فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۸۱ تا ۱٬۵۰۰ مورد از کل ۱۶٬۷۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
آداب سلوک و تربیت در هر حوزه ای، اصول و روش های مشخصی دارد که تربیت کننده و سالک و آموزنده باید به این اصول آگاهی داشته باشند تا راه های رسیدن به مقصد و هدف اصلی برای سالک و مرید به آسانی هموار شود. در آموزه های عرفانی نیز این روش ها بسیار اهمیت دارد و همه مکتب ها و نحله های عرفانی به آنها پایبند هستند. در سلسله کبرویه نیز مبانی و روش های مشخصی برای تربیت سالک و رساندن او به مقصد اصلی، یعنی معرفت حق وجود دارد. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از مطالعات کتابخانه ای به بررسی آداب سلوک سالک از نگاه سه تن از عارفان برجسته این سلسله، نجم الدین کبری و مجدالدین بغدادی و نجم الدین رازی، پرداخته است. نتیجه به دست آمده نشان می دهد عارفان این سلسله برای سالک در ابعاد مختلف فردی، اجتماعی و روحانی غیبی، توصیه ها و دستورالعمل های تربیتی مشخص و ارزشمندی دارند.
پیکرگردانی دختر جادو به اژدها در اسکندرنامه نظامی گنجوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال شانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۸
219 - 248
حوزههای تخصصی:
پیکرگردانی، استحاله و تغییر شکل موجودات حقیقی یا خیالی به موجوداتی دیگر با بهره گیری از قوای ماورای طبیعی است. یکی از نمونه های منحصر به فرد پیکرگردانی زن جادو را در اسکندرنامه نظامی می توان دید. در اسکندرنامه ، دختری از نسل سام به نام آذرهمایون با استفاده از جادو به عنوان یک ترفند نظامی برای نگهبانی از آتشکده و جلوگیری از تخریب آن، خود را به شکل اژدها درمی آورد. در این داستان رازآلود، مشخصات سه نوع داستان عامیانه، پری وار و اسطوره ای ملاحظه می شود. هدف مقاله حاضر بررسی این پیکرگردانی از منظر اساطیری، داستانی و تاریخی است. در این پژوهش که به شیوه توصیفی تحلیلی محتوا انجام گرفته است، پس از بررسی نمونه های پیکرگردانی زنان جادو در قصه های کهن و شرح و توضیح داستان اژدها شدن دختر جادو در اسکندرنامه ، دلایل و انگیزه های احتمالی تبدیل شدن زن به اژدها به بحث گذاشته شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که آذرهمایون احتمالاً پری است و ارتباط او با آب و آتش و خواهش های جسمانی در کنار نکات جزئی دیگر این گمان را تقویت می کند. از یافته های دیگر مقاله آن است که شاید افسانه آذرهمایون و بلیناس در متن خود، روایتی از شکل گیری یک جنبش ضد اشغال گری با محوریت آتش گاه، به فرماندهی زنی شیردل را بازتاب می دهد.
التفاؤل فی مدائح المتنبی؛ دراسه فی الاتجاه السیکولوجی لسلیجمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۷
101-130
حوزههای تخصصی:
فی النصف الثانی من القرن العشرین، ابتکر عالم النفس الأمریکی مارتن سلیجمن نظره جدیده فی علم النفس واتخذ اتجاهاً جدیداً فی هذا العلم. فی هذا الاتجاه الجدید أخذ علماء النفس النظر فی النصف الممتلئ من الکأس (التفاؤل) بدلاً من النظر فی النصف الفارغ منها (التشاؤم)، ویسعى من خلال تنمیه مواهب الأشخاص وقدراتهم إلى تنویر جو الأفکار والأنفس. والتفاؤل فی هذا الاتّجاه ینقسم إلى قسمین، التفاؤل الطبیعی والتفاؤل التبیینی. والتفاؤل الطبیعی هو أنّ الشخص یرى کلّ شیء فی المستقبل متفائلا ویبرّره للتخلص من الضغوط النفسیه. أمّا التفاؤل التبیینی فهو أن یُنسِب الشخص النجاح إلى قواه النفسیه وأسباب نفسیه داخلیه وأن ینسب الفشل فی حیاته إلى أسباب خارجیه. إنّ معرفه الکاتب لهذا الاتجاه السیکولوجی ساقه إلى البحث عن هذا الاتجاه حتى یتطرق البحث إلى دراسه شعر المتنبی معترفا بفرضیه أنّ المتنبی یتسم بنظره إیجابیه وتسلیط الضوء على موضوع التفاؤل فی مدائحه وفق اتجاه سلیجمن السیکوجی فی ظل دراسات متعدده التخصصات. واعتمد البحث منهج الدراسات المکتبیه وجمع المعلومات والبیانات وإثبات الفرضیه المذکوره، متوصلاً إلى الإجابه على سؤال رکّز علیه البحث حول التفاؤل إذا ما کان قد ظهر فی مدائح المتنبی وفق الاتجاه السیکولوجی الذی سلکه سلیجمن، وقد توصل البحث إلى أن هناک نوعین من التفاؤل فی شعر المتنبی وهما کما مضى؛ التفاؤل الطبیعی أو الفطری والتفاؤل التبیینی (الخارجی).
