فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۴۸۱ تا ۴٬۵۰۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
در مقاله ی حاضر به بررسی فرایند کوتاه شدگی واکه ای در زبان فارسی پرداخته ایم. در مراحل پژوهش، نخست با بررسی کامل فرهنگ یک جلدی معین و بیش از یک صد هزار بیت شعر از دیوان شاعران بزرگ پارسی سرا، واژه هایی را که دست خوش فرایند کوتاه شدگی واکه ای قرار گرفته بودند، به عنوان داده های تحقیق، گردآوری نمودیم. سپس، با تحلیل داده ها، قواعد واجی ناظر بر کوتاه شدن هر یک از سه واکه ی کشیده ی \A, i, u\ به واکه های کوتاه متناظر آن ها؛ یعنی [a, e, o] در ساختمان واژه های زبان فارسی را ارائه و حوزه ی عملکرد و بسامد رخداد هریک را مشخص کردیم. در ادامه، ضمن شناسایی همخوان هایی که بافت آوایی لازم برای کوتاه شدن هریک از واکه های کشیده را فراهم می نمودند، دریافتیم که کوتاه شدن واکه به نوع همخوان پس از واکه بستگی ندارد، بلکه آنچه بیش از هر چیز تعیین کننده است، وزن هجا و تعداد موراهای موجود در میانه ی آن است. به طورکلی، نتایج این پژوهش نشان داد که در زبان فارسی هجای متوسط دو مورایی هجای بهینه است و این زبان تمایل دارد که با به کارگیری انواع فرایندهای آوایی که یکی از مهم ترین آن ها کوتاه شدگی واکه ای است به ساخت هجای متوسط دو مورایی در هر هجا نزدیک شود.
آموزش و یادگیری درون متنی واژگان فرانسوی؛ مورد مطالعه: دانشجویان ایرانی دانشگاه اصفهان (اصل مقاله به زبان فرانسوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر در نظر دارد که تاثیرﺁموزش درون متنی کلمات فرانسه را بر روی دانشجویان سال دوم و سوم لیسانس زبان فرانسه دانشگاه اصفهان بررسی کند. این مقاله سعی در بررسی دلایل برخی از عدم موفقیتها در به خاطر سپاری کلمات در متن و یا در خارج از ﺁن را دارد.هدف اصلی، در اینجا، هدایت دانشجویان به طرف شناخت علائم زبانی و معانی کلمات توسط تمرینات جایگزینی کلمات در متن (قبل و بعد از جلسات ﺁموزش لغات) و به همراه ارزشیابی های اولیه و پایانی است. به این ترتیب ﺁموزش اصطلاحات فرانسه ضروری به نظر می رسد تا از مشکلات فرهنگی مانند تداخل زبان مادری و زبان هدف ٬ ابهامات و مشکلات درک مطلب احترازشود. نتایج حاصله لزوم تربیت آموزگاران توانا و قادر به ایجاد تطبیق با موقعیت آموزش را ﺁشکار می سازد.
تکمله حوله
زبانهای شمال قفقاز
زبان مادری
حوزههای تخصصی:
Built-In Learner Participation Potential of Locally- and Globally-Designed ELT Materials(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study aims at empirically measuring a universal criterion for materials evaluation, i.e., learning opportunities, in a locally- and a globally-designed materials. Adopting the conceptual framework of sociocultural theory and its conceptualization of learning as participation (Donato, 2000), the researchers utilized the methodological power of conversation analysis to examine how opportunities for learner participation and, by extension, learning are created whilst the materials are being used. Thirty teachers’ naturally-occurring classroom interactions, evolving from the two types of materials, was videotaped and transcribed line-by-line to identify the interactional contexts in which learner participation opportunities are embedded. Four interactional contexts affording different levels of learner interactional space were prompted by both types of materials. Examining the distribution of contexts revealed that management-oriented and form-oriented contexts were sustained significantly longer in classes with the locally-designed material. The globally-designed material, however, tended to unfold significantly longer skill-oriented and meaning-oriented contexts suggesting higher levels of built-in learner participation potential. The findings of this study raise materials developers’ awareness, especially in periphery communities, about how materials can either marginalize or empower learners in classroom interaction.
