فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰٬۱۲۱ تا ۱۰٬۱۴۰ مورد از کل ۱۰٬۳۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
حذف مفعول پدیده ای است که در آن فعل متعدی که برای تکمیل معنا به دو موضوع فاعل و مفعول نیاز دارد، با حذف مفعول خود به فعل لازم تبدیل می شود. با این حال، بدون آنکه بافت کلی سرنخ هایی پیرامون هویت مفعول به دست دهد، مخاطب قادر به درک معنای جمله بوده و درک مفهوم مفعول محذوف برای او امکان پذیر است. هدف پژوهش حاضر بررسی میزان تأثیر مؤلفه های گذرایی سرنمونی بر ساخت حذف مفعول در زبان فارسی است. با توجه به اینکه حذف مفعول از عوامل کاهنده ظرفیت فعل و به تبع آن کاهنده میزان گذرایی است، انتظار می رود در این ساخت مؤلفه های گذرایی سرنمونی بیشتری با ارزش منفی حضور داشته باشند. به منظور بررسی این موضوع 435 مورد حذف مفعول از گونه های گفتاری و نوشتاری زبان فارسی معاصر از منابع متنوعی استخراج شده و تأثیر مؤلفه ها به صورت مجزا بر هر نمونه مورد بررسی قرار گرفته است. یافته ها نشان می دهد مؤلفه هایی نظیر ارادی بودن و کنش گری بر حذف مفعول تأثیری ندارند و برخلاف انتظار بسامد ارزش مثبت مؤلفه های جنبشی، وجه و مثبت بودن که بیانگر میزان گذرایی بالاست در چنین ساخت کاهنده گذرایی بیشتر است. طبیعتاً حذف مفعول از دیگر مؤلفه های گذرایی سرنمونی پیروی می کند و بسامد ارزش منفی این مؤلفه ها در این ساخت بیشتر است. بررسی میزان تأثیرگذاری مؤلفه های گذرایی سرنمونی و دلایل آن، ارائه آمار مربوط به بسامد هر یک در ساخت حذف مفعول و درنهایت معرفی پیوستاری از شرایط سرنمونی حذف مفعول، مواردی است که در پژوهش حاضر به آن پرداخته شده است.
An Empirical Investigation of Cognitive Effort Required to Translate Informative, Expressive, and Operative Text Types(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره ۱۶ مرداد و شهریور ۱۴۰۴ شماره ۳ (پیاپی ۸۷)
205 - 243
حوزههای تخصصی:
This study aimed at investigating and comparing the expenditure of cognitive effort in translating various text types. The text typology of Reiss (1971, 2014) including informative, expressive, and operative text types was used as the theoretical framework. A mixed-method approach involving the use of screen recording, keystroke logging, think-aloud protocols, and retrospective interviews was adopted for the investigation. To pursue the research aims, 22 senior translation students were recruited to participate in the study and perform three translation tasks: translating informative, expressive, and operative texts. By using think-aloud protocols, the participants were instructed to speak out during the execution of the tasks. The amount of time spent by each participant and the number of pauses taken by them on each translation task were measured and compared as indicators of cognitive effort. Additionally, time and pause analyses were triangulated using technical operation analysis to have a better perception and obtain more reliable results. The findings of this study showed a significant difference in the cognitive effort required to translate informative, expressive, and operative texts. The findings also revealed a higher level of cognitive effort in translating expressive text compared with informative and operative ones
«مر» مخفف مگر/ ویژگیِ سبکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از معماهایی که در لغت نامه ها و کتاب های سبک شناسی همواره مطرح شده، استفاده از واژه «مر» در متون کهن است. این واژه در لغت نامه ها به گونه ای آمده که درباره معنای قطعی آن اظهار بی اطلاعی شده است و تنها با توجه به شواهد و قرائن، به دنبال یافتن حدود معنایی آن شده اند. با بررسی لغت نامه ها، معنای استواری برای آن پیدا نشد. در کتاب سبک شناسی بهار هم اطلاعی متقن درباره این واژه داده نشده و با حدس و گمان به حدود معنایی آن اشاره شده است. این جُستار ضمن رعایت احتیاط پژوهشی بر آن است که واژه «مر» در تمامی مواضع می تواند مخفف مگر باشد. چنان که «ار» مخفف اگر است. این «مر» (مخفف مگر) هنوز هم در زبان و گویش های محلی امروز کاررفت دارد. در فرهنگ های کردی، لکی، لری، بختیاری، «مر» را مخفف مگر دانسته اند. دیگر این که مگر در متون کهن در معانی مختلفی چون تأکید، شک، پرسش، استثنا، حصر و ... به کار رفته است. «مر» هم در این معانی کاررفت داشته است. پژوهش حاضر براساس شاهدمثال های مختلف در پی اثبات این امر است.
