فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۵۸۱ تا ۳٬۶۰۰ مورد از کل ۱۰٬۶۷۴ مورد.
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۰ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
100 - 119
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، ارزیابی کیفیت و شایستگی های مورد انتظار در برنامه درسی دوره کارشناسی رشته زبان روسی از دیدگاه ذی نفعان می باشد. روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، شامل اعضای هیأت علمی، دانشجویان کارشناسی ارشد و مدیران (فارغ التحصیلان) رشته زبان روسی می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 12 نفر از اعضای هیأت علمی، 11 نفر از مدیران و 106 نفر از دانشجویان به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند. برای جمع آوری اطلاعات، از سه پرسشنامه محقق ساخته استادان، دانشجویان و مدیران استفاده شد. برای سنجش روایی پرسش نامه از روایی محتوایی استفاد شد. و با استفاده از ضریب آلفای کرانباخ، پایایی پرسش نامه اساتید 76/0، دانشجویان 89/0 و مدیران 87/0 به دست آمده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی(میانگین و انحراف معیار) و آماراستنباطی(آزمون تی تک نمونه، تی مستقل، تحلیل واریانس و آزمون فریدمن)استفاده شده است. نتایج نشان دادکه از نظر دانشجویان به غیر از عناصر محتوا و فعالیت، سایر عناصر برنامه درسی نسبتاً مطلوب ارزیابی شدند و از نظر استادان، میزان مطلوبیت تمامی
اطلس جهانی ساخت های زبان (والس). مارتین هسپلمث و همکاران (ویراستاران)، دانشگاه آکسفورد، 2005، 712صفحه.(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۶بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۱
243-256
حوزههای تخصصی:
اطلس جهانی ساخت های زبان، که به اختصار والس نامیده می شود، اطلسی است زبانی -رده شناختی که پراکندگی جهانیِ ویژگی های ساختی زبان را نشان می دهد. این اطلس با همکاری مارتین هسپلمث، متیو درایر، دیوید گیل و برنارد کامری در مؤسسهٔ مکس پلانک بین سال های 1999تا 2004 گردآوری شد و در ژوئیهٔ 2005 توسط انتشارات آکسفورد به چاپ رسید (هسپلمث، 2009: 283). تاکنون 55 نویسنده در تهیه آن مشارکت داشته اند که هرکدام (یا گروهی از آنها) تنها به بررسی یک ویژگیِ ساختی پرداخته اند.
استعاره های عمدی در متون خبری زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تا چندین دهه، پژوهش های زبان شناسان شناختی علاقمند به مطالعات استعاره به تشخیص وتوصیف استعاره ها و همچنین توضیح دو بعدی بودن ارتباط ذهن و زبان اختصاص داشت. اما مطالعات استین (2008) در باب الگوهای استعاری نشان داد که بعد سومی نیز در رابطه با بعضی استعاره ها وجود دارد که براساس نظریه هایی که برسرشت دو بعدی استعاره ها تاکید دارند قابل توضیح و تبیین نیستند. پیشنهاد استین برای اضافه کردن بعد سوم که همان جنبه ارتباطی استعاره هاست بر پایه یافته های پژوهش های روانشناسی زبان و نیز تحلیل های زبان شناسی پیکره ای می باشد. در بعد سوم که بر جنبه ارتباطی استعاره تاکید دارد، تمایزی میان استعاره های عمدی واستعاره های غیرعمدی وجود دارد. هدف از انجام این پژوهش نیز معرفی نظریه استعاره های عمدی با مطالعه عنوان های خبری سه روزنامه کثیرالانتشار همشهری، کیهان و شرق در چارچوب نظریه استعاره های عمدی استین (2015) می باشد. نتایج این تحقیق علاوه بر تاکید بر ساختار سه بعدی استعاره و نقش ارتباطی استعاره های عمدی در تبادل اطلاعات که در مطالعات استعاری پیشین نادیده گرفته شده بود، نشان می دهد که در متون خبری نیز مانند بسیاری از حوزه های دیگر، گاهی اوقات استعاره ها به صورتی کاملا عمدی به کار برده می شوند تا بتوانند علاوه بر جلب توجه مخاطب، موضوع مورد بحث را نیز توصیف کنند و توضیح دهند.
