فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۹۲۱ تا ۴٬۹۴۰ مورد از کل ۱۰٬۳۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
بی گمان، برابریابی برای واژه های بیگانه موجود در زبان فارسی، تلاشی سنجیده، آگاهانه و قابل تقدیر است و این امر از سوی فرهنگستان زبان و ادب فارسی تحقق یافته است. نوواژه ها درواقع، نوآوری هایی هستند که برنامه ریزان واژگانی، آن ها را به جای معادل قرضی ایجاد می کنند و بهترین پیامد ممکن برای این واژه ها این خواهد بود که کاربران زبان آن ها را پذیرش می کنند و به زبان عموم راه می یابند. شواهد موجود از مصارف واژگانی کاربران زبان فارسی بیانگر آن است که گاهی کاربران این زبان، تمایل بیشتری برای استعمال واژگان بیگانه نسبت به واژگان مصوب از خود نشان می دهند. دلایل احتمالی این تمایل را می توان با در نظر گرفتن مفهوم «هَیجامَد» بررسی کرد. هَیجامَد که از ترکیب دو واژه «هیجان» و «بسامد» حاصل شده است، به هیجانات ناشی از حواسی اشاره می کند که تحت تأثیر بسامد واژگان قرار دارند. نوشته حاضر می کوشد تا با در نظر گرفتن این مفهوم نوظهور و مؤلفه های سه گانه آن (هیجان، حواس و بسامد) در حوزه واژه گزینی و معادل یابی، راهکارهایی را در جهت افزایش پذیرش واژگان مصوب و کاهش استعمال واژگان بیگانه ارائه دهد.
ویژگی های گفتاری متهمان به سرقت در محاکم قضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان شناسی حقوقی شاخه ای جدید و میان رشته ای از زبان شناسی کاربردی و حقوق است که با استفاده از ابزارحهای زبانی و شواهد زبان شناختی، به تجزیه و تحلیل متون گفتاری و نوشتاری حقوقی می پردازد و در کشف جرم کمک می کند .هدف این مقاله به دست آوردن ویژگی های گفتاری مجرمان سرقت در ارائه گفتمان منحصربه فرد سارقان در تشخیص جرم است. نگارندگان با تحلیل زبان شناختی دفاعیات چهار مجرم پرونده سرقت در دادگستری استان سمنان، سعی دارند گفتار این متهمان را از منظر زبان شناسی حقوقی توصیف و تبیین کنند. نتایج پژوهش بیانگر آن است که متهمان به سرقت با به کارگیری بسیاری از اصول زبانی، از قبیل وجهیت بالا، حذف کنشگر، پاره گفتار نابجا و کنش غیرمستقیم سعی می کنند اعتماد بازجوها را جلب نمایند و از خود رفع اتهام کنند. بررسی جزئیات پرونده ها نشان می دهد که متهمان در دفاعیات خود، به میزان متفاوتی از اصول زبان شناختی استفاده می کنند. به طور مشخص، آن ها در گفتار خود 29 درصد کاربرد وجهیت، 16 درصد تناقض، 14 درصد حذف کنشگر، 10 درصد پیش فرض، 3 درصد کنش های گفتاری، یک درصد تلویح و 5/0 درصد ساخت میانه به کار برده اند. همچنین نتایج حاکی از این است که توجه به ویژگی ها و ظرافت های زبانی همانند وجهیت پایین، تناقض در گفتار، حذف کنشگر، پیش فرض، تلویح، ساخت میانه و اصول همکاری گرایس در گفتار متهمان به سرقت می تواند در کشف جرم به بازجوها و قضات کمک شایانی کند.