Contributions of Achievement Emotions to Male and Female EFL Learners’ Language Achievement(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In keeping with Control-Value Theory (CVT), learners’ achievement emotions and language achievement can affect e ach other. The flexibility of learners in academic settings can be a refugee from academic difficulties, and protect learners from discouragement after a negative emotional experience about achievement. Review of the literature proved the existence of several studies that have been conducted to support this theory. In this study, the possible contributions of eight achievement emotions (pride, hope, enjoyment, shame, anxiety, boredom, anger, and hopelessness) to language achievement in EFL context were examined to see if there was a relationship between them and learners’ language achievement. Accordingly, 279 advanced EFL learners (148 male and 131 female) of Iran Language Institute (ILI) took part. The Achievement Emotions Questionnaire (AEQ) was used to collect the data about the learners’ emotions and participants’ Grade Point Average (GPA) as evidence for their language achievement was employed to see how much of their achievement emotions could be contributed to their language achievement. The results of multiple linear regression revealed that enjoyment, hope, and anxiety were the three significant emotion factors predicting EFL learners’ language achievement and among them anxiety was the strongest predictor. In addition, based on the results of the independent-samples t-test, there was a statistically significant difference between the female and male learners’ achievement emotions scores. The learners’ emotions in language classes can be dealt with so that they can experience a better language learning experience. The findings are beneficial for EFL teachers, learners, and course designers.
تحلیل خطاهای زبان آموزان دوزبانه کردی-فارسی در کاربرد حروف تعریف زبان انگلیسی و بررسی تأثیر یادگیری معکوس بر عملکرد آن ها بر اساس نظریّه فضاهای ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال ۵۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
28 - 62
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تحلیل خطاهای زبان آموزانِ دوزبانه کردی-فارسی در استفاده از حروف تعریف زبان انگلیسی و بررسی تأثیر یادگیری معکوس بر عملکرد آنها بر اساس نظریّه «فضاهای ذهنی» بود. این پژوهش بر نوع خطاهایی تمرکز داشت که توسّط 92 نفر از دانش آموزان دوزبانه کردی - فارسی دختر ۱۲ تا ۱۵ ساله و همچنین 32 نفر از دانشجویان دختر ۱۸ تا ۲۱ ساله در رشته های روان شناسی و حسابداری تولید شدند. روش پژوهش در این مطالعه توصیفی-تحلیلی بوده و با استفاده از آزمون بسته داده ها جمع آوری شدند. یافته های حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که فراوانی خطای حاصل از کاربرد نامناسب حروف تعریف بیشتر از عدم استفاده از آن در میان زبان آموزان بود. همچنین، این پژوهش نشان داد که معلّمان می توانند با استفاده از این رویکرد، فضاهای ذهنی زبان انگلیسی را در مورد حروف تعریف به زبان آموزان بیاموزند و یادگیری پایداری را در بحث آموزش حروف تعریف ایجاد کنند. افزون براین، اجرای راهبرد یادگیری معکوس در میان زبان آموزان در زمینه آموزش حروف تعریف نیز سبب افزایش ارتباط کلامی میان زبان آموزان با یکدیگر و نیز باعث تعامل بیشتر بین مدرس و زبان آموزان شده است
واکاوی چالش های ترجمه شعر (بر اساس اشعار فارسی و روسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
463 - 472
حوزههای تخصصی:
شعر به عنوان یک صورت هنری خاص، چنان با عناصر زبانی، فرهنگی و زیبایی شناختی خاص خود عجین شده است که ترجمه آن به زبانی دیگر با چالش هایی همراه است. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی و با ذکر مثال ها و نمونه های عملی از اشعار فارسی و روسی، به تحلیل چالش های زبانی و فرهنگی در فرآیند ترجمه شعر پرداخته است و نشان می دهد که ترجمه شعر نه تنها به انتقال معانی واژگان، بلکه به حفظ بافت فرهنگی متن نیز وابسته است. در نهایت، این نتیجه حاصل گردید که هر چند ترجمه کامل و دقیق شعر غیرممکن به نظر می رسد، اما مترجم می تواند با بهره گیری از خلاقیت و درک عمیق فرهنگی، بین عناصر زبانی و فرهنگی توازن لازم را برقرار کرده و ترجمه هایی ارائه بدهد که تا حد ممکن به اصل نزدیک باشند. هدف از انجام جستار پیش ِرو، تأکید بر این نکته است که ترجمه شعر تنها یک فعالیت زبانی نیست، بلکه فرآیندی است که در آن فرهنگ ها و جهان بینی ها به تعامل و تبادل می پردازند. بنابراین مترجمان نه تنها باید به مهارت های زبانی، بلکه به درک عمیق از فرهنگ و بافت زبان مبداء نیز مجهز باشند. در پایان پیشنهاد می گردد که به منظور بهبود کیفیت ترجمه شعر، مترجم رویکرد دیالکتیکی اتخاذ نماید.