نا توانایی های یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توصیف و تحلیل دو فرآیند کشش جبرانی و هماهنگی واکه ای در گویش پسیخانی: رویکرد بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، توصیف و تحلیل دو فرآیند واجی کشش جبرانی و هماهنگی واکه ای (ستاک امر) گویش پسیخانی در چهارچوب نظریة بهینگی پرینس و اسمولنسکی (1993 & 2004) است. روش این پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی است و داده ها به روش میدانی گردآوری شده اند. از پنج نفر گویشور، هریک به مدت یک ساعت مصاحبه به عمل آمد که در مجموع، پنج ساعت مصاحبه صورت گرفته است. نتایج نشان می دهند فرآیند کشش جبرانی، پیوسته در گویش پسیخانی با حذف همخوان های چاکنایی /h,?/ در واژه های تک هجایی در ساخت CVCC و نیز در واژه های دو هجایی در ساخت های هجایی cvc.cv(c) رخ می دهد و منجر به کشش جبرانی واکه در هجای اول می شود. همچنین کشش جبرانی ناپیوسته با حذف همخوان های چاکنایی /h,?/ در واژه های تک هجایی و دو هجایی نیز اتفاق می افتد. در فرآیند همگونی واکة کوتاه /e/ با واکة [u] ، گسترش مشخصة پسین بودن رخ می دهد و نیز تبدیل واکة افتادة //e به واکة افراشتة [ i] اتفاق می افتد که گسترش مشخصة افراشته بودن را نشان می دهد. همچنین بر اساس تحلیل داده ها، در پایان ثابت شد که فرآیند کشش جبرانی دارای بسامد وقوع بالاتری است.
واژه بست های مفعولی و آرایش بنیادین واژگان در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این بررسی در چارچوب دستور گشتاری و مبانی رده شناسی و با هدف تعیین جایگاه زیرساختی واژه بست های مفعولی زبان فارسی، ونیز تبیین رابطه ی همزمانی-درزمانی این جایگاه با آرایش بنیادین واژگان این زبان صورت گرفت. ازاین رو، با لحاظ زیرساخت «واژه بست+فعل» در تقارن با رده sov، نتیجه گیری شد که گشتار حرکت واژه بست مفعولی را از جایگاه مذکور به سمت محل ظهور هدایت می کند. مضافاْ، جهت گیری های نحوی، صرفی و نوایی، به عنوان سه معیار مؤثر در چگونگی واژه بست افزایی معرفی شده که ممکن است با گذشت زمان متفاوت عمل کنند. در همین راستا، با اشاره به «شرط کوتاه ترین حرکت»، به رابطه ی فرایندهای انضمام و واژه بست افزایی در فارسی معاصر اشاره شده و استدلال شد که برخلاف فارسی نو قدیم، نادستوری شدن الحاق واژه بست به جزء اسمی برخی از افعال مرکب در گونه ی معیار مؤید این رابطه است. در راستای تبیین پیامدهای رده شناختی واژه بست افزایی درابتدا به فرضیه ی مطرح در دبیرمقدم (1997) مبنی بر تغییر رده ی فارسی از ov به vo اشاره شده و با استناد به شواهد تاریخی و گویشی این نتیجه به دست آمد که بررسی سیر تحول تاریخی مشهود در نظام واژه بستی فارسی، تبیین قابل توجهی برای ناهمخوانی زبان فارسی با معیارهای بیست گانه ی درایر(1992) و همگانی شماره 25 گرینبرگ (1963) به دست می دهد. ازاین رو، در پایان این نتیجه گرفته شد که بررسی عملکرد و سیر تحول واژه بست های ضمیری زبان فارسی، فرضیه ی قرار گرفتن این زبان در جریان تغییر رده را تقویت می کند.
تکلیف منزل به عنوان یک ابزار آموزشی کارآمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیوه ای نادر در خوانش زمان مفاهیم نیم روز و نیمه شب، به عنوان نقاط ارجاعی، در یک زبان اشاره خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیقاتِ انجام شده بر روی ساعت، عموماً پیرامون چگونگی و مراحل رشدِ دانشِ زمان در افراد گوناگون بوده است، و به طور ضمنی چنین فرض شده که تنها یک شیوه خوانشِ ساعت وجود دارد. این نوشته، تفاوتی بسیار مهم را، که در زبان اشاره یک فرد ناشنوا مشاهده شده است، مورد مطالعه قرار می دهد. این فرد ناشنوا، ساعت را برپایه دو نقطه ارجاعیِ نیمه شب و نیم روز می خواند. برای نمونه، زمانی که ساعت ""9 صبح"" است، وی با اشاره نشان می دهد که ""3ساعت به نیم روز"" باقی مانده است. و یا زمانی که ساعت ""2صبح""، و یا به عبارتی ""2شب"" است، او با اشاره نشان می دهد که ""2 ساعت بعد از نیمه شب"" است. این نوشته در صدد درکِ عللِ پیدایشِ این نوع خوانشِ ساعت است. و درنهایت با اشاره به ارتباط میان اوقات شرعیِ اقامه نماز و مفاهیم نیم روز و نیمه شب به تبیین این شیوه می پردازد.
