فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۰۱ تا ۲٬۲۲۰ مورد از کل ۱۰٬۳۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
فرایند قلب، فرایندی است که در آن توالی واج ها به دلایل متفاوتی جابه جا می شود. هدف این مقاله بررسی انگیزه اعمال فرایند قلب است و نشان می دهد که برخلاف آنچه تا به حال ثابت شده است اصل توالی رسایی در همه موارد انگیزه اعمال فرایند قلب نیست. تحلیل داده ها در چارچوب نظریه ی خودواحد و نظریه بهینگی نشان می دهد که اصل جذب و اصل مرز اجباری فرایند قلب را تحریک می کنند و سپس فرایندهای دیگری مانند ادغام مشخصه های همجوار، حذف ،کشش جبرانی و ناهمگونی فعال می شوند تا توالی های بهینه در گفتار فارسی زبانان ظاهر شوند. نتایج نشان می دهد که در میان همخوان های [+رسا] مانند روان ها، به خصوص همخوان /r/ و چاکنایی های/h/ و /?/ و همخوان های [+پیوسته] یعنی سایشی ها بیشتر جذب هسته ی هجا می شوند و بیشترین نقش را در فعال نمودن اصل مرز اجباری به عهده دارند. چارچوب تحلیلی مقاله نشان می دهد که رفتار واجی همخوان های چاکنایی در فرایند قلب رسا بودن این همخوان ها را در زبان فارسی تأیید می کند. در این مقاله علاوه بر ادغام، حذف و ناهمگونی به عنوان عملکرد اصل مرز اجباری معرفی شدند.
ضمایر بازیافتی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به ضمایر بازیافتی در زبان فارسی می پردازد. هدف از این تحقیق، توصیف نحوی ضمایر بازیافتی زبان فارسی در چارچوب نظریه حاکمیت و مرجع گزینی است. جایگاه های حضور ضمیر بازیافتی، عامل «حرکت» در فرایند شکل گیری ضمایر بازیافتی و علت دستوری یا غیردستوری بودن حضور ضمایر بازیافتی، موضوعات عمده بررسی شده در این تحقیق هستند. در این تحقیق مشخص شد ضمایر بازیافتی در زبان فارسی مشتق در پایه هستند و حضورشان در جایگاه هایی خاص اجباری است.
یک اثر جاندار و دیر پای
منبع:
وحید بهمن ۱۳۴۶ شماره ۵۰
حوزههای تخصصی:
The Lyrical Sensibility in English Nature Writing: An Appraisal Analysis(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Abstract: This study explores emotive language in lyrical nature writing from the perspective of ecolinguistics in four nature textbooks. In fact, embodied mind style is explored by considering emotive language as a linguistic phenomenon that can inject into the readers' minds the sensorial, emotional, and psychological experiences of the lyricist. The interrogation of emotive language is based on Attitude subsystem of Appraisal Analysis, which consists of Affect, Judgment, and Appreciation (Martin & White, 2005). The analyses of the linguistic portrayal of Affect -based on the modified Affect system sub-categories, including Un/Happiness, Dis/Satisfaction, In/Security, Dis/Inclination, and Surprise -revealed the prevalence of Insecurity in the textbooks by contemporary nature writers and Happiness in the textbooks by their predecessors. Moreover, the Judgement and Appreciation analyses suggest that moral sentiment and aesthetic emotion are indispensable parts of lyrical nature writing that can awaken humility and sympathy in the minds and hearts of the readers.
