فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۹۰۱ تا ۹٬۹۲۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
فعل «خواستن» در زبان فارسی دارای ماهیتی دوگانه است، به گونه ای که می تواند هم زمان به عنوان فعل کمکی و فعل واژگانی به کار رود. «خواستن» در مقام فعل واژگانی مبین معانی مختلفی است که در قالب ساختارهای متفاوتی نیز بیان می شود. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر بحث و بررسی ابعاد نحوی و معنایی این فعل در ساخت های مختلف است. نگارندگان معتقدند که دستور نقش و ارجاع با رویکردی که به مطالعه ساخت های مرکب دارد، می تواند از عهده توصیف همه جانبه ساخت های مورد نظر بر آید. در این دستور ساخت های مرکب براساس «سلسله مراتب میان بندی» تبیین می شوند. سلسله مراتب مذکور خود متشکل از دو پیوستار نحوی و معنایی است. در بُعد نحوی روابط الحاق پیوند مد نظر هستند و در پیوستار معنایی نوع روابط معنایی براساس محمول اصلی مطرح است. در همین راستا تلاش شد که انواع کاربردهای فعل «خواستن» براساس سلسله مراتب توصیف شوند و از این رهیافت نیز مفروضات دستور نقش و ارجاع بر مبنای یافته های پژوهش آزموده شوند. برخی یافته ها حاکی از آن است که فعل «خواستن» به جهت معنایی در زمره محمول های روان کنش، سببی امری و نگرش گزاره ای جای می گیرد و در بُعد نحوی نیز در قالب هم وابستگی مرکزی و ناهم پایگی مرکزی بروز می یابد. گفتنی است داده های پژوهش حاضر برگرفته از پیکره همشهری 2 هستند.
بازنمایی وجه فعلی در مقدمه شاهنامه ابومنصوری: مقایسه رویکردی سنتی و نظریه نقشگرا در باب وجه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۵
65 - 94
حوزههای تخصصی:
وجه در مفهوم کلی، شیوه و نقطه نظر گوینده در بیان مفهوم جمله بوده و مبین چگونگی بیان وقوع یا عدم وقوع فعل و داشتن یا نداشتن حالتی از منظر وی است. در زبان های دنیا ابزارهایی برای بیان وجه وجود دارند که شامل وجه فعلی، فعل های وجهی، قیدها و صفت های وجهی هستند. در میان ابزارهای بیان وجه، وجه فعلی از اهمیت ویژه ای برخوردار است، زیرا در بیان مفهوم گزاره بار عمده بر دوش فعل اصلی جمله است. در مقاله حاضر، چگونگی بازنمایی وجه فعلی در مقدمه شاهنامه ابومنصوری ذیل آرا و بخش بندی ناتل خانلری (1353) و مبانی نظری دستور نقشگرای هلیدی بررسی و مقایسه شد. این بررسی نشان داد که علیرغم تمایز در دو نگرش مذکور، وجه فعلی در هر دو رویکرد از طریق گروه فعلی (بن ماضی و مضارع و عناصر تصریفی منضم به فعل) بازنمایی می گردد. همچنین تفاوت های این دو رویکرد در مقوله بازنمایی وجه در زبان فارسی، از جمله عدم تطابق در زیر مجموعه وجه غیراخباری بیان شد.
