فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۲۱ تا ۲٬۹۴۰ مورد از کل ۱۰٬۳۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق بررسی فعل های وجه نمای کمکی زبان فارسی در چهارچوب الگوی نیرو-پویایی تالمی (1985) و الگوی شناختی آرمانی لانگکر (1991) است. الگوی نیرو-پویایی، در اصل، ناظر بر فعل و انفعالات فیزیکی حاکم بین اشیاء موجود در جهان خارج است که ابتدا توسّط تالمی جهت بررسی مفاهیم الزامی عناصر وجه نما و سپس توسّط سویتسر (1990) جهت بررسی معانی معرفتی وجه نماها بکار رفت. الگوی معرفتی نیز یک نمونه از الگوی شناختی آرمانی استعاری است که توسّط لانگکر و تحت تأثیر نظریه الگوهای شناختی آرمانی لیکاف ارائه گردیده است. بررسی دو خوانش الزامی و معرفتی فعل های مذکور بر اساس الگوی نیرو-پویایی تالمی و برهم کنش نیروهای عامل و پادعامل موجود در معانی آنها از بُعد استعاری، نشان دهنده تضمین نبودن وقوع عمل و محقّق شدن موقعیّت در جهان غیرواقعی است. از طرف دیگر، بررسی فعل های مذکور در چهارچوب الگوی شناختی آرمانی استعاری لانگکر (موسوم به الگوی معرفتی)، نشان داد اعمالی که این وجه نماها ناظر بر آن هستند تحت کنترل معرفتی نیستند و در حیطه فراواقعیّت قرار می گیرند و به نسبت میزان قطعیت و عزم موجود برای انجام کار در فاصله نزدیک تر یا دورتری نسبت به واقعیّت بلافصل قرار می گیرند. با تطبیق نتایج حاصل از این دو الگو، مشخّص گردید که تحت کنترل معرفتی نبودن عمل، معادل تضمین نبودن وقوع عمل، و محقّق شدن موقعیّت در جهان غیرواقعی نیز معادل قرار گرفتن آن در حیطه فراواقعیّت می باشد؛ بنابراین، این دو الگو در کنار هم و بطور مشترک فعل های وجه نمای کمکی فارسی را مفهوم سازی می کنند.
واژه های ویژه (2)
بررسی تطبیقی حکایتی از مثنوی معنوی «داستان جزع ناکردن شیخی بر مرگ فرزندان خود» با مآخذ روایی آن بر اساس رویکرد نورمن فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مثنوی معنویاز مواریث عرفانی و ادبی پیش از خود بهره برده است. در این پژوهش «داستان جزع ناکردن شیخی بر مرگ فرزندان خود» از مثنویبا ترجمه رساله قشیریهو تذکرة الاولیابر اساس رویکرد نورمن فرکلاف مورد مقایسه و تحلیل انتقادی گفتمان قرار گرفته است. در سه اثر مذکور به بیان احوال عارفانه پرداخته شده است. گفتمان غالب در بستر عرفان در حکایت مثنوی، «ولی و عارف واصل»، در رساله قشیریه«مقام رضا» و در تذکرة الاولیا«تسلیم» است. در این حکایات بیش از هر چیز دغدغه های عارفانه روایت برجسته شده است. در این بستر، موقعیت هایی قابل ردیابی است و تأثیر و نشانه های دوری از خویشتن، یقین، قدرت روحی ولی، عطوفت حقیقی، توجه به حق، قدرت و سلطه به خصوص در تبیین جایگاه عارف و نظام معنایی آن مورد تبیین قرار گرفته است. مولوی، عطار نیشابوری و ابوالقاسم قشیری با ترکیب بندی ابعاد گفتمان های مسلط عرفان، در قالب ژانری از پیش موجود، روایتی روحانی و معنوی را از نو بازتولید کرده اند. سه اثر مذکور به منزلة رخدادی ارتباطی، فقط بازتابی از اندیشه شاعر نیستند بلکه با انتقاد از عملکردهای مادیگرایانه و دلبستگی های موقّتی و عاریتی، نظم گفتمانی ویژه ای را خلق می کنند. این آثار در به چالش کشیدن ویژگی های عرفانی و تقویت گفتمان عارفانه موفق بوده اند.
