فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۳۶۱ تا ۴٬۳۸۰ مورد از کل ۱۰٬۳۰۳ مورد.
منبع:
Iranian Journal of Applied Language Studies,Vol ۱۰, No. ۲, ۲۰۱۸
149 - 174
حوزههای تخصصی:
This paper investigates a special type of recurrent expressions, lexical bundles, defined as a sequence of three or more words that co-occur frequently in a particular register (Biber et al., 1999). Considering the importance of this group of multi-word sequences in academic prose, this study explores the forms and syntactic structures of three- and four-word bundles in English abstracts written by Iranian scholars in three disciplines; business studies, history, and linguistics. Applying a frequency-based approach suggested by Biber et al. (1999), the data were drawn from a corpus consisting of 660 English abstracts of research articles published by various leading academic journals. As regards syntactic structure, the structural characteristics of the lexical bundles were first explored through careful analysis and then classified using a modified version of Biber et al.’s (1999) structural framework. The study also compares the forms, frequencies, and structures of the lexical bundles in the corpus to those found in Hyland’s (2004) research article corpus. This comparison shows that not only are there relatively large differences between the two corpora in the forms and frequencies of bundles employed, but also there are some discrepancies in terms of distribution of the different structural types and tokens.
The Use of Technology in English Language Learning: A Literature Review
حوزههای تخصصی:
The use of technology has become an important part of the learning process in and out of the class. Every language class usually uses some form of technology. Technology has been used to both help and improve language learning. Technology enables teachers to adapt classroom activities, thus enhancing the language learning process. Technology continues to grow in importance as a tool to help teachers facilitate language learning for their learners. This study focuses on the role of using new technologies in learning English as a second/foreign language. It discussed different attitudes which support English language learners to increase their learning skills through using technologies. In this paper, the researcher defined the term technology and technology integration, explained the use of technology in language classroom, reviewed previous studies on using technologies in improving language learning skills, and stated certain recommendations for the better use of these technologies, which assist learners in improving their learning skills. The literature review indicated that the effective use of new technologies improves learners’ language learning skills.
Evaluating Recall and Reflection Journals Written by Pre-Service Teachers in EFL Practicum Courses(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In view of the fact that pre-service teachers’ critical reflection through evaluating teaching activity of their peers is an important part of practicum activity, the current study aimed to analyze the recall and reflection journals written by pre-service teachers to identify and evaluate the discoursal features of their journals. To this end, a total of 272 recall and reflection journals written by pre-service teachers were analyzed on the basis of Hiebert, Morris, Berk, and Jansen's (2007) framework for analyzing their teaching practices. The findings indicated that the discourse of recall and reflection journals written by pre-service teachers is affective and descriptive rather than critical. Pre-service teachers predominantly ignore learners in writing their reflection journals. The findings of this study pointed to the need for explicit instruction of the discoursal features of reflection in teacher education classes. Therefore, teacher educators should help pre-service teachers to develop effective reflective discourse in practicum courses.
نقدی بر کتاب ادبیات در مخاطره تودوروف و بحران ادبیات
حوزههای تخصصی:
در دو دهة نخست سدة بیست و یکم، برخی از اندیشمندان فرانسوی کتاب هایی پیرامون بحران ادبیات و پژوهش های ادبی در دوران هم روزگار نوشته اند. یکی از این نوشته ها جستار کوتاهی است با نام ادبیات در مخاطره به قلم تزوتان تودوروف که انتشارات فلاماریون آن را در سال 2007 چاپ کرده است. بن مایة اصلی این جست ار که به بررسی کارکرد و جایگاه ادبی ات از سدة هجدهم به این سو م ی پردازد نوعی نگرانی است. نوشتة پیش رو می کوشد تا افزون بر شناساندن این کتاب و دادن چکیده ای از بخش های مختلف آن، درستی داور ی ها و گزاره های نگارنده اش و همچنین کاستی هایش را کوتاه بررسی کند.