A Comparison of Expert and Novice Iranian EFL Teachers’ Procedural Knowledge in Iranian Language Institutes and Universities(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study sought to compare Iranian EFL novice and expert teachers regarding their procedural knowledge in Iranian language institutes and universities. A questionnaire was developed based on the literature, the theoretical framework, and the results of a qualitative study. This questionnaire was administered to the whole sample of the study who was 200 Iranian EFL teachers from different genders and educational contexts. The participants were selected conveniently as going through random sampling was not possible. Based on the results of the exploratory factor analysis, seven factors emerged under the main category of procedural knowledge for these teachers. The findings revealed that: (a) Iranian EFL expert teachers have higher levels of procedural knowledge than Iranian EFL novice teachers (b) expert teachers have higher levels of classroom management knowledge, topic management knowledge and students involved in learning knowledge than novice teachers (c) expert teachers have the knowledge to make rapport (good emotional relationship) with their students more easily and effectively than novice teachers (d) there is not a significant difference between Iranian EFL expert teachers and Iranian EFL novice teachers due to knowledge of talk management, knowledge of strategies while teaching and knowledge of teachers’ learning strategies for learners in the classroom.
The Role of Gender in Reading Comprehension of Short Stories Taught Through Awareness-Raising(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Applied Language Studies,Vol ۹, Proceedings of the First International Conference on Language Focus, Autumn ۲۰۱۷
149 - 162
حوزههای تخصصی:
The present study examines the role of gender in reading comprehension of short stories taught through awareness-raising among Iranian EFL learners. In so doing, twelve male and eighteen female learners with lower intermediate English proficiency were selected as the research sample. Next, they were randomly divided into two fifteen-member groups (i.e., a control group and an experimental group). The control group followed the conventional methods and the experimental group was taught the same short stories using awareness-raising activities. Consequently, an independent sample t-test was run. The obtained results indicate the experimental group demonstrates a better performance than the control one. According to the means, the female learners in both groups outperformed the male ones.
تأملی بر جاینام شناسی منطقة تات زبان شاهرود خلخال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جاینام شناسی یا بررسی نام های جغرافیایی، از زیرشاخه های زبان شناسی است که اصول و قواعد خاصی دارد. این علم در ایران در دهه های اخیر رواج یافته، اما هنوز جایگاه خود را پیدا نکرده است. جاینام ها در گ ویش های ایرانی کمتر از زبان فارسی بررسی شده است. تاتی عنوانی کلی از گویش های ایرانی است که در نواحی مختلف ایران و خارج از ایران رواج دارد و به دو دستة شمالی و جنوبی تقسیم می شود. بررسی جاینام های تاتی به شناخت بیشتر این گویش ها کمک می کند. هدف این مقاله ضمن طرح مسائل کلی در جاینام شناسی ایرانی، انواع جاینام های منطقة تات زبان شاهرود خلخال، با تمرکز بیشتر بر روستای «درو» dərav مطالعه شده و ویژگی های زبانی آنها بررسی شده است.
Postmethod Pedagogy and Iranian EFL Teachers’ Understandings: Is a Promising Trend on the Way?(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The profession of second language teaching has experienced fundamental fluctuations in both theory and practice. With its own proponents and opponents, the postmethod was considered as the practical and reasonable solution to the limitations of the confining concept of the method. The purpose of this qualitative study was to elicit nonnative EFL teachers’ viewpoints and perceptions regarding postmethod pedagogy. In fact, the researchers were interested to know about nonnative EFL teachers’ perceptions of postmethod condition regarding their own context and needs. Selected based on purposive sampling procedure, the participants of this study were 10 nonnative EFL teachers categorized into three groups based on their teaching experience. The participants took part in semi-structured interviews and they were asked a series of questions to elicit their perceptions and interpretations of postmethod. The results of the study revealed some rays of hope in some cases, though not promising in a full manner. In other words, although nonnative EFL teachers could not mention the postmethod principles explicitly, they showed a logical understanding of postmethod pedagogy tenets and its applications in their teaching practices and procedures. The results of this study can help teacher educators design more effective teacher education courses and in-service programs to enhance nonnative EFL teachers’ viewpoints and perceptions regarding postmethod pedagogy and its implications in language teaching and learning processes.