گویش سنجی رایانشیِ تنوعاتِ زبان گونه هایِ تالشی در کرانه جنوب باختری دریای خزر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۲
155 - 189
حوزههای تخصصی:
گویش سنجی گرایشی نوین و برآمده از گویش شناسی کلاسیک است که در آن تفاوت ها و تمایزات میان گویش های مختلف در ناحیه ای به صورت آماری محاسبه شده و با استفاده از نقشه ها و اطلس های گویشی بازنمایی می شود. در پژوهش حاضر محققان کوشیده اند بر اساس روش تحلیل انبوه داده های گویشی و با بهره گیری از بسته نرم افزاری گویش سنجی و نقشه نگاری RuG/L04 ، چشم اندازی از تنوعات آوایی و واژگانی مناطق تالش زبانِ استان گیلان به همراه دستگاه آوایی گونه های زبانی رایج، ارائه دهد. جامعه آماری این پژوهش ساکنین آبادی های پنج شهرستان تالش زبان استان گیلان، یعنی شهرستان های تالش، رضوانشهر، ماسال، فومن و شفت بوده است. از هر شهرستان 10 روستای بالای 100 خانوار که زبان محلی آن ها تالشی است، انتخاب شده اند. گویشوران افراد ذکور این روستاها بودند که در سه رده سنی نوجوانان، میانسالان و سالمندان قرار داشته اند. روش جمع آوری داده ها، استفاده از پرسش نامه زبانی لایپزیک و سُوادِش مشتمل بر 65 واژه و 7 جمله بوده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که گویشوران زبان تالشی در تلفظ برخی واژه های حوزه های دادگانِ پژوهش، شباهت آوایی و واژگانی دارند و در برخی حوزه های دیگر تفاوت هایی دارند. همچنین سن گویشوران در استفاده از واژه های اصیل زبان محلی خود تأثیر دارد و در سنین پایین، گرایش به فارسی معیار بیشتر است. به طورکلی، سه گویش برای زبان تالشی متصور است که هر گویش دارای گونه های زبانی متعددی است که از تنوع آوایی و واژگانی برخوردارند.
نقش عوامل صوتی در ایجاد تمایز معنایی بین افعال ماضی ساده و ماضی نقلی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله عوامل صوتی مؤثر در ایجاد تمایز آوایی بین افعال ماضی ساده و ماضی نقلی فارسی را بررسی کردیم. صورت آوایی افعال ماضی ساده و نقلی فارسی در گفتار محاوره ای به لحاظ ساختِ زنجیری کاملاً شبیه یکدیگر است و فقط از نظر محل وقوع تکیه با یکدیگر متفاوتند. در مطالعه ای آزمایشگاهی الگوی توزیع مقادیر پارامترهای صوتی مهمِ نوای گفتار مانند دیرش، شدت انرژی و فرکانس پایه را در صورت آوایی افعال ماضی ساده و نقلی در پیکره ای شامل 24 جمله بررسی کردیم. نتایج به دست آمده نشان داد هیچ کدام از پارامترهای انتخاب شده نمی تواند به طور منظم و پایدار الگوی نوایی افعال ماضی ساده و نقلی را از یکدیگر متمایز کند. پس از هنجارسازی مقادیر فرکانس پایه و محاسبه میانگین تغییرات زیروبمی در سطح تمامی داده ها به ازای هر گوینده دریافتیم آنچه اساساً باعث تمایز صوتی صورت آوایی افعال ماضی ساده و نقلی می شود مقادیر محلی قله و دره F0 در سطح هجاهای هدف این افعال است. نتایج تحلیل های آماری با تأیید این واقعیت نشان داد فرکانس پایه محلی (ارتفاع قله) پارامتر صوتی معتبر و باثباتی است که صورت آوایی افعال ماضی ساده و ماضی نقلی را بر روی هر دو محور جانشینی و هم نشینی از یکدیگر متمایز می کند.
