درخت حوزه‌های تخصصی

عرفان و تصوف در ادبیات

ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۶۱ تا ۷۸۰ مورد از کل ۲٬۲۱۴ مورد.
۷۶۱.

مقاله : بررسی پیوند میان بینش عرفانی و بیان رمزی بر مبنای آثار مولانا/ شعر عاشقی در ادبیات ارمنی / تاثیر هنر و فرهنگ اورار تو بر تمدن های ماد و هخامنشی ...(مقاله علمی وزارت علوم)

۷۶۳.

متن شناسی و بررسی ساختاری ده مجلس اسفزاری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مجلس نویسی بررسی محتوایی بررسی ساختاری ده مجلس اسفزاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰۵ تعداد دانلود : ۱۵۸۱
موضوع این نوشتار بررسی ده مجلساسفزاری است. این اثر از نثرهای خطابی و تعلیمی فارسی از قرن نهم هجری است. کتاب در ده بخش و به شیوة مجلس گویان و به صورت شفاهی بیان شده است. مریدان و علاقه مندان، آن را برپایة سخنان اسفزاری نوشته اند یا به اصطلاح املا کرده اند. نویسنده در این مقاله می کوشد تا این نسخة خطی ارزشمند دورة تیموری را با روش توصیف و تحلیل محتوا معرفی و از زاویة مجلس گویی، متن و ساختار این اثر را بررسی کند؛ همچنین ویژگی های ممتاز سبکی آن را شرح دهد. از مهم ترین یافته های پژوهش، جنبة آشکار عرفانی اثر است. افزون بر این، سخنور در بیشتر قسمت ها آیات و احادیث بسیاری را گواه می گیرد و می کوشد این موضوعات را شرح و تفسیر کند. بیان حکایات مذهبی و عرفانی و اشعار زیبا و سخنان عارفان نیز سبب گیرایی نثر کتاب شده است. سادگی و رعایت اقتضای حال و مقام نیز همه جا منظور اسفزاری بوده است. این نکته ها سبب شده است تا ده مجلسدر شمار آثار ممتاز منثور عصر تیموری در بخش نثرهای خطابی جای گیرد.
۷۶۴.

رابطة شناخت و بینش با عین و ذهن در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ذهن عین مولانا مثنوی بینش

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه مولانا پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات متون عرفانی و تحلیل عرفانی متون ادبی
تعداد بازدید : ۱۶۰۵ تعداد دانلود : ۹۰۳
در این مقاله به رابطة مقوله های شناخت و بینش با عین و ذهن در مثنوی پرداخته شده است. انگیزة انتخاب این موضوع تشکیک مولانا در تطابق عین و ذهن است و این خود یکی از اشتراکات او با فیلسوفان است؛ به همین دلیل، در بخشی از مقاله دیدگاه برخی از فیلسوفان درباره توانایی انسان در شناخت حقیقت به اختصار بررسی شده است. از دید مولانا امکان شناخت حقیقت به وسیله چشم حس، غیر ممکن است. او عوامل گوناگونی را بر بینش و شناخت انسان مؤثر می داند؛ عواملی چون تقدیر، نفس و انواع تمایلات درونی، شیطان، تغییر ناشی از زمان، تقلید و...؛ اما از تأثیر ذهنیات بیش از دیگر موارد سخن گفته است. پرداختن به عوامل مخلّ دید در مثنوی لزوماً برای رسیدن به تطابق میان عین و ذهن نیست، بلکه برای رسیدن به بینشی از گونه ای دیگر است؛ بینشی که خود طریقی بکر و فراتر از دریافت عقلی است که تنها معتقدان آن را درک می کنند. در این بینش فرد باید بتواند به مقام آخِر بینی برسد و هستی حقیقی را در ورای جهان نمودها مشاهده کند.
۷۶۸.