La néologie révolutionnaire en Iran : un regard rétrospectif(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Un certain vocabulaire politique persan a vu le jour dès l’avènement de la Révolution islamique en Iran et depuis, il n’a cessé de se multiplier et d’étendre ses champs d’application aussi bien dans les médias que les milieux et les instances politiques suite à la fondation de nouvelles institutions gouvernementales et non gouvernementales, à la création de nouveaux postes, aux événements politiques, économiques et sociaux qui ont lieu sur l’échelle nationale et internationale, sans oublier les dates phares qui ont marqué le calendrier postrévolutionnaire de notre pays. Cette néologie révolutionnaire se répercute dans le monde entier par la voix des médias, ce qui exige leur traduction en diverses langues. La présente étude s’intéresse à examiner l’origine, la fréquence et l’emploi de cette terminologie prescriptive qui s’effectue constamment dans un cadre irano-islamique : deux sources dans lesquelles est plongée la langue persane pratiquée actuellement en Iran, vu la situation sociopolitique. Dans un deuxième temps, nous cherchons à voir si tous ces vocables sont traduisibles ou non.
مفاهیم شناختی استعارات زمان: تئوری استعاره جرج لیکاف در غزلیات ١٢، ١٥، ١٦، ١٩، ١٠٤ و ١١٥ شکسپیر
منبع:
رخسار زبان سال اول زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳
۶۱ – ۳۹
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر مفهوم و نقش استعاری زمان را در شش غزل شکسپیر، تحلیل می کند. این پژوهش با معرفی و تحلیل ماهیت و کارکردهای استعاره مفهومی زمان و الگوبرداری های ذهنی مرتبط با آن در این اشعار که مبتنی بر نظریه استعاره لیکاف است؛ می پردازد. در ابتدا گزارش دقیقی از استعاره های زمان در غزلیات شکسپیر ارائه و تبیین شده است که ساختار استعاری مفاهیم بنیادین، با اساسی ترین ارزش هایی که در یک فرهنگ عمیقاً تعبیه شده، انسجام دارد. استعاره بر اساس نوع مضمون، به دو گروه تقسیم می شود: استعاره هایی که در آن زمان به مثابه هنرمند است و آن ها که زمان به مثابه رقیب است و سپس به راهبرهای پیشنهادی شکسپیر برای مقاومت در برابر خصوصیات به ظاهر متناقض انسانی زمان پرداخته شده است. سپس به چگونگی انطباق با محیط فرهنگی که مبتنی بر نظام مندی ذهن است؛ می پردازد تا بدین طریق، بر موانع ارتباطی متفاوت غلبه کند تا گیرنده (مخاطب) قادر به رمزگشایی پیام و فراهم نمودن بازخورد به فرستنده (راوی) شود و این خود سندی بر کارآیی ارتباط است. از طرفی، به علت نقش محوری زمان در ساختار ذهنی و فرهنگی، می توان آن را به عنوان یکی از جنبه های بنیادین فرهنگ و ارتباط در نظر گرفت.
بررسی ضمیر و انواع آن در گویش لشنی
منبع:
رخسار زبان سال اول زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳
۱۴۶ – ۱۲۵
حوزههای تخصصی:
گویش شناسی، شاخه ای از زبان شناسی کاربردی است که خود نیز در محدودة دانش نوین زبان-شناسی قرار می گیرد. این علم به بررسی شیوه ها و تکنیک های عملی پژوهش های زبانی اختصاص دارد. گویش لشنی یکی از شاخه های گویش لری و گویش لری هم یکی از گویش-های جنوب غرب ایران و از گویشهای رایج استان فارس است که اکثریت مردم شهرستان ارسنجان به آن صحبت می کنند. این مقاله به بررسی ضمیر و شناسایی انواع آن در گویش لشنی می پردازد. در این مقاله سعی شده است به روش کتابخانه ای و میدانی از طریق مصاحبه با گویشوران کهنسال، انواع ضمیر بررسی، توصیف، تجزیه و تحلیل شود و با ضمیر در زبان فارسی معیار مقایسه گردد. نتایج نشان می دهد که در گویش لشنی ساخت ضمایر و کاربردشان تقریباً شبیه فارسی معیار است؛ گرچه بعضی ضمایر تفاوت هایی در واج دارند به ویژه در حذف «ن» که به علت قاعده کم کوشی می تواند باشد اما مهم ترین تفاوت ضمایر گویش لشنی با فارسی معیار در ضمایر شخصی متصل جمع است که در این ضمایر علاوه بر اینکه نون جمع حذف می شود، هنگامی که این ضمایر به صامت «میم» و «نون» می چسبند این دو صامت تکرار می شوند.
رفتار نحوی افعال اصطلاحی در زبان فارسی: رویکردی شناختی
منبع:
پازند سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۵۰ و ۵۱
47 - 68
حوزههای تخصصی:
بر اساس هادلستون و پولام (273:2002)، اصطلاحات، آن دسته از واحدهای زبانی را در بر می گیرند که هویتی بزرگتر از یک واژه دارند و معنای آن از مجموع معانی که اجزای تشکیل دهنده شان در صورت کاربرد تنها با خود حمل می کنند حاصل نمی شود. در پیشینه مطالعات، ثبات رفتار نحوی و عدم امکان ایجاد صورت های متفاوت نحوی از ویژگی های اصطلاحات معرفی شده است. با این وجود در برخی از مطالعات زبان شناختی زایایی نحوی اصطلاحات، موضعی مدرج فرض می شود و این سازه های زبانی بر مبنا ی ویژگی های منحصر به فرد معنایی خود، درجات متفاوتی از تغییر رفتار نحوی را بدون تغییر در معنای اصطلاحی خود به نمایش می گذارند. در این مقاله سعی بر آن است تا بر اساس آراء گیبس و نایاک(1989) زایایی نحوی افعال اصطلاحی زبان فارسی واکاوی و نشان داده شود که چگونه برخی از گروه های فعلی اصطلاحی این زبان علیرغم تغییرات نحوی، معنای اصطلاحی خود را حفظ نموده است درحالی که برخی دیگر بدون تغییر معنایی دستخوش تغییر نحوی نمی شوند. همچنین قصد بر این است تا آن دسته از تغییرات نحوی که بیشترین و کمترین تأثیر را بر معنای اصطلاحی این گروه های فعلی دارند مشخص شود. بدین منظور، افعال اصطلاحی از منظر زبان شناسی شناختی و بر اساس تغییر رفتارهای نحوی (مانند درج قید و صفت، تبدیل افعال اصطلاحی به عبارت های اسمی و نیز فرآیند مجهول سازی) بررسی می شود. نتایج تحقیق نشان می دهد که آن دسته از افعال اصطلاحی که مولفه های سازنده آن تا حد زیادی به درک معنای اصطلاحی آنها کمک میکنند (خودآشکارسازها) در تغییرات نحوی دچار تغییرات معنایی نمی شوند، درحالی که دسته دیگر افعال اصطلاحی که میان معنای اصطلاحی و اجزای سازنده آن ارتباط یک به یک برقرار نیست (غیرخودآشکارسازها) از زایایی نحوی برخوردار نیستند و در خلال تغییرات نحوی، تغییرات معنایی گسترده ای را تجربه می کنند.
تأثیر یادگیری معکوس بر توسعه حرفه ای نومعلمان زبان انگلیسی: میزان مشغول بودن و نگرش آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یادگیری معکوس رویکرد نسبتاً جدیدی در تدریس است. در این رویکرد، برای ارتقاء یادگیری فعال و افزایش میزان مشغولیت ، جایگاه سخنرانی معلم در کلاس و تکلیف منزل با هم جابهجا می شود؛ بهعبارتدیگر، سخنرانی و تدریس معلم به منزل و تکلیف و فعالیت به کلاس انتقال مییابد. این مطالعه به بررسی تأثیر روش معکوس در آموزش نومعلمان زبان انگلیسی پرداخته است؛ روش معکوس تا چه میزان بر مشغولیت و نگرش نومعلمان در توسعه حرفه ای آنها اثرگذار است. به این منظور تعداد 150 معلم زن که زبان انگلیسی تدریس می کردند، از مؤسسه های مختلف و مدارس غیرانتفاعی شهر تهران به روش هدفمند انتخاب شدند. معلم ها به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرارداده شدند. دوره «مدیریت کلاس» به مدت شش هفته برگزار شد. برای جمعآوری داده از پرسشنامه استفاده شد. نتایج بهدستآمده نشان داد که میزان مشغولیت معلم هادر کلاس معکوس در مقایسه با کلاس سخنرانیمحور یا کلاس سنتی بیشتر بودو نگرش معلم ها به مدل توسعه حرفه ای معکوس مثبت بود.
کلیشه های زبانی در متون کلاسیک ادب عامه فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قصه ها سرشار از کلیشه های زبانی و اصطلاحات، زبانزدها و مثل هاست که بر لطف و شیرینی داستان می افزاید. اگر در قصه ها از عناصر ادبی مثل تشبیه و استعاره استفاده می شود، بسیار ساده و کلیشه ای است. کلیشه های زبانی ازجمله نفرین ها، دشنام ها، تعارف ها، دعاها، سوگندها، تهدیدها، کنایات و امثال مواردی هستند که بازتابنده جنبه های عامه نگاری آثار و تبیین زبان هر دوره اند. این ویژگی و برجسته کردن و مطالعه آن جز فوایده مردم نگارانه، بیانگر زبان و فرهنگ و عمق و غنای آن هاست. در این مقاله کلیشه ها و مواد زبانی یادشده از 46 متن ادبیات کلاسیک عامه انتخاب، طبقه بندی، بررسی و تحلیل شده است. سؤال اصلی این مقاله آن است که کلیشه های زبانی در متون کلاسیک عامه تا چه اندازه در عامه نگاری مؤثر بوده است. پژوهش حاضر با این هدف نگاشته شده است تا نشان دهد کاربرد کلیشه های زبانی تا چه اندازه در مقبولیت میان مردم مؤثر بوده است. این مطالعه افزون بر فواید مردم نگارانه، غنای زبانی آثار را نشان می دهد.
بررسی نشانه معناشناختی داستان لیلی و مجنون جامی بر پایة تحلیل گفتمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل نشانه معناشناختی، به بررسی نحو ةارتباط نشانه های زبانی در نظام گفتمانی و در سطحی فراتر از جمله می پردازد. این تحلیل نشان می دهد که یک نشانه در ارتباط با سایر نشانه های گفتمانی و در نظام کلی گفتمان چه فرایندی را طی می کند تا دارای معنای خاصی شود. در این میان بررسی عناصری که زمینه ساز شکل گیری معنا هستند، اهمیت اساسی دارد. عناصری مانند شکل های بیرونی و درونی گفتمان، بعد پویای کلام، انواع گفتمان، نقش فعل های مؤثر در گفتمان، فرایند تنشی کلام، کنشگران، انواع کنش ها، ارتباط عناصر در محور جانشینی و همنشینی و مانند آن، ابزارهای مؤثر در تحلیل های نشانه معناشناختی به شمار می آیند. در این پژوهش کوشیده ایم برخی از این عناصر معناساز را در داستان لیلی و مجنون به روایت جامی بیابیم و با بررسی این عناصر، نخست نشان دهیم، نشانه های گفتمانی در این داستان چه فرایندی را طی می کنند تا منجر به شکل گیری ساختار معنایی داستان شوند؛ دوم، انواع گفتمان در این داستان را بکاویم؛ سوم، با بررسی ساختار روایی داستان به ابرساختار یا جان مایة متن دست یابیم. تحلیل نشانه معناشناختی، به بررسی نحو ةارتباط نشانه های زبانی در نظام گفتمانی و در سطحی فراتر از جمله می پردازد. این تحلیل نشان می دهد که یک نشانه در ارتباط با سایر نشانه های گفتمانی و در نظام کلی گفتمان چه فرایندی را طی می کند تا دارای معنای خاصی شود. در این میان بررسی عناصری که زمینه ساز شکل گیری معنا هستند، اهمیت اساسی دارد. عناصری مانند شکل های بیرونی و درونی گفتمان، بعد پویای کلام، انواع گفتمان، نقش فعل های مؤثر در گفتمان، فرایند تنشی کلام، کنشگران، انواع کنش ها، ارتباط عناصر در محور جانشینی و همنشینی و مانند آن، ابزارهای مؤثر در تحلیل های نشانه معناشناختی به شمار می آیند. در این پژوهش کوشیده ایم برخی از این عناصر معناساز را در داستان لیلی و مجنون به روایت جامی بیابیم و با بررسی این عناصر، نخست نشان دهیم، نشانه های گفتمانی در این داستان چه فرایندی را طی می کنند تا منجر به شکل گیری ساختار معنایی داستان شوند؛ دوم، انواع گفتمان در این داستان را بکاویم؛ سوم، با بررسی ساختار روایی داستان به ابرساختار یا جان مایة متن دست یابیم.
