فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۵۶۱ تا ۸٬۵۸۰ مورد از کل ۱۰٬۵۱۵ مورد.
منبع:
قلم ۱۳۸۶ شماره ۵
حوزههای تخصصی:
"اگر نگاه به متن بر ای تحلیل و بررسی انسجام محتوایی آن باشد؛ برای رسیدن به این هدف دیگر پرداختن به جمله در مقام واحد متن موضوعیتی ندارد و کلیت متن در درجه نخست اهمیت قرار می گیرد.
داشتن انسجام محتوایی کل متن، مولفه ای پیچیده و ظریف است که نبود آن در نوشته های خود فرانسه زبانان نیز مشاهده می شود. چنین چالش هایی در تکالیف زبان آموزان ایرانی بی تردید روند یادگیری زبان را دچار آسیب هایی می کند که بی تردید می باید در کلاس های درس به آن پرداخت. ما هم در این مقاله تلاش کرده ایم تا با طرح این مهم تا اندازه ایی به راهکارهای تحلیل و بررسی انسجام محتوایی متن بپردازیم."
اصول و مفاهیم بنیادی زبان شناسی شناختی
حوزههای تخصصی:
زبان شناسی حقوقی: (قانونی): رویکردی نوین در زبان شناسی کاربردی
حوزههای تخصصی:
Task-based Listening Assessment and the Influence of Construct-Irrelevant Variance(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش در گویش تاتی شمال خراسان و کاربرد آن در تصحیح و شرح متون ادب فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گویش تاتی رایج در شمال خراسان از سلسله گویشهای ایرانی قدیم است که با گونه های دیگر خود به لحاظ ساختاری تفاوتهایی دارد. وجود واژگان مشترک با گویشهای تاتی سایر نقاط از جمله آذربایجان و قزوین بیانگر این واقعیت است که این گویش نیز همچون سایر گونه های تاتی حسب نظر محققان از گویشهای پیش از ظهور اسلام و مربوط به دوران حکومت مادها بوده است. وجود واژگان مشترک این گویش با متون کهن ادب فارسی و کاربرد معنایی هر یک از این کلمات در عرصه تصحیح و تفسیر شعر و نثر پیشینیان ضرورت توجه به گویش را توجیه می کند، بدون شک در آثار تحقیقی بسیاری از محققان و مفسران متون کهن فارسی به نکاتی بر می خوریم که درک مفهوم عبارت، بدون بهره گیری از کاربرد لغوی واژگان گویشهای مختلف زبان فارسی دشوار و بعضا غیر ممکن می شود (در متن مقاله به نمونه های پراکنده ای از لغات نادر موجود در آثار متقدمان اشاره شده است). عدم توجه به معنای گویش پاره ای از لغات، بعضی از شارحان و مصححان و محققان را به اشتباه افکنده و این اشتباه در تصحیح متون و شرح ابیات موثر اخلال ایجاد کرده است. گویش تاتی رایج در شمال خراسان از جمله گویشهایی است که لغات مشترک فراوانی از آن را می توان در متون کهن فارسی یافت و از این طریق بسیاری از دشواریهای معنایی و رسم الخطی متون گذشته را حل کرد. در این مقاله به نمونه هایی از این موارد پرداخته شده است. توجه شارحان و محققان بدین نکته رهگشاست.
آشکارسازی متنی در دو نوع متن توصیفی و خبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آشکارسازی فرآیندی است که طی آن اطلاعاتی که در صورت متن مبدا به صورت تلویحی وجود دارد در متن مقصد آشکار می شود. آشکار سازی موضوعی گسترده است، انواع گوناگونی دارد و در سطوح مختلفی روی می دهد. در این تحقیق، فرضیه آشکارسازی بلوم کولکا (1986) مبدا کار و ساختارهای حذفی متنی (بین جمله ای) به واسطه تلویحی بودن اطلاعات در آنها و احتمال آشکارسازی این اطلاعات در آنها در محوریت هستند. هدف اصلی پژوهش یافتن پاسخ این پرسش بود که آیا آشکارسازی متنی به نوع متن وابسته است یا خیر. در اینجا منظور از آشکارسازی متنی، آشکار سازی عناصر حذفی متنی است. نوع متون مورد نظر در این تحقیق را دو نوع متن توصیفی و خبری تشکیل می دهند که بر پایه دسته بندی کاترین رایس (1977, 1971) استوار است. لذا پیکره ای متشکل از دو زیر پیکره فراهم گردید؛ زیر پیکره اول شامل سه متن روایی انگلیسی و ترجمه آنها به فارسی بود. زیر پیکره دوم از سه متن روان شناسی و ترجمه فارسی آنها تشکیل شده بود. علت گزینش این متون آن بود که آنها به خوبی بیانگر متون توصیفی و خبری هستند. تحلیل بر روی 200 جمله آغازین و ترجمه یافته متون مبدا صورت پذیرفت. نتایج مشاهدات مبنی بر آن است که (1) آشکارسازی در هر دو نوع متن رخ می دهد، (2) گرایش به آشکار بودن در متون آموزنده به مراتب بیش از متون توصیفی است، (3) گرایش به آشکاربودن در متون آموزنده هم پیش از ترجمه و هم پس از آن بیشتر است، و در نتیجه (4) آشکارسازی متنی به نوع متن وابسته است.
