فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۲۱ تا ۱٬۴۴۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
در زبان روسی، وجه تمایز جمله، به عنوان یک واحد نحوی، از کلمه ترکیب (c?o?oco?e???e) بار خبری یا پیام آن است. نهاد و گزاره به عنوان ارکان اصلی جمله حامل این پیام ها هستند، که در ساختار ظاهری جمله، حداقل وجود یکی از آن ها ضروری است. رابطه نحوی نهاد و گزاره یعنی مطابقت در شخص، شمار و جنس را می توان بر حسب نوع نهاد در جمله، تعیین نمود. چنانچه در جمله، نهاد گرامری باشد، رابطه مطابقت و هماهنگی برقرار است. که در این رابطه، گزاره تابعی از نهاد است و در مقوله های گرامری جنس، شخص و شمار از نهاد پیروی می کند. اگر نهاد این ویژگی های گرامری را نداشته باشد، رابطه مطابقت و هماهنگی نیز میان نهاد و گزاره وجود نخواهد داشت. و چنانچه در جمله نهاد منطقی باشد، رابطه آن با گزاره، از نوع هدایت نحوی است. یعنی به گونه ای است که حالت گرامری نهاد را گزاره فعلی مشخص می کند و در این صورت، نهاد تابعی از گزاره است.
بررسی همانندی های نظریات عبدالقاهر جرجانی در کاربردشناسیِ زبان و نقشگرایی هلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عبدالقاهر جرجانی، بلاغی و دستورنویس شهیر ایرانی در قرن پنجم، با دو کتاب مهم خود، اسرارالبلاغه و به خصوص دلائل الاعجاز، انقلاب زبان شناسی عرب را رقم زد. در قرن حاضر جرجانی به خاطر تازگی و به روز بودن بسیاری از آرائش مورد توجه قرار گرفت و تلاشی گسترده برای جستجوی مشترکات نظری و عملی او با زبان شناسی مدرن آغاز شد. این مقاله نیز در پی آن است تا بخشی از آراءِ جرجانی در کتاب دلائل الاعجاز را -که مجموعاً «نظریه نظم» نام گرفته است- تحلیل کند و همانندهای آن را با دو شاخة متشابه زبان شناسی یعنی کاربردشناسی زبان و نقش گرایی هلیدی بسنجد. توجه به نقش گوینده و شنونده در شکل گیری کلام، تأکید بر ارتباط نحو و معنا و به ویژه تأثیر آرایش واژگانی در خلق معنا، از اهم مباحثی هستند که مجرای پیوند جرجانی با کاربردشناسی و نقش گرایی به شمار می آیند.
بررسی جنبه های شفاف سازی در برخی از ترجمه های فارسی به انگلیسی گلستان سعدی بر مبنای بافتی متناظر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به دنبال بررسی فرضیه شفاف سازی و بررسی پدیده شفاف سازی در بافتی متناظر یک سویه فارسی- انگلیسی است. برای انجام این کار، ده حکایت که به صورت تصادفی از گلستان سعدی انتخاب شدند به همراه سه ترجمه انگلیسی آنها، توسط رهاتسک (2004)، ایستویک (1979)، و راس (1890)، مورد مطالعه قرار گرفتند. در همین راستا، محقق با مطالعه جمله به جمله این حکایتها و ترجمه های آنها به بررسی جنبه های پدیده شفاف سازی پرداخت و با استفاده از تقسیم بندی کلودی (2004) موارد شفاف سازی به کار گرفته را از ترجمه ها استخراج کرد. یافته های تحقیق، فرضیه شفاف سازی را تایید کرد و نشان داد که مترجمان از تمام انواع شفاف سازی اجباری، اختیاری، کاربرد شناختی، و ترجمه- ذاتی استفاده کرده اند. از این میان شفاف سازی اجباری نسبت به دیگر موارد بسامد بالاتری داشت.
