فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۲٬۲۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
تصوف که در آغاز شامل مفاهیمی خشک و ریاضتهایی سخت بود، در قرن سوم با پذیرفتن «محبت» به عنوان یکی از ارکان محوری، رنگ عاشقانه پذیرفت. با ورود عرفان و تصوف به عرصه ادبیات، گروهی به تدوین اصول تصوف عابدانه در آثارشان می پردازند و عده ای آثاری سراسر عرفانی همراه با شور و شوق عاشقانه پدید می آورند. در این میان حافظ مبدع مکتبی است که از اصول عرفان عاشقانه به همراه نگاهی انتقادی به تصوف عابدانه شکل گرفته است و از آن به مکتب رندی تعبیر می شود. اما اشعار حافظ را نمی توان یکسره از تصوف عابدانه تهی دانست. حافظ ضمن پذیرفتن تأثیری عظیم از مفاهیم قرآنی و تضمین ها و تلمیح های فراوان به آیات قرآن، در ابیات بسیاری عبادت، دعای صبح و آه شب، اصول اخلاقی تصوف و اندیشه های دیگری از تصوف عابدانه را نه با ابهام و بیانی رندانه و دوپهلو، بلکه به روشنی و به قصد تعلیم و توصیه به مخاطب خود، بیان می کند.
تاریخ مشایخ صوفیه در بیاض و سواد سیرجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی مرجع شناسی تذکره ها و تذکره نویسی وعلم الرجال
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات تاریخ تصوف و عرفان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات متون عرفانی و تحلیل عرفانی متون ادبی
خواجه ابوالحسن علی بن حسن سیرجانی از بزرگان صوفیه قرن پنجم هجری است. وی شیخ کرمان بوده و در آنجا داروخانه و اوقاف و مریدان بسیار داشته و مورد تکریم بزرگان صوفیه از قبیل ابوسعید ابوالخیر، خواجه عبدالله انصاری و هجویری قرار گرفته است. او که اهل سیر و سیاحت بوده در سیرجان درگذشته و آرامگاهش تاکنون باقی و زیارتگاه است. کتاب بیاض و سواد خواجه علی حسن که تاکنون به صورت نسخ خطی مانده است، در حقیقت طبقهبندی موضوعی اقوال مشاهیر صوفیه تا اواخر قرن چهارم است که در هفتاد و سه باب تنظیم شده و بیش از سه هزار فقره از سخنان بزرگان قوم را در بردارد. یکی از مهمترین ابواب بیاض و سواد "باب معرفه تاریخ مشایخ" است که در آن هفتاد و هشت تن از مشایخ صوفیه بر اساس منطقه جغرافیایی محل فعالیتشان تقسیمبندی و معرفی شدهاند.
پژوهشی دربارة روابط با حیوانات در عرفان عملی عارفان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حیوانات ،علاوه برمتون صوفیانه، در داستانهای رمزی و تمثیلی و بطور کُلّی دربیان عرفان نظری و عرفان عملی این قوم نیز حضور دارند. عارفان بر اثر عزلت و سفرهای بادیه، با حیوانات مأنوس شدهاند. آنان با نگاهی لطفآمیز، خود را برتر از حیوانات ندانستهاند؛ بلکه در نگاه عارفان، آنچه موجب برتری انسان بر حیوانات میتواند باشد؛ ترک عصیان است. رفتار عارفان با حیوانات ،شفقتآمیز است. سخنگویی، تفاهم و ارتباطهای شگفتانگیز با حیوانات در متون صوفیانه، نوعی ارتباط غیر متعارف را نشان میدهد. از آنجا که هر کس خدا را خدمت کند و فرمان برد؛دنیا هم به او خدمت میکند؛حیوانات هم به بندگان مخلص و به کسانی که حقِّ توکل را گزاردهاند؛ خدمت کردهاند. شایان ذکر است که محدودة این تحقیق، متون صوفیانة فارسی، از ابتدا تا قرن هشتم است که سعی شده مطالب با رعایت سیر تاریخی ارائه شود.
ختم ولایت از دیدگاه ابن عربی و سید حیدر آملی
حوزههای تخصصی:
ولایت، یکی از مسائل مهم در عرفان است که بسیاری از عارفان بزرگ، پیرامون آن بحث کرده اند. این مبحث فروعاتی پیدا می کند، از قبیل تعریف ولایت، اقسام ولایت. ضرورت ولی در جهان هستی و ختم و لایت هر چند عرفا درباره اکثر این مسائل اتفاق نظر دارند، ولی در مورد ختم ولایت اختلاف نظر مشاهده می شود.