شکوه سیاوش در آیینه عرفان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سیاوش سالک جوانمرد متوکل واصل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹۸
سیاوش یکی از محبوب ترین و مظلوم ترین قهرمانان شاهنامه است که در این داستان نقش یک قربانی بی گناه و مقدس را بازی می کند. داستان سیاوش در زمره داستان های پهلوانی و عارفانه شاهنامه است که در آن، پهلوانی و عرفان به سختی با یکدیگر در آمیخته اند. سیاوش در مسیرِ داستان، سیر و سلوکی عارفانه دارد، یعنی همان رسیدن از مرحله طلب تا فنا که در حقیقت عبارت است از نجات نفس انسانی و امیال بشری. بنابراین، چهره او سیمای یک سالک واصل است و مجموعه کراماتش مانند گذشتن از آتش و پیشگویی های او درباره اتفاقات پس از مرگش که چهارده سال بعد محقق می شود، قداست سیاوش را تا سرحد پیامبرگونه بودن بالا می برد. این داستان که در حقیقت نمایشی بس تلخ از مظلومیت سیاوش است، در ذهن خواننده خود از سیاوش الگویی پهلوانی، دینی و عرفانی می سازد و خوی و خصلت او در این داستان، تصویری از انسان کامل را به یاد آدمی می آورد.
۷۶۹.

طرحی در هندسه تراژدی با تکیه بر تراژدی سیاوش در شاهنامه فردوسی

کلیدواژه‌ها: تراژدی تراژدیسیاوش در شاه نامه هندسه تراژدی اهداف تراژدی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق زبان و ادبیات فارسی و ادبیات غرب
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات بررسی مفاهیم عرفانی و اصطلاحات تصوف در ادبیات
تعداد بازدید : ۱۵۹۷ تعداد دانلود : ۸۶۱
ارسطو درباره فن شعر، انواع آن و اهدافیکه از هر یک انتظار میرود سخنانیدقیق ابراز کرده است که امروزه علیرغم باورهایمتنوع و متفاوت در این قلمرو، هم چنان از اهمیت و ارزشیوالا برخوردار است. یکیاز مباحثیکه او با تکیه و تمرکز بسیار بدان پرداخته است، مقوله تراژدیاست. در نگاه او تراژدیدر فضاییسرشار از هم دردیو هراس که حاصلش پالایش از احساسات منفیو تزکیه نفس است بانجام میرسد. در این مقاله در مورد سایر دستاوردهایداستان با تکیه بر داستان سیاوش در شاه نامه سخن به میان خواهد آمد و نیز ساختاریسه گانه که در بسیاریاز تراژدیهایمشهور جهان به تکرار آمده است معرفیخواهد شد. در پایان نیز نتایج بدست آمده از ساختار و هندسه متداول در تراژدیها مورد بحث قرار خواهد گرفت.
۷۷۰.

بازتاب تفکر یونانی، ایرانی و اسلامی در تاویل سهروردی از داستان رستم و اسفندیار

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد اسطوره ای
تعداد بازدید : ۱۵۹۶ تعداد دانلود : ۱۰۶۶
تفسیر و تأویل اساطیر در ادبیات کلاسیک ایران به دلایل زیادی از جمله کفرآمیز پنداری آنها چندان مورد توجه قرار نگرفته است . در کنار تأویلات اندک و از هم گسیخته سنایی، شاعر قرن پنجم، شیخ اشراق، عارف و فیلسوف بزرگ قرن ششم یکی از کسانی است که با جدّیت تمام در پی تفسیر و تأویل اساطیر ایران باستان برآمده است . شیخ اشراق با این تأویلات می خواهد پیوندی عمیق میان سه فرهنگ مجزّا از هم؛ یعنی فرهنگ اسلامی، حکمت ایران باستان و فلسفه یونان برقرار کند . زیرا وی از یک سو به عنوان مسلمان معتقد، با فرهنگ اسلامی و عناصر فرهنگی آن از جمله تصوّف به خوبی آشناست و از طرف دیگر به عنوان ایرانی نژاده و اصیل، میراث دار تمدن ایران قبل از اسلام است و نیز نمی تواند به فلسفه یونان که محصول با ارزش خرد و عقلانیت بشری است، بی اعتنا باشد. سهروردی با ژرف بینی خاص خود پی برده است کلّیت سه فرهنگ به ظاهر مخالف هم نه تنها تضادّی با یکدیگر ندارند، بلکه در صورت اتحاد و سازش میان آنها، می توان به تجربه ای گرانسنگ برای هدایت و رشد بشریت دست یافت . در این مقاله سعی شده است تلاش و کوشش این نابغه بزرگ در ایجاد پیوند و سازش جریان های تفکر بشری که در تأویل وی از داستا ن اسطوره ای رستم و اسفندیار منعکس شده است، تبیین و دلایل چنین تأویلی ضمن نشان دادن عناصر فرهنگ های مذکور باز نموده شود. پیداست که در دوره سهروردی این داستان و دیگر داستان های شاهنامه به اندازه ای مشهور شده بودند که به راحتی و جز برای اغراض ویژه ای در هم ریختن ساختمان آنها سهل و آسان نبود . اما شیخ اشراق با توجه به ذهنیت خاص خود از عهده این مهم بر آمده و این داستان را ساختارشکنی کرده است تا بتواند نظرات اشراقی خود را در لابه لای آن باز گوید.
۷۷۱.