تحلیل وجه القایی زبان تصویری تبلیغات از دیدگاه کنشی و تنشی بر اساس رویکرد نشانه- معناشناختی (بررسی موردی: گفتمان تبلیغاتی داخلی و خارجی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهم ترین هدف گفتمان تبلیغاتی اعتمادسازی در هر بیننده یا خواننده جهت تشویق وی به خرید کالاست. این گفتمان، حاوی کارکردهای القایی مختلفی از جمله کارکردهای القایی کنشی و تنشی است. در کارکرد القایی کنشی، یک کنش منشأ القا می شود، در حالی که در کارکرد القایی تنشی نتیجه کنش، منشأ القاست. بنابراین، می توان ادعا کرد کارکردهای القایی تنشی در ادامه یک القای کنشی شکل می گیرند. از سوی دیگر، تبلیغات القایی کنشی و تنشی داخلی و خارجی شباهت هایی با یکدیگر دارند که به پیشینه ذهنی و دیدگاه فرهنگی سازندگان آنها مرتبط می شود. این مقاله بر آن است با مقایسه ابعاد مختلف کارکردهای کنشی و تنشی در تبلیغات داخلی و خارجی، از وجود ارتباط میان این دو کارکرد اطمینان یابد. بنابراین، هدف اصلی، تحلیل وجه القایی کنشی و تنشی نظام گفتمانی تبلیغات جهت مشخص نمودن رابطه بین این دو کارکرد زبانی در گفتمان مورد نظر است. بر این اساس، در تحقیق حاضر نمونه هایی از گونه های تبلیغاتی مربوط به بیلبوردها، مجلات و رسانه ها از سایت های اینترنتی استخراج و بر اساس کارکردهای گفتمانی کنشی و تنشی مطالعه شده اند.
فارسی شناسی
حوزههای تخصصی:
بررسی لقب گذاری دانش آموزان مشگین شهراز دیدگاه زبان شناسی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، القاب دانش آموزان دختر و پسر دبیرستان های شهرستان مشگین شهر با اتخاذ رویکرد زبان شناسی اجتماعی بررسی و تحلیل شده است. القابْ آن دسته از نام های غیررسمی و ثانویه اند که افزون بر نام اصلی و قانونی فرد به وی داده می شود. در این پژوهش، با استفاده از پرسش نامه، القاب شصت دختر و شصت پسر دبیرستانی گرد آوری شد که، از این تعداد، درحدود347 لقب استخراج گردید. ازاین میان (52درصد)، 181 لقب برای پسران و 166 لقب (48درصد) ویژه دختران بود. در مرحله بعد، با استفاده از ابزارهای آمار توصیفی، داده ها بررسی شدند و القاب ازنظرِ زبان به کاررفته در تولیدشان، به چهار دستهزبان های ترکی، فارسی، عربی و سایر تقسیم شدند که، در این مؤلفه، گروه پسران (درصد46.69) از زبان ترکی برای لقب دهی به طور گسترده استفاده کرده بودند و گروه دختران(52.40درصد) زبان فارسی را به طرز چشمگیری به کار گرفته بودند. ازمنظر هویت مورد اشاره القاب، آن ها به انواع هویت محلی، ملی و فراملی دسته بندی شدند که، در این مؤلفه نیز، بیشترین القابِ (42.54درصد) گروه پسران مربوط به هویت محلی و بیشترین القاب (46.38درصد) گروه دختران مربوط به هویت ملی بود. همچنین، دلایل لقب گذاری به زیردسته های تحقیر، تحبیب، طنز و بی دلیل دسته بندی شدند که در هردو گروه دختر و پسر، دلیلِ تحقیر بیشترین کاربرد (70.16درصد گروه پسران و 53.61درصد گروه دختران) را داشت. درنهایت، گفتمان ورای القابْ به گفتمان های روزمره، رسانه ای، تابو و مذهبی دسته بندی شدند که نتایجْ نشان داد شمار بسیارِ القاب دانش آموزان پسر و دختر به ترتیب به گفتمان های روزمره و رسانه ای مربوط می شود؛ حال آنکه در دو گفتمان دیگر، در گروه پسران، گفتمان تابو و سپس مذهبی پیشتاز بود و درگروه دختران عکس این ترتیب دیده شد. در تمام مؤلفه های مذکور، متغیرِ جنسیت و مقادیرِ آن مؤلفه ارتباط معناداری با یکدیگر داشتند.