ابعاد معنایی و نحوی زمان، نمود و وجهیت در صیغگان امری: مطالعه موردی کردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره ۱۵ بهمن و اسفند ۱۴۰۳ شماره ۶ (پیاپی ۸۴)
197 - 239
حوزههای تخصصی:
هدف جستار حاضر بررسی رابطه بین ساخت های امری و نظام زمان، نمود و وجه در کردی است. روش تحقیق حاضر مبتنی بر رویکرد آیخنوالد و دیکسون (2017) و الگوی رده شناختی وندرآئورا و همکاران (2005) است. داده های تحقیق نیز عمدتاً از طریق مصاحبه با گویشوران جمع آوری شده است. نتایج تحقیق نشان داد که صیغگان امری در کردی مبتنی بر سه ساخت امری بوده، و چهار راهبرد امری نیز در کنار این ساخت ها برای بیان معانی امری بکار می روند. همچنین نتایج نشان داد که ساخت های امری روی محور زمان دارای نوعی توزیع نامتقارن بوده، و همچنین رفتارهای متفاوتی در رابطه با پدیدار زمان دستوری دارند. همچنین روشن شد که ساخت امری عمدتاً میل به ترکیب با افعالی دارد که خصلت پویایی (نمود) آن ها مثبت است. اما ساخت امری در فرایند تحمیل خصیصه پویایی افعال را خنثی ساخته و ساخت نهایی تنها مراحل مقدماتی رخداد را بازنمایی می کند. به همین دلیل ساخت امری با عملگرهای ناقص آغازی به راحتی ترکیب می شود چراکه این عملگرها تنها مراحل آغازی رخداد را بازنمایی می کنند، و همچنین تمایلی به ترکیب با عملگر استمراری ناقص ندارد، چراکه این عملگر عمدتاً مراحل میانی و پویای رخداد را بازنمایی می کند. از سوی دیگر ساخت امری به دلیل ویژگی های نمودی و زمانی هرگز نمود کامل را به خود نمی پذیرد، چراکه این نمود تجانس معنایی با ساخت امری ندارد. درنهایت نتایج نشان داد که در صورت هر گونه جایگشت ساخت امری در محور نامتقارن زمان، عملگرهای وجهی به عنوان اولین جایگزین برای آن ها ظاهر می شوند. نتایج بیانگر این است که عبارات امری و رهنمودی عمدتاً دچار فقر معنایی در لایه های رخدادی بوده، و صرفاً چون یک کنش گفتار بیانی عمل می کنند.
