فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۶۶۱ تا ۳٬۶۸۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش فرایندهای حذف و درج در گویش شهرستان رابُر را بر مبنای نظریه بهینگی و به روش توصیفی-تحلیلی بررسی و تحلیل می کند. برای بررسی امکان تحلیل این فرایندها بر مبنای نظریه بهینگی در گویش رابُر، حذف همخوان پایانی، حذف همخوان میانی، حذف همخوان های چاکنایی و درج واکه در ابتدای خوشه همخوانی و درج همخوان میانی (میانجی) با این نظریه محک زده می شود. داده های این تحقیق از زبان طبیعی و روزمره مردم، کتاب های گویش و شم زبانی نگارنده گردآوری شده اند. بررسی و تحلیل داده ها نشان می دهد که در بعضی موارد در این گویش برخلاف فارسی معیار، برای جلوگیری از التقای مصوت ها به جای درج همخوان از فرایند حذف (مصوت) استفاده می شود؛ به همین دلیل بسامد فرایند حذف در این گویش بیش از درج است. در خصوص حذف همخوان چاکنایی در موضع پایانه هجا، تغییر کیفیت واکه اصلی در گویش رابُری عمومیت ندارد. همچنین، همخوان میانجی در فرایند درج نیز در مقوله فعل یکی از همخوان های رایج در زبان فارسی معیار نیست. گزینه بهینه در فرایندهای حذف و درجِ بررسی شده در این گویش در راستای نظریه بهینگی است.
اطلس جهانی ساخت های زبان (والس). مارتین هسپلمث و همکاران (ویراستاران)، دانشگاه آکسفورد، 2005، 712صفحه.(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۶بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۱
243-256
حوزههای تخصصی:
اطلس جهانی ساخت های زبان، که به اختصار والس نامیده می شود، اطلسی است زبانی -رده شناختی که پراکندگی جهانیِ ویژگی های ساختی زبان را نشان می دهد. این اطلس با همکاری مارتین هسپلمث، متیو درایر، دیوید گیل و برنارد کامری در مؤسسهٔ مکس پلانک بین سال های 1999تا 2004 گردآوری شد و در ژوئیهٔ 2005 توسط انتشارات آکسفورد به چاپ رسید (هسپلمث، 2009: 283). تاکنون 55 نویسنده در تهیه آن مشارکت داشته اند که هرکدام (یا گروهی از آنها) تنها به بررسی یک ویژگیِ ساختی پرداخته اند.
بررسی اثربخشی تمرین «الگو در ترجمه» بر پیشبرد مهارت نگارش عربیِ دانشجویان فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگارش آخرین و پیشرفته ترین مهارت در میان مهارت های چهارگانه زبانی به شمار می رود. آموزش نگارش عربی دارای ظرافت ها و پیچیدگی های خاص خود است. تمرین «الگو در ترجمه» یکی از راهبردهای تدریس نگارش در آموزش زبان عربی محسوب می شود. در این پژوهشِ شبه آزمایشی با استفاده از روش میدانی و به کار گیری آزمون، به بررسی میزان اثربخشی این راهبرد آموزشی در پیشبرد مهارت نگارش عربی زبان آموزان پرداخته شده است. بدین ترتیب که 34 زبان آموز از دانشجویان دوره کارشناسی رشته زبان و ادبیات عربی دانشگاه یزد برای نمونه تحقیق انتخاب و به دو گروه گواه و آزمون دسته بندی شدند. پیش از اجرای طرح پژوهش، با اجرای یک پیش آزمون از همگن بودن گروه ها اطمینان حاصل شد. سپس با انتخاب هدف دار چند داستان کوتاه عربی برای تدریس در طول یک نیم سال تحصیلی، در هر گروه ساختار دستوری، واژگانی و املایی موجود در متن داستان ها تشریح و بررسی شد. در گروه آزمون علاوه بر این موارد، از راهبرد تمرین الگو در ترجمه نیز بهره گرفته شد. پس از گذشت یک نیمسال تحصیلی پس آزمون اجرا شد. نتایج پس آزمون نشان می دهد که بین تعداد خطاهای نگارشی دو گروه، تفاوت معنی داری وجود دارد. به عبارت دیگر، بسامد خطاها در گروه آزمون در حیطه دستور زبان و واژگان به نحو چشمگیری کاهش یافته است؛ اما میان خطاهای املایی زبان آموزان در دو گروه همچنان تفاوت معنی داری وجود ندارد. این نتیجه بیانگر ارتباط مستقیم میان تمرین «الگو در ترجمه» و انتخاب ساختارهای دستوری و واژگان مناسب در تولید صحیح زبان بینابینی در نگارش عربی زبان آموزان است.