تحلیل مثال های مربوط به پیشه ها و تاثیر آنها بر گفتار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
" گوناگونی پیشه ها در هر جامعه ای، منطبق با نیازها و شرایط آن جامعه است. ابزار، اصطلاحات و محیط کار این پیشه ها نیز با یکدیگر متفاوت است. وجود پیشه های مختلف در هر جامعه ای، این سوال را پیش می آورد که آیا مشاغل و موقعیت اجتماعی افراد بر گفتار آنان تاثیر داردیا خیر و آیا از طریق بررسی مثل های مرتبط با فعالیت این پیشه ها، می توان این پیشه ها را مورد نقد و بررسی قرار داد یا خیر? در این مقاله، کوشش شده تاثیر پیشه های روستایی و شهری بر مثل ها به عنوان بخش از زبان و فرهنگ عامه مورد بررسی قرار گیرد...
"
The Role of Visualization in EFL Learners’ Reading Comprehension and Recall of Short Stories(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Generally speaking، lexical items that enter our minds through reading a text
commonly leave us with pictures، sounds، echoes، and feelings in the mind.
While the ability to produce images in the mind in the process of reading
appears to be vital for greater comprehension and recall of texts، research has
indicated that many poor readers seemingly do not visualize as they read. On
the contrary، those readers who do typically visualize achieve greater
comprehension and recall (see Tomlinson، 1997). In this study، in line with
Wittrock’s ‘generative learning theory’ (e.g.، 1992)، two fairly homogeneous
groups of EFL undergraduates (N=50)، after taking a reading comprehension
test to ensure that their reading comprehension differences are not significant،
were randomly assigned to attend a short-story course in two different
sections—one serving as the experimental and the other as the control group،
both studying the same short stories، and both being taught by the researcher as
their instructor of the course. The experimental group was instructed how to
form pictures in the mind—i.e.، how to visualize—before reading، while
reading، and after reading a short story، for example، by being requested to
draw pictures of the characters، scenes، or settings in the story as they perceived
them. The control group، however، did not receive any training with respect to
imagery production and was not told to practice visualization before، while، or
after reading the same texts as the experimental group did. The results of a
reading comprehension test on the short stories that had been discussed in both
indicated that the “visualizers” significantly outperformed the “non-visualizers”، i.e.، the control group، on both tests.
تشبیه حرفی در واژه سازی انگلیسی و راههای ترجمه آن به فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اشیا و ابزارها و پدیده ها در انگلیسی و زبانهایی که از الفبای لاتین و مشتقات آن استفاده می کنند گاهی به دلیل هم شکل بودن دقیق یا تقریبی شان با یکی از حروف الفبا، به آنها تشبیه می شوند و ترکیب جدیدی ساخته می شود. در این مقاله راههای معادل یابی و معادل سازی برای این ترکیبها بررسی شده و در پایان برای آشنای بیشتر با این گونه واژگان فهرستی از آنها همراه با معادلهای معنا یا نقش بنیادشان آمده است.