Factors Contributing to the Use of L1 in English Classrooms: Listening to the Voice of Teachers and Students in Iranian Institutes
حوزههای تخصصی:
By the growing emphasis on communicative language skills, the attention toward using first language in second language classrooms has been raised. The primary aim of this study was to find out teachers’ and students’ perceptions toward the utilization of L1 in English classrooms in Institutes. In order to do this objective, the researcher used a mixed methods research design. Two groups of participants were used in this study. They were 56 EFL learners of elementary, intermediate, and advanced level and 11 EFL teachers who were selected through convenient sampling. The proficiency level of the students was determined using Nelson Proficiency Test (NPT). The quantitative data were collected through a questionnaire while the qualitative data were collected through teachers’ interviews. After the data collection and analysis, the results of this study revealed that students in all language levels in Institutes had positive perceptions toward utilizing L1 in L2 classes, teachers indicated their eagerness toward using L1 in their classes, and used L1 in high schools more than in Institutes. Furthermore, this study has some implications for EFL teachers.
ارزیابی انتقادی دوره های زبان انگلیسی برای اهداف دانشگاهی در ایران: تحلیل محتوایی اسناد زبانی و دیدگاه های متخصصان و برنامه ریزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی سیاست آموزش زبان انگلیسی برای اهداف دانشگاهی در ایران و اینکه تا چه حد سیاست گذاری ها با اجرا مطابقت دارد، انجام شده است. بدین منظور، ابتدا سرفصل های دروس زبان تخصصی که در سطح کلان طراحی شده اند با روش تحلیل محتوایی اسناد مورد بررسی قرار گرفت و سپس از طریق مصاحبه، با دیدگاه های متخصصان این حوزه هم سو سازی شد تا میزان انطباق بین سطوح سیاست گذاری و اجرا مشخص شود. محورهایی از چارچوب سیاست آموزش زبان کاپلان و بالدوف (2005) به عنوان چارچوب نظری مطالعه انتخاب شد. بررسی تحلیل محتوایی اسناد زبان تخصصی و مصاحبه با متخصصان بیانگر آن است که در برنامه زبان تخصصی در ایران اختلافاتی بین سطوح سیاست گذاری و اجرا وجود دارد. مضاف بر آنکه این برنامه در سطح سیاست گذاری نیز ضعف ها و کاستی های جدی دارد. یافته ها بیانگر آن است که به منظور رسیدن به یک وضعیت قابل قبول در برنامه مذکور، نیاز مبرمی به بازنگری دوره های زبان تخصصی در هر دو سطح سیاست گذاری و اجرا وجود دارد.
عوامل نشانه شناختی مؤثر بر کیفیت فن بیان در زبان فارسی: تحلیلی شنونده محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فن بیان مهارتی چندوجهی است که با برخی عوامل زبانی و غیرزبانی مرتبط است و از زبان عادی و روزمرة گویشوران که تنها برای ایجاد ارتباط به کار می رود، پیچیده تر است. در این مقاله، نگارندگان کوشیده اند با رویکردی شنونده محور، با دخیل دانستن 21 شاخص از عوامل زبانی، پیرازبانی، فرازبانی و پادگفتمانی، کیفیت گفتار و فن بیان ده سخنگوی فارسی زبان را ازدیدگاه صد شنوندة فارسی زبان ارزیابی کنند تا روشن شود که به نظر آن ها، کدام یک از عوامل نشانه شناختی مذکور بر کیفیت فن بیان سخنوران تأثیر بیشتری دارد. انتخاب این مؤلفه ها و شاخص های مؤثر بر فن بیان، از اصول و نظریه های گرایس (1975)، یول و برون (1989) و ادلوند و گاستافسون (2013) در چارچوب نشانه شناسی اِکو (1979) برگرفته شده است. پس از گردآوری 21 هزار پاسخ از نظرسنجی جامعة آماری، نتایج حاصل از آمار توصیفی و استنباطی نشان می دهد که پرسش نامه از سطح پایایی 89 درصد و اعتبار درونی 872/0 برخوردار است و به نظر شنوندگان فارسی زبان، ازبین چهار عامل بررسی شده، به ترتیب عامل های نشانه شناختی پیرازبانی و فرازبانی امتیاز بیشتری از دو عامل دیگر در نظرسنجی فن بیان ده سخنور فارسی زبان داشته اند. به سخن دیگر، شنوندگان تأثیر عوامل پیرازبانی و فرازبانی را در کیفیت فن بیان فرد سخنگو مؤثرتر از عوامل زبانی و پادگفتمانی می دانند. با توجه به معرفی و تعیین میزان و درصد مشخصه های مربوطه، امکان تعیین راهکارهای بهبود و تقویت عناصر تأثیرگذار در کیفیت فن بیان برای زبان فارسی وجود دارد.
