فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۲۴۱ تا ۸٬۲۶۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
This research was an attempt to find the relationship between English discourse markers and their Farsi translations. It was conducted in order to find out whether DMs translations completely demonstrate source texts orientation and to what extent DMs translations are functionally appropriate compared to the original text? Six instruments were used. Three of them were the original English books and the other three were their translations. Ten pages from each original book were randomly selected. Then they were compared to their translations by the researcher and two translation teachers according to Farahzad's (1992) scale. The results of the study showed that there is a high degree of relationship between English DMs and their Persian counterparts; however, there is not a 1:1 translation about DMs. It can be also said that Persian translations are, functionally and almost totally, appropriate, compared to the original texts.
Gender-oriented Commonalities among Canadian and Iranian Englishes: An Analysis of Yes/No Question Variants(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Applied Linguistics Vol. ۳, No. ۶, Spring ۲۰۱۰
102 - 130
حوزههای تخصصی:
This study investigatesvariability in English yes/no questions as well as the commonalities among yes/no question variants produced by members of two different varieties of English: Canadian English native speakers and Iranian EFL learners.Further, it probes the role of gender in theEnglish yes/no question variants produced by Canadian English native speakers and those produced by Iranian EFL learners. A modified version of the Edinburgh Map Task was used in data collection. 60 Canadians and Iranians performed the task and made English yes/no question variants considering the informal context. Based on the results, the same types of yes/no question variants were produced by both groups. However, with respect to quantity, Canadians made more variants while the context of use was similar. Another difference noticed was the most frequent variant: Iranians’ frequent variant coincided with the informal context, yet the Canadians’ frequent variant did not. Regarding gender, Iranians did not produce any gender-based variant; while Canadians showed that their production of yes/no question variants was gender-oriented. These findings revealed that both Canadians and Iranians from two different varieties of English syntactically behaved similarly, but their sociolinguistic behavior was not the same.
Gender-preferential Linguistic Elements in Applied Linguistics Research Papers: Partial Evaluation of a Model of Gendered Language(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
This article intended to investigate whether the gender-preferential linguistic elements found by Argomon, Koppel, Fine and Shimoni (2003) show the same gender-linked frequencies in applied linguistics research papers written by non-native speakers of English. In so doing, a sample of 32 articles from different journals was collected and the proportion of the targeted features to the whole number of words was calculated. The results indicated that, although the gender-linked patterns of use for many of those features were also observed in our sample, the difference between men and women in the frequency of using those elements was not statistically significant. This non-significant difference shows that either the confinements of genre or those of using a second language or both are keeping L2 writers from expressing their gender to its fullest capacity in the texts they produce.
بررسی تاثیر جنسیت براستفاده از مغلطه های بی قاعده بحث و استدلال در نوشته های استدلالی انگلیسی زبان آموزان ایرانی در سطح پیشرفته توانایی زبان انگلیسی ( A Gender-based Study of Informal Fallacies of Argumentation: The Case of Iranian Advanced EFL Learners’ Writing)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه ی حاضر به بررسی تاثیر جنسیت براستفاده از مغلطه های بی قاعده بحث و استدلال در نوشته های (مقالات) استدلالی انگلیسی زبان آموزان ایرانی در سطح پیشرفته توانایی زبان انگلیسی می پردازد. مجموعه متون مورد بررسی این مطالعه شامل 120 نوشته ی زبان آموزان دختروپسر بود. سن و رشته ی دانشگاهی زبان آموزان دیگرمتغیرهای مستقل تحقیق بودند. نه نوع مهم مغلطه های بی قاعده در متون بررسی شدند و فراوانی های به دست آمده ازطریق تست آماری مانوا تحلیل شدند. به طورکلی برای مغلطه های بی قاعده ، نتایج تست های آماری مالتی وریت برای همه ی متغیرهای مستقل و تعامل آنها تفاوت معناداری را نشان نداد ولی سه مورد تفاوت مجزا مشاهده شد. در پایان تحقیق ، نتایج مطالعه در مقایسه با پژوهش های قبلی بررسی شده است و دستاوردهایی پیشنهاد شده است.