گزارشی از پازند
درآمدی بر زبان بلوچی
تصریح در ترجمه از انگلیسی به فارسی در انواع متن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جانشینی شکل زمان گذشته افعال به وسیلة اشکال دیگر(زمان افعال) در زبان روسی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارشناس ارشد آموزش زبان روسی‘ دانشکده زبان های خارجی دانشگاه تهران شکل زمان گذشته افعال یکی از اشکال زمانی افعال می باشد که در تقابل با زمان های آینده وحال معنا پیدا می کند. مقوله زمان فعل نشان دهنده آن است که چطور شخص گوینده رابطه زمانی گفتار را نسبت به لحظه بیان گفتار تعیین می نماید. به عنوان مثال آنچه که تا قبل لحظه گفتار روی داده است در دستور زبان به زمان گذشته نسبت داده می شود و آنچه که پس از زمان گفتار روی خواهد داد از لحاظ دستوری به زمان آینده ونیز آنچه که در همان لحظه گفتار روی می دهد به زمان حال نسبت داده می شود. اما علاوه بر آنچه ذکر گردید اشکال زمانی افعال می توانند در زنجیره گفتار و یا در داخل متن به جای یکدیگر به کار روند اگر چه که هر یک از این زمان ها از لحاظ دستوری در هر زبانی دارای موارد کاربردی مختص به خود می باشند. بدین صورت که شرایط و ویژگی های یک متن و یاخصوصیات یک کلام گفتاری سبب می گردند که هر یک ا ز اشکال زمانی علاوه بر کاربرد اصلی و مشخصی که در دستور زبان دارند‘ کاربردهای اضافی ومجازی نیز پیدا کنند. به عنوان مثال فرم های مختلف افعال می توانند در معنای زمان گذشته به کار روند. بدین صورت که زمان حال و یا زمان آینده در زبان روسی به جای زمان گذشته و درهمان معنا به کار می روند. عکس این قضیه نیز در کاربرد فعل زمان گذشته به جای زمان حال و یا آینده صدق می کند. در این مقاله قابلیت جایگزینی شکل زمان گذشته با دیگر اشکال زمانی افعال ونیز امکان کاربرد زمان های دیگر در معنای زمان گذشته در داخل متن جمله و یا زنجیره گفتار بررسی می گردد
دو واژه سغدی در اسناد کوه مغ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واژه rnkcrm دو بار اسناد کوه مغ دیده شده است: یک بار در قطعه B3.11 و دیگری در قلعه A1 V3. لیوشیتس، ویراستار جلد دوم این مجموعه اسناد، و بوگولیوبوف و اسمیرنووا، ویراستاران جلد سوم آن، در قرائت مذکور و معنای آن، «چرم رنگ شده»، کلمه ای مرکب از rang «رنگ» و carm «چرم، پوست»، هم رای اند. اما معنایی که به این واژه داده شده محل تامل است. برای چنین معنایی، کاربرد اسم مفعول فعلی دال بر «رنگ کردن» انتظار می رود، مانند rast (از – raz)، هم چنین جز نخست واژه مرکبی از نوع /sw?t - ???/ sw?t?w? «دارای گوش سوراخ شده» یا?d-p?zn/ wsw?t pzn /?su«قلب پاک». صورتrang ?arm/ rnkcam-/ تنها می تواند ترکیب وصفی از نوع ??w -sar?/?wsr?/«سال گاو» یا kan??ar| ka??r| «لنگه در» و مانند اینها باشد. در واقع، کلمات مرکب مشابه سغدی که واژه crm جز دوم آنهاست به ما کمک می کنند تا معنای حقیقی rnkcrm را بیابیم. این کلمات مرکب عبارت اند از: /??w-?arm/ ?w crm «چرم گاو»،14 )، A4 R12؛ ^A 10.3؛ B 1.12 دوبار) xar?-?arm/ ?r crm/ «چرم خر» (A10.410) و /nax?lr-?arm/ n??yr crm «چرم بز کوهی» (B 19.511). از آن جا که جز اول این واژه های مرکب اسامی حیوانات است، طبعا rnk نیز باید بر یکی از حیوانات دلات کند. در جستجو برای یافتن چنین واژه ای، واژه رنگ، که در فرهنگ های فارسی «بز کوهی، مرال و آهو» معنی شده، برفور به ذهن می آید. این واژ ه را، که به نظر می رسد متعلق به لهجه های ایرانی شمالی و شرقی باشد (بسنجید با: وخی rang «مرال»)، شاعران خراسانی و ماورالنهری قرن های چهارم هجری، چون کسایی، اسدی، منوچهری، فرخی، عنصری، فخری گرگانی، مسعود سعد و سوزنی به کار برده اند. از آن جا که واژه رنگ احتمالا برای شاعران فارسی زبان غربی و جنوبی شناخته نبوده، اسدی لازم دیده است که آن را در فرهنگ خود، که مقصود از تالیف آن اساسا گردآوری واژه های ناشناخته برای شاعران غیر خراسانی بوده، ضبط و معنی کند...