بازنمایی فرهنگی-زبانی قوم کُرد از منظر نشانه شناسی فرهنگی: مطالعۀ موردی سریال تلویزیونی «نون خ»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیدهساخت معنا چیزی نیست که در خلأ رخ دهد، بلکه گویشوران زبان های مختلف با ساخت معنا و رمزگذاری کلمات زبان همواره با مخاطبین خود ارتباط برقرار می کنند و مخاطبین نیز بر اساس معنایی که از واژگان دریافت می کنند آن ها را رمزگشایی می کنند. نگارندگان قصد دارند تا با بررسی رمزگان زبان کُردی به کار رفته در سریال تلویزیونی «نون.خ» به بازنمایی کُردها با استفاده از نظرات کاربران فضاهای مجازی از منظر بازیگر نقش اول سریال با نام نورالدین خانزاده که وانمود می کند فردی کُردزبان است، با لهجه فارسی کردستانی صحبت می کند و نیز خانواده وی که به فارسی کرمانشاهی صحبت می کنند پرداخته و نشان دهند که در این سریال تصویر کُردها چگونه به نمایش درآمده است. داده ها از نظرات کاربران در فضای مجازی گردآوری و از منظر نشانه شناسی فرهنگی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته اند. یافته ها نشان داد که زبان بازیگر نقش اول این سریال و خانواده وی، بازنمایی واقعی زبان مردمان مناطق کُردنشین نبوده، بلکه لهجه هایی ساختگی اند که بازیگران سریال آن را به کار می بردند. همچنین در بازنمایی پوشاک نیز طراحی مناسبی از لباس کرد ارائه نشده است و نجابت زن کُرد که در قالب فردی زمخت و مردانه وار به تصویر کشیده شده است نیز به خوبی نمایش داده نشده است.
ساختار و کارکرد پرسش در گفتمان بازجویی (مطالعۀ موردی شهرستان دورود)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و گویش های غرب ایران سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۴
95 - 115
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر تلاشی برای واکاوی ابعاد مختلف ساختاری، معنایی و کاربردشناختی «پرسش» در گفتمان محکمه است. سؤال های اساسی که دراین خصوص می توان مطرح کرد، عبارت اند از: بازجو از چه صورت های پرسشی در گفتمان استفاده می کند؟ چه معیارهای کاربردشناختی انتخاب یک صورت پرسشی را بر دیگری برتری می دهند؟ داده های پژوهش پیشِ رو برگرفته از جلسه های دادرسی و بازپرسی از شاهد در شعبه های کیفری و حقوقی دادگاه و دادسرای شهرستان دورود است. برای تحلیل داده ها از تلفیق رویکرد های کمّی و کیفی استفاده نموده ایم. در بُعد کمّی، انواع صورت های پرسشی را محاسبه کرده ایم؛ در بُعد کیفی نیز انواع راهبردهای کاربردشناختی در نظر گرفته شده است و دراین باره به طور عمده از آراء و روش شناسی وودبری (1984) و گیبنز (2003) بهره برده ایم. یافته ها نشان می دهد که بازجو (اعم از دادیار، بازپرس و قاضی) از گونه های مختلف پرسش ها همانند اطلاعی گسترده و محدود، اخباری، تأییدی، بله/خیر، بله/خیر منفی و انتخابی در تعامل خود با مخاطب استفاده می کند. هریک از پرسش ها می توانند به طور مشخص اشخاص و هویت آن ها را موردپرسش قرار دهند و به این اعتبار در دسته راهبردهای شخص هدف جای بگیرند یا آنکه گفته ها و گزاره های مطرح شده را به چالش کشند و در این صورت ایده هدف نامیده شوند. نتایج بررسی داده ها بیانگر آن است که طیف گسترده ای از راهبردهای کاربردشناختی مانند بازساخت، تکرار، تقابل، پیش انگاره، تحریف وجهیت در گفتمان محکمه استفاده می شوند.