رویکردهای نظری در پژوهش های گویشی. آتوسا رستم بیک تفرشی، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، 1400، 277صفحه.(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی دو عبارت کنایه آمیز در ایلامیِ هخامنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تماس بین دو قوم پارسیان و ایلامیان که از سده های نهم و هشتم پیش از میلاد با یکدیگر هم منزل شده بودند فقط به حوزه های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی محدود نشده بلکه به دایره واژگان و زبان نیز مربوط می شود و در اثر برخورد و تماس زبان های این دو قوم با یکدیگر یعنی پارسی باستان و ایلامی (ایلامی هخامنشی)، قرض گیری واژگانی، که امری اجتناب ناپذیر در هر نوع از تماس زبانی است، صورت گرفت و واژگان زیادی از هر دو زبان به زبان دیگری راه یافتند. در این بین عبارات کنایه آمیزی در نسخه ایلامی کتیبه های هخامنشی یافت می شود که اگرچه منشأ آنها روشن نیست، اما با برخی عبارات کنایه آمیز در فارسی میانه، فارسی دری و فارسی نو قابل مقایسه هستند. در این جستار دو نمونه از عبارات کنایه آمیز ایلامی هخامنشی مورد بررسی قرار گرفته و نمود آنها در زبان های ایرانی مشخص گردیده است.
Improving EFL Learners’ Performance on Receptive-Response and Productive-Response Listening Comprehension Items through Diagnostic vs. Dynamic Assessment(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Teaching Language Skills (JTLS), Volume ۳۹, Issue ۳.۱, fall ۲۰۲۰
217 - 252
حوزههای تخصصی:
Listening comprehension is a challenging skill in EFL contexts and it is necessary to research various aspects of this skill. Therefore, this study tried to investigate EFL learners’ progress on two types of listening comprehension items, receptive-response and productive-response, through diagnostic assessment (DIA) and dynamic assessment (DA). To do this, a Nelson proficiency test was administered among 120 EFL students in six classes, out of which, 90 students whose scores were in the acceptable range were selected. The classes were then randomly divided into three groups of control, DIA, and DA. As the pretest, a KET listening test in two sections of receptive-response and productive-response items was used to check the learners’ initial performance. Next, as for the treatment, in the DIA group, the learners took four listening tests with receptive-response and productive-response items in the form of test-feedback; in the DA group, the learners took the same four tests in the form of test-mediation-retest, and in the control group, the learners practiced receptive-response and productive-response items after each listening activity. At the end of the study, another KET listening test in two sections of receptive-response and productive-response items was administered to the participants to investigate the three groups’ progress from pretest to posttest. Finally, two repeated-measures two-way ANOVAs and one MANOVA were run, and the results showed that both DIA and DA resulted in significant improvements in the learners’ performance on both receptive-response and productive-response listening items; however, the difference between the two types of assessment was not significant.
انتقال بین زبانی توانایی خواندن: نقش جنسیت به عنوان گواهی در همبستگی بین زبان اول (فارسی) و دوم (انگلیسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مطالعات ارتباط زبان اول و دوم نقش جنسیت کمتر مورد تحقیق و پژوهش قرار گرفته است. هدف این مطالعه توصیفی-پیماشی این بود تا همبستگی بین خواندن در زبان اول و دوم را در میان دانشجویان دختر و پسر مورد آزمایش قراد دهد. به این منظور به 225 (103 دانشجوی پسر و 122 دانشجوی دختر) دانشجو از رشته های غیر زبان انگلیسی که درس زبان عمومی داشتند پرسشنامه راهبردهای خواندن در زبان اول٬ تست توانش عمومی زبان انگلیسی نلسون و تست خواندن و درک مطلب در انگلیسی داده شد. تجزیه و تحلیل داده ها ارتباط متوسط بین این سه متغیر در میان پسرها و نیز دخترها را نشان داد. ولی یافته ها نشان داد که دانشجویان دختر در این سه متغیر میانگین بالاتری داشته اند٬ آگاهی از راهبردهای خواندن نقش بیشتری در خواندن به زبان دوم در میان دانشجویان دختر داشت ٬ و مجموع دو متغیر آگاهی از راهبردهای خواندن و توانش عمومی زبان انگلیسی نقش بیشتری در خواندن به زبان دوم در میان دانشجویان دختر داشت. در مجموع این تحقیق نتایج متفاوتی را برای همبستگی بین زبان ها در میان دانشجویان پسر و دختر نشان داده است به گونه ای که یافته ها مبین همبستگی قویتر بین دو زبان را در میان دانشجویان دختر نسبت به دانشجویان پسر نشان داده است. از آنجا که در مطالعات بین زبانی تاثیر زبان اول بر زبان دوم نشان داده شده است توصیه می شود که مدرسان زبان دوم نقش جنسیت را در ارتباط خواندن در زبان اول و دوم در نظر بگیرند.
