فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۰۸۱ تا ۴٬۱۰۰ مورد از کل ۵٬۶۵۸ مورد.
انسان خودشکوفا و خودشکوفایی سعدی با رویکرد تطبیقی به نظریه مزلو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۰
1 - 36
حوزههای تخصصی:
روان شناسی انسان گرا (Humanistic) از مکاتب روان شناختی نیمه دوم قرن بیستم است و سعی در کشف خودآگاهی، رشد و کمال، خودشکوفایی، خلاقیت و توان مندی های بالقوه و بالفعل انسانی دارد. پدر معنوی اندیشه های این مکتب، آبراهام مزلو است. مزلو بر آن بود که رفتار انسان توسط سلسله مراتب نیازها برانگیخته می شود که در قالب یک هِرَم ترسیم می گردد. در رأس هرم سلسله مراتب نیازهای مزلو خودشکوفایی (self-actualization) قرار دارد. در واقع مزلو نخستین روان شناسی بود که مفهوم خودشکوفایی را مطرح کرد. سعدی شاعری کمال طلب و کمال گراست. دو کتاب گلستان و بوستان او بهترین تصویر واقع گرایی و ایدئال گرایی اندیشه های او را به نمایش می گذارد. سعدی یکی از بزرگ ترین شاعران ادب فارسی است که علاوه بر آنکه سخنش در فصاحت، بلاغت و زیبایی در اوج قرار دارد، محتوای سروده ها و نوشته هایش نیز مورد توجه بوده و به شیوه های گوناگون مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. بسیاری از اندیشه های سعدی با مفاهیم روان شناختی امروز قابل تطبیق اند. در بسیاری از گفتار سعدی، مفهوم خودشکوفایی را مطابق آنچه مزلو بررسی کرده است، به طور کاملاً واضح می توان تشخیص داد. در این مجال، مفهوم خودشکوفایی و انسان خودشکوفا را در آثار و نوشته های سعدی به بحث می نشینیم.
رمان... نقد تاریخ
چشم اندازی از سرودهای سرخپوستان
منبع:
شعر پاییز ۱۳۷۶ شماره ۲۱
حوزههای تخصصی:
الأسلوبیة فی مدیحة آیة الله الغروی الإصبهانی للإمام الرضا (ع) من دیوانه العربی ""الأنوار القدسیة(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیة الله محمد حسین الغروی الإصبهانی علم من أعلام العلم والعرفان فی عصرنا الراهن وهو صاحب الدیوان العربی المسمّى ب ""الأنوار القدسیة"" ومتخلص ب ""المفتقر"". قام شاعرنا بإنشاد أشعار کثیرة ومدائح سنیة باللغتین العربیة والفارسیة تذکرنا بمناقب آل بیت النبیّ (ع) ومنها مدیحة طویلة باللغة العربیة أنشدها فی مدح الإمام الرضا (ع).
یسعی هذا البحث إلى دراسة مدیحته الأدبیة والعرفانیة بمنهج بنیوی، محاولاً التدقیق فی میزاتها الأسلوبیة خلال ثلاث مستویات: المستوى الصوتی، والمستوى الدلالی، والمستوى الترکیبی. فبعد تبیین الأسلوبیة وأصولها وأنواعها یرکّز على تحلیل مدیحة الغروی بناء علی أسس الأسلوبیة.
ومن أهم النتائج التی توصل إلیها البحث هوأن الأسلوبیة بوصفها منهجاً من المناهج النقدیة تمکّننا من أن نتعرّف على مقوّمات مدیحة الغروی وجمالیاتها الأدبیة والفنیة، ومما توصل البحث إلیه هو: التلائم بین الوزن والمعنى فی المدیحة، وبراعة الشاعر فی اختیار تراکیب متناسبة مع المعانی والأهداف، وتأثّر الشاعر بنزعاته الفلسفیة فی مدحیته، وقدرة هذا العلامة فی إثارة المتلقین باختیار المفاهیم المتعمقة فی أجمل التشابیه البلیغة.
ومما حثنا على معالجة هذا الموضوع هو إثبات براعة الغروی الإصبهانی – وهو من الشعراء المعاصرین فی الأدبین الفارسی والعربی- فی إنشاد کثیر من القصائد العربیة والفارسیة، وإظهار معرفته على أسالیب البیان، والتعریف بمیزات شعر عالم فیلسوف فی عصرنا الراهن.