حینما یستنجد الترکیب بالصواتة (حالتا دفع الالتباس وتأسیس علاقات ترکیبیة)
حوزههای تخصصی:
یرمی هذا البحث إلى البرهنة على أن الوقف، باعتباره ظاهرة إیقاعیة (صوتیة)، لیس تابعا للترکیب ولا أثرا من آثاره کما کانت قد ذهبت إلى ذلک الصواتة التولیدیة. وقد اعتمد الباحث، للبرهنة على استنجاد الترکیب بالوقف وإعادة تنظیم القول لیکون تاما ودالا، على نصوص من القرآن الکریم، وعلى تراث لغوی ساهم فیه النحاة والمفسرون والأصولیون، من جهة، وعلى تراث لسانی طمسته النظریات التی هیمنت على الساحة اللسانیة. وقد اکتفینا، هنا، بدراسة ظاهرتین: تتمثل أولاهما فی دور الوقف فی رفع اللبس الترکیبی، بینما تتمثل الثانیة فی تأسیس الوقف للعلاقات الترکیبیة. وقد تبنینا، لبیان ذلک، النظریة الصواتیة الإیقاعیة کما تبلورت داخل الاتجاه التولیدی.
وقد خلصنا إلى أن الوقف مبنین للقول، وموجه وبان له. وبذلک لا یکون الوقف ظاهرة سطحیة بل هو ظاهرة مؤسسة للقول مساویة، فی هذا الباب، للترکیب. وهکذا، تبطل فکرة تحکمیة الترکیب، وتبرز فکرة التعاون بین مکونات النحو (الصواتیة والصرفیة والترکیبیة والدلالیة والتداولیة) من أجل إنتاج أقوال تؤَمِّن التواصل اللغوی وتصونه.
نقد بوم گرایانه و ایتالو کالوینو: ادبیاتی درخدمت محیط زیست
حوزههای تخصصی:
ادبیات به عنوان علمِ قلب انسان نمی تواند از محیط زیست آدمی جدا باشد چراکه دربطن همین محیط است که محتوای ادبی تولید می شود و در پسِ زمان جاودانه می گردد. نقد بوم گرایانه به عنوان شاخه ایی از نقد ادبی مدرن درطی سال های اخیر در سرتاسر جهان چهره ی یک جریان فرهنگی و ادبی نو را به خود گرفته است و شاید تنها راه حل نجات بشر از بحران کشنده ی محیط زیست در یک تغییر فرهنگی عمیق یافت شود. این مقاله ضمن یادآوری مختصری از تاریخچه ی جریان نقد ادبی اکولوژیک، به کاوش درمیان آثار ایتالو کالوینو یکی از اکولوژیک ترین نویسندگان معاصر ایتالیا می پردازد که درمیان جمع خوانندگان و منتقدین بیشتر به دلیل نثر جادویی خویش به شهرت رسیده است. هدف از نگارش این مقاله ی مختصر یادآوری آن است که ادبیات درخدمت محیط زیست، شاید پل نجاتی برای آیندگان باشد.