کیفیت بازنمایی کنشگران گفتمان در شعر آرش کمانگیر با تکیه بر الگوی ون لیوون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۱
197 - 226
حوزههای تخصصی:
فرایند بازنمایی شخصیت در روایت، دارای نمودهای گوناگونی از صورت بندی های مبتنی بر گفتمان است. پژوهش حاضر، برای توصیف عاملان و کنشگران گفتمان، آرای ون لیوون (Van Leeuwen, 1996) در باب گفتمان و کنشگران را در شعر حماسی آرش کمانگیر سروده سیاوش کسرایی به کار گرفته است. کنشگران اجتماعی در شعر آرش کمانگیر مشتمل اند بر آرش، ایرانیان و تورانیان (لشکر دشمن). راوی، در بازنمایی کنشگران اجتماعی –که سه دسته از شخصیت های شعر (آرش، ایرانیان و تورانیان) هستند- رویکرد دوگانه غیرانسان نمایی و انسان نمایی و فروعات این دو رویکرد را به کار گرفته است تا نسبت هایی از قبول و طرد را مبتنی بر مشروعیت و عدم مشروعیت طرح کند. در این میان، قبول و مشروعیت آرش و لشکر ایرانیان، به عنوان فرهنگ «خود» و با دو روش غیرانسان نمایی و انسان نمایی و فروعات این دو انتخاب، اعم از مشخص سازی، تمایزگذاری، نام دهی، مقوله بندی، ارزش گذاری مثبت و طبقه بندی، بازنمایی شده است. در مقابل، طرد و عدم مشروعیت لشکر دشمن به عنوان فرهنگ «غیر و بیگانه» با رویکرد طبقه بندی و ارزش گذاری منفی بازنمایی شده است.
Impact of Positive Psychology-Based Instruction on EFL Learners’ Perceived Use of Anxiety Reducing Strategies(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۲, Issue ۴۹, Summer ۲۰۲۴
61-78
حوزههای تخصصی:
This study intended to unveil the impact of incorporation of positive psychology theory into English instructions on the preference for anxiety-reducing strategies among Iranian EFL learners. The participants consisted of 60 EFL learners, from Safir Institute, Tehran, Iran, at the intermediate level, who were selected out of 90 EFL learners selected on convenience sampling basis. The 60 learners selected on the basis of their scores from an Oxford Placement Test (OPT), given to the 90 learners, were split into two equal 30-member groups. Both groups were given the language anxiety reducing strategies (LARS) questionnaire as pretest. Then, positive psychology-based instructions were provided to the experimental group drawing on five types of positive psychology-based instruction techniques for 20 sessions. These five instruction techniques included gratitude, optimistic intervention, positive affirmations, savouring, and strength-building measures. The control group received no intervention concerning positive psychology, and learners followed the conventional syllabus of the language school. After the treatment, the two groups took the LARS questionnaire as post-test. The results of ANCOVA indicated that teaching positive psychology techniques significantly increased anxiety-reducing strategies preference among Iranian EFL learners.
بررسی زباهنگ دل نگرانی برای دیگری در ایرانیان: از هیچ دلی تا فرادلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۱
41 - 75
حوزههای تخصصی:
برقراری تعامل اجتماعی، بخش جدایی ناپذیر زندگی است و انسان ها، برای درک احساسات و عواطف یک دیگر به شیوه ای متفاوت ابراز نگرانی می کنند. درحالی که برخی نسبت به دغدغه مندی های شخص مقابل خود بی تفاوت هستند، برخی دیگر تنها همزبانی می کنند و در سطحی بالاتر برخی تمایل دارند خود را جای دیگری گذاشته و برای او گام هایی بردارند. در پژوهش کیفی حاضر، نگارندگان به بررسی 448 پاره گفتار به دست آمده از 30 فیلم و سریال با ژانر اجتماعی و 211 پاره گفتار جمع آوری شده از مکالمات افراد (با بازه سنی 18 تا 69 سال) در مکان های عمومی، خصوصی (رسمی/غیررسمی) و فضای مجازی مربوط به زباهنگ «دل نگرانی نسبت به دیگری» پرداخته و آنان را در چهار سطح هیچ دلی، برون دلی، درون دلی و فرادلی براساس الگوی مفهومی تحلیلی زباهنگ مورد مداقه قرار دادند. نتایج نشان داد افراد با اهداف متفاوتی مانند دلسوزی، نصیحت، سلب مسئولیت و تبرئه خود، تغییر در تصمیم، شماتت، فداکاری، گلایه و موارد مشابه از این زباهنگ استفاده می کنند. افزون براین، این زباهنگ تأییدی بر فرهنگ های تعارف، جمع گرایی، هلویی، اغراق افزوده و غیرمستقیم گویی ایرانیان است که افراد نسبت به آن در مرحله درون آگاهی قرار دارند. همچنین، یافته ها نشان می دهند امروزه میزان دل نگرانی افراد بیشتر به سمت هیچ دلی و برون دلی پیش رفته که این امر نمایانگر متمایل شدن آنان از جمع گرایی به سمت فردگرایی است. بنابراین، واکاوی این زباهنگ به شناسایی بیشتر سطوح درون دلی و فرادلی در قالب عبارت های زبانی کمک بسیاری می کند و راه را برای به فرهنگی و شناسایی ژن های معیوب در جامعه هموار می سازد.