به هنگامی که نویسنده، ترجمه متنی را بر عهده می گیرد چه تغییری در افق دید مترجم رخ می دهد؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی رابطه بین ترجمه و متن اصلی در ترجمه ژان ژیونو با مشارکت لوسین ژاک و جان اسمیت از اثر معروف انگلیسی زبان موبی دیک می پردازد. در این مقاله می بینیم که به هنگام برگردان یک نوشته به زبان دیگر چگونه میل به نوشتار در مترجم ظهور می کند. آیا یک مترجم خود را در افق دید نویسنده اصلی قرار می دهد یا افق دید خود را بر متن ترجمه شده تحمیل می کند؟ ژیونو خود معتقد است که به هنگام ترجمه این کتاب به شدت تحت تاثیر آن قرار گرفت. در حالیکه افق دید این کتاب کاملاً متفاوت از افق دید ژیونوست و به عکس تاثیر خود را در آثار لوسین ژاک به جا گذاشته و در آثاری چون نبرد کوهستان، درود بر ملویل، پاره هایی از بهشت، رنگ و فضای کتاب موبی دیک را می بینیم.
نقد و بررسی ترجمة آلمانی قرآن، متعلق به فرقة قادیانیه با استناد به سورة حمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن به عنوان مهم ترین منبع دینی مسلمانان، همواره کانون توجه دانشوران مسلمان و غیرمسلمان بوده است و تاکنون مترجمان بسیاری، با اهداف و اغراض متفاوت، دست به ترجمه آن زده اند. در مقاله حاضر، ضمن بیان عقاید و اهداف فرقه قادیانیه، یکی از ترجمه های آلمانی قرآن این جنبش را که تحت نظارت میرزا بشیرالدین محمود احمد، خلیفه دوم فرقه قادیانیه، صورت گرفته است، مورد نقد و بررسی قرار می گیرد. نتایج این بررسی نشان می دهد که مترجم با وجود تسلط به زبان عربی و حفظ امانت داری در برگردان واژه ها، از طریق مقدمه ای طویل و نیز عنوان سوره، افکار و عقاید خویش را به خواننده تحمیل کرده است. در بررسی ترجمه آیات قرآن که با استناد به سوره حمد انجام شده، راهکارهایی برای ترجمه بهتر قرآن ارائه گردیده است.
پژوهشی در نگرش استادان زبان خارجی نسبت به خود ارزیابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارتقاء آموزش زبان و پس آنگاه ارزیابی آن، نیازمند تغییر بنیادی در نگرش استادان و نیز فراگیران در زمینه شیوههای جدید آموزش و ارزیابی است و هیچ تغییری در این گسترهها بدون به وجود آمدن اعتقاد نسبت به کارآمدی شیوههای جدید و نیز وجود تمایل و انگیزه میان استادان و فراگیران برای عملی کردن آن تغییرات و شیوهها امکانپذیر نیست. پژوهش حاضر با هدف بررسی معلمان ایرانی زبان خارجی، در زمینه بکارگیری شیوهای جدید از سنجش به نام خود ارزیابی (Self Assessment) طراحی شده است. برای تحقق این هدف پرسشنامهای به 32 تن از استادان زبان تمام وقت و حق التدریسی دانشگاهها داده شد. این پرسشنامه که توسط نویسندگان این مقاله تنظیم شده بود، نگرش استادان را مورد پرسش قرار میداد. این استادان به تدریس زبانهای انگلیسی، آلمانی، ایتالیایی، و اردو اشتغال دارند و به استادان با تجربه، با سابقه تدریس 10 سال به بالا، و استادان جوان، با سابقه تدریس کمتر از 5 سال، تقسیم شدند. نتایج بهدست آمده حاکی از آن بود که استادان زبان نسبت به عملی بودن شیوههای جدید سنجش به طور عام و خودارزیابی به طور خاص نگرشی منفی دارند. همچنین مشاهده شد که این قضیه بین استادان با تجربه جدیتر بوده و نوعی وابستگی شدیدتر نسبت به شیوههای متداول در آنها وجود دارد. اگرچه استادان جوان تا حدودی با شیوههای جدید آشنایی دارند، این آشنایی ناگزیر منجر به استفاده از این شیوهها نمیشود. در توضیح این حالت میتوان گفت استادان بر این باورند که سپردن اختیار سنجش به فراگیران، از قدرت و نفوذ آنان در کلاس میکاهد.