سید حیدر آملی، از عارفان بزرگ قرن هشتم است که با برقراری ارتباط بین تصوف و تشیع، به عنوان عارف بزرگ شیعه، با دقت این مسا له را بررسی کرده و برخلاف دیگران که کوشیده اند سخنان عارف نامی، شیخ اکبر را توجیه کنند، به صراحت با او به مخالفت برخاسته و با توجه به دلایل عقلی و نقلی و کشفی، نظر وی را مبنی بر خلافت حضرت عیسی (ع) به عنوان خاتم ولایت مطلقه رد می کند و ختم ولایت مطلقه را مخصوص حضرت علی (ع) و خاتمیت ولایت مقیده را ویژه حضرت مهدی می داند. این تحقیق که به روش اسنادی انجام گرفته، کوششی است برای تبیین نظرات این دو شخصیت بزرگ در این زمینه.
شیخ عطار نیشابوری
خورخه لوئیس بورخس و اسطورة گاومَرد (مینوتور) در داستان «خانه آستریون»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان کوتاه خانه آستریون، یکی از داستان های زیبای معاصر است که خورخه لوئیس بورخس، نویسنده و شاعر آرژانتینی، آن را نوشته است. بورخس در این داستان عملی فرااسطوره ای انجام داده، بدین معنا که اسطوره ای جدید برمبنای اسطوره ای قدیم ساخته است. داستان، اسطورة مینوتور(گاومرد) ـ فرزند یکی از پادشاهان یونان ـ است. این هیولا مجازات پوزئیدون خدای دریاهاست که شاه مینوس به دلیل نافرمانی بدان مبتلا شده است. شاه مینوس برای رهایی از شرم، این فرزند عجیب و هولناکش را در لابیرنت یا هزارتویی زندانی می کند. این هیولای مردم خوار سرانجام به وسیلة تزئوس کشته می شود. بورخس در بازسازی این اسطوره خودش را درجای گاومرد قرارداده و با راوی اول شخص، داستان را به گونه ای دیگر روایت کرده است. آنچه از روایت بورخس برمی آید، این است که انسان معاصر در چنبر هزارتوهای مختلف که محصول تجدد امروزی است، گرفتاراست. بورخس در این داستان می کوشد مخاطبانش را به درون این هزارتوها بکشاند تا باور کنند که راه خروج از آنها آسان است و تنها اندکی جسارت می خواهد. در این پژوهش عمل فرااسطوره ای بورخس از داستان مینوتور نقد و بررسی می شود
آیین فتوت و جوانمردی در حدیقه سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از حکایت های کتاب «حدیقه» روایت جوانمردی مردی از صوفیه است. این حکایت بیانگر یکی از اصول اساسی اندیشه فتوت و آیین فتیان است. نویسنده در مقاله حاضر، درصدد کشف ماخذ اصلی این حکایت برآمد و در طی این جست وجو بر وی روشن شد که جز کتاب «حلیه الاولیاء» ابونعیم اصفهانی که به عنوان یکی از مآخذ کتاب ذکر شده، روایت فوق در میان احادیث مروی از دو امام بزرگوار شیعه امام سجاد(ع) و امام محمدباقر (ع) موجود است و سلمی در کتاب «ذکر النسوه المتعبدات الصوفیات»، روایتی شبیه به آن را ذکر می کند که احتمال می رود از سرچشمه های اصلی این حکایت باشد. ابوالحسن هجویری در «کشف المحجوب» و شهاب الدین عمر سهروردی در «عوارف المعارف» نیز به این حکایت اشاره کرده اند. با توجه به اینکه در روایت سلمی، زن عارف قهرمان داستان است؛ بخشی با عنوان زنان و فتوت به مقاله حاضر افزوده شد تا جایگاه زنان در فتوت و زنان فتی نیز معرفی شوند.
بررسی رابطة تجربة عرفانی و زبان تصویری در عبهرالعاشقین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقالة حاضر ضمن اشاره ای گذرا به محتوا و درونمایة عبهرالعاشقین نوشتة روزبهان بقلی شیرازی (522ـ606) بر آن است که در گام نخست به تصویرپردازی و ساختارهای تصویری روزبهان در این اثر عرفانی بپردازد، سپس نقش این تصاویر و شگرد های بلاغی را در بازنمایی اندیشه و ذهنیات روزبهان، و نیز نحوة ارتباط میان آنها را مورد بررسی قرار دهد. حاصل این پژوهش آن است که با توجه به ذهنیت استعاره گرای روزبهان، «قطب استعاری زبان» (به معنای فرایند تداعیها و حرکت زبان بر محور شباهت) در نوشتار او غالب است و این جنبه از زبان وی در ساخت های تشبیهی عقلی به حسی تا نمادهای شخصی چند معنا متجلی می شود. بنیاد آگاهی روزبهان در این اثر که بر پایة «التباس» (پوشیدگی/ پوشیده شدن) نهاده شده است و بیانگر نوع ذهنیت و جهان بینی عرفانی اوست، بر سراسر این اثر، و بر تمام ابعاد زبان استعاری او سایه افکنده است و از آنجاکه طریقت روزبهان مبتنی بر دیدار و یافت است، در اثر او خانوادة استعاره های دیداری بر خانوادة واژگان شنیداری غلبه دارد.