تحلیلی بر پدیده هماهنگی ممیزه گردی به لحاظ رده شناختی درگونه های ترکی رزن، تبریز و استانبولی بر پایه نظریه بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله ارزیابی کارآمدی نظریه بهینگی در بررسی پدیده هماهنگی گردی درگونه های ترکی رزن، تبریز و استانبولی است. در این پژوهش، به این دو پرسش اساسی پاسخ داده می شود که کارایی نظریه بهینگی در تبیین هماهنگی ممیزه گردی در سه گونه مور بحث تا چه میزان است و در چارچوب نظریه بهینگی به لحاظ رده شناختی، گونه های مورد بحث در صورت تنوع رده شناختی (تفاوت در طبقه زبانی) در چند طبقه زبانی قرار می گیرند. نتایج حاکی از آن است که نظریه بهینگی در تبیین پدیده هماهنگی ممیزه گردی در گونه های مورد بحث بسیار کارآمد است؛ به طوری که برای نمونه از بین صورت های مشابه و به کار رفته در گونه ها به راحتی با جابجایی محدودیت ها می تواند صورت بهینه را تبیین نماید و با وجود قرابت بسیاری که این گونه ها درحوزه های نحوی، صرفی و... دارند، به لحاظ رده شناختی متفاوت هستند. بدین معنی که، این سه گونه در فرآیند هماهنگی گردی در سه طبقه زبانی فرضی A, B, C قرار می گیرند که به خوبی در تابلوهای تحلیلی بهینگی می توان آن ها را اثبات کرد.
گورانی، هَورامی و کُردی: یک بررسی زبان شناختی در پاسخ به چمن آرا (1390) و بامشادی و همکاران (1393، 1394، 1395، 1396)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی ارتباط زبان شناختی میان گورانی، هَورامی و کُردی در پاسخ به چمن آرا (1390) و بامشادی و همکاران (1393، 1394، 1395، 1396) است. برای این منظور، از دیدگاه صاحب نظران در این زمینه، شواهد زبان شناختی، ادبی و مشاهدات و شم زبانی نگارنده بهره برده شده است. بررسی همه این موارد نشان می دهد که گورانی و هورامی دو دال دارای یک مدلول زبان شناختی واحد، مستقل و متمایز از کردی اند: خلاف تصور عامه، گورانی یا هورامی گونه ای کردی نیست، بلکه زبانی مستقل و مجزا متعلق به شاخ ه غربی شمالی زبان های ایرانی است که خود دارای گویش هایی است. آنچه سبب شده است گورانی/ هورامی گونه ای کردی تلقی شود، صرفاً سکونت زبان وران این دو گونه در منطقه جغرافیایی خاصی، اختلاط آن ها و تشابهات زبانی بین آن ها، به ویژه واژگانی و ساخت واژی، ناشی از تأثیر گورانی/ هورامی بر کردی است که تا نیمه دوم قرن نوزدهم زبان رسمی، ادبی و درباری به اصطلاح کردستان بوده است. شکل گیری جنبش های ملی گرای کردی در دهه های اخیر مبتنی بر مفهوم «دولت ملت» و به تبع آن «یک ملت یک زبان» نیز مزید بر علت بوده است که به همگونی زبانی بیشتر گوران ها/ هورام ها منجر و مانع خودآگاهی زبانی آن ها شده است.