اندیشه: فن شنوندگی در ارتباط گفتاری
حوزههای تخصصی:
تاثیر متنهای ساده شده و تعدیل شده از طریق تعامل شفاهی بر خواندن و درک مطلب زبانآموزان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه نقش جرح و تعدیل متن بر درک مطلب میباشد. سنت سادهسازی متون تاکنون به تعدیل زبانی آنها محدود میشده است. ایده تعدیل متن از طریق تعامل که ابتدا در حوزه ارتباط شفاهی مطرح شد پیشرفت جدیدی است که میتواند بالقوه در سازماندهی آموزش خواندن مفید باشد. در تحقیق حاضر بین متون تعدیل شده از طریق تعامل شفاهی و متون ساده شده با استفاده از طرح تحقیق تکرار سنجش مقایسهای به عمل آمد. نتایج کاربرد متون تحت شرایط آزمایشی فوق و شرایط کنترل استفاده از متون اصلی ساده نشده نشان داد که درک مطلب زبانآموزان در شرایط تعدیل از طریق تعامل شفاهی در بالاترین سطح و در شرایط کاربرد متون اصلی ساده نشده در پایینترین سطح و در شرایط کاربرد متون ساده شده در بین دو حالت فوق قرار داشت. در مقاله حاضر نتایج پژوهش مورد بحث قرار گرفته و پیشنهاداتی برای بهبود آموزش خواندن ارائه شده است.
رابطه بین توانایی ترجمه و رشته ترجمه در دانشجویان لیسانس ایرانی EFL(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تهیه کتاب های انگلیسی عمومی برای فراگیران ایرانی: چند راهکار عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفعول در زبان آلمانی و دشواری های یادگیری آن برای فارسی زبانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأثیر دمش بر تقابل واکداری- بی واکی انسدادی های فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دربارة تظاهر آوایی انسدادی های بی واک فارسی بعد از سایشی های بی واک دو فرضیة واجی مطرح است. بر اساس فرضیة اول، انسدادی های بی واک در این جایگاه به گونة واک دار خود تبدیل می شوند. این مستلزم آن است که هم زمان با کاهش میزان دمش، بر میزان ارتعاش تارآواها به هنگام تولید آن ها افزوده شود. فرضیة دوم چنین بحث می کند که با کاهش میزان دمش انسدادی های بی واک در جایگاه مورد نظر، لزوماً بر میزان ارتعاش تارآواها افزوده نمی شود؛ بنابراین انسدادی های بی واک در این جایگاه از نظر تولیدی در حد فاصل انسدادی های دمیده و انسدادی های واکدار قرار می گیرند و تظاهر آن ها به صورت همخوان های بی واک نادمیده یا نیم دمیده درمی آید. در این مقاله در چارچوب واج شناسی آزمایشگاهی، میزان صحت و اعتبار این یافته های نظری را محک می زنیم. نتایج به دست آمده نشان می دهد که در این جایگاه، از میزان دمش انسدادی ها کاسته می شود ولی بر میزان واک آن ها افزوده نمی شود؛ بنابراین تولید انسدادی های بی واک در این جایگاه در حد فاصل انسدادی های بی واک دمیده و انسدادی های واکدار قرار می گیرد.