کشش جبرانی در ترکی آذربایجانی در چارچوب تسلسل گرایی هماهنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشش جبرانی فرایندی دوبخشی است که در بخش اول آن عنصری حذف و در بخش دوم عنصر دیگری کشیده می شود. ارائه تحلیل یکپارچه از دو بخش این فرایند برای نظریه های واج شناسی مهم است. این پژوهش فرایند کشش جبرانی را در زبان ترکی آذربایجانی گویش اردبیلی در چارچوب تسلسل گرایی هماهنگ که یکی از رویکردهای نظریه بهینگی است توصیف و تبیین می کند. معرفی و رتبه بندی محدودیت های دخیل در آن و ارزیابی کفایت رویکرد مذکور در تبیین این فرایند، از اهداف دیگر این پژوهش است. روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی است و داده های مورد نیاز به روش میدانی و از طریق مصاحبه با30 گویشور گردآوری و با استفاده از آزمون خی2 تحلیل می شوند. بر اساس یافته های پژوهش، بین فراوانی مشاهده شده و موردانتظار در رابطه با کشش و عدم کشش واکه بعد از حذف همخوان غلت، تفاوت معنادار وجود دارد. داده های تحقیق در چارچوب تسلسل گرایی هماهنگ در قالب تعامل محدودیت ها و ترسیم تابلوی بهینگی بررسی شد. تحلیل داده ها نشان داد که در این گویش، همخوان های غلت/j/ و/w/ از جایگاه پایانه و آغازه هجا بعد از واکه های/ø, y, o/ حذف می شوند، با این تفاوت که حذف از جایگاه پایانه هجا بر خلاف آغازه، منجر به کشش واکه پیشین می شود. فعال بودن محدودیت glideCOND باعث حذف همخوان های غلت و فعال بودن محدودیت WBP باعث وقوع کشش جبرانی می شود. رتبه بندی محدودیت های دخیل در این فرایند به شکل زیر است:
WBP, *FLOAT >> MAX[µ] , glideCOND >> MAX, *μ/C >> DEP-L[µ], *SHARE
ابعاد معنایی «انداختن» و «بریدن» با رویکردی درزمانی: چندمعنایی، هم نامی یا هم معنایی بافت مقید؟
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر پژوهشی معنی شناختی از نوع درزمانی است که در آن نگارندگان به بررسی معانی دو فعل «انداخت/انداز » و «بُرید/بُر » می پردازند. برای چنین بررسی ای، معانی افعال یادشده در دوره های باستان و میانه زبان های ایرانی و سپس، در متون نظم و نثر فارسی دوره اسلامی و در نهایت، در فارسی معاصر ذکر شده و به منظور مقایسه، مورد تعمق قرار گرفته است. ضرورت انجام چنین مطالعه ای گشودن راهی برای تصمیم گیری در مورد چندمعنی بودن فعل های مورد بررسی، وجود هم نامی، یا هم معنایی بافت مقید میان آن ها براساس مستندات تاریخی و شواهد ریشه شناختی است. بنابراین، افزون بر ذکر شواهد ریشه شناختی و مستندات تاریخی برای بررسی معنایی این فعل ها، به ذکر معیارهای تشخیص چندمعنایی از هم نامی نیز خواهیم پرداخت و در انتها خواهیم دید که قائل شدن به همنامی در مورد این افعال منتفی است؛ همچنان که قائل شدن به هم معنایی بافت مقید میان هر فعل و معانی آن نیز درست نیست و هر یک از این دو فعل را باید فعلی چندمعنی در نظر گرفت.
نقش بازخورد زبانشناختی و غیر مستقیم در جنبه های گفتمانی متون استدلالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی بازخورد غیرمستقیم و زبانشناختی بر اشتباهات زبان آموزان در متون استدلالی انجام شده است. جنبه های گفتمان عبارتند از: پیوستگی، سازمان یافتگی، انسجام، اتحاد معنایی و فراگفتمان. شش کلاس آماده انتخاب شدند که دو کلاس بازخورد اصلاحی غیرمستقیم دریافت کردند، دوکلاس دیگر تحت پوشش اصلاح زبانشناختی قرار گرفتند و دو کلاس دیگر به عنوان گروه کنترل هیچ بازخوردی دریافت نکردند. پیش آزمون و پس آزمون نوشتار استدلالی تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که اختلاف معنی داری بین بازخورد های غیرمستقیم و زبانشناختی در مورد سازماندهی متنی وجود نداشت اما در تمام مقایسه های دیگر بازخورد غیرمستقیم مؤثرتر از بازخورد زبانشناختی بود و هر دو در مقایسه با گروه کنترل بهتر بودند. همچنین نتایج بیانگر این بود که در کل، معلمان نسبت به بازخورد اصلاحی غیرمستقیم در مقایسه با بازخورد زبانشناختی در پاسخگویی به مشکلات گفتمانی زبان آموزان بیشتر تمایل دارند. معلمان به جای ارائه اصلاحات و پیشنهادات، نظرات بیشتری برای شناسایی مشکلات ارائه کردند.