بازتاب فرهنگ عامه در آثار محمدعلی بهمنی و حسین منزوی
حوزههای تخصصی:
این مقاله می کوشد ابتدا به پیشینة فرهنگ عامه، تعریف، منابع، تاریخچه و تأثیر آن در اشعار محمدعلی بهمنی و حسین منزوی (اعتقادها و باورها، ادبیات عامیانه، کنایه ها، گیاهان، جانوران، رسوم، علوم، افسانه ها و بازی ها) بپردازد و به این وسیله گامی در مسیر شناخت بیشترِ شعرِ این دو شاعر و فرهنگِ عامه، بردارد و در پایان از نوشته ها نتیجه گیری نماید.
گنج فقر (بررسی و تحلیل صوفیانه های خاقانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیدایش شعر عرفانی فارسی تحولی بزرگ در تاریخ ادب پارسی و سیر تصوف اسلامی به شمار می رود چرا که در اینجا از یک سو مفاهیم و تعالیم عرفانی به زبان فارسی مجال بروز و ظهور بیشتری یافت و بخشی از مهمترین آثار عرفانی شعر فارسی پدید آمد و از سوی دیگر افق های تازه ای بر روی شاعران فارسی زبان گشوده شد و در بافت ها و مفاهیم عرفانی دستمایه این سخنوران گردید و مضامین بلند و متنوعی در شعر فارسی شکل گرفت. اما تدابیرپذیری شاعران پارسی گوی از این جریان فکری متفاوت بود، برخی از آنان شعر را به طور کامل برای بیان مفاهیم و دریافت های صوفیانه به کار بردند و آثار محض عرفانی پدید آوردند و عده ای دیگر به طرح اصطلاحات و مطالب عرفانی در کنار دیگر مضامین و مفاهیم پرداختند. گروه دوم در کاربرد این تعابیر انگیزه و هدف واحدی نداشتند. بعضی تنها از آن جهت از این اصطلاحات و تعبیرات در شعر خود استفاده می کردند که این کار در میان سخنوران پارسی رواج یافته بود و عده دیگر از روی علاقه و اعتقاد به تصوف به این کار روی آورده بودند. این بخش از اشعار فارسی که می توان آنها را صوفیانه خواند، اهمیت زیادی دارد و باید در کنار آثار محض عرفانی مورد توجه، بررسی و تحلیل قرار گیرد. یکی از شاعرانی که صوفیانه های زیادی سروده و علاقه و توجه خاصی به مفاهیم و تعابیر عرفانی نشان داده خاقانی است. در این تحقیق اشعار این شاعر برای پاسخ به دو پرسش زیر بررسی شده است 1- طرح مباحث عرفانی در اشعار خاقانی تا چه حد اصیل و واقعی است؟ -2 صوفیانه های خاقانی چه سمت و سویی دارد و بیشتر در چه موضوعات عرفانی متمرکز است؟
نگاهی به نگرش عرفانی سعدی
حوزههای تخصصی:
سعدی به دلیل برخورداری از ذوقی سرشار و عاطفه و تخیلی کم نظیر، نمی تواند به عرفان که نگاه هنرمندانه به شریعت است، بی توجه بماند. از این گذشته، ادبیات پیش از او که بی گمان سعدی بدان علاقه مند بوده و مستمراً آن ها را از پیش چشم می گذرانده است، آکنده از مسایل مربوط به این جریان فکری و فرهنگی است و این شاعر بزرگ، مثل بسیاری از گویندگان دیگر، از رهگذر میراث صوفیان، از آن تأثیر می پذیرفته است. اگر در غزلیّات سعدی جلوه هایی از عشق زمینی دیده می شود، چندان عجیب نیست، همان گونه که رنگ و بوی عرفانی گرفت و همنشین و همپای شدن معشوق برین بی قرین با معشوق زمینی نیز در دیگر غزلیّات او چندان بیگانه نمی نماید. در واقع، سعدی هرچه را تجربه کرده، چون نقاشی چیره دست به تصویرکشیده است. اینکه می توان با جستجو در اشعار شاعران به اندیشه های آنان پی برد، موضوع جدیدی نیست، به ویژه شاعران کلاسیک که در آثار آنان باید به دنبال تک معنایی بود. با این حال، نکته مهم آن است که درباره سعدی این امر جلوه بیشتری دارد و با کمی دقّت می توان سیر زندگی و اندیشه وی را در آثار او مشاهده کرد.