هوشهای چند گانه : آرای از یک کلاس نگارش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طبق تئوری هوشهای چند گانه که اولین بار توسط هاوارد گاردنر (1983) مطرح شد، افراد دارای حداقل نه نوع هوش مختلف می باشند: هوش کلامی / زبانی، ریاضی/ منطقی، تجسمی/ فضایی، بدنی/حرکتی، موسیقی، درون فردی، بین فردی، طبیعتی و وجودی، محققین بر این باورند که آگاهی فرد از هوشهای چند گانه خود فراگیری و عملکرد وی را بالا می برد. بنابر این هر نوع تلاشی در راستای آشنا نمودن افراد با منظری از هوشهای چند گانه شان می تواند با ارزش باشد. پژوهش حاضر با استفاده از پرسشنامه مکنزی (1999) بدنبال کشف هر نوع رابطه ای بین منظری از هوش چندگانه فراگیران با توانایی نگارششان می باشد. هفتاد و دو دانشجوی دختر و پسر رشته زبان انگلیسی در مقطع کارشناسی در این تحقیق شرکت می توان به هوشهای حرکتی، وجودی و بین فردی فراگیران نسبت داد.
پیرامون تاتی کلاسور(kalāsur)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توصیف و تحلیل شیوه های زبانی و فر زبانی وکلا جهت اقناع در دادگاه های علنی ایران: تحلیل گفتمان دادگاه کیفری (زبان شناسی حقوقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به یکی از شاخه های زبان شناسی حقوقی به نام «زبان و کلام دادگاه» تعلق دارد که هدف اصلی این نوشتار، کاربرد دانش و راهبردهای کاربردشناسی زبان در گفتمان حقوقی برای بررسی انواع شیوه های اقناع وکلا، در دادگاه های کیفری ایران، به منظور متقاعد نمودن قضات است که به روش میدانی صورت پذیرفته است. داده های پژوهش از 20 جلسة علنی دادگاه شهر شیراز جمع آوری شده است که در مجموع شامل 2112 جمله است که از این میان، 654جمله متعلق به وکلای مدافع و 351 جمله مربوط به قضات بوده که در این پژوهش مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفته است. این نوشتار با روش تحلیلی– توصیفی درصدد پاسخگویی به این سؤال است: چگونه کنش گران از دانش زبان شناختی (نحو، معنا شناسی، کاربردشناختی و ...) و نیز فرا زبانی برای دستیابی به هدف اقناع یکدیگر بهره می گیرند؟ یافته های پژوهش نشان می دهد وکلا از شیوه های زبانی تبصره های قانونی و از راهبرد های کاربرد شناسی، حذف، اظهار، نام دهی، تأکید بر پشیمانی، انکار جرم متهم بهره می برند و همچنین بر شیوه های فرا زبانی در گفتمان دادگاه، در حوزة زبان شناسی حقوقی به منظور اقناع قاضی تأکید می ورزند.
بررسی مقوله الهام ادبی در ادبیات کلاسیک ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قلم ۱۳۸۴ شماره ۱
حوزههای تخصصی:
"آنچه از بررسی کلی مبحث الهام ادبی در ادبیات کلاسیک ایران بر می آید این است که اعم نویسندگان و شعرای این سرزمین، برجسته ترین عامل تاثیر گذار را بر گرفته از منابع فرا طبیعی فرض کرده اند. اما، در این بین، هستند ادبایی که صرف نظر از این ماخذ، سر چشمه های دیگری را نیز مد نظر قرار داده و بدان ها اشاره کرده اند. از زمره این نویسندگان می توان به نظامی گنجوی اشاره کرد. او در آثارش، به صراحت بر این نکته تاکید می ورزد که به سبب بر گرفتن الگو از پیشینیانش و همچنین استناد به رخدادهایی که بر زندگی شخصی اش، به نحوی مستقیم، تاثیر گذاشته است از ادبای پیشین متمایز است. این امر می تواند بیان گر این نکته باشد که خوانشی که از متن نظامی به عمل می آید می تواند خوانشی مدرن و مبتنی بر نظریه های نقد نو باشد.
در این مقاله تلاش می کنیم که با استناد به نظریه های خوانش ادبیات مدرن به مقوله منابع و سرچشمه های الهام ادبی در آثار این نویسنده بزرگ بپردازیم."