La traduction des métaphores politiques dans le discours diplomatique des hommes d’états iraniens durant la période de pré-PAGC et post-PAGC(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره ۱۵ مرداد و شهریور ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۸۱)
301 - 333
حوزههای تخصصی:
Cet article s’interroge sur la traduction des métaphores politiques dans le discours diplomatique des hommes d’Etat iraniens au cours des deux périodes qui précédent et suivent le PAGC. En optant le modèle de la traduction des métaphores proposées par Hagström, cette étude vise à découvrir les méthodes et les stratégies de traduction que les traducteurs utilisent lorsqu’ils sont confrontés à des métaphores politiques venant des cartes conceptuelles éloignées.
Il en ressort que pour les sphères sociolinguistiques éloignées (Iran vs pays occidentaux) tout un large éventail des stratégies est utilisé afin de restituer les allusions métaphoriques. En outre, il paraît que les stratégies de la traduction des métaphores politiques sont plus variées dans la période de Pré-PAGC, alors que durant la période de Post-PAGC les stratégies sont moins variées et elles se contentent de restituer une traduction littérale (reprise de la même métaphore de la culture source et sa restitution dans la langue-culture cible), réclamant ainsi une lecture plus active de la part des destinataires
تَکوک (ریتون) در شاهنامه؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مصرع از شاهنامه، «یکی بورِ ترکی چو گوری به تن» در اواخر پادشاهی بهرام پسرِ اورمَزدِ (Urmazd) ساسانی از جامِ مَیِ بزرگی سخن رفته است که نام آن به صورت های «بورِ ترکی» bur-e torki، «پور ترکی» pur-e torki و «تورِ ترکی» tur-e torki تصحیف شده اند. در این جستار نشان داده شده است که در پشتِ این صورت های تصحیف شده، واژه دشوارِ تَکوک takuk (Pah. takōk; Av. gaō-dana)، به معنی «ریتون» (rhyton)، جامِ باده به اشکالِ حیواناتی چون اسب و شیر و جز آنها، به کار رفته است که کاتبان آن را نشناخته و به صورت های بالا ساده کرده اند. در این جستار به جای این صورت های تصحیف شده، سه فرض پیشنهاد شده است: «بُورْ تکوکی» bur (bōr?)-takuki (تکوکی به شکل اسبِ بور)، «زَرْ تکوکی» zar-takuki (تکوکی زرّین) و «پُرْ تکوکی» por-takuki (تکوکی پر از مَی) که فرض سوم محتمل تر است.
مؤلفه های معناشناختی مفهوم «نوستالژی» در فرهنگ کلامی ایرانیان و روس ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوستالژی پدیده ای نو در زبان شناسی به حساب می آید و از همین روی بسیاری موارد معناشناختی و ساختار زبانی آن هنوز برای زبان شناسان ناشناخته و مبهم است. آنچه روشن است «نوستالژی» بر پایه بار معنایی عاطفی و احساسی انسان نسبت به گذشته شکل می گیرد و به سبب همین بار معناییِ احساسی آن را می توان در ادب فارسی در قالب عرفان و صوفی گری جستجو کرد. جایگاه نوستالژی در روح و جان، دل و قلب انسان است. برابرهای نوستالژی در هر دو زبان فارسی (حسرت و دلتنگی) و روسی (тоска) نمی توانند بطور یکسان مفهوم نوستالژی را منتقل کنند. بنابراین از ابزار تکمیلی بیشتری از طریق وابسته های زبانی و متن برای رساندن این مفهوم استفاده می شود. به نظر می رسد برابرهای زبانی در زبان فارسی از تنوع واژگانی گسترده ای برخوردار است. در فرهنگ کلامی روسی، واژه тоска از دربرگیری گسترده تر معنایی نوستالژی نسبت به «حسرت» در فرهنگ کلامی ایرانیان برخوردار است. مفهوم «دلتنگی برای میهن» در زبان فارسی به کمک ترکیب های «غم غربت» و یا «غم دوری از وطن» بیان می شود. در زبان روسی از گسترنده های فرعی чужая страна (کشور غریب / غربت) و یا чужбина (غربت) برای رساندن این مفهوم استفاده می شود. در پژوهش حاضر از روش تحقیق کتابخانه ای و زبان شناسی توصیفی مقایسه ای بهره گرفته شده است. نتیجه و نوآوری پژوهش حاضر از یک سو به مشخص کردن مؤلفه های معنایی دربرگیرنده نوستالژی مربوط می شود و از سوی دیگر، طبقه بندی فرمول های زبانی نوستالژی را در دو زبان مورد مقایسه مد نظر دارد.