تجلیات النسویه ولغتها فی أعمال کولیت خوری (لیله واحده وأیام معه) ومنیرو روانی بور (دل فولاد وکولی کنار آتش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۷
80-100
حوزههای تخصصی:
تهدف الحرکه النسویه إلى تکریس حقّ المرأه وظهرت کتیار لتحقیق مآربها فی بدایه القرن التاسع عشر. تمکّنت الحرکه النسویه اقتحام عالم الأدب وتکوین نظره مختلفه فی هذا المضمار. حیث تحوّل الأدب النسوی سلاحاً لمحاربه الظلم والتهمیش الذی یفرضه المجتمع الأبویّ والثقافه الذکوریه على المرأه. کولیت خوری ومنیرو روانی بور کاتبتان من سوریا وإیران سعیتا إلى إظهار انتمائهما النسویّ ومواجهه المجتمع الذکوریّ بأعمالهما الأدبیّه. وبما أنّهما عاشتا فی مجتمع شرقی وفی فتره زمنیّه مشترکه فلا بدّ أن یحصل بعض التشابه فی أعمالهما الأدبیّه. والسؤال الذی یطرح نفسه هو ما هی أوجه التشابه ما بین أعمالهما الأدبیّه؟ وما هی افتراقاتهما؟ فی هذا المقال نسعى إلى الإجابه عن هذین السؤالین اعتماداً على المنهج الوصفی- التحلیلی ومن منظور الأدب المقارن. هذا ومن خلال هذه الدراسه تمّ التوصّل إلى النتائج التالیه: إنّ أهم المشترکات فی أعمال هاتین الکاتبتین هی: النظره التشاؤمیه والسوداویه إلى الرجال وعدم الثقه بهم والتمییز بین الرجل والمرأه وسیطره المجتمع على النساء وخضوع النساء لقوانین المجتمع وإجبار المرأه على الزواج والنظره التقلیدیه إلى المرأه. وأما ما یمیزهما فهو أن المرأه فی روایات منیرو روانی بور أقل شأناً ومکانه من المرأه التی تذکرها کولیت فی روایاتها، هذا ومنیرو روانی بور تشیر فی أعمالها إلى تقالید وسنن خرافیه نابعه عن عقلیات ساذجه فی مجتمع تقلیدی کما وتتحدث بصراحه عن الدعاره التی تعانی منها المرأه بسبب مکانتها المتدنیه فی المجتمع بینما کولیت خوری راعت الإنصاف فی شرح تجارب النساء وتحتل المرأه مکانه اجتماعیه مرموقه فی روایاتها لذا تتعرض للإهانه بشکل أقل، کما أنها تستخدم لغه أکثر بساطه فی طرح قضایاها وأسلوبها واقعی بحت ولغتها بسیطه نثریه ویحتل الوصف مکانه هامه فی روایاتها، فی الوقت الذی تتمیز روایتی منیرو روانی بور بلغه أکثر حده ومراره فی وصف الحیاه الیومیه للنساء وتستخدم أسلوب الواقعیه السحریه فی روایاتها وتهتمّ بالوصف الدقیق للتفاصیل.