تلفظ تکواژ جمعِ «ها» در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تکواژ جمعِ «ها» زایاترین نشانه جمع در زبان فارسی است. این تکواژ به جز در سبک رسمی فقط در بافتِ پس از واژه های مختوم به دو واکه /e/ و / A / ، و در صورت جمع چند واژه خاص که در آن ها تأکیدِ تکواژِ «ها» بر مفهوم «تعداد زیاد» است به صورت کاملِ [h A ] تلفظ می شود. از این رو، در بیشتر بافت ها یعنی پس از واژه های مختوم به همخوان ها و پس از واژه های مختوم به سه واکه /i/ ، /u/ و /o/ همخوان /h/ یِ این تکواژ حذف می شود. البته برای رفع التقای واکه ها یک غلت جایگزین همخوان /h/ می شود. هدف این مقاله توصیفی تحلیلی بررسی بافت های گوناگون و فرایندهای واجی اثرگذار بر تلفظ تکواژ جمعِ «ها» در چارچوب نظریه بهینگی است. موارد منحصربه فردی که به رغم فراهم بودن شرایط واجی، همخوان /h/ یِ این تکواژ حذف نمی شود با بهره گیری از دو رویکرد زیرشاخه نظریه بهینگی «محدودیت های نمایه دار به لحاظ واژگانی» و «محدودیت های دسترسی دار به واژگان» تحلیل شده است.
پربسامدی کارکردهای زبانی ارتباطی زبان علم در حوزه زمین شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان علم، ابزاری برای انتقال دانش، تجرب ه ها ، مفاهیم و انگاره های علمی در قالب نوواژه سازی، اصطلاح سازی و نحوه نگارش علمی است. از آنجا که مختصات و نحوه تبلور این زبان در عالم متنی با زبان عمومی متفاوت است، شناخت ویژگی ها و کارکردهای زبانی و ارتباطیِ زبان علم و به ویژه مطالعه پربسامدی هریک از این کارکردها اهمیت دارد. هدف از این نوشتار بررسی مختصات و پربسامدی کارکردهای زبانی ارتباطی در زبان علم زمین شناسی با تکیه بر تحلیل های زبان شناسی متنی است. بدین منظور، پیکره ای متشکل از 36 مقاله زمین شناسی چاپ شده در مجله های علمی پژوهشی، بر اساس معیارهای مرتبط با الف) سازماندهی متنی و ب) معیارهای مرتبط با خصلت های زبانی، مورد تحلیل کیفی و کمّی قرار گرفت. یافته ها حاکی از آن است که زبان علم زمین شناسی به واسطه توسعه معنایی پله به پله که با تکرار، پوشینه گذاری و طبقه بندی واژگانی همراه است و نیز بالفعل سازی افعال ارتباطی کنشی، تواتر اسمی سازی و گزاره های مجهول، در قالب زبانی مقتصد و عینی با مخاطب در تعامل است. همچنین، آمارگیری کمّی در 13805 گزاره حاوی کارکردهای زبانی ارتباطی نشان می دهد که بیشترین تواتر مربوط به انسجام متنی (واژگانی نحوی) و سپس اقتصاد زبانی (اسمی سازی، گزاره های خلاصه شده) بوده و کم ترین تواتر متعلق به افعال و عبارات قیدی کمکی است.
پارس به چه معنی است؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جستار این مقاله بررسی معنی واژه پارس است. در برخی از لغت نامه ها علاوه بر اینکه پارس در مفهوم قوم پارسیان، و محل استقرار آنها بیان شده است، به معنی «پارس کردن» نیز آمده است. از اینرو این مقاله به دنبال آن است که مدارک و شواهد را بررسی کند تا به استناد منابع در دسترس، معنی واقعی این واژه مشخص شود. نتیجه بررسی هیچ منبع و مدرک مستندی را که نمایانگر مفهوم این واژه باشد در اختیارمان قرار نداده است. اما پارس در منابع متعددی به معنی قوم و قبیله پارسیان، استان فارس و سرزمین ایران آمده است. پارس نام قوم پارسیان (هخامنشیان) است که در کتیبه های هخامنشی در مفهوم «قبیله پارسی» به کار رفته است. این نام ابتدا به محل شکل گیری حکومت پارسیان، که حدود استان فارس فعلی است، اطلاق می شد و با قدرت گرفتن هخامنشیان و توسعه قلمرو آنان، به کل سرزمین ایران و قوم ایرانی داده شد. واژه «پارس» در گذر زمان جای خود را به تلفظ عربی این کلمه یعنی«فارس» داده است. معانی دیگری که به قرینه می توان برای واژه پارس بیان کرد از این قبیل اند: محل استقرار، جنگجو، پهلوان و گرز افکن.