صورت و معنی
حوزههای تخصصی:
تجربیاتی در برنامه ریزی زبان
منبع:
فرهنگ ۱۳۶۹ شماره ۶
حوزههای تخصصی:
تحلیل بهینگی خودمانی سازی نام های خاص در فارسی معیار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر، در چهارچوب نظریه بهینگی، فرایند خودمانی سازی نام های خاص در فارسی معیار را به لحاظ واج شناختی تحلیل کرده ایم؛ اما صرفاً در این سطح، متوقف نمانده و ضمن تلفیق تحلیل واجی با تحلیل اجتماعی- کاربرد شناختی، نظریه بهینگی را در سطح رابط واج شناسی، زبان شناسی اجتماعی و کاربرد شناسی زبان به کار گرفته ایم. برخلاف نظریه بهینگی کلاسیک که امکان ظهور تنها یک گزینه بهینه را در برون داد فرایند پیش بینی می کند، یافته های این تحقیق، احتمال اشتقاق بیش از یک گزینه از درون دادی واحد را تأیید می کنند؛ البته تحلیل این مسئله در قلمرو نظریه بهینگی متعارف، میسر نیست؛ از این روی، در مقاله حاضر، با تعریف محدودیت های اجتماعی- کاربرد شناختی ای ویژه که یا استفاده از صورت های خودمانی نام های خاص را به رعایت سبک زبانی مقید می کنند و یا اساساً عمل کرد فرایند خودمانی سازی را به رعایت الگو های ادب در زبان و فرهنگ فارسی موکول می کنند، بر اهمیت و کارکرد بافت موقعیتی در فرایند خودمانی سازی تأکید کرده و به تبع آن، سطح پوشش تحلیل بهینگی را تا حوزه هایی فراتر از دیدگاه های واج شناختی صِرف تعمیم داده ایم.
مقایسه ای زمان فعل در زبان های فارسی و فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجهیت در ترجمه: موردپژوهی ترجمه های فارسیِ سبک رواییِ وولف در رمانِThe Waves(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هنگام بحث پیرامون سبک، چه در مطالعات ادبی و چه زبانشناختی، درواقع درمورد عادت های زبانی نویسنده سخن میگوییم. بدیندلیل میتوان به هر نویسنده سبک خاصی را نسبت داد و آن سبک را به اسم او نامگذاری کرد، به عنوان مثال سبک شکسپیری، جویسی یا وولفی. باتوجه به اینکه وجهیت و استفاده مکرراز افعال و قیود وجهی یکی از مؤلفه های کلیدی دنیای داستانیِ ترسیم شده در رمانِ The Waves است، پژوهش حاضر به بررسی این مسئله می پردازد که مترجمان چگونه این کلمات وجهی را ترجمه می کنند و آیا انتخاب های آنها بر دنیای داستانی متن اصلی تأثیر می گذارد و «حس» آنرا تغییر می دهد یا خیر. بدین منظور رمانِ The Waves نوشته ویرجینیا وولف و دو ترجمه فارسی آن خیزاب ها ترجمه پرویز داریوش (1356) وامواج ترجمه فرشاد نجفی پور (1377) انتخاب شدند و مدلِ بوسو (2004)،مبتنی بر مدل دستور وجهیتِ سیمپسون (1997)، جهت بررسی نحوه برگردان افعال وجهی استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که وجهیت، یعنی الزامات شخصی، تصویر منفی، احتمالات، قابلیت ها و توانایی های شخصیت های رمان در ترجمه ها کمتر از متن اصلی موردتأکید هستند اما داریوش در مقایسه با نجفی پور آن ها را به صورت نظام مندتری ترجمه کرده است.
