فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۴۱ تا ۱٬۲۶۰ مورد از کل ۱۰٬۶۷۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
متمم مفعول به عنوان یکی از مقولات مهم و چالش برانگیز دستوری از گذشته تاکنون مورد توجه زبان شناسان و دستورنویسان واقع شده است. پژوهش حاضر ساخت دارای مقوله متمم مفعول را بر اساس سه فرضیه اساسی تحت عنوان نظریه خرده جمله، نظریه محمول سازی و نظریه محمول مرکب مورد بررسی قرار می دهد. اغلب زبان شناسان و دستور نویسانی که تاکنون ساخت متمم مفعول را در زبان فارسی بررسی کرده اند، دیدگاهی مشابه نظریه محمولسازی ارائه نموده اند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که تحلیل ساخت حاوی متمم مفعول بر اساس نظریه محمول سازی با اصول نظریه حاکمیت و مرجع گزینی و برنامه کمینه گرا همچون معیار نقش معنایی، اصل فرافکن و فرضیه اعطای نقش تتای یکسان (یوتا) مغایرت دارد. همچنین تحلیل ساخت مذبور بر اساس نظریه محمول مرکب از یک سو، با افزایش تعداد افعال مرکب در زبان فارسی زایایی و اصل اقتصاد زبانی را نادیده می گیرد و از سوی دیگر رابطه گزاره ای بین متمم مفعول و گروه اسمی پیش از آن را از دست می دهد. در ادامه به پیروی از رویکرد خرده-جمله و با استناد به استدلال هایی نظیر تناوب موضوعی، محدودیت گزینشی، ابهام در جملات مرکب استفهامی، حضور در بافت های نحوی مختلف، اصطلاح پاره، رابطه تطابق، هم تعبیری، آزمون پاره جمله، قلب نحوی، خلأ نحوی، آزمون جایگزینی با ضمیر و توزیع انواع گروه اسمی به عنوان فاعل ساخت خرده جمله نشان داده می شود که ساخت دارای متمم مفعول را باید به همراه گروه اسمی پیش از آن به عنوان سازه ای مستقل تحت عنوان ساخت خرده جمله در نظر گرفت.
رده ریتمی زبان فارسی: رویکردی واج شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در رده شناسی ریتم، زبان ها در دو رده ریتمی تکیه زمان و هجا زمان جای می گیرند. پژوهش های نخستین وجه ممیز این دو رده را یکسان بودن فواصل بین تکیه ای در زبان های تکیه زمان در برابر یکسان بودن دیرش هجاها در زبان های هجا زمان می دانستند. پژوهش های متأخرتر نشان داده اند که ادراک ریتم متفاوت در این رده های زبانی برآیند ویژگی های کل نظام واجی این زبان هاست. بررسی زبان های این دو رده نشان داده است که در زبان های تکیه زمان، تکیه در واژگان قید می شود، همبسته های صوت شناختی تکیه قوی هستند، فرایندهای واجی حساس به تکیه در آن ها مشاهده می شوند و ساختارهای هجایی آن ها نسبتاً پیچیده است. در مقابل، در زبان های هجا زمان، تکیه در واژگان قید نمی شود، همبسته های صوت شناختی تکیه بسیار ضعیف هستند، فرایند واجی حساس به تکیه در آن ها مشاهده نمی شود و ساختار هجایی به نسبت ساده است. در پژوهش حاضر به بررسی این ویژگی ها در زبان فارسی پرداخته ایم. این بررسی نشان می دهد که زبان فارسی ویژگی های یک زبان هجا زمان را نشان می دهد. این فرضیه مطرح شد که که رده ریتمی در این زبان متأثر از ویژگی های واجی است. یافته های پژوهش حاضر شاهدی است مبنی بر اینکه تکیه نقش اندکی در نظام واجی زبان فارسی ایفا می کند؛ از این رو، این زبان به رده زبان های هجا زمان تعلق دارد.