تحلیلی اجتماعی-زبانشناختی بر جایگاه و کاربرد مازندرانی و فارسی در استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال دهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۷
119 - 145
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به ارزیابی جایگاهِ اجتماعیِ گونه زبانی مازندرانی در کنار فارسی و میزان کاربرد آن ها در حوزه های گوناگون، در استان مازندران می پردازد. در این بررسی، از شیوه تحلیل حوزه ای فیشمن (Fishman, 1996) بهره گرفته شده است و میزان کاربرد دو گونه زبانی بر مبنای موقعیت کاربرد، موضوع و مخاطب آن ها در شش حوزه خانواده، مدرسه، اداره، کوچه و بازار، مذهب، و هنر- سرگرمی گروه بندی شده و با استفاده از پرسش نامه، مصاحبه و مشاهده بررسی شده است. تعداد 1200 آزمودنی از پنج شهر استان مازندران، در سه گروه سنی گوناگون و از بین دو جنس زن و مرد گزینش شدند تا به سؤال های پرسش نامه پاسخ دهند. علاوه بر این، نگارندگان، 240 موقعیت ارتباطی را از طریق مشاهده، ثبت کردند. بررسی داده ها نشان می دهد که به طور نسبی، بیشترین میزان کاربرد گونه مازندرانی، به حوزه خانواده تعلق دارد و هر چه حوزه کاربرد آن رسمی تر می شود، میزان بهره گیری از گونه زبانی مازندرانی کاهش می یابد. در حوزه آموزش رسمی، گونه زبانی، اغلب اجباری بوده و فارسی معیار بر گونه مازندرانی چیرگی دارد. در حوزه کوچه و بازار، موقعیت گفتار و یا جایگاه، سن، و جنسیت گوینده با مخاطب می تواند در انتخاب زبان مؤثر باشد. در حوزه اداری به دلیل اینکه رسمیت بیشتری دارد، میزان کاربرد فارسی بیش از سایر حوزه ها است. در حوزه هایی مانند مذهب، هنر و سرگرمی که بر مبنای موضوع تعریف شده اند، غلبه با زبان فارسی است و فقط در مورد حوزه موسیقی، اغلب گونه مازندرانی بر فارسی معیار ترجیح داده شد.
مقایسۀ قدرت دو شخصیت محوریِ رمان آتش بدون دود (با استفاده از «نظریۀ نابرابری قدرت در دیالوگ» فرکلاف و مدل مایکل شورت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره نهم آذر و دی ۱۳۹۷ شماره ۵(پیاپی ۴۷)
147-171
حوزههای تخصصی:
در جستار پیش رو، سعی کرده ایم با توجه به نظریۀ «نابرابری قدرت در دیالوگ» فرکلاف، با بررسی دیالوگ های بین شخصیت های متضاد و هم تراز، در رمان آتش بدون دود نادر ابراهیمی، به شناخت شخصیت های قدرت مدار یا منفعل بپردازیم و از نگاه و جانب داری های ایدئولوژیک نویسنده رمز گشایی کنیم . برای نظم بیشتر این چارچوب نظری، از پرسش های مطرح شده در مدل پیشنهادی شورت ( 1996 ) برای شناخت قدرت در دیالوگ نیز استفاده شد، تا نوع روابط و نحوۀ تسلط قطب های شخصیتی داستان «گالان پهلوان متکی بر قدرت بدنی» و « آلنی قهرمان متکی بر قدرت فکر و اندیشه» تجزیه و تحلیل شود. تجزیه و تحلیل داده های بررسی شده، حاکی از آن است، نحوۀ برخورد دو شخصیت محوری رمان، در دیالوگ با دیگران، نسبت مستقیم با فراز و نشیب های دوران زندگی آنان دارد. دیالوگ های گالان با اطرافیانش به افراد خاصی محدود است و به مرور این دایره تنگ تر می شود و به همراه آن، از قدرت او نیز کاسته می شود و با مرگش، هژمونی زورگویی و تسلط قهری و اجباری او پایان می پذیرد. در حالی که، آلنی نه تنها با همۀ مردم به خصوص، زنان و اقشار طبقۀ پایین اجتماع وارد گفت وگو می شود؛ بلکه آنان را وادار می کند تا محور گفت وگو با اطرافیانشان قرار بگیرند. این عمل، باعث افزایش پذیرش مرام فکری و سیاسی او می شود و بعد از مرگش نیز تفکراتش در سخن و عمل نسل بعدی به سرعت تکثیر می شود.
Gender Differences in the Use of Lexical Hedges in Academic Spoken Language among Iranian EFL Learners: A Comparative Study
حوزههای تخصصی:
This study tried to compare the possible differences between female and male EFL students with respect to the use of lexical hedges in their academic spoken language. To fulfil this objective, 40 Iranian upper-intermediate EFL learners majoring in TEFL were chosen from Islamic Azad University of Abadan, Iran. The selected participants were assigned into two equal groups namely male group (n=20) and female group (n=20). Then, five discussion sessions in a single gendered context were separately recorded for male and female participants. Frequency counts and chi-square were used to analyze the obtained data. By utilizing the framework of hedges, it is deduced that that there are differences among female and male respondents’ propensity in selecting word of lexical hedges. Female responders tend to utilize more lexical hedges than male responders. In such manner, most frequently lexical hedges of fillers such as; hmm, uhh, you know, yeah were used most frequently by female respondents in their utterances; while male respondents most repeatedly utilized lexical hedges of fillers like; I think, uhh, yeah in their utterances. Female respondents had broad range variegation in picking words of lexical hedges while male respondents were not sufficiently productive in selecting the words of lexical hedges. It was demonstrated by the number of lexical hedges applied in giving viewpoints in debate and discussion context.
بررسی بینازبانی وندهای مصغرساز در زبان های فارسی، ترکی استانبولی، انگلیسی و فرانسه
منبع:
رخسار زبان سال دوم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵
۱۰۵ – ۸۳
حوزههای تخصصی:
وندهای مصغرساز در زبان های دنیا معمول هستند. آنها عمدتاً برای بیان کوچکی و محبت به کار می روند و گاه در مفهوم تحقیر استفاده می شوند. در این تحقیق وندهای مصغرساز در چهار زبان فارسی، انگلیسی، فرانسه و ترکی استانبولی مورد بررسی قرار گرفته است. این مطالعه، به مصغرسازها از منظر صرف می پردازد و هدف آن انجام مطالعه ای قیاسی در خصوص وضعیت وندهای مصغر و میزان استفاده از آنها در زبانهای مذکور است. داده های پژوهش شامل چهار داستان از داستان های هانس کریستین اندرسن و نیز گفتار شصت دقیقه برنامه تلویزیونی از هر زبان است. یافته ها نشان می دهد که در زبان های ترکی استانبولی و فرانسه به کارگیری پسوندهای مصغرساز بیشتر از زبان های فارسی و انگلیسی است. همچنین در داده های دو زبان فرانسه و انگلیسی این وندها در مفهوم تحقیر کاربرد نداشته است. به نظر می آید در چهار زبان مورد بررسی، بسیاری از وندهای مصغرساز در حال واژگانی شدن هستند.
معرفی کتاب خودترجمۀ ادبی: دورنماهای نظری
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به معرفی و بررسی کتاب خودترجمۀ ادبی: دورنماهای نظری پرداخته می شود که دربرگیرندۀ ده مقالۀ ارائه شده در همایشی به همین نام می باشد که در سال 2012 در دانشگاه اودین ایتالیا برگزار شده است. خودترجمه به عنوان «ترجمه ای که یک نویسنده از اثر خود به زبان دیگر ارائه می کند» تعریف شده است. این کتاب شامل دو بخش است که به ترتیب با رویکردهای بیرونی (عوامل تاریخی، اجتماعی و ...) و رویکردهای درونی (که متن و مؤلف را در مرکز مطالعه قرار می دهند) به بررسی جنبه های مختلف خودترجمۀ ادبی می پردازند.
نقدی بر کتاب دانشگاه: پایان بازی
حوزههای تخصصی:
گسترش چشم گیر شبکه های دانشگاهی و تنوع بی سابقه رشته های آموزشی در بخش بزرگی از جهان امروزی پرسش های بسیاری را درباره ماهیت آموزش عالی، نقش آن در جامعه انسانی و پیوند آن با دیگر سازمان های مدنی و اقتصادی برانگیخته است. نویسنده کتاب دانشگاه: پایان بازی در اثرش تلاش کرده است به این پرسش ها در محدوده استان کبک کانادا بپردازد، بدون آن که این استان را تافته جدا بافته ای از نظام اقتصاد مسلط جهانی به شمار بیاورد. وی با اشاره به دگرگونی های ناشی از «انقلاب آرام» سال های ١٩۶٠ استان کبک، به نقد نظریه های مطرح این حوزه پرداخته است.
کافت و بندزدایی در زبان فارسی: رویکردی کمینه گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زدودن عناصر زبانی از اشتقاق که با نام کلی حذف شناخته می شود، بحث پردامنه ای در میان زبان شناسان بوده است. هرچند این پدیده گونه های مختلفی دارد، اما در اغلب آنها سازه محذوف معمولاً دارای مرجعی زبانی یا غیرزبانی است. از آن میان، فرایند کافت که عنصر فعلی را (با یا بدون وابسته هایش) از جمله های همپایه حذف می کند، با توجه به ویژگی هایی که دارد، ساخت چالش برانگیزی در نظریه های نحوی به شمار می رود. جانسون (2009) نشان می دهد که به رغم شباهت های کافت و شبه کافت در انگلیسی، این دو پدیده ساخت های متفاوتی هستند و اولی از رهگذر فرایند گذر مشترک شکل می گیرد و دومی پیامد نوعی حذف گروه فعلی است. در تقابل با تحلیل جانسون درباره کافت در انگلیسی، مقاله حاضر استدلال می کند که کافت در فارسی گونه ای بندزدایی است که طی آن گروه زمان از ساخت همپایه دوم حذف می شود، اما پیش از آن، سازه های باقی مانده به شاخص یک یا چند گروه نقش نما (مانند گروه مبتدا یا گروه کانون) ارتقا می یابند. این تحلیل تصریح می کند که به دلیل ارتقای اجباری فعل از درون گروه فعلی، از یک سو ساخت شبه کافت در فارسی مجاز نیست و از سوی دیگر سازوکار حذف گروه فعلی به محو عنصر فعلی نمی انجامد.
بررسی محدودیت های ناظر بر ترتیب پسوندهای اشتقاقی در زبان فارسی بر مبنای رویکرد محدودیت های پردازشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی محدودیت های ناظر بر ترتیب پسوندهای اشتقاقی زبان فارسی بر مبنای رویکرد محدودیت های پردازشی می پردازد. داده های این پژوهش از پایگاه داده های پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی جمع آوری شده است. برای انجام این پژوهش، 8 پسوند زبان فارسی در سلسله مراتب قرارگیری وندها در رویکرد پردازشی قرار گرفتند، آن گاه ارتباط بین رتبه بندی پسوندها در این سلسله مراتب با زایایی، نسبت های تجزیه پذیری و قدرت مرزی بررسی شد. همچنین، ارتباط بین جایگاه قرارگیری پسوندها در شکل دوبُعدی شماتیکی با زایایی، نسبت های تجزیه پذیری و قدرت مرزی بررسی شد. نتیجه این مطالعه نشان می دهد بین رتبه بندی پسوندهای مورد مطالعه در سلسله مراتب قرارگیری وندها در رویکرد محدودیت های پردازشی با زایایی، نسبت های تجزیه پذیری و قدرت مرزی ارتباط معنی داری وجود ندارد.
بررسی مقایسه ای افزوده های تفسیری در 5پنج ترجمه معاصر فارسی و انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۹
117 - 149
حوزههای تخصصی:
کتاب قرآن، معجزه الهی بوده که با هدف هدایتِ بشریت، نازل شده است. ترجمه واژه به واژه قرآن، ممکن است مانعِ انتقالِ مفاهیمِ ژرفِ آن شود و به همین سبب، مترجم ها ناچارند گاهی افزوده هایی به متنِ ترجمه اضافه کنند که اغلب با استناد به تفسیرها و برای شفاف سازی معنایی و ساختاری متن ترجمه شده بوده است. بر این مبنا، تحلیل یا تطبیق عبارت ها و جمله های افزوده در گونه این ترجمه ها و ارزیابی انطباق آن ها با تفسیرهای معتبر، بسیار ضرورت می یابد. در این پژوهش، افزوده های تفسیری موجود در ترجمه های انگلیسی و فارسی قرآن، با تکیه بر متنِ عربیِ قرآن، در سوره های مسبحات در پنج ترجمه معاصر (مکارم شیرازی(Makarem Shirazi, 2001)، فولادوند (Foulad Vand, 2014) و خرمشاهی (Khoramshahi, 2017) به زبان فارسی) و (پیکتال (Picktall, 1938) و یوسف علی (Yusuf, 2001) به زبان انگلیسی) بررسی شد. مدل نظری پژوهش بر اساس تعریف جواهری (Javaheri, 2012) از افزوده تفسیری، تعریف نایدا و تیبر (Nida & Taber, 2003) از افزوده واژگانی و نحوی و دیدگاه کلودی (Klaudy, 2004) در مورد انواع موارد شفاف سازی بنا شده است. در تحلیل آیه ها، علاوه بر تفسیر المیزان، از دسته بندی عبدالرئوف (Abdul-Raof, 2001) در پیوند با انواع افزوده بهره گرفته شد. بر این مبنا، آیه هایی که در ترجمه آن ها از افزوده تفسیری استفاده شده بود، استخراج شده و نوع و فراوانی آن ها مشخص گردید. سپس افزوده های واژگانی با توجه به تفسیر المیزانِ آیت الله طباطبائی و طبقه بندی عبدالرئوف تحلیل شدند تا مشخص شود که آیا این افزوده ها، براساس تفسیر و برای شفاف سازی بیشتر آیات اعمال شده است و یا اینکه به هیچ وجه، وجودشان ضرورتی ندارد. همچنین، افزوده ها به افزوده واژگانی ضروری و غیرضروری و نحوی ضروری و غیرضروری دسته بندی شدند تا مشخص شود کدام نوع از افزوده در این ترجمه ها کاربرد بیشتری داشته است. همچنین مشخص شود کدام مترجم انگلیسی و فارسی بیشترین و کمترین تعداد افزوده را داشته و چه نوع افزوده ای را استفاده کرده است. پس از بررسیِ دقیق افزوده ها معلوم گردید تمامی این مترجم ها، واژه هایی به متن افزوده اند که برای شفاف سازی معنا و تطابقِ ساختاری آن بوده است و تلاش نموده اند که حداقل افزوده های غیر ضروری را داشته باشند. همچنین، مشخص شد ترجمه فولادوند بیشترین تعداد افزوده و ترجمه پیکتال کمترین تعداد افزوده را به کار برده اند.
Teacher’s Reflection and Its Components as Predictors of EFL Teacher’s Sense of Classroom Management(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Through a descriptive Ex Post Facto research design, the relationship between teacher reflection and classroom management, the predictive power of teacher reflection components regarding classroom management, and classroom management strategies used by high and low reflective teachers were examined. To this end, 113 EFL teachers completed the Attitudes and Beliefs on Classroom Control (ABCC) Inventory (Martin et al., 1998b) and teacher reflection inventory (Akbari et al., 2010). The results of Pearson product-moment correlation coefficient showed that there was a significant positive relationship between teachers’ reflection and their sense of classroom management. Moreover, a multiple regression was run whose findings revealed that practical and critical components of reflection are the best predictors of teachers’ sense of classroom management. Twenty teachers were also interviewed. The thematic analysis of the interview showed that high reflective teachers used different kinds of management strategies, for their students’ social, emotional, and behavioral difficulties using proper pedagogical planning and techniques, to deal with the classroom problems in comparison with their low reflective counterparts.
The Creation of an Intercultural Learning Experience in EFL Contexts(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present Study aimed to examine the efficacy of using literary texts in promoting intercultural communication competence, and intercultural awareness and understanding within language teaching contexts. The participants were 50 Iranian undergraduate students of English Literature, 20 male and 30 female, with their ages ranging from 19 to 24 engaged in reading and discussing literary texts with an emphasis on their social and cultural themes and contents. 9 English and 2 Persian short stories were the main material implemented, and these were supplemented by 6 American and 2 Iranian movies with their screenplays adopted from literary works. The themes attended to included racial discrimination, social class, gender roles, and ethnic minorities. Based on Byram’s (1997) proposed model of Intercultural Communication Competence (ICC), five factors of the students’ ICC development, Savoir Comprendre, Savoire Etre, Savoire S’engager, Savoirs and Savoire Apprendre/Faire, were observed throughout a 14-session course. A Content analysis of students’ writing assignments and an examination of how fruitful they found the tasks and materials in enhancing their cultural understanding demonstrated a noticeable involvement of all the studied ICC factors in reading, discussing and contemplating on the literary texts and their cultural content.