دراسة الرموز التمثیلیة لقصّة ""السّمکة الصغیرة السوداء"" علی ضوء المدرسة الرومنسیّة(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تُعدُّ قصّة ""السّمکة الصغیرة السوداء"" لصمد بهرنگی بمجملها قصّة تمثیلیّة تُعبّر عن أمور واقعیة نلمسها فی واقع الحیاة. فقد تشکّلت نواة القصّة ولحمتها من الرموز الّتی أحاطت بها حبکة القصة. لقد صمّم بهرنگی قصّته فی إطار الرومنسیّة حیث تجلّت فیها مبادئ الرومنسیّة بوضوح کالحثّ علی القیام بتغییر الواقع بعزیمة وثبات والتغنّی بالقیم الإنسانیة والحریة إلّا أنّ رومنسیّة بهرنگی لا تحید عن الواقعیة لتنزلق فی العبثیة والمثالیة والوهمیّة بل إنّ قصّته تدور فی فلک الواقعیة هادفة إلی إثارة الأجیال علی إصلاح وتحسین الواقع المعاش. یرمی هذا المقال وبالاعتماد علی دراسات تبنی علی الأسلوبیة علی الصعید الشکلی والدلالی مستعیناً بالمنهج الوصفی - التحلیلی إلی دراسة أهمّ وأشهر قصّة کتبها القاصّ المعاصر الشهیر صمد بهرنگی مسلّطاً الأضواء علی الدّلالات الرمزیة الّتی تحملها القصّة فی طیّاتها من منظور رومنسیّ وذلک فی ضوء معطیات مدرسة التمثیل الرمزی والترکیز علی الخصائص الفنیّة الّتی تتمیّز بها القصّة. ومن أهمّ النتائج الّتی توصّلنا إلیها عبر المقال هی أنّ الرومنسیّة فی قصّة السّمکة السوداء ضربت جذورها فی بیئة عاشها کاتب القصة واستلهم منها عناصرها الدرامیة والرمزیة حتّی جاءت القصة صورة تمثیلیة مقتضبة عن الواقع الّذی رسمها الکاتب.
بررسی عناصر مشترک در شاهنامه و سرودنیبلونگن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حماسه شاید قدیمی ترین گونه روایی نباشد، اما به یقین، مسلط ترین گونه در تمام دوره های باستان و سده های میانی بوده است. حماسه و اسطوره در تمام فرهنگ ها و خرده فرهنگ ها، چه به صورت شفاهی و چه به صورت نوشتاری، دیده می شود. حماسه از اسطوره تغذیه می کند و در بعضی فرهنگ ها ادامه آن است. ادبیات جهان سرشار از عناصر حماسی- اسطوره ای است. این عناصر در دو اثر برجسته در ادبیات ایران و آلمان، شاهنامه و سرود نیبلونگن، نیزبه روشنی دیده می شود؛ عناصر مشترکی چون پهلوانان اسطوره ای، وجود حیوانات مافوق طبیعی، جنگ و نبرد و کین خواهی و... . در این جستار، نگارنده ضمن بیان پیشینه تاریخی هر دو اثر، به طور مفصل، به بررسی و مقایسه اَبرقهرمان- پهلوان (رستم و زیگفرید)، جهان بینی، تفاوت دیدگاه، ویژگی های مشترک حماسی و تاریخی، و مضمون های مشترک این دو اثر جاودان در ادبیات حماسی ایران و آلمان پرداخته است.