Psychometric Properties of the Already-developed Language Teaching Aptitude Scale for Iranian EFL Teachers(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۱, Issue ۴۷, ۲۰۲۳
29 - 40
حوزههای تخصصی:
This study aimed at investigating the psychometric features of the already-developed Language Teaching Aptitude Scale for Iranian EFL teachers. A correlational survey design was used benefiting from Structural Equation Modeling (SEM). The study participants consisted of 300 (126 males and 174 females) Iranian EFL teachers who were conveniently selected from different Azad and State universities and various institutes and high schools of Iran. The instrument used for data collection was the already-developed Language Teaching Aptitude Scale for Iranian EFL teachers. This scale consisted of 90 Likert-type items that measured ten subscales (i.e., Good inter-personal behavior, Making students motivated, Time management ability, Recognition of students’ needs, Positive thinking skills, Critical thinking ability, Verbal intelligence, Mastery over different teaching methods, Evaluation skills, and English language proficiency). SPSS and AMOS 26 were employed to analyze the data, using exploratory and confirmatory factor analysis and Cronbach’s Alpha test. The results of exploratory and confirmatory factor analysis, along with alpha coefficients, provided evidence in support of the validity and reliability of the developed scale. Therefore, it can be concluded that the already-developed Language Teaching Aptitude Scale for Iranian EFL teachers can be used in recruiting individuals for the teaching profession so that teachers’ professional development and students’ English achievement are guaranteed.
تمرین حساسیت دستور زبان و درک مطلب: شواهدی از زبان آموزان ایرانی ESP (زبان انگلیسی برای اهداف ویژه) در مقطع کارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق پیش رو، بررسی این موضوع بود که آیا مداخله ی تمرین حساسیت دستور زبان می تواند باعث پیشرفت بیشتر در درک مطلب زبان آموزان ایرانی ESP (زبان انگلیسی برای اهداف خاص) در مقطع کارشناسی رشته حسابداری شود. بهمین منظور، 40 نفر از زبان آموزان ایرانی ESP در مقطع کارشناسی حسابداری از طریق اجرای OPT انتخاب شده و در آزمایش این مطالعه شرکت کردند. آنها به دو گروه آزمایشی و مقایسه ای تقسیم شده و تحت پیش آزمون درک مطلب قرار گرفتند. سپس گروه آزمایش، 5 جلسه درمانی تمرین حساسیت دستورزبان (آزمونهایGJ ) و گروه کنترل، دارونما را دریافت کردند. در نهایت، پس آزمون برای هر دو گروه اجرا شد. داده ها توسط آزمون تی نمونه مستقل بین پس آزمونها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و از آزمون تی زوجی برای نشان دادن پیشرفت احتمالی گروهها، استفاده شد. نتایج حاکی از عملکرد بهتر گروه آزمایش بود که نمرات بالاتری را در پس آزمون درک مطلب پس از 5 جلسه درمان دریافت کردند. نتایج تجزیه و تحلیل عملکرد آزمون درک مطلب زبان آموزان که به صورت مقایسه ای بین پیش آزمون و پس آزمون گروه آزمایش و کنترل به طور مستقل انجام شد، نشان می دهد که شرکت کنندگان با درجه حساسیت گرامری بالاتر، عملکرد موفقیت آمیزتری را در آزمون درک مطلب ESP خود منعکس کردند. این می تواند به این معنی باشد که درمان می تواند به آنها کمک کند تا نیازهای مرتبط با خواندن خود را در طول فرآیند یادگیری نشان دهند
یادگیری انگلیسی با اهداف پزشکی مبتنی بر واقعیت مجازی چندنفره: توانش ارتباطی دانشجویان خاورمیانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهارت های گفتار و نوشتار به عنوان ارکان توانش ارتباطی، هسته ی اصلی زبان آموزی با اهداف ویژه به حساب می آید. ارتباط تنگاتنگ عملکرد موفق دانشجویان در دانشگاه و عرصه های حرفه ای با یادگیری مهارت های تولیدی زبان، لزوم ابداع شیوهای نو یاددهی-یادگیری را پررنگ می کند. با هدف بررسی ظرفیت واقعیت مجازی در یادگیری مهارت های تولیدی انگلیسی با اهداف پزشکی، این پژوهش مداخله ای با استفاده از طرح ترکیبی با رویکرد متوالی توضیحی در 16 جلسه کلاس معکوس با گروه های گواه و مورد در یک دانشگاه علوم پزشکی در خاورمیانه برگزار شد. در طول پژوهش، علاوه بر سنجش نگرش، پیشرفت و عملکرد شرکت کنندگان، برداشت آن ها نیز با برگزاری مصاحبه های نیمه ساختاریافته شناسایی شد. داده های کمی به شیوه ی توصیفی و استنباطی با استفاده از آزمون رتبه ای علامت دار ویلکاکسون و تحلیل واریانس با اندازه های تکراری تحلیل شد. تحلیل داده های کیفی به شیوه مضمون محور انجام شد. نتایج نشان داد شرکت کنندگان تمرین تیمی را برای یادگیری مهارت های تولیدی انگلیسی مؤثر قلمداد کردند. اگرچه واقعیت مجازی توانش گفتگوی انگلیسی با اهداف پزشکی را آسان می کرد، اما، نگارش سناریوی این بازی ها برای تمرین تیمی مهارت ها به شکل معناداری بر روند یادگیری تأثیرگذار بود. رویکرد مناسب شرکت کنندگان نسبت به تمرین انگلیسی با اهداف پزشکی به واسطه ی سناریوهای مشارکتی واقعیت مجازی چند نفره می تواند مصداق کاربرد موفق نظریه ی فرهنگی-اجتماعی در زبان آموزی دانشگاهی باشد.