بررسی ویژگی های سبکی تکرار کامل در رمان سووشون و بوف کور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال دهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۶
85 - 105
حوزههای تخصصی:
تکرار پدیده ای زبانی است که پیرامون آن بررسی هایی در زبان های گوناگون و در چارچوب نظریه های مختلف صورت گرفته است. تکرار در دو نوع کامل و ناقص از سوی زبان شناسان بررسی شده است که از آن میان در پژوهش حاضر به ویژگی های سبکی تکرار کامل در سووشون (سیمین دانشور) و بوف کور (صادق هدایت) می پردازیم. پرسش این است که فرایند تکرار تا چه میزان می تواند ملاکی برای تشخیص سبک ادبی نویسنده تلقی شود؟ برای دست یابی به این منظور به پیکره ای در زبان فارسی نیاز بود که با نگاهی تطبیقی، بازیابی نحوه کاربرد تکرار، بسامد وقوع و تفاوت آنها در این دو رمان معاصر مورد بررسی قرار گیرد. پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. یافته های حاصل از بررسی داده های این دو اثر نشان می دهند که قیدها در فرایند تکرار کامل ناافزوده بیشترین بسامد کاربرد را دارند و دانشور به میزان بیشتری نسبت به هدایت از انواع تکرار کامل بهره گرفته است. بنابراین تکرار کامل می تواند ملاک مناسبی جهت تشخیص سبک باشد.
کاربرد راهبردهای ادب توسط دبیران ایرانی در موقعیت کنش گفتاری «پیشنهاد»
منبع:
پازند سال ۱۴بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵۲ و ۵۳
57 - 82
حوزههای تخصصی:
در زبان شناسی اجتماعی، کاربردشناسی را مطالعه زبان از دیدگاه سخنگویان آن تعریف می کنند. در سال های اخیر این مسئله که چگونه ادب در مکالمه های اجتماعی حفظ و به کار برده می شود و چگونه به وسیله مخاطب مخصوصاً با در نظر گرفتن شرایط محیطی، فرهنگی و اجتماعی درک و فهمیده می شود، جایگاه برجسته ای را در کاربردشناسی پیدا کرده است. مطالعات کاربردی و نظری بسیاری نیز در این زمینه انجام شده است. در پژوهش حاضر راهبردهای ادب استفاده شده توسط دبیران بر اساس الگوی ادب براون و لوینسون (1987) بررسی می شود. در این پژوهش، سه متغیر جنس، سن و قدرت مدنظر است و سعی شده است راهبردها و فرا راهبردهای ادب استفاده شده توسط دبیران در موقعیت کنش گفتاری «پیشنهاد» بررسی شود. برای انجام این هدف، داده ها با استفاده از پرسشنامه تکمیلی گفتمان جمع آوری شده اند. در این پرسشنامه از طریق 5 پرسش از جامعه آماری خواسته شد که به شش مخاطب مختلف با قدرت اجتماعی بیشتر، کمتر و یا برابر، موضوعی را پیشنهاد دهند. داده های به دست آمده از شرکت کنندگان در این پژوهش نشان دهنده تأثیر هر سه متغیر تحقیق در ایجاد تفاوت معنادار در استفاده از فرا راهبردهای ادب در موقعیت کنش گفتاری «پشنهاد» است؛ تنها متغیر سن در موقعیت قدرت برابر و نیز در بین مردان تفاوت معناداری را نشان نمی دهد.
التراکم الصوتی فی سورة الفیل تکامل الترکیب والدلالة
حوزههای تخصصی:
تتأثر الأصوات اللغویة بعضها ببعض فی التراکیب أثناء الکلام، فعندما یتحدث الانسان على سجیة دون تکلف وعناء یمکن أن یؤثر بعض أصوات الکلمة فی بعض، کما تتأثر الألوان بعضها ببعض، لهذا فدراسة دلالة التشکیل الصوتی تقتضی دراسة مفردات السورة وتراکیبها، وتسلسل الأصوات والعبارات، وهی ظواهر لا ترتبط بالأصوات فی ذاتها فحسب، بل بالمجموعة الکلامیة بصفة عامة، کالصوائت، والصوامت، والمقطع، وهذا ما سنحاول الوقوف علیه من خلال التطبیق على سورة من سور القرآن الکریم ألا وهی سورة الفیل.
محدودیت های حضور خیشومی [n] در پایانه ریشه فعل ساده پس از افزودن وند گذشته در زبان فارسی: نظریه بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله، بررسی ریشه فعل های ساده زبان فارسی مختوم به خیشومی تیغه ای [n] است و پرداختن به اینکه با افزودن وند گذشته چه نوع محدودیت هایی بر خوشه پایانه هجای C 0 VC 1 C 2 اعمال می شود؛ به عبارت دیگر، در ریشه فعل های مختوم به خیشومی [n] با افزودن وند گذشته، چه محدودیت های واج آرایی بر خوشه پایانی صورت می پذیرد. به منظور پاسخ گویی به این پرسش، از میان 397 ریشه فعلی بدون تکرار و بدون پسوند سببی ساز، 22 ریشه فعل، اعم از یک، دو و سه هجایی، با ساخت هجای پایانی از نوع CVn+d بررسی شدند. محدودیت های به دست آمده عبارت اند از: 1. خوشه هایی که عضو اول آن خیشومی تیغه ای [n] باشد با هسته های دارای مشخصه [+افراشته] محدودیت تولید دارند؛ به عبارت دیگر، واکه های افراشته نمی توانند هسته هجایی واقع شوند که خوشه پایانه آن از [nd] تشکیل شده باشد؛ 2. خوشه هایی که عضو اول آن خیشومی لثوی [n] باشد با هسته های دارای مشخصه [-افراشته] محدودیت تولید ندارند؛ 3. قاعده «مانع» (blocking) از تولیدِ برون داد هایِ مشابه صورت هایِ موجود در زبان جلوگیری می کند. 4. اصل سلسله مراتب رسایی در همه صورت های فعلی ستاک گذشته رعایت شده است.
بررسی ماضی بعید در دامنه ی آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبانشناسان خارجی تحت عنوان سنتی «تطابق زمان دستوری» به مطالعه ترتیب زمانی موقعیت ها در جملات نقل قول غیرمستقیم می پردازند. این ترتیب بیانگر رابطه زمانی است و تقدم، هم زمانی، یا تأخر موقعیت را نسبت به زمان جهت یابی نشان می دهد. مطالعه حاضر در زبان فارسی به بررسی تقدم زمان موقعیت جمله پیرو می پردازد آنگاه که موقعیت جمله پایه با زمان دستوری آینده بیان می شود. سؤال تحقیق این است که زمان دستوری ماضی بعید در جملات مرکب فارسی چگونه تبیین می شود. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است وداده ها جملاتی از زبان فارسی معیار هستند که با شم زبانی نویسندگان انتخاب و ارزیابی شده اند. با به کارگیری چارچوب نظری دکلرک (۱۹۹۱ الف)، و معنی شناسی و کاربردشناسی حاصل از قوانین محاوره گرایس (۱۹۷۵) فرضیه مناسبی برای پاسخ به سؤال تحقیق فراهم می شود. مطابق فرضیه تحقیق، به شرط دیرشی بودن، آغاز موقعیت جمله پایه با زمان دستوری آینده می تواند نسبت به بقیه آن، گذشته تعبیر شود. این زمان گذشته، زمان جهت یابی لازم برای ماضی بعید را فراهم می سازد. بنابراین، تقدم در دامنه آینده در حالت بی نشان با زمان های دستوری گذشته یا ماضی نقلی و در حالت نشاندار با زمان دستوری ماضی بعید بیان می شود.