Feuerstein’s Theory and Pedagogy: Epitomizing Mediated Learning Experience in Teaching Grammar(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۱, Issue ۴۶, Autumn ۲۰۲۳
113 - 124
حوزههای تخصصی:
Mediate Learning Experience (MLE) posits that the quality and amount of mediated learning interactions undergone by a learner affects both his cognitive and psychological development and his functioning as an autonomous and independent learner. This study attempts to implement MLE theory in pedagogy by designing an MLE-based grammar lesson plan in respect of present continuous through operationalizing and activating MLE parameters in a grammar class. Through the application of MLE in pedagogy, not only do the teachers take on new roles like mediating lifelong learning and mentoring fellow teachers but also the learners experience innovative functions such as developing heuristics for solving problems and autonomous learning and thinking essential to the late modern knowledge-based era. Through the application of MLE in pedagogy, not only do the teachers take on new roles like mediating lifelong learning and mentoring fellow teachers but also the learners experience innovative functions such as developing heuristics for solving problems and autonomous learning and thinking essential to the late modern knowledge-based era.
Impact of Self-Regulation Training and Instruction on EFL Learners’ Short-Term and Long-Term Retention of English Vocabularies in Online Classes(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۱, Issue ۴۷, ۲۰۲۳
87 - 95
حوزههای تخصصی:
This study aimed to investigate the impact of self-regulation training and instruction on EFL learners’ short-term andlong-term retention of English vocabulary in online classes. The design of the present study was a quasi-experimental pre-test post-test control group design. The participants of this study included 60 Iranian maleintermediate EFL learners chosen from among 68 learners studying English at a private language institute inKerman, Iran based on their PET scores. The original sample was selected through convenience sampling. Theparticipants’ ages ranged from 17 to 30. The following instruments were used in this study: a Preliminary EnglishTest (PET) and two researcher-made vocabulary tests. To analyze the data, the Kolmogorov-Smirnov test,Descriptive statistics and Repeated Measures ANOVA were used and according to the results of data analysis, self-regulation training and instruction had a significant effect on EFL learners’ short-term and long-term retention ofEnglish vocabularies in online classes. The findings have some implications for EFL teachers, EFL learners, andcurriculum planners.
بررسی چند معنایی فعل «بستن» بر اساس طرحواره های تصویری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۹
107 - 140
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر کوششی است برای تحلیل چندمعنایی فعل «بستن» با بهره گیری از ابزار نظری مطرح در معنی شناسی شناختی. معانی فعل «بستن» به روش کتابخانه ای از فرهنگ های سخن، دهخدا، فرهنگ فارسی صدری افشار، فرهنگ فارسی گفتاری و البته، فرهنگ ریشه شناختی زبان فارسی گردآوری و با هم مقایسه شد. در پژوهش حاضر، از روش تحلیل کیفی برای توصیف معانی و تعیین چگونگی ارتباط معانی یادشده استفاده شده است. به این منظور، ابزار نظریِ طرحواره های تصویری در چارچوب معنی شناسی شناختی و به طور خاص، مدل پیشنهادی جانسون و شرح و بسط آن از سوی ایوانز و گرین و ایوانز به کار گرفته شده است. تحلیل معانی طرحواره ای فعل «بستن» نشان می دهد که از میان 24 معنی، 11 مورد طرحواره نیرو داریم که به طور خاص ایجاد مانع با ماهیتی فیزیکی یا انتزاعی را نشان می دهند و 18 مورد طرحواره پیوند با ماهیت فیزیکی یا انتزاعی در تحقق معنایی فعل «بستن» داریم. در یک مورد نیز، افزون بر طرحواره پیوند، امکان قائل شدن به طرحواره انشعاب وجود داشت. این در حالی است که ملاحظات ریشه شناختی نشان می دهند فعل «بستن» از یک ریشه واحد مشتق شده و به صورت کنونی خود درآمده است و آن، band در فارسی باستان و اوستایی و bandh در سنسکریت بوده است. این امر وجود طرحواره های متفاوت غیرمرتبط را مجاز نمی دارد. علت آن است که باتوجه به زمینه سازی طرحواره های تصویری برای تشکیل معانی به دلیل ماهیت پیش مفهومی آنها، در صورت نبود ارتباط بین عناصر پیش مفهومی، ارتباط میان معانی از دست می رود. در پژوهش حاضر استدلال می شود که طرحواره های متداعی با معانی، ارتباط میان معانی فعل «بستن» را چگونه نشان می دهند.