گفتار و خط فارسی
حوزههای تخصصی:
«زبان شناسی همگانی» یا «زبان شناسی»؟
حوزههای تخصصی:
The Role of Initial Proficiency in Lexi-cal Attrition / Retention of Iranian EFL Learners: Is the Pr(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب ۱۳۸۶ شماره ۳۲
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطة بین انگیزه و راهبردهای یادگیری زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق رابطه بین انگیزه و استفاده از راهبردهای یادگیری زبان توسط دانشجویان دانشگاه را مورد بررسی قرار داد. بعلاوه متغیرهایی چون جنسیت و سطح بسندگی زبان مورد مطالعه قرار گرفت، ابزار استفاده شده در این تحقیق شامل موارد زیر می گردد: الف- پرسشنامه ای در مورد انگیزه که توسط ولراند و همکاران (1992) ساخته شده بود. ب- پرشسنامه دیگری در مورد راهبردهای یادگیری زبان که توسط اکسفورد (1990) ساخته شده بود. ج- یک تست تافل. نتایج این تحقیق نشان داد که انگیزه بیرونی رابطه معنی داری با انتخاب راهبردهای یادگیری زبان نداشت، این در حالی است که انگیزه درونی رابطه معنی داری با راهبردهای یادگیری زبان پیدا کرد. همچنین تفاوتی بین زنان و مردان به لحاظ انتخاب و استفاده از راهبردها وجود نداشت وسطح بسندگی زبان تفاوتی در استفاده از استراتژیک ها و راهبردها ایجاد نکرد. همچنین، زبان آموزان ایرانی بیشتر از انگیزه درونی برخوردار بودند تا از انگیزه بیرونی
ساختار مصدری وجهی فعل «بودن»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عبارت sein + zu + Infinitiv به دلیل مفهوم مبهم آنکه هم به معنی امکان و هم به معنی الزام میباشد، به عنوان قسمت مهمی از مبحث «عبارات چندوجهی» در آلمانی محسوب میشود. به همین دلیل این ترکیب دستوری با افعال کمکی «توانستن» و «بایستن» از نظر معنایی در رقابت است، گرچه این عبارت در اکثر موارد به معنای «امکان» است. سؤال مهمی که در اینجا مطرح میشود این است که چه عوامل زبانی و غیرزبانی در این مورد نقش ایفا میکنند که شنونده باتوجه به آنها تشخیص دهد که کدام معنای این ترکیب دستوری مدنظر گوینده میباشد. در این رابطه چهار عامل مهم مطرحاند که عبارتند از: زمینه گفتار، موقعیت گفتار، فحوای کلام، نوع متن و وجود بعضی از ادات جمله. با در نظر گرفتن و بررسی این موارد میتوان به مفهوم واقعی Der modale Infinitiv mit "sein" پی برد.
ضرورت لغتنامه نویسی تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لغتنامههای دوزبانه به رجوع کننده اینطور وانمود میکنند که انگار برای هر واژه زبان مبدا یک یا چند واژه دیگر در زبان مقصد موجود میباشد که از نظر معنی با واژه زبان مبدا هیچگونه تفاوتی ندارد. حال اگر با نگاه موشکافانه و دقیق واژههایی را که هم در زبان مبدا و هم در زبان مقصد با یکدیگر از نظر معنی مترادف میباشند مورد بررسی و مقایسه قرار دهیم متوجه خواهیم شد که در حقیقت هریک از واژههای موردنظر حداقل در دو سیستم واژگانی قرار دارند که به هیچوجه معادل همدیگر نمیباشند. در مقاله ذیل سعی بر این شده که این مسئله را بهوسیله چند واژه برگزیده از آلمانی و فارسی که متعلق به حوزه واژهای ـ معنایی ''نبرد'' میباشند مورد بحث و بررسی قرار داد. در این مقاله دعوت به تالیف نوعی لغتنامه تطبیقی شده است که به عنوان جایگزین و مکملی مطلوب واژههای زبان مبدا و مقصد را نه تنها به عنوان معادل یکدیگر بلکه به عنوان اجزای مختلف دو سیستم واژگانی مورد بررسی و مقایسه قرار دهد.
اصطلاحات ورزشی و دوگانگی معنایی در ترجمه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اقبال روزافزون رسانه های گروهی از ورزش و رویدادهای ورزشی، واژگان و اصطلاحات بسیاری در این زمینه وارد زبان انگلیسی گردیده اند. به علاوه، نقش اساسی ورزش در توسعه تفاهم و ارتباطات بین المللی لزوم احاطه بر واژگان ورزشی را آشکارتر می سازد. از سوی دیگر، اصطلاحات و واژگان ورزشی در فرآیند ترجمه عمدتا چالش برانگیز بوده و وجوب آشنایی مترجم با مقررات و زبان حرفه ای ورزشی را بیشتر نمایان می سازند.