نقش خودکارآمدی نگارش و استراتژی نگارش در عملکرد نگارشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره ۱۵ بهمن و اسفند ۱۴۰۳ شماره ۶ (پیاپی ۸۴)
405 - 436
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه بین خودکارآمدی نگارش و استراتژی در عملکرد نگارشی است. بدین منظور، 110 شرکت کننده دو پرسش نامه، شامل پرسش نامه خودکارآمدی نگارش و پرسش نامه استراتژی نگارش را تکمیل کردند و دو نگارش استدلالی و روایی منتخب از بخش نگارش آزمون تافل را نوشتند. برای تحلیل داده ها، از ضریب هم بستگی و تحلیل رگرسیون خطی چندگانه استفاده شد. یافته ها نشان داد که هیچ رابطه معناداری بین خودکارآمدی نگارش و استفاده از استراتژی نگارش وجود نداشت. رابطه معناداری بین خودکارآمدی نگارش و موفقیت در نگارش پیدا شد. همچنین، رابطه منفی بین استراتژی نگارش و عملکرد نگارشی دیده شد. نتایج رگرسیون نشان داد که تنها خودکارآمدی نگارش عملکرد نگارشی را پیش بینی کرد. نتایج این پژوهش می تواند به معلمان زبان کمک کند تا عملکرد نگارش زبان آموزانشان را بهبود بخشند.
سرنام پنداری و ریشه شناسی شاعرانه (معرفی و توصیف دو هنرسازه تازه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درباره انواع هنرسازه ها در آثار ادبی گوناگون نوشته های بسیاری به چاپ رسیده است، اما ازآنجاکه هنر و هنرسازه ها را نمی توان محدود کرد، پژوهشگر ادبی هنوز هم می تواند انواع دیگری از این ابزارها را کشف و توصیف کند. نگارندگان در این نوشتار کوشیده اند به دو هنرسازه بپردازند که ظاهرا تاکنون توجه ادب پژوهان را به خود جلب نکرده اند. این دو ابزار عبارت اند از سَرنام پنداری و ریشه شناسی شاعرانه. در سرنام پنداری (تسامحا سرواژه پنداری)، شاعر/ نویسنده می کوشد هر یک از واج ها یا تک نگاره های یک واژه را واج یا تک نگاره آغازینِ واژه ای دیگر بپندارد و با این کار واژه بسیط را سرنام تلقی کند. درواقع با این حسن تعلیل، به صورتی هنری معانی دیگری به معنای اصلی واژه افزوده می شود که در ساختمان و ریشه آن واژه وجود ندارد. در ریشه شناسی شاعرانه (هنجارگریزی ریشه شناختی)، شاعر/ نویسنده برای واژه ریشه ای می سازد تا معنای موردنظر خود را بدان واژه تحمیل کند. برخلاف ریشه شناسی عامیانه، ریشه شناسی شاعرانه کاملا آگاهانه است. اطلاعات این مقاله به روش کتابخانه ای گردآوری شده و روش تحقیق نگارندگان توصیفی تحلیلی است.