تحلیل ساختارهای گفتمان مدار در روایت بَردارکردن حسنک وزیر: پژوهشی ازمنظر انگاره شناختی-اجتماعی ون دایک (2007)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل گفتمان انتقادی با آشکارسازی لایه های زیرینِ پیام، بر درک افراد از مسائل فرهنگی-اجتماعی و سیاسی تأثیر می گذارد. پژوهشِ توصیفی-تحلیلی حاضر با واکاوی داستان بَردارکردن حسنک وزیر ازمنظر رویکرد شناختی-اجتماعی ون دایک (2007)، ارتباط کارکردی زبان، ایدئولوژی و روابط قدرت و سلطه در بافت سیاسی و اجتماعی زمان بیهقی را روشن می کند. نمونه گیری در این پژوهش، هدفمند و نمونه ها برگرفته از داستان حسنک وزیر برمبنای نمون برگ محقق ساخته است. تحلیل داده ها نشان داد که در این روایت، از راهبردهای سطوح معنایی مقوله بندی، قطبی سازی، مبالغه، تکذیب، ابهام، همدلی، فاصله و حسن تعبیر استفاده شده است. در سطح استدلال نیز مؤلفه های استناد، ارجاع، مقایسه و صراحت به کار برده شده اند. یافته ها مؤید آن است که بیهقی در این گفتمان که براساس تقابل گروه های قدرت شکل گرفته است به جامعه دوقطبی ما-آن ها اشاره دارد. همچنین مؤلفه های مقوله بندی، تکذیب و مبالغه بر مشخصه های خوب درون گروه (خودنمودی مثبت) و کنش های ناپسند اجتماعی برون گروه (دیگرنمودی منفی) تأکید دارند. سورهای مبهم، فضای تاریک جامعه زمان بیهقی (روابط درون گروه و برون گروه) را نشان می دهد. راهبرد حسن تعبیر نیز برای تلطیف کردن اوضاع نابسامان است و مؤید واقعیت جامعه خشن و شرایط بدِ زمان بیهقی است. در سطح سبکی، استعاره، مجاز و تقابل و در سطح نحوی جابه جایی ارکان جمله و وجهیت برای نشان دادن قطب بندی ما-آن ها به کار می روند.
تحلیل پیکره ای بر حرف اضافه «از» در کتب درسی پایه های اول تا ششم: رویکرد شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۴
31 - 53
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر، بررسی حرف اضافه «از» در کتاب های درسی است. چندمعنایی حرف اضافه موجب اشکالاتی در دریافت و درک بسیاری از دانش آموزان می شود. در این پژوهش از پیکره متنی کتب درسی فارسی، علوم، هدیه های آسمانی و مطالعات اجتماعی از پایه اول تا ششم ابتدایی بهره گرفته ایم. در تحلیل داده ها از رویکردهای پیش نمونه راش (Rosch) (1975) و چندمعنایی نظام مند تایلر و ایوانز (Tyler & Evans) (2003) در چارچوب معنی شناسی شناختی استفاده شده است. ابتدا جملات شاهد حاوی حرف اضافه «از» از پیکره جداسازی شدند. مجموعه معانی به دست آمده از مطالعه این زیرپیکره عبارتند از: «نوع»، «جزء کل»، «منشأ»، «زمان»، «قیاس»، «به وسیله، به کمک، با»، «درباره»، «جهت»، «حرکت»، «مجاز» و «متمّم». توزیع آماری معانی در کلّ زیرپیکره (دامنه عام) به معنی «جزء کل» تعلق دارد. معانی این حرف اضافه در میان درس ها و پایه های تحصیلی (دامنه خاص) یکسان به دست نیامد. در میان سه پایه اول تا سوم تحصیلی معنی «متمّم» و سه پایه چهارم تا ششم تحصیلی معنی «جزء کل» سرنمون شد. این یافته ها نشان داد که معنای سرنمون دروس فارسی و هدیه های آسمانی «مجاز» و دروس علوم و مطالعات اجتماعی «جزء کل» است.