بررسی طرح های تصوری در معناشناسی شناختی واژگان قرآن (با تمرکز بر طرح حجمی، حرکتی و قدرتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معنا شناسی به بررسی معنا و مفهوم نشانه های مختلف می پردازد. یکی از انواع مختلف معنا شناسی که در تحلیل آیات قرآن می توان به کار گرفت، معنا شناسی شناختی است. معنا شناسی شناختی به شاخه های متعدد تقسیم شده که یکی از آن ها را می توان طرح های تصوری نام برد که باعث فهم بهتر قرآن می گردد.
مقاله ی حاضر به روش توصیفی- تحلیلی و با رویکرد قرآنی، به بررسی طرح های تصوری معنا شناسی شناختی در واژگان قرآن کریم پرداخته و در انتها به این نتیجه دست می یابد که: در قرآن کریم خداوند از روش های گوناگونی برای بیان آیات استفاده کرده است تا بتواند منظور خود را بهتر و راحت تر به انسان ها بفهماند و انسان ها مشکلی در دریافت معنا و مفهوم آیات نداشته و به دنبال بهانه ای برای دوری کردن از قرآن و آموزه های اسلامی نباشند.
یکی از این روش ها، طرح های تصوری است که خداوند مفاهیم آیات قرآن را برای مخلوقات به تصویر می کشد. طرح های تصوری معنا شناسی شناختی، به سه نوع حجمی، حرکتی و قدرتی تقسیم شده و پدیده های جهان هستی را این گونه قابل لمس و متصور می کنند.
Stress Pattern System in Central Sarawani Balochi(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present article investigates the stress pattern system of Central Sarawani Balochi (CSB), spoken in Sarawan located in Sistan and Baluchestan province of the Islamic Republic of Iran, based on metrical theory as developed in Hayes (1995). Correspondingly, the present research illustrates the position of primary and secondary stress in mono-morphemic words, verbal paradigms, compound words, complex words, pair words and simple transitive as well as intransitive sentences. The linguistic data are mostly based on the purposeful recording of speech gathered through interview and elicitation from the speech of 10 male and female language consultants with different social backgrounds. CSB data highlight that the stress pattern system in this language variety is almost totally systematic; it is a language variety with iambic feet. Further, CSB data show up that stress is culminative at phonological level. It is also rhythmically distributed. The absence of stress assimilation is supported by CSB data as well. Since the location of stress is predictable, its stress pattern is fixed. The data, likewise, confirm that stress system in CSB is a mixture of morphological and rhythmic. Meanwhile, stress pattern in complex words indicate the suffixes attract the primary stress. Besides, in negative and prohibitive forms, prefixes m- and n- get the primary stress.
جستاری در روش تدریس عربی (بخش اول)
حوزههای تخصصی:
نگاهی به ارزشیابی در ترجمه شفاهی
حوزههای تخصصی:
"ارتباط کلامی در محیطی دو یا چند زبانه در مواردی خاص وجود یک میانجی را الزامی می دارد، بدین معنی که اگر در چنین شرایطی شخص میانجی نباشد افراد درگیر گفتگو در عین حالی که نظامهای زبانی شان به کار نمی آید، ابزار دیگری نیز برای ایجاد ارتباط در اختیار نخواهند داشت، و در نتیجه این فرایند الزاما مختل یا متوقف می گردد.
در این مقاله سعی بر آن است تا ضمن تشریح عملکرد میانجی، روشی بر پایه مبانی ارزشیابی به دست دهیم تا از آن طریق بتوان کنش و توانش وی را به محک گذاشت."