Investigating effects of digital gamification-based language learning: a systematic review(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The purpose of this study is to investigate and synthesize the trends and key findings of the studies related to gamification as a new method in the field of learning a Foreign language (LFL) over the past 11 years. Databases including Web of Science, ERIC, and Scopus were searched for this purpose, analyzing a total of 28 articles. The research methodology of this study was a systematic review. A content analysis method was used for analyzing the selected articles. Our findings found that after 2015, the use of gamification in LFL became popular among researchers, and the number of field studies increased rapidly over the past two years (2017–2018). Additionally, quantitative methods were found to be the most frequently used research methods regarding gamification in LFL studies. In the analyzed studies, vocabulary and grammar abilities were the most commonly investigated basic language skills. In addition, English language, Duolingo, high school, and feedback were the most commonly investigated Foreign language, gamified platform, education level, and gamification element for learning a new language in the reviewed articles. More analysis disclosed challenges, as well as advantages associated with using gamification in LFL. Furthermore, in studies examined concerning the effectiveness of using gamification in LFL, the results mainly pointed to the benefits of gamification based learning. The systematic review also provides valuable recommendations for future researches and practitioners.
On the Effect of Flipped Classroom on Learners’ Achievement, Autonomy, Motivation and WTC: Investigating Learning and Learner Variables(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Pitfalls inherent in traditional approaches, movement into post-method frameworks and necessity of reaping benefits of technological advancements gave birth to flipped instruction as a newly emerged practice of teaching. A robust literature has submitted proofs on the merits of this practice in language learning. Adopting an innovatory perspective, the current research was an attempt to investigate the effect of this practice on a number of learning and learner related variables among Iranian intermediate language learners. To this aim 39 learners were selected through convenience sampling, and after removing outliers, 29 learners were randomly assigned to control (N=14) and experimental (N=15) groups. For each variable, a valid instrument was selected or adopted from the literature and modified for the purpose of the study. Then, employing a post-test-only control-group design, their performance on the post-test was measured and analyzed through one-way analysis of variance. The outputs reveled a statistically significant difference between groups in achievement (F (1, 27) = 9.627, p = .004) and autonomy (F (1, 27) = 8.308, p = .008) while indicating no significant effect on motivation and willingness to communicate. Some of these findings are in line with major currents of research in the literature but others stand in sharp contrast. Further investigation is required to examine into the nature of these findings through qualitative perspectives, interviews and open-ended questionnaires. These findings have implication for educational researchers, language teachers, language learners and applied linguists.
احساسِ عاطفه نفرت مجازهای مفهومیِ عاطفه «نفرت»: تحلیلی شناختی-عصبی-زیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخلاف بسیاری از انسان ها، عواطف و احساسات را نباید اموری ناملموس و بی اساس دانست. جایگاهِ اصلی آن ها روشن است و می توان آن ها را به سیستم های مشخصی در بدن و مغز مربوط کرد. هدف از این پژوهش، بررسی مجازهای مفهومیِ مفهومِ عاطفیِ نفرت از دیدگاهی شناختی-پیکره ای و تطبیق نتایج تحلیل داده های زبانی با یافته های عصبی-زیستی است. در این مقاله، ابتدا، تعریف «عاطفه» و تمایز آن با «احساس» از دیدگاه عصبی-زیستی ارائه گردید. سپس، با بررسی مجازهای مفهومی نفرت، معلوم شد که در زبان فارسی به روشنی، هر چهار وجه اثرات عاطفه بر انسان (جسمی، روانی، چهره ای و رفتاری) بیان می شوند. همچنین، تحلیل های زبانی موردِ اشاره، یافته های عصبی-زیست شناختی عواطف را تأیید کردند. در پایان، نیز یک الگوی سه مرحله ای در پیوند با شکل گیری و بروز عواطف از جمله عاطفه نفرت که نتیجه تحلیل شناختی-عصبی-زیستی پژوهش حاضر است، ارائه شد؛ نخست، وقوع رویداد خلاف؛ علتِ شکل گیری نفرت؛ دوم، شکل گیری عاطفه نفرت و سوم، بروز نفرت.