رویه ها و روش های ترجمه انگلیسی به فارسی استعاره های مفهومی: بررسی موردی ترجمه فارسی جلد اول رمان علمی تخیلی دث استاکر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باوجود جهان شمولی مبنای بدنمند استعاره مفهومی، گونه گونی هایی در بازنمایی استعاره مفهومی در فرهنگ ها و زبان های مختلف مشاهده می شود. این امر باعث می شود که درک درست مترجم از استعاره مفهومی و بیان صحیح آنها در زبان مقصد چالش برانگیز و مستلزم استفاده از رویه ها و روش های ترجمه مناسب باشد. در پژوهش حاضر، به بررسی رویه ها و روش های ترجمه انگلیسی به فارسی استعاره های مفهومی به کاررفته در جلد نخست رمان علمی تخیلی دث استاکر پرداخته شد. بدین منظور، ابتدا جملات حاوی استعاره مفهومی از صفحات مضرب 10 جلد اول رمان طبق چارچوب نظری لیکاف و جانسون (2003) استخراج و سپس، 150 جمله از آنها با کمک نرم افزار به روش تصادفی انتخاب شدند. در مرحله اول، نوع و انطباق میان دامنه ای استعاره های موردنظر تعیین گردید. در مرحله دوم، ابتدا رویه هایی که در ترجمه این استعاره ها و انطباق آنها به کاررفته بودند بر اساس نظریه اشمیت (2012) و سپس روش های ترجمه استعاره مفهومی بر پایه چهارچوب نظری نیومارک (1988) به صورت تحلیل و استدلال مقایسه ای شناسایی و بررسی شدند. نتایج نشان داد رویه «ترجمه استعاره مفهومی به استعاره مفهومی»، که باعث حفظ نوع استعاره مفهومی، انطباق میان دامنه ای، و معنا می گردد به میزان 60%، و روش «ترجمه تحت اللفظی» با 61%، بیشترین میزان کاربرد را در ترجمه استعاره مفهومی دارند. به علاوه، شباهت های نسبی بین سامانه های مفهومی فارسی و انگلیسی و جهان شمول بودن استعاره های مفهومی نوعی هم پوشانی به وجود می آورند که با وجود فرهنگ های متفاوت، منجر به درک استعاره مفهومی و انطباق میان دامنه ای این دو زبان می گردد. همچنین، بازانطباق استعاره ساختاری حین ترجمه در زبان فارسی نسبت به دو نوع دیگر استعاره بیشتر رخ می دهد.