ارجاع متقابل و مطابقه: دو سازوکار متفاوت در فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۵
213-234
حوزههای تخصصی:
در خصوص ارجاع متقابل در زبان فارسی، آراء مختلفی وجود دارد. برخی آن را مطابقه مفعولی در نظر گرفته اند (راسخ مهند 1384) و برخی از آن با عنوان نمایه سازی مفعول نام برده اند (بهرامی و رضایی1392). حتی در مطالعات صورت گرفته در سطح جهانی نیز مرز مشخصی میان مطابقه و ارجاع متقابل تعریف نشده است؛ برای مثال سیویرسکا (1999) هر دو را مطابقه و هسپلمث (2015) هر دو را نمایه سازی موضوع می نامد. طبق نظر مطرح در سیویرسکا (1999) در زبان های دارای مطابقه فاعلی و مفعولی، حتی نشانگرهای مطابقه فاعلی نیز مسیر دستوری شدگی خود را به طور کامل طی نمی کنند و واژه بست باقی می مانند. در این جا تلاش می شود تا با بررسی داده های فارسی نشان دهیم اولاً شناسه های فارسی وندند در نتیجه زبان فارسی دارای مطابقه فاعلی دستوری است و پی بست های ضمیری به کار ارجاع متقابل می آیند و ثانیاً ارجاع متقابل و مطابقه، دو سازوکار متفاوت در فارسی هستند؛ ارجاع متقابل، برخلاف مطابقه، اختیاری است و با انگیزه های گفتمانی صورت می گیرد و از اصول و محدودیت های نحوی ناظر بر مطابقه پیروی نمی کند. در مقابل، مطابقه رابطه ای است نحوی و تابع شرط نفوذناپذیری فاز (چامسکی، 2001). تأمین نشدن این محدودیت، موجب برهم خوردن رابطه مطابقه و بدساختی جمله می شود.
تبیین شناختی دو فعل «برین» و «سزیان» در گویش کردی کلهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، افعال «برین» /bǝrin/ و «سزیان»/sǝzyân/ را به عنوان افعال کنشی در گویش کردی کلهری براساس رویکرد معنا شناسی شناختی مورد مطالعه قرار می دهد. شیوه جمع آوری داده ها به روش کتابخانه ای-میدانی انجام گرفته است. داده های پژوهش عبارتند از آثار ادبی، اصطلاحات و ضرب المثل های کردی کلهری که از دو طریق مراجعه به منابع نوشتاری و نیز مصاحبه و ثبت و ضبط گفتار روزمره گویشوران اصیل کردی کلهری استخراج شده است. با بررسی داده ها برمبنای مفاهیم معنی شناسی شناختی، برای فعل «برین» 35 معنا و برای فعل «سزیان» 11 معنا شناسایی شد. روابط معنایی در ساختار این افعال مورد بررسی قرار گرفت، باهمایی افعال کنشی با اعضای بدن در هردو فعل کنشی کردی کلهری دیده شد. باهمایی این افعال با اجزاء ضروری اعم از اعضای بدن یا کلمات خاص گویش کردی کلهری در انتقال معانی افعال کنشی نقش عمده ای داشته است. فعل «برین» به نسبت فعل «سزیان» معانی بیشتری را به خود اختصاص داده است و بیشترین تعداد باهمایی با اندام واژه ها دارد، همچنین بیشترین تعداد باهمایی با اسم را دارد و تعداد اصطلاحات بیشتری را به خود اختصاص داده است.
Presenting a Profile of Online Teaching Adaptation among the Iranian EFL High School Teachers(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The forced transition to online instruction due to covid-19 pandemic brought about many changes and challenges. Therefore, evaluating these changes is of utmost importance. The study aimed to contribute to the existing literature by investigating the online adaptation of Iranian EFL high-school teachers. Purposive sampling was employed to approach the 20 teacher participants of the study. To this end, the researchers used semi-structured interviews to gather qualitative data concerning their perception towards of online instruction. The results of the study were promising. Although they reported many challenges and shortcomings, they believed those weaknesses motivated them to increase their digital literacy and integrate ICT into their approach. Moreover, teachers saw the pandemic as a forced opportunity and believed it was time to harness the power of ICT integration in post-pandemic education. Finally, all the study findings and possible implications are discussed, and suggestions are presented to prevent barriers to online instruction.