تحلیل نحوی ساخت کنایی بر پایه شواهدی از زبان کردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله، بهدست دادن تحلیلی جامع از نحو ساخت کنایی برپایه مشاهدات دادههای زبان کردی است. در این پژوهش، با استناد به سیر تاریخی فعل های کنایی و همچنین ذکر شواهدی از ساختهای شبهکنایی، مانند گزاره «داشتن»، گزاره «خواستن»، شکل مجهول تز فعل های دو مفعولی و نمونههای مشابه از لهجه هورامی، استدلال کرده ایم که الگوی کنایی، در ساخت هایی نمایان می شود که فعل متعدی (کنایی) نتواند به مفعول، حالت مفعولی بدهد و فاعل توسط یک هسته الحاقی، با گروه فعلی ادغام شود. در این تحلیل، گروه اسمی مفعول، با وجود فعل متعدی غیر مفعولی، با هسته گروه زمان، ارتباطی از نوع تطابق مییابد و از این طریق، حالت فاعلی می گیرد. گروه اسمی فاعل نیز در جایگاه مشخصگر گروه الحاقی، وارد مرحله اشتقاق می شود و پس از تطابق با هسته گروه الحاقی، حالت «بهای» میگیرد. در روی کرد مورد نظر در این مقاله، ساخت کنایی، الگویی جداگانه و یا زبان ویژه نیست؛ بلکه پدیده ای ثانویه و پیامد منطقی و طبیعی تعامل فرایند های مستقل در نحو زبانهای کنایی است.
صحت، صراحت و سلاست در ترجمه متون دینی
حوزههای تخصصی:
مفهوم بودن معنی متن، معمولی بودن سبک، و طبیعی بودن زبان، همه از اهمیت خاصی در ترجمه برخوردارند، اما اینها تنها عواملی نیستند که در ارزشیابی یک ترجمه به حساب می آیند. متن اصلی است که در ارزشیابی درستی و مناسب بودن ترجمه نقش اساسی را ایفا می کند. ممکن است یک ترجمه از نظر معنی صریح و قابل فهم، از نظر سبک معمولی، و از نظر زبان طبیعی باشد، اما از نظر محتوای پیام مطابق با متن اصلی نباشد. و این بدان معنی است که نه قابل فهم بودن و نه طبیعی بودن ترجمه هیچکدام دلیلی بر مطابقت آن با متن اصلی نیست. این پژوهش تلاشی است برای بحث در مورد اهمیت صحت، صراحت و سلاست در ترجمه های متون دینی تا روشن شود که این معیارها تا چه اندازه در ارزشیابی چنین ترجمه هایی مهم و موثرند.
فرهنگ معاصر عربی- فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خردگرایی و کلان نگری در ترجمه داستان: رهیافتی نقش گرا به تعادل سبکی
حوزههای تخصصی:
مترجم ادبیات داستانی در مسیر نیل به «کفایت سبکی» هر چه بیشتر، نیازمند انجام تحلیل سبک شناسی در دو سطح «خرد» و «کلان» است. در تحلیل سبکی کلان، تحلیلگر/ مترجم در پی کشف «چگونگی» یا «کیفیت» متن است و در تحلیل سبکی خرد به دنبال تبیین «چرایی» و «نحوه» تحقق آن کیفیت. تحلیل کلان معمولا با تفحص در «برونه» (سطح) داستان صورت می گیرد و نمایی کلی از راهبرد(های) سبکی «عام» منتهی به فرانقش اندیشگانی زبان بدست می دهد اما در تحلیل خرد، مترجم/ تحلیلگر علاوه بر سطح داستان ناگزیر از تعمق در «درونه» (عمق) اثر نیز خواهد بود و در این مسیر، از یک سو، متن را به مثابه یک «محصول» مد نظر قرار می دهد و از رهگذر شیوه های عموما مکانیستی «تحلیل متن»، مولفه های سبکی منتهی به کارکرد زیبایی شناختی زبان را در آن شناسایی می کند و از سوی دیگر، با اثر داستانی به منزله یک «فرایند» مواجه می شود و با توسل به روش شناسی معمول در «تحلیل گفتمان» و استفاده از ابزارهای «تاویل متن» و «تحلیل بینامتنی»، به بازشناسی مراحل «تولید»، «دریافت»، «درک» و «تاثیر» مولفه های متنی دست می یازد و مصادیق عینی راهبرد(های) سبکی کلان مورد نظر نویسنده را در فرانقش متنی زبان تعیین می نماید. آنچه در نهایت از این تحلیل دو جانبه حاصل می گردد، راهکارهای عملیاتی مترجم را در انتخاب «گزینه های هم نقش: با کارکرد سبکی مشابهی در متن مقصد رقم خواهد زد.