Pseudo Versus Genuine Eclecticism(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش قصه های تمثیلی در تعلیم و تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه متخصصین برنامه ریزی پی_زبانشناسی (PNL) با تمرکز بر زبان ناخودآگاه (دیداری، شنیداری، تن-جنب شناسی ، لامسه، چشایی) از قصه های تمثیلی بعنوان ابزاری مؤثر در آموزش وتحول دریافت های انسان ها از واقعیت بهره می برند. ارجاع تمثیل عموماً داستانی واقعی یا تخیلی کمابیش بلند و اندیشیده است که با برقراری تداعی و پی آیند به مخاطب کمک می کند تغییری در وضعیت روحی و... فکری اش ایجاد کند. اما توجه به شرایط خاصی ضامن سودمندی حکایت تمثیلی است؛ چگونگی ساختن قصه ای مطابق با نیاز روحی و درونی مخاطب، نحوه بیان، نوع واژگان و تاثیر نقل قصه در قصه ناتمام جهت انگیزش همکاری ناخودآگاه مخاطب، همگی مضامین اصلی نوشتار حاضر را در بر می گیرند.
بررسی تحولات معنایی و ساخت اطلاع ساخت های نشانداری در فرآیند ترجمه از انگلیسی به فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی تحولاتی می پردازد که ممکن است در لایه های مختلف معنایی، و ساخت اطلاع یک ساخت نشاندار در فرایند ترجمه از انگلیسی به فارسی روی دهد. منظور از ساخت نشاندار در این پژوهش، ساخت هایی چون ساخت نقش برابر، ساخت های وارونه، و ساخت هایی است که در آن ها پیشایندسازی صورت گرفته است. چارچوب نظری پژوهش را دستور نقشگرای نظام مند هلیدی فراهم آورده است و تحولات معنایی ساخت های نشاندارِ ترجمه شده با توجه به فرانقش های سه گانه این دستور یعنی فرانقش تجربی، فرانقش بینافردی و فرانقش متنی بررسی شده است. داده های پ ژوهش نیز از میان نمونه های بسیاری گزینش شده اند که از ده متن ترجمه شده انگلیسی به فارسی استخراج شده اند. این پژوهش نشان می دهد که در لایه های مختلف معنایی یک ساخت نشاندار، و ساخت اطلاع آن، در فرآیند ترجمه ممکن است تحولاتی رخ دهد. برخی از این تحولات، گریز ناپذیر و بسیاری از آن ها قابل اجتناب هستند. همچنین به نظر می رسد که آرایش واژگانی آزاد زبان فارسی، امکانات فراوانی برای بیان معنای ساخت های نشاندار در اختیار آن قرار داده است .