بازخوانی اهداف تقیه در شعر سنایی غزنوی و شریف رضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تقیه در مذهب شیعه در میان امامان (ع)، عالمان و شاعران شیعه قرن های نخستین اسلامی، به منظور رسیدن به اهداف متعالی یا حفظ جان در مواقعی که حاکم یا عرف مخالف شدید شیعه است، به کار گرفته می شد. اختناق، فقر و شیعه زدایی، می تواند از عوامل توجیه کننده تمسّک به تقیه در رابطه با مردم و حکومت تلقّی شود و چون هردو شاعر؛ سنایی غزنوی و سیّد رضی، فارغ از محدوده مکانی، در یک بازه زمانی می زیسته اند، تقیه را با توجّه به شرایط اجتماعی، سیاسی و خانوادگی خویش به کار می برند. این پژوهش برآن است تا با روش توصیفی - تحلیلی، موضوع تقیه را در شعر سنایی غزنوی به عنوان شاعر پارسی سرای شیعه و شعر سیّد رضی به منزله شاعر شیعه عرب با رویکرد تطبیقی بررسی کند. هرچند دو شاعر شیعه مذهب هم عصر، قاعده تقیه را وسیله ای برای دفاع از آرمان های شیعه و رسیدن به اهداف خویش در آثارشان به کار برده اند، ولی با توجّه به اینکه سیّد رضی، شاعری سیاسی و علوی است؛ از این رو، تقیه را در شعر خویش به مثابه ابزاری درراستای رسیدن به بالاترین قدرت سیاسی و مذهبی شیعه که همان ایجاد حکومت علوی به وسیله خویش است، استفاده می کند، حال آنکه سنایی غزنوی، این قاعده را با توجّه به رعایت حال عرف جامعه، حکومت و اختناقی که ناشی از شیعه هراسی وجود داشته است، درراستای تبیین امامت ائمه (ع) به کار گرفته است
مؤلّفه های جامعه شناختی در رمان أعراس آمنه (ابراهیم نصراللّه) و مهمان مهتاب (فرهاد حسن زاده)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جامعه شناسی ادبیّات، ازسویی با جامعه شناسی و از دیگرسو با ادبیّات در ارتباط است. آثار هنری و ادبی به دلیل اینکه در بستر رویدادهای اجتماعی خلق می شوند، وسیله ای برای بیان مسائل اجتماعی هستند. جنگ، یکی از اتّفاقاتی است که ساختار اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی دو کشور ایران و فلسطین را تغییر داد. در همین راستا، نویسندگان توانسته اند آثار شایان توجّهی درزمینه ادبیّات جنگ خلق بیافرینند. با توجّه به اینکه جامعه شناسی در رمان های جنگ، کمتر مورد توجّه پژوهشگران قرار گرفته است، در پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی - تحلیلی و براساس مکتب تطبیقی آمریکایی، اوضاع دو سرزمین ایران و فلسطین، در دو رمان مهمان مهتاب اثر فرهاد حسن زاده و أعراس آمنه اثر ابراهیم نصراللّه، تحلیل جامعه شناسانه شده است تا مقاومت و پایداری مردم و استقامت آن ها در دفاع از آرمان هایشان نشان داده شود. درپایان این نتیجه به دست آمد که دو نویسنده، براساس جهان بینی و خاستگاه اجتماعی خود توانسته اند اوضاع اجتماعی دو جامعه را به گونه مطلوبی بازتاب دهند. با این تفاوت که دو نویسنده، دیدگاه متفاوتی نسبت به جنگ دارند. فرهاد حسن زاده، بیشتر بر کارکردهای منفی جنگ و بیان دلخراش ترین صحنه های آن مبادرت دارد؛ درحالی که ابراهیم نصراللّه، اتّفاقات تلخ و شیرین را درکنار هم قرار می دهد؛ بنابراین به این وسیله مشخّص می شود که دیدگاه بینابینی نسبت به جنگ دارد.