Consecutive Interpretation Training: Challenges and Solutions
منبع:
Journal of Foreign Language Teaching and Translation Studies, Vol. ۵, No. ۱, April ۲۰۲۰
85 - 102
حوزههای تخصصی:
Consecutive interpreting (CI) requires a lot of parallel cognitive and affective processes, which are challenging for the interpreter who has to deal with them concurrently . This study focuses on the problems trainee interpreters encountered intheir CI sessions. An analysis of the strategies they used to weigh whether they have been successful in completing their task is also given. The sample of the study consists of 50 senior students of Translation enrolled in CI course (English-Arabic) in the Fall Semester 2018/2019 at the Translation Department at Yarmouk University, Jordan. The Source Text (ST), which was divided into one-minute period for each time, was given to students for interpretation and then the Target Text (TT) was recorded. Most of the challenges encountered by trainee-interpreters were linguistic problems, memory problems, note-taking and reproducing the ST into the TL. It is imperative therefore that interpreter training should be as effective as possible and interpreters shoulddevelop a series of skills and strategies such as chunking and joining, shadowing, anticipating, listening and recalling and paraphrasing that can be used to solve the problems encountered.
تحلیل شکل گیریِ سازه های «نشانه ایی و نمادین» در داستان خانه اِدریسی ها نوشته غزاله علیزاده براساس آراءِ نشانه کاوی ژولیا کریستوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تلقی کریستوا از زبان، جسم و سوژه باعث شد وی جایگاه مهمی را در مطالعات ادبی، زبان شناسی و روانکاوی پیدا کند. وی با برداشت های خود از ذهنیّت و زبان، نگرشِ جدیدی از نشانه، معنا و معنازایی را در بطن سوژه و فرهنگ مطرح ساخت. کریستوا نشان داد که با در نظر گرفتن تاریخ و خودِ سوژه در دگرگونی های معنایی جهان، زبان صرفاً نمی تواند نظام نشانه ایی سوسوری باشد بلکه فراتر از آن به یک نظام پویای دلالتی مرتبط است که سوژه ناطق را در بطن میل درونی، صورتهای ذهنیتی و قلمرو ناخودآگاه نشان می دهد. کریستوا پردازش ساختار «زبان» و سوژه را وابسته به دو ساحت نشانه ایی و نمادین (سمبولیک) می داند که در بستر فرآیند معنازایی( signifiance ) خودنمایی می کنند. در این مقاله تلاش بر این است به بررسی لایه ها و ساختارهایِ معنایی در رُمان خانه اِدریسی ها نوشته غزاله علیزاده، نویسنده معاصر ایرانی بپردازیم، سپس به کمک آراء ژولیا کریستوا نمود و قلمرو این دو ساحت «نشانه و نمادین» را که به تولید «معنا» و پویاییِ آن در بستر اَشکال زبانی و نظام درونی روایت منجر می شود، نشان دهیم.
بررسی تطبیقی زبان شعری سعدی و منوچهری به طبیعت
منبع:
رخسار زبان سال چهارم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۳
79-69
حوزههای تخصصی:
Interactionist and Interventionist Dynamic Assessment Approaches to Teaching Argumentative Writing: Do Complexity, Accuracy, and Fluency Develop?(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۳, No.۲۷, Fall & Winter ۲۰۲۰
100 - 128
حوزههای تخصصی:
Complexity, accuracy, and fluency (CAF) are measures of language proficiency in productive skills. This study with a non-equivalent control group pretest-post-test design explored whether Dynamic Assessment (DA) procedures enhances EFL teachers' writing CAF. Three 22-member groups of homogeneous teachers were randomly assigned to one control group (Non-DA), an interactionist DA group (IA-DAG), and an interventionist DA group (IV-DAG). After the nine-session treatment, the study groups took a writing post-test. A one-way ANOVA test showed that the experimental groups outperformed the control group, although no significant differences were found between DA groups. Besides, no statistically significant differences were found between the groups' writing complexity. Considering accuracy, IA-DAG outperformed Non-DAG whereas no significant differences were observed between the experimental groups and between IV-DAG and Non-DAG. Fluency measures showed the superiority of DA groups to the control group. The first conclusion was that DA processes have a decisive role in improving writing skills and the CAF triad. Second, CAF components do not develop in a linear process, and employing DA procedures can be useful for its improvement. The paper has implications for language teachers and SLA researchers.