مبانی نظری فراگیر محوری در روش های آموزش زبان خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به بررسی مبانی نظری فراگیر محوری در روش های آموزش زبان خارجی می پردازیم و سعی خواهیم کرد جوابی برای این پرسش که چگونه علم آموزش زبان های خارجی از معلم محوری به فراگیر محوری رسید، بیابیم. توصیه بر فراگیر محوری در کلاس زبان خارجی، امری است که بر آن تاکید می شود، ولی شاید در عمل خیلی رعایت نشود. روش های آموزش زبان های خارجی در قرن بیستم کاملاً متاثر از روان شناسی، پداگوژی و آندراگوژی هستند. روان شناسی رفتارگرا (اسکینر) و زبان شناسی ساخت گرا مبانی نظری روش شنیداری-گفتاری بودند، به همین جهت فراگیر به تقلید سریع و خودکار از الگوهای معلم می پرداخت. در روش سمعی- بصری ساخت یکپارچه، با دادن اختیار به فراگیر در تولید جملات جدید، یک گام به فراگیر محوری نزدیک می شویم. نظریه خلاقیت زبانی و نظریه توانش و کنش زبانی چامسکی، به طور غیر مستقیم بر روش های آموزش زبان های خارجی تاثیر گذاشت. در روش ارتباطی، فراگیر در تولید کنش های گفتاری مختلف فعالیت دارد و در فرایند آموزش با معلم همکاری بیشتری می کند. در روش آموزش گروهی به اصول آندراگوژی در آموزش زبان خارجی توجه شده است و معلم به عنوان مشاور فراگیر بزرگسال در نظر گرفته می شود. در سیر تحول جایگاه فراگیر بزرگسال یا خردسال در روش های آموزش زبان های خارجی در قرن گذشته، به بررسی تحولات روان شناسی از رفتارگرایی به روان شناسی شناختی، تغییر نگرش از پداگوژی سنتی به پداگوژی جدید و پیدایش آندراگوژی خواهیم پرداخت.
بررسی کاهش واکه ای در زبان فارسی محاوره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاهش واکه ای فرایندی است که همواره در گفتار سریع محاوره ای، در هجاهای بدون تکیه صورت می گیرد و طی آن واکه های بدون تکیه تغییر یافته و به واکه های دیگر گرایش می یابند. کاهش واکه ای در زبان فارسی در برخی موارد عبارت است ازگرایش واکه ها به سوی واکه های دیگر که در هجاهای بدون تکیه و گفتار سریع محاوره ای روی میدهد، به این نوع کاهش، کاهش واکه ای آوایی گویند. نوع دیگری از کاهش، تغییر و دگرگونی واکه ها در هجاهای بدون تکیه است که به دلیل افزوده شدن وند یا وندهایی صورت می گیرد که سبب جذب تکیه از هجای حامل واکه به سمت وند شده و درنتیجه واکه در هجای ضعیف و بدون تکیه قرار گرفته و به واکه دیگری تغییر می یابد. این نوع کاهش را کاهش واکه ای واجی مینامند. در این مقاله کاهش واکه ای آوایی با توجه به نظریات کراسوایت (2000) و هریس (2005) بررسی شده است. در زبان فارسی واکه های پایدار در هجاهای بدون تکیه تغییر چندانی نمییابند، در حالی که واکه های ناپایدار به ویژه واکه های /e/ و /a/ در چنین هجاهایی به نسبت بسیار زیادی به یکدیگر و به واکه های پایدار گرایش مییابند. از این رو کاهش واکه ای در فارسی از یک رویکرد تلفیقی (hybrid) تبعیت میکند.
L2 Discourse Co-construction within the Learner’s ZPD(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study examined the effect of the ZPD-based discourse scaffolding on EFL learners' co-construction of L2 metadiscourse performing collaborative writing tasks and explored the discourse scaffolding dynamics. The participants were 160 EFL students that were assigned to four different treatment conditions: (i) formal teaching, (ii) input enhancement, (iii) non-ZPD interaction, and (iv) ZPD-based L2 discourse scaffolding. The ZPD learners were required to audio-record their task-focused social interactions and also write four weekly compositions and one delayed essay. The results showed a substantial effect for the ZPD-based L2 discourse scaffolding on the ZPD participants' use of English metadiscourse. Further, the microgenetic analysis of the social interactions revealed that the ZPD groups employed manifold scaffolding dynamics at various ZPD levels to expedite task performance and their peers' use of L2 metadiscourse. The asymmetrical discourse construction grew mutual with the less capable peers offering increasingly more self-initiated repairing moves within their activated ZPD. Also, the students' essays were rated as more reader-friendly over time. Finally, the implications for L2 research and pedagogy are discussed.