مقایسه بیش متنیت اشعار ابوالعتاهیه با پروین اعتصامی در آموزه های اخلاقی قرآن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال چهارم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۲
21 - 43
حوزههای تخصصی:
قرآن بهترین راهنما و اخلاق یکی از مهمترین مسائل در زندگی بشر است از اینرو رهگیری موضوعات اخلاقی در قرآن اهمیت ویژه می یابد، زبان شعر نیز بسیار گویا و از شاخصه های هر فرهنگی به شمار می رود و آثار قرآنی اخلاقی شاعران مسلمان، دارای اهمیت زیاد است، بیش متنیت یکی از زیر مجموعه های نظریه ژنت در موضوع بینامتنیت است که برداشت متن دوم از متن اول است به گونه ای که اگر متن اول نبود امکان شکل گیری متن دوم وجود نداشت. این نگاشته با روش تحلیل واژگان و محتوا انجام پذیرفته است. بررسی مقایسه ای اشعار دو شاعر مسلمان یعنی ابوالعتاهیه و پروین اعتصامی در زمینه مفاهیم اخلاقی قرآنی با رویکرد بیش متنیت ژنت هدف اصلی این مقاله است. جامعه آماری این تحقیق، دیوان پروین اعتصامی و دیوان ابوالعتاهیه است. این بررسی نشان داد دوشاعر مفاهیم اخلاقی قرآن را با زبان شعر، بازنشر داده اند، با توجه به تقسیم بندی مسائل اخلاقی به کلیات اخلاق، اخلاق بندگی، فردی، اجتماعی و زیست محیطی، بررسی مقایسه ای در سه زمینه اول، انجام شد که این نتایج به دست آمد: در کلیات اخلاق؛ تطابق و تناسب پاداش انسان با اعمالش، آلی بودن دنیا برای آخرت و نه اصالی بودن آن، در اخلاق بندگی؛ همیشه خود را در محضر خدا دانستن و همیشه راضی به قضای الهی بودن و در اخلاق فردی، برخورداری از ملکه صبر در زندگی و عبرت آموزی از گذشتگان و توجه به گردش روزگار برای همگان.
تحلیل مؤلفه های موسیقایی در غزلیات حافظ
حوزههای تخصصی:
ارتباط ساختاری حافظ با موسیقی به شیوه های مختلفی در غزلیات او مشاهده می-گردد. ادراک موقعیت حافظ در مقابل موسیقی به شکل دقیق آن، با توجه به استفهام فنی موسیقی کاملا واضح نیست. اما با استفاده از نشانه های موجود در ابیات دیوان وی، می توان میزان خویشاوندی او را با موسیقی سنجید. این تمایل به صورت همگن در همه ی غزل ها به چشم نمی خورد. تجزیه وتحلیل در استفاده از بحور مختلف در شعر حافظ، تنها یکی از نمادهای این گرایش است؛ اگرچه اوزان عروضی غزل های مختلف با مقیاس های زمانی (وزنی) در موسیقی ایران، خواص ریتمی یکسانی را از خود نشان می دهد. درحالی که استفاده از واژگان موسیقی نیز یکی از مهم ترین نشانه-های موسیقایی موجود در غزل های حافظ است. این مولفه می تواند به عنوان یکی از نمادهای توجه حافظ به موسیقی قلمداد گردد. باید تاکید کرد که تحلیل تلفیق شعر و موسیقی کنونی کلاسیک ایران، بیانگر خواص واژگانی است که امکان این هم-پوشانی را قویا میسر می سازد. این تلفیق خصوصا در واژه های یک سیلابی به-کارگرفته در غزلیات حافظ مشهودتر است. واژه هایی که با تغییر در ماهیت هجا، تغییر در معنی ندارند. باید اذعان کرد که این رویه، عموما در آواز کنونی ایران بسیار رایج است. ساختار آواز ایرانی این مجال را برای انطباق جملات موسیقایی آواز ردیف دستگاهی با غزلیات حافظ فراهم می سازد. اگرچه می توان آشکارا بر این نکته تاکید نمود که همه ی ابیات یک غزل، ظرفیت های موسیقی پذیری را به شکلی یکسان ندارند. با وجود اینکه ساختار موسیقی ایران از عصر حافظ تا دوره ی موسیقی دستگاهی (موسیقی صدوپنجاه سال اخیر) تغییراتی داشته است، اما خواص موسیقی-پذیری شعر حافظ را می توان در بررسی تلفیق موسیقی در موسیقی امروز ایران جست وجو نمود و برای ادوار پیش از آن به خواص واژگانی مراجعه کرد.