نگاهی دوباره به پسوند نام آواساز /-ast/ در فارسی دری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پسوند نام آواساز /-ast/ از پسوندهای کهنی است که در متون دری حوزة خراسان به کار رفته است. جلال متینی، علی رواقی، نجیب مایل هروی و دیگران، با استناد به شواهد گویشی خراسانی، این پسوند را پسوندی خراسانی دانسته اند. پس از ایشان، حسن حاتمی به وجود صورت دیگری از این پسوند در گویش کازرونی اشاره کرده است؛ بی آنکه به پیشینه یا ریشة آن بپردازد. در مقالة حاضر، نگارندگان کوشیده اند ضمن ارائة شواهدی از کاربرد این پسوند در گویش های خوزستان و متون کهن فارسی، فرضیه ای درمورد چگونگی شکل گیری آن ارائه کنند. طبق این فرضیه، پسوند مذکور در پسوند اسم مصدرساز /-išt/ ریشه دارد؛ به نظر می رسد که پسوند اخیر (-išt) در برهه ای خاص به طور وسیع در ساخت نام آواها به کار رفته است. ازسوی دیگر، در «قرآن قدس» که از متون حوزة گویشی جنوب ایران (سیستان) است، شواهدی از کاربرد /-ast/ یا /-ist/ در مقام پسوند اسم مصدرساز دیده می شود. ظاهراً این شواهد شاذ، حلقة پیوند تاریخی پسوند نام آواساز خراسانی (-ast) و پسوند نام آواساز جنوبی (-ešt) هستند.
English Through Fun!(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش تغییر موضوع و نقض اصول گرایس توسط متهم در بازجویی هامطالعة موردی در آگاهی تهران بزرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأثیر استفاده از بازی های زبانی بر یادگیری واژگان زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تکیه در جمله های انگلیسی
حوزههای تخصصی:
بررسی و مقایسه عوامل دخیل در معناداری و کارکرد پاره گفتارهای واکنشی در گفت و گوهای فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی پاره گفتارهای واکنشی در پاره ای از مکالمات زبان فارسی می پردازد. پاره گفتارهای واکنشی، پاره گفتارهای کوتاهی مانند hmm، mm و... هستند که شنونده حین گوش دادن به گوینده، آن ها را تولید می کند، بدون اینکه نوبت گیری کند و یا اینکه گوینده نیازی به پاسخ دادن به آن ها داشته باشد. این کلمات بر پیشبرد هر چه بهتر گفت و گوها تاثیر می گذارد. اهمیت پاره گفتارهای واکنشی در زمان فقدان آن ها فهمیده می شود. اگر پاره گفتارهای واکنشی نابجا به کار رود، در روند مکالمه اختلال ایجاد می کند؛ پس چشم پوشیدن از آن ها در تحلیل مکالمات، باعث نادیده گرفتن بخش مهمی از تعاملات روزانه می شود. تاکنون، این پاره گفتارها در زبان فارسی مورد مطالعه و بررسی زبان شناختی قرار نگرفته است.
در پیکره زبانی این پژوهش، 960 پاره گفتار واکنشی در کل مکالماتِ ضبط شده، اعم از مکالمات رو در رو و مکالمات تلفنی، مشخص و آوانگاری شده و در چارچوب تجزیه و تحلیل مکالمه بررسی شده است. همچنین، نقش متغیرهایی مانند مشخصه های زبرزنجیره ای در معنا و میزان تاثیرگذاری این پاره-گفتارها مورد مطالعه قرار گرفته است. داده های این پژوهش نشان می دهد پاره گفتارهای واکنشی در بافت های مختلف، معانی متفاوتی دارند و می توان برای این پاره گفتارها مطابق با بسامدشان، معانی اصلی و جانبی در نظر گرفت. همچنین، می توان با توجه به عوامل دخیل در آن ها، طیفی برای میزان تاثیرگذاری این پاره گفتارها قائل شد. هدف ما از نگارش مقاله حاضر این است که معنا و کارکرد پاره گفتارهای واکنشی زبان فارسی را در مکالمات این زبان مشخص کنیم و نقش برخی عوامل تاثیرگذار بر معنای این پاره-گفتارها را نشان دهیم.