An Analysis of English and Persian Academic Written Discourses in Human Sciences: An Evolutionary Account(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present paper focused on the sociocultural explanations of rhetorical differences between English and Persian and was based on the contrastive genre analysis of Applied Linguistics research article abstracts in these two languages. The evolutionary nature of research article abstracts was also investigated from 1985 to 2005, in three stages, with a time interval of 10 years. Seventy eight research article abstracts were analyzed, forty two of which were taken from two English journals and the rest from two Persian journals.
The levels of generic structure contrasted included rhetorical moves, linguistic structure, and formal and textual layout. The rhetorical moves were investigated using move analysis with reference to Swales CARS (Create A Research Space) model and/ or IMRC (Introduction, Method, Results, Conclusion) Model. For investigating the linguistic features, the aspects of Tense and the use of I/We pronoun were taken into consideration and finally, with regard to the textual and formal layout, the relative length of the steps was probed. The results indicated differences between English and Persian research article abstracts, especially with regard to their evolution.
کانونی سازی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان فارسی ازجمله زبان هایی است که در آن کانونی سازی[1] رخ می دهد. درنتیجه رخ دادِ این پدیده، که نمونه ای از قلبِ نحوی[2] به شمار می رود، سازه نحویِ کانونی شده یا در سطح ساخت ظاهری جابه جا می شود و یا در سطحِ صورتِ منطقی به جایگاهِ شاخصِ فرافکنِ کانون. یافته ها نشان می دهد که: (الف) حرکت کانونی سازی، قبل از بازنمون[3]، ضرورتاً منجر به خوانشِ تقابلی نمی شود، (ب) کانونی سازی شامل حرکتِ کلِ سازة کانونی شده در سطح منطقی است، و فقط حرکتِ مشخصة کانون نیست، آن گونه که در ادبیاتِ مربوط ادعا شده است. (ج) در زبانِ فارسی، کانونی سازیِ تقابلیِ[4] دو سازه نحویِ ذاتاً غیرکانونی نیز امکان پذیر است.
تحلیل زبان شناختی آرای قضایی بر اساس الگوی خلاق: رویکرد حوزه زبان شناسی حقوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش درصدد است تا الگوی نوینی را برای تهیه خلاصه آراء قضایی به زبان ساده حقوقی ارائه دهد. در این مقاله، ضمن تحلیل زبان شناختی آراء قضایی، الگویی با عنوان «الگوی خلاق» معرفی می شود که براساس آن طی 5 مرحله مجزا می توان خلاصه آراء قضایی که حاوی کلان گزاره های متن است را به زبان ساده حقوقی و با تفکیک موضوع ارائه داد. پیکره زبانی پژوهش عبارتست از 50 دادنامه با موضوع کیفری و حقوقی که با روش تحلیلی- توصیفی از نوع تحلیل محتوا، تجزیه و تحلیل می شوند. پس از پیاده سازی آراء در «الگوی خلاق»، میزان جامعیت متن خلاصه رای و همچنین قابلیت درک و شفافیت بیان آن در مقایسه با متن اصلی به روش «بررسی مقایسه ای» و روش «گروه کانونی» مورد بررسی قرار می گیرد. نتایج حاصل از این بررسی ها نشان می دهد که خلاصه آراء قضایی که از طریق «الگوی خلاق» به دست آمده، نه تنها نکات کلیدی متن اصلی را در برگرفته، بلکه در مقایسه با متن اصلی از قابلیت درک و صراحت بیان بیشتری برخوردار است.