نقد و بررسی کتاب جنسیت و زبان دین، جولی، آلیسون، همپشایر: انتشارات پالگریو مک میلان، ۲۰۰۵
منبع:
رخسار زبان سال اول پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲
۱۷۴- ۱۶۶
حوزههای تخصصی:
فمینیست ها در مورد جنسیت خدا بحث می کنند، دانشجویان مؤنث در کلاس های مذهبی در کانادا، ساکت می مانند، بیماران سندروم تورت1 فحاشی های غیرقابل کنترل را به نمایش می گذارند و شرکت کنندگان در انجمن های دینی آمریکا، در مورد خدا، والدین، جنسیت و تمایلات جنسی بحث می کنند. در نگاه اول این موضوعات نامرتبط به نظر می رسند اما در این کتاب، آلیسان جولی سعی می کند تا تصویری از تقاطع زبان، جنسیت و دین را به نمایش بگذارد. برخی از موضوعاتی که در این مقالات ظهور می کند، برای درک ما از جنسیت و زبان اساسی هستند: اهمیت قدرت در عدم تقارن زبان جنسیت زده، استفاده ی زبان در هویت های جنسیت افراد، اهمیت بررسی محلی زبان و جنسیت در جوامع، تفاوت های جنسیتی در آموزش زبان دوم و تعامل گفتمان ها در مورد جنسیت و تمایلات جنسی. این کتاب درک ما را در مورد این موضوعات افزایش داده و دین را به عنوان دیدگاه جدیدی که از طریق آن نیز می توان موضوعات زبانی را مشاهده کرد، معرفی می کند.
رویکردی کمینه گرا به نوع بندی نحوی جملات امری در فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقالة حاضر تلاش می کند شیوة نوع بندی جملات امری را در گونة گفتاری فارسی در قالب برنامة کمینه گرا تبیین نماید. از این رو، با الگوگیری از رویکرد هان و شواگر سازوکار حاکم بر جوازدهی جملات امری در فارسی بررسی می گردد. چارچوب نظری این پژوهش، نظریة بازبینی مشخصه ها و فرضیة گروه متمم نمای انشقاقی ریتزی (1997) است. ابتدا استدلال می شود که در ساخت های امریِ بی نشان و نشان دار، حرکت آشکار فعل به هستة گروه منظوری ناممکن است، در ادامه، پیشنهاد می گردد در ساخت های امری بی نشانِ مثبت، نوع بندی از طریق مطابقة مشخصة [+ امری] فعل با مشخصة [- امری] هستة گروه منظوری، و در ساخت های امری بی نشان منفی، نوع بندی از طریق حرکت مشخصة [+ امری] فعل به هستة گروه منظوری و ابقای مشخصة [+ منفی] بر روی فعل صورت می گیرد. در ساخت های امری نشان دار، ابتدا فعل تحت فرایند پیش گذاری، در هستة گروه نقشی مبتدا یا تأکید فرود می آید و سپس در ساخت مثبت، میان مشخصة [+ امری] فعل با مشخصة [- امری] هستة گروه منظوری مطابقه ایجاد می شود و در ساخت منفی، مشخصة [+ امری] فعل به هستة گروه منظوری حرکت می کند و مشخصة [+ منفی] بر روی فعل باقی می ماند.