تفاوت های معنادار و دلالت های فرهنگی آن در برگردان فارسی نمایش نامه های برتولت برشت (نمونه های مطالعاتی: ارباب پونتیلا و نوکرش ماتی، بَعل، در جنگل شهر، رؤیاهای سیمون ماشار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله سعی دارد با تکیه بر روش تحلیل گفتمان فِرکلاف و تأکید او بر تعامل میان پدیده های زبانی، متن ها و بافت های اجتماعی نشان دهد که چگونه ترجمة آثار نمایشی از فرهنگ مبدأ می تواند تحت تأثیر گفتمان های غالبِ زبان مقصد قرار گرفته و برداشت های متفاوتی را تولید کند. برگردان فارسی نمایش نامه های برتولت برشت به دلیل وجود تلویحات تاریخی متناسب با وضعیت اجتماعی ایران در فاصلة دو دهة پرآشوب پنجاه و شصت خورشیدی بهترین نمونه های مطالعاتی برای اثبات فرض بالا محسوب می شوند.
این تحقیق به روش نمونه کاوی توصیفی- تحلیلی انجام پذیرفته و داده های اولیة آن به شیوه های کتابخانه ای و یا مواجهة مستقیم با متون زبان اصلی گردآوری شده اند. مقالة حاضر نشان می دهد که مترجمان ایرانی آثار برشت به شکلی خودآگاه یا ناخودآگاه دلالت های فرهنگی مستتر در زبان مبدأ را به تبع گرایش های سیاسی خود و یا روحیة انقلابی تودة مخاطبانشان در هر دورة تاریخی تغییر داده و متناسب با تقاضای گفتمانی جامعة خود ساخته اند. به این منظور، از میان چهل برگردان متون نمایشی برشت در ایران، ترجمه های متعددی از چهار نمایش نامة «ارباب پونتیلا و نوکرش، ماتی»، «بعل»، «در جنگل شهر» و «رؤیاهای سیمون ماشار» مورد بررسی قرار گرفته اند. یافته های این پژوهش نشان می دهد بخش عمده ای از آثار نمایشی برشت در ایران متناسب با بسترهای سیاسی- اجتماعی تأثیرگذار و یا گفتمان های غالب هر دوره– دست کم تا حدی در سطح واژگانی و مفهومی- مشمول تحریف فرهنگی شده اند.
The Effect of Task-Based Approach on the Iranian Advanced EFL Learners’ Narrative vs. Expository Writing(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study was an attempt to determine the effect of task-based approach vs. traditional approach on the narrative and expository writing of the Iranian EFL learners. There were two control groups as well as two experimental ones in the current study. In the two control groups namely G1 and G2 narrative and expository writing were taught respectively using the traditional approach.
Whereas، in the two experimental groups، namely G3 and G4 narrative and expository writing were taught respectively on the basis of task-based approach.
After the treatment، a narrative writing post-test was given to the two narrative groups (G1 and G3) and an expository writing post-test was given to the two expository groups (G2 and G4). Data analysis showed that experimental groups outperformed control groups. So it was concluded that task-based approach was more effective in teaching narrative and expository writing compared to the traditional approach. It was also found that although there was a difference between the narrative and expository experimental groups (G3 and G4) in favor of the narrative group، this difference was not statistically significant
Citation and the Construction of Subdisciplinary Knowledge(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The main purpose of this study was to examine the citation patterns of discussion sections employed by local and international article writers in ESP and EGP subdisciplines of applied linguistics. Eighty article discussion sections were selected from well-established local and international journals in the field of applied linguistics, and they were sorted according to Thompson and Tribble’s (2001) framework. The results revealed that local ESP and EGP writers tended to apply the integral citations to a far greater extent than the non-integral. On the other hand, international writers used citation to a significantly higher degree than local writers; ESP writers preferred the integral over the non-integral form. In contrast, international writers in EGP articles took more advantage from non-integral types, among which they selected source more than other types. In terms of integral types, verb controlling received the highest frequency. The potential diversities existing in the discussion sections written by local and international writers suggest that international writers seem to focus more on functional than formal criteria and use a wider range of citation types, giving more credit to the works of others. These differences appeared to be related to citation patterns and discoursal conventions across subdisciplines.