دفاعیات عمار بصری از کلام مسیحیت در "البرهان"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۴
357 - 374
حوزههای تخصصی:
عمار بصری نسطوری یکی از متکلمین برجسته مسیحی در دوره عباسیان و در حدود سال های 800 الی 850 میلادی در بغداد و شهر بصره می زیسته و برای تبلیغ و ترویج مسیحیت نسطوری فعالیت می کرده است. وی دارای دو اثر کلامی مهم است: یکی کتاب «البرهان علی سیاقه التدبیر الالهی» و دیگری کتاب «المسائل والأجوبه». وی در این دو کتاب با تفکر فلسفی و فکر دینی به شرح و بسط اندیشه های مسیحی می پردازد و در اصل دفاعیاتی را برای کلام مسیحیت فراهم آورده و پاسخ انتقادات مخالفان(به ویژه متکلمان اسلامی) را می دهد و در واقع با برهان و دلایل عقلی و نقلی در دفاع از باورها و اعتقادات مسیحیان می کوشد. کتاب «البرهان» در این خصوص به عنوان یکی از کهن ترین کتاب های دفاعیه مسیحیت شناخته شده و از این حیث کم نظیر است. وی در این اثر کلامی به دوازده مبحث اصلی به ویژه موارد انتقادی(همچون تثلیث، تجسّد، اتحاد، تحریف کتاب مقدس، به صلیب کشیدن عیسی مسیح و قربانی) به طرح و بررسی و پاسخ شبهات می پردازد.
بررسی تطبیقی مشروعیت تثویب از دیدگاه تشیع و اهل سنّت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۳
157 - 177
حوزههای تخصصی:
علمای امامیّه اتفاق نظر دارند بر اینکه تثویب در اذان حرام بوده و هرگز جزء اذان صبح نبوده است ولی میان علمای اهل سنّت درمورد اینکه تثویب در اذان جایز است یا خیر، اختلاف است. غالب علمای اهل سنت گفتن این جمله را در اذان صبح مشروع و مستحب و ترک آن را نیز مکروه می دانند اما برخی اندک از علمای اهل سنّت مثل ابو حنیفه به بدعت بودن تثویب تصریح نموده است، این مقاله بر آن است تا با روش توصیفی- تحلیلی به نقد و بررسی بیان دلائل مشروعیت تثویب توسط غالب اهل سنّت پرداخته و در ادامه بیان نماید تمام روایاتی که آن ها در مورد تثویب نقل نموده اند به دو راوی یعنی بلال و ابی محذوره منتهی می گردد که هر دو روایت دارای ضعف جدّی چه از لحاظ سندی و دلالی می باشند.
نگاهی تطبیقی به مفهوم آزادی در شعر احمد شاملو و احمد مطر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
145 - 165
حوزههای تخصصی:
احمد شاملو و احمد مطر از سردمداران شعر سیاسی و اجتماعی در ادبیات فارسی و عربی هستند. آزادی و آزادی خواهی از مهم ترین بن مایه های شعر شاملو و مطر است. ما در این پژوهش بر آن شدیم تا به بررسی تطبیقی جایگاه آزادی در شعر این دو شاعر بپردازیم و با بررسی وجوه اشتراک و افتراق آن درک عمیق تری از آن ارائه دهیم. جستار حاضر با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای و به روش توصیفی انجام پذیرفته است. ابتدا نمونه هایی از اشعاری که به مضمون آزادی اشاره کرده است را در شعر هر دو شاعر یافته و به صورت تطبیقی در کنار هم قرار داده ایم و به چهار مورد زیر تقسیم کرده ایم: 1. در حسرت بدست آوردن آزادی 2. آزادی بیان و اندیشه 3. عشق به آزادی 4. آزادی به مثابه انسانیت. در مواردی که ذکر شد شاملو و مطر در زمینه آزادی هم عقیده هستند و هر دو رسالت شعر را رسیدن به آزادی قرارا داده اند؛ با این تفاوت که زبان شعر شاملو مانند مطر تند و انتقادی نیست.
فهم مسئله ی اصلی ادبیات نوجوان بر مبنای رویکرد روان شناسی اگزیستانسیال (ارنستو اسپینلی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به دنبال پاسخ گویی به این پرسش بودیم که آیا روان شناسی اگزیستانسیال (به روایت ارنستو اسپینلی) چارچوب مفهومی مناسبی برای فهم مسئله ی ادبیات نوجوان و پژوهش در این حوزه ارایه می دهد یا نه. بدین منظور، ابتدا مسئله ی ادبیات نوجوان را در چارچوب های نظری موجود تحلیل کردیم و دیدیم که همه ی آن ها درنهایت، مسئله ی ادبیات نوجوان را نمود نوعی دوراهی و تقابل میان خود و دیگری/جهان می دانند. پس از معرفی مختصر روان شناسی اگزیستانسیال نشان دادیم که می توان با تکیه بر اصل هم پیوستگی و مفاهیمی چون دیمونیک، انتخاب، آزادی و مسئولیت اصیل و غیراصیل، مسئله ی اصلی ادبیات نوجوان را صورت بندی کرد. در ادامه، الزامات خاصِ روش کاربرد این نظریه (کیفی، سوژه محور ومبتنی بر توصیف) و زمینه های مناسب نظریه پردازی و نقد در این حوزه را بر مبنای روان شناسی اگزیستانسیال پیشنهاد کردیم.
نقد ترجمه فارسی داستان «نهرالذهب» براساس نظریه سطح معنایی- لغوی الگوی گارسس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الگوها و مدل های متفاوتی از سوی نظریه پردازان ترجمه ، ارائه شده است که به عنوان معیاری مناسب و با کارکرد دقیق تر برای سنجش ترجمه ها به کار می روند. نظریه ارزیابی کیفیّت ترجمه کارمن گارسس (1994) از مهم ترین نظریات حوزه زبان شناختی است که به منظور تشخیص سطح کیفی ترجمه ها، سازمان یافته و به تحلیل کیفی متون ترجمه شده ادبی می پردازد. در این نوشتار، برآنیم براساس الگوی پیشنهادی گارسس در سطح معنایی– لغوی، ترجمه داستان «نهرالذهب» یعقوب الشارونی را با عنوان «رودخانه طلایی» از وحید سبزیان پور و حُسیبه وکیلی با در نظر گرفتن متن اصلی داستان بررسی کنیم. مهم ترین یافته های این نوشتار که با روش توصیفی– تحلیلی نگاشته شده، بیانگر آن است که این ترجمه از لحاظ سطح «معنایی– لغوی» موارد محدودی از داده های قابل تطبیق با نظریه گارسس و زیرگروه های متعدّدآن از قبیل قبض و بسط نحوی، اقتباس، تعریف یا توضیح برحسب اختلافات فرهنگی و ابهام و... را در خود جای داده است. زبان شناسان معتقدند دلالت های مختلف یک صورت واحد، منجر به ابهام می شود. مطابق نظر گارسس، ابهام ممکن است عمدی یا سهوی باشد. ابهام عمدی یا هنری باید منتقل شود و ابهام غیرعمدی باید برطرف شود. طبق بررسی انجام شده در این ترجمه در کتاب نهرالذهب هیچ گونه ابهامی مشاهده نشد. براساس یافته های این مقاله، «اقتباس» یا همان انتخابِ معناییِ نزدیک جمله یا کلمه در ترجمه دارای بیشترین بسامد و «توضیح»؛ یعنی بیان توضیح درباره کلمه در پاورقی یا پرانتز، کمترین مورد را دارا بوده و قبض نحوی یا همان کاهش واژگان در ترجمه که از نکات منفی اشاره شده به آن در نظریه گارسس است، مواردی بیان شده است.
تحلیل ستیز قدرت در شاهنامه و ایلیاد از دیدگاه فوکو (با تکیه بر خاندان لهراسپ و پریام)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
از دیدگاه فوکو قدرت بر همه ساز و کارهای تبادلات اجتماعی تسلّط دارد و از طریق برخی نیروها نظیر قدرتِ گفتمانی، قدرتِ مشرف بر حیات و قدرتِ انضباطی (تبارشناسی) به اهدافش می رسد تا بر جزئی ترین کردارهایِ سوژه ها نظارت داشته باشد. در این مسیر در بُرهه هایِ زمانی و مکانی، گفتمان های بسیاری تولید می شوند که فضایِ متخاصم و منازعاتِ معنایی ایجاد می کنند (دیرینه شناسی). جُستار حاضر با توجّه به وجود زیرساخت ها، واحدهای گفتمان ساز، کارکردهای گفتمانی و بویژه گفتمانِ قدرت در دو متن (خاندان لهراسپ و خاندان پریام) به تحلیل و تطبیق می پردازد تا شیوه تولید گفتمان ها، خاستگاه هایِ گفتمان ساز و گفتمانِ قدرت را بررسی کند. این پژوهشْ تحلیلی _ توصیفی، تطبیقی و نظریّه بنیاد است و نشان می دهد ساختار اصلی داستان لهراسپ را کلانْ گفتمان های هویّت دینی _ سیاسی، هویّت سیاسی و هویّت شاه شکل داده اند. ساختار اصلیِ داستان پریام را کلانْ گفتمان های هویّت طبقاتی خدایان، هویّت دینی _ سیاسی و هویّت فرهنگی _ ملّی (خانواده) شکل داده اند. این مقاله روشن می سازد که از ترکیبِ واحدهای گفتمان سازِ پُر بسامدی چون تقدیرگرایی، مقدّس بودن و ... گفتمان هویّت دینی _ سیاسی شکل گرفته و توانسته بر روی هویّت گفتمان های دیگر تأثیر بیشتری بگذارد. قدرتمندترین و با دانش ترین شخصیّت ها در این دو خاندان، گشتاسپ و پاریس می باشند، زیرا با روابطِ قدرت هنجارزده نشدند، عقایدِ شخصیّت های دیگر را تغییر و به سمت عقاید خود سوق دادند.
کهن الگوی مرگ و تولد دوباره در شعر خیام و عبدالوهاب البیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۹
111-129
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با تأکید بر اهمّیّت مطالعات بینارشته ای در تحقّق اهداف ادبیّات تطبیقی براساس مکتب امریکایی و با تکیه بر کهن الگوی مرگ و تولّد دوباره، به روش توصیفی - تحلیلی و شیوه استقرائی، ظرفیت های نظریّه ناخودآگاهی جمعی و کهن الگوهای یونگ را در تحلیل چرایی و چگونگی تشابهات ادبی میان ادبیّات ایران و عرب و به طور خاص در شعر خیّام و بیاتی واکاوی و از لایه های ژرف و مشترک کهن الگویی این دو متن، پرده برداشته است تا ضمن تأکید بر رابطه میان ادبیّات و روان شناسی، برکارکرد کهن الگوها در آفرینش آثار ادبی برتر ملل مختلف جهان صحه بگذارد و از همه مهم تر، نقش کهن الگو ها در تبیین تشابهات ادبی میان ادبیّات ایران و عرب را نشان دهد. نتایج پژوهش، بیانگر آن است که هردو متن، از شالوده های ژرف و مشترک کهن الگوی مرگ و تولّد دوباره برخوردارند که همین عامل، باعث تشابهات ادبی گسترده و نزدیکی متون پیش گفته شده؛ امّا تفاوت های جزئی نیز در نحوه تجلّی این کهن الگو در این میان دیده می شود؛ بدین صورت که در شعر بیاتی، کهن الگوی مرگ و تولّد دوباره، بیشتر در قالب اسطوره سومری ایشتار و تموز، اسطوره مصری ایزیس و اوزیریس و در نماد برساخته عایشه تجلّی می یابد؛ ولی در شعر خیّام، به طور عمده در تبدیل شدن آدمی به خاک و دگردیسی آن به سبزه و گیاه و سبو، نمود یافته است.
ادب عربی در آینه شعر فرخی سیستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۷
135-158
حوزههای تخصصی:
یکی از جذّاب ترین زمینه های مطالعه و پژوهش در ادبیّات مشرق زمین، پرداختن به تأثیر متقابل آثار ادبی در زبان های پارسی و عربی و به ویژه درون مایه های مشترک دیوان های شعری پارسی و عربی است که از کهن ترین مباحث ادبیّات تطبیقی و در عین حال از دشوارترین زمینه های پژوهش در این عرصه نیز به شمار می رود. در جستار فراروی که به شیوه علمی – پژوهشی فراهم آمده، نگارنده کوشیده است که با روش تحلیلی - توصیفی و بر اساس مکتب فرانسه در ادبیّات تطبیقی، تأثیر شعر و ادب عربی را بر دیوان فرّخی سیستانی شاعر پارسی قرن پنجم هجری کاوش نماید. پژوهش حاضر، پس از پیشگفتار و پرداختن به سبک شعری فرّخی، به تأثیر قرآن و واژگان و نام های عربی بر دیوان وی اشاره ای کوتاه نموده، سرانجام به مبحث تفصیلی مقاله، یعنی مقایسه نمونه های متعدّدی از اشعار و امثال عربی با اشعار فرّخی پرداخته و ازجمله به این نتیجه رسیده است که فرّخی، در عین تأثیرپذیری از تعبیرها و تصاویر شعر و ادب عربی، شاعری خلّاق و مضمون آفرین است؛ دیگر اینکه در ادبیّات مشرق زمین و به ویژه شعر فرّخی، فرهنگ غلبه قلم بر تیر و شمشیر که آرزوی انسان های فرهیخته عصر حاضر است، به خوبی جلوه گر شده است. امید، آنکه این کاوش نامه، پیوند دیرین ادب پارسی و عربی را بیش از پیش بنماید و منبعی دیگر به منابع پژوهش های تطبیقی بیفزاید.
بررسی تطبیقی وطن دوستی در اشعار اقبال لاهوری و خلیل مطران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
539 - 550
حوزههای تخصصی:
اقبال لاهوری و خلیل مطران یکی اهل پاکستان و دیگری از لبنان است. این دو شاعر در مورد وطن دوستی اشعاری سروده اند که مردم را به دور از وطن پرستی بی حد و مرز بلکه به وحدت و یکپارچگی در زیر یک پرچم برای رهایی از ظلم و آن ها را برای کمک به هم نوعان فرا خوانده اند. در این مطالعه تحلیلی- توصیفی با بررسی دیوان دو شاعر می خواهیم به هم عقیدتی این دو شاعر برسیم. اقبال می گوید که اگر تمام مردم به یک محبوب حجازی روی بیاورند و پیرو آن شوند عشق به وطن فقط منتهی به مکان زندگی افراد نمی شود و تبدیل به عشق در یک جامعه بزرگ که تمام مسلمین را در بر می گیرد، می شود. این مطالعه کوشیده است تا با گردآوری مطالب و یکپارچه ساختن این مطالب مردم را در فهم مطالب ذکر شده توسط شاعران یاری دهد تا رسالت شاعران به خوبی انجام شود و همچنین مردم جامعه بتوانند از آن استفاده کنند.
عقل و عشق از دیدگاه مولانا و حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
551 - 580
حوزههای تخصصی:
عشق در خلق شاهکارهای ادبی نقش بسزایی داشته و خود نیز در این آثار جلوه های گوناگونی یافته است. مقاله حاضر به بررسی نظریه مولوی و حافظ درباره عقل و عشق است. طنازی شنیدنی و خاطر نوازی مکرر که ذائقه فرد را شیرین می کند. در این مقاله به شیوه تطبیقی، عشق در غزلیات دو شاعر بررسی و بر مبنای گزینش برخی غزلیات آنان، ابیات حاوی نظرات مشترک و متفاوت بیان شده است. اگرچه می توان گفت عشق زمینی و آسمانی دو رنگ اصلی عشق هستند و عشق به قدمت عمر و گستردگی اش، وسیع و مبهم است اما تطبیق عقاید بزرگان ادبیات همچون مولانا و حافظ درباره عشق می تواند در روشنگری پیچیدگی های این موضوع جهانشمول مؤثر باشد. همچنین با بررسی دیدگاه آنان علت شهرت هر یک در گونه ای از غزل عاشقانه مشخص خواهد شد. بحث عقل و عشق از مباحث بسیار مهم و کلیدی شعر مولانا و حافظ است. لذا در این نوشتار به بحث و تفحص در خصوص عقل و عشق در این دو اثر پرداخته شده است.