TEACHERS AS REFLECTIVE PRACTITIONERS: A SURVEY ON IRANIAN ENGLISH TEACHERS’ REFLECTIVE PRACTICE (مطالعه ای بر عملکرد آموزش مدبرانه ی معلم های زبان انگلیسی در ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش مدبرانه، که اصلی جداناپذیر در آموزش است، هنوز مفهومی غیر واقعی دارد، احتمالاً به خاطر این است که زمانی در دسترس است که معلم ها با فرصت هایی برای ساخت دانش حرفه ای و نشان دادن تمرینات آموزش مدبرانه آماده می شوند. هدف مطالعه حاضر این است تا میزان سطح ادراک معلم های زبان انگلیسی از آموزش مدبرانه و نحوه ارائه آنها از این ادراک آزموده شود. برای این مطالعه طرحی چند روشی در دو مرحله آورده شد. در مرحله اول، داده ها از 60 معلم زبان انگلیسی با استفاده از یک پرسش نامه (اکبری، بهزادپور و دادوند، 2010) گردآوری شدند. در مرحله دوم، 6 معلم به صورت تصادفی در بین معلم هایی که نظرسنجی شده بودند انتخاب شدند و تدریس شان به صورت عملی مشاهده شد. پس از آن، مشاهدات توسط تکنیک نمودار صندلی بررسی شد تا بتوان نشانه هایی ازاستفاده آموزش مدبرانه در تدریس شان تحلیل شود. نتایج نشان دادند که معلم های تحت مطالعه درجه نسبتاً پایینی از این روش را بکار می گیرند و بیشتر تمایل داشتند به تدریس شخصی خودشان اکتفا کنند. پیشنهاد می شود برای اینکه معلم ها سطح قابل قبولی از یکپارچگی آموزش را بدست آورند، از شیوه های یادگیری دانش آموزانشان آگاهی یابند تا آنها را در جنبه های مهم تدریس درگیر کنند.
نقد و بررسی کتاب: آواشناسی: بررسی علمی گفتار، گلناز مدرسی قوامی، انتشارات سمت، 1390
حوزههای تخصصی:
Uncovering the Relationship between EFL Teachers' Big Five Personality Traits and their Self-concept(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present study is an attempt to find out whether there is a significant relationship between EFL teachers’ Big Five personality traits and their self-concept. In addition, ittried to examine if there is any significant relationship between teachers' teaching experienceand their self-concept. 112 EFL teachers participated in this study. They were asked to complete NEO Five Factor Inventory and Teacher Self-concept Evaluation Scale. Data were analyzed using Correlation, Multiple Regressions, and ANOVA. Results indicated thatself-concept was significantly correlated with four components of the Big-Five personality traits.It was positively related with ""Neuroticism"", ""Openness to experience"" and ""Conscientiousness"", but negatively related with ""Agreeableness"". It was also revealed that there was not any statistically significant difference among the three groups (low, mid, and high experience EFL teachers) with respect to their self-concept. The overall results of the study were discussed, and the implications for policy and practice were made.
Role of social comparison orientation and tendencies in Iranian EFL learners academic achievement(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقایسه ی اجتماعی می تواند تاثیر تشویقی یا دلسردکننده بر زندگی افراد داشته باشد. با این حال علی رغم مطالعات فراوان در زمینه ی مقایسه ی اجتماعی در محیط کلاسی، تعداد اندکی از آنها به بررسی رابطه میان نقش گرایش و تمایلات مقایسه ی اجتماعی و موفقیت تحصیلی در یک محیط آموزشی رقابتی پرداخته اند. از این رو مطالعه حاضر به روش مطالعه ی بازنگرانه غیرتجربی به بررسی این رابطه در میان 387 دانشجوی رشته زبان انگلیسی شاغل به تحصیل در دانشگاه های مختلف ایران درسال تحصیلی 2014 - 2015 پرداخته است. داده های حاصل از نسخه اصلاح شده ی ابزار سنجش گرایش مقایسه ای ایووا- ندرلندز تحت روش های آماری همبستگی و رگرسیون لوجستیک چندجمله ای قرارگرفت و نتایج حاصله وجود رابطه ی معنی دار بین مقایسه ی اجتماعی و موفقیت تحصیلی را آشکار ساخت. به علاوه، نتایج بدست آمده نشانگر این بود که درحالیکه گرایش زیاد به مقایسه ی اجتماعی و تمایل به مقایسه ی رو به بالا پیش بینی کننده ی موفقیت تحصیلی بیشتر است، گرایش کم نسبت به مقایسه ی اجتماعی و تمایل زیاد به مقایسه ی رو به پایین موفقیت تحصیلی کمتری را پیش بینی می کند. یافته ها بر ضرورت انجام تحقیقات بیشتر روی عوامل زیرساختی داخلی، که می تواند علیرغم فرهنگ و محیط منجر به موفقیت و رفتارهای مشابه مقایسه ی اجتماعی افراد در کلاس شود تاکید دارند.
گفتگو با مایکل هلیدی، بنیان گذار دستور نقش گرای نظام مند
حوزههای تخصصی: