اهل مکر زنانه، فداکار، مهربان، خردمند، گره گشا، رایزن قهرمان و اهل عیش نهانی اند. اما زنان فعال با شخصیت منفی شان، حیله گر، جادوگر، بد اندیش، بدکار، زشت روی، خائن، حسود و ازنظر اخلاقی فاسد و تباه اند. زنان منفعل- که به منزله جایزه ای برای پهلوان هستند- ساده دل، معشوق یا همسر محض، تسلیم در برابر چندهمسری و ستم دیده اند. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی، انواع نقش آفرینی زنان فعال و منفعل را در 22 داستان عامیانه بلند و مشهور بررسی و تحلیل می کند.
مقاله به زبان عربی: آسیب شناسی پایان نامه های گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه اصفهان در نیم قرن فعالیت از سال تأسیس در سال 1341 تا پایان سال 1391 ((مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظر به اهمیت شناخت پیشینه پژوهش در هر رشته ای و نیز ضرورت آسیب شناسی تحقیقات قبلی جهت بالا بردن سطح علمی آن رشته، مقاله حاضر پایان نامه های گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه اصفهان را در نیم قرن اخیر بررسی کرده است. روش بررسی، توصیفی، نقدی و آماری است. جامعه آماری این پژوهش 289 پایان نامه است که 23 عدد از آن ها مربوط به کارشناسی ارشد مترجمی زبان عربی بوده و نیز 31 پایان نامه در مقطع دکتری را شامل می شود. این پژوهش به ارائه آمار پژوهشگران در مراحل مختلف تحصیلی (کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری) از لحاظ جنسیت، زبان پایان نامه ها، نوع و موضوع آن اقدام کرده است.
بدون شک انجام چنین پژوهش هایی به آگاهی پژوهشگران در زمینه زبان و ادبیات عربی می انجامد که خود عاملی برای جلوگیری از انجام تحقیقات تکراری است.
داده های آماری پژوهش حاضر حاکی از وجود تعداد فراوان پایان نامه ها در این گروه است که این امر خود بیانگر توجه وافر استادان و دانشجویان گروه زبان و ادبیات عربی در دانشگاه اصفهان به پژوهش های علمی و ادبی است، این در حالیست که پایان نامه های مذکور دارای معایب و اشکالاتی از جمله: خطا در عناوین، عدم تناسب بین عنوان و محتوای پایان نامه، عدم توجه به نگارش چکیده برای پایان نامه و غیره می باشد.
رابطه کارکردهای زبانی با تیپ های شخصیّتی در داستان نون و القلم جلال آل احمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طبقات مختلف اجتماع، صاحبان حِرَف و مشاغل گوناگون و مردمان شهر و روستا هر کدام تحت تأثیر ویژگی های طبقاتی، تحصیلی، جنسیتی، اقلیمی، دینی، سنی و روانی متفاوت، نوع سخن گفتن و به عبارتی کارکردهای زبانی ویژه ی خود را دارند. انعکاس تنوّعات زبانی جامعه در فضای آثار داستانی یکی از ویژگی ها و به عبارت درست تر از امتیازات داستان نویسی معاصر است. عدم توجّه به این امر و تحمیل خواست نویسنده بر زبان اشخاص داستان، نادیده انگاشتن استقلال شخصیت های داستان، ایجاد اختلال در عنصر گفت و گو و تقلیل آن به ابزاری جهت انتقال آراء نویسنده، و در نهایت مخدوش کردن وجه هنری و زیبایی شناختی اثر است. برقراری تناسب میان کارکردهای زبانی اشخاص داستان با تیپ شخصیّتی آن ها هم از نظر توفیق نویسنده در شخصیّت پردازی و هم از نظر ایجاد پندار واقعیّت که هر دو از اصول داستان پردازی اند لازم و ضروری است. مقاله ی حاضر داستان بلند نون و القلم آل احمد را از این منظر بررسی کرده است. روش پژوهش کیفی است و داده ها با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا به روش کتابخانه ای و سند کاوی بررسی می شود. نتیجه نشان می دهد میان کارکردهای زبانی اشخاص با تیپ های شخصیتی آنان تناسب چندانی وجود ندارد که دلیل آن را می توان تحمیل بینش و بیان نویسنده بر قهرمانان داستان دانست. به عبارت دیگر به نظر می رسد آل احمد این داستان را عرصه ی ترویج اندیشه های سیاسی خود و انتقاد از اندیشه های مخالف قرار داده است.