جولان گرد میدان عشق جستاری در باب بازتاب عناصر حماسی در شعر سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ادبیات عرفانی شعر سنایی عناصر حماسی ادبیات فارسی قرن 6

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات حماسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی کلاسیک نظم
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات متون عرفانی و تحلیل عرفانی متون ادبی
تعداد بازدید : ۱۵۹۲ تعداد دانلود : ۱۲۲۳
در عرصه ادب فارسی، سنایی به عنوان مبدع اصلی تغییر سبک خراسانی به عراقی و گذر از توصیف ظاهری به توصیف باطنی و عرفانی پدیده ها شناخته شده است. بالطبع سنایی در نمودن همسانی و یکتایی نمادهای عرفانی با حماسی نقش بسزایی دارد. استحاله، دگردیسی و تصعیدی که در این نوع شعر ایجاد می شد، شعر حماسی را از بن بست رهاند. این جستار به نمایاندن وجوه همانندی عناصر حماسی و عرفانی و بازتاب آنها در شعر سنایی می پردازد.
۷۷۳.

بازتاب اسطوره آفرینش آیین زروانی در داستان اکوان دیو(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: رستم اکوان زروان اسطوره آفرینش آیین مزدایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹۲ تعداد دانلود : ۹۴۹
داستانِ جنگ رستم با اکوان دیو، یکی از حماسه های بسیار رازناک و خِردآشوبِ شاهنامه است که فردوسی با آگاهی کامل از این امر، نخستین کسی است که کوشیده تا رمز و راز آن را بگشاید. پژوهندگان اساطیر شاهنامه، تمام همت خود را تنها بر شناخت اکوان و تطبیق آن با یکی از شخصیت های اساطیری مانند ایزد وای، ارزوشمنه (arezuşamana) و اکومنه (akumana) گمارده و به دیگر جنبه های این داستان نپرداخته اند. نگارنده بر این باور است که داستان رستم و اکوان از روی روایات دینی به ویژه اسطورة آفرینش زروانی، ساخته شده و بیشتر بازتاباننده و تکرارکنندة عمل خلقت است. کیخسرو و افراسیاب در نقش اهورامزدا و اهریمن ظاهر شده اند و رستم و اکوان نیز به ترتیب نماینده بهمن و اکومنه هستند. این داستان بیان کنندة سه هزاره سوم از زمان کرانمند است که دوران آمیزش خوبی و بدی، و جنگ نهایی میان نیروهای اهورامزدا با نیروهای اهریمن است. اکوان نمونة آشوب و نابسامانی جهانی است که رستم با کشتن آن، جهان را از آشفتگی و بدی می رهاند و کار خلقت را تکرار می کند.
۷۷۹.