مطالعه فرایند گفتمانی بیان آرزو در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از کنش های زبانی که در تعاملات اجتماعی و گفت وگوهای روزمره در انواع زبان ها از جمله زبان فارسی نقش پررنگی دارد، آرزوکردن و بیان دعای خیر برای مخاطب است. آرزو ها در زبان فارسی با استفاده از ساختارهای خاص دستوری مانند جمله های فعلی دارای فعل التزامی، جمله های اسمی، شبه جمله ها و اصطلاحات دیگر بیان می شوند و دارای کاربردهای ویژه و گوناگون هستند. این ساخت ها و کاربردهای گوناگون در زبان های مختلف با یکدیگر مطابقت ندارند؛ لذا گویشوران غیر فارسی زبان در هنگام برخورد با این عبارت ها و اصطلاحات هم در فهم مطلب و هم در کاربرد آن ها دچار مشکل می شوند. بدین منظور و نیز برای رفع این مشکل، مطالعه ساختار این عناصر زبانی به نظر ضروری می رسد. آن ها می توانند برای ختم مکالمه، تشکر از مخاطب و واکنش به اظهارات او به کار روند. علاوه بر این در زبان فارسی شاهد آرزوهای غیر مستقیم و نیز گروهی هستیم که این مسئله از دیدگاه فرهنگی شایان توجه است. این مقاله علاوه بر ارائه ساختارهای دستوری آرزوها، به تفکیک آن ها از لحاظ معنایی و نیز کاربردی می پردازد و با ارائه مثال های مختلف می کوشد تا چگونگی کنش زبانی آرزو ها را در زبان فارسی روشن سازد.
جستاری درباره ی دو واژه ی سکولاریسم و لائیسیته و برابر نهادهای فارسی و عربی این دو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انقلاب فرانسه، زمینه ی پیدایش دیدگاه ها و مفهومهایی چون لائیسیته و سکولاریسم بود. اگر چه بسیاری در ایران و جهان عرب، این دو پدیده را یکی می انگارند، اما با توجه به بنیادها، هدفها و ریشه ی واژگانی لائیسیته و سکولاریسم می باید میان این دو مفهوم تمایز افکند.
استفاده ی ابزاری حزبهای مارکسیستی، سوسیالستی، لیبرال و جز اینها، باعث کژفهمی و همسان شماری این دو پدیده شده است.
لائیسیته، جدایی دین از دولت است نه از سیاست؛ دولتی که به حکومت یا قدرت اجرایی محدود نمی شود. حوزه ی لائیسیته کشورهای کاتولیک است اما سکولاریسم، ویژگی کشورهای پروتستان به شمار می رود.
بیشتر نظریه پردازان و نویسندگان ایرانی و عرب، منطق و فرایند لائیسیته و سکولاریسم را به درستی درنیافته، آنها را با مقوله های دیگری هم چون دموکراسی آمیخته اند.
آن چه درپی می آید چشم اندازی است به تاریخچه، ریشه های لاتین و برابر نهاده های فارسی و عربی لائیسیته و سکولاریسم.
Lexical Cohesion in English and Persian Abstracts(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study compares and contrasts lexical cohesion in English and Persian abstracts of Iranian medical students’ theses to appreciate textualization processes in the two languages. For this purpose, one hundred English and Persian abstracts were selected randomly and analyzed based on Seddigh and Yarmohamadi’s (1996) lexical cohesion framework, a version of Halliday and Hasan’s (1976) and Halliday’s (1985) taxonomies. For contrastive analysis, the SPSS package was used. The results revealed some similarities and differences in the use of lexical cohesion sub-categories in the parallel English and Persian texts. The occurrence of all sub-types is nearly the same in the two groups of texts and the two- tailed t-test employed showed that the differences are not statistically significant. Both languages exhibit a general tendency in using repetition, but synonymy and meronymy are the least used sub-categories. Regarding the density of the texts, the analysis indicates that Persian abstracts are denser than their corresponding English ones.