تحلیل تقابل رویکردهای زنان در ادبیات داستانی با تأکید بر داستان های دفاع مقدس
حوزههای تخصصی:
زنان به عنوان نیمی از جامعه انسانی، در دوران معاصر نقش مهمی در تحولات اجتماعی و فرهنگی دارند و حضور پررنگ آنها در اجتماع نیز در بسیاری از داستان ها انعکاس یافته است. در این مقاله، با رویکرد پدیدارشناسی توصیفی تلاش بر این است که به بررسی چهار گروه از زنان یعنی زنان سنت گرا، طرفدار فرهنگ ایرانی، غرب گرا و زنان سرگردان در پنج رمان معاصر پرداخته شود. در این داستان ها معمولاً زنان سنتی، زنانی هستند که به کارهای درون خانه می پردازند و دغدغه های آنها همان مسائل درون خانه است. زنان طرفدار فرهنگ ایرانی، زنانی اند که از حیطه خانه بیرون آمده اند، به فعالیت های اجتماعی و سیاسی می پردازند و دفاع از آرمان ها و آموزه های فرهنگ ایرانی را وظیفه خود می دانند. گروهی دیگر، زنان غرب گرا هستند که به اظهار نظر درباره مسائل کشور می پردازند، از فرهنگ غرب حمایت می کنند، خواهان اصلاحات اساسی در وضعیت زن ایرانی هستند و به وضع موجود معترض اند. زنان سرگردان، نه مانند زنان غرب گرا شیفته فرهنگ غرب هستند و نه مانند زنان سنتی و طرفدار فرهنگ ایرانی، فرهنگ بومی را پذیرفته اند؛ بلکه در بین این دو فرهنگ سرگردان هستند.
بازنمایی مناسبات قدرت در گفتمان دبیری با تکیه بر «دستور الکاتب فی تعیین المراتب»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نامههای حکومتی و آثار مرتبط با آن (کتاب های انشا و ترسل) ، از مهمترین منابع و اسناد تاریخی هستند. دقت مؤلفان و دبیران در بازنمایی جایگاه و تعریف روابط میان کارگزاران اجتماعی (مردم و دستگاه حاکم) این متون را تابعی از نظام معنایی و فرهنگی زمان خود ساخته است. این متون آگاهانه گونهای از «مواجههی نابرابر» را بازنمایی میکنند و از این روی برای مطالعهی عناصر بازنمایی قدرت در گفتمان بسیار مناسباند. در این پژوهش دستورالکاتب فی تعیین المراتب بر اساس چهار مؤلفهی گفتمانمدار نامدهی، ساختار گذرایی، کاربرد الگوهای مختلف جمله و وجهیت به منظور تبیین چگونگی بازنمایی مناسبات قدرت، بررسی شده است. نتایج نشان میدهد که مؤلفههای یاد شده در گفتمان دستورالکاتب نقشی کارآمد دارد، و نویسنده در بازنمایی مناسبات قدرت عملکردی دوسویه داشته است و شرع و دین به عنوان منابع قدرت پشتوانهی این گفتمان دوسویه بوده و در عین حال باعث هژمونیگرایی در متن شده است.
گفتمان و شکل گیری هویت های سیاسی: مطالعة موردی زبان آموزان و معلمان ایرانی درحوزة یادگیری زبان انگلیسی در آموزشگاه های زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش فرهنگی، تحلیل مسئلة شکل گیری هویت های سیاسی در موقعیت یادگیری زبان انگلیسی به عنوان یک زبان خارجی است. مکان تحلیل پژوهش حاضر یک آموزشگاه زبان بود و متغیرها کتاب های درسی، شش معلم و شش زبان آموز بودند. چارچوب نظری مورداستفاده، مکتب ساختگرایی و به ویژه گفتگوگرایی باختین بود و در جمع آوری داده ها، روش پژوهش قوم شناختی را به کار بردیم. نتایج تحلیل محتوای داده های کتاب های درسی، معلمان و زبان آموزان، وجود و شکل گیری هویت زبان موردبحث و بررسی قرار گرفت و برخی از پیشنهادهای آموزشی نیز ارائه گردید.
زنجیره ها، عناصر و گزاره های روایی در داستان «بانوی حصاری» از هفت پیکر نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان «بانوی حصاری»، یکی از هفت داستان شگفتانگیز و پرماجرای هفتپیکر نظامی است. با توجه به ساختار ویژهای که این داستان دارد، مقالهی حاضر به نقد و تحلیل ساختار و اجزای روایت در آن براساس دیدگاههای گریماس اختصاص یافته است.شیوهی کار به این صورت بوده که ابتدا نظریات گریماس دربارهی ساختار وعناصر واجزای تشکیل دهندهی یک روایت، نقل وبررسی شده وسپس این عناصر و اجزا در داستان بانوی حصاری، شناسایی وتجزیه وتحلیل گردیده است. زنجیرههای روایی در ساختار این روایت شامل زنجیره های پیمانی، اجرایی وانفصالی است.زنجیرهی پیمانی، بیانگر پیمانی است که بین«بانوی حصاری» (فرستنده) با شاهزادهی جوان (شناسنده؛ گیرنده) بسته میشود، زنجیرهی اجرایی شامل آزمونها و مبارزههایی است که قهرمان باید پشت سر بگذارد تا به هدف برسد و زنجیرهی انفصالی، حاکی از سیر رخدادهای داستان از وضعیت نامتعادل به وضعیت متعادل و پایان خوش داستان است. در این روایت ساختارکلی« فقدان قرار داد (بینظمی) وجود قرار داد (نظم)» به کار گرفته شده است؛ یعنی درآغاز داستان، به دلیل عدم وجود قرارداد وضعیت پریشانی به وجود میآید.بعد فرستنده قرارداد و پیمانی وضع میکند؛ که در نتیجهی آن نظمی برقرار و در پایان داستان به خاطر اقدامات قهرمان، آرامش حاکم میشود.