بررسی کارکردهای پوشاک و زیورآلات در دیوان قانع بر اساس رویکرد نشانه شناسی اجتماعی پیر گیرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیر گیرو ازجمله زبان شناسانی است که موضوع بررسی نشانه های اجتماعی برای فهم معنای پنهان و ضمنی متن را مطرح می کند. نشانه شناسی اجتماعی رویکردی است که به بررسی نشانه ها برای دریافت معنای پنهان در متون می پردازد. نشانه های اجتماعی آنگاه که در محور هم نشینی درکنار دیگر نشانه ها و واژه ها قرار می گیرند، معنایی فراتر از معنای صریح و ظاهری به مخاطب انتقال می دهند . پوشاک و زیورآلات به عنوان یکی از بارزترین پدیده های فرهنگی-اجتماعی در کلام و نوشته های نویسندگان و سرایندگان جایگاه ویژه ای دارد. سرایندگان کُردزبان نیز به پوشاک و زیورآلات محلّی خود به وفور توجه داشته اند و آن ها را با اهداف گوناگونی در سروده های خود به کار برده اند. قانع نیز در مقام یکی از سرایندگان نامدار کُرد در سروده های خود به پوشاک و زیورآلات بسیار اشاره کرده است؛ این اشارات او نیز کارکردهای مختلفی دارد. بررسی بازتاب پوشاک و زیورآلات محلّی در دیوان قانع ازدیدگاه نشانه شناسی اجتماعی پیر گیرو نشان می دهد هریک از انواع پوشاک و زیورآلات مردم کُرد در دیوان قانع نشانه ای است که با قرارگرفتن در محور هم نشینی درکنار دیگر واژه ها و در بافت متن به اوضاع اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، اخلاقی جامعه کردستان، وطن پرستی مردم کُرد و احوال روحی و روانی شاعر اشاره می کند.
Junior Secondary School Students’ Motivation for Learning Multiple Foreign Languages in Burundi: A Cross-sectional Study
حوزههای تخصصی:
This study investigated the motivation of Burundi junior secondary school students learning simultaneously three foreign languages: French, English, and Kiswahili. A 65-item questionnaire was employed to sample the views of 348 (grade 7 through 9) learners from state schools. Using Dörnyei’s (2009) L2 motivational self-system as the main theoretical framework, this study specifically explored temporal changes in L2 motivation of the participants over the three-year period across the three target languages. In doing so, the present study adopted a quantitative research design with a cross-sectional approach and the obtained data were analysed by means of descriptive and inferential statistics namely a one-way analysis of variance (ANOVA) and stepwise multiple regression analyses. Statistical analyses were computed using SPSS - version 22. The results indicated that there were significant differences in most of the measured motivational scales across the three languages with ninth grade students scoring significantly lower than their peers from lower school grades. Moreover, the results revealed that L2 learning experience and ideal L2 self were the two variables that respectively predicted most the students’ intended effort to learn each language. One school grade-related difference was that international posture appeared as a significant factor among seventh grade students in relation to French learning and among ninth grade pupils regarding English learning. Another finding, which was unexpected, was that English (L3) appeared to be the most popular foreign language among these students. In the light of the results, pedagogical implications are discussed based on the socio-educational context of Burundi.
Designing Online English Academic Program at Private Universities in Bangladesh: Issues and Challenges
حوزههای تخصصی:
This study is an attempt to determine problems and prospects associated with designing a fully online English program at private universities in Bangladesh and it reflects the experiences of faculty members and students who have participated in fully online semesters in private universities. It acknowledges that online education is no more a fantasy that receives criticisms at the beginning rather it is becoming a part of equal learning opportunity in global education where learners can carry out the desire for knowledge from any corner of the world. This paper aims at analyzing important factors and potential challenges regarding online English academic program in private university context in Bangladesh as the online academic program is becoming part of higher education around the world and COVID-19 has transformed all English programs into virtual classrooms and Bangladeshi private universities are performing the pioneering role in online education at this time of the pandemic. This study considers that traditional teaching-learning habits are challenging for online learning acculturation of learners in Bangladesh and it attempts to explore cultural contexts of online learning. It addresses the concept of research-based approaches that are required for an effective and quality e-learning environment which can be rightfully compared to face-to-face learning. Both qualitative and quantitative methods are followed for conducting this research and secondary data collection sources are also used to determine the impact of the teacherless classrooms in different settings. It represents data collected from 145 students and 20 teachers at five private universities in Bangladesh through questionnaire, interview, and focus group discussion. It reveals that online programs have many challenges but proper research based-policy and need-based programs can bring futuristic changes in higher education. Based on findings from collected data, some practical and pedagogical recommendations are discussed and some proposals are included for future research.