اندیشه وحدت وجودی در تمثیلات صائب تبریزی
حوزههای تخصصی:
وحدت وجود یکی از مهم ترین و در عین حال پیچیده ترین مباحث عرفانی و راز بزرگ عرفان و تصوف ایرانی ـ اسلامی بشمار می آید. اندیشه و تفکر وحدت وجودی یا وحدت در عین کثرت، در کنار مبحث تجلی، به عنوان امهات معارف عرفانی ،درشکل گیری تمامی مکاتب عرفانی و بالاخص عرفان ایرانی ـ اسلامی از گذشته تا حال نقش مهم و اساسی را ایفا کرده است. عارفان وحدت اندیشی چون: بایزید بسطامی، جنید بغدادی، حلاج، شبلی و غیره، درباره اندیشه وحدت وجودی داد سخن ادا کرده اند. این اندیشه و باور عرفانی، به طور گسترده و جامع درقرن ششم، توسط ابن عربی با عرفان علمی و نظری وی، وارد عرصه عرفان اسلامی گردیده، همو بود که مبانی این نگرش عمیق عرفانی را استحکام بخشیده، اصول و قواعد آن را بر پایه قوانین و معیارهای استواری وضع کرد. بعد ازاو این اندیشه به وسیله شاگردان و پیروانش از قبیل: صدر الدین محمد قونوی، عبد الرزاق کاشانی، مؤیدالدین جندی، داوود قیصری، سید حیدر آملی، به خصوص شاه نعمت الله ولی، شمس مغربی، عبدالرحمان جامی و دیگران مطرح گردیده است. شاعر وحدت بین و یگانه اندیش سبک هندی(اصفهانی) یعنی صائب تبریزی، با پیروی ازپیشینیان عرفانی، در کسوت تمثیل و بخصوص تشبیه تمثیل، توانسته است بهتر و استادانه تر از دیگران، عرفانی ترین ابیات را در مورد این مشرب عرفانی، در معرض دید علاقه مندان و اهل عرفان و ادب قرار دهد. نگارنده دراین نوشتار به تحقیق و تفحص دراین زمینه پرداخته است.
تحلیل عرفانی داستان ضحاک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از داستان های مشهور و رازناک شاهنامه، داستان ضحاک است. از این داستان تحلیل های مختلفی صورت گرفته است که بیشتر جنبة سیاسی و اجتماعی دارند. با توجه به رمزی بودن این داستان، در این مقاله کوشیده شده است از منظر عرفانی به نبرد فریدون و ضحاک (نیکی و بدی) که دو روی یک سکه اند، پرداخته شود. فریدون (ثری تنین = سه اژدها، تنین به معنی مار و اژدها و ثری به معنی عدد سه است) ـ مردی که سه پسر دارد ـ با ضحاک (اژی دهاک) ـ ماری که سه سر (دو سر از آن ماران دوش او و یک سر از آن خود او) دارد ـ به مبارزه می پردازد. در نهایت خلافِ تمام نبردهای شاهنامه، فریدون حق کشتن ضحاک را ندارد و تنها باید او را محبوس کند. از آنجایی که در باورهای عرفانی اژدها نماد نفس اماره است، می توان بر این باور بود که فریدون نیز نماد روح (نفس مطمئنه) است که باید نفس را در کنترل خود در آورد و بر آن غلبه کند، ولی هیچ گاه نمی تواند برای همیشه آن را نابود کند.