بررسی میزان کارآمدی رویکرد های زیرمجموعه انگاره بهینگی: تحلیلی مقابله ای – رده شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر، ارزیابی کارآمدی پنج رویکرد زیرمجموعه انگاره بهینگی شامل «انطباق ممیزه ای»، «پیوند ممیزه ای به همراه گسترش»، «مطابقه مکانی»، «تئوری گسترش» و «مطابقه با تناظر» در تحلیل پدیده هماهنگی ممیزه گردی درگونه های ترکی رزن و تبریز و همچنین بررسی تفاوت طبقه زبانی در صورت وجود تنوع رده شناختی و در نهایت بررسی میزان کارآمدی هر یک از رویکرد ها در صورت وجود تفاوت است. نتایج حاکی از آن است که به استثنای رویکرد های مطابقه مکانی و انطباق ممیزه ای، سه رویکرد دیگر در تبیین پدیده هماهنگی ممیزه گردی در گونه های مورد بحث بسیار کارآمد است و توانایی تبیین پدیده هماهنگی ممیزه گردی در هر سه رویکرد شمول یکسانی دارد. همچنین با وجود قرابت بسیاری که هر دو گونه در حوزه های نحوی، صرفی و... دارند، به لحاظ رده شناسی متفاوت هستند؛ بدین معنی که هر یک در فرآیند هماهنگی ممیزه گردی در طبقه زبانی مجزای فرضی A , B قرار می گیرند که به خوبی می توان آن ها را در تابلوهای تحلیلی بهینگی اثبات کرد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که علاوه بر دو رویکرد معرفی شده در ساسا (2009)، نظریه گسترش نیز در تبیین هماهنگی ممیزه گردی کاملاً موفق عمل می کند؛ این امر مؤید نوآوری پژوهش حاضر است.
مقایسه ی درک و کاربرد عبارات استعاری بدن مند کودکان دارای صرع وکودکان سالم (سه تا پنج سال) فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیماری صرع اختلالی عصب شناختی محسوب می شود، بررسی های شناختی در این زمینه می تواند روشن گر چگونگی این اختلال باشد. با بررسی های شناختی می توان چگونگی آسیب مغزی و تأثیر این آسیب ها در کنش های رفتاری بیماران را تشخیص داد. پژوهش حاضر به بررسی مقایسه ای بیست کودک سالم (3 تا 5 ساله) و بیست کودک دارای صرع (در همان سن) پرداخته است تا در این بررسی مقایسه ای، شناخت بهتری از این بیماری و دانش شناختی هر دو گروه در درک و کاربرد عبارات استعاری بدن مند حاصل شود. روش پژوهش حاضر توصیفی-آزمایشی است و بدون هیچ گونه دخل و تصرفی در متغیرها، صورت گرفته است. شیوه پژوهش حاضر برگرفته ازشیوه ی بیالکا- پیکال (2003) و شجاع رضوی (1395) است. یافته ها نشان داد که کودکان سالم در آزمون عبارات استعاری جاخالی بسیار خوب عمل کرده و با کسب امتیازات بالا و پاسخ های صحیح در تکمیل عبارات استعاری همکاری لازم را داشتند. در آزمون کارت های دوتایی نیز کودکان طبیعی با بالاترین امتیاز درک و کاربرد کامل عبارات استعاری بدن مند را در تمامی حواس کسب کرده اند. کودکان دارای صرع در پرکردن عبارات جاخالی با تفاوت اندکی از کودکان سالم به پرسش ها پاسخ گفتند. در مرحله آزمون کارت های دوتایی کودکان دارای صرع بیشترین پاسخ صحیح را در حواس بویایی و چشایی داشته اند و کمترین پاسخ صحیح را در حواس بینایی و لامسه به دست آوردند. همچنین، نتایج نشان داد که بیماری صرع در درک و کاربرد عبارات استعاری بدن مند کودکان تاثیر منفی داشته است. صرع می تواند دانش شناختی کودکان را تحت تاثیر قرار دهد.