Creating Lexical Phrases within Construction Grammar and their Application in Persian Dictionaries(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۹
119 - 147
حوزههای تخصصی:
Idioms and collocations are part of lexical phrases which are of high importance in lexicography. One of the criteria for distinguishing these two types of phrases from each other is the inflexibility of their constituent elements. Idioms, unlike collocations, are not flexible in terms of word order and are always used in a fixed and specific form. The purpose of the present article was to show firstly whether all Persian idioms are inflexible against syntactic changes or some are flexible; secondly, to indicate how a new lexical phrase is created as a result of converting an idiom into a collocation. To illustrate this phenomenon, a new and practical definition for idioms and collocations, based on syntactic criteria not merely semantic, was provided. According to Construction Grammar, idioms were analyzed based on four syntactic tests: ‘passivization’, ‘clefting’, ‘dislocation’, and ‘interrogation’. Two hundred idioms were collected from two of the most up-to-date and comprehensive sources, namely Farsi Amiyaneh Dictionary (Abolhassan Najafi, 2008) and the two-volume Dictionary of Kenayat-e Sokhan (Hassan Anvari, 2019). Some idioms were flexible to syntactic changes, and behaved similarly to collocations. The flexibility of idioms led to introducing a new definition of these phrases based on syntactic criteria. Thus, such phrases were considered a kind of collocation, not an idiom. The result showed that converting an idiom into a collocation always creates a lexical phrase or lexeme with a new meaning. Finally, a plan was introduced to represent such idioms practically in Persian dictionaries.
حالت دهی گروه های اسمی در ساخت های مفعولی در هورامی: تقابل رویکردهای کمینه گرای ساختاری و ساختواژی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده تبیین فرایند حالت دهی گروه های اسمی همواره یکی از چالش های برجسته صورت های مختلف دستور زایشی بوده و به همین دلیل تا کنون رویکردهای نظری گوناگونی برای تحلیل صوری این پدیده در چارچوب این سنت زبان شناختی ارائه شده است. در این میان رویکرد ساختاری، برگرفته شده از آرای چامسکی و رویکرد ساختواژی، ارائه شده از سوی مارانتز، بیکر از مهم ترین آن ها محسوب می شوند. مقاله حاضر درصدد است تا روند اشتقاق نحوی و به تبع آن فرایند حالت دهیِ موضوعات فعلی را در ساخت های متعدیِ مفعولی در زبانی هورامی در چارچوب دو رویکرد کمینه گرای پیش گفته بررسی نماید و از این رهگذر نقاط ضعف و قوت هر یک از دو رویکرد مذکور را در ارائه تبیینی منطقی و نظریه بنیاد از داده های هورامی برجسته کند. تحلیل داده های برگرفته شده از هورامی در نهایت نشان می دهد که هیچ یک از دو رویکرد نحوی و ساختواژی به تنهایی نمی تواند خصوصیات ساخت های مفعولی را در این زبان به شکلی کامل و موجه تبیین کنند و به همین دلیل اتخاذ دیدگاهی ترکیبی و متشکل از هر دو رویکرد برای بررسی خصوصیات متنوع این ساخت ها منطقی تر به نظر می رسد. نتایج این جستار در مقیاسی کلان تر کفایت تبیینی رویکردهای نظری ترکیبی را برای تحلیل الگوهای حالت دهی در چارچوب دستور جهانی تأیید می نماید. واژگان کلیدی: حالت دهی، مطابقه، برنامه کمینه گرا، رویکرد نحوی، رویکرد ساختواژی، فاز.
تحلیلی نحوی از حالت نمای "را" در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
213 - 237
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، تحلیلی نحوی از حالت نمای را در زبان فارسی ارائه می گردد. زبان فارسی از جمله زبان هایی است که در آن مفعول نمایی افتراقی دیده می شود، به این ترتیب که مفعول های معرفه با نشانه را و مفعول های نکره بدون نشانه هستند. ولی در کنار رخداد عام این عنصر با مفعول های معرفه، رخدادهای غیر کانونی دیگری از این عنصر در زبان فارسی دیده می شود که شامل موارد (1-4) است: 1. ظهور را با قیدها؛ 2. ظهور را با فاعل های ارتقایی از بند درونه؛ 3. ظهور اجباری را بر روی گروه های اسمی خارج شده از جایگاه مفعول غیر مستقیم؛ 4. ظهور را با گروه های اسمی خارج شده از متمم های گروه حرف اضافه ای. در راستای تبیین نحوی رخداد عام و غیر کانونی این عنصر، در ابتدا به معرفی و نقد تحلیل های نحوی پیشین پرداخته شده و به ناکارآمدی آن ها در ارائه توصیف و تبیینی جامع از رخدادهای این حالت نما اشاره خواهد شد. سپس، نظام حالت دهی وابسته به عنوان نظریه ای کارآمد که می تواند تحلیلی یک دست از رخدادهای کانونی و غیر کانونی حالت نمای را در زبان فارسی ارائه دهد، معرفی می شود. در چارچوب این نظریه چنین استدلال می شود که را یک حالت نمای غیر فاعلی وابسته است که به وسیله عامل (ب) از حالت دهی وابسته با گروه های اسمی ای که در لبه گروه فعلی پوسته ای (vP) می نشینند، نمایانده می شود.
The Effect of Teaching Lexical Cohesion on Improving IELTS Academic Writing Task 2(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۶, No.۳۳, Fall & Winter ۲۰۲۳
67 - 81
حوزههای تخصصی:
Inspired by Halliday and Hasan’s (1976) framework, this study delved into the impact of lexical cohesion training on the writing prowess of English language learners. Drawing upon an experimental design, this study investigated the effect of lexical cohesion instruction on IELTS Academic Writing Task Two performance. Over an eight-week course, a total of 60 IELTS candidates were screened based on their performance in the Quick Oxford Placement Test and these individuals were assigned to either the experimental or control group. Each participant was required to complete two writing assignments during the study. A sequence of six writing tasks was developed and put into practice. The participants’ compositions were evaluated on two instances: pre-test and post-test. A meticulous tapestry of independent-samples t-tests was woven to unveil the distinctions in performance between the cohorts. A quantitative evaluation of the learners’ written work demonstrated that instruction in lexical cohesion had a statistically significant effect on their writing scores. Possible explanations for this exceptional performance are explored, and recommendations are offered for second language (L2) writing instructors and researchers.
Examining Indicators of Validity in Online Formative Assessment: Insights from Iranian EFL Teachers(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۶, No.۳۳, Fall & Winter ۲۰۲۳
201 - 223
حوزههای تخصصی:
Valid online formative assessments are crucial for accurate measurement of students' progress and effective pedagogical decision-making in digital learning. This quantitative-based study followed two primary aims. First, it aimed to investigate the extent to which Iranian EFL teachers working in universities and language institutes apply indicators of online formative assessment validity. Twenty-one online classrooms were observed in three sessions using a checklist. The second aim of this study was to determine the effect of EFL teachers’ place of living on the validity of online formative assessment. To this end, 316 Iranian EFL teachers from diverse EFL settings, including public schools, private schools, language institutes, and universities were asked to fill out online formative assessment validity scale developed by Maleki et al. (2023). The sample included both male and female teachers with varying age group ranges and academic degrees. The findings of the study indicated that Iranian EFL teachers in universities and language institutes tend to overlook indicators associated with the learner-centered aspects of online formative assessment validity. Furthermore, it was revealed that EFL teachers’ place of living could impact the validity of online formative assessment. This study has several implications for online EFL teachers and policymakers. The findings of this study emphasize the context-bound nature of validity in online formative assessment. Besides, it helps Iranian EFL teachers identify specific areas that need more attention and improvement in order to enhance the validity of their online formative assessments.
The Impacts of Drawing, Visualization and Rote Memorization on Iranian EFL Students’ English Vocabulary Recall and Retention(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۶, No.۳۲, Spring & Summer ۲۰۲۳
59 - 78
حوزههای تخصصی:
Given the role of lexical knowledge in language learning, strategies for vocabulary learning should be paid more attention in the literature. This study investigated the effects of visualization, drawing, and memorization on Iranian EFL learners' recall and retention of second language vocabulary using a quasi-experimental comparison design . To that end, three intact classes, incorporating sixty students in total , were randomly selected as the experimental groups of this study. Nation’s (2006) vocabulary size test was administered to them to homogenize them in terms of English lexical knowledge. The results of one-way ANOVA demonstrated that there were no significant differences among the three groups in terms of vocabulary knowledge. A piloted researcher-made vocabulary test was administered to the participants as the pretest and post-tests. The one-way ANOVA results showed that there were no significant between-group differences among the groups' performances on the immediate and delayed posttests. However, the results of a repeated-measures ANOVA indicated that the three strategies had a significant within-group effect on the three groups' vocabulary recall, while their vocabulary retention was found to have dropped significantly from immediate to the delayed posttest. All the same, the drawing group had the best performance from the pretest to the immediate posttest, and the control group was the weakest on delayed posttest. Finally, the findings are discussed, and implications are offered for EFL teachers and learners.
کشش جبرانی: تغییر در کیفیت واکه؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۸
209-230
حوزههای تخصصی:
چنانچه به پیشینه مطالعاتی که بر روی برخی از گونه های زبان های ایرانی صورت گرفته نگاهی بیاندازیم، اینگونه به نظر می رسد که کشش جبرانی در برخی از گونه ها تأثیری دوگانه دارد. کشش جبرانی به فرایندی اشاره دارد که طی آن به جبران یک واحد وزنی حذف شده، واحدی دیگر کشیده می شود و به این صورت ساختار مورایی هجا حفظ می شود. در پژوهش های پیشین اینگونه مطرح شده که کشش جبرانی بسته به واکه هدف کوتاه، گاهی با افزایش کمیّت و گاهی با جایگزین کردن آن با واکه کشیده [ɑ] وزن هجا را حفظ می کند. در پژوهش حاضر علّت تغییر کیفی واکه ها در این بافت بررسی شد. بررسی ها نشانگر آن بود که آن دسته از همخوان های پایانه که سبب تغییر در واکه می شوند در طبقه طبیعی همخوان های [حلقی] جای می گیرند و مشخصه مشترک آنها [ریشه زبان پس رفته] است. این همخوان ها طی فرایند همگونی حلقی شدگی مشخصه [ریشه زبان پس رفته] خود را به واکه مجاور گسترش می دهند و سبب تولید آن در جایگاهی افتاده تر و پسین تر شبیه به جایگاه [ɑ] می شوند. ازآنجاکه بافت رخداد این دو فرایند مذکور مشابه است، بررسی تعامل آنها نشان می دهد که در ابتدا، با عملکرد فرایند همگونی حلقی شدگی هسته هجا به واکه ای دومورایی بدل می شود. از آنجا که همخوان های [حلقی] تمایل به حذف شدن از پایانه دارند، به دنبال حذف آنها مورایی سرگردان ایجاد می شود. باوجوداین، دیگر زمینه برای عملکرد فرایند کشش جبرانی برچیده شده است، چرا که واکه کوتاه پیش از همخوان حذف شده به واکه ای دومورایی بدل شده که دیگر توان دریافت مورای سرگردان را ندارد.
Gender Identity in Verb Type Occurrences: A Study of ‘Active’ Series(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present research was an attempt to investigate gender portrayal represented in EFL reading textbooks. Using Johnson and Young’s (2002) verb taxonomy , the reading passages of the four books of the Active Skills for Reading series were selected as the corpus. Qualitative content analysis was employed to identify the type and frequency of verb categories including, action , competition/destruction , agency/control , limited, state, feeling and nurturing , and negative verbs. Based on the results of statistical analysis, no significant difference was demonstrated in frequencies of verb types assigned to each gender other than in Action and Limited verb elements which were biased toward males. Moreover, it was revealed that males were assigned to some social roles which were traditionally attributed to female characters. In addition, the findings revealed that there was no significant difference between doer vs. receiver roles allocated to male and female characters. The results of the study can shed more light on micro and macro policymaking in the area of education, language teaching, curriculum development, and materials preparation for EFL courses.
Construction of Iranian TEFL Doctoral Candidates’ Scholarly Position during Writing for Publication(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study sought to investigate how doctoral candidates are positioned by journal editors and reviewers and how they establish their own position while attempting to get published, as well as the challenges and opportunities they confront throughout this process. Data were gathered from two doctoral candidates at a public university employing a mixed-methods conversion design whose qualitative phase was a multiple case study. In-depth interviews, metalinguistic commentary, and document analysis were used to track the positioning patterns. Data analysis utilizing the Appraisal model revealed that doctoral candidates were perceived as novice researchers by journal editors and reviewers. In addition, doctoral candidates’ own positioning gradually shifted from being novice and intolerant researchers to being independent and tolerant ones. Moreover, the findings revealed that doctoral candidates face different challenges during the process of writing for publication, which makes this process more difficult for them. Based on the interviews, different requirements from different journals, obligations, limited sources of help, and lack of experience were among the most important challenges the participants had to deal with. On the other hand, they mentioned that publication provided them with the chance of expressing themselves and having their own voice, which could be considered as an opportunity in this process.