ادبیات معاصر: پیش گامی قائم مقام فراهانی در نهضت ساده نویسی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استعاره دستوری به مثابه تنوع نحوی از منظر دستور نقشگرای نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هلیدی (1987 :173) بازنمایی استعاری را به مثابه گونه های استعاری در نظر گرفته است که با نظریه تنوع (تنوع آوایی، واجی، واژگانی، صرفی و نحوی) از منظر لباو (1969) مرتبط هستند. بر اساس تعریف هلیدی، هر یک از گونه ها برحسب بازنمایی متناوب یک عنصر در لایه بالاتر قابل توصیف است. گونه های صرفی، واژی و نحوی بازنمایی متناوب معنای واحد در سطح واژگان- دستور هستند. در پژوهش حاضر صورت های متجانس و استعاری در گفتار گویشوران زبان فارسی مورد بررسی قرار گرفته است. تعداد آزمودنی ها جمعاً 47 نفر هستند که بر اساس متغیرهای جنسیت، تحصیلات و طبقه اجتماعی انتخاب شده اند. پرسش های پژوهش عبارت است از: 1 )چه تأثیراتی متغیرهای اجتماعی از جمله جنسیت، تحصیلات و طبقه اجتماعی بر کاربرد صورت های متجانس و استعاری دارند؟ 2) تأثیر هر یک از متغیرهای اجتماعی از جمله جنسیت، تحصیلات و طبقه اجتماعی بر کاربرد صورت های استعاری وجهیت، اسم سازی و گذرایی چگونه است؟ داده های پژوهش نشان می دهد که متغیر جنسیت بر کاربرد صورت های متجانس و استعاری و همچنین کاربرد انواع استعاره دستوری گذرایی، وجهیت و اسم سازی تأثیر ندارد. اما متغیرهای تحصیلات و طبقه اجتماعی تأثیر زیادی در کاربرد صورت های استعاری و متجانس و همچنین در کاربرد انواع استعاری دستوری (بجز عدم تأثیر جنسیت بر استعاره دستوری گذرایی) در گفتار گویشوران زبان فارسی دارند. پدیده قابل ملاحظه در پژوهش حاضر تصحیح افراطی آماری است. طبقه متوسط (بر اساس تقسیم بندی طبقات اجتماعی به سه گروه پایین، متوسط و بالا) نسبت به طبقات بالا و پایین بسیار بیشتر از استعاره دستوری استفاده کرده است و در حقیقت طبقه متوسط در کاربرد استعاره دستوری در تقلید از طبقه بالا با بسامدی بیش از بسامد طبیعی آن در گفتار طبقه مورد تقلید خود عمل کرده است که این پدیده تصحیح افراطی آماری نامیده می شود.
ساخت سببی ریشه ای، تک واژی و کمکی در ترکی آذری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با وجود اهمیت ساخت سببی- که جزء جهانی هاست- و نیز انجام شدن پژوهش های گسترده درباره این گونه ساخت ها در زبان های دیگر، تحقیق درباره ساخت سببی ریشه ای، تک واژی و کمکی ترکی آذری، محدود به بررسی های سنتی است، و توصیف ها به افزوده شدن تک واژ سببی دئر (dir) به پایه های فعلیای چون قاچ دیرماق (qaçdirmaq)، یعنی دواندن/ دوانیدن و یاتدیرماق (yatdirmaq)، یعنی خواباندن/ خوابانیدن اختصاص دارند؛ بنابر این، در پژوهش حاضر، به بررسی معنایی، نحوی و کار برد شناختی ساخت سببی ریشه ای، تک واژی و کمکی در چهار چوب دستور نقش و ارجاع می پردازیم. مهم ترین نتایج حاصل از این بررسی به شرح ذیل است:
الف) سببی های ریشه ای، تک واژی و کمکی، القا کننده سببی مستقیم هستند؛
ب) فعل ها بیشتر، فرایند های مفید و دست آورد را نشان می دهند؛
ج) ساخت های سببی در حالت بی نشان، دارای تأکید محمولی هستند؛ ولی در حالت نشان دار هم می توانند تأکید محدود و هم نوع جمله ای را داشته باشند.