راهکارهای یادگیری و انگیزه ای زبان آموزان ایرانی در یک کلاس الکترونیکی آموزش زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه آشنا کردن یک گروه زبان آموزان ایرانی به یک برنامه آموزش زبان الکترونیکی بود تا تاثیرات این دوره را در راهکارهای انگیزه و یادگیری مورد بررسی قرار دهد. این مطالعه تلاشی برای ارزیابی میزان استفاده از راهکارهای یادگیری در حالت سنتی و الکترونیکی بود. داده های این مطالعه از 100 نفر زبان آموز ایرانی (62 نفر زن و 38 نفر مرد) که در یک کلاس آموزش زبان الکترونیکی به مدت دو ماه شرکت کردند جمع آوری شدند. ابزارهای این مطالعه یک پرسشنامه ترجمه شده و اصلاح شده MSLQ، یک پرسشنامه کنش (Volition)، یک پرسشنامه اطلاعات فردی و یکسری مصاحبه با زبان آموزان و استادان این تحقیق بودند.
کنترلهای فردی (Self-regulation) چارچوب تئوری این مطالعه بود. داده ها بصورت کمی و کیفی تجزیه و تحلیل شدند تا تغییراتی را که زبان آموزان در نتیجه حرکت از روش سنتی به روش الکترونیکی دارند بررسی شوند و دیدگاههای جدیدی برای برنامه های آموزش زبان الکترونیکی در ایران کسب شوند. نتایج آماری این مطالعه بیانگر این واقعیت میباشد که زنان از راهکاری بیشتری هم در روش الکترونیکی استفاده می کنند.
در رابطه با تاثیر جنسیت، تفاوت راهکارهای استفاده از منافع و شگردهای یادگیری بطور کلی در مطالعه نهایی معنی دار بودند. تفاوت ها در سازندگی و یادگیری از دوستان و هم کلاسی ها در هر دو مطالعه معنی دار بودند. با این حال تفاوت ها در استمداد کمک، استفاده از منابع و بطور کلی شگردهای یادگیری فقط در مطالعه نهایی معنی دار بودند. در رابطه با تاثیر جنسیت بر اجزای کنش، در تمام موارد بجز کنترل محیطی میانگین ها برای خانم ها در هر دو مطالعه بالاتر بودند. با این حال، تفاوت های کنترل محیطی فقط در مطالعه دوم معنی دار بودند. در رابطه با تاثیر جنسیت بر انگیزه راهکارهای یادگیری و کنش، خانمها میانگین های بالاتری داشتند اما تفاوت های میانگین ها معنی دار نبودند. در رابطه با یادگیری، تنها تفاوت میانگین ها در مطالعه دوم معنی دار بودند. تفاوت های میانگین ها برای کنش در هر دو مطالعه معنی دار بود. نتایج تجزیه و تحلیل کیفی داده ها این بود که چهار مقوله اصلی راهکارهای یادگیری و اجزای آنها آشکار شدند. در رابطه با بررسی کلی راهکارهای یادگیری بیشتر از یادگیری های کنشی استفاده شدند و راهکارهای کنشی بیشتر از راهکارهای انگیزه ای مورد استفاده قرار گرفتند. تناوب استفاده از راهکارهای کلی و اجزای آنها و اولویت های بکارگیری آنها از یافته های کیفی این مطالعه میباشند.