بررسی جایگاه و مقوله نحوی وجه نمای «چِمان» در کُردی کلهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجهیت در زبان های مختلف به کمک مقوله های دستوری متفاوت ازجمله صفات وجهی، قیود وجهی، افعال کمکی وجهی و افعال واژگانی وجهی بیان می شود. در این پژوهش توصیفی- تحلیلی، از رویکرد شاخص بنیاد چینکوئه (2004) استفاده شده است تا ماهیت عنصر «چِمان» و به طور خاص مقوله و جایگاه نحوی آن در کردی کلهری مشخص گردد. از شمّ زبانی یکی از نویسندگان که گویشور کردی کلهری است در ارائه و تحلیل داده ها استفاده شده است. با استناد به شواهدی مانند «اختیاری بودن حضور این عنصر در جمله»، «نپذیرفتن پیشوند نفی»، «به کار نرفتن آن با وجه التزامی» و «قرارگرفتن بعد از قیدهای ارزیابی» نشان داده شد که عنصر مذکور به مقوله دستوریِ قید تعلق دارد و با قائل شدن به وجود فرافکن وجه معرفتی بر فراز گروه زمان در این زبان، به این نتیجه رسیدیم که جایگاه نحوی این عنصر به مثابه قید وجهی، شاخص فرافکن وجه معرفتی است. همچنین مشاهده شد که رویکرد شاخص بنیاد چینکوئه کفایت لازم را برای توصیف و تبیین ماهیت و رفتار «چمان» در این گونه زبانی دارد.
زبان و مراقبت: بررسی کیفی ادراکی زبان آموزان ایرانی بر اساس نظریه مراقبت نادینگز و لوگ استروپ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۶
47 - 71
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مطالعه کیفی، بررسی روابط میان معلمان و زبان آموزان بر اساس نظریه مراقبت نادینگز (1988) و لوگ استروپ (1997) است. در این پژوهش، مفهوم مراقبت با جنبه های زبان شناختی چون تعامل زبانی و انتقال معنایی بررسی شده است، که از طریق آن ها رابطه مراقبتی میان معلم و دانش آموز ایجاد می شود. برای جمع آوری داده ها، با ده زبان آموز در مدارس مصاحبه انجام شد. سپس داده ها با استفاده از مراحل کدگذاری نظریه داده بنیاد[1] (کربین و استراس[2]، 1990) و نرم افزار مکس کیودا نسخه 24 تحلیل گردید. در این تحقیق، 22 کد فرعی و چهار کد اصلی شناسایی شد و مدل نظری جدیدی برای رابطه مراقبتی معلم-دانش آموز ارائه گردید. مقوله های اصلی این رابطه شامل ارتباط و تعامل، شیوه های آموزشی، درک و حمایت، و ویژگی های فردی معلمان بود. همچنین، مقوله های فرعی شامل احترام، رابطه متقابل، توجه فردی، گوش دادن با حوصله به دانش آموزان، گفت وگو با دانش آموزان، سواد رابطه ای، شجاعت معلم در آغاز ارتباط مراقبتی، صداقت، دلسوزی، تشویق، جذب کامل، جابجایی انگیزشی، حمایت احساسی، ارتباط بر پایه اعتماد، محیط حمایتی، استفاده از روش های آموزشی مناسب، در دسترس بودن معلم، تعامل دانش آموزان، انتظارات واقع گرایانه از دانش آموزان، پاسخ دهی، و ایجاد سرگرمی و طنز بودند. این تحقیق درنهایت نشان می دهد که چگونه ویژگی های روانشناسی زبان و زبانشناسی کاربردی می توانند نقش مهمی در درک و تقویت ارتباطات آموزشی داشته باشند. یافته های این مطالعه با توجه به دیدگاه روانشناسی به چندین پیامد آموزشی برای سیاست گذاران آموزشی، معلمان و زبان آموزان اشاره دارد تا مفهوم «مراقبت» را بهتر بشناسند و به کارگیرند و این امر به رشد حرفه ای معلمان و بهبود آموزشی دانش آموزان کمک خواهد کرد.
بررسی دستگاه و صرف فعل در گویش بوالخیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مرکز دهستان بوالخیرِ بخش دلوار از شهرستان تنگستانِ استان بوشهر، روستای بوالخیر است. بوالخیری، گونه ای از گویش تنگستانی (تنگسیری) است. برای تشکیل پیکره زبانی این پژوهش، از مصاحبه با گویشوران، ضبط گفتار و آوانگاری داده های صوتی استفاده شده و روش این پژوهش، ترکیبی از روش های میدانی و توصیفی– تحلیلی با ابزاری کتابخانه ای است. داده ها با همین روش ها و با کمک الفبای آوانگاری بین المللی (I.P.A) جمع آوری، واکاوی و توصیف شده اند. در پژوهش حاضر، تجزیه ساختاری و استخراج ویژگی ها و ساختمان افعال، جایگاه تکیه و صرف افعال در وجه، باب و زمان های مختلف در بوالخیری، واکاوی شده است. براساس یافته ها، فعل در این گویش دارای دو ماده گذشته یا حال و وجوه امری، التزامی یا اخباری است. از ویژگی های مهم این گویش، می توان به حالت ارگتیو فاعلِ افعال ماضی متعدی اشاره کرد. این حالت در بوالخیری، به صورت کنایی گسسته است. در این گویش، صرف افعال معلوم و مجهول در زمان های حال و گذشته است و ساختار خاص افعال آینده فارسی معیار وجود ندارد و همان فعل مضارع اخباری برای بیان فعل مستقبل به کار می رود. تکیه در اغلب افعالِ مثبت و منفیِ این گویش، بر هجای اول است.