پژوهشی در تعدّد موضوعی و محتوایی اسلوب معادله های کلیم کاشانی
منبع:
رخسار زبان سال پنجم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۶
89-61
حوزههای تخصصی:
روش تدریس معکوس در یادگیری زبان فارسی: شواهدی از زبان آموزان غیرفارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان و اندیشه رابطه تنگاتنگی دارند و با ابزار زبان می توان به بیان اندیشه پرداخت. از این رو، بسط و گسترش زبان فارسی، فرهنگ و اندیشه ایرانی را نیز گسترش خواهد داد. بنابراین، آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان، اهمیت ویژه ای دارد و بایستی به طور مداوم مورد بازنگری قرار گیرد. از شیوه های نوینِ آموزش در مراکز آموزشی، شیوه تدریس معکوس است، تدریس معکوس که فرایندی تعاملی دارد و به یاری فعالیت های خارج از کلاس، یادگیری فعال را در کلاس محقق می سازد، بسیار مورد توجه قرار گرفته است. لذا مسئله و فرضیه پژوهش حاضر بررسیِ میزان مشارکت زبان آموزان در کلاس درس معکوس و تعیین میزان رضایت زبان آموزان و همچنین تعیینِ ارتباط بین دو عامل ذکرشده با میزان یادگیری زبان آموزان است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی، کمی، کیفی و مبتنی بر پرسش نامه است. ه دف این بررس ی تعیین ارتباط میان مشارکت و رضایت شرکت کنندگان و پیشرفت تحصیلی زبان آموزان بین المللِ دانشگاه کردستان بوده و در سطح پیشرفته درمورد تأثیر کلاس درس معکوس بر یادگیری زبان فارسی انجام شده است. شرکت کنندگان در این دوره 50 دانشجوی کُرد زبان کشور عراق بودند که با 60 جلسه دو ساعتی (120 ساعت) این دوره را به پایان رساندند. در این پژوهش چهار مهارت خواندن، نوشتن، صحبت کردن و شنیدن مورد توجه قرار گرفت. هر مهارت شامل زیربخش هایی است که مهارت های یادگیری زبان فارسی را تقویت می کنند؛ دیدن فیلم های بلند و کوتاه و نوشتن خلاصه آن ها، نوشتن انشا، خواندن متن های فارسی، تصویرخوانی و شنیدن فایل های صوتی از تکالیفی بود که در کلاس درس مورد توجه قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که روش کلاس معکوس، مشارکت و رضایت زبان آموزان را به دنبال داشته و میزان مشارکت و رضایت آن ها با پیشرفت تحصیلی شان ارتباط کامل دارد و به بهبود یادگیری زبان فارسیِ زبان آموزان کُرد کمک شایانی کرده است.
A Synthetic Investigation of Listening Skill and Learning Styles Status in Light of Exercise-based vs. Task-based Interventions
حوزههای تخصصی:
Language learning platforms or channels have always been a challenge and source of inspiration for the respective SLA researchers. The two widely used channels are learning exercises and tasks, which have received much research but which is more effective in developing language skills (listening here), is still controversial. Additionally, learners' features, including their learning styles, might be either an effective or an affected factor in applying either channel. To shed light on both problems, this experimental research employing 55 conveniently sampled Iranian intermediate EFL learners categorized into experimental and control groups was conducted. The experimental groups exposed to both pre-and post-tests received task- and exercise-based listening instructions separately for ten sessions. Their perceptual learning styles were also measured after the interventions. The respective parametric statistical analysis (i.e., independent-samples t-test) showed that both groups performed roughly equally in the post-test, and there was statistically no significant difference between intervention types. ANCOVA was run concerning each sub-style to address the status of the learning styles. Similarly, the relationship between listening ability and method type showed no statistically significant differences, regardless of whether the effectiveness of either treatment was natural. Both listening activities worked efficiently to enhance learners' listening comprehension abilities. Statistically speaking, the results confirmed the non-significantly differentiating effects of both independent variables on developing listening skills and modifying learning styles. The findings are more challenging rather than concluding, which, while bearing specific pedagogical insights, motivates further research.