بازتاب فرهنگ و ادبیات دفاع مقدّس در شعر زنان استان خوزستان (با تکیه بر اشعار: پروانه نجاتی، افسانه نجومی و رقیه مفاخری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۹
27 - 49
حوزههای تخصصی:
دفاع مقدّس و ادبیات آن، در نگاه شعرا تصویری روشن و گویا از رنج ها، آسیب ها و رشادت های مردم این مرز و بوم داشته است. خوزستان از دیرباز مهد تولّد شاعران بزرگی بوده است که جمعی از آنان به تبع پیشامد ها و تأثیرات جنگ درباره رشادت های رزمندگان، تحریک مردم برای حضور در جبهه ها، انعکاس احوال مردم آن دوران و درون مایه های دیگر مرتبط با جنگ اشعاری سروده اند. در این پژوهش، شعر سه نفر از شاعران زن خوزستان (پروانه نجاتی، افسانه نجومی و رقیه مفاخری) در سه حوزه زبان، شکل و محتوا با محوریت دفاع مقدّس بررسی می شود. هدف اصلی این پژوهش، معرّفی شعرای شاخص زن استان خوزستان، بررسی و تحلیل شکلی و محتوایی آثار شعرای مورد بحث و بازتاب عاطفی و احساسی دفاع مقدّس در شعر آنان است. بر اساس نتایج این پژوهش، شعر پروانه نجاتی جولانگاه ایدئولوژی اوست. پایبندی سرسختانه او به ایدئولوژی و نزدیکی زبان شاعر به رخدادهای هشت سال دفاع مقدّس، تفسیر شعر او را بر مبنای واقعیتی که باز می نماید، پذیرفتنی می کند. انتخاب زبان ویژه، بیان کوبنده و تصویرپردازی موفق نجومی به شعر او در حوزه دفاع مقدّس هویت می بخشد. می توان گفت که مفاخری به لحاظ درون مایه شعری، ایستادگی در برابر هجوم دشمنان و حفظ استقلال کشور را از دستاوردهای ارزشمند دفاع مقدّس می داند.
ادبیات داستانی: ادبیات داستانی ایران در سال 1376 (2)
منبع:
بخارا خرداد ۱۳۷۸ شماره ۶
حوزههای تخصصی:
مکرم اصفهانی؛ تریاق سم خرافات
حوزههای تخصصی:
بازتاب متون تعلیمی ایرانی در ادبیات گرجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان، ادب، فرهنگ و تمدن ایرانی، طی سه هزار سال در گرجستان حضور و بروزی پررنگ داشته است و بازتاب این تأثیرگذاری به خوبی در فرهنگ، ادب و هنر گرجی نمایان است. در کنار روایت های حماسی و غنائی بخشی از متون تعلیمی ادبیات فارسی نیز به زبان گرجی ترجمه شده است. این تحقیق که به روش تحلیلی توصیفی صورت گرفته در پی آن است تا این بخش از حیات فرهنگی ادبی ایران را در گرجستان آشکار سازد. خدای نامه ها و اندرزنامه های پهلوی، کلیله و دمنه، قابوس نامه، گلستان سعدی و بلوهر و بوذاسف از جمله متون تعلیمی فارسی هستند که به زبان گرجی ترجمه شده اند. علاوه بر این، برخی متون گرجی دیگر نیز چون گنجینه شاهان که اصل فارسی شان ناشناخته بوده، احتمالاً گزیده ای از متون تعلیمی فارسی متقدم اند. بر خلاف روایت های حماسی که آکنده از دخل و تصرفات مترجمان و کاتبان گرجی است، متون تعلیمی عمدتاً به اصل فارسی شان نزدیک اند. هر چند مترجمان گرجی برخی اشارات و نکات اسلامی- ایرانی و ظرایف ادبی- بلاغی را از آن ها حذف کرده اند گاه تغییراتی نیز متناسب با ذوق و پسندِ مخاطب گرجی در آن ها ایجاد کرده اند. این متون ترجمه شده بعدها موجب پیدایش آثار تعلیمی دیگری در ادبیات گرجی شدند و امروزه از منظر ارتباطات بین فرهنگی و نیز دستیابی به نسخه های منقح متون فارسی می توانند کارآمد و مفید واقع شوند.
سعدی، شب و بی خوابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بی خوابی و شب زنده داری عاشق راستین، یکی از بن مایه های شعر عارفانه و عاشقانه است که در دوره های مختلف به صورت های گوناگون انعکاس یافته است. این مضمون با توجه به روند تدریجی شعر فارسی و مخصوصاً غزل، تحول یافته و در غزل سعدی به اوج خود رسیده است. چنان که عاطفه اصلی برخی از غزل های او را شامل می شود و بعضی از غزل های او با موضوع شب و بی خوابی شروع می گردد. نوشتار حاضر با به کارگیری شیوه توصیفی- تحلیلی، بسامد مفهوم بی خوابی عاشق را در شعر شاعرانی که غزل های آنان به طور کامل موجود بوده، در دو دسته عاشقانه و عارفانه مورد مطالعه قرار داده و پس از بررسی این مفهوم در غزل های سعدی، به بیان انگیزه های مهم بی قراری و بی خوابی سعدی پرداخته است. مضمون بی خوابی و شب زنده داری در غزل های سعدی به عنوان یک ویژگی سبکی مطرح است و سبک شخصی وی را در حوزه فکری و ادبی به اثبات می رسد.