متغیرهای مؤثر در ظهور / عدم ظهور «را» در گفتار فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۸
225 - 252
حوزههای تخصصی:
در پژوهشِ توصیفی-تحلیلی حاضر این پرسش مطرح است که وجود چه متغیرهایی سبب ظهور یا عدم ظهور «را» در گفتار گویشوران زبان فارسیِ معیار است. بنابراین، جمله هایی تک مفعولی مطابقِ شم زبانی نگارندگان تولید شد تا براساس آن ها متغیرهایِ مشخصه های معناییِ مفعول، مشخصه های معناییِ فعل، و تأثیرپذیری مفعول از فعل با استفاده از رویکردهای آیسن (Aissen, 2003)، نَس (Nass, 2004)، روستین (Rothstein, 2008a; Rothstein, 2008b)، وُن هویزینگر (Von Heusinger, 2008)، و بیورز (Beavers, 2011) توصیف و تحلیل شوند. در زبان فارسی معیار، نه تنها جان داری گروه اسمی مفعول مستقیم، بلکه معرفگی و مشخص بودن آن نیز در ظهور و عدم ظهور «را» نقش دارد، به گونه ای که مفعول مستقیم جان دار و معرفه با «را» نمایان می شود. بنابراین، پیوستار معرفگی و جان داری همواره معنادار نیست و جمله هایی وجود دارد که آن را نقض می کند. بنابراین، یافته های نگارندگان کاملاً همسو با یافته های آیسن (Aissen, 2003) نیست. یافته های مقاله حاضر هم راستا با نَس (Nass, 2004) نشان داد با کاهش میزان تغییر در موجودیت، میزان تأثیرپذیری نیز کمتر می شود و «را» باید در ساختار جمله حضور داشته باشد، ولی حضور مفعول مؤثر و متأثر در جایگاه نحوی مفعول تاثیری در امکان ظهور و عدم ظهور «را» ندارد. طبقه بندی وُن هویزینگر (Von Heusinger, 2008) نیز نمی تواند دلیل ظهور و یا عدم ظهور «را» را تبیین کند، زیرا افعالی وجود دارند که مفعولشان هم با «را» و هم بدون آن نمایان می شود. طبقه بندی بیورز (Beavers, 2011) نیز ظهور و عدم ظهور «را» را نمی تواند تبیی ن کند، زیرا حتی افعال یک گروه نیز گاهی رفتار های متفاوتی در پذیرش «را» نشان می دهند. همچنین، هر چه تأثیرپذیری مفعول از فعل کمتر باشد، امکان تظاهر آشکار «را» بیشتر می شود.
تحلیل چند معنایی افعال مرکب با همکرد «دادن» در چارچوب معنی شناسی قالبی و صرف ساختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، به بررسی قالب های معنایی و طرح واره های ساختی افعال مرکب با همکرد «دادن» پرداخته شده تا چندمعنایی بین آن ها در چارچوب معنی شناسی قالبی (فیلمور، 1982) و صرف ساختی (بوی، 2010الف، 2010ب، 2018) مطالعه شود. داده های مورداستفاده شامل 382 فعل مرکب با همکرد «دادن» است که از منابعی همچون فرهنگ زانسو (کشانی، 1372)، فرهنگ بزرگ سخن (انوری، 1381)، فرهنگ ظرفیت نحوی افعال فارسی (رسولی و دیگران، 2011) و فرهنگ املایی خط فارسی (صادقی و زندی مقدم، 1394) گرد آوری شده اند. در دسته بندی معنایی داده ها از معنای افعال در فرهنگ بزرگ سخن (انوری، 1381) کمک گرفته شده است. طرح واره های ساختی هر دسته معنایی، الگوهایی برای ساخت افعال مرکب جدید را ارائه می دهند. ازطرفی، قالب های معنایی مواردی همچون ظرفیت نحوی، ساخت دستوری و نقش های دستوری را در جملاتی نشان می دهند. یافته ها نشان می دهد که با استفاده از مفاهیمی که در نظریه های معنی شناسی قالبی و صرف ساختی مطرح است، می توان بین طرح واره های ساختی و قالب های معنایی ارتباط برقرار کرد و چندمعنایی موجود بین افعال مرکب همراه با همکرد «دادن» را شناسایی و واکاوی کرد. این تحلیل به ساختار شبکه ای و پایگانی از طرح واره ها منجر می شود که حالت سلسله مراتبی دارد و تصویری گویا از چندمعنایی انتزاعی در سطح طرح واره ها را می نمایاند.