توانش بین فرهنگی دانشجویان بین المللی تحلیل کیفی محتوای کتاب فرهنگ برای یادگیرندگان زبان فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارتباط میان زبان و فرهنگ نه تنها از موضوعات اصلی محققان حوزه آموزش زبان است، بلکه از موضوعات مورد توجه در مطالعات حوزه بین المللی سازی آموزش عالی به منظور کاهش چالش های فرهنگی دانشجویان بین المللی در کشور مقصد به شمار می رود. هدف از انجام پژوهش کیفی حاضر، تحلیل کتاب آموزشی فرهنگ به یادگیرندگان سطح مقدماتی زبان فرانسه از دیدگاه توانش بین فرهنگی با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی است. کتاب به آموزش فرهنگ فرانسه و فرانکوفونی با هدف ارتقای سازگاری دانشجویان خارجی در کشور فرانسه اختصاص دارد. براساس یافته ها، کتاب با تمرکز بر «فرهنگ اختصاصی کشور هدف»، حول دو حوزه اصلی فرهنگ عام فرانسه و فرهنگ روزمره فرانسویان، نقش مؤثری در ارتقای «دانش فرهنگی» دانشجویان خارجی درباره کشور فرانسه ایفا می کند. کتاب اگرچه با ایجاد فضایی برای تحلیل و تفسیر «فرهنگ فرانسه»، آگاهی از « فرهنگ خودی» و امکان مقایسه با «فرهنگ دیگری» و همچنین پردازش دانش کسب شده به تقویت «دانش و مهارت بین فرهنگی» دانشجویان کمک می کند، اما به دلیل اختصاص بخش قابل توجه کتاب به فرهنگ اختصاصی فرانسه، نیازمند بازبینی و توجه به فرهنگ های دیگر به منظورایجاد فضایی چندفرهنگی برای ارتقای مؤثر «نگرش بین فرهنگی» و «آگاهی فرهنگی انتقادی» دانشجویان بین المللی است. نتیجه نهایی نشان می دهد تقویت دیدگاه بین فرهنگی «مؤلفان» در تدوین کتاب برای دانشجویان خارجی و ایفای نقش مؤثر «مدرسان» در تقویت تعاملات بین فرهنگی در کلاس از عوامل اصلی در افزایش یادگیری مؤثر و بروز کنش بین فرهنگی مناسب توسط دانشجویان در موقعیت واقعی است.
افعال کنشی و انواع آن در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دستور نقش و ارجاع افعال زبان را منطبق با وضعیتهای امر به چهار دسته شامل ایستا، کنشی، پایا و لحظه ای تقسیم می کند.طبقه افعال کنشی خود به زیر طبقاتی مانند مصرفی،اجرایی، تولیدی و غیره در این دستور تقسیم می شوند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی مطابقت طبقه بندی افعال کنشی ارائه شده توسط ون ولین (2005) با افعال کنشی در زبان فارسی است..جهت نیل به این هدف، چارچوب نظری ون ولین (2005) برای تحلیل داده ها مورد استفاده قرار گرفت به این معنی که 98 فعل کنشی از مکالمات روزمره، تارنما های اینترنتی و کتب زبان فارسی استخراج گردید و در دسته بندی افعال ارائه شده توسط ون ولین قرار گرفت. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که طبقه بندی افعال کنشی در زبان فارسی کاملا مطابق با دسته بندی ون ولین نبوده، چنان که دسته جدیدی از افعال به نام افعال حسی به طبقه بندی از پیش موجود اضافه شد و در ساخت ظرفیتی طبقات حرکتی، حرکت در حال سکون، اجرایی و استفاده یا کاربرد تغییراتی ایجاد شد.