مقایسه ی دیدگاه عرفان مذهب ارتدکس و طریقه ی کبرویه درباره ی رؤیت و شهود خداوند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع نوشته ی حاضر مقایسه ی مفهوم شهود در عرفان مذهب ارتدکس در مسیحیت و طریقه ی کبرویه در اسلام است که دارای خاستگاه و نکات مشترک زیادی اند. مذهب ارتدکس شرقی به خاطر زمینه ی شرقی آن و به دلیل اوضاع و شرایط جغرافیایی، تاریخی و سیاسی با شرق و به ویژه با جهان اسلام ارتباط و نزدیکی بیشتر داشته است. امکان رویت خداوند به رغم تنزه ذاتی او، از مباحث اساسی ادیان ابراهیمی است. از دیدگاه مذهب ارتدکس و طریقه ی کبرویه در اثر زدودن زنگار دل، فقط صفتها و قوای خداوند در دل انسان مشاهده می شود؛ ولی ذات خداوند همواره نادیدنی و توصیف ناپذیر باقی می ماند. با وجود این، عرفای ارتدکس، شهود خدا را شهود تثلیث و به خصوص شهود مسیح توصیف کرده اند، اما عرفای کبرویه به دلیل تنزیه مطلق خدا در اسلام، هرگز از شهود ذات خدا سخن نگفته اند، بلکه شهود خود را شهود صفتها و مظاهر خدا عنوان کرده اند. همچنین برخی از عرفای هر دو طریقه در شهود خود از خدا، از نماد نور سیاه و برخی دیگر از نماد نور استفاده کرده اند. در نوشته ی حاضر در آغاز دیدگاه مذهب ارتدکس و بعد دیدگاه طریقه ی کبرویه و در نهایت تشابهات و تفاوت های آن دو درباره ی رؤیت و شهود خداوند مورد بررسی قرار می گیرد.
سنت در مسیحیت
حوزههای تخصصی:
حلاج در آثار مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بازشناسی تصویر حلاج در آثار مولانا و واکاوی کلام مشهور «اناالحق» می پردازد و می خواهد نگاه مولوی را به احوال و آثار حلاج دنبال کند. مَشرب حلاج که مخالفان او از آن به «اتحاد» و «حلول» تعبیر می کنند، از نظر معتقدان او بیشتر به «استغراق» تعبیر می شود. مولانا در آثارش نام حلاج را به طور مکرّر ذکر کرده است. وی اندیشه حلاج را در آثار خود بازتاب داده و با همه مصایبی که بر حلاج رفته، او را سربلند و سعادتمند یافته است. پژوهش حاضر نشان می دهد که مولانا اندیشه حلاج را هضم و جذب کرده است.
بررسی تطبیقی سیمای زن در عرفان مولانا و ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی سبک شناسی مفاهیم کلی سنتی سطح فکری
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه مولانا پژوهی
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
- حوزههای تخصصی ادبیات ادبیات جهان نقد و بررسی آثار
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق ادبیات فارسی و ادبیات عرب
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات متون عرفانی و تحلیل عرفانی متون ادبی
تحلیل الگوی اسطوره ای- عرفانی از شخصیت رابعه عَدَویه با تکیه بر روایت تذکره الاولیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موتیوها و اندیشه های اسطوره ای، در طول تاریخ بشر برای بقای خود به قالب های گوناگون درمی آیند، یکی از این ساحت ها و جهان ها، جهان عرفان است. بن مایه ها و وجوه مشترک جهان اسطوره و عرفان در مبانی شناخت، تأویل پذیری، تقدس زمان و مکان و... امکان هم گرایی، ارتباط و تعامل این دو جهان را بسترسازی می کند. جستار حاضر با توجه به یکی از محورهای کانونی جهان اساطیر، مرکزیت زن و الگوی مادرتباری و همبسته های معنایی آن به تحلیل زندگی و شخصیت رابعه عدویه، که عشق را وارد گفتمان عرفان زاهدانه کرد، می پردازد. اهمیت اندیشه رابعه روی آوردن به عشق و شور در برابر زهد و ریاضت است، این پژوهش به تبیین ژرف ساخت کهن الگویی این شخصیت می پردازد. جستار حاضر، با تکیه بر روایت عطار در تذکره الاولیا تبیین می نماید، که چگونه رابعه پس از گذر از مراحل رازآموزانه قهرمانی، به عنوان ایزدبانو و زهدان مادر کبیر طرح می شود، رابعه در این الگوی و در خویش-کاری زنانه خویش، شخصیتی دوگانه و متناقص را به نمایش می گذارد، او تلفیقی است، از باکره گی و زایندگی؛ رابعه هم دوشیزه است، و هم مادر مردان بزرگی چون حسن بصری و حلاج؛ او هم به مطربی پرداخته و هم عارفی است، که در تبلور وجه زنانه خویش، عشق را در پیکره عرفان زاهدانه جاری ساخت، رابعه در کمال رقت قلب به شدت مهیب و مخوف است. رابعه پس از گذراندن آیین تشرف، در حرکت به سوی مرکز(کعبه) و در رسیدن به تعادل، تکامل و وحدانیت، خود به مرکزی بدل می شود، برای عارفان عصر خویش.