مراحل اولیه شکل گیری نشانه نمود کامل در مقطعی از فارسی نو: رهیافتی از اطلس زبانیِ کنونی به اطلس تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله تلاش می کند بین نقش دستوری «ب » در کنار فعل زمان گذشته در اطلس کنونی ایرانی غربی نو و اطلس تاریخی فارسی نو ارتباط برقرار کند و رفتار آماریِ این نشانه در متون قدیم را در پرتو رفتار آن در گونه های زبانیِ کنونی تفسیر نماید. در نمونه گیری تاریخیِ پژوهش حاضر، در قرن های چهارم تا هفتم، 22 درصد از افعال زمان گذشته دارای ساختمان ساده (غیرپیشوندی و غیرمرکب) با نمود کامل، پیشوند «ب » داشته اند، ولی در قرن های بعد، این آمار به تدریج افت کرده و نهایتا به صفر رسیده است. از سوی دیگر، در قرن کنونی، سطح بسیار بالایی از دستوری شدگیِ «ب » در همین جایگاه در طیف وسیعی از گونه های زبانی ایرانی دیده می شود. نگارنده این دو پدیده زبانی (رفتار تاریخی «ب » و رفتار کنونی آن) را همسو می داند و معتقد است که روند واحدی از دستوری شدگی «ب » برای نقش نشانه نمود کامل در زبان های ایرانی غربی نو در جریان بوده که در گونه فارسی نوشتاری/ معیار، به دلایلی برون زبانی یا درون زبانی به تدریج متوقف شده و در تعدادی از گونه های ایرانی ادامه یافته و به سطح کنونی رسیده است.
چندمعنایی واژه های پیچیده مختوم به «نامه» در چارچوب صرف ساختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی واژه های پیچیده مختوم به «نامه»، از جمله موضوعاتی بوده که کمتر مورد توجه زبان شناسان قرار گرفته است. در این جستار، به منظور بررسی نقش واژه سازی «نامه» در این گروه از واژه های پیچیده زبان فارسی، به تحلیل چندمعنایی این جزء واژگانی در چارچوب صرف ساختی (بوی، 2010) پرداخته شده است. برای نیل به این هدف، 102 واژه ساخته شده با «نامه» از فرهنگ فارسی زانسو (کشانی، 1372)، فرهنگ بزرگ سخن (انوری ،1381) و فرهنگ دهخدا (1377) گردآوری شدند که با استفاده از امکانات صرف ساختی مبنی بر وجود طرح واره ساختی ناظر و انشعاب زیرطرح واره ها بر اساس دخالت سازوکارهای سطح مفهومی، در 12 دسته مختلف قرار گرفتند. یافته های این پژوهش نشان داد که طرح واره های تصویری، مجاز و استعاره سه سازوکار اصلی عامل چندمعناشدن سازه مشترک «نامه» در واژه های مورد بررسی بوده است. به علاوه، امکانات صرف ساختی از جمله وجود معنای مقید در قالب اصطلاح ساختی، واژگان سلسله مراتبی و وراثت پیش فرض نشان داد که بر ساخت واژه های پیچیده مختوم به «نامه»، طرح واره ای ساختی موسوم به اصطلاح ساختی ناظر است که «نامه» را در وضعیت بینابین ترکیب و اشتقاق قرار می دهد و آن را به عنوان «شبه وندی» در مسیر دستوری شدگی قرار می دهد.