تجلی از نظر علاءالدوله سمنانی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی کلاسیک نظم
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات بررسی مفاهیم عرفانی و اصطلاحات تصوف در ادبیات
تعداد بازدید : ۱۵۸۷ تعداد دانلود : ۹۴۷
اگرچه واژة «تجلی» به معنی «آشکارشدن» و «آشکارکردن» آمده است، این واژه که در قرآن نیز در داستان حضرت موسی(ع) در طور بهکار رفته، درواقع غلبة نور حق برحضرت موسی(ع) بوده و در عرفان با مفاهیم وسیع بهکار گرفته شده است. هجویری تأثیر انوار حق به حکم اقبال بر دل مقبلان را تجلی، و کاشانی آن را دو نوع میداند: تجلی اوّل یعنی تجلی ذات حق به ذات خود و تجلی دوّم یعنی تجلی ذات حق به اعیان ممکنات که مرتبة تعین اوّل به صفت عالمیت و قابلیت اشیا را درنظر میآورد، که مَظْهَرْ و مُظْهِرْ ذات حق اند. شیخ علاءالدوله سمنانی تجلی را در چهار اسم که مظهر حق هستند، بیان میکند: تجلی آثاری حق را «رب»، تجلی افعالی حق را «رحیم»، تجلی صفاتی حق را «رحمان» و تجلی ذاتی حق را «الله» میداند و برای هریک از این اسما مراتب ویژه قائل و آنچه بیشتر مورد توجه او است، تجلی «رحمانی» است که در عالم کون مظهریت آن بیش از دیگر تجلیها است. چون تجلی بدون آینه مفهومی ندارد، عارفان دل انسان کامل را آینه درنظر آورده اند؛ زیرا انسان کامل، مظهر جامع ذات و صفات و اسمای حق است. دربارة تجلّی اگرچه بسیاری از شاعران عارف سخن گفته اند، توان گفت که زیباترین و دل انگیزترین آنها را در غزلی از حافظ میتوان دید: در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زدبررسی تجلی از دیدگاه حافظ، مقاله ای دیگر میخواهد و تنها در این مورد به یک غزل از حافظ اشاره رفته است
۷۸۰.

بررسی کارکرد عناصِر موسیقایی شعر «انتظار» (در دوره معاصر)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انقلاب اسلامی شعر انتظار موسیقی های کناری و بیرونی و درونی نمودار آماری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۸۵ تعداد دانلود : ۹۲۴
ادبیات «انتظار» از بنمایههایی است که بویژه از اوایل دهه شصت، توسط شاعران ونیز منتقدان ادبی مورد توجّه قرارگرفت؛ امّا رویکرداهل نقد به آن بیشتر شکل مطبوعاتی و ژورنالیستی داشته تا آکادمیک و از این رو، جای پژوهشهای جدّی و علمی از این دست، بسیارخالی است. برای دستیابی به پژوهشی پیرامون این گونه ادبی، شایسته است آن را از دریچههای گوناگون، بازشناخت و بررسی کرد. پرسش بنیادی این مقاله، چگونگی کارکرد موسیقایی شعر انتظار و ارتباط آن با درونمایه اثر است؛ ازاین رو، نگارندگان با بررسی آماری نود قطعه شعر انتظار از بیست شاعر برجسته معاصر، در پی دستیابی به پاسخ به این پرسش هستند. در بررسی موسیقی بیرونی شعر انتظار، به کارکردهای وزن در شعر انتظار، هماهنگی وزن با درونمایه، اوزان خیزابی و جویباری و اوزان شفّاف و کدر در این نوع شعر پرداخته شده است. سپس با جستاری در موسیقی کناری شعر انتظار، کارکرد قافیه و پیوند آن با موضوع انتظار، واژه قافیه و ارتباط موسیقایی آن با سایر واژگان بیت، قافیه بدیعی و قافیه معنوی در شعر انتظار و ردیف پویا و ایستا و پیوند آن با موضوع، موردتوجّه قرار گرفته ونهایتاً موسیقی درونی شعر انتظار و تکرار و موسیقی در عنوانهای شعر انتظار بررسی شده است. از جمله دستاوردها و یافتههای این جستار این است که شاعر شعر انتظار به شکلی ناخودآگاه در لحظههای سرایش، پیوندی ژرف بینِ مفهوم اندوهناکِ انتظار و فرم شعر انتظار برقرار میکند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان