آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۹

چکیده

عشق در خلق شاهکارهای ادبی نقش بسزایی داشته و خود نیز در این آثار جلوه های گوناگونی یافته است. مقاله حاضر به بررسی نظریه مولوی و حافظ درباره عقل و عشق است. طنازی شنیدنی و خاطر نوازی مکرر که ذائقه فرد را شیرین می کند. در این مقاله به شیوه تطبیقی، عشق در غزلیات دو شاعر بررسی و بر مبنای گزینش برخی غزلیات آنان، ابیات حاوی نظرات مشترک و متفاوت بیان شده است. اگرچه می توان گفت عشق زمینی و آسمانی دو رنگ اصلی عشق هستند و عشق به قدمت عمر و گستردگی اش، وسیع و مبهم است اما تطبیق عقاید بزرگان ادبیات همچون مولانا و حافظ درباره عشق می تواند در روشنگری پیچیدگی های این موضوع جهانشمول مؤثر باشد. همچنین با بررسی دیدگاه آنان علت شهرت هر یک در گونه ای از غزل عاشقانه مشخص خواهد شد. بحث عقل و عشق از مباحث بسیار مهم و کلیدی شعر مولانا و حافظ است. لذا در این نوشتار به بحث و تفحص در خصوص عقل و عشق در این دو اثر پرداخته شده است.

Reason and love from the perspective of Movlana and Hafez

Love has played an important role in the creation of literary masterpieces and has found various effects in these works. The present article examines the theory of Movlavi and Hafez about reason and love. In this article, love has been studied comparatively in the sonnets of two poets and verses containing common and different views have been expressed based on the selection of some of their sonnets. Although it can be said that earthly and heavenly love are the two main colors of love and love is vast and vague as far as life and its extent, but applying the ideas of literary greats such as Movlana and Hafez about love can be effective in clarifying the complexities of this universal issue. Also, by examining their point of view, the reason for the fame of each of them in a kind of romantic sonnet will be determined. The discussion of reason and love is one of the most important and key topics in the poetry of Movlana and Hafez. Therefore, in this article, there is a discussion and investigation about reason and love in these two works.

تبلیغات