بازنمایی نقش زنان در ادبیّات جنگ برای کودک از منظر گفتمان شناسی انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سه دهه اخیر تحلیل دقیق زبان و گفتمان و بررسی های انتقادی در علوم انسانی و اجتماعی مورد توجه زیادی قرار گرفته است. گفتمان شناسی انتقادی از جمله نظریاتی است که تأثیرات منفی کاربرد زبان در ایجاد و حفظ روابط قدرت و سلطه را در جامعه مورد توجه قرار می دهد. از این رو نابرابری های اجتماعی از جمله تبعیض نژادی، مذهبی، سنی، جنسی، موقعیتی از موارد کانونی و مورد توجه در بررسی های انجام شده در چهارچوب این نظریه بوده اند. تحقیق حاضر نیز به طور موردی به بررسی نابرابری جنسی در ادبیات جنگ برای کودک و تأثیر آن بر شکل گیری هویت جنسی کودکان ایرانی می پردازد. برای این منظور ده داستان شامل هفت داستان کوتاه و سه داستان بلند در حوزه ادبیات دفاع مقدس انتخاب شده است. داستان ها چه از نظر تعداد شخصیت ها و چه از نظر نوع فعالیت ها و شرکت و مرتبط بودن با مساله جنگ مردگرا می باشند. زنان یا نادیده گرفته شده و یا در صورت حضور در داستان، منفعل و منفک از مساله جنگ هستند. در این تحقیق با توجه به مفاهیم قدرت، سلطه و برتری جویی( هژمونی) و از طریق بررسی کلیشه ها، پیش فرض ها، حسن تعبیر، سوء تعبیر و سایر راه کارهای گفتمانی که در بررسی های تحلیل گفتمان انتقادی رایج می باشند نشان می دهیم که چگونه بازنمایی منفعلانه و حتی حذف جنس مؤنث در این داستان ها و بازنمایی فعال و پویای جنس مذکر حتی گروه های نوجوان و پیر می تواند با تأثیر گذاشتن بر شکل گیری هویت دختران و پسران به حفظ و ایجاد روابط ناعادلانه قدرت میان زن و مرد که در آن زن در سوی ضعیف و مرد در سوی قوی آن قرار دارد کمک کند.
بررسی مفهوم ذهنیت در افعال وجهی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق مطالعه مفهوم ذهنیت در دو فعل وجهی «باید» و «توانستن» در زبان فارسی و همچنین بررسی مفهوم گوینده محوری در مقابل محتوا محوری در این حوزه می باشد. در مقاله حاضر ضمن ارائه شواهدی از گویشوران بومی زبان فارسی مفهوم ذهنی بودن دو فعل وجهی «باید» و «توانستن»، پدیده تعدد معنا با توجه به جنبه های معناشناختی و کاربردشناختی این افعال و همچنین دلیل همگرایی صوری معانی الزامی، پویایی و معرفتی در این دو فعل وجهی را مورد مطالعه قرار داده ایم. نتیجه این مطالعه حاکی از این است که مرز بین عینیت و ذهنیت در افعال وجهی کاملاً مشخص نیست و این دو از یکدیگر تفکیک ناپذیرند. به علاوه، درک جامع و کامل مفهوم عبارات وجهی محصول یکپارچگی عناصر بافتی و دانش دایره المعارفی ما از جهان پیرامون می باشد و نهایتاً اینکه اشتقاق معنای معرفتی از معنای الزامی تنها با معیارهای معناشناختی مبتنی بر شرایط صدق امکان پذیر نیست بلکه جنبه های کاربرد شناختی نظیر تضمن گفتگویی نیز در این فرایند نقش دارند.
رویکرد فرازبان معنایی طبیعی: فرض ها، مفاهیم و اهداف
حوزههای تخصصی:
رویکرد فرازبان معنایی طبیعی، رویکردی تجزیه پذیر در معنی شناسی واژگانی برای تحلیل معنا است که از سوی آنا ویرزبیکا مطرح شد و تاکنون در مورد بیش از 30 زبان در سراسر جهان به کار رفته است. کلیف گودارد در کنار وی بیشترین سهم را در معرفی آن داشته است. ادعا این است که هسته کوچکی از معانی جهانی و اساسی به نام نخستی های معنایی وجود دارد که از راه واژه ها یا دیگر عبارات زبانی در همه زبان ها قابل بیان است و می تواند به عنوان ابزاری برای تحلیل معانی واژه های پیچیده زبان ویژه و فرهنگ ویژه به کار رود. در این رویکرد از واژگان (نخستی های معنایی) و قواعد نحوی خاصی (دستور زبان ترکیبی) برای تحلیل معنا استفاده می شود. هدف از نگارش این مقاله، معرفی این رویکرد است تا از این طریق زمینه آشنایی خوانندگان و به تبع آن پژوهش در این چارچوب در مورد زبان ها و گویش های ایرانی فراهم شود. در ادامه، به تحلیل معنایی چند واژه در زبان هورامی در چارچوب این رویکرد پرداخته شده است و نشان داده شده است که این رویکرد از توان بالایی در توصیف و تبیین ظرافت های معنایی و بار فرهنگی واژگان در زبان های مختلف برخوردار است.