تحلیل نقش نماهای اسم فارسی در گفتار گویشوران ترکی آذربایجانی بر اساس مدل چهار تکواژ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهشِ حاضر، نقش نماهای اسم فارسی را در گفتارِ گویشوران ترکی آذربایجانی، بر اساس مدلِ چهارتکواژ بررسی نموده است. داده ها از منبع های معتبرِ زبانِ ترکیِ آذربایجانی و تعاملات زبانی گویشوران منطقه های مرکزی استان اردبیل گردآوری شده اند. ابتدا نقش نماهای اسم فارسی در چهارچوبِ مدلِ چهارتکواژ، به تکواژهای محتوایی (حروف اضافه)، تکواژهای نظام مندِ متقدم (حروفِ ندا) و تکواژ نظام مندِ پیونددهنده متأخر (کسره اضافه) گروه بندی شد. با بررسی داده ها، معلوم شد که برخی حروفِ ندای فارسی به صورت عناصر قرضی در زبان ترکی آذربایجانی رایج هستند. این در حالی است که تعدادی از حروف اضافه آن زبان، طی فرایند رمزگردانی زبانی در گفتار دوزبانه های ترکی آذربایجانی-فارسی ظاهر می شوند و کسره اضافه نیز مابینِ حروفِ ندا و حروفِ اضافه قرار دارد. به نظر می رسد که بین ماهیت گونه های مختلف تکواژها (فعال شدن تکواژها در سطوح انتزاعی تولید گفتار) و ترتیبِ ورود آن ها به زبان یا گویش دیگر، ارتباط وجود دارد. بر خلاف تکواژهای نظام مند، تکواژهای محتوایی اعطاکننده نقش های تتا (حروف اضافه) به ندرت توسط گویشوران یک زبان قرض گرفته می شوند. همچنین راه یابی تکواژهای نظام مند متقدم به زبان یا گویش های دیگر، راحت تر از تکواژهای نظام مند متأخر انجام می پذیرد. زیرا تکواژهای نظام مند متأخر در سطح متأخرتر فرایند تولید انتزاعی، با فراخوان چارچوب نحوی-ساختواژی زبان ماتریس انتخاب می شوند. این در حالی است که انتخاب تکواژهای نظام مند متقدم به صورت غیرمستقیم در سطح مفهومی-واژگانی و همزمان با انتخاب مستقیم تکواژهای محتوایی زبان ماتریس یا زبان درونه صورت می گیرد. یافته های پژوهش حاضر، نمایانگر کارآیی مدل چهارتکواژ در تبیین ترتیب راه یابی سازه ها به زبان پذیرنده در پدیده تماس زبانی است.
جهان های ممکن ساخت شرطی در زبان فارسی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جمله شرطی جمله ای مرکب است که از دو بند شرط و جزای شرط تشکیل شده است. هدف ما در این پژوهش، بررسی جمله های شرطی زبان فارسی معاصر بر اساس رده شناسی دکلرک و رید (2001) است. بر اساس این رده شناسی معنایی، جهان ممکنِ بند شرط به دو دسته حقیقی و نظری تقسیم می شود. جهان ممکن نظری می تواند خنثی یا غیرخنثی باشد و غیرخنثی، به چهار نوع بسته، باز، غیرقطعی و ضدحقیقی تقسیم می شود. در تحقیق حاضر، تلاش می شود این انواع با توجه به پیکره ای بالغ بر 286 جمله شرطی که از 10 کتاب داستانی معاصر استخراج شده است بررسی شود و بسامد وقوع هر یک به تفکیک مشخص شود. تحلیل جمله های شرطی فارسی نشان می دهد که ساخت شرطی فارسی با رده شناسی مذکور مطابقت دارد و جهان ممکن نظری باز، بالاترین بسامد وقوع را دارد و جهان های ممکن خنثی، بسته، حقیقی، غیرقطعی و ضدحقیقی به ترتیب، بیشترین بسامد را بعد از جهان ممکن باز به خود اختصاص داده اند. بالاتر بودن بسامد وقوع جهان ممکن باز از آنجا نشئت می گیرد که در این جهان ممکن، موقعیتی فرضی که احتمال وقوع دارد، در نظر گرفته می شود و قطعیتی درباره وقوع آن وجود ندارد و این تعبیر با کارکرد ساخت شرطی بیشترین تطابق را دارد. همچنین، این تحقیق نشان می دهد که علاوه بر کلمات ربط شرطی معمول مانند «اگر، اگه، به شرطی که، والاّ، وگرنه و حتی اگر، که، تا و چنانچه» کلمات ربط دیگری مانند «چه ... چه؛ همچین که، وقتی که، به مجرد اینکه، حالا که، فرضاً، ولو، وقتی، آنگاه که، هروقت، همین که» نیز در نقش کلمه ربط شرطی به کار می روند.
بررسی رده شناختی تطبیقی حرکت پرسش واژه ها در زبان-های فارسی و عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از بحث های مهم زبان شناسی در قرن اخیر، بحث رده شناسی و جهانی های زبان است. در رده شناسی مؤلفه های متعددی بررسی می شوند. یکی از آن مؤلفه ها، تشخیص حرکت پرسش واژه ها در زبان هاست. رده شناسان در این زمینه، دو رده اصلی را مشخص کرده اند: نخست آنکه پرسش واژه ها در جای عنصری که از آن در جمله پرسش می کنند، می آیند و دیگر آنکه پرسش واژه ها به ناچار در آغاز جملات پرسشی قرار می گیرند. در این پژوهش قصد داریم حرکت پرسش واژه ها در زبان های فارسی و عربی را بررسی کنیم تا بتوانیم جایگاه آن ها را در نظام رده شناسی زبانی روشن سازیم. روش تحقیق توصیفی تحلیلی است و جملات مورد بررسی و تحلیل، از متون مختلف گونه رسمی هر دو زبان جمع آوری شده است. بر اساس یافته های این پژوهش، زبان های فارسی و عربی از لحاظ حرکت پرسش واژه ها در دو رده متفاوت قرار می گیرند. گرایش بیشتر پرسش واژه های فارسی این است که در جای عنصری که از آن پرسش می کنند، می آیند، در حالی که پرسش واژه های زبان عربی، در آغاز جملات پرسشی قرار می گیرند. همچنین، هر دو زبان با جهانی های زبانی ارائه شدند و در این زمینه سازگار هستند. از دیگر نتایج این پژوهش آن است که دلایل ساختاری، معنایی و پردازشی بر موضوع حرکت پرسش واژه تأثیر گذارند.
Scaffolding Techniques: Investigating the Status of Foreign Language Teacher's Familiarity(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In the present study, the researchers have investigated foreign language teachers’ familiarity with scaffolding techniques and where Iranian instructors have learnt such scaffolding techniques. This study follows a descriptive-survey method. For this purpose the researchers used a questionnaire of scaffolding techniques. The questionnaires were distributed among 41 instructors in three university language centers. A binomial Test was carried out to investigate the rate of Iranian instructors’ acquaintance with scaffolding. As the result of the first question showed, the majority of Iranian instructors were familiar with the scaffolding techniques and used them while teaching. Furthermore, according to the results of the second question more than half of the Iranian instructors have learnt most of scaffolding techniques in MA level. The results also clearly showed that there are weaknesses in the educational system (here MA courses) for foreign language teaching skills.
شیوه های دستیابی به اصل توالی رسایی و قانون مجاورت هجا: نظریه بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی فرایندهایی است که گویشوران زبان برای رعایت اصل توالی رسایی و قانون مجاورت هجا بر واژه های زبان اعمال می کنند. بدین منظور، داده های زبان فارسی از گونه گفتاری گویشوران جمع آوری و صورت واجی آن ها با فرهنگ لغت مشیری (1388) مقایسه شده است. داده های گویش کردی هورامی از طریق مصاحبه با گویشوران و داده های مربوط به گویش های لفوری، تربت حیدریه و سبزواری از کامبوزیا (1385) استخراج شده است. از بین 1125 واژه بسیط گردآوری شده که اصل رسایی در آن ها رعایت نمی شود، در 357 واژه، شاهد اعمال فرایندهای واجی کشش جبرانی، قلب، درج، حذف و جایگزینی یک واحد واجی با واحد واجی دیگر از سوی گویشوران زبان هستیم که از این میان بسامد فرایندهای کشش جبرانی و قلب بیشتر از دیگر فرایندهای واجی است. به علاوه، این فرایندها بر واژه های یک، دو و سه هجایی اعمال می شوند که از این میان بسامد واژه های دوهجایی بیشتر از واژه های یک هجایی و سه هجایی است. در نهایت، فرایندهای واجی مطرح شده در چارچوب نظریه بهینگی تبیین و رتبه بندی محدودیت ها مشخص می شود.
تلفظ تکواژ جمعِ «ها» در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تکواژ جمعِ «ها» زایاترین نشانه جمع در زبان فارسی است. این تکواژ به جز در سبک رسمی فقط در بافتِ پس از واژه های مختوم به دو واکه /e/ و / A / ، و در صورت جمع چند واژه خاص که در آن ها تأکیدِ تکواژِ «ها» بر مفهوم «تعداد زیاد» است به صورت کاملِ [h A ] تلفظ می شود. از این رو، در بیشتر بافت ها یعنی پس از واژه های مختوم به همخوان ها و پس از واژه های مختوم به سه واکه /i/ ، /u/ و /o/ همخوان /h/ یِ این تکواژ حذف می شود. البته برای رفع التقای واکه ها یک غلت جایگزین همخوان /h/ می شود. هدف این مقاله توصیفی تحلیلی بررسی بافت های گوناگون و فرایندهای واجی اثرگذار بر تلفظ تکواژ جمعِ «ها» در چارچوب نظریه بهینگی است. موارد منحصربه فردی که به رغم فراهم بودن شرایط واجی، همخوان /h/ یِ این تکواژ حذف نمی شود با بهره گیری از دو رویکرد زیرشاخه نظریه بهینگی «محدودیت های نمایه دار به لحاظ واژگانی» و «محدودیت های دسترسی دار به واژگان» تحلیل شده است.
تدوین الگوی مفهوم سازی سواد از دیدگاه دانشجویان کارشناسی زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم سواد ذاتا بحث برانگیز است و همگام با دید فلسفی بشر در طول زمان تغییر کرده است. محتوا و شیوه برنامه های آموزشی متاثر از درک افراد از تعاریف مختلف سواد بوده و دیدگاه های مختلف در باب سواد فرصت های سوادآموزی را تعیین می کنند. زبان انگلیسی به عنوان زبان جهانی دارای جایگاه مهمی در برنامه درسی ماست. درک زبان آموزان از مفهوم چندگانه ی سواد به ارتقا سواد زبانی آن ها کمک بسزایی می کند. از آنجایی که ضروری است تا سواد آموزی موثری در کلاس داشته باشیم، لازم است مفهوم سواد را از نگاه زبان آموزان بررسی کنیم. از این رو، این نوشتار می کوشد تا در پرتو رویکرد داده بنیاد به بررسی درک و تفسیر زبان آموزان از مفهوم سواد بپردازید تا بتوانیم رفتار زبانی آنها را توضیح داده و ارتقا بخشیم. با به کارگیری معیار اشباع نظری، مصاحبه هایی باز با 25 یادگیرنده زبان انگلیسی انجام شد. پس از جمع آوری داده ها، به منظور تحلیل آن ها، سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شد و درنهایت تصویری از نظریه بدست آمده، ارائه شد. نظریه تبیین شده نشان می دهد که سواد دانشی است علمی و مبتنی بر اصالت که از طریق گفتمان و بیان عاملیت منتقل می شود.
بررسی مفهوم بسندگی زبانی از دیدگاه سیاست گذاران آموزشی،معلمان و فراگیران زبان انگلیسی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به نقش باورها در فراگیری زبان دوم و اهمیت بسندگی در برنامه های آموزشی زبان انگلیسی، پژوهش پیش رو به روش کیفی و با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته به بررسی مفهوم بسندگی از منظر سیاست گذاران آموزشی، مدرسان و فراگیران زبان انگلیسی در ایران پرداخته است. مصاحبه ها پس از گردآوری ضبط و پیاده سازی، به کمک نرم افزار تحلیل کیفی MAXQDA مضامین آن ها شناسایی، کدگذاری و دسته بندی گردیدند. جمع آوری داده ها تا دستیابی به اشباع نظری و رسیدن تعداد مصاحبه شوندگان به 20 نفرادامه یافت. تحلیل کیفی متون بیانگر وجود تنوع و گوناگونی دیدگاه ها و باورها در زمینه ماهیت و خصوصیات بسندگی، رویکردهای آموزشی، شیوه های اندازه گیری و اهداف آموزشی مورد نظر گروه های مصاحبه شونده بود. براساس یافته ها و برای نزدیکی بیشتر باورها، افزایش انگیزه بیشتر در رشد بسندگی زبان انگلیسی فراگیران و کمک به رضایت شغلی مدرسان، پیشنهادها و طرحی آموزشی ارائه شده است. یافته ها و راهکار پیشنهادی در این پژوهش می تواند برای طراحان برنامه های درسی زبان دوم، سیاست گذاران آموزشی، معلمان و فراگیران زبان انگلیسی مفید باشد.
Promoting Dialogic Talk in a Speaking Classroom: Rethinking Bakhtinian Pedagogy(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۳, No.۲۶, Spring & Summer ۲۰۲۰
160 - 181
حوزههای تخصصی:
This study sought to promote EFL learners' speaking ability drawing on Bakhtin’s notion of dialogic discourse pattern (DDP) and to explore their perceptions towards implementing dialogic teaching (DT) in a speaking classroom. To this end, from the population of students in different language institutes, 47 students were selected based on a purposive sampling method. The data were collected at two step-wise processes adopting a mixed-method approach. First, the researcher directed two EFL teachers to apply the DDP principles in a dialogic (DG) and non-dialogic group (NDG). The intervention lasted for 12 weeks. Then, a posttest of speaking was conducted to track the possible improvement. The findings attested that the dialogic talk could promote EFL learners’ speaking ability. Next, DG group was required to complete a written discourse completion task to determine the extent to which incorporating DT could promote learners’ speaking ability. To analyze the data, Thomas's (2006) inductive approach was adopted comprising the dominant themes. The results revealed different themes and sub-themes such as developing self-directed learning skills, disseminating critical literacy practice, fostering language learning, promoting motivation and affective factors, to name but a few. The findings propose some implications for classroom management, materials preparation, and language policy program.
The Relationship between Dimensions of Student Engagement and Language Learning Motivation Among Iranian EFL Learners(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۸, Issue ۳۱, Summer ۲۰۲۰
43-57
حوزههای تخصصی:
Since second or foreign language learning is a?.m long term endeavor and learners may lose their initial interest and enthusiasm, they need to be kept motivated. Student engagement has been recommended as one approach to sustaining such at risk learners at high levels of motivation. Accordingly, the purpose of this study was to investigate the relationship between the dimensions of student engagement and language learning motivation among Iranian EFL learners. To this end, 117 intermediate EFL learners at the Iran Language Institute (ILI), Gorgan adult male branch, Iran, having been selected as the participants of the study through convenience sampling, were given two questionnaires: Student Engagement Questionnaire (Hart, Stewart, & Jimerson, 2011; Reeve, 2013) and Language Learning Motivation Scale (Noels, Pelletier, Clément, & Vallerand, 2000). The quantitative data gathered through these questionnaires were analyzed by the software package of SPSS, version 24. The results of the correlation tests showed that there were significant relationships between language learning motivation and each dimension of student engagement, with the cognitive engagement having the highest correlation. Further, the results of multiple regression analyses indicated that cognitive engagement was the sole predictor of language learning motivation.
A Qualitative Investigation of Students' Perceptions of Flipped learning(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۸, Issue ۳۳, Winter ۲۰۲۰
29-38
حوزههای تخصصی:
Along with growing technology, the flipped learning model has emerged as an alternative to conventional teaching methods. The present study attempted to investigate the students' perceptions of a flipped learning classroom experience contrasted with those of a non-flipped or conventional classroom. To this end, 23 Iranian EFL learners were assigned to two groups. During the first ten weeks, non-flipped teaching was applied to class A and flipped learning to class B. After the midterm, during the next ten weeks, the teaching methods were reversed. The students were interviewed in-depth about their impressions of the learning experience. Also, a questionnaire and students' portfolios were used to draw comprehensive conclusions. The qualitative analysis of data revealed four themes: flipped or non-flipped, working with technology, group commitment, and student-teacher relationship. Overall, learners had contrasting views about learning in the flipped classroom. In general, they preferred non-flipped classroom.
COVID-19 Mot, discours, situation, comportement(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The Covid-19 pandemic has been with us, for almost a year now. It has affected our lives in multiple ways and challenged our achievements as well. Daily life has changed in aspects we never would have imagined. We had to change our habits and behaviors quickly in order to assure the health of our family, our neighbors and the rest of the world. While facing this “unprecedented” situation, there are terms that appear to describe the health crisis and its consequences. This planetary pandemic has also changed human behavior. In this article, we will see how the word Covid-19, a real agent of change in our existence, initiated changes in language and our behavior. Indeed, within the generative process of meaning as envisioned by semiotics, Covid-19 is an actant that crosses the different stages of process, from denomination to discourse. The discursive effervescence of Covid-19 is narrative. It appears as the prototype of the anti-subject. Perfect and absolute embodiment of evil. A single narrative program motivates it: propagation. We also see that Covid-19 is no longer just the anti-subject of this story. It truly becomes the Anti-Sender, leading in the shadows an army of villains, capable of reinventing themselves at one’s leisure. This is a spectacular example of actantial cumulation.
بررسی آگاهی فراگیران ایرانی زبان انگلیسی نسبت به مفهوم شهروندی دیجیتال و به کارگیری آن: پژوهش قوم نگارانه در فضای اینترنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
385 - 414
حوزههای تخصصی:
سرعت فزاینده پیشرفتِ فناوری و به کارگیریِ روزافزونِ خدمات و ابزار اینترنتی در برنامه های آموزشی، شبکه های اجتماعی، خدمات شهری و مانند آن ها، آشنایی با روش های درستِ به کار گیری فناوری را به نیازی بنیادین تبدیل نموده است. در این میان، آگاهی از مفهومِ فرانوینِ شهروندی دیجیتال، برای همه کاربران فضاهای مجازی، به ویژه فراگیران زبان های خارجی که در مواجهه با بیناکنشِ سایبری با گویشوران سایر زبان ها هستند، بسیار ضروری به نظر می رسد. شهروندی دیجیتال، به معنای بنیادهای رفتاری مناسب و مسئولانه در به کارگیری فناوری است که با مفاهیمی چون دغدغه های اخلاقی، بهره گیری کارآمد از فناوری و آموزش های مرتبط با آن سر و کار دارد. از این جهت، شهروندی دیجیتال از بایسته های آموزش فناورانه به شمار می آید، اما هنوز مورد توجه و پژوهشِ بسنده قرار نگرفته است. در این راستا، پژوهش حاضر برای بررسی میزانِ آگاهیِ فراگیرانِ زبان انگلیسی ایرانی، از بنیادهای شهروندی دیجیتال و به کارگیری آن با روش قوم نگاری اینترنتی (نتنوگرافی) انجام شده است. به این منظور، سه گروه دانش آموزی که در پیام رسان اجتماعی تلگرام به وسیله فراگیران زبان انگلیسی برای هدف های آموزشی ایجاد شده اند، مورد بررسی قرار گرفتند. برای گرد آوری داده از دو روش مشاهده گروه های تلگرامی همراه با عضویت یکی از پژوهشگران در گروه ها و مصاحبه با اعضای گروه بهره گرفته شد. به طور کلی، هفتصد صفحه نمایش از داده ها در یک سال گردآوری شد و ده نفر از فراگیران مورد مصاحبه قرار گرفتند. بر پایه رویکرد نظریه زمینه و با کمک روش تحلیل کیفی داده، داده های به دست آمده از مشاهدات گروه های تلگرامی و مصاحبه ها در چندین مرحله شماره گذاری و موضوع بندی شدند. سپس، الگوهای به دست آمده در قالب موضوع های اصلی و فرعی گوناگون گروه بندی گردیدند. یافته های به دست آمده از تحلیل داده ها نمایانگر آن بود که زبان آموزان ایرانی، با وجود بهره گیری بسیار از شبکه های اجتماعی، از هنجارهای شهروندی دیجیتال آگاهی چندانی ندارند. آن ها در به کارگیری درستِ امکانات مجازی دچار اشتباه و رفتار ناپسند می شوند. یافته های پژوهش، توجه سرپرستانِ آموزشِ زبان انگلیسی را به بایستگیِ آموزش اصول و هنجارهای شهروندی دیجیتال به فراگیران زبان انگلیسی کشاند تا فضای مجازی هوشیارانه به کارگرفته شوند و از پیامدهای ناپسند و ناگواری های محیط های مجازی، در امان باشند.
رابطه متن و تصویر در کتاب های انگلیسیvisionبراساس نشانه معناشناسی گفتمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
149 - 176
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر، به بررسیِ چگونگیِ پیوندِ میانِ متن تصویری و نوشتاری در کتاب های درسیِ زبانِ انگلیسیِ ویژن ، می پردازد. به این منظور، از روش نشانه معناشناسی گفتمانی و نشانه شناسی اجتماعی کرس و ون لیوون (Kress & Van Leeuwen, 2006[1996]) – متأثر از آثار و نگرش مایکل هلیدی (Halliday, 1994) و به ویژه سه نقش اصلی زبانی موردِ نظرش- بهره گرفته شد . پیوسته این مسأله وجود دارد که چگونه بهره گیری از متن های چند نمایی در کتاب های درسی، به ویژه کتاب های زبان انگلیسی، سببِ سرعت بخشیدن به انتقال مفاهیم و ایجاد انگیزه در فرآیند آموزش می گردد. همچنین، بهره گیری از این متن ها، فرایند یادگیری و آموزشِ مطالب را بهبود می بخشد. این مقاله، با بررسی متن های تصویری و نوشتاری می کوشد تا دریابد تصویرها و متن های کتاب های زبان انگلیسی ویژن ، تا چه اندازه با الگوهای سه فرانقش طراحیِ بصری، معنای بازنمودی، تعاملی و ترکیبی همخوانی دارند. همچنین، چگونه همپوشانیِ متن های تصویری و نوشتاری، فرایند انتقالِ معنا و دست یابی به مفهومِ مورد ِ نظر آموزشی را فراهم می کند. هدف این پژوهش، بررسی رابطه متن های تصویری و نوشتاری است. چرا که چگونگی گزینشِ متن های تصویریِ همخوان با نوشتار، در کتاب های زبان انگلیسی، سببِ افزایش درک معنایی دانش آموزان و ارائه محتوای معنادار و قابل فهم می گردد. در این راستا، کارکردهای متفاوت گفتمانی، اجتماعی، فرهنگی و عاطفیِ تصویرها بررسی شدند. یافته های پژوهش، نشان داد که نبود همپوشانیِ لازم میانِ متن تصویری و نوشتاری، آموزش و انتقال معنا را دچار اشکال کرده و در نتیجه هدفِ مورد